#حضرت_علی_اکبر
تپشِ نبض جهان از ضربان افتاده
به رویِ خاک نه یک تن که جهان افتاده
دشت در بُهت فرو رفته و ساکت شده است
چرخ وامانده و از دور ِ زمان افتاده
یک طرف جسم که نه، سایهای از جسم علی
در کنارش پدری گریه کُنان افتاده
یک طرف پیکر بیجان و کمی آنسوتر
سپر و نیزه و شمشیر و کمان افتاده
برگریزانِ قدش طعنه به پاییز زده است
هر طرف پیکرش از بادِ خزان افتاده
گوهر سرخ نشسته به لب او خون است
که برون از صدفِ سرخ دهان افتاده
زیر پا له نشود شاخه اگر پیر افتاد
چه توان کرد زمانی که جوان افتاده؟
محمد رسولی
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
انگار بنا نیست سری داشته باشی
سر داشته باشی، جگری داشته باشی
انگار بنا نیست که از میوه ی باغت
اندازه کافی ثمری داشته باشی
انگار بنا نیست که ای پیر محاسن
این آخر عمری پسری داشته باشی
ای باد به زلف علیِّ اکبر ِ لیلا
مدیون حسینی نظری داشته باشی
میمیرم اگر بیش از این ناز بریزی
بگذار که چندی پدری داشته باشی
تو از همه ی آینه ها پیش ترینی
تکثیر شدی بیشتری داشته باشی
رفتی و نگفتی پدرت چشم به راه است
از من تو نباید خبری داشته باشی؟
بی یار اگر آمده ام پیش تو گفتم
شاید بدن مختصری داشته باشی
چه خوب به هم نیزه تو را دوخت و نگذاشت
تا پیکر پاشیده تری داشته باشی
با نیم عبا بردن این جسم بعید است
باید که عبای دگری داشته باشی
علی اکبر لطیفیان
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
من کیستم ولی خداوند اکبرم
سرتا قدم محمّد و زهرا و حیدرم
قرآن روی سینه فرزند فاطمه
فرزند نور و واقعه و قدر و کوثرم
در وصف خلق و منطق و خلقم نظر کنید
زیباترین شبیه به شخص پیمبرم
زهرا جمال ختم رسل دیده در رخم
لیلا کشیده شانه بـه زلف معطرم
جان جهانیان که حسین است بارها
مانند جان خویش گرفته است در برم
همسنگر شهید علمدار کربلا
تا روز حشر قلب حسین است سنگرم
پا تا به سر چو جانم و جان مجسمم
سر تا به پا چو روحم و روح مصورم
دانایی امام حسن در تکلمم
زیبایی امام حسین است منظرم
مأنوس با شهادت و شمشیر و زخم و خون
ممسوس در حقیقتِ خالقِ داورم
تسبیح دانه دانه سجادۀ حسین
قرآن پاره پارۀ زهرای اطهرم
خیمه صفا و مروه بوَد قتلگاه من
صحرای کربلا عرفات است و مشعرم
من پاره ای ز پیکر پیغمبرم ولی
گردید پاره پاره ز شمشیر، پیکرم
وقتی که قطعه قطعه ز شمشیر میشدم
دیدم ستاده حضرت زهرا برابرم
اشک روان و مهجۀ قلب حسین بود
خونیکه شد به صورت من جاری ازسرم
با آنکه در شهادت من قامتش خمید
در نزد فاطمه است سرافراز مادرم
این غم مرا کُشد که ببینم به نوک نی
سیلی زنند بر گلِ رخسارِ خواهرم
ای کاش مینشست به قلب شکسته ام
تیری که هست سهم گلوی برادرم
من آن شکوفه ام که نگه کرد باغبان
چیدند با شکنجه و کردند پرپرم
در زیر تیغ بسملِ بشکسته بال و پر
در بحر عشق، ماهیِ در خون شناورم
میثم اگر به فصل جوانی شدم شهید
هر پیر را معلم و استاد و رهبرم
استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
نگاه مختصری کن به چشمهای ترم
که جان سالم از این مهلکه بدر ببرم
لبی تکان بده پلکی به هم بزن بابا
نفس بکش علی اکبر نفس بکش پسرم
نفس بکش پسرم تا که من فَزَع نکنم
و پیش خنده ی این قوم نشکند کمرم
دل من از پس این داغ بر نمی آید
حریف اینهمه آتش نمی شود جگرم
خودت بگو بدنت را چگونه جمع کنم
پر از علی شده خاک تمام دور و برم
کنار جسم تو باید به داد من برسند
تو این همه شده ای من هنوز یک نفرم
مصطفی متولی
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__میلاد
شبیهِ سیبِ غلطانی که از جوی تو میآید
دلِ سرگشتهی ما از شبِ موی تو میآید
تو آنقدر از خدا سرشار هستی که نمیدانیم
که این عطرِ خداوند است یا بوی تو میآید
تو از آن جلوههایِ ذاتیِ حقی که از لاهوت
علی حق و علی حَی از دَمِ هویِ تو میآید
حسین آنقدر عادت بر تماشایِ علی دارد
به هرجا میرود تنها دلش سوی تو میآید
حسین است و علی اکبر رسول الله را آورد
امیرالمومنینش هم که با روی تو میآید
کنارِ شهربانو فاطمه ذوقی دگر دارد
که از این مادرِ ایرانیان بویِ تو میآید
خدا میخواست میدان داریات پنهان شود وَرنَه
سلحشوری علمداری به بازویِ تو میآید
گره بر اَبرویت ای کاش میدادی و میگفتند
کجیِ ذوالفقار آری به اَبرویِ تو میآید
خدا میخواست دستت بسته باشد وَرنَه با تیغی
سرِ گردنکشان در زیرِ زانویِ تو میآید
خدا را شکر در بیچارگیِ ما در این ایام
به دادِ ما دعاهای تو دارویی تو میآید
بخوان "یا مَن تُحَلُّ..." تاکه حل گردند مشکلها
که هرجا سائلی باشد سرِ کویِ تو میآید
چه خاکی خطبههایت بر سرِ آلِ یزید آورد
هنوز از کاخِ ویرانش هیاهویِ تو میآید
دلِ زینب کنارت قرص میشد در تمامِ راه
که پایش بعد عباسش به زانوی تو میآید
« ندانم دل کجا مینالد از دردِ گرفتاری
صدایِ چینیای از چینِ گیسوی تو میآید»
نمیدانم چه آمد بر سرت از کوفه تا شام
صدایِ فاطمه از دردِ پهلویِ تو میآید
«»:بیدل
(حسن لطفی)
امام سجاد (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__سرود
عشق اومده عاشق ها کجایید
آی اونا که مست کربلایید
دسته گلای زهرا رسیدن
گداها، بیایید
اومده ارباب و برادر اربابم
قمر ارباب و گل پسر اربابم
نوکر اربابم دیوونهی اولادش
این شبا میگردم دور سر اربابم
میمیرم برا امام حسین
جوونیم فدا امام حسین، جانم
من و یک کلام امام حسین
که تو رو میخوام امام حسین جانم، جانم
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
بند دوم
زمزمهی دریاها ابالفضل
پشت و پناه مولا ابالفضل
آی اونی که درد و غصه داری
بگو یا، ابالفضل
به خدا که خیلی نمک داره این دستا
دست ما رو خالی نمیذاره این دستا
دستای عباسه روی سرنوکرها
ما رو دست هیچ کس نمیسپاره این دستا
پسر امیر عالمین
قمر آقام امام حسین، عباس
اومدی شدی آقای من
یه نگات بسه برای من، عباس، عباس
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
بند سوم
اون که صفابخشه اهل دینه
صحیفه ی زین العابدینه
هر کی سعادت میخوادبه پای
دعاهات، میشینه
به دعات مدیونیم توو این مسیر افتادیم
ما ازون روزکه توو بند توایم آزادیم
تو و عمه زینب به پای دین ایستادید
میشه گفت اصلا مامسلمون سجادیم
فدای راز و نیاز تو
امیده منه نماز تو آقا
دل من شده اسیر تو
گدای سر مسیرتو آقا،آقا
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
شاعر و نغمه پرداز:
صادق بچم
داوود رحیمی
امام سجاد (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__میلاد
چنین که ماه به این طفل واکنش دارد
برای جاذبه هم چهره اش کشش دارد
کمان ابرویش آرش، دو چشم،لیل عرب
که خون شیعه و خون هخامنش دارد
تمام ادعیه اش راهکار زندگی است
که از «صحیفه»ی خود قصد پرورش دارد
به طرز خمس عَشَر نیز یادمان داده
که خواستن ز خداوند هم رَوَش دارد
خدای بعد تو آن قدر شد به ما نزدیک
که جای نبض،رگ گردنم تپش دارد
به غیر اینکه امامی،چنان شدی سجاد:
که در قضا و قَدَر حرف تو برش دارد
شروع نهضت ادعیه بعد کرب و بلاست
ریاضی است جهان: بعد پنج،شش دارد
و متصل به سجود است این قیام آن قدر؛
که در تمامی ذرات گسترش دارد
مهدی رحیمی
امام سجاد (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_خدیجه__س__نوحه
مادر مظلومه ام جان داده ای در راه اسلام
با فراقت گشته صبح آرزو هایم چنان شام
می روی با قلب خسته/داغ تو بر دل نشسته
می شوم در ماتم تو/بی قرار و دلشکسته
مادر ای مظلومه مادر
کن نظر ختم رُسُل را در غمت محزون ونالان
هستی ات را داده ای در وادی اسلام و قرآن
از غم تو مثل بابا/سوزی همچون لاله دارم
بنگر از داغ فراقت/روز و شب ها ناله دارم
مادر ای مظلومه مادر
بعد تو ای جان من غمهای من میگردد آغاز
رفتی و شد قلب من با محنت و غربت هم آواز
میشود قدّم خمیده/رنگ رخسارم پریده
با رخ نیلی ز سیلی/میشوم آخر شهیده
مادر ای مظلومه مادر
بین دیوار و در خانه شود محسن فدایی
این بُوَد مقدّمه بر نوحه های کربلایی
آل احمد،ظلم کافر/دست گلچین یاس پرپر
اشک جاری رباب و/تیر خصم و حلق اصغر
آه و واویلا واویلا
شاعر : حاج امیر عباسی
حضرت خدیجه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_خدیجه__س__نوحه
اسلام محمد را یاوری توتجلّی نور داوری
مادر امامت را مادری ، مادری ، مادری
همسر و یار نبی یا سیّدتی برنبی ذکر لبی یا سیّدتی
تو الگوی زینبی یا سیّدتی
اُمّ المؤمنین مدد یا سیّدتی
**
ای مزارت کعبه ی عاشقان از غمت ای بانوی قهرمان
اشک غم از دیده ها شد روان ، هر زمان ، هر زمان
ای جلالت آیینه ی نور سرمد بعد از زهرا از همه زنها سر آمد
ثروتت شد حامی دین محمد
اُمّ المؤمنین مدد یا سیّدتی
**
ای عزیز مسلمین از وفا بهر ما سینه زنها کن دعا
تا شویم در راه حق جانفدا ، جانفدا ، جانفدا
کن دعا تا که همه خدایی شویم در راه اولاد تو فدایی شویم
مثل شهدا کرببلایی شویم
یا سیّدی یا حسین ابا عبدالله
**
کرببلا قبله ی عالمه دلها از مصائبش پر غمه
هرچی بگم از غمش باز کمه ، قبله ی ، عالمه
کربلا دیده سر ِ از تن جدا رو کربلا دیده جفای دشمنا رو
دیده غربت ذبیح ِ بالقفا رو
یا سیّدی یا حسین ابا عبدالله
شاعر : حاج امیر عباسی
حضرت خدیجه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__میلاد
آمد و در مقدمش شور و نوا آماده شد
عالمی با نیت مدح و ثنا آماده شد
تا که اربابم صدایش زد علی بن الحسین(ع)
در طوافش کعبه و سعی و منا، آماده شده
منسبش ذرّیة الحیدر، برای وصف او
مسجد و محراب، با قبله نما آماده شد
بیقرارِ بندگی بود و لبش مشغولِ ذکر
تا شود ورد زبانش؛ «ربنا» آماده شد
اسوهٔ عشق و عبادت بود زین العابدین
در قنوتش بهترین حالِ دعا آماده شد
غبطه میخوردند بر حالش تمام انبیا
تا برای ارتباطِ با خدا آماده شد
آیه آیه، نسخه نسخه، صفحه صفحه عشق را
در صحیفه ثبت کرد و پس شفا آماده شد
دردمندان آمدند و در مدینه صف به صف
دانه دانه دانه مُهر کربلا آماده شد
شد نماز شکرِ میلادش به خوبی برگزار
تا به دست سائلان سجاده ها آماده شد!
مرضیه عاطفی
امام سجاد (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اکبر__ع__میلاد
دلبر دُردانه شهزاده علیّ اکبر است
قبله ی جانانه شهزاده علیّ اکبر است
کربلا میخانه ی زیبای این عالم بود
صاحب میخانه شهزاده علیّ اکبر است
باده و مِی نام زیبای گُلِ لیلا بُود
ساقی پیمانه شهزاده علیّ اکبر است
صحبت از غیرش رها کن ، یار جو
عالِمِ فرزانه شهزاده علیّ اکبر است
دل رُبود از ما نگاهِ دلفریبای علی
هستیِ دیوانه شهزاده علیّ اکبر است
مستی از راه شنیدن در عوالم دیده ای؟
نغمه ی مستانه شهزاده علیّ اکبر است
دل فقط جای خدا باشد مراقب باش تو
مالک این خانه شهزاده علیّ اکبر است
هر کجا نامش بگویی جنتُ العلا شود
برکت کاشانه شهزاده علیّ اکبر است
سجده زن بر قامت او قامت حق او بُود
طلعت شاهانه شهزاده علیّ اکبر است
دل اگر پروانه باشد در پِیِ گُل می رود
رازقِ پروانه شهزاده علیّ اکبر است
حیدر و احمد نمایان کرده روی ماه او
دلبر دُردانه شهزاده علیّ اکبر است
/عبدِ کریم/
حضرت علی اکبر (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__مدح
کرمخانه جای کریمان بوَد
محل عطای کریمان بوَد
گدا در حرم گرچه آقا شود
همین از دعای کریمان بوَد
کریمِ کریمان عالم حسن
رسیدن به اوج کمالم حسن
من از کوه طور آمدم، آب کو
لبِ تشنه را گوهری ناب کو
مرا بوسه بر دست او آرزوست
شب است و لبم، دست ارباب کو
در افطارها با رطب قانعم
رطب را کشیدن به لب قانعم
گریبان دریدن به من میرسد
از او بوسه چیدن به من میرسد
قرار است من هم شوم مبتلا
غمش را خریدن به من میرسد
چه زیباست دربندِ آقا شدن
اسیری به لبخندِ آقا شدن
نوشتند ما را گدای حسن
گدای سحر، با دعای حسن
مریضیم و افتاده در راه او
شفا میدهد خاک پای حسن
همان یاکریمِ هوایش منم
دخیل دو دست عطایش منم
مگیر از گدایت اشارات را
عنایات را، افتخارات را
به هر جا رسَم باز هم از توأم
فزون کن به من اعتبارات را
به این و به آنم دچارم مکن
گدای توأم بی عیارم مکن
تو افطار کن من نظاره گرت
تو ارباب باشی نوکرت
مرا فرض کن یک غریبه، غریب
فقیری سرِ راه انگشترت
من از کاروانم جدا ماندهام
خلاصه ز کرببلا ماندهام
میارزد گدایی به آقا شدن
به سلمان شدن، اهل تقوا شدن
اگر خلوتم را تو پُر میکنی
خوشم با شب و روز تنها شدن
قسم بر عبادات روز و شبت
مرا کرده بیچاره خال لبت
نمیخواستم تاج شاهانه را
کلید درِ این حرمخانه را
نمیگنجد این حرفها بر گدا
به من هم بده حال پروانه را
همینکه نگاهم کنی کافی است
اگر سر به راهم کنی کافی است
کمالم به پای تو کامل شود
نمازم بدونِ تو باطل شود
جنون من از عاقلی میرسد
مریدت چرا باز عاقل شود
به رویای شبهای تنهای من
قدم رنجه کن ماه زیبای من
تهی دست را نوکری عار نیست
مریض تو هست آنکه، بیمار نیست
کرم راه تو، نوکری راه من
چنانم گدایت که بیکار نیست
تو را داشتن اعتبار من است
گداییِ تو کار و بار من است
غلامان، به لبخند سلطان خوشند
در این عشق، پاره گریبان خوشند
اگر راه جانان پریشانی است
به این گونه زلف پریشان خوشند
خوشی با تو زیباست یا ذوالکرم
گدای تو آقاست یا ذوالکرم
امامت به صحن و سرا نیست که
به ایوان و گنبد طلا نیست که
مزارت مسیر بهشت خداست
ولایت به این حرف ها نیست که
ولی کاش صحن و سرا داشتی
حریمی شبیهِ رضا داشتی
کربلایی رضا باقریان
امام حسن (ع)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__مدح
من کيستم سلاله دامان کوثرم
من زينب سه ساله ي زهراي اطهرم
آيينه ي تمام نمايي ز فاطمه
نيلوفري به گلبن ياس پيمبرم
باب الحسين فاطمه باب الحوائجم
بر سه امام ، عمه و فرزند و خواهرم
از جانب امام زمانم سفير شام
تنها نه يک سفير که پيغام آورم
از کودکي مجاهد راه خدا شدم
گويي براي کرب و بلا زاد مادرم
قدم کمان و آه بود تير و ناله تيغ
فرمانده حسينم و اشگ است لشگرم
دشمن هماره داشت وحشت ز اشگ من
شاهد رخ کبود و سياهي پيکرم
روز است جاي در بغل زين العابدين
شبها به روي دامن زينب بود سرم
قرآن کوچکي به روي دست اهل بيت
آيات ، نقش بوسه ي بابا به منظرم
تا بنگريد فاتح پيروز شام کيست
يک لحظه رو کنيد به قبر مطهرم
هم سنگر سه ساله ي زينب پس از حسين
کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم
گر رو به سوي حشر نيارند اهل بيت
من يک تنه شفيعه ي فرداي محشرم
جاي کفن به پيکر رنجور وقت دفن
پيراهن اسيري من بود در برم
گرديده شاه شام ، ذليل جلالتم
لرزيده کاخ عزت او در برابرم
سنم کم است و کوچکم اما به اقتدار
آيينه ي دار قاسم و عباس و اکبرم
افتاد عکس فاطمه در ماه عارضم
سيلي زدند بس که به روي منورم
پاي سر پدر ، زدن دختر يتيم
من ز بني اميه همين بود باورم
رخسار زرد ، سرخ ز خون سرم شده
لبهاي خشک ، تر شده از ديده ي ترم
آن شب يه ياد فاطمه تا صبح گريه کرد
زينب چو خاک ريخت بر اندام لاغرم
---------
حضرت رقیه (س)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar