#احکام_دین ☀️🍃 حکم تنقیه میّت✅ پرسش :در بعضى از مناطق کشور، میّت را تنقیه می‌کنند تا داخل شکم او تمیز شود این کار چه حکمی دارد؟ پاسخ : اگر در موردى باشد که یقین دارند کفن نجس می‌شود براى جلوگیرى از نجاست کفن مى‌‏توان این کار را کرد و الا جایز نیست. تبعیت در پاک شدن اشیاء بعد از غسل‌های سه‌گانه✅ پرسش :بدن میّت قبل از اتمام غسل‌های سه‌گانه نجس است، کسى که میّت را غسل می‌دهد، یا ظروف وسایلى که استفاده می‌کنند نجس می‌شود فقها می‌فرمایند: «بعد از تمام شدن غسل‌ها میّت طاهر می‌شود و نیز دست و لباس غسل دهنده و ظروف وسایلى که مورداستفاده قرارگرفته به‌حکم تبعیت طاهر می‌شود» آیا افرادى که تماشا می‌کنند، ظروفى که مورداستفاده نبوده و لباس‌هایی که به دیوار آویزان بوده و آب به آن‌ها ترشح‌شده نیز طاهر می‌شوند؟ پاسخ :اشیایى را که ذکر کردید مشمول تبعیت نیست ضمناً توجّه داشته باشید که غیر از دست و محلی که میّت را بر آن می‌شویند و لباس خود میّت (چنانچه بالباس او را غسل دهند)، پاک شدن بقیّه که ذکر کرده‌اید، محل اشکال است. کفایت غسل جبیره ای میتی که محل خونریزی‌اش را بسته‌اند✅ پرسش :میتی که خون زخم او را با پلاستیک و یا چیز دیگرى قطع کرده‌اند و مقدارى از اعضایش هنگام غسل شسته نمی‌شود، آیا تیمّم تنها کافى است؟ یا باید اوّل غسل بدهند و بعد تیمّم کنند؟ آیا باید غسل را با آب‌لوله‌کشی انجام بدهند یا با آب قلیل نیز صحیح است؟ پاسخ : فقط او را غسل دهند و با آب‌لوله‌کشی بی‌اشکال‌تر است. چگونگی غسل میّت شخص خُنثی✅ پرسش :اگر شخصی که ازنظر جنسیت خُنثی می‌باشد فوت کند غسل و نماز او به چه صورت می‌باشد؟ پاسخ :لازم است محارم او را غسل دهند و اگر محرمى نباشد هر یک از زن و مرد می‌تواند او را از روی لباس غسل دهد و در نماز عمل به احتیاط می‌کنند. حکم ترشحات آب از بدن میت قبل از غسل با آب خالص✅ پرسش :اگر بعد از غسل سدر و کافور و قبل از غسل با آب خالص، قطراتى از بدن میّت ترشح شود، نجس می‌باشد؟ پاسخ :تا اغسال سه‌گانه تمام نشود میّت پاک نمی‌شود. عدم رعایت ترتیب آب‌های سه‌گانه در غسل میّت✅ پرسش :چنانچه میت را برخلاف ترتیب آب‌های سه‌گانه غسل دهند تکلیف چیست؟ پاسخ :باید دوباره غسل دهند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا ...گفت الهي رو سنگ مرده شور بذارنتون كه راحت شم.يهو فاطمه اومد تو گفت حالا كه سالار و سيما منو پسنديدن چته قشقرق به پا كردي،سالار از اولم منو ميخواسته...خسته بودم.محلش نذاشتم.آمنه حالش خوب نبود.از طرفي ديگه برام ارزشي نداشت حالا كه فاطمه فهميده بود اما بازم پافشاري ميكرد...سركوفتاي مامان تمومي نداشت.دلم ميخواست خودمو بكشم راحت بشم ميدونستم تا قيامت ميزنه تو چشمم از طرفي دوست داشت ما با سالار اينا وصلت كنيم.همونجوري شد كه برنامه ريزي كرده بودن.اومدن براي بله برون منم با غوغايي كه تو دلم بود محكم خودمو نشون ميدادم،اما بند بند وجودم سالارو ميخواست.آمنه با سيما سر سنگين شده بود همه حفظ ظاهر ميكردن نتونستم بشينم رفتم تو حياط ديدم دوتا كبوتر نشستن دور حوض بعد اومدن كف حياط دنبال غذا رفتم يكم برنج براشون آوردم ديدم چندتايي شدن.بغض كردم برنجارو ريختم رو زمين تو دلم گفتم شما آزاد و رها هستين همه جا برام زندونه،تا قيام قيامت از هيچ كس نشنوم از مامانم بايد سركوفت بشنوم.پيغام منو به خدا برسونيد بگيد گناه من چي بود،يهو صداي در شنيدم برگشتم سمت در،ديدم سالاره حالم بد شد دلم لرزيد نميدونستم كجا برم.فقط رومو برگردوندم خودمو سرگرم كبوترا كردم.كه اومد كنارم ايستاد گفت بايد باهات حرف بزنم زهرا.اسممو از دهنش كه شنيدم زدم زيرگريه بلافاصله رفت بيرون منم رفتم تو آشپزخونه آب خوردم حرف سالارو تكرار كردم يعني درست شنيده بودم؟رفتم تو سالن همه نگاه ها برگشت تنگ آب و ليوان هارو گذاشتم ديدم از هر دري حرف ميزنن فاطمه و سيما هم سرشون تو همه.رفتم كنار گوش آمنه گفتم حالم خوب نيست ميخوام درو قفل كنم بخوابم با سرش گفت باشه.از فرصت استفاده كردم لباس تن كردمو از پنجره اتاق اومدم تو حياط،نگران بودم يه لحظه گفتم دختره احمق سالار اومده خواستگاري فاطمه،شنيدي فاطمه گفت از اولم منو ميخواسته،اونم از حرفاي سيما...باز كجا راه افتادي ميري؟دلم ميگفت نرو اما پاهام ميرفت.درو كه باز كردم ديدم روبروي در سالار تو ماشين سرشو از رو فرمون برداشت.ايستادم نگاش كردم اشاره كرد سوار شو.سوار شدمو راه افتاد. شبايي كه تا صبح گريه ميكردم هزار بار به خودم گفته بودم اگر سالار و ديدم تف ميكنم تو صورتش اما ساكت نشسته بودم.كه گفت خوبي؟گفتم تو بهتري.گفت ميدونم ميدونم حق داري اما...نذاشتم حرف بزنه گفتم نگه دار،اما چي؟ديدي شبي كه تو ويلا اومدم تو اتاقت چي گفتم تو فك كردي من يه دختر بي صاحب روستايي ام،گفت زهرااا،گفتم بذار حرفمو بزنم دلم داره ميپوكه.من احمق عاشقت شدم ميدونم گفتنش الان بي فايدس اما بهت دل دادم.چون فك كردم تو همونقدر منو دوس داري كه من دوست دارم.چون بابام به عشق مامانم خواست هر كاري بكنه كه اينجور گرفتار شد من دختر همون  پدرم.اشكام نميذاشت حرف بزنم،كه سرمو بغل كرد تقلا نكردم،پسش نزدم،بيشتر گريه كردم جوري كه تمام پيرهنش خيس شد.در گوشم گفت كاش هيچ وقت جاي من نبودي.من اگر قبول كردم بيام خواستگاري فقط ميخواستم تو رو ببينم زهرا،راهي نبود براي ديدنت چرا الان اينجام.وقتي پافشاري سيما و مامانمو براي فاطمه ميديدم ازت خواستم بري،يادته.كه حالا اين حرفارو بهم نزني.زهرا من گير افتادم مامانم سرطان داره يه مريضي زنونس هر روز و شب داره ميگه عروسي سيما رو ديدم عروسي تو به دلم ميمونه.هرچي مخالفت كردم قبول نميكنن... زماني كه شمال بوديم چندين بار ديده بودم كه سالار و سيما خيلي نگران مامانشون بودن،نميذاشتن از پله بالا بره.كمكش ميكردن سوار ماشين بشه حتي زماني كه مامانم فاطمه رو زد،مامان سالار خواست بره بالا سيما كمكش كرد به سختي رفت بالا.حرف زدن بي فايده بود هوا تاريك شده بود گفتم بريم خيلي ديره،گفت حالا چي ميشه،گفتم اميدوارم خوشبخت بشي از الان تو براي من مثل حميد هستي.اشكم تو چشمام جمع بود اما نميخواستم بريزه،گفت تو...گفتم بريم ديره.تو سكوت برگشتيم سالار رفت تو ديدكسي نيست من رفتم تو اتاق.اونشب همه حرفاشونو زده بودن.فرداي اونروز براي اينكه سالار با دل قرص زندگي جديدشو شروع كنه خيلي سرحال پذيرايي كردم.آماده شدم با مامان همراهشون رفتم خريد،سعي ميكردم جوري وانمود كنم كه سالار همه چيزو فراموش كنه.اما ميديدم خوشحال نيست.حتي نادر اذيتش ميكرد ميگفت حالا مونده گريه كني،از من به تو نصيحت يه پتو و شلوار كردي بذار تو ماشينت زياد به دردت ميخوره منم ميخنديدمو نگاه هاي سالارو مدام رو خودم حس ميكردم. #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_اعضا 💜🍃 سلام صحبتم با خانمی هست که داستان زندگیشون رو گفتند اسم همسرشون علی هست و خانمی به اسم نسیم تو زندگیشون بوده خانم عزیز شما دوتا راه درست میتونی در پیش بگیرید یا طلاق بگیرید یا ببخشید اینکه از همسرتون جدا بخوابید بگید مهم نیست برام و جلو بچه سرد باشید باهم این بدترین ظلمه در حق اول پسرتون دوم خودتون سوم همسرتون حتی بدتر از طلاق گرفتن هست اینو از کسی بشنو که خیانت همسر رو یقینا بهش ثابت شد پیام هاش رو دید شش سال آزگار دلش آتش گرفت تو بارداری خیانت جنسی کرد به زنی که پای همه سختی های زندگیش موند پسرم بخاطر بارداری و شیردهی که من مدام به گریه و دعوا گذشت بشدت عصبی بود مدام بچه های دیگه رو گاز می‌گرفت که سوراخ میشد بدنشون الان یه دو سالی هست به هوش اومدم که چه بر سر بچه ام اومده بعد هم عزیزم ببخشید این حرف رو میزنم شما میگید منو قضاوت نکنید میشه اگه ناراحت نمیشید اشتباه شما رو بهتون بگیم؟؟ شما همسر به این فهمیدگی دارید چرا قدرش رو نمیدونی هر مردی هم باشه خسته میشه از شک بی خود و بی جا قدرش رو بدون نظر بخاطر اشتباه و غرور و لجبازی زندگی خودت و بچه ات خراب بشه بخدا همچین مردی عمرا گیرت بیاد دیگه اینقدر زنای ...اون بیرون هستند که برای پیرمرداش هم دندون تیز کردن چه برسه به همسر شما که جوون و به قول خودتون خوشتیپ و استاد هم هست بشین ویژگی مثبت و منفی همسرت رو بنویس ببین کفه کدوم سنگیتره رو ویژگی های بد خودت هم تمرکز کن اولویت بندی کن و یکی یکی ترک کن بنظر من اولیش هم این شک بی جا باشه ببخشید طولانی شد انشالله خبر آشتی کردنت رو تو گروه بگی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با سلام ،برای خانمی ک پسر بچه اشون دیگه مثل قدیم درس نمیخونه و توجه نداره،و ب حرف بزرگتر گوش نمیده،و حس میکنن چشم زخمه.چشم زدنش رو نمیدونم ولی پسر بچه ها وقتی وارد دوران نوجوانی میشن از لحاظ شخصیتی مستقل میشن و طبق برنامه ما پیش نمیرن و برای سنشون هست. و دوم اینکه بچه ها تو این سن دنبال الگو برداری هستن و دایره رفاقت و دوست هاشون خیلی مهم هست.احتمالا تحت تاثیر دوست هاش قرار گرفته و قبل از اون باید بهشون راجع ب رفاقت و وارد اجتماع شدن خیلی آگاهی میدادید.تا بتونن دوستایی رو انتخاب کنن ک از لحاظ تحصیل و ادب هم سطح خودشون باشن.من همیشه ب پسرم میگم دوره نوجونیت رو مواظب باش.دوست خوب انتخاب کن مطمئن باش تو زندگیت موفق هستی.و سوم اینکه نوجوانان تو این دوره درگیر ی حسی میشن ک فکر میکنن همه بهشون توجه دارن،یعنی تماشاگر خیالی زیاد دارن.برای همین توی جمع احترام زیاد بزارید بهشون.کارای خوبش رو تایید کنید و حس تایید طلبی رو تو خونه اونقدر بهش توجه کنید ک نخوان از بیرون و دوستاشون بگیرن.زیادی هم امر و نهی نکنید.سخت نگیرید.فقط آگاهشون کنید بدون سخت گیری.بعضی آدما بهشون بگید این سیم برق داره سمتش نمیرن ولی بعضی هم دور ازجون تا برق نگیرتشون متوجه نمیشن.من شخصا تو طول زندگی ب بچه هام میگم تا میتونی از تجربه دیگران استفاده کن هر چیزی رو خودت تجربه نکن.ولی خودم آدمی بودم ک از دسته دوم بودم و تا برق نمیگرفتم ول کن ی ماجرا نمیشدم.با بچت رفیق باش ن استادش.این تجربه منه .شاید هم درست نباشه.ولی تا ب امروز ب خواست خدا این راه بهم جواب داده.باز مشاوره برو و امیدوارم بقیه دوستان هم تجربه اشون رو در اختیار ما بزارن.دوره نوجوانی ب نظرم ی بحرانه.ک انشاالله ما و بچه هامون ب خوشی ازش رد بشیم.😘 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ ابو هدبه گويد: ديدم انس بن مالك دستمالى بر سر بسته از سببش پرسيدم ، گفت : بر اثر نفرين على بن ابى طالب (ع ) است . گفتم چطور؟ گفت : من خدمتكار رسول خدا(ص ) بودم مرغ بريانى به آن حضرت هديه كردند، فرمود: خدايا محبوبترين مردم در نزد خودت و خودم را برسان تا با من از اين پركنده بخورد. على (ع ) آمد و من گفتم : رسول خدا(ص ) كارى دارد و او را راه ندادم به انتظار اين كه يكى از قوم خودم برسد. باز رسول خدا(ص ) همان دعا را تكرار كرد و دوباره على (ع ) آمد و من همان را گفتم . به انتظار مردى از قوم خودم رسول خدا(ص ) براى بار سوم همان دعا را كرد و باز هم على (ع ) آمد و من همان را گفتم و على فرياد برداشت كه رسول خدا چه كارى دارد كه مرا نمى پذيرد؟ آوازش به گوش ‍ پيغمبر رسيد و فرمود: اى انس اين كيست ؟ گفتم على بن ابى طالب است . گفت : به او اجازه بده ، چون وارد شد فرمود: اى على من سه بار به درگاه خدا دعا كردم كه محبوب ترين خلقش نزد او و خودم بيايد و با من از اين پرنده بخورد و اگر در اين بار سوم نيامده بودى تو را به نام دعوت مى كردم . عرض كرد: يا رسول الله من بار سوم است كه آمدم و انس مرا برگردانده و مى گفت : رسول خدا از پذيرش تو معذور است و به كارى مشغول است . رسول خدا فرمود: اى انس چه چيز تو را بر اين كار واداشت ؟ عرض كرد: من دعوت تو را شنيدم و خواستم شامل يكى از قوم خودم شود، چون روز احتجاج براى خلافت شد، على مرا گواه خواست و كتمان كردم و گفتم : فراموش كردم . على دست به آسمان برداشت و گفت : خدايا انس را به پيسى مبتلا كن كه نتواند آن را از مردم پنهان كند. سپس دستمال از سر برداشت و گفت اين است نفرين على (ع ). بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ جناب شيخ محمد حسين فرمود: شبى دو ساعت از شب گذشته به قصد خريد ترشى از خانه بيرون آمدم و دكان ترشى نزديك دروازه شهر بود (سابقا شهر نجف اشرف حصار و دروازه داشته و دروازه آن متصل به بازار بزرگ و بازار بزرگ متصل به درب صحن مقدس و درب صحن محاذى ايوان طلا و درب رواق بوده است به طورى كه اگر تمام درها باز بود، شخص از دروازه ، ضريح مطهر را مى ديد) و شيخ مزبور هنگام عبور مى شنود عده اى پشت دروازده در را مى كوبند و مى گويند: ((يا على ! انت فك الباب ، يعنى يا على ! خودت در را باز كن )). و ماءمورين به آنها اعتنايى نمى كنند، چون اول شب كه در را مى بستند تا صبح باز كردنش ممنوع بود. آقاى شيخ مى رود ترشى مى خرد و برمى گردد چون به دروازه مى رسد، اين دفعه عده زوارى كه پشت در بودند شديدتر ناله كرده و عرض مى كنند: يا على ! در را باز كن و پاها را سخت به زمين مى كوبند. آقاى شيخ پشت خود را به ديوار مى زند كه از طرف راست چشمش به سمت مرقد مبارك و از طرف چپ دروازه را مى بيند، ناگاه مى بيند از طرف قبر مبارك ، نورى به اندازه نارنج آبى رنگ خارج شد و داراى دو حركت بود، يكى به دور خود و ديگرى رو به صحن و بازار بزرگ و باكمال آرامى مى آيد. آقاى شيخ نيز كاملا چشم به آن دوخته است با نهايت آرامش از جلو روى شيخ مى گذرد و به دروازه مى خورد ناگاه در و چهارچوب آن از ديوار كنده مى شود و به زمين مى افتد. عرب ها با نهايت مسرت و بهجت ، به شهر وارد مى شوند. و هنوز بعضى از رجال علم كه مرحوم محمد حسين را ديده و اين مطالب را بلاواسطه از او شنيده اند، در قيد حياتند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام دوستان زن داداشم بابامو جادو جمبل کرده بابام جز اون هیچ کسو نمیبینه در حالیکه داداشم و زنش سالهاست که به یه شهر دیگه رفتن و حتی یه زنگ و احوالپرسی هم نداشتن،امسال واسه اولین بار بابام رفت خونشون ازونموقه تا حالا انگار دخترا در نظرش یزید هستن،چیکار کنیم اگه سحر و جادویی هست باطل باشه چون واقعا در عذابیم ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر دوستان خواهشا راهنمایی کنید چی بخورم ک لاغر بشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من دیشب دست کشیدم پشت گردنم دیدم زیر پوستم تو گردن اندازه یه نخود اومده بالا .لمس که کردم انگار درد گرفته هی حس میکنم درد میکنه نمدونم تا فهمیدم حسه که میکنم شوهرم میگه ازمن هم میزنه بعد میره پایین خوب میشه نگران نباش چربی .نمدونم نظر شما چیه برا سلامتی همه عزیزان گروه صلوات بفرستید🌹منم مامان گلی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم و دوستان عزیز. خانمی که برای لاغری میکس جعفری و لیمو تازه رو گفتین من دوهفته استفاده کردم راستش اصلا تاثیری ندیدم میشه دوباره توضیح بدین امیدوار بشم برای ادامه این روش لاغری ممنونم.🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان لطفا اگر کسی میتونه منو راهنمایی کنه ،من ساکن اصفهانم میخام توی خونه خیار شور درست کنم برای فروش ولی نمیدونم چه قیمتی باید بدم و چطور مشتری پیدا کنم میخام یه راه درامد باشه برام چون نیاز دارم، اگه کسی میدونه وتوی این کار تجربه داره لطفا بگه اجرتون با امام حسین 🌺❤️ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام سوال من را بزارین اورژانسی پسر ۶ساله ای دارم عصبی هست و زیاد هم بازیگوش ولجباز بعضی وقتها وقتی عصبی میشه برای لج من در بیاره براش فرقی نمیکنه تو کوچه باشه یا تو خونه شلوارش میکشه پایین وقتی خودمم از دست کاراش عصبی میشم کتکش میزنم از بعضی رفتاراش خجالت میکشم خواهش میکنم یه راحلی بهم بدین باهاش چه طور رفتار کنم دیگه خستم کرده میترسم از عاقبتش ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عید فطر مبارک یه مشکلی داشتم گفتم بگم شاید بقیه نظرات خوبی بدن من 40 ساله ازدواج کردم وچهار فرزند دارم مشکلم همسرم هست که از دستش هیچی نمی دونم چکار کنم همش از خونه چیزی می بره یه وقت می بینم پتوهام کم شده یا مثلا ظرفام کم شده استکان می خرم بعد یه مدت 2 تا می مونه اوایل که خونه خواهرش شهرستان بود می رفتم می دیدم پتو وبالشتم اونجاست یا بچه هام که کوچک بودن می دیدم اسباب بازیهاشون اونجاست دیگه موندم چه کارش کنم هرچی بهش می گم انکار می کنه ولی می دونم منتظره من نباشم یا خواب باشم همه جارو به هم می ریزه و اونی که بخواد می بره کسی تجربه داره کمک کنه باور کنین خسته شدم دیگه چیزی برام نمونده #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام خانم ۳۷ ساله که دائم فکر وغصه دارد،ایشان افسردگی واضطراب دارند وباید به نزد متخصص رفته وداروی ضد افسردگی وضد اضطراب دریافت کند .پس از یک ماه با خوردن مداوم آن داروها حالشون بهتر می شود.ولی به تشخیص پزشک فقط می تواند دارو را کنار بگذارد. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اون خانمی که گرفتار همسایه بد هست هرروز ۹ بار سوره کوثر بخواند وبه سمت خانه آن همسایه بدمد،به زودی تغییر مکان می دهد ومیرود. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 آن خانمی که شوهرش بهش توجه نمیکنه وگوش به حرفش نیست سوره یاسین را هر روز صبح بخواند وآیات ۷۱و۷۲و ۷۳ آن را تکرار کند ،به نیت رام شدن همسرش .این سوره باعث شاد شدن هم می شود. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 آن خانمی که مادرشان دیسک کمر دارد ودرد تحتانی دارد،باید برای درمان به نزد متخصص جراحی اعصاب وستون فقرات مراجعه کند .برای رفع درد های شدید می تواند از شیاف دیکلوفناک مقعدی استفاده کند ویا از کپسول گابا پنتین سیصدخوراکی،این کپسول انتقال درد را به مغز مانع می شود. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که تصویر پاهای زخم خود را گذاشتند،خارش پا مربوط به مشکلات کبدی وشاید هم مربوط به دیابت باشد.به پزشک داخلی مراجعه وآزمایش خون وتست قند وتستهای کبدی بدهید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که دختر ۷ ساله شون بوی عرق میدن. یه کم حنا و گلاب و آبلیمو خیس کن تو حمام به تمام بدن دخترت بزن بذار یه یست دقیقه بمونه چند بار این کار را انجام بدی بوی عرقش از بین میره من برا پسرم انجام دادم خدا را شکر جواب گرفتم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اون خانمی که گفته بودن ناخن دختر شون داره درمیاد، خواهر من هم ۸ سالش بود همین مشکل براش پیش اومد بردیم دکتر گفت که کمبود کلسیم و ویتامین D داده . ممکن هم هست که قندش در حد مرز باشه ، چیز های شیرین نخوره اونوقت برای اینکه اذیت نشه هم شب ها وقت خواب چسب زخم روی ناخن هاش بزنن که به پتو و ... گیر نکنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ادمین هستم ( سوالات زیاده ممنون از صبوریتون): ود پاسخ عزیزی که گفتن فرشهامون نجس هستن و نمیدونم نمازم درسته یا نه بهتره از یه کارشناس مذهبی سوال کنن تا اونجا که من میدونم اگه روی یه سجاده نماز بخونن و جای سجده تمیز باشه کافیه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت همگی شما عزیزان درباره خانمی که فرمودید۴۰ سالتونه و همسایتون بهتون پیام داده و پول براتون واریز کرده عزیزم تروخدا زندگیتو ب خاطر اینچیزا خراب نکن ارزش نداره شماموضوعو با همسرتون مطرح کنید و حتی میتونید شکایت کنید خام حرف های این آقا نشید چون آخرش حسرت و پشیمونیه عزیزم به فکر آبروی خودتوخانوادت باش ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 #ارادتمند🙏🌸 #حبیبه

غم عزیزی را دیدی😭 پـدر🖤 مـادر🖤 فرزند🖤خواهر🖤 برادر🖤 یا یکی از عزیزانت💔 دلت براے امواتت تنگ شده! 💔سریع کلیک کن☝️ قــبــــــول ســـــفــــــــارشـــــــات نــــــــماز و روزه امـــــــوات دیدار حضوری در قم و تهران 💎اقساط 20 ماهه، بدون نیاز به ضمانت 💎نمــــــاز قضــاءِ ۶ سالــــه فقط در 10 روز 💎روزه قضـــــاءِ سه ماهــه فقـــط در 1 روز https://eitaa.com/joinchat/4154196290Cea0e771aec برای ارائه خدمات رایگان و تلفنی بزن رو کلمات زیر👇 استخـــــــاره و مشــــــــــــــاوره دینـــــــــــی پاســخ به شُبهــات و مســائل شرعــی .

❌❌❌❌❌مهم مهم❌❌❌❌❌❌ سلام عزیزای دلم ایام به کام ❤️ طاعات و عباداتتون قبول 🤲 من رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارید 🙏 دوستان گلم خدمتتون گفته بودم که داریم هماهنگیایی میکنیم با زینب جون و همسرشون برای ارسال محصولات طب اسلامی ☀️ محصولاتی که خیالمون از بابت خلوص و اصل بودنش راحت باشه و کیفیت بالا داشته باشه برای همین یه کانال زدیم لطفا عضو بشید کانال خصوصیه دوستان گلم و فقط مختص اعضای خودمونه ،لینک رو به دوستان و عزیزانتون بدید که عضو بشن👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تضمین و نظارت کیفیت محصول و ارسالشون هم با خودمه🌸 در ضمن اونجا خودمم بیشتر درباره پوست و مو باهاتون صحبت میکنم 💜✅❤️ #ارادتمند #حبیبه

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نباء❤️ جزء #سی 🍃 صفحه ی ۵۸۲🌼 @azsargozashteha

ترجمه☀️🍃