#حضرت_زهرا
با ضرب پا افتاد گل، گلزار خونی شد
در بی هوا پرتاب شد، دیوار خونی شد
خیلی نمی دانم چه پیش آمد ولی ناگاه
گل غرقِ خون شد، تیزیِ مسمار خونی شد
وقتی دو دستش بسته شد با ریسمان صبر
چشم پر آب حیدر کرار خونی شد
از بس فشار آمد به بار شیشه ی آن گل
روی سپید غنچه اش انگار خونی شد
بالقوه محسن یک حسین و یک حسن بوده
بالفعل در راه علی، آن یار خونی شد
تا سِرّ مُستودع فدا شد فضه راهی شد
بال و پر آن مَحرم اسرار خونی شد
در کربلا جسم حسین آن قدر زخمی بود
هم پیرهن، هم شال، هم دستار خونی شد
از بس که با کینه به جسمش نیزه را جا کرد
حتی لباس و دستِ نیزه دار خونی شد
محمدجواد شیرازی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
چه ماتمی است که بر جان نشاندنش سخت است
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
کسی که ذوق نشستن کنار حیدر داشت
چطور شد که در این خانه ماندنش سخت است؟
ببین چقدر بزرگ است جرمشان، زهرا...
دلش شکست، که این دل شکاندنش سخت است
اگر که فاطمه این سو گرفته مولا را
بگو چهل نفر آن سو، کشاندنش سخت است
اگر تکان ندهد روزگار صبرت را
غبار چادر مادر تکاندنش سخت است
کبوتری که نمیبیند آسمانش را
به لانه با پر زخمی رساندنش سخت است
نخوانده موی سیاه غزل سپید شده
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
حسین صیامی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
با گزیدنهای لب این درد را پنهان مکن
هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن
یاکه جارو میزنی یاکه غذا را میپزی
جانِ زینب این مکن ، جان حسینت آن مکن
منکه میدانم که از این زخم میپیچی به خود
تاکه میآیم به زور این چهره را خندان مکن
زینبت را میکُشی وقتی که خود را میکِشی
مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن
سرفههایت را رها کُن لااقل آهی بکش
شیشهام میپاشی از هَم سینه را زندان مکن
بر تَرکهایت ضرر دارد بغل وا میکنی
با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ کسی که دستِ او دستت شکست
هیچ کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن
چهره پنهان کن وصیت کن شکایت کن ولی
با فشردنهای دندان درد را پنهان مکن
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
هیزم رسید و آتشی از در بلند شد
ای وایِ من که نالهی مادر بلند شد
مامور شد به صبر علی ، از سکوت او
سو استفاده کرد ستمگر بلند شد
با جمعی از ارازل و اوباش ریخت و
پایش برایِ کُشتنِ مادر بلند شد
در را شکست او ، کمرِ شیعه را شکست
طوری که وای وایِ پیمبر بلند شد
طوری زدند خاطرشان جمع جمع شد
طوری زدند نالهی حیدر بلند شد
با این همه همینکه علی بین کوچه رفت
دیوار را گرفت از آن در بلند شد
دستش رسید دامن مولا ولی شکست
از بس غلاف تیغ مکرر بلند شد
زینب شنید گریهی در آه میخ را
زینب گریست دادِ برادر بلند شد
کُنج خرابه هم چقدر یاد مادر است
وقتی دوباره گریهی دختر بلند شد
این راه فاطمه است که سر بر ولی دهیم
اینگونه بود شیعه اگر سر بلند شد
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
دختری از سینهاش آهی مُکرر را کشید
زیرِ پایِ مادرش چشمی مکدر را کشید
آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید
باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید
تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه
فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید
با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته
روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید
بعد از آن گهوارهای خالی کنارش نقش زد
جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید
یادش اُفتاد آتش و جمع ارازل جمع بود
یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید*
وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست
وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید
بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند
بعد از ان این کوچه و آن کوچه حیدر را کشید
بچهها کَندند در را تا که مادر پا شود
یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید
پشت بابا بود اما ضربهی سخت قلاف
روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر را کشید
حال امشب بُغچهای را باز کرد و گریه کرد
روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید
کربلا می گوئیم :"مادر تماشا میکنی
از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید
یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد
یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید"
هر دو میگفتند از آن سر که نیزه میبَرد
تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید
*بعضی از مقاتل به این موضوع اشاره کرده اند
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
نشسته ام که بگریم برای مادرمان
برای درد و بلایی که آمده سرمان
نشسته ام که بگریم برای روی کبود
به زخم های نشسته به قلب کوثرمان
خدا کند که بسوزد همیشه در آتش
هرآنکه شعله نشانده به جان دلبرمان
به اشک های علی و به خط جبرائیل
دو صفحه روضه نوشتند بین دفترمان
زنی مجلله و محترم به روی زمین
میان کوچه فتاده است در برابرمان
نوشته اند که در بین لشکر افتاده
اگر چنین شده باشد که خاک بر سرمان
یاسر مسافر
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
اشکش چکید آرام؛ دانه دانه در بستر
دارد به پایان میرسد پیمانه در بستر
بال و پرش در شعله مانده در هجومی سخت
تب می چکد از صورتِ پروانه در بستر
همسایه ها با خاطری آسوده میگفتند
افتاده دیگر مادرِ این خانه در بستر
تا که نبیند لرزش ِ دستِ کبودش را
موهای زینب(س)شد شبانه شانه؛ در بستر
پهلو شکسته! ضربه خورده سخت بازویش
مجروح می پیچد به خود دردانه در بستر
دلداده بود و عاشقانه از علی(ع) میگفت
جانِ دو عالم با غمی جانانه در بستر
دیگر جوابِ «کلّمیني» یک تبسم بود
از درد می لرزید وقتی چانه در بستر
دست علی(ع) در دستهایِ ناتوانش بود
با دلخوشی های جهان بیگانه؛ در بستر...
داغش به دل ماند و نفس محکم زد و یخ کرد-
انگشتهایش دانه دانه دانه در بستر!
مرضیه عاطفی
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__میلاد
پرشده از باده ی ناب ولایت ساغرم
مست صهبای غدیر وبی قرار حیدرم
جشن باران آمد وبارانی ام مثل حرم
می شود در جمله ای تفسیر کل باورم
آسمانها مثل قلب ما حسینی مذهب است
ضربه یِ قلب امام کربلا یازینب است
جلوه هایی از نجابت جرعه هایی ازغرور
چشمه یِ حجب وحیا شیرازه یِ شور وشعور
دختر خیر النساء بنت الهدی آیات نور
بعداز این دارد حسین ابن علی سنگ صبور
زینت بیت علی تمثال زهرا زینب است
ضربه ی قلب امام کربلا یا زینب است
بهترین آیینه یِ مادر بزرگ ومادر است
آیه های سوره ی کوثر به دست کوثر است
باوری از کربلا همسنگری دلبر است
نطق او را دیده و گفتند بنت الحیدر است
درصلابت درشجاعت ارث مولا زینب است
ضربه ی قلب امام کربلا یا زینب است
مریم و هاجر برای خادمی اوبه صف
تیر عشق کربلا را می نشاند بر هدف
درشب میلاد او قلبم پراز شور وشعف
می رود سوی مدینه می شود هویِ نجف
ذکر مادر ...ذکر بابا ....نغمه های زینب است
ضربه ی قلب امام کربلا یا زینب است
نافله ها مادری... نجوای زینب....حیدری
زندگی وبندگی... دنیای زینب ...حیدری
دربلا صبر و نجابتهای زینب حیدری
روی منبر خطبه یِ غَرّای زینب حیدری
زیر پای ناقه ات خاکم ...قبولم میکنی؟
خوب می دانم که ناپاکم ...قبولم میکنی؟
عاشقم با چشم نمناکم ...قبولم میکنی؟
سینه چاک جسم صد چاکم ...قبولم میکنی؟
ندبه خوانی باسرِ برنیزه ها با زینب است
ضربه ی قلب امام کربلا یا زینب است
حسین ایمانی
حضرت زینب (س)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__زمزمه
بیمارم و من جز تو پرستار ندارم
جز ناله ی پیوسته دگر کار ندارم
ای باغ وبهارم ، شد فصل خزانم
من می روم امشب ، با قد کمانم
مظلوم علی جان ، مظلوم علی جان
**
از حادثه ی کوچه به کس لب نگوشدم
بین در و دیوار دعاگوی تو بودم
ای من به فدای ، چشمان تر تو
تاهستم علی جان ، هستم سپر تو
مظلوم علی جان ، مظلوم علی جان
**
سوزانده مرا اشک غریبانه ات ای یار
تو شمعی و من سوخته پروانه ات ای یار
گرچه همه سوزم ، گرچه همه دردم
تا لحظه آخر ، دور تو بگردم
مظلوم علی جان ، مظلوم علی جان
**
بیمار تو را سجده آخر بود امشب
با دست خودم شانه زدم بر سر زینب
پر گشته مشامم ، از بوی حسینم
من بوسه بگیرم ، از روی حسینم
مظلوم علی جان ، مظلوم علی جان
شاعر : سید محسن حسینی
حضرت زهرا (س)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__مدح
اشک از آینه پرسید، غم پنهان را
قصهی تلخ غزل- مرثیهی باران را
اشک از آینه پرسید، که غربت از چیست؟!
از چه دریا نکند فاش غم توفان را
رسم این خاک چرا با دل خوبان سرد است
داغ ماتم بدمد، مردمک و مژگان را
دیدمش گفت: که این درد بسی دیرین است !
خسته کرده ست فقط، خاصیت درمان را
خفته در ملک نبی، آینه ای افلاکی
که به هر ذره ز خاکش، اثری، کیهان را
باقر العلم که نامید خداوندش، خواست
با سرانگشت ادب، درس دهد، لقمان را
حلمش آموخت از آن:آینهی حق باشد
حکمتش داد: که او زنده کند فرقان را
هر چه مکتوم، به سِحرِ سخن اش واگشته!
هر چه معلوم، همه آینهخو، پنهان را
آسمان در نظر اوست: فضایی کوچک !
کهکشان در سفر اوست: غباری، کان را -
یک نفس فرصت پرواز عطا فرمودند
تا سبکبال به حیرت ببرد، انسان را
آنچه آموخت به ما، کثرتی از وحدت بود
یک نفس، پرتو آن، بارقه شد عرفان را
باقر العلم ، خداوند سخن، در گیتی !
نور دانش بدم از پرتو خود، ایران را
ابرِ جهل از همه سو، قصد خرابی دارد
ترسم از یاد برد، مردم شهر، ایمان را
*
اشک از آینه پرسید، چرا حیرانی؟!
گفت: ای کاش که جانان بپسندد جان را !
آتشِ شمع، تو را سوختن از جان آموخت
مانده ام با دل خود چاره کنم حرمان را
هر که با عشق به دل، داغ عزیزی دارد
می کند فهم از این قصه، غم هجران را !
بشنو از خاک بقیع، آنچه «سعا» میگوید:
قصهی تلخ غزل - مرثیهی باران را
کاش آن روز، در آن صبح قشنگ: آدینه
یک نفر پاک کند، رنگ غریب ستان را
***
شاعر : سید علی اصغر موسوی
امام باقر (ع)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__میلاد
ماه رجب سلام! که ماه محمّدی
یادآورِ شکوه گلستان احمدی
آیینه دارِ نور خداوند سرمدی
از شرقِ رحمتِ ازلی باز سرزدی
ماه تو نور بر دل اهل نظر دهد
میلاد چار حجت حق را خبر دهد
****
آغاز ماه تو که به نام پیمبر است
میلاد پنجمین ولی اللهِ اکبر است
کز چار بحرِ نور، فروزنده گوهر است
نجلِ دو فاطمه، خَلفِ پاک حیدر است
بعد از علی، محمّد اوّل وجود اوست
ذکر ملک همه صلوات و درود اوست
این باقرالعلومِ خداوند سرمد است
این آفتاب حُسن خدا، وجه احمد است
مولای من محمّدِ آل محمّد$ است
گیتی ز مقدمش همه خلد مخلّد است
بر خلق سایه کرمش مستدام باد
از شخص احمدش صلوات و سلام باد
****
جدش بوَد حسین و، حسن جد دیگرش
سجاد باب و بنت حسن نیز مادرش
دانشوران دهر، همه بنده درش
جاری ز لعل لب همه جا درّ و گوهرش
بگذاشت پا به عالم هستی، سرم فداش
تنها نه جان و سر، پدر و مادرم فداش
در قدر و در مقام، حسین است این پسر
سر تا قدم تمام، حسین است این پسر
در علم و در قیام، حسین است این پسر
آیینه امام حسین است این پسر
بستان حکمت ازلی در ضمیر اوست
دانش به هر کجا که نهد پا، سفیر اوست
****
گاهی به عرش زمزمه حکمتش به گوش
گاهی به باغ، بیل کشاورزی اش به دوش
گه با کلام داده به اهل کمال، نوش
اهل کلام یکسره در محضرش خموش
دریا ز چشمه دهنش موج می زند
آیات وحی در سخنش موج می زند
ای اصل دین ولای تو یا باقرالعلوم
وی ذکر حق ثنای تو یا باقرالعلوم
وی عرش، خاک پای تو یا باقرالعلوم
جان جهان فدای تو یا باقرالعلوم
مهر تو جان جان صلات و صیام من
پیوسته وقف تو، صلوات و سلام من
****
ای شیعه را به مهر شما اقتدارها
ماه رجب گرفته ز تو اعتبارها
خورشید بر درت یکی از جان نثارها
گردند دور کوی تو لیل و نهارها
هر لحظه در بقیع تو صد کاروان دل است
هر جا، روم مزار توأم شمع محفل است
من کیستم که خاک سرای شما شوم؟
لب واکنم، قصیده سرای شما شوم
یا مفتخر به مدح و ثنای شما شوم
باشد که تا گدای گدای شما شوم
لال است در ثنای تو مولا زبان من
تو وصف خود بگوی ولی با زبان من
****
وقتی عدو به حضرت تو گفت ناسزا
با حسن خلق و با گل لبخند از ابتدا
کردی به پاسخ از دل و از جان بر او دعا
این است قدر و منزلت و عزت شما
تنها نه اینکه نام تو از من ربوده دل
خلق محمّدیت ز دشمن ربوده دل
ای بر تو از خدا و رسولش سلام ها
اهل کلام را ز کلامت کلام ها
بیچاره و ذلیل مقامت هشام ها
در پنجه تو از همه دل ها زمام ها
توحید زنده از نفس صبح و شام تو
اسلام فخر کرده به نطق هشام تو
****
تو خلق را مطاعی و خلقت مطیع تو
برتر ز اوج وهم، مقام رفیع تو
پیران عقل یکسره طفلِ رضیع تو
فردوس گشته خاک نشینِ بقیع تو
میثم اگر قصیده سرای شما شده
مشمول بذل و لطف و عطای شما شده
شاعر:حاج غلامرضا سازگار
امام باقر (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__سرود
قبله ی محراب/بهترین مهتاب
شمس عالمتاب/معدن نایاب
برتر از القاب/الگوی طلاب
اومده دنیا/پنجمین ارباب
*طیب و طاهر اومد
*عشقِ ظاهر اومد
*مژده همه شیعه ها
*امام باقر اومد
《شاده دل شیعه بگو / ای جونم
《به برکت قدوم او / ای جونم
《کور بشه چشمای عدو / ای جونم
《علی اکبر شده عمو / ای جونم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مولا یا//باقرالعلوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در شکوفایی/مثل مولایی
یااباجعفر/عشق سقایی
با مسمایی/حجت مایی
صاحب علم/همه دنیایی
*شیعه بهت مدیونه
*واسه ،تو میخونه
*اعتقادش اینه که
*دشمن تو ملعونه
《دست میکشی روی سرم ای جونم
《عبد امام باقرم ای جونم
《از دعاهای مادرم ای جونم
《عیدی بهم میدی حرم ای جونم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مولا یا//باقرالعلوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
️ علی حاجیان فر
امام باقر (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__میلاد
شکر خدا که نوکر آل پیمبرم
شکر خدا که شیعه ی زهرا و حیدرم
شکر خدا که لطف شما شاملم شده
شکر خدا که مست می جام کوثرم
شکر خدا که ریشه ی من حیدری بوَد
یعنی ز نسل پُر ثمر پاک قنبرم
شکر خدا که مِهر علی مُهر دل شده
با این حساب زنده ترین قوم محشرم
شکر خدا ز روز ازل با عنایتش
در بحر پُر تموّج کوثر شناورم
شکر خدا که گر چه تهیدست و مُفلسم
امّا ز مهر آل پیمبر توانگرم
شکر خدا که با همه ی روسیاهی ام
خدمت گزار حضرت زهرای اطهرم
او مادری نمود و مرا انتخاب کرد
شکر خدا که فاطمه گردیده مادرم
هر مادری که حضرت زهرا نمی شود
هر بانویی که امّ ابیها نمی شود
ای بانویی که خلقت ما را سبب شدی
تو آمدی و امّ ابیها لقب شدی
تو آمدی که بنده ی پاک خدا شوی
تو آمدی و الگوی فضل و ادب شدی
تو سیب سرخ باغ بهشت ولایتی
روز ازل برای نبی منتخَب شدی
در برخی از روایت ارباب معرفت
گاهی رطب شدی و گهی هم عنب شدی
«نسلی که فاطمی نبوَد نسل ابتر است»
ای برگزیده مژده که عالی نسب شدی
همواره در نماز شب خالصانه ات
از فیض بی نهایت حق،لب به لب شدی
بی اعتنا به پای ورم کرده بوده ای
از بس که غرق طور مناجات رب شدی
ایثار تو ز بس که به عالَم زبانزد است
ضرب المثل برای عجم تا عرب شدی
مصداق «یطعمون علی حبّه» تویی
بنیان گذار واسعه ی مستحب شدی
شام زفاف جامه ی نو هدیه داده ای
آری،گره ز کار دو عالَم گشاده ای
نازل شدی و در دل شیعه حرم زدی
پرونده ی سیاه بشر را قلم زدی
هر شب برای اهل محل می کنی دعا
طرحی برای بخشش کل اُمَم زدی
با عطر جانفزای بهشتی خنده ات
همواره طعنه بر گُل باغ اِرم زدی
شأن نزول آیه ی تطهیر فاطمه است
نازل شدی و سوره ی کوثر رقم زدی
پرچم به دوش قافله ی دین حق تویی
بر قلّه ی عبادت عالَم علم زدی
پشت و پناه حضرت خیبرگشا شدی
همواره در مسیر ولایت قدم زدی
با ذوالفقار نطق و کلام حماسی ات
تیشه به ریشه ی شجر پُر ستم زدی
فانوس نور حضرت حق بودی از ازل
تو آمدی و ظلمت شب را بهم زدی
اصل و اساس و پایه ی توحید،فاطمه است
مهتاب خانواده ی خورشید،فاطمه است
محمد فردوسی
حضرت زهرا (س)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__زمینه
تا افتادی تو بینِ بستر
زِ داغت افتاد از پا حیدر…
یادم نمیره دیوار و در…
شدی به پیشِ چشمام پرپر…
رفیقِ نیمه راه شدی ، میخوای منو جا بذاری
رسمش نبود که بری و ، علی(ع) رو تنها بذاری
ابره چشام میباره خون ، گرفته قلبِ آسمون
خیلی جَوونی خانومم ، تو رو خدا پیشم بمون
[ زهرا(س)3 عشق حیدر ]
دارم به خاکِ غم میشینم…
خیلی زِ داغِ تو غمگینم…
آتیش میگیرم تا که زهرا(س)…
خنده ی قُنفُذ رو می بینم…
خدا عذابشون کنه ، که تو رو خیلی بد زدند
تو بار شیشه داشتی و ، به پهلوهات لگد زدند
خیلی دلم زخمی بود و ، رو زخمِ من نمک زدند
به کی بگم جلو چشام ، ناموسمو کتک زدند
[ زهرا(س)3 عشق حیدر ]
چشاتو وا کن جونِ حیدر…
منو نگا کن جونِ حیدر…
برای بارِ آخر زهرا(س)…
منو صدا کن جونِ حیدر…
دلم ز دنیا خسته شد ، تا چشمای تو بسته شد
سنگینه داغت به خدا ، آخ کمرم شکسته شد
آخه باید چیکار کنم ، بی تو عزیزم فاطمه
چه جور باید خاک به روی ، چشات بریزم فاطمه
[ زهرا(س)3 عشق حیدر ]
شعر و سبک : کربلایی مجید خانی
حضرت زهرا (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__مدح
فقير بانويي ام كه غني بذات است
همان زنى كه كرم از كرامتش مات است
فقط نه ما كه براى پيمبران ، محشر
مدال فاطميون مايه مباهات است
ببين ولايت اورا به سيزده معصوم
بگو كه حضرت زهرا بزرگ سادات است
عليست حق و مع الحق همان مع الزهراست
براى فاطمه او لايق مواسات است
سه جمله خطبه او افتخار آل الله
سه آيه كوثر او آبروى آيات است
عيار خطبه زهرا فراتر از انجيل
دو خط فضيلت زهرا وراى تورات است
دخيل حرمت تسبيح فاطمه است، نماز
كه واجبات گهى گير مستحبات است
نصيب دوست او بهترين تحيات و
نصيب دشمن او بدترين مجازات است
چه بانويى ، حسنين اش گرسنه خوابيدند
ولى براى فقيران به فكر خيرات است
نوشته اند كه بعد از وفات صد موقف
نگاه مادرى اش دستگير اموات است
نوشته اند ائمه فقط دو قطره ى اشك
براى مادر ما افضل العبادات است
شنيده ايم مدينه به او سرى نزدند
امان ز حال مريضي كه بى ملاقات است
محمد جواد پرچمی
حضرت زهرا (س)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__سرود
دل شده زائر
مثل یک طائر
توی شبه ولادته حضرت باقر
میزنم فریاد
هرچه بادا باد
چون اومده گل پسره اقامون سجاد
.......
قشنگ ترین شب امشبه
اول ماه رجبه
مولود امشب چقدَر
شبیه عمه زینبه
صلوا علیکَ حضرت محمدباقر(ع)
️️
بنددوم
عزیز زهرا
دلبر دلها
اومده دنیا پنجمین رهبر و مولا
.....
اومده دلبر/ به جهان سرور
اومده باقر العلوم /پنجمین اختر
.......
می کنم عرض احترام
به خدمت عالی مقام
دست روی سینه می زارم
از راه دور می دم سلام
صلوا علیکَ حضرت محمدباقر(ع)
️️
بندسوم
سلام قران /کلام قران
خنده های تو تفسیر/تمام قران
.......
کاشکی زائر شم/یه مسافر شم
تو اول رجب پیشه تو مجاور شم
.......
باقر ال مصطفی /می زنمت اقا صدا
تو این شب ولادتی به من بده کربوبلا
صلوا علیکَ حضرت محمدباقر(ع)
6⃣0⃣8⃣
️️
شعرای آیینی
کربلایی رضانصابی
کربلایی مجیدمرادزاده
امام باقر (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__مدح
چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت
همه ی عالم و آدم به فدای حسنت
می چکد نام دل آرای علی از سخنت
سپر حیدر کرار شده جان و تنت
زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست
جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست
شهر روشن شده از نور تو،بانوی علی
ای نفس های حسن،ای همه نیروی علی
ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی
نفس حیدری ات قوت بازوی علی
سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است
نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است
وصف تو کار بشر نیست فقط کار خداست
همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست
پادشاه است کسی که در این خانه گداست
خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست
ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست
همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراست
احسان نرگسی رضاپور
حضرت زهرا (س)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
به نام خدا
#مدح_روضه
#حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
السلام عَلَیک یا اَیُّهَا العَبدُالصّالح المَطیع للهِ ولِرسوله...یا اباالفضل العباس
─┅═𑁍✿𑁍═┅─
دست اگر دست علم گیر است غوغا می کند
دردِ بــی درمــان عالَــم را مـُـداوا می کند
هر گِـرِه افتــد به کار عالَـمی با دسـت خود
طُــرفَةُ الـعَـینی گِــرِه از کــارهـا وا می کند
با دَمِ بـاب الحـوائـج ، این دل بشکسته ام
چـارهٔ کـار از دو دستــانـش تمنّــا می کند
تشنــهٔ مَشــکِ فُراتـم ، خوب می دانم مرا
بهــرِ رفــع تشنــگی ، راهــیِّ دریـا می کند
او که طعم نا امیدی را چشیـده ، بی گمــان
غنچــهٔ امّیــد را در دل شـکــو فا می کند
می دهــم او را قســــم بر احتـــرام فاطمه
چون هـزاران معجــزه با نـام زهــرا می کند
"کیمیا"ی نیکبختی گر بخواهم دست اوست
نیست کار هر کس ، آن لطفی که سقّا می کند
─┅═𑁍✿𑁍═┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۹/۵
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
این ریشه ی عشق است از دل کندنی نیست
بالاتر از فهم است پس فهمیدنی نیست
@hosenih
هرکس دلش گیر است یکجایی به هرحال
من که دلم این روزها ام البنینی ست
با اینکه اصلا زاده ی ام البنین است
آشفته تر از فاطمه امشب زنی نیست
این خانواده کلهم نور اند، يك نور
پس بچه ی این پنج تن که ناتنی نیست
در شهر ما نامش به روی ارمنی هاست
هرچند این باب الحوائج ارمنی نیست
ما با فرات کربلایش قهر کردیم
چون بعد او این آب ها که خوردنی نیست
@hosenih
تیری که به مشکش زدید عباس را کشت
دیگر نیازی به عمود آهنی نیست
شعر از گروه " #یا_مظلوم "
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
آتش گرفته بال و پرم را..،بیا ببین
پروازهای شعلهورم را بیا ببین
بی سابقه است..،بین طبق پیشم آمدی...
احوالِ قلب بی خبرم را بیا ببین
@hosenih
عمه!به ساربان که به من گفت:ای یَتیم...
از قول من بگو:پدرم را بیا ببین
بابای غیرتی خودم! چشم باز کن
بی مَحرَمی اهل حرم را بیا ببین
سنگی که خورد بر سر تو،بالِشم شده
این رختخواب دور و برم را بیا ببین
دُردانهات گُلِسری از جنس خار بافت
قربان زلف تو..،هنرم را بیا ببین
از گیسویَم کشید مرا شمر و راه بُرد
آشفتگیِ موی سرم را بیا ببین
بو بُرده بود فاطمه ام..،بد کِشیده زد
ردِّ کبودِ چشم ترم را بیا ببین
بیخود مرا به بادِ کتک می گرفت زجر
تفریح های همسفرم را بیا ببین!
زورم به نیزه دار نَچَربید..،پاره شد
بابا!حجاب مختصرم را بیا ببین
@hosenih
بازار شام دخترکی گوشواره خواست...
خونابههای دردِسرم را بیا ببین
بوسه به خیزران نده لطفاً..،به من بده
این گونهها که کرده ورم را بیا ببین
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عباس_ع_مدح
تمام عالم این شب ها پریشان ابالفضل است
دلم تنگِ نشستن زیر ایوان ابالفضل است
مسیر قرب می خواهی، برو از شارعُ العباس
صراط مستقیم حق، خیابان ابالفضل است
شفاعت کار زهرا باشد اما در صف محشر
به دست حضرت مرضیه، دستان ابالفضل است
@hosenih
به او ام البنین درس ادب آموخته، آری
ادب ریزه خور حُسنِ نمایان ابالفضل است
صد و سی و سه بار از دل بخوان باب الحوائج را
تمام روزی عالم از احسان ابالفضل است
نمی دانم چه دینی دارد اصلا ارمنیِ شهر
همیشه #روز_تاسوعا، مسلمان ابالفضل است
به جز این خانه نشناسیم، همه مدیون عباسیم
هر آن کس سینه زن گشته است مهمان ابالفضل است
نه تنها ذکر خاکی ها سخن از عبد صالح شد
میان عرشیان صحبت از ایمان ابالفضل است
فدای بچه های فاطمه بودن، مرام اوست
کفیل زینب است و حرمتش جان ابالفضل است
رقیه دارد آرامش، سر دوش ابوفاضل
دم لالایی اش ترتیل قرآن ابالفضل است
@hosenih
نشد تنها گذارد لحظه ای حتی حسینش را
فدایی اش شدن، همواره پیمان ابالفضل است
وفاداریِ او را جستجو از مشک آبش کن
نظر کن بر روی آن، جای دندان ابالفضل است
ابالفضلی ترین مرد جهان مهدی موعود است
امام عصر ما، پاره گریبان ابالفضل است
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_شهادت
مینویسم با عطش امشب غزل بر بوریا
مینشینم یاد شاهِ بی مثَل بر بوریا
یاد آن شبها که آمد اشک-ریزان نورِ ماه
تا بپوشاند تنش را با زُحل بر بوریا
@hosenih
سینهٔ تیرِ سه شعبه خورده اش را ضجّه زد
آفتاب افتاد وقتی بی خلل بر بوریا
با دعای خواهرش راهی شد آهسته سه روز
ظهرگاهان یک نسیم از روی تل بر بوریا
شد اذانِ مغرب و افتاده پیش قتلگاه
تکه تکه حضرتِ خیرالعمل بر بوریا
غرق در خون است از نامردی صیادها
اهل عالم! نیست جای شیرِ یل بر بوریا
میزند بر صورت و سر، لرزه افتاده ست بر-
-پایِ عزرائیل؛ مأمور اجل بر بوریا
@hosenih
خوب شد برداشتند از روی خاک و ریختند
پیکر صد پاره اش را لاأقل بر بوریا
اینچنین شد که ملائک لطمه زن در کربلا
روضه میخوانند از روز ازل بر بوریا!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اخلاقی_و_اندرز #حدیث_نفس
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
در راه عشق باید آماده ی بلا بود
آغوش خار ، مزدِ طفل برهنه پا بود
دندان به کارِ یکی از صد گره نیامد
در کوی نیکنامان ، گریه گره گشا بود
انگار در زدن را از سائلان گرفتند
در را زدن تمام سرمایهی گدا بود
@hosenih
ای آخرت ! وفا کن ، با ما شکسته دل ها
با ما شکسته دلها دنیا که بی وفا بود
یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود
من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید
از بسکه مردن من، چون شمع ، بی صدا بود
در هر گذر من و دل از خوبی تو گفتیم
گر شهر عاشقت شد ، تقصیر ما دو تا بود
از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود
**
ای دست ! روی خورشید من نشستی اما
آنچه سیاه کردی روز سفید ما بود
ای کاش می شکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دست بسته وا بود
امروز را نبینید ، این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این در جمعیت گدا بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!!
@hosenih
با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش تنها جهاز ما بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم :
آن را که می کشیدید او حجت خدا بود
آن شیر را که دیدم قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #بصیرت
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین
ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین
بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی
ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین
سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام
ای با غریب های جهان آشنا حسین
@hosenih
ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا
ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین
در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها
کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین
امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج
امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین
آری برای یاری او استخاره ها
کردند مومنان و نماندند با حسین
معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش
تنها نبود این همه اربابِ ما حسین
ننگا به ما که بی ادبانه برایمان
گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین
@hosenih
من از حسینِ مُختَصِ هیئت گریختم
از این حسین راهِ زیادیست تا حسین
او را اگر که زنده شود باز می کُشند
یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین!
ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان…
شاعر: #محسن_کاویانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_زیارتی_امام_حسین
#صل_الله_علیک_یا_اباعبدالله
می نویسم عشق و بیتردید میخوانم جنون
هرکسی دیوانهتر السابقون السابقون
مینویسم عشق و بیتردید میخوانم حسین
عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون
این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا
سرنوشت ماست پس انا الیه الراجعون
صرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست
باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون
پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد
باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون
📡 کانال خبری فتح
🆔 @news_fath
فاطی