#حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
#بحرطویل
گرم روز است و تمام خورشید
آفتاب است که میبارد تیغ
نیست آبی که لبی تَر گردد
نیست اشکی که زند حلقه به چشمی بی جان
گوشهیِ خیمهای از بی تابی
مادری میخواند
نغمهیِ لالایی
شاید اینگونه بخوابد طفلش
ولی اینبار چه آرام و ضعیف
تشنگی جوهرهیِ لالایی او را بُرده
تا که هُرمِ نفسش
میخورَد بر رُخِ کودک آرام
چهرهی سوختهاش میسوزد
مادری چشم به راه
گونههایش زخم است
رَدِ سرخی است که از ناخنِ طفلش مانده
هردو باهم تشنه
هردو باهم بی تاب
هردو دل داده به آوازِ پدر
تا کلامی گوید
ساقی از راه رسید
باز هم مَشکِ پُر آب
چقدر طولانی است
انتظارِ رُخِ تاول زدهای
نَفَسِ سوختهای
کمی آنسوتر از او
زیرِ یک خیمهی تفدیده و خشک
کودکانی جَمعند
همگی دلواپس
چشم دارند به دلگرمیِ یاسی کوچک
دختری پوشیده
زیرِ یک چادرِ سبز
نازدانه که چنین میگوید
دلتان قرص
خیالِ همگی راحت باد
به خودم گفته که برمیگردم
قول داده به حرم میآید
دلتان قرص که دریا با اوست
ولی انگار در این لحظه شنیدند کسی میآید
کسی از دور به سمت خیمه
او عمو نه خود باباست ولی وای چرا اینگونه
قامتش خَم شده است
دست دارد به کمر
دست دیگر به عمودی که پناهِ حرم است
میکِشد خیمهیِ عباس زمین میاُفتد
بُهت در جمعِ حرم میپیچد
بغضها میشکند
نالهای میآید
گوشها را دگر از قبل سبکتر بکنید
عمه در حلقهی ماتم زدهی دخترکان
گرهای بر گرهی معجر آنان میزد
گوئیا سوخت و خاکستر شد خیمهی مادر طفل
تازه میخواست زبان باز کند
تازه میخواست که بابا گوید
غرق در حال پریشانیِ خود بود که دید
پدرش میگوید
کودکم را آرید (اصغرم را بدهید)
تا که سیرابِ دو کف آبِ گوارا گردد
طفل را بابا بُرد
بازهم در دلِ او نورِ اُمیدی پر زد
خواست تشویش بیاید به سراغش اما غم به خود راه نداد
گفت اینبار علی سیراب است
بازهم چشم به راه به درِ خیمهی خود
کُند تَر میگذرد ثانیهها که سیاهیِ کسی پیدا شد
چشمهایی که زِ فرطِ عطش تار شده خیره نمود
زیرِ لب با خود گفت :
پس علی کو؟
چه شده؟
بچهام با او نیست
دید باباست ولی چهرهی او خونین است
گوشههایی زِ عبایش خونرَنگ
میرود پشتِ خیام
سر به زیر است چرا
خواست حرفی بزند بُهت وجودش را برد
نفسش بند آمد
بعد بغضی سوزان رفت دنبال حسین
چشمهای تارش
دید در پشت حرم
گودی قبری را کوچک اما کم عمق
دستِ بابا خاکی دید در سینهی آن
کودکش خوابیده
خندهای بر لب اوست
چشمهایش باز است
زلفهایش خونین
بِینِ قنداقهی سرخ
مثلِ یک کابوس است
سرش انگار به مویی بند است
از گلویش خبری نیست ولی
خبری نیست از آن حلق سفید
گوئیا حنجرهاش
تارهای صوتی
همگی سوختهاند
خبری نیست از آن حَلق سفید
جایِ آن
تیغهیِ یک تیرِ مهیب از سه طرف بیرون است
طولِ آن بیشتر از قدِ علی
حجم آن بیشتر از حجمِ سرش
گوش تا گوش نمانده چیزی
حرمله میخندد
زانوانش خم شد
چشمهای پدر از شرم زمین مینگرد
دستِ خود بُرد به سمتِ لحد و چید بر آن
پنجه بر خاک زد و رویِ مزارش پاشید
مُشت خاکی به سرش
بعد آهی جانکاه
اثر از قبر نبود
حال زینب ماند و مادری خاک آلود
پیرمردی تشنه
چهکند با این مرد
به کدامین برسد
ساعتی تلخ گذشت
در غروبِ سرخی
که حرم شعلهور از دستِ غارت شده است
خیمه آتش شده است
دختران میسوزند
همهی هستیشان
مثلِ گهواره به غارت رفته
چشمِ مجروح رباب
دید در پشتِ خیام
از همانجا که نشانش کرده
در همان نقطه که خاکش کرده
گودیِ قبری هست
گودیِ کوچکی اما
خبر از کودک معصومش نیست
سر خود را چرخاند
طرفِ طبل زنان
طرف هلهله ها
نیزه دارانی دید
به سرِ نیزهی افراشتهی خونین قطور
اصغر خود را دید که به او می نگرد
حرمله میخندد......
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
سکوتِ نگاهش جلو چشممه
نبودش رو سخته تصوّر کنم
به داغش دلم کرده عادت ولی...
چجوری جای خالیش و پُر کنم؟!
عطش داشت و شد زبونش سفید
به سختی به هم میرسیدن لباش
چقد نیمه شب گریه کردم تا که-
بِره از تو گوشم صدا گریه هاش
بمیرم الهی واسه غربتش
براش با چه لحنی لالایی میخوند
علی اصغرم(ع) رو سه شعبه گرفت
حسینم(ع) ولی کاش پیشم می موند
شنیدم که حیرون شد و بی رمق
با قدّ کمون، بی پسر برمیگشت
شنیدم رو دستاش زده دست و پا
الهی بمیرم! بهش چی گذشت...
پر از تیر شد گوش تا گوش ِ اون
گلوی ضعیفش دیگه جا نداشت
دو تا دستایِ کوچیکش سرد شد
گلم غرقِ خون پلک رو هم گذاشت
نگم از اسارت که توو کلّ راه
دیدم خونی؛ قنداقۂ پاره رو
یکی کف میزد، هی ترانه میخوند
رو دستش می رقصوند گهواره رو
رسیدیم و با هلهله اومدن
یه عدّه زنِ کافر و بی حجاب
می پرسید از من زنِ حرمله(لع)
با خنده... ببینم! کدومه رباب!؟
مرضیه عاطفی
@rozeh_1
#حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
مگه من مادرِ چندتا پسرم که کشتنت؟
قربون دندونای شیریت برم که کشتنت
هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری
هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت
هی میگفتم به خودم، عصای دستم اصغره
پیر شدم، منو سر مزار جدّش میبره
کاش میشد یهبار دیگه موی تو رو شونه کنم
میمیرم اگه یه شب گونههاتو بو نکنم
مثل یه قرآنِ جیبی بودی تو دست بابات
رفتی من فقط میگفتم که خدا پُشتوپَنات
یه دلم میگفت اینا به پستی عادت دارن
یه دلم میگفت یهذرّه که مروّت دارن
مگه این بچه که رو دست باباش تاب میخوره
بیشتر از یه قاشق چایخوری آب میخوره؟
لبای کوچیکتو بههم نزن، کشتی منو
آخرین سرباز این خانواده، تو هم برو
الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری تو دنیا ناامید نشه
شما که به برق سکههای کوفه دلخوشین
خودتون بچه ندارین مگه؟ بچه میکشین؟
هی میگن گریه نکن، داره میسوزه جیگرم
هیشکی حالمو نمیفهمه، بابا یه مادرم
هرکی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب
اولش آه بکشه، بعد بگه بیچاره رُباب
حرمله، غذای من یه عمره خون جیگره
من نمیگذرم ازت، خدا هم از تو نگذره
حامد عسکری
@rozeh_1
🏴امروز که روز بیست و یکم رجب می باشد، بنابر نقلی، روز شهادت #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها است.
👤مرحوم شیخ طوسی(متوفی۴۶۰ ق) در «مصباح المتهجد» می نویسد :
📋《وَ فِي اَلْيَوْمِ اَلْحَادِي وَ اَلْعِشْرِينَ [مِنْ شَهرِ رَجَبٍ] كَانَتْ وَفَاةُ اَلطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فِي قَوْلِ اِبْنِ عَيَّاشٍ》
♦️در قول ابن عیاش، روز بیست و یکم ماه رجب، شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) می باشد.(۱)
منظور از ابن عیاش، احمد بن محمد بن عُبیدالله جوهری(متوفی ۴۰۱ ق) است.
او از محدثان شیعهٔ امامی بوده است که نجاشی و ابن شاذان قمی از شاگردان او بودند.
مهمترین اثر او «مقتضب الاثر فی النص علی الائمة اثنی عشر» می باشد که دلیل شیعه اثنی عشری بودن او را می رساند.
اما این نقل ابن عیاش، در مورد شهادت حضرت فاطمه(س) نقلی است ضعیف و غیر قابل استناد!
📚منبع :
۱)مصباح المتهجد شيخ طوسی، ص۸۱۲
📜برخی نقلهای دیگر در مورد شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) :👇
✅در مورد اینکه حضرت فاطمه(س) چند روز بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) به شهادت رسیده است، اختلاف است.
به مناسبت امروز، به برخی دیگر از اقوال می پردازیم.👇
#ویژه_ماه_رجب
1⃣ابوالفرج اصفهانی(متوفی۳۵۶ق) در کتاب «مقاتل الطالبیین» می نویسد :
📋《وَ كَانَت وَفَاةُ فَاطِمةَ(س) بَعدَ وَفَاةِ النَّبِيِ(ص) بِمُدةِِ يَختَلفُ فِي مَبلَغِهَا!
فَالمُكَثّرُ يَقُولُ : بِسِتَّةِ أَشهُرِِ!
وَ المُقلّلَ يَقُولُ : أَربَعِينَ يَومَاً!
إِلاّ أَن الثَّابتَ فِي ذَلكَ مَا رُوِى عَن أبِي جَعفرَ مُحَمدِِ بن عَلیِّ(ع) أَنَّهَا تُوَفِيَّت بَعدَهُ بِثَلاثَةِ أَشهُرِِ》
♦️مدت زمان حیات حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) مورد اختلاف قرار گرفته است، به طوری که بیشترین زمان شش ماه مى باشد و کمترین زمان ذکر شده در این رابطه چهل روز!
اما آنچه نزد ما مسلم و قابل قبول است روایات رسیده از ائمه اطهار(ع) است.
نظیر امام باقر(ع) که مى فرماید :
به درستی که زمان شهادت صدیقه کبری(س) سه ماه بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بود.(۱)
2⃣مرحوم کلینی(متوفی۳۲۹ق) در «الکافی» براساس حدیثی از امام صادق(ع) شهادت حضرت فاطمه(س) را بعد از گذشت ۷۵ روز از رحلت رسول اکرم(ص) آورده است.
امام صادق(ع) فرمود :
📋《اِنَّ فَاطِمَةَ(س) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً》
♦️همانا حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به مدت هفتاد و پنج روز در قید حیات بود.(۲)
یعنی این روایت (۷۵ روز) قائلند که حضرت(س) در روز ۱۳ جمادی الاول سال یازدهم هجری به شهادت رسیده است!
3⃣مرحوم طبری شیعی(متوفی نیمه قرن سوم یا اوایل قرن چهارم قمری) در کتاب «دلائل الامامه» به سلسله اسناد خود روایاتی از حضرت امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت(ع) می فرماید :
📋《وَ بَعدَ وَفَاةِ أَبِيهَا خَمسَةُ وَ سَبعِينَ يَومَاً وَ قَبَضَت فِي جَمَادِي الآخَرِ يَومَ الثُلَاثَاءِ لِثَلاثِ خَلَونَ مِنهُ، سِنَةَ إِحدَى عَشَرَةَ مِن الهِجرَةِ》
♦️حضرت فاطمه(س) ۷۵ روز بعد از وفات پدر گرامیشان در روز سه شنبه ماه جمادی، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری از دنیا رفت.(۳)
طبری در جایی دیگر عین همین روایت را آورده، اما با این تفاوت که نقل (خَمسَةُ وَ تِسعِينَ) یعنی ۹۵ روز را در آن گنجانده است.(۴)
4⃣مرحوم ابن شهر آشوب(متوفی۵۸۸ق) در «مناقب» می نویسد :
📋《وَقُبِضَ النَّبِيُ(ص) وَلَهَا يَومَئِذِِ ثَمَانِي عَشَرَ سَنَةَ وَ سَبعَةَ أَشهُر، وَ عَاشَت بَعدَهُ اِثنَان وَسَبعُونَ يَومَاً، وَ يُقَالُ : خَمسَةُ وَسَبعُونَ يَومَاً!
وَقِيلَ : أَربَعَةُ أشهُرِِ!
وَ قَالَ القُربَانِي : قَد قِيلَ : أَربَعِينَ يَومَاً، وَ هُوَ أَصَحُّ》
♦️هنگامی که نبی اکرم(ص) از دنیا رفت، حضرت فاطمه(س) هیجده سال و هفت ماه سن داشت و حضرت(س) هفتاد و دو روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسید.
و در نقلی آمده : هفتاد و پنج روز!
و در نقلی آمده : چهار ماه!
و قربانی می گوید :
در نقلی آمده که چهل روز و آن قول صحیح تر است.(۵)
5⃣مرحوم اربلی(متوفی۶۹۲ ق) در «کشف الغمه» می نویسد :
📋《نَقَلْتُ مِنْ کِتَابِ الذُّرِّیَّةِ الطَّاهِرَةِ لِلدُّولَابِیِّ فِی وَفَاتِهَا مَا نَقَلَهُ مِنْ رِجَالِهِ قَالَ :
لَبِثَتْ فَاطِمَةُ(س) بَعْدَ النَّبِیِّ(ص) ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ
وَ قَالَ ابْنُ شِهَابٍ : سِتَّةَ أَشْهُرٍ!
وَ قَالَ الزُّهْرِیُّ : سِتَّةَ أَشْهُرٍ وَ مِثْلُهُ عَنْ عَائِشَةَ وَ مِثْلُهُ عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَیْرِ!
وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) خَمْساً وَ تِسْعِینَ لَیْلَةً فِی سَنَةِ إِحْدَى عَشْرَةَ!
وَ قَالَ ابْنُ قُتَیْبَةَ فِی مَعَارِفِهِ : مِائَةَ یَوْمٍ!
وَ قِیلَ : مَاتَتْ فِی سَنَةِ إِحْدَى عَشْرَةَ لَیْلَةَ الثَّلَاثَاءِ لِثَلَاثِ لَیَالٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ هِیَ بِنْتُ تِسْعٍ وَ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ نَحْوِهَا》
♦️اختلافات در زمان شهادت :
۱)از کتاب الذُّرِّیَّةِ الطَّاهِرَةِ دولابی آنچه درباره وفات حضرت فاطمه(س) در رجال او آورده ام؛ اینکه :
حضرت فاطمه(س) بعد از پیامبر اکرم(ص) سه ماه در قید حیات بود.
۲)ابن شهاب می گوید : شش ماه!
۳)زهری می گوید : شش ماه و مثل همین نقل را عایشه و عروه بن زبیر نقل کرده اند.
۴)امام باقر(ع) : ۹۵ شب بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) در سال ۱۱ هجری!
۵)ابن قتیبه در کتاب معارف خود قائل است به صد روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)!
۶)و در نقلی آمده است که؛ حضرت فاطمه زهرا(س) در ماه جمادی الاخر شب سه شنبه، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری، در حالی که ۲۹ سال داشت، از دنیا رفت و نظیر این اقوال!(۶)
🔰در بین این روایات آنچه معتبر است روایت ۷۵ روز (کلینی) و ۹۵ روز (طبری و اربلی) است.
ولی اکثر بزرگان، سوم جمادی الثانی (۹۵ روز) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) را معتبرتر می دانند.
📚منابع :
۱)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۶۰
۲)الکافی مرحوم کلینی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵
۳)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴
۴)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۷۹
۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۳۲
۶)کشف الغمة اربلی، ج۲، ص۱۲۵
@Asnado
#حضرت_رباب
#اسارت
از خیمه همه اهل حرم را بردند
از پیش نگاهم جگرم را بردند
بستند تمام یاسها را به طناب
در بند اسارت پسرم را بردند
وقتی که بریدند سرم را ز قفا
انگشتر و خود و سپرم را بردند
آن نیزه سوارها که میخندیدند
بر نیزه خویشتن سرم را بردند
دیدند کسی نیست مرا یار شود
با تیر، توان پیکرم را بردند
در پیش نگاه مادری غمدیده
گهواره طفل پرپرم را بردند
در خاک نهادم بدنش را، اما
قنداق علی اصغرم را بردند
کردند تمام خیمه ها را غارت
حتی سر طفل مضطرم را بردند
بر نیزه نشسته بودم و میدیدم
با پای برهنه دخترم را بردند
میدید ابالفضل، ولی با سیلی
بر ناقه سوار و خواهرم را بردند
دیدند که من داغ برادر دارم
مشک و علم برادرم را بردند
افتاد عمود خیمه بر روی زمین
تا آبروی دلاورم را بردند
ای وای، یکی میان آتش میگفت
عباس بیا که معجرم را بردند
همراه غزالان حریم زهرا
تا شام ، دل شعله ورم را بردند
رضاباقريان
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__مدح
ای آنکه خاک را به نظر کیمیا کنی
کی میشود که گوشۀ چشمی به ما کنی
ای درگهت امید دل عاشقان حسین
من آمدم که درد دلم را دوا کنی
بیگانه هم ز کوی تو مایوس برنگشت
خواهم که یک نظر به من آشنا کنی
عمری غلام حلقه بو گوشم بدین امید
تا بنگری ز لطف و دری بسته وا کنی
بر تار موی تو گره حاجتی زدم
تا چاره ای به درد من مبتلا کنی
گویا محب خویش جدا میکنی به حشر
ای کاش یا حسین مرا هم جدا کنی
آنقدر ناله میکنم از درد دوری ات
شاید نصیب عاشق خود کربلا کنی
« بابک » فسرده بود و زِ هاتف ندا رسید
باید که روی بر سوی بزم عزا کنی
افشین بابک اردبیلی
امام حسین (ع)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
قاضی حاجات همه موسی بن جعفر
شور عبادات همه موسی بن جعفر
عشق تو در ذات همه موسی بن جعفر
مهرت مباهات همه موسی بن جعفر
با مهر تو ایمانمان را پروراندیم
بر ما نظر کردی و از عشق تو خواندیم
ای خانه ات آباد یا باب الحوائج
کارم به تو افتاد یا باب الحوائج
از دست دل فریاد یا باب الحوائج
داد آبرو بر باد یا باب الحوائج
اهل گناهیم و نکردیم اعترافی
بیدار کن ما را شبیه بُشر حافی
تو عاشق خلوت نشینی با خدایی
تو روح بخش رویش سبز دعایی
در سجده هایت مست ذکر ربنایی
وقت عبادت از همه عالم جدایی
هفت آسمان مشتاق ذکر یا مجیرت
در کنج زندان هستی و عالم اسیرت
تو در سیاهی های عالم نور هستی
در کنج زندان نه میان طور هستی
دُرّ امام صادقی مستور هستی
یک عمر هست از خانواده دور هستی
آقا همه دلتنگ دیدار تو هستند
یک عمر با گریه به پای تو نشستند
آقا خیال آمدن دارد؟ ندارد
آیا توانی در بدن دارد؟ ندارد
حتی رمق در پا شدن دارد؟ ندارد
جان لبی بر هم زدن دارد؟ ندارد
هر چند غرق جلوه های دوست مانده
از او فقط یک استخوان و پوست مانده
آقا بگو با ما از آن زندان آخر
شد دیده ها دریا از آن زندان آخر
خون شد دل زهرا از آن زندان آخر
خون می چکد از پا از آن زندان آخر
با تو چه کرده دشمن پست یهودی
خورده به روی صورتت دست یهودی
در کنج زندان ظلم ها تکرار می شد
با تازیانه روزه ای افطار می شد
آزارها دادند هر مقدار می شد
در نیمه ی شب با لگد بیدار می شد
دشمن ندارد بهر کار خود دلیلی
یا تازیانه می زند یا ضرب سیلی
آهسته آهسته خودش را جا به جا کرد
اول برای شیعیان خود دعا کرد
معصومه را با گریه های خود صدا کرد
افتاد بر روی زمین یاد رضا کرد
ای میوه ی قلبم ببین بابا چه حالی است
اینجافقط جای تو با معصومه خالی است
روح تو را تا درگه محبوب بردند
هم زهر خوردی هم تو را مضروب بردند
جسم تو را بر تکه ای از چوب بردند
بد بود اما عاقبت شد خوب بردند
هر چند بر روی زمین مانده تن تو
غارت نکرده هیچ کس پیراهن تو
آقا خدایی بی کفن ماندی ؟ نماندی
در بین گرما پاره تن ماندی ؟ نماندی
آیا بدون پیرهن ماندی؟نماندی
در زیر دست و پا شدن ماندی ؟ نماندی
گرچه عزادار شهید کاظمینم
امشب پریشان پریشان حسینم
آیا کسی با مرکب از روی تو رفته؟
چنگ کسی آیا به گیسوی تو رفته؟
یا نیزه ای مابین پهلوی تو رفته؟
آیا سه شعبه روی بازوی تو رفته؟
قربان آن قامت که بر روی زمین خورد
قربان آنکس که عمود آهنین خورد
مجتبی شکریان
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__نوحه
تو لحظه های آخرم دیده به راهم
زندانی بغداد و بی جرم و گناهم
اینجا کسی به جز خدا
نمی بینه غریبیم و
نمیشنوه صدای آهم
رضا کجایی اینجا شدم پیر
بیا و واکن این غل و زنجیر
ببین که گشتم دیگه زمین گیر
رضا کجایی.....
از سینه ام آتش کشد هردم زبانه
روز و شبم طی می شود با تازیانه
اما میون دل شب
با ناسزاهای عدو
شد فلب زار من نشانه
چون طایری که پرش شکسته
در انتظار مرگش نشسته
شدم چو مادر محزون خسته
رضا کجاییی
این دم دمای آخرم در شور و شینم
ریزد سرشک غربتم از هر دوعینم
یاد لب خشکیده و
تن به خاک افتاده
جد غریب خود حسینم
میون گودال چو مرغ بی سر
با کام عطشان جلوی مادر
با تیره و نیزه گردیده پرپر
حسین مظلوم
یه خواهری با قد خم می زنه برسر
می زنه ناله از جگر غریب مادر
دیدی که آخر از جفا
از تو جدا کردن مرا
گشتم در اینجا بی برادر
شد سهم من آه سهم تو ناله
جدایی از تو برام محاله
یه رحمی کن به حال سه ساله
غریب مادر...
م.رجبی
امام کاظم (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__سرود
بارونه رحمته، که میباره
تویِ سینه دلم، بی قراره
هرکی شوقِ مدینه رو داره
دل بی قرارِشو..
همه ی تَبارِشو..
حُب و اعتبارِشو..
به پایِ نَبیِ خاتم بِگُذاره
شده هفده ربیع، این دلمو هوایی کن
فصلِ شادی اومده، نصیب من گدایی کن
یا اباالزهرا بیا، قلب منو زهرایی کن
شب میلادت آقا، برای من آقایی کن
عمریِ مست و مجنونتم
سر سفرتم مهمونتم
شُکر خدا مسلمونتم
مولانا مولانا يااحمد(٤)
دامنِ آمنه ، پر زِ یاسه
معجزات آقا، خيلی خاصه
کعبه از شَرِ بُت، ها خَلاصه
اومده آقایی که..
گداشن ملائکه..
میلادِش مبارکه..
بینِ مَخلوقات رَب اَشرفِ ناسه
خدا هم گفته تو قرآن که نبی با عزته
لایق دشمن اون، از طرف ما لعنته
حساب مُحباشم با ما روز قیامته
یه علی داره که ذکرش روی لب عبادته
یامولا به زیرِ دینتَم
بی قرارِ نورِ عینتَم
عبد حسن و حسینتَم
مولانا مولانا يااحمد(٤)
مددی صادقِ، آلِ احمد
شده میلاد تو، دل مُردد
وقتی که نداری، صحن و گنبد
با دلی که رام تو..
مستِ از کلام تو..
جرعه های جام تو..
میزنه پَر میره تا حریمِ مشهد
شده میلادت آقا، میباره اَبرِ حَسَنات
رو نمایِ حضرت، احمد و صادق صلوات
یادِ شیعه نمیره، اون همه فیض و برکات
ایشاالله مهدی میاد، حرم میسازیم ما برات
ای حافظ و رئيسِ مذهب
کلام تو رُکنِ هر مکتب
داری اِرادتی به زینب
مولانا مولانا یاصادق(٤)
سرمو میذارم، پایِ حیدر
میگیرم مدد از، یَلِ خیبر
میده مولا به دل، شوری دیگر
با علی با عزتم..
بی علی تو ذلتم..
یا علی عبادتم..
علی مولای منِ تا روز محشر
نجفِ مولا برام، از همه دنيا برتره
هرکسی حُب علی، رو نداره در به دره
علی بابای منو، حضرت زهرا مادره
پس حسابم جدا از، وهابیِ بی پدره
افتخارمه شیعه هستم
از جامِ مولا حیدر مستم
اباالفضلش گرفته دستم
مولانا مولانا یاحیدر(٤)
نجف تو آقا، همه رؤيام
میرسه روزی که، منم اونجام
جلو ایوون طلا، مست و شیدام
میگم آقا سروری..
به خدا که محشری..
از همه یَلان سری..
تو امیرِمومنین و هستی مولام
تویی که تو معراجم،خدا صداتودوست داره
رسول خدا ببین، صوتِ خداتو دوست داره
تو رکوعتم آقا ، گدا عطاتو دوست داره
حضرت زهرا چِقَد، قد و بالاتو دوست داره
دوست دارم آقا دوستاتون رو
می ریزم پای شما خون رو
کاش دَر کُنم تو نجف جون رو
مولانا مولانا ياحيدر(٤)
ملتمس
پیامبر اکرم (ص)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar