💌عنوان رمان : آنالیز گر زندگیم👆
#آنالیز_گر_زندگیم
👩🏻💻نویسنده : بیتا امینی
🎭ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
📖تعداد صفحات : ۶۶
💬خلاصه :
همه چیز از یه کینه قدیمیه کینه ای که به اشتباه توی قلب یه آدم نزدیک که مثل برادر میشه براش جاخوش کرده داستان چهار تا دختر و پنج تا پسر. دخترای شیطونی که با ورود اتفاقی چهار تا آدم ، حسابی زندگیشون عوض میشه...
رسپینا ⬆️📚
✍ نویسنده: زهرا تیموری
💬خلاصه:
او رفت یا من رفتم؟!نیست که بداند درون خود مچاله شده ام و هر شب خاطرات اسیدی ام را ورق میزنم!
پای چوبهی دار، بند بند وجودم را به رگبار میگیرم! هر شب تا صبح خود را دفن میکنم اما سپیده دم،باز آن گور کن لعنتی از گور بدرم میکند!حوایی بودم که به زور سرنوشت یا لج بخت برگشته سیب ممنوعه را به خوردم دادند!با این قیاس که این بار خداوند حوا را بخشید و فرصت جبران دوباره داد اما آدم…تا قبل از آن سیب کرم خوردهشی ممنوعه خود را کاشف سیاره ی جدیدی می پنداشتم.اما اینک بدون او به بیماری لاعلاجی درگیر شده ام که هیچ نسخهی امیدی ندارد!…
📚 #رسپینا
🎭 ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
📙 #رمان #رمان_عاشقانه
💌عنوان رمان : رنگ عشق👆
#رنگ_عشق
👩🏻💻نویسنده : آیلین_۸۱
🎭ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
#طنز #کلکلی
📖تعداد صفحات : ۱۱۹۲
💬خلاصه :
یه دختر داریم ویه پسر ... دختر قصمون زن عمو و عموشو پدر و مادر خودش میدونه تو این وسط یه دختر عمو داره که فکر میکنه خواهر خودشه این دختر عموش دختر قصمونو خیلی اذیت میکنه و یه پسر که خیلی مغروره ولی ...
#رمان📚❤️
اتاق دریا ⬆️📚
✍🏻نویسنده:مریم علیخانی
📖تعداد صفحات: 675
💬خلاصه:
پسری سرکش و دوست داشتنی که قصد ازدواج با دختری را دارد، در پی آشنا کردن او با خانوادهاش متوجه میشود که مادرش به شدت با این ازدواج مخالف است و چون نمیتواند پسرش را منصرف سازد، از او میخواهد دست نوشتههایش را که در واقع، داستان زندگیاش است بخواند
📚 #اتاق_دریا
🎭ژانر⬅️ #عاشقانه #اجتماعی
📚📚📚📚📚📚
💌عنوان رمان : دخی نابغه👆
#دخی_نابغه
👩🏻💻نویسنده : سمانه قربانی
🎭ژانر : #هیجانی #اجتماعی
#معمایی #عاشقانه
📖تعداد صفحات : ۱۸۱
💬خلاصه :
نازنین از دیار فقره که پدر و مادرش معتاد هستن. اونا بخاطر اینکه یه ذره مواد به دست بیارن هر کاری میکنن ، هر کاری. نازنین هر روز تو مدرسه دوستاش مسخرش میکنن اذیت میشه خیلی زیاد ولی اون یه دختره قوی هست ، محکم که با این باد ها نمیلرزه. یه روز که از مدرسه به خونه میاد خسته پشته در اتاق که میرسه متوجه صحبت های پدر مادرش میشه و کیفش از دستش میفته ، دنیا دوره سرش میچرخه ، خودشو لعنت میکنه ، بخاطر این سرنوشت سیاهش ...
باران می بارد ⬆️📚
✍🏻نویسنده: شقایق گلی
📖تعداد صفحات: ۴۴۵
💬خلاصه :
مردی از جنس آتش با دنیایی درهم آلوده، سالهاست که میسوزد و میسوزاند؛ اما محکم و پابرجاست. مثل همهی انسانهای دیگر، در زندگیاش دچار خطا و لغزشهایی شده است؛ اما خبر از اتفاقاتی که روزگار برایش رقم زده است ندارد. نمیداند این سرنوشت برایش بازی ای رقم زده است که از درون نابود میکند! این بین کسی پا به بازی گذاشت که لطیف بود، زیبا بود، دختر بود. سوءتفاهم شد. همهی آنهایی که زود قضاوت کردند لطمه خوردند، ضربه زدند. خون به پا شد اما به ناحق! زهرش دامن همهشان را گرفت.
📚 #باران_می_بارد
🎭ژانر⬅️ #عاشقانه #اجتماعی #معمایی #جنایی
📗 #رمان #رمان_عاشقانه
📚📚📚📚📚📚
رمان #دلسپردگان👆👆
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #غمگین
خلاصه:
داستان در مورد دختری است که کسی رو که دوست داشته از دست میده و بعد با پسر دیگه ای ازدواج میکنه و بعد از ازدواج با مشکلاتی مواجه میشه...
ظهر بود.خسته به خانه رسیده بودم که ماشین خاله را دیدم. وقتی ماشین خود را پارک کردم و پیاده شدم و زنگ را فشردم، خود خاله آیفون را برداشت و در را باز کرد. داخل شدم خاله و مامان رو دیدم در آشپز خانه مشغول صحبت بودند. بعد از سلام و احوالپرسی، داشتم از پله ها بالا می رفتم که مامان گفت...
•-----------📚💚📚-----------•
✨کاتیــا دختــر اربــاب✨👆
- ژانر رمان : #اجتماعی #عاشقانه #اربابی 🎊
خلاصه رمان
داستان رمان کاتیا دختر ارباب راجع به یک ارباب که سه تا زن داره.
یکیش روسی و دوتای دیگه ایرانی خبر میارن که یکی از پسراش به اسم شهباز پسر یکی از ارباب ها رو کشته و فرار کرده.
ایناهم رسم دارن یا باید پسره برگرده قصاص شه یا بجاش یکی از دختراش باید بعنوان خدمتکار بره اونجا که کاتیا میره اونجا و ماجرا شروع میشه.
پسر ارباب قبلا کاتیا رو خواستگاری کرده بوده و پدرش جواب رد داده و حالا داره انتقام میگیره…
ֹ
📚 رمان: #مرد_قد_بلند
📝 نویسنده: #دریا_دلنواز
🎭ژانر: #عاشقانه #اجتماعی👆
📖 تعداد صفحات: 639
📃خلاصه:
این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند…
یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه …
آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج زندگی ِ خودشو خواهرشو درمیاره ، تا اینکه مشکلاتی سر راه آوا قرار میگیره که برگرفته از گذشته تلخی که داشته
اتفاقات و تلخی هایی که همیشه گوشه ذهن دوازده سالگیش جا خوش کرده دوباره خودنمایی میکنه…
مرور گذشته تلخ آوا و سختی هایی که در کنار پدرش داشته مسیر داستانو مشخص میکنه…
مرد قد بلند پسر سی و چند ساله ایِ که دکتر روانپزشک آوا میشه و چند سال از اون نگه داری میکنه ، اما بعد از یه اتفاقی مدت ها از آوا بی خبر میمونه تا دوباره با هم رو در رو میشند…
📚نام رمان: #کوه_درد 👆
نویسنده: آیدا بسطامی
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
تعداد صفحات: 284
معرفی رمان:
همه چیز از یک دعوای خانوادگی شروع شد..
دعوایی که باعث شد پارسای کوه درد، هفت سال از خانواده و کشورش دور باشد..
طی آن هفت سال، خیلی چیزها عوض شدند..
پارسا بزرگ شد..
مرد شد..
یک فرد دنیا دیده شد..
و آیا، علاوه بر همه ی این ها، عوضی هم شد؟!
باید دید....
کوه درد
•-----------📚💚📚-----------•
📎نامرمان : #کبوتر
📎نویسنده: #افسون_امینیان
📎ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
📎خلاصه :
کبوتر قصه دختری است به نام شیدا … دختری ساده ومعمولی انقدر که همیشه در حاشیه است و کسی او رانمیبیند. تا یک روز تصمیم میگیرد عاشق شود. و عشق را درکنار مردی با اختلاف سنی دوازده سال تجربه میکند مردی که گذشته ی تلخی داشته و سایه گذشته ی تلخش بر روی آینده ی شیدا سایه میافکند آن چنان که در این وادی متهم به قتل میشود...