الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
توسّط عارف باللّه واصل حضرت آیت الله
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیّة) :
* سَمِعتُ امیر المومنینَ (علیه السّلام) یَقُولُ :
انا عَینُ الله و انا یَدُ الله و انا جَنبُ الله و انا بابُ الله ؛
هاشم بن ابی عمّاره گوید :
از امیر المؤمنین (امام علی (علیه السّلام)) شنیدم که میفرمود :
منم چشم خدا، منم دست خدا، منم جنب خدا، منم درِ خدا.
اصول کافی، جلد ۱ : کتاب التّوحید، «باب نوادر»، صفحه ۱۹۹، حدیث ۸.
** قال ابو عبد اللّه (امام صادق) (علیه السّلام) :
... و هُوَ تَقَعُ فی یَدِ الرَّبِّ تَبارَکَ و تَعالی قَبلَ ان تَقَعَ فی یَدِ العَبدِ.
صدقه در دست پروردگار تبارک و تعالی قرار میگیرد، پیش از آنکه در دست بنده قرار گیرد.
فروع کافی، جلد ۴ : کتاب الزّکاة، «باب صدقة اللّیل»، صفحه ۳، حدیث ۳.
*** القرآن الحکیم، سورة الأنفال، آیة ۱۷ :
فَلَم تَقتُلُوهُم و لَٰكِنَّ اللهَ قَتَلَهُم ۚ و ما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ و لَٰكِنَّ اللهَ رَمىٰ ۚ و لِيُبلِيَ المُؤمِنِينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
پس [شما] آنها را نکشتید، بلکه الله آنها را کشت ؛ و [تو ای پیامبر] تیر نینداختی هنگامی که تیر انداختی، بلکه الله تیر انداخت ؛ و تا مؤمنین را از آن [ماجرا] به بلاء [و آزمون]ی حسن [و نیکو] مبتلا کند [و بیازماید] ؛ همانا الله سمیع [شنوا ] و علیم [دانا] است.
^ در پرونده (فایل) تصویری، حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) دو دست خود را به حالت گرفتن تیر و کمان بالا میآورند و میگویند یعنی خدا این طور کرد؟!
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس سرّه) :
خوب این آدم هم مطّلع هست که چه میشود، مع ذلک از آن حرفش دست برنداشته، برای اینکه حقیقت را فدا نکرده برای خودش، خودش را فدای حقیقت کرده [است].
اگر هم ما بفهمیم حرف او را، ما هم همان طور تعبیر میکنیم؛ چنانچه قرآن هم همان طور تعبیر کرده؛ ائمّه هم همان طور تعبیر کردهاند؛
و مطلب هم این نیست که آنها اگر بگویند «این حقّ است»، بخواهند بگویند واقعاً این خداست. هیچ آدم عاقلی این را نمیگوید، امّا میبیند که ظهوری است که هیچ نحو تعبیری ندارد که بشود به آن یک طور جدا[یی فهماند].
در یکی از ادعیّه هم راجع به اولیا میفرماید :
لا فَرقَ بَینَکَ و بَینَها الَّا انَّهُم عِبادُکَ و خَلقُکَ فَتقُها و رَتقُها بِیَدِکَ*
این از باب ضیق تعبیر است که نمیتوانند تعبیر بکنند. از این جهت با این طور تعبیراتی که به کتاب و سنّت نزدیکتر است، از این تعبیراتی که دیگران میکنند، [افاده میکنند] امّا نه اینکه شما خیال کنید که یک نفر آدم پیدا بشود، آن هم چه اشخاصی! خوب، ما معاصر بودیم با اشخاصی که میشناختیمشان از نزدیک، میدیدیم چه جور اشخاصی هستند، اینها میآمدند این طور باشند.
آن اشخاصی که در همه علمها به آن دقّت نظر و به آن کمال بودند، این طور تعبیر میکردند، «جلوه» تعبیر میکردند. در دعای سمات «طَلعَت» تعبیر کرده [است]، جلوه، طلعت، نور تعبیر شده است.
*فرقی بین تو و آنها (نشانههای تو) نیست، مگر آنکه آنها بندگان تو و آفریدههای تو هستند و فتق و رتق آنها به دست توست.
🕋از خودآ تا خدا🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل نائب الامام استاد آیت الله العظمی
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه و طاب ثراه و نوّر الله مرقده و مضجعه الشّریف و رزقنا الله من أنواره) :
*فرقی بین تو و آنها (نشانههای تو) نیست، إلّا اینکه آنها بندگان تو و آفریدههای تو هستند و فتق و رتق آنها به دست توست.
اقبال الاعمال، صفحه ۶۴۶ (زیارت رجبیّه؛ از دعاهای هر روز ماه رجب).
صلح بکنید! عرض کردم من نمیخواهم بگویم همه [درست گفتهاند]، من میخواهم بگویم این طور نیست که همه [غلط گفته باشند].
من وقتی تأیید میکنم از روحانیّون، نه اینکه میخواهم بگویم که روحانیّون همه این طورند.
من اشکالم این است که همه را ردّ نکنید، نه اینکه همه را قبول کنید، همه را ردّ نکنید.
اینجا هم همین است حرفم که گمان نکنید هر کس یک مطلب عرفانی گفت، یک حرف عرفانی زد، او کافر است. ببینید که چه میگوید. اوّل آدم بفهمد مطلبی که این آدم میگوید چیست؛ بعد از اینکه فهمید چیست، آن وقت گمان ندارم که [انکار کند او را].
این همان قضیّه انگور و عنب و اوزوم است. همان قضیّه است، شما از آن تعبیر میکنید به کذا،
و یکی علّیّت و معلولیّت میگوید، دیگری سببیّت و مُسبّبیّت میگوید و آن [دیگر] ظهور و مَظهَر میگوید؛
و اینها وقتی هم میرسند به آنجایی که ما چطور تعبیر کنیم از یک موجودی که همه جا هست و هیچ یک از این اشیاء هم نیست، یک وقت میبینید که میگوید :
عَلِیٌّ یَدُ الله، عَلِیٌّ عَینُ الله.
«ما رَمَیتَ اذ رَمَیتَ و لکِنَّ الله رَمی» ،
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس سرّه) :
آنکه با تو تعهّد کرد، با خدا تعهّد کرد،
«یَدُ الله فَوقَ ایدِیهِم»*
[امّا آیا] «فوق» معنایش این است که دستی روی دست دیگر قرار بگیرد؟ یا «فوق» معنوی است، فوقی است که تعبیر ندارد، فوقی است که نمیتوانیم یک تعبیری از آن بکنیم که حقِّ تعبیر باشد؟
همان طور که خدای تبارک و تعالی اجلِّ از این است که مخلوط شیء یا مربوط به شیء، به این معنی باشد، اجلِّ از این است که ما حتّی جلوهاش را هم [بتوانیم] بفهمیم چطوری است. حتّی جلوهاش هم مجهول است پیش ما؛ امّا ما ایمان داریم به اینکه چنین مسائلی هست، ردّش نمیکنیم؛
و ما امیدواریم که وقتی اعتقاد به این داشته باشیم که چنین مسائلی هست، چنین چیزهایی هست، اینکه در کتاب و سنّت واقع شده است، یک واقعیّتی است [دیگر انکار نکنیم آن را].
قرآن، آنجایی که راجع به جلوه حقّ نسبت به خلق میگوید، ظهور [تعبیر میکند] :
هو الظّاهِرُ و الباطِنُ
و این ظاهراً در سوره حدید است.
در روایت وارد شده است که شش آیه اوّل سوره حدید مال کسانی است که در آخر الزّمان میآیند، آنها میفهمند**
و در آن واقع شده است کیفیّت خلقت و [غیر آن].
در آنجا
«هُوَ الاوَّلُ و الآخِرُ و الظّاهِرُ و الباطِنُ»^
«هُوَ مَعَکُم اَینَ ما کُنتُم»^^
در آخر الزّمان هم به این سادگی نمیتواند کسی بفهمد، یکی-دو تا شاید در عالم [بفهمند].
*القرآن الحکیم، سورة الفتح، آیة ۱۰
**اصول کافی، ج ۱ : کتاب التّوحید، باب النّسبة، ص۹۳، ح۳
^و^^ القرآن الحکیم، سورة الحدید، آیة ۳ و ۴
🕋از خودآ تا خدا🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره الحمد القرآن الحکیم
توسّط عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی
سیّد روح الله الموسوی الخمینی معروف به امام خمینی
(قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ و نَفسَهُ الزَّکیَّةِ و رضوان الله تعالی علیه و طاب ثراه و نوّر الله مرقده و مضجعه الشّریف و رزقنا الله من أنواره و برکات تربته) :
عمده نظر من به این بود که این سوء تفاهم برداشته بشود، و این اختلافی که در مدرسه هست و بین اهل علم است، برداشته بشود؛ و جلوی معارف گرفته نشود.
اسلام، فقط عبارت از احکام فرعیّه نیست؛ فرعند اینها، اساس، چیز دیگر است، نباید ما اصل را فدای فرع بکنیم؛ و بگوییم که اصل، از اساس بیخود [است و] اگر هم اصلی بگوییم، یک اصلی که خلافِ واقع است بگوییم.
یکی از آقایان میگفت که ظاهراً مرحوم آقا شیخ محمّد بهاری* [یک وقتی که] اسم یک کسی آمد، گفت : «عادل کافری است».
گفتیم : «خوب، عادل است یعنی چه؟ کافر است یعنی چه؟»
گفت : «امّا عادل است، برای اینکه روی موازین عمل میکند؛ هیچ معصیّت نمیکند؛ اما کافر است، برای اینکه آن خدایی که او میپسندد، خدا نیست، آنکه او میپرستد اصلًا خدا نیست».
* آیت الله شیخ محمّد بهاری همدانی (قدّس سرّه) (متولّد ۱۲۶۵ هجری قمری و متوفّی ۹ رمضان ۱۳۲۵ هجری قمری) اهل بهار همدان و از سرآمد شاگردان عارف بزرگ، آیت الله شیخ ملّا حسینقلی همدانی (قدّس سرّه) و همچنین یکی از استادان علّامه آیت الله العظمی آیت الحقّ سیّد علی قاضی طباطبائی (قدّس سرّه) است؛ کتاب معروف ایشان، «تذکرة المتّقین» است.
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله خمینی (قدّس سرّه) :
در روایات ما هم هست که لَعَلَّ که نَملَه خیال کند برای خدا دو تا شاخ است*؛ این حبِّ نفس است. معلوم میشود در نمله هم این [حبِّ نفس] هست.
این نمله هم چیز عجیبی است. حالا آنجا دارد که لعلّ خیال کند [خدا] دو تا شاخ [دارد]. این شاخ را کمال میداند.
ما هم وقتی بخواهیم تعبیر بکنیم [به] یک چیزهایی که پیش خودمان است، یک مطالب، یک کمالاتی که پیش خودمان است، این طور خیال میکنیم.
این نمله همان است که [راجع ] به حضرت سلیمان [علیه السّلام] میگوید: «بیشعورند اینها!»
«یا ایُّهَا النَّملُ اُدخُلُوا مَساکِنَکُم لا یَحطِمَنَّکُم سُلَیمانُ و جُنُودُهُ و هُم لا یَشعُرُونَ؛ فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِن قَولِها»**
که این به من میگوید «بیشعور».
این همین حرف نمله است که همه جا هست.
*حضرت امام محمّد بن علیّ الباقر (علیهما السّلام) میفرماید:
... و لَعَلَّ النَّملَ الصِّغارَ تَتَوَهَّمُ انَّ لِلّهِ زَبانِیَّتَینِ فَانَّهُما کَمالُها، و تَتَصَوَّرُ انَّ عَدَمَهُما نُقصانٌ لِمَن لا یَکُونانِ لَهُ
و شاید مورچه کوچک توهّم کند که برای الله دو شاخک است و این دو کمال اوست؛ و تصوّر کند عدم آن دو نقصانی است برای کسی که آن دو را نداشته باشد
المحجّة البیضاء، ج ۱، ص۲۱۹-۲۲۰
**القرآن الحکیم، سورة نمل، آیة۱۸و۱۹:
[مورچهای گفت:] ای موران به خانههای خود درآیید که سلیمان و سپاهش شما را پایمال نکنند در حالی که شعور نمیکنند؛ پس [حضرت سلیمان علیه السّلام] از سخن آن [مورچه] لبخندزنان تبسّم کرد
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
توسّط عارف باللّه واصل حضرت نائب الامام استاد آیت الله العظمی
سیّد روح الله الموسوی الخمینی معروف به امام خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه و طاب ثراه و نوّر الله مرقده و مضجعه الشّریف و رزقنا الله من أنواره و برکات تربته) :
... هدهد هم مثل او [یعنی مثل مورچه بود که] گفت :
«اَحَطتُ بِما لَم تُحِط بِهِ»*
[به] آن آدمی که پیغمبر است، و یکی از جلیسهای او، اصحاب او، آن است که تخت بلقیس را به طرفة العینی [حاضر کرد].
تا حالا چنین چیزی برای بشر هیچ اتفاق نیفتاده [است]. این، چه بوده؟ خود این هم یک چیز مجهولی است. آیا مخابره بوده؟ اعدام و ایجاد بوده است؟ مخابره برقی بوده؟ تبدیل [کرده] به برق و رسانده؟ چه است، نمیدانم؛
امّا یک حضرت سلیمانی که یکی از اصحابش -که به حسب روایت یک حرف از اسم اعظم را میدانسته- این طور بوده است که
«قَبلَ ان یَرتَدَّ الَیکَ طَرفُکَ**»
این را میرسانده اینجا؛ آن وقت هدهد [به حضرت سلیمان علیه السّلام با آن عظمت] میگوید : «احَطتُ بِما لَم تُحِط بِهِ».
حضرت هم بنایشان بر این بوده است که همان طوری که اینها میفهمیدند، همان طوری گفتند و عمل میکردند.
* القرآن الحکیم، سورة نمل، آیة ۲۲ :
[من] احاطه یافتم [و آگاه شدم] به آنچه که [تو] به آن احاطه نداری [و آگاه نیستی]!
** القرآن الحکیم، سورة نمل، آیة ۴۰ :
[من آن تخت بلقیس را برای تو میآورم] پیش از آنکه پلک چشم تو به تو برگردد [چشمت را به هم زنی].
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله خمینی (قدّس سرّه):
عمده نظر من به این است که حیف است یک دستهای از اهل علم که مردم صالح و خوبی هستند، اینها محروم بمانند از یک مسائلی.
ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا علیاکبر حکیم* -خدا رحمتش کند- در قم بود؛ وقتی که حوزه علمیّه قم تأسیس شد، یکی از مقدّسین -آن هم خدا رحمتش کند- گفته بود:
«ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه آقا میرزا علیاکبر باز شد!».
علما میرفتند آنجا درس میخواندند.
مرحوم آقای خوانساری**، مرحوم آقای اشراقی***، این آقای خوانساری****، اینها میرفتند پیش آقا میرزا علیاکبر درس میخواندند؛
آن آقا گفته بود که ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه میرزا علیاکبر باز شد!
و حال آنکه خیلی مرد صالحی بود.
*میرزا علیاکبر یزدی (متوفّی ۱۳۴۴ هجری قمری) از شاگردان حوزه فلسفه و عرفان تهران بود. در اواخر عمر در قم اقامت گزیده و به تدریس فلسفه پرداخت. در ریاضیات تبحّر فراوان داشت.
حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) نیز مدّتی از درس او بهره گرفتهاند.
**آیت الله سیّد محمّد تقی خوانساری (۱۳۷۱-۱۳۰۵ هجری قمری) تحصیلات خود را در خوانسار و نجف و قم به انجام رسانید. وی از مراجع شیعه و اساطین حوزه علمیّه قم پس از مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری به شمار میرود. وی در جنگ عراق علیه انگلیس شرکت کرد و در پایان نبرد، دستگیر و تبعید شد
***میرزا محمّد تقی اشراقی (۱۳۶۸-۱۳۱۳ هجری قمری) فرزند مرحوم عالم بزرگ، میرزا محمّد ارباب بود. از پدر و شیخ ابوالقاسم کبیر قمی و آیت الله حائری استفاده کرد و
🕋از خودآ تا خدا🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل نائب الامام استاد آیت الله
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه) :
عمده نظر من به این است که حیف است یک دستهای از اهل علم که مردم صالح و خوبی هستند، اینها محروم بمانند از یک مسائلی.
ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا علیاکبر حکیم* -خدا رحمتش کند- در قم بود؛ وقتی که حوزه علمیّه قم تأسیس شد، یکی از مقدّسین -آن هم خدا رحمتش کند- گفته بود:
«ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه آقا میرزا علیاکبر باز شد!».
علما میرفتند آنجا درس میخواندند.
مرحوم آقای خوانساری**، مرحوم آقای اشراقی***، این آقای خوانساری****، اینها میرفتند پیش آقا میرزا علیاکبر درس میخواندند؛
آن آقا گفته بود که ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه میرزا علیاکبر باز شد!
و حال آنکه خیلی مرد صالحی بود.
***میرزا محمّد تقی اشراقی (۱۳۶۸-۱۳۱۳ هجری قمری) فرزند مرحوم عالم بزرگ، میرزا محمّد ارباب بود. از پدر و شیخ ابو القاسم کبیر قمی و آیت الله حائری استفاده کرد و به مرتبه اجتهاد رسید.
وی در خطابه کمنظیر و فوق العاده بود. تفسیر سوره «یوسف» (علیه السّلام) و تفسیر«ن و القلم» از آثار مطبوع اوست.
****آیت الله سیّد احمد خوانساری (۱۴۰۵-۱۳۰۹ هجری قمری) از مراجع تقلید پس از مرحوم آیت الله بروجردی میباشد.
وی در خوانسار و نجف و قم تحصیل کرده است؛ و با درخواست مردم تهران و فرمان مرحوم آیت الله بروجردی در تهران اقامت گزید و به تدریس و ارشاد پرداخت
از آثار اوست : جامع المدارک فی شرح مختصر النّافع
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله خمینی (قدّس سرّه):
عمده نظر من به این است که حیف است یک دستهای از اهل علم که مردم صالح و خوبی هستند، اینها محروم بمانند از یک مسائلی.
ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا علیاکبر حکیم* -خدا رحمتش کند- در قم بود؛ وقتی که حوزه علمیّه قم تأسیس شد، یکی از مقدّسین -آن هم خدا رحمتش کند- گفته بود:
«ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه آقا میرزا علیاکبر باز شد!».
علما میرفتند آنجا درس میخواندند.
مرحوم آقای خوانساری*، مرحوم آقای اشراقی*، این آقای خوانساری*، اینها میرفتند پیش آقا میرزا علیاکبر درس میخواندند؛
آن آقا گفته بود که ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه میرزا علیاکبر باز شد!
و حال آنکه خیلی مرد صالحی بود.
و بعد از اینکه ایشان فوت شده بود، گویندهشان در منبر گفته بود که من خودم دیدم قرآن میخواند!
مرحوم آقای شاهآبادی^ ناراحت شده بود از اینکه این آقا گفته است که من دیدم قرآن میخواند آقا میرزا علیاکبر.
^میرزا محمّد علی حسینآبادی اصفهانی شاه آبادی (قدّس سرّه) (۱۳۶۹-۱۲۹۲ ه. ق. فرزند محمّد جواد، فقیه، اصولی، عارف و فیلسوف برجسته قرن چهاردهم هجری بود که تحصیلات خود را در حوزههای اصفهان، تهران و نجف به پایان برد
ابتدا در سامرا و سپس در قم و تهران به تدریس پرداخت و حضرت امام خمینی (س) در بین سالهای ۱۳۵۴-۱۳۴۷ ه. ق. از درس عرفان و اخلاق ایشان بهره برد
از آثار اوست: شذرات المعارف، الانسان و الفطرة، القرآن و العترة، الایمان و الرّجعة، منازل السّالکین، حاشیّه بر کفایة
🕋از خودآ تا خدا🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس سرّه) :
در هر صورت این سوء ظنّها، و این جدا کردن [یک عده]، خودشان را از یک خیراتی، این موجب تأثّر است که یک حوزهای از یک خیراتی که هست، محروم بماند؛ حتّی از فلسفه که یک امر عادی است، تا برسد به آن مسائل دیگر.
و عمده این است که به مطلب یکدیگر نرسیدهاند؛ چون نرسیدهاند، این صحبتها پیش آمده؛ اگر برسند به مطلب یکدیگر، نزاعی در کار نیست.
نه او* این آقایی^ [را] که تکفیرش میکند، با ریش و عمّامه، خدا میداند، و نه این آقا^ اگر بداند او* چه میگوید، انکار نمیکند.
این^ نمیداند او* چه میگوید، انکار میکند. اگر بداند که گرفتاری او* این است که تعبیرات [نارساست، نمیگوید^ که این] تعبیرات کفری است.
پیش او این طوری است که این تعبیر به علّیّت و معلولیّت و امثال آن، تعبیری است که غیر واقعیّت است، واقعیّت این نیست.
اینکه در این چند روز، من چند دفعه عرض کردم، اسم جدا نیست از مسمّی، اسم ظهور [مسمّی است].
«علامت» هم -نه مثل علامتهایی که برای فرسخ میگذارند- نمیشود از او تعبیر کرد.
«آیه» نزدیکتر است به واقعیّت، [امّا] آن هم تعبیری است که از ضیق خناق است.
اصلًا قرآن -همان طور که عرض کردم- مثل یک سفرهای است که هر کس، به اندازه خودش از آن استفاده باید بکند. مالِ یک دسته نیست، مال همه است، مال همه مردم است. همه مردم باید از آن استفاده بکنند؛ هر کس به اندازه خودش، ادعیّه هم همین طورند.
*عرفاء
^پیروان مکتب تفکیک و اخباریگری و تکفیرکننده عرفاء
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس سرّه)
آن قدر معارف در ادعیّه ائمّه -علیهم السّلام- هست و مردم را از آن دارند جدا میکنند، آن قدر معارف در ادعیّه هست [که نمیتوان احصاء کرد].
لسان قرآن است ادعیّه، شارح قرآن هستند [ائمّه ما] راجع به آن مسائلی که دیگران دستشان به آن نمیرسد
مردم را نباید جدا کرد از دعاء؛ نباید گفت :
حالا که ما قرآن را میخواهیم بخوانیم، پس دعاء را نباید خواند! خیر، مردم باید با دعاء انس پیدا کنند، با خدا.
آنهایی که انس به خدا دارند و دنیا پیش آنها این طور جلوه ندارد، کسانی هستند که برای خودشان ارزش [قائل] نیستند، برای خدا مشغول به کار میشوند.
آنهایی که شمشیر زدند برای خدا، همانها هستند که همین ادعیّه را میخواندند و همین حالات را داشتند؛ آنها [بودند که] شمشیر میزدند برای خدا.
نباید مردم را از این برکاتی که هست جدا کرد. قرآن و دعاء از هم جدا نیستند، همان طور که پیغمبر هم از قرآن جدا نیست.
ما نباید بگوییم :
قرآن را که ما داریم، دیگر به پیغمبر کاری نداریم! جدا نیستند اینها، هر دو یکی است
اینها باهمند:
لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوض*
افتراقی در کار نیست. اگر بخواهیم حساب را جدا کنیم؛ قرآن علی حدّه باشد و ائمّه علی حدّه باشند، و بگوییم که ما کاری به ادعیّه نداریم و آتشسوزی کنیم؛ در آتشسوزی، کتاب دعاء بسوزانیم، کتاب عرفاء را بسوزانیم، این از باب این است که نمیدانند، بیچارهاند
وقتی انسان از حدّ خودش پایش را بالاتر گذاشت، در اشتباه میافتد.
🕋از خودآ تا خدا🕌
@azkhodatakhoda_ir