eitaa logo
از نو با تو | آمنه حبیبی
10هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
164 ویدیو
17 فایل
ازنوباتو: همسرداری/فرزندپروری از نو با ما زندگی خانوادگیت رو بساز.😍 آمنه حبیبی (کارشناس ارشد روانشناسی ،زوج درمانگر) شماره پروانه تخصصی 10972 و تسهیلگر با مدرک QCB ایتالیا ارتباط با من @ameneh_habibi 🚫کپی محتوا بدون لینک کانال جایز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌿🌿 چندتا ویدیو آخر شبی اونم با خواب آلویی چون که قول داده بودم.😁 خوبی مجازی اینکه که یه روسری سر میکنی میای فیلم میگیری.هیچکسم شلوار گل گلی رو نمیبینه.😂😂 چند وقت پیشیه جلسه آنلاین داشتم،مانتو تنم بود با یه روسری بلند. خیلی رسمی و خانوم.و البته با شلوار جغدی گل گلی که خودمو یاد کوکب خانم زن پاکیزه ای است مینداخت که داره کره و ماست درست میکنه.😂
🌿🌿🌿 راستی فردا میگم امروز چی شد،رفته بودیم با آقای پدر کادوی تولدش رو بخریم که!!😎 خیلی با حرص و ریز یه بحران زن و شوهری سر بچه رو مدیریت کردیم.😂البته با همکاری یه آقای با سیاست و دلبر به نام ایلیا 😁. @aznobato_ir
🌺نیت امروزم: یه روایت خوندم از پیامبر خیلی جالب بود.🤩 یه روز یه آقاهه از فرزندش ایراد میگیره اونم کجا در حضور پیامبر!!!! 😕پیامبر عزیزمون هم بهشون میگه «فرزند تو تیری از تیرهای تیردان توست» یعنی چی؟! یعنی این بچه پاره تنت هست، پشتیبان توست، وقتی داری تحقیرش میکنی داری به خودت ضربه میزنی، چون این بچه از توست و پشتیبان و یاری رسان تو در آینده خواهد بود. 😊 ❌نیت امروزم رو از این روایت برداشتم، سرزنش و توهین ممنوع!!!❌ با نیتم همراهی؟!😉 @aznobato_ir
‌‌🌿🌿🌿 به نظرتون با یه قاشق ماست و یه کم رنگ زرد چیکار میخواد بکنه مامان آمنه؟!🤔 اینجا بگو😎 @ameneh_habibi
🐣🐣🐣 اینم اثر هنری منو ایلیا😍. اول یه قاشق ماست رو رنگ کردیم بعد ریختیمش وسط کاغذ زخیم، بعد ایلیا با نی فوتش کرد و رنگ پخش شد.(البته زور فوت ایلیا کم بود مامان آمنه کمک کرد😁) بعدم که خشک شد با دکمه براش چشم گذاشتیم و با ماژیک دست و پا کشیدیم.😄😅 و در نهایت کاردستی ما این شد.☺️ @aznobato_ir توی ما کلی بازی معرفی کردیم.تقریبا هر روز یه بازی یا فعالیت ویژه برای سنین مختلف از نوپا تا نوجوان. کلی هم مامانا کیف میکردن با بازی‌ها. ‌😍 اما این بازی رو یکی از مامانای چالش دیروز معرفی کرد منم خوشم اومد انجامش دادیم. انقد که مامانا خودشون اکتیو شدن و نتیجه بازی با بچه ها رو دیدن.🥰 (اگه از این بازی خوشتون اومد به عنوان هدیه این پیام رو بفرستید واسه همه مامانایی که بچه کوچیک دارن☺️) @aznobato_ir
🌿🌿🌿 دیشب رفتیم برای بابا مهدی هدیه تولد بخریم. میدونم الان کنجکاوید چرا با خودش رفتم. منم همین اول میگم که بعد نپرسید. چون میخواستم براش یه انگشتر نقره بخرم و لازم بود خودش باشه انتخاب نماید.😁 خلاصه که خرید رو انجام دادیم اومدیم یه ظرف باقالی و لبو خریدیم مثلا میل نماییم که جیغ و داد ایلیا شروع شد که آب آب.😅😅 یه دستمون کالسکه ایلیا،یه دست باقالی،یه دست لبوی حضرت لپ. کیف و پلاستیک و اینا هم تصور کنید. رفتیم سریعا برای آقا آب خریدیم( اشتباه من بود یادم رفته بودم براش آب بیارم). ☹️☹️ آب رو میل نمودن دوباره جیغ جیغ که حالا لبو میخوام،وسط یه پیاده رو شلوغ که اصلا نمیشد ایستاد. بسی حرص خوردیم و سرگرمش کردیم تا رسیدیم به ماشین.😫😫 @aznobato_ir
🌿🌿🌿 دو نفرمون خسته، آقا ایلیا هم نمیشست رو صندلی ماشین. ظرف باقالی و لبو هم که همچنان رو دستمون و یخ کرده و از دهن افتاده.🤦‍♀🤦‍♀ بابا مهدی هم خسته شده بود ایلیا رو نشوند رو صندلی هر طور بود. اما جناب ایلیا جیغش یه لحظه هم قطع نمیشد. و من هم از هر دو تا آقای خانواده حرصم گرفته بودو شبیه عصا قورت داده ها بودم.🙄🤨😕 دلمم برای ایلیا میسوخت که نمیتونم بغلش کنم، چون بابا جان تاکید دارن باید رو صندلیش بشینه! یه نگاه بهم کردیم و هر دو میدونستیم اون یکی چی میگه!! 🥺🤦‍♀ مهدی گفت میخوای بغلش کنی حتما?! یه بار گریه کنه عادت میکنه بشینه سر جاش!! گفتم بچه است، اینجوری عادت نمیکنه. مهدی گفت پس کی عادت میکنه، صادقانه گفتم هیچوقت. 😕😕 @aznobato_ir
🌿🌿🌿 گفتم منم اگه بشینم رو یه صندلی و کمربندم رو ببندن و نتونم تکون بخورم قطعا برام قابل تحمل نیست. گفت خب برش دار( میدونستم خودش دلش واسه ایلیا رفته و تحمل گریه‌اش رو نداره) اما گفتم نه بریم برش نمیدارم. 😔 نمیخواستم رو حرفش حرف بزنم با وجود حرص خوردنم، و نمیخواستم بحث کنیم و آقا ایلیا متوجه این تفاوت دیدگاه ما بشه.😟 خلاصه که سکوت کردم یک دقیقه نشد مهدی گفت خب حالا برش دار گریه میکنه . منم بغلش کردم و آقا ایلیا بلافاصله تا اومد بغل من شروع کرد منو بوسیدن و با باباش شوخی کردن و لپش رو برداشتن(مثلا لپ بابا رو برمیداره میذاره برای خودش😄) میدونی رفیق خیلی سخته اینجور مواقع تصمیم بگیری چطور رفتار کنی! از طرفی حس مادری و اینکه دوس نداره گریه بچه رو بشنوی و از طرفی اقتدار بابا و اینکه بچه متوجه نشه با بابا تفاوت نظر دارید، چون اگه بفهمه حسابی سواستفاده میکنه فسقلو. 🙆‍♀🤦‍♀ @aznobato_ir
🌿🌿🌿 من کفه اقتدار بابا رو سنگین‌تر میبینم، دیروز به احساسات مادریم که غل غل میکرد و بغضم گرفته بود غلبه کردم تا اقتدار مرد خونه حفظ بشه . کل گریه ایلیا فک نکنم پنج دقیقه هم شد. تو این زمان هم سعی کردم آرومش کنم، دستم تو دستش بود. 🤦‍♀😐 اما خب اگه همون اول بر خلاف حرف مهدی بغلش می‌کردم ، بابا جلوی چشمای بچه قدرتش زیر سوال میرفت و این برای یه مرد خیلی سنگینه.🤦‍♀🙆‍♀ نکته آخر اینکه برای عادت کردن بچه به کالسکه و صندلی ماشین لازمه از همون ابتدای تولد از این وسیله‌ها استفاده بشه و خداروشکر ایلیا خیلی زیاد روی کالسکه میمونه‌. 😊 جدیدا روی صندلی ماشین هم خیلی میشنیه اما خب به هر حال گاهی بچه خا بدقلقی میکنن و لازمه بغلشون کنیم ،آروم بشن و دوباره بذاریمشون روی صندلی. اما اگه آروم نشدن به هیچ وجه من انتخابم بغل کردن بچه‌است. چون این اتفاق خیلی کم میفته، مثلا بار اول بود دیشب ایلیا این مدلی مخالفت کرد.😊 @aznobato_ir
🌿🌿🌿 تو یک انسانی😊 زیبا باش! لباس خوب بپوش! ورزش کن! مواظب هیکل و اندامت باش! هر سنی که داری خوب و زیبا بگرد! همیشه بوی عطر بده! مطالعه کن و آگاهی‌تو بالا ببر. خودت را به صرف قهوه ای یا چایی در يک خلوت دنج ميهمان کن!☺️ برای خودت گاهی هديه‌ای بخر! وقتی به خودت و روحت احترام میگذاری احساس سربلندی میکنى؛ آنوقت ديگر از تنهایی به ديگران پناه نمیبری و اگر قرار است انتخاب کنی کمتر به اشتباه اعتماد می‌کنی.❤️😊 يادت باشد: برای انسان عزت نفس غوغا ميکند. ✍وین دایر @aznobato_ir
یاد خدا ۹.mp3
9.74M
میخوام برام خدا خالص‌ترین آدم باشم.😊 این روزا خیلی اتفاقی برام ویس‌های استاد شجاعی فرستاده میشه و من یهویی خیلی کیف میکنم و دوس دارم شما هم کیف کنید.😊 @aznobato_ir
🌺نیت امروزم: نیت امروزم اینه: خدا چی دوس داره؟!🤔 حوصله بچه رو ندارم بعد یهو گیر میده بازی،ببینم خدا چی دوس داره اون کارو انجام بدم. میخوام جواب تلفن یه نفر رو ندم ببینم خدا چی دوس داره و و و.🥰 به نظرتون این مدلی زندگی چه شکلی میشه؟! 😊 @aznobato_ir
‌ 🌿🌿🌿‌ دوستان توجه کنید به علت کمبود وقت اصلا زمان مشاوره ندارم برای هفته آینده. پس لطفا کسی هزینه ای بابت مشاوره واریز نکنه.😊 تشکر آمنه😊
🍀🧘‍♂روز اول: گاهی انقد تو دنیای شلوغ امروز غرق میشیمکه یادمون میره الان رو زندگی کنیم،دائم در حال سیر کردن تو گذشته یا رویاپردازی برای آینده هستیم!!🙆‍♀🙆‍♀ و این میشه عامل اصلی نارضایتی ما از زندگی! گذشته و آینده ما رو به مردگانی میرسونه به جای زندگانی. پس لازمه یاد بگیریم حضور در لحظه داشته باشیم. چالش سی روزه ذهن آگاهی کمکمون میکنه اینجا و اکنون حضور داشته باشیم.😍🥰 💟امروز قبل از خواب سه تا از چیزایی که بابتش شکرگذار هستید بنویسید.😍 @aznobato_ir
🎺🎺🎺🎺🎺🎺🎺🎺🎺🎺 بریم برای شروع پرقدرت چالش جدیدمون.😍
یکی از لازمه‌های مسئولیت دادن به بچه ها اینه که بدونیم تو چه سنی چی از فرزندمون انتظار داشته باشیم.😊 ما نمیتونیم از بچه دو ساله توقع داشته باشیم مرتب باشه. نمیتونیم همه کارهای بچه ۱۵ ساله رو انجام بدیم!! ‌ بچه ها تو هر سنی یه مسئولیتهایی رو میتونن در مورد خودشون بپذیرن تا اروم آروم مستقل بشن. تو چالش فرزندپروری اینو کامل توضیح دادیم. ثبت نام دور جدید این چالش سوم بهمن ماه ساعت دوازده ظهر هست.😊 @aznobato_ir
🌿🌿🌿‌ مورد داشتیم مامان جورابای بچه بیست ساله رو هم میشوره!!! اتاق جمع کزدن که دیگه پیش کش!!! یادمون باشه شروع مسئولیت دادن به بچه ها از همون موقعی هست که نوپا هستن.😁یا حتی کوچیکتر اون زمانی که دندونگیر می‌گیرن. @aznobato_ir
🌿🌿🌿 آمنه_نوشت پیامای گروه پشتیبانی رو جواب دادم، لباس‌ها رو پهن کردم، ظرف ها رو چیدم تو ماشین ظرفشویی،یه چای آخر شبی برای خودم ریختم و به امروز نگاه کردم. یاد کارای پسرک میفتم خندم میگیره، انگاری بهش وظیفه نامرتب کردن خونه رو دادن. در حدی که همین الان تی آشپزخونه زیر مبل هست و من دیگه جون ندارم برش دارم. اما الهی شکر بابت تک تک لحظه‌های مادری، بابت سلامتش ،بابت مهربونیاش‌. اونقد بزرگ شده که وقتی میبینه من ناراحتم میاد بوسم می‌کنه!! من نمیرم براش؟!! فکر و احساساتم خیلی شلوغه و همه چی توش هست، هم شکر و شادی دارم هم خستگی . 🥰 @aznobato_ir
من غش واسه این فسقلوها که مدیریت همه چی رو میخوان داشته باشن.😂 اما دقت کنید که در بازی اهدف کیف کردن و لذت بردنه. پس اجازه بدید بچه‌ها کیف کنن. میشه‌ خارج از چارچوب هم بازی کرد و بازی اصن یه مدل دیگه پیش بره.😁 من دیگه واقعا غش. شب بخیر😂
🌺 نیت امروزم: 💟صبور باش آمنه!! صبور بودن برای من وقتی انجام شدنیه که بیام وصل بشم به نیازها و موقعیت طرف مقابلم. بعد درکش کنم. 😁 مثلا ایلیا جیغ میزنه! برام اینجوریه که یه مدل ارتباطی جدید رو داره امتحان می‌کنه، اسباب بازی رو میشکنه برام اینجوریه که اوه میخواسته ببینه چه مدلی کار میکنه و و و . 😊 میدونم سخته، اما فک کن به همین کارا برچسب لجبازی و تخس بودن بزنم، چه اتفاقی میفته؟!قطعا از کوره در میرم و تحملش برام وحشتناک میشه.🙆‍♀😁 @aznobato_ir
🌿🌿🌿 یکی از عواملی که منو به شدت حرص میده و صبرم رو امتحان میکنه و خیلی وقتا هم شکست میخورم درش، غذا خوردنه!!!😐 اینکه ایلیا تو مهمونیا غذا نمیخوره اونقد منو عصبی می‌کنه که گاهی میگم اصلا مهمونی نمیرم.😂 امروز میخوام روی اینم کار کنم.😊 دعا کنیم همه مامانای صبوری باشیم. @aznobato_ir
‌‌🌿🌿🌿 بیاید یه کم حرف بزنیم. به نظر شما کی باید تو بازی بچه ها دخالت کنیم؟! اصلا به نظرتون دخالت کنیم یا نه؟!😁 @ameneh_habibi
تولد داشتیم، چه تولدی!!! 😍 واسه این کمرنگ بودم امروز. آخر شب میام مینویسم براتون.😊 @aznobato_ir