ابیات برگزیده بداهه سرایی گروه وزین
«#هفت_هنرشیدایی»
کارشناس محترم برنامه #استادجناب_رامین_راقب
📚🌸📚🌺📚
✍بداهه سرایی «#کلاسیک_سپید» با بیت مطلع👇
ریشه کردی در دلم اخبار میخواهم چکار
آمدی در سینه ماندی یار میخواهم چکار
#رامین_راقب
⏪ فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلن
📚🌸📚🌺📚
دست بردار از دلم، دلدار، می خواهم چکار؟
شاهد و امضا و صد طومار، می خواهم چکار؟
اختیارم داده ام از کف، دلم را برده ای
شرط بگذاری چرا؟ اجبار می خواهم چکار؟
در گلستان دلم، خوش می خرامی نازنین!
تا گل روی تو باشد، خار، می خواهم چکار؟
گوی با دوزخ مکن با عاشقان تندی دگر
عشقت آتش زد به جانم، نار، می خواهم چکار؟
همچو مجنون سر نهادم در بیابان غمت
صید عشق لیلی ام، افسار، می خواهم چکار؟
دیده را هرگز به روی غیر نگشایم دگر
تا تو هستی یار من، اغیار، می خواهم چکار؟
ناز کن تا می توانی، نازنینا! ناز کن
با خیالت دلخوشم، دیدار، می خواهم چکار؟
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴٠٠/۱٠/۱۸
http://eitaa.com/azsabuyeeshgh
https://t.me/ShVDekNabVAsill
ابیات برگزیده بداهه سرایی گروه وزین
«#هفت_هنرشیدایی»
کارشناس محترم برنامه #استادجناب_رامین_راقب
📚🌸📚🌺📚
✍بداهه سرایی «#کلاسیک_سپید» با بیت مطلع👇
خرّم دل آنکس که در افسانه نباشد
بر لوح دلش جز رخ جانانه نباشد
#شادروان_محمدعلی_راقب_پدرم🙏
⏪ مفعولُ / مفاعیلُ / مفاعیلُ / فعولن
📚🌸📚🌺📚
در محفل ما کاش! که بیگانه نباشد
تا با خبر از این دل دیوانه نباشد
مجنون دلم سر به بیابان تو دارد
لیلای گلم را خبر از خانه نباشد
در شعله ی عشق تو چو پروانه بسوزم
پروانه ی بی شعله که پروانه نباشد
صد شکر که از باده ی عشق تو خرابم
دل بی تو به جز مدفن و ویرانه نباشد
پر کن قدح جان من از باده ی عشقت
بی عشق تو، میخانه که میخانه نباشد
با جان و دل از عشق تو هر کس نسراید
فرهیخته یا شاعر و فرزانه نباشد
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴٠٠/۱٠/۲۵
@ShVDekNabVAsill
ابیات برگزیده بداهه سرایی گروه وزین
«#هفت_هنرشیدایی»
کارشناس محترم برنامه #استادجناب_رامین_راقب
📚🌸📚🌺📚
✍بداهه سرایی «#کلاسیک_سپید» با بیت مطلع👇
به ظاهر گرچه تند است و به قهرش قصد جان دارد
ولی در سینهاش قلبی به غایت مهربان دارد
#مهدی_رستگاری
⏪مفاعیلن/ مفاعیلن/مفاعیلن/ مفاعیلن
📚🌸📚🌺📚
هوای جمکران
دلم از دوری دلبر، چنان آه و فغان دارد
که گویی آتشی سوزانتر از آتشفشان دارد
مکن منعَم دگر ناصح از این عشق و پریشانی
مگو این دلبری هر ماه سیمای جوان دارد
ندیدی آنچه می گویم، نمی دانی چه می گویم
هر آن کس دیده میداند، چه ماهی آسمان دارد!
بوَد در پرده ی غیبت، چنان ماهی که در ابر است
چرا این ماه، پیوسته، رُخش از ما نهان دارد!؟
بَرد با لحن داوودی، هزاران دل ز مشتاقان
به هنگام سخن گفتن، چه دُرّی در دهان دارد!
چه می شد گر رُخش بینم؟ کنارش کاش! بنشینم
مرا از خویش می راند که قصد امتحان دارد
نمی دانم چرا این دل چنین بی تاب و حیران است؟
فقط این قدر می دانم هوای جمکران دارد
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴٠٠/۱۱/۱۶
@ShVDekNabVAsill