eitaa logo
🌹رمانهای زیبای مذهبی🌹
578 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
277 فایل
تعجیل درفرج اقا صلوات..
مشاهده در ایتا
دانلود
گریهی یآس. قرار بود یزمانی با کیان بیایم این لباسارو انتخاب کنیم...ولی خب دنیا نامرده. سعی میکردم این روزا کمتر به کیان فکر کنم تا بتونم با زندگی جدیدم کنار بیام... دعوای پریماه و سبحان که تموم شد از سالن اومدیم بیرون که گوشیم زنگ خورد و شماره ی سارینا افتاد روی گوشیم،تماس رو وصل کردم و چون سروصدا زیاد بود گوشیو روی بلندگو گذاشتم: -جانم سارینا +چطوری کوثی خانِمممممم چَکار مَکنی وا این دختر یه تختش کمه ها نگا ببین چطوری صحبت میکنه انگار از افغانستان تازه برگشته... چون سبحان و بقیه پیشم بودن نخواستم بزنم توی ذوقش و گفتم: -خوبم عزیزم با سبحان و بقیه اومدیم انتخاب لباس عروس +واییی دختر تو مهره ی مار داری هرکی اومد خاستگاریت تک پسر بود و نظامی تیپ و قیافه و هیکلشونم که نگم برات، اون از خدابیامرز کیان اینم از اقا سبحان که پول دار هم هستنو... وای چرا این انقد چرتو پرت میگه نگاهی به سبحان که با خنده داشت بهم نگاه میکرد و دستشو گذاشته بود جلوی دهنش که من نفهمم داره میخنده انداختم ولی خب چشاش داشت میخندید..!!! +سارینا داری چیمیگی،سبحان همه رو شنید -عزیزم فدای سرت ماکه باهم از این حرفارو نداریم این دختره چرا دهنشو نمیبنده؟ابرومو برد -سارینا عزیزم من برم خدافظ... .
گریهی یآس. گوشی رو قطع کردم و سوار ماشین شدیم و کارای پایانی رو برای مجلس عروسی انجام دادیم و روز به روز به آغاز زندگی جدیده یاس نزدیک میشیم... سرمو به پنجره ی ماشین تکیه دادم و قطره های اشک از چشمام جاری شدن... برای کیانم،شاید اخرین قطرات اشکی که برای کیانم میریزم... کیانی که توی اوج جوونیم سیاه پوشم کرد... قلبم، روحم، همه سیاه پوش عشقش شدن. از فردا دیگه من یاسه کیان نیستم،کوثره سبحانم،کیانم فراموشت نمیکنم... ولی به یادتم،ولی دیگه مرد زندگی من نیستی... همه چی توی گذشته موند،روزهای خوشم باتو،یاس گفتنات بهم،بوسه هایی که روی گونم میکاشتی،همه توی گذشته میمونه و من زندگی جدیدم رو با سبحان شروع میکنم...مطمعنم خودت هم از این تصمیمم راضی ای. ..... ×خب عروس خانمو نگاه چه ماه شدی،البته ماه که بودی ماه تر شدی. به ارایشگری که با این حرفش تموم شدن ارایش رو اعلام کرد لبخندی زدم و ازش تشکر کردم. حق داشت برا خودم جیگری شده بودم،به نسترن که اون هم تقریبا داشت ارایشش تموم میشد نگاهی انداختم،از حق نگذریم هردو خیلی خوشگل شده بودیم و یجورایی شبیه خوده واقعیمون نبودیم، البته خوشگل که بودیم و بقول ارایشگر ماه تر شدیم. بعد از تموم شدن ارایش سبحان و امیرحسین جلوی در ارایشگاه منتظر ورود ما بودن البته اون فیلم بردار رو مخ روهم یادمون نره که ۲۰بار از بیرون اومد منو نسترن فیلم گرفت و هرسری میگفت بدشده و دوباره از اول فیلم میگرفت... .
گریهی یآس. جلوی ماشین وایساده بودیم و فیلم بردار داشت بهمون میگفت که سبحان به چه ژستی در ماشین رو برای من باز کنه، د اخه مرد حسابی یه در باز کردن ژست گرفتنش برا چیه صورتمو به گوش سبحان نزدیک کردمو گفتم: -سبحان جان عزیزم من الان این دسته گلمو فرو میکنم توی حلق فیلم بردار. سبحان مثل کیان خوش خنده نبود و خیلی جدی بود...کیان همیشه لبخند روی لبش بود و اروم بود البته بجز اوقاتی که نامحرم اطراف من یا هردختر دیگه ای میدید... بعد از گفتن حرفم سبحان سرشو به نشونه یه فهمیدم تکان داد و روبه فیلم بردار گفت: +اقای جدیدی بنظرم فیلم برداری بسه بهتره به سمت تالار حرکت کنیم. سبحان در ماشین رو باز کرد و میخواستم سوار ماشین شم که دو نفر موتوری ای که هردوتا سنشون به ۲۰.۲۱میخورد توجهمو جلب کردن،یکیشون بدجوری شبیه کیان بود... نفر جلویی که روی موتور نشسته بودخیلی شبیهش بود خیلیییی انگار خوده کیان بود... اون هم با دیدن ما دستشو تکان داد و گفت: +مبارکتون باشه صداش...صدای کیان بود؟نکنه توهم زدم؟روبه سبحان گفتم: -اون دونفر موتوری رو تو هم دیدی؟ +اره چطور؟ -راننده خیلی اشنا بود مگه نه؟ اسم کیان رو نبردم که سبحان ناراحت نشه... +عزیزم اون همش ینفر بود که یه پیرمرد بود و بنظرم زیاد اشنا نبود... -وای سبحان چیمیگی همین الان دست تکان داد گفت مبارک باشه +حالت خوبه؟اون اصن به ما نگاه نکرد واییییی خودم دیدم دست تکان داد ینی دارم دیوونه میشم؟ .
گریهی یآس. روبه سبحان گفتم: -سبحان من باید برم پیش یکی +ما عجله داریم همین الانشم دیر کردیم الان تو یادت افتاده بری پیش یکی؟ این چرا همیشه عصبیه؟ میخواستم مثل خودش صدامو بندازم روسرم ولی اینطوری بدتر میشد بخاطر همین اروم گفتم: -میخوام برم مزار امیرکیان وقتی این حرفو زدم سکوت کرد و بعد از چند دقیقا گفت: +منم باید برم خوب بود یادم انداختی وبه سمت یار قدیمی رفتیم... همراه با سبحان از ماشین پیاده شدیم، گوشه های لباس عروسمو جمع کردم و به سمت مزار کیانی که بی رحمیه روزگار نزاشت برای هم باشیم رفتم... نباید گریه میکردم... اومدم پیشش که بگم به وصیتت عمل کردم، با بغضی که توی گلوم سنگینی میکرد بدونه خجالت کشیدن از سبحان دستشو گرفتم و روی مزار کیان گذاشتم و گفتم: -میبینی کیان؟به وصیتت عمل کردم،اینم از اقا سبحان،به حرفت گوش دادم...توهم کمکم کن،کیان تو الان پیش برادر شهیدمونی بهش بگو کمکم کنه با سبحان خوشبخت شم... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺💐امشب سخن ازجان جهان بایدگفت 💐🌺توصیف رسول(صلی الله علیه و آله) انس و جان باید گفت 🌺💐در شـــــام ولادت دو قــطب عالم 🌹🌺تبریک به صــاحب الزمان (عج الله) باید گفت. 💐🌺میلاد_پیامبر مهربانی محمد (ص)🌺 (ع)🌺 💐🌺
حاج قاسم سلیمانی: عمر ما می‌گذرد... تموم می‌شه... به سرعت هم تموم میشه. چه اینجا باشیم، چه تو خونه باشیم، هر کجا باشیم، بهترین جا را داشته باشیم توی بهترین هتل زندگی کنیم. همه می‌میریم. رئیس جمهور عالم باشیم, می‌میریم... امّا انتخاب راه درست خیلی مهم است.
هدایت شده از باران جباری
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ امروز براتون آرزوی سلامتی دارم و ذهنی بدون نگرانی ان شاءالله در پناه خالق هستی زندگی آرومی همراه با سلامتی و دلخوشی فراوان داشته باشید ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دفع هم و غم ✨ حضرت امام رضا علیه‌السلام : 🖊 براے دفع هم و غم و ڪدورت ها ۴۱ بار"یا شکور"بگوید و بر آب بدمد و بیاشامد اثر کلی دارد       📚 بحرالغرائب ۶۹      •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈ 🍂🍃🌹توسل به امام جواد جهت حوائج خصوصا فروش منزل و ازدواج🌹🍃🍂 🌺👌 از امور مجربه توسل به امام جواد ؏ می‌باشد آن را ۱۴ مرتبه در ۹ روز بخوانید برای رسیدن به حوائج و خصوصا فروش منزل و ازدواج کردن مجرب است همچنین خواندن این توسل را بعد از هر نماز برای اداء کردن قرض‌ها نیز مفید دانسته‌اند🌹🍃 🍃🌹《اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِ‏ وَلِيِّكَ‏ مُحَمَّدِ بْنِ‏ عَلِيٍ‏ إِلَّا جُدْتَ‏ بِهِ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى مَنْ وَسِعَكَ وَ وَسَّعْتَ عَلَيَّ رِزْقَكَ وَ أَغْنَيْتَنِي عَمَّنْ سِوَاكَ وَ جَعَلْتَ حَاجَتِي إِلَيْكَ وَ قَضَاهَا عَلَيْكَ إِنَّكَ لِمَا تَشَاءُ قَدِيرٌ》🌹🍃 📚 تحفة الرضویة ص ۲۱۵ و ۲۱۶   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈