🔰« روانِ روان » « ۱۹۲ »
🌴ارتباط « عمل به تمامِ ابعادِ دین » ، با تقویت شدن صفتهای روان و تقویت شدن مدیریت روحی🏝
عارفی ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود تا خدا را زیارت کند، تمام روزها روزه بود، در حال اعتکاف
شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار مسگران، دکان فلان مسگر برو خدا را زیارت خواهی کرد ...
عارف از ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شد و در کوچه های بازار از پی دکان می گشت ...
میگوید: پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد،
قصد فروش آنرا داشت ...
به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی
پیرزن می گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟
مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند.
بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود.
مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم، خرید دارید؟
مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟
پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود!
مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!!
پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!!
مسگر گفت: ابدا"
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!!
پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد.
من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم: عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند
آنگاه تو به ۲۵ ریال می خری؟!!!
مسگر پیر گفت: من دیگ نخریدم!!!
من دیگ نخریدم ...با خدا معامله کردم
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که، ندایی با صدای بلند گفت:
فقط با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!
دست افتاده ای را هم بگیر و بلند کن ، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد ..
#روانِ_روان
🏝@azkhodam
🔰 استراحت در لحظه
مهمانخانه ای ست در آسمانها ، برای انسانها
و همهٔ ما دعوتیم به این مهمانی ، اما شرطِ ورود ، انسان بودن است
انسان ، هیچ شبهه ای دربارهٔ وجودِ خود ندارد و به همهٔ سوالاتش دربارهٔ درونش ، به بهترین شکل پاسخ داده است
انسان ، هیچ سوالِ بی جوابی دربارهٔ قوانینِ هستی و ارتباطش با درون ، ندارد
انسان ، هیچ سوالِ بی پاسخی دربارهٔ وجودِ خداوند ندارد
انسان ، بهترین استادها را انتخاب کرده است و به بهترین عبادتها زینت پیدا کرده است
این عبادتها آنقدر پر قدرت است که حیوان را هم تبدیل به انسان میکند و انسانِ بدونِ این ارتباط را در مرحلهٔ حیوانی باقی می گذارد
ای انسان ، تو هم به مهمانی دعوتی...
#انسان
#مهمانی
#استراحت_درلحظه
🏝@azkhodam
🔰 سابقه فعالیتهای پژوهشی ، سمینار و آموزش رزمی
🥊آموزش رشته های رزمی و دفاع شخصی و سلاح سرد و مبارزات آزاد شمشیر سامورائی و عربی ، توسط استاد روحانی نژاد ، دارنده ی مربیگری رشته های مختلف رزمی
🥋وهمچنین دارنده دان ۵ سبک « کی اون بودو »
« به همه ابعاد زندگی توجه کنید » هم جسم ، هم ذهن ، هم روان و هم روح
#سوابق
#سمینار
#ورزش
#مستند
🏝@azkhodam
🔰 سحر خیزی « چلهٔ پنجم »
🌙 در روز بیست و ششم از برنامه ی چهل روز سحرخیزی هستیم
💭 چه دقیق فرمود نغمه خوانِ شیرازی:💭
مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
که پیش چشم بیمارت بمیرم
نصاب حسن در حد کمال است
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
چنان پر شد فضای سینه از دوست
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
ز بام عرش می آید صفیرم
چو حافظ گنج او در سینه دارم
اگر چه مدعی بیند حقیرم
«مشارطه یعنی به خودت «#قول_بده» هر روز یک مقدار عالی تر رفتار کنم »
🌙 #سحر_خیزی
#مشارطه
#صبحانه
🏝@azkhodam
Mar 13, 12.23 AM_Karaoke.mp3
1.92M
🎶 صدای استاد موحدی «لذت ببرید »
🔰 سحر خیزی
مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
که پیش چشم بیمارت بمیرم
اونهائی که به غزل های صبح دقت میکنن توی دوره ی «عشق نخستین » چند قدم ازبقیه جلوتر هستن
🌙 #سحر_خیزی
#مشارطه
#گوش_نده_دل_بده
🏝@azkhodam
2.01M
🔰 سحرخیزی و مو شکافیِ اشعارِ سحر
قدم اولِ محبت ، مُردن است ، از درون تهی شدن است
وقتی زیبائی کامل حق و ضعفِ بی نهایتِ خود را فهمیدم ، شروعِ سفر است
فکر و خیالِ محبوب ، چنان لذتبخش است که انسان ، خود را هم فراموش میکند
انسان در این مسیر میشنود که از عالم بالا هر لحظه او را صدا می زنند
کسی که ثروتِ با او بودن را درک کند دیگر میفهمد که تمام جهان کمتر از سرمایه ی اوست
#مو_شکافی
#شعر
#نثر
🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 استراحت در لحظه
انسان در هیچ وقت بی حامی نمی ماند ، این عالَم بشکلی چینش شده که اگر کسی در کودکی هم پدر و مادرش را از دست دهد ، حامیانِ دیگری برایش جایگزین می شود ، بشرط آنکه خود مسیر زندگی اش را با خودرأیی تغییر ندهد
بسیاری از انسانها بخاطر نشناختنِ حقیقتِ خود ، ثانیه به ثانیه در حال از دست دادنِ حمایت ها و پشتوانه های پنهان هستند ، اما خیال می کنند بسمت دارایی در حرکتند
تو زمانی که همه چیز را از دست می دهی ، بهتر می فهمی که حامی ای به نام خدا را داری
#حامی
#سرمایه
#استراحت_درلحظه
🏝@azkhodam
🔰 بعضی ازکتابهاییکه از ماتابحال به چاپ رسیده :
📚 کتابهای «عشق نخستین»،« نقشه ی راه» « عالمی که انسان نام گرفت»،«میراث خورشید»«برای توئی که دوستم نیستی»«ازجوانه تاجوانی»«قلب حیات مصور»«قلب حیات و کاردیولوژی»
زیر نظر استاد روحانی نژاد کتابهای بعدی هم در راه است
#سوابق
#سمینارها
#کتابها
#مستند
🏝@azkhodam
🔰 سحر خیزی « چلهٔ پنجم »
🌙 در روز بیست و هفتم از برنامه ی چهل روز سحرخیزی هستیم
💭 چه دقیق فرمود نغمه خوانِ شیرازی:💭
چه مستیست ندانم که رو به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کجا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست
بر آر سر که طبیب آمد و دوا آورد
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کند
که التجا به در دولت شما آورد
«مشارطه یعنی به خودت «#قول_بده» هر روز یک مقدار عالی تر رفتار کنم »
🌙 #سحر_خیزی
#مشارطه
#صبحانه
🏝@azkhodam
Mar 14, 04.51 AM_Karaoke.mp3
1.66M
🎶 صدای استاد موحدی ، شعر سحر «لذت ببرید »
🔰 سحر خیزی
چه مستیست ندانم که رو به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کجا آورد
اونهائی که به غزل های صبح دقت میکنن توی دوره ی «عشق نخستین » چند قدم ازبقیه جلوتر هستن
🌙 #سحر_خیزی
#مشارطه
#گوش_نده_دل_بده
🏝@azkhodam