Quran-page-135.mp3
2.41M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه صد و سی و پنج قرآن کریم، سوره مبارکه الأنعام
با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#فتح_و_گشایش
اگر در کار و زندگی به مشکل خورده یا گره در کارها میافتد، دوازده بار بخواند ،آیه 186 سوره بقره :
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي
وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
و هر کس این آیه را بسیار بخواند کارهای بسته او گشاده گردد
📚 کونوز الاسرار ج 2
🌿🌺🌿
#ایجاد_محبت_فرمان_بردار_گشتن_معشوق
💕🌿
اگر خواهی کسی را محبت خود گردانی مشتی خاک بردارد از قدمگاه او و هفت بار این ایه را بخواند و بر آن خاک دمد و به باد دهد آن کس محب و فرمان بردار او گردد
آیه 104 سوره بقره :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۰۴
📓 منبع : کونوز الاسرار ج 1 ص 275
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #جمعه ۳۰ شهریور | سنبله ۱۴۰۳
🗓 ۱۶ ربیع الاول ۱۴۴۶
🗓 20 سپتامبر 2024
🌹 #امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام
▪️18 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️22 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️24 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️48 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
🤲 #ذکر روز #جمعه ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما.
🤲 #ذکر روز #جمعه به اسم #امام_زمان است و در کنار این ذکر میتوانید در روز #جمعه #زیارت_امام_زمان را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز #جمعه #باعث_عزیزتر شدن میشود.
🤲 #ذکر (یا #نور) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #عزیز_شدن در #چشم_خلایق میشود.
📚 #تعبیر_خواب شب #شنبه : طبق آیه ی ۱۷ سوره #بنی_اسرائیل میباشد.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی نیست.
✅ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی است.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
⛔️ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی نیست.
🔰 زمان #استخاره :از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
🔸امروز روز خوب و نیکویی است.
🔸امروز برای شروع کارها خوب است.
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی روز بهبود مییابد.
🔹کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود.ان شاء الله.
🔹 قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.
🔹برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد، خوب است.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹در خرید و فروش و تجارت منفعت باشد.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان نیکو است.
🔸کسی که در این روز متولد شود، زیبا خواهدشد. اگر خدا بخواهد.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « بازوی چـپ » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح 04:27 اذان ظهر 11:58
☜ #اذان مغرب 18:22 طلوع آفتاب 05:51
☜ #غروب آفتاب 18:04 نیمه شب 00:16
🌺 #دعای_رزق_و_روزی
🌺 روایت ازحضرت صادق علیه السلام منقول است که هر که در دو ماه پیاپی هر روز چهارصد مرتبه این دعا بخواند خدا علم بسیار یا مال بسیار او را کرامت فرماید. این است دعا: اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #جمعه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۱۵:۱۶
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شجاع باشید!
مرگ یکبار به سراغتان میآید...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 🌻🍃
اول اینکه ما باید بدونیم که آیا زندگی اتوبان تهران و قم هست یا نه
خیلی از افراد دوست دارند تو فانتزیاشون مسیر زندگی صاف صاف باشه اما این فقط یک توهم هست
زندگی پستی و بلندی داره پیج و خم داره سرازیری داره سربالایی داره
مهم اینه که چطوری و با چه دیدگاه اون طی کنیم
پس مشکلات و سختی ها برای همه هست اما نوع مدیریت افراد هست که خروجی ها متفاوت میده
از نظر مذهبی هم بخواهیم نگاه کنیم افراد مورد آزمایش قرار میگیرند تا استعدادهاشون شکوفا بشه و سناخته بشن برای خودشون و دیگران
پس زندگی یک جاده صاف نیست
حالا اگر دیدگاهمون این باشه که اگر لائیک بودیم از هر سختی به دید یک فرصت استفاده کنیم اگرم اهل خدا بودیم به سختی مثل یک نعمت استفاده کنیم
پس اگر دیدگاه ما نسبت به سختی ها این باشه که با هر اتفاقی نقاط ضعف و قوتمون پیدا کنیم و از اونا به عنوان یک فرصت بهره ببریم خیلی سود کردیم اگر به محض بوجود آمدن سختی ها هی غر غر کردیم کفر گفتیم واکنش های بد انجام دادیم فقط خودمون ضرر می کنیم و کار سخت تر می کنیم
به همین دلیل توی تربیت افراد بهتر که اونا را لوس و ننر و بی مسئولیت بار نیاریم بلکه با دادن مسئولیت اونا را برای شرایط سخت آماده کنیم چون زندگی گل و بلبل نیست
یا دچار سختی ها میشیم یا برخی مواقع میخواهیم برای رسیدن به هدف بالاتر محتمل سختی بشیم
پس صبر و پشتکار یک امر طبیعی و لازم هست و صبر به معنی دست روی دست هم گذاشتن نیست بلکه با صبرو پشتکاری مدیریت کردن هست
منتهی باید با نگاه واقعی و عاقلانه به مسائل نگاه کرد
مثلا مرگ حق
همه میمیرند و هیچکسی هم مصون از مرگ نیست پس وقتی یکی از عزیزان ما میمره درسته نگرانی طبیعی هست اما زندگی جاریست اما می بینیم یک عده به محض اینکه عزیزشون میمیره دق می کنند میمیرند خب این خوب نیست
یا خیلی از ما به علت عدم تربیت صحیح با بوجود آمدن کوچکترین مشکل از هم می پاشیم
در حال حاضر از 380هزار طلاق در سال 94حدود 320هزار طلاق توافقی بوده این فاجعه هست و عمدتا هم به علت عدم یادگیری مهارت های رفتاری بوده و افراد به جای حل مشکلات به دنبال فرار از مشکل بودند
پس مشکل و سختی وجود داره این ما هستیم که باید مدیریت کنیم
خیلی از سختی ها و مشکلات به خاطر حماقت های خودمون هست اینجور مواقع باید اون رفتاری که به خاطرش این مشکل بوجود آمده را بررسی کنیم
مثلا یک آشنایی داریم این آقا نازاست از زن اولش طلاق میگیره این میره باز ازدواج می کنه زن دوم میره درخواست طلاق میده و 180میلیون مهریه میگیره
خب این آقا اگر دچار این سختی شده واقعا احمق بوده و حکایت عقل نباشه جون در عذاب
اونم زنم نامرد بوده که میدونسته این آقا برای چی طلاق گرفته و باز زنش شده و مهریش گذاشته اجرا(ناگفته نماند که زن پس از گرفتن مهریه در سانحه تصادف کشته شده )
خیلی از سختی هایی که امروز میکشیم به علت انتخاب غلط خودمون هست
برخی مواقع برخی از مشکلات و سختی ها به علت دیدگاه اشتباه ماست
فرد حسود یعنی چشم دیدن موفقیت بقیه را نداره هی خودش زجر میده هی سختی میده خب این خودش مقصر
یا زن دائم نگران که چرا فرزندش پسر نشده خب این سختی ها به علت دیدگاه اشتباه هست
یک سری از سختی ها خارج از توان ماست
قد کوتاه
دماغ بزرگ
چهره
پدر و مادر
این موارد واقعا خارج از توان ماست ما نمیتونیم خودمون به علت داشتن همچین شرایطی مواخذه کنیم
پس اگر دیدگاهمون نسبت به سختی ها عوض کنیم خیلی از مشکلاتمون حل میشه
مثلا خیلی از دخترا و پسرا انتظار دارند بهترین زندگی و ایده آل ترین شرایط ازدواج داشته باشند درصورتی که همچین چیزی وجود ندارد ازدواج مسئولیت داره کم داره زیاد داره باید خودت با شرایط وفق بدی برخی مواقع تحمل کنی همسر نقاط قوت و ضعف داره
اما قبل از ازدواج کلی فانتزی و رویا و ذهنیت دارند پس تا میتونن کیس هاشون رد می کنند بعدم تا ازدواج می کنند می بینن زندگی مجموعه ای از واقعیت هاست و چون تربیت نشدند کم میارن سریع طلاق
تو کسب و کار همین حاکم طرف یک شبه میاد میخواد بشه بیل گیتس بی گدار به آب میزنه ورشکست میشه
پس باید نگاهمون به زندگی تغییر داد
یک خاطره بگم از سربازی
ما تو یک منطقه ای بسیار گرم
لباس برزنتی سربازی
ساعات کاری زیاد
تیرماه اوج گرما یعنی پنجاه درجه
تو شهر غریب
خوردیم تو پست ماه رمضون
چیکار کنیم تصمیم گرفتیم روزه بگیریم
برنج تایلندی بوده
افطار هم تن ماهی بود
روز هم دراز
ما گفتیم بچه ها روزه بگیریم اما باید شرایط بهبود ببخشیم تا بتونیم این کار کنیم
اول اینکه من روزها کلاهم از آبسرد کن پر از آب می کردم میریختم روی سرم تا مغز سرم خنک شه از اون طرف تن ماهی ها را جمع می کردیم میفروختیم وسایل میگرفتیم آشپزی می کردیم
برخی مواقع هم نگهبانی شب بود دیگه واویلا
بالاخره با اون شرایط ما رمضمون تموم شد و ما سی روز کامل گرفتیم
فقط یک روز حالت تهوع بهم دست داد و استفراغ کردم
بقیه را مرتب گرفتیم
بعد از این سختی دیگه ماه رمضون برای من شد زنگ تفریح و وقتی یکی به من میگفت من تحمل تشنگی و گرسنگی ندارم خندم میگرفت
میخوام بگم سختی ها از ما کوه میسازه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#درد_دل_اعضا 💜🍃 پرسش سلام من یه خانوم ۲۳ ساله و متاهل هستم، ۳ ساله که ازدواج کردم خدا رو شکر م
پاسخ اعضا 🌺
سلام خانمیکه پوستشون توپاییز داره خشک میشه منم همینطوری شدم دستام خیلی سیاه وزبر وخشک شد رفتم یه کرم ازلوازم ارایشی گرفتم به اسم کرم مرطوب کننده مکس بیوتی برامن خیلی جواب داد دوبارزدم دستام خیلی سفیدونرم شد دیگه خبری ازخشکی نیست جلدشم ابی پررنگه نوشته هاش سفید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام عرض میکنم خدمت تمام دوستان گلم،اما در پاسخ خانمی که همسرشون انگشتر واسه کادو زایمانش گرفتن باید بگم خدایا اگه اینا فرشته اند پس ما آدمیم، اگه ما فرشته ایم این خانم ادمه،
اما بشنوید وبخونید ازمن،من خودم شاغل ولی همسرم شغلشون با کمال احترام گچ کار،وقتی دخترم رو بدنیا آوردم، فقط یک گلدان گل مصنوعی واسم گرفت وتمام،چون سزارین شده بودم سال ۷۲ باید یک هفته بستری میشدی،گفتم کسی واسه همراه بیار بیمارستان ،نمی تونم بچه رو مراقبت کنم گفت هر جورشده خودتو راه ببر هزینه داره،یک روز گفت چیزی لازم نداری گفتم گشنمه، رفت یک بیسکویت ساقه طلایی واسم گرفت،وقتی روز دهم شد عموی شوهرم یک گوسفند کادو آورده بود که مراسم مختصری گرفتن گوسفند وسر بریدن ،فرداش به مادرم گفتم کمی ازهمون جیگر رو واسم درست کن ،گفت دختر جان فقط یک کف دست بیشتر نمونده ،به همسرم گفتم کوجیگر گفت فرستادم واسه دختر خواهرم که یک روز بعد من زایمان کرده بود ،بعداز اون هم دوتا پسر خدا بهمون داد همون گل مصنوعی هم پرید،شاید بگین خیلی من وا دادم وشل گرفتم ،هم درست میگین،هم اشتباه نظرمن اینه با التماس ودعوا وگفتن کادو هیچ ارزشی نداره ،فقط عقده ای بودن آدم رو میرسونه،البته همسرم خسیس نیست کمی کوتاه فکره همیشه میگه پول مال خودت هرجور دوست داری خرج کن الان گاهی گلایه ای میکنم میگه من عقل بیشتر ازاین نکشید من تا الان نه کادو واسه سالروز ازدواج،نه روز معلم نه واسه بازنشستگی،نه تولد از همسری جون نگرفتم ولی بخدا اصلا اهمیتی نداره،مهم محبتش وعشقشه که نثار من میکنه،به جهنم کادوی با گریه وزاری قهر
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام عزیزم اینو حتما بزار برای خانمی که میگه قند بارداری گرفته و بعداز چندسال بچه دارشده انشالله عزیزم بسلامتی زایمان کنی و خوش قدم باشه کوچولو و اما در مورد قند شما سعی کن یه هفته اصلا شیرینیجات قند ماکارونی سیب زمینی اصلا مصرف نکنی و حتی نون هم کم برنج هم کم مصرف کنی من خودم تو بارداری قندم رفت بالا ولی بهم رژیم دادن قند اومد پایین اصلا نیازی به آمپول و قرص هم نشد میتونی کدو رنده کنی بریزی رو ماست یدونه کوچولو سیر هم بزنی بخوری قند میاره پایین حتی هسته خرما آسیاب شده هم قند میاره پایین ولی کم باید بخوری هیچ چیز زیادیش خوب نیست بازم تو اینترنت سرچی بزن در مورد هسته خرما در باداری و راه دیگه میتونی از طریق بهداشت به کارشناس تغذیه ارجاع داده بشی اونجا بهت رژیم بارداری میدن 💋انشالله تونسته باشم کمکت کنم برای حاجت دلم صلواتی بفرست (گلبرگ)😘
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام عزیزم خدا خیرت بده حبیبه جان اینو زودی بزار گروه تا دیر نشده دوستان عزیزم هر کدوم اطلاع دارین من هفته دوم مهر میخوام برم مشهد یجایی قیمت مناسب بهم معرفی کنید.با غذا هم باشه یعنی صبحانه و ناهار شام بده بعد اینکه مرکز قیمت مناسب هم سراغ دارین معرفی کنید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام بزار برای دختری که بخاطر دفاع از پایان نامه اش خواستگار خوب رد کرده عزیزم هیچ اشکالی نداره اگر کسی هست دوباره اون خواستگار برگردونه درنگ نکن ما خودمون چند بار رفتیم برای زن داداشم خواستگاری قبول نکردن .آخری خودشون عمو عروس خانم اومد دنبال داداشم و ما خیلی خوشحال شدیم . شمام چه اشکالی داره یه بهانه ای پیدا کنید جوری که به طرف بر نخوره بگید به این دلیل اون زمان گفتم ن .شاید قسمتت همین بنده خدا باشه انشالله خوشبخت بشی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش تهیه شربت سرکه شیره
✅در این ویدیو با حضور آرمان غفاریان طرز تهیه شربت سرکه شیره که برای کم خونی و باز کننده عروق بسیار موثر و کمک کننده است آموزش داده شده است.
این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 سها ..بعد از ماجرای سارا منم تصمیم گرفتم تکلیفمو روشن کنم ،دو روز بعد شال
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
سها
...هفته بعد دو روز تعطیلی بود که میخورد به پنجشنبه و جمعه ،با سهیل و سیاوش تصمیم گرفتیم بریم شمال که حال و هوای سارا عوض شه ..بماند که چقدر با بابا حرف
زدیم و سهیل قول داد مواظبمون باشه و اخر سرم قبول کرد به شرطی که مامانم باهامون بیاد ..صبح زود قرار بود راه بیفتیم ،منو مامان و سارا و سهیل با ماشین بابا و سیاوش دوتا از دختر عمه هاش و بچه های دایی محسن قرار بود باهم بیان دم خونه ما تا باهم بریم ..سیاوش ماشینشو پارک کرد و پشت سرش من چشمم افتاد به ماشین سینا ، چند بار پلک زدم که مطمئن بشم درست میبینم ،اخمای سهیل رفت تو همو خواست بره جلو که سیاوش فوری از ماشین پیاده شد و اومد طرفمون ..با حرص گفتم چرا به من نگفتی
سیاوش همینجوری که دستشو گذاشته بود رو سینه سهیل که نگهش داره ،گفت یهویی شد ،من به مامان گفتم داریم کجا میریم ،زنش شنید و اصرار کرد که باهامون بیان ،منم بهونه ای نداشتم ...سینا گفت یه روز میمونن و برمیگردن ..سهیل گفت من نمیتونم اینو تحمل کنم، سیاوش کنار گوشش یه چیزی گفت و همون انگار شد اب رو اتیش
عصبانی نشستم تو ماشین و تا خود رامسر یه کلمه هم حرف نزدم ،حال همه داغون بود انگار ،چون برای صبحونه هیچ جا نگه نداشتیم مامان جلو نشسته بود و تسبیحش دستش بود و ذکر میگفت ،میترسید از اینکه دعوا بشه ..بالاخره رسیدیم ویلا ، سیاوش از تهران اجاره کرده بود ...دریا رو که دیدم همه غصه هام یادم رفت ..تند تند وسیله هامو جمع و جور کردم و رفتم لب اب ..هندزفری گذاشتم و لب اب نشستم ،جوری که پاهام خیس بشه ...زیاد نگذشته بود که حس کردم یکی کنارمه ،یه دختر جوون بود ..هندزفری رو دراورد و اون یه لبخند مهربون زد و گفت من شبنمم ،نشد صبح اشنا بشیم ،بلند شدم و دست دادم باهاش و گفتم به جا نمیارم ،گفت همسر سینا هستم ..بی اراده دستمو از دستش کشیدم بیرون و اخمام رفت توهم ...خدا میدونه اگه سیاوش نمیرسید چی میشد ،حرکاتم اصلا دست خودم نبود شبنم با تعجب نگام میکرد ،دیگه به نظرم بانمک نبود سیاوش با خنده به شبنم گفت این دختر خاله ما تازه دوستشو از دست داده یه ذره حال روحیش خرابه ..بااخم نگاش کردم و گفتم چرا چرت ..نذاشت ادامه بدم و گفت و باید ببرمش یکم باهاش حرف بزنم تا خوب بشه ،تو برو پیش سینا ما زود میایم چشمام ناخوداگاه بسته شد و تموم عصبانیتم رفت و تقریبا لال شدم ،
شبنم که رفت سیاوش گفت ،تو خری؟ میخوای گند بزنی؟ دوباره عصبانی شدم و داد زدم ، من خرم ؟ یکی دیگه اومده وسط زندگی من ،اونوقت تو منو مقصر میدونی؟ کلافه گفت کدوم زندگی ؟ سینا از تو خواستگاری کرد؟ رابطه عاشقانه داشتین ؟ چرا خودتو زدی به اون راهو یه جوری وانمود میکنی که انگار یکی عشقتو ازت گرفته ...چشمام پر از اشک شد ، دلم واسه خودم میسوخت
با صدایی که میلرزید گفتم من اونو از بچه گی شوهرم میدونستم .. دلش سوخت برام،اروم گفت این گناه سینا نیست اینو بفهم تورو خدااون حق داره واسه زندگیش تصمیم بگیره لجم گرفته بود که داشت ازش طرفداری میکرد ، گفتم توام لنگه همونی ،اصلا اگه تو درست و حسابی بودی زنتو اینهمه وقت ول نمیکردی بیای اینجا و با این و اون لاس بزنی ..سوزش وحشتناک گوشه لبمو بهم فهموند که واسه اولین بار تو دهنی خوردم ..با نفرت تو چشماش خیره شدم و بعدم دویدم طرف ویلا ..باورم نمیشد منو زده ،اصلا به چه حقی ،چیکاره من بود؟تا شب از اتاقی که مال منو سارا بود تکون نخوردم ،حتی یه ذرهام از عصبانیتم کم نشده بود مامان چندبار سراغمو گرفت اما سردردو بهونه کردم ،دلم نمیخواست ببینمشون ،نه سیاوشو و نه سینا و زنشو فردای اون روز به خیال اینکه سینا و شبنم رفتن ، کنار بقیه سر میز صبحونه نشستم ،سیاوش روبهروم نشسته بود و با نیش باز هی نگام میکرد ناخوداگاه قیافشو که میدیدم خنده میگرفت ..مامان گفت صبر کنید سینا و خانمشم بیان ،زشته ما شروع کنیم نزدیک بود سکته کنم ،هم برای اینکه مامان هنوزم دوسش داشت و هم واسه اینکه نرفته بودن ...زوج عاشق اومدن و کنار هم نشستن ،لقمه ای که تو دهنم بود ،زهر شد برام
همون موقع صدای سیاوش اومد که گفت بگیر ...یه لقمه گرفته بود برام ،با تعجب نگاش کردم ،نگاه بقیه روم سنگینی میکرد ...همه دلخوریم از سیاوش یادم رفت ،لقمه رو گرفتم و وقتی صورتمو برگردوندم چشمم افتاد به پوزخند رو لبای سینا ...برگشتم طرف سیاوش و با ذوق گفتم دستت درد نکنه ...میخواستم حرصشو در بیارم ،هرچند میدونستم اون اصلا حسی به من نداشت که بخواد حرصش بگیره...قرار شد ناهار جوجه بذاریم و تو ساحل بخوریم ،سارا روحیهش خیلی بهتر شده بود و با ابوالفضل پسر دایی محسن داشتن جوجه ها رو سیخ میزدن ...مامان برنجو ابکش کرد و منم یه گوشه سالاد درست میکردم دختر عمه های سیاوش ، مهسا و مینا با سیاوش و علیرضا( پسر دومیه دایی محسن) داشتن شطرنج بازی میکردن سینا و شبنم که رفته بودن پیاده روی عاشقانه .
#ادامه_دارد...
#نکته ✅
«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»
🔻چرا امروزه اینقدر ماهواره ها و سایر رسانه های غربی و داخلی به نگهداری سگ و گربه در منزل تاکید دارند؟
🔴اولین و مهمترین دلیل بر می گردد به لژهای فراماسونری و شیطان پرستی.
⚫️سگ و گربه تنها موجوداتی هستند که جدا از نجاستی که دارند مورد تسخیر اجنه های شرور و همزادهای ناری و جن عارض و عاشق قرار می گیرند و شیاطین با ورود به ابدان این موجودات وارد زندگی ما می شوند و بعد ما را از مسیر الهی و انسانی دور می کنند و از طریق بدن سگ ها با ما معاشرت و لذت جویی می کنند و مردان و زنان سگ باز دیگر به سمت ازدواج و تولید نسل نمی توانند بروند و دچار صدها مسئله روحی می شوند و جدا از اینکه سگ به لحاظ جسمی هم دارای باکتریها و میکروب های خطرناک برای کبد و پوست هست،پای اجنه های شیطان صفت را به زندگی ما باز می کند.
🟠می گویند سگ وفادار است و سگ فلان است و با این شعارهای فریب دهنده شما را متقاعد می کنند تا به سمت نگهداری از سگ بروید.پس مواظب باشید فریب سخنانی که به ظاهر زیبا هستند رو نخورید.
🔵چرا به نگهداری کبوتر و خروس و اسب و یا سایر موجودات اینقدر توجه ندارند؟خر شیطان را می بیند و رم می کند،اسب شیطان را فراری می دهد،کبوتر سفید اجنه رو میراند،خروس حضور ملائک را میبیند و با آنها ارتباط بر قرار می کند.
🟤خانه ای که در آن سگ وجود دارد و از آن نگهداری میکنند،ملائکه وارد آن خانه نمی شوند و شیاطین جن وارد آن خانه می شوند و با افراد آن خانه زندگی می کنند.افراد سگ باز نیز که با سگهای خود بیرون میروند،مورد حفاظت ملائکه قرار نمی گیرند بلکه شیاطین جن همراه آنان خواهند بود.
🟣حتی جادوگران طلسم های شیطانی را با خون سگ و گربه می نویسند و یا از مو و پوست سگ و گربه در این زمینه چه استفاده هایی خطرناکی که نمی کنند.
⚪️از افراد سگ باز و سگ نما دوری کنید تا اجنه شما رو مانند آنها بیمار و تسخیر نکند و به انحراف نکشاند.
🟡به نظرتون عجیب نیست چرا هرچی حیوان مورد علاقه شیاطین و اجنه است رو تبلیغ می کنند و به بهانه حامی حقوق حیوانات آنها را به سمت مردم نزدیک و عادی سازی می کنند؟حتی ربات های جدید ایرداپی که ظهور شدند بیشترشون اسامی حیوانات هستند از جمله داگز و کتز(سگ و گربه!)که اول سگ رو لیست کردن و دوم رو مثله اینکه قرار است گربه رو لیست کنند؛آیا اینها برنامه ریزی نیست
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💠دعای زلیخا💠
برای تسخیر قلوب مخلوقات خصوصا منظور نظر این دعای مبارک کثیر الفوائد است.
زنهار به نااهل نیاموزد و غیر عمل که به حرام باشد معمول ندارد.
این است دعای مبارک:
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🔆اللّهُمَ اِنَّهُ لَیسَ فَی السَّماواتِ دَوَرات
ٌوَ لا فِی الأَرضَ غَمَراتٌ وَ لافِی الشَجَرِ وَرَقاتٌ
وَلا فِی الاَجسامِ حَرَکاتٌ وَلا فِی العُیُونِ لَحَظاتٌ
وَلا فِی النُّفُوسِ خَطَراتٌ إِلاّ وَ هِیَ بِکَ عارِفاتٌ
وَ لَکَ شاهِداتٌ وَ عَلَیکَ دالاّ تٌ وَ فی مُلکِکَ
مُتَحَیِّراتٌ؛فَبِالقُدرَةِ الَّتی سَخّرَتَ بِها اَهلَ
السَّماواتِ وَالاَرضِ؛سَخِّر لی قُلُوبَ المَخلُوقاتِ
اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ وَ بِالاِجابَةِ جَدیرٌ
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجمَعینَ🔆
و اگر کسی مخصوص نظر دارد به جای سَخِّر لی قُلُوبَ المَخلُوقاتِ
بگوید سَخِّر لی قَلبِ فلان بن فلان الی آخر دعا:
نکته اضافی: مثلا اگر مرد است بگوید سخرلی قلب علی بن محمد
و اگر زن است بگوید سخر لی قلب فاطمه بنت محمد
میتواند صبح روز جمعه به نیت مهر و محبت مطلوبش هفت بار بخواند.
همچنین میتواند با گلاب و زعفران و در کاغذ بدون خط بنویسد و با خود همراه داشته باشد
💜💜💜💜💜💜💜💜💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#تجربه_اعضا ☘💐
سلام خدمت شما
من داستان زندگی خالم رو میگم که با صبر به کجاها رسید
خاله بنده معلم بودن و الان چندین ساله که بازنشست شدن الان تقریبا 41 ساله که ازدواج کردن اونم با شوهری که هم از نظر سنی 4 سال از خودشون کوچکتر بود و هم از شان اجتماعی بسیار کمتر از خاله من بود و از نظر مدرک هم شوهر خاله بنده دیپلم هم نداشت کلا اینجوری بگم در اون زمان تو شهری که ما هستیم اینایی که گفتم یعنی یه فاجعه بود و یه دختر با این شرایطی که گفتم یعنی خودش رو بدبخت کرده بود
همه به مادربزرگ من میگفتن که دخترت بدبخت شد و زخم زبون خیلی خیلی به خاله من میدادن و حتی تو خانواده شوهر خاله من چون خالم از شوهرش 4 سال بزرگتر بود با این ازدواج مخالف بودن حتی من شنیدم که روز خواستگاری پدر و مادر شوهر خالم نیومدن تا این مراسم بهم بخوره و ازدواج سر نگیره و بعد ازدواج هم همه خانواده شوهر خالم به خالم میگفتن تو پیر هستی و بچه ما رفته مادر گرفته نه زن
خاله صبر کرد و صبر کرد و زخم زبون از هر کس و ناکس شنید تا الان تو زندگی به جایی رسیده که همه اونایی که اونو سرزنش میکنن ارزو دارن زندگی مثل زندگی خاله من داشته باشن درسته شغل شوهر خاله من کارگری ساختمان (عمله) بود و تو ساختمون هایی که ساخته میشه به اصطلاح کارگری میکرد ولی با تلاش الان صاحب چندتا خونه و مغازه هستند
بله دوست گرامی اینا به دست نمیاد مگر با صبر صبر صبر
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
داستان اول: کوچک که بودم تو دبستان بخاطر اینکه هزاره بودم مسخره میشدم البته برای همه بچه ها اسم گذاشته بودن. مشکلات اینجوری داشتم اما مشکلات خانوادگی اهم بود. این دیگه خیلی سخت بود. شبها ساعت دو شب با صدای دعوا بیدار میشدم و گریه میکردم. من اون موقع ۷-۸ سالم بود. هنوزم اون صداها رو یادمه. اون زمان انواع و اقسام بیماریها هم گرفتم: صرع، اریون، تشنج، آبله، از همه بدتر استرس ناشی از دعواها. خدا کمکم کرد این بیماریها خوب شدن، اما مشکلات مالی هم بعدا بوجود اومد. مجبور شدم یکی از دندونامو بکشم چون از بس دکتر نرفتم دیگه قابل ترمیم نبود. الانم یکی دیگه رو باید بکشم چون اونم قابل ترمیم نیست. با پول تو جیبی که میگرفتم از پدر و مادرم، نان و سیب زمینی و پیاز میخریدم. البته یه بار من پولش رو میدادم یبار برادرم تا همه قربانی بشیم. من اون موقع ۱۷ سالم بود.
با همه این مشکلات درسمم رو خوب خوندم. خدا خیلی کمکم کرد الان هم بورسیه شدم میخام بعد از اتمام درسم برگردم ایران، مثل شهید احمدی روشن، شهید راه عشق خدا بشم انشاالله.
۲. داستان دوم: یک ماه پیش مونده بودم که به من خمس تعلق میگیره یا نه. چون دانشجویم و تنها زندگی میکنم. پول زیادی هم نداشتم و طبق حساب کتابام تمام پولم تا پایان فارغ التحصیلیم تموم میشد. نگاه به رساله کردم دیدم باید پولو بدم(البته یکم زیاد دادم). خلاصه حساب کردم و چک و نوشتم و پولو فرستادم. مالم حلال شد. حالا مونده بودم که خدا برام دری باز کنه. دو هفته بعد یه روز رفتم دانشکده. مسئولش بهم گفت میخوایم بهت یک پروژه دیگه هم بدیم. منم خیلی خوشحال شدم. چون خدا کمکم کرد منم هر روز صبح، بعد از نماز صبح، شب قبل خواب، یه مقدار صدقه میدم و یه مقدار کمی هم پول میندازم تو صندوق خمسم اگر جایی اشتباها مال حرام خوردم. خدا انشاالله ازم قبول کنه.
و من یتق الله فهو حسبه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#توصیه_طبیب ❤️
یکی از درمانهـای مهم چاقی و کاهش وزن
حذف ناهار است و شمـا امتحان کنید عرض
چندینماهبدون هیچ داروی شیمیایی و فقط
با همین دو وعده غذاخوردن لاغر میشوید ☺️
طرف خودش به من گفت🔻
عرض ۶ ماه ۳۰ کیلو کم کردم
فقط با همین روش حذف ناهار
اصلیترین وعده شام هست✔️
و در شب که شما خواب هستین
بهـترین زمـان برای بدن کـه غذا
را هضم کـنـد و سـوخـت و ساز
بدن انجام شود 👌
وقتی شـمـا ظهر وعده اصلی را
میل کنید خواب کافی نخواهید
داشت و بدن هـم برای هضم آن
دچار مشکل خواهد شد ⚠️
اگر به هر دلیلی باز هم در بین روز
احساس ضعف و گرسنگی داشتید
قبل از صبحانه دو قاشق غذاخوری 🥄
سویق جو میل کنید (اگر چاق هستید)
و سویق گندم بخورید (اگر لاغرید) ✔️
سویق جو یکی از بهترین موارد برای
لاغر شدنه که کمک میکنه شما ضعف
نکنید و راحت به دو وعده غذاخوردن
عادت کنید ☺️
فقط اونی که دو وعدهای شده
میدونه من چی میگم 😉✌️
اگه میخوای به سلامتی برسی
یکی از راهکارهاش همینه ✔️
بعضیها میگن :
بهمون توصیه شده غذای خودمون رو
در چند وعده تقسیم کنیم و بخوریم .
باور کنید این کار جز نابودی و فساد
بدن چیزی رو به همراه نداره ‼️
هی معده رو درگیر هضم میکنی
بعد فکر کردی سالم میمونه 😏
اگه میخوای بدن سالمی داشته باشی
اول از هر چیزی بایـد هوای معدهات
رو داشته باشی👌
کمتر براش کار بتراش ⚠️
کمتر درگیر هضمش کن ⚠️
بابا یه وعدهتو کم کن و بهش
یه لطفی کن تا ببین چطور برات
جبران میکنه ☺️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
زندگینامه شهید علیرضا بریری
عليرضا بريری يكي از شهدای دلاور خان طومان است كه در پي پيمانشكنی تروريستها به همراه چند تن از همرزمانش در شرايط آتشبس به شهادت رسيد. نام خانوادگی او ما را به ياد برير بن خضير يكي از ياران اباعبدالله الحسين(ع) در كربلا مياندازد كه تا پاي جان بر سر عهدش با جانان ماند و كربلايي شد. عليرضا متولد 30 فروردين ماه سال 1366بود. پاسدار نيروي زميني لشكر25 كربلا مازندران كه نداي هل من ناصر ينصرني امام زمانش را لبيك گفت و در خان طومان سوريه به شهادت رسيد و مفقودالپيكر شد. عليرضا حقيقتاً عاشق شهادت بود نه به حرف كه با عمل هم اين را به همگان ثابت كرد. همسر شهید: من و عليرضا هر دو در یک محله زندگی میکردیم؛ «سادات محله» كه يكی از محلههای قديمي بابلسر است. عليرضا متولد 30/1/66 بود. شناخت زيادي نسبت به هم نداشتيم، اما با ايشان از طرف يكي از دوستانشان كه هممحلي ما بود به هم معرفي شديم. از آنجايي كه پدر ايشان و پدر من با هم همكار بودند، مراحل آشنای و خواستگاري به فاصله حدود دو ماه برگزار شد. زمان آشنايی من و عليرضا ايشان دانشجوی دانشكده افسری بود و مهمترين حرفش اين بود كه شغلش پر از مشغله و بسيار پرمخاطره است و سختیهای زيادی در زندگی آينده خواهيم داشت. او از سختی و نبودنهايش در زندگي برايم گفت. البته از آنجايي كه پدر من هم نظامی بودند تقريباً به اين سختیها واقف بودم. عليرضا در همان صحبتهاي ابتدايي از قناعت برايم گفت و اينكه بايد قناعت را در زندگیمان همواره مد نظر داشته باشيم. ما در تاريخ 10 فروردين ماه سال 1387 عقد كرديم. آن زمان 19 سال داشتم. در دوران عقد خيلي كم حضور داشت، اما وقتی كه بود در واقع نبودنش را جبران میكرد. عليرضا ارادتي خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه ميخورد. علاقه زيادي به شهداي غرب كشور داشت. هميشه هم ميگفت شهداي جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلومترين شهداي ما بودند. از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتي به مزار عمويشان ميرفت ميگفت فكر كن عكس من را روزي بر سنگ مزار حك كنند و بنويسند شهيد عليرضا بريري. وقتي اين صحبتها را ميكرد بسيار شاد و خوشحال بود. همواره ميگفت دعا كن كه من به آرزوي خود كه شهادت است برسم. من هم ميگفتم دعا ميكنم هميشه باشي و در راه اسلام و امام زمان(عج) و براي رهبر و مملكت سربازي كني و از خاكمان دفاع كنيم. ميگفت اين خوب است، اما دعا كن به آرزويم برسم. پدر من و پدر عليرضا هر دو از رزمندگان و از جانبازان دفاع مقدس هستند. عمو و دايي عليرضا از شهداي دوران دفاع مقدس هستند. شهيد عليرضا بريري عموي عليرضا است كه نام عليرضا هم به ياد اين شهيد بزرگوار از ايشان گرفته شد. عموي خودم هم شهيد است و يكي از سرداران شهيد بابلسر. در جنگ در زندگي هردوي ما بود. هر دو بچه جنگ بوديم و بعد از آن به خاطر شغل پدرهايمان كه هر دو پاسدار بودند، بعد از جنگ باز هم زندگيمان يك سرش به جنگ ميرسيد. من و علیرضا هشت سال با هم زندگي كرديم و خداوند بعد از شش سال به ما فرزندي عطا كرد بنام محمدامين؛ پسرمان متولد 25 فروردين ماه 1393 است . محمدامين الان خيلي دلتنگ پدرش ميشود. اين روزها كه محمدامين را ميبينم متوجه شباهت زياد او با پدرش ميشوم. در مورد ويژگيهاي اخلاقي بايد به شجاعت، تقوا و توجه خاص ايشان به رزق حلال اشاره كنم؛ همواره ميگفت كه اين رزق روي محمدامين تأثير ميگذارد و بسيار روي اين موضوع حساس بود. مهمتر از همه فوقالعاده شوخطبع بود. اولين باري كه حرف از رفتن و مدافع حرم شدن به ميان آمد زماني بود كه بعد از 9 ماه اسمش براي اعزام در آمده بود. عليرضا 9 ماه قبل براي رفتن به سوريه ثبتنام كرده بود و كاملاً داوطلبانه براي دفاع از حرم رفت. بعضي از مردم ميپرسند همسرت را به اجبار بردند؟ ميگويم نه. كاملاً داوطلبانه و با خواست عميق قلبي رفت. وقتي به من گفت ميخواهم بروم سوريه، واقعاً شوكه شدم چون اصلاً حرفي از اسمنويسيشان به من نزده بود. به من گفت: يعني ناراضي هستي؟ گفتم ناراضي نيستم اما. . . قبل از تمام شدن حرفم به من گفت: فكر كن اينجا صحراي كربلا است. امروز روز عاشورا و آقا امام حسين(ع) هل من ناصر سر داده و تو ميخواهي جلوي من را بگيري؟ راستش ديگر حرفی براي گفتن نداشتم. همين براي مجاب شدن صد در صدم كافي بود و خوشحالم و خدا را شكر ميكنم از اينكه مانع رفتنش نشدم. سه روز بعد يعني دقيقاً 20 آبان ماه 94 عازم سوريه شد. مرتبه اول 49 روز طول كشيد و ايشان در 9 دي ماه 94 برگشت، وقتي برگشت كاملاً حالش منقلب بود. ميگفت شايد باور نكني اما من معني «شهدا شرمندهايم» را با تمام وجود حس كردم. از اينكه موقع برگشت همسنگرانش شهيد شده بودند و ايشان سالم مانده بود، واقعاً احساس شرمساري ميكرد.
#ادامه_دارد...
❤️🌱🌱🌱🌱🌱🌱❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🍃🔹🔹🔹🔹❤️❤️❤️❤️🌱🌱
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#درد_دل_اعضا 💜🍃 پرسش سلام من یه خانوم ۲۳ ساله و متاهل هستم، ۳ ساله که ازدواج کردم خدا رو شکر م
پاسخ اعضا 🌙🌺
سلام عزیزم اینم حتما بزار برای دختر خانم ۱۹ساله دانشجو معلم هستن ولی خیلی ناراحت از این وضعیت هستن که چرا رفتن تربیت معلمی عزیز دلم یکباره به آب نزن پشیمون میشی من میخوام تجربه ی چندسال گذشته خودم رو بهت بگم چند سال پیش حدودا یه ده دوازده سال قبل که من دبیرستانی بودم پدرم خیلی علاقه مند بود من معلم بشم ولی من اصلا علاقه که نداشتم متنفر هم بودم ومثله شمادنبال آرزوهای بلند و بالا بودم حالا کوتاه کنم که عزیزم من هیچی نشدم تلاش نکردم یجورایی زمین خوردم الان که ۳۱سالمه میگم ای کاش یکبار دیگه به اون دوران بر میگشتم و دوباره درس میخوندم و معلم میشدم عزیزم نگاه نکن به شغل پزشکی به پرستاری به پرستیژ بالای این شغلها .اینا همش یک طرف ماجراس طرف دیگه ماجرا این شغلهای سخت بیمارستانی شیفت شب هست از بچت از همسرت دوری، مراقبت از بیمار یه کوتاهی بازی با جوون یه آدم هست یه عمر پشیمونی هست ،نمیخوام بگم شغلهای پزشکی یا پیراپزشکی بدن منظورم اینه هر شغل سختیهای خودشو داره ،عزیز دلم یه روزی که به سن من برسی میفهمی بهترین شغل دنیا معلمی هست چون مثله بچه مدرسه ای ها تا نصف روز مدرسه هستن تابستون تعطیل هستن و کلی سنوات دیگر حتی کلاس خصوصی بزارن برای بچها کلی پول در میارن،بزرگترت که برات تصمیم گرفتن بخدا بهترین و ارزنده ترین تصمیم عمرت رو برات گرفتن بهترین شغل از نظر من برای یه زن همون معلمی هست به زندگیش به بچش به شوهرش برسه کار خودشم داشته باشه ولی چیزی که تو قبول شدی یه آرزوی محال برای خیلیاس امیدوارم عاقلانه تصمیم بگیری بالاخره از تصمیت باخبرم کن دوست داشتم مثله یه خواهر نصیحتت کنم 💋😘(گلبرگ)
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام عزیزم اینو هم بزار در جواب دوستی که گفتن واییییییییییی عنبر نسا بزنی به صورتت حال آدم بد میشه عزیزم همینجور رو هوا تجویز نکردم همسایه ای داشتم انقدر صورتش جوش داشت حساب نداشت آخرش فقط با همین کلپوره و عنبر نسا شست صورتش مثله ایینه شده جوری که همه تعجب میکردن وازش میپرسیدن پیش کدوم متخصص رفته😂😂بعدشم نمیخواد که خورده بشه میخوای بزنی رو صورتت .بعدش یه واژه محلی ما داریم برای جوش صورت به قول قدیمی میگیم صورتش زشباد داره اگر از زشباد باشه داروش فقط عنبر نسا و کلپوره هست .بعدشم من نگفتم حتما حتما استفاده کنید هر کس دوست داشت میتونه استفاده کنه دوستم نداشت نکنه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام برای خانمی که درمان خون دماغ رو میخواستن گرد درخت نخل رو تو بینی بالا بکشن معجزه میکنه کاملا درمان میشن
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خانمی درمورد آب دهان بچه گفتن عزیزم به نظرم مغزش سرده شماهرشب باروغن بادام تلخ گاهی اوقات باروغن سیاهدانه ملاج سرش روچرب کن سردیجات بش نده بیشترگرمیجات بش بده ان شاالله که جواب میده
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام به خواهرمون مه درموردکیست سینه پرسیده بودن شماهفته ای سه باربروحمام روی سینه زیربغل نوره زرنیخ داربزن نوک سینه رونگیره زالوهم خوبه عطاریهای معتبر هم برودارودارن برا کیست سینه بگیراستفاده خوب خوب میشه دخترمن این کاراروکردبهترشد
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خواهر عزیزم که عرض کردید کیسی اومدن برا خواستگاری که واقعا تاییدشده هستند و پسره و خانوادش واقعامورد تایید هستند
عزیزم به نظر من قبول کنید تا بیان خواستگاری و انشاالله زندگی خوبی رقم بزنید عزیزم
عزیزم(اخلاق و خانواده درست و مومن که باشن برو زندگیتو بساز و بقیشو بسپاربه خدای مهربون
از طرف خیرخواه شما
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
♻️#صافی_خون
✅ در میان سبزی جات #کاهو مملو از نمک های معدنی است و خاصیت قلیایی دارد. از این رو مصرف آن تأثیر اعجاب گونه ای در تصفیه خون دارد.
🔸 در همین زمینه امام رضا(ع) به شیعیان خود توصیه میفرمودند: تا میتوانید کاهو بخورید، زیرا کاهو #غلظت_خون را از بین میبرد و بهتر از سایر سبزی ها، خون را تصفیه مینماید.
🔹کاهو خوابآور و آرامبخش است؛
بنابراین برای اشخاص عصبانی و کسانی که مبتلا به بیخوابی هستند، مفید است.
🔸در تأیید همین مطلب امام رضا (ع) در بیان دیگری درباره سبزی ها می فرمایند:
بهترینِ آنها، کاسنى و کاهو است؛
الدعوات ص ۱۵۹ حدیث ۴۳۶
🔹برگ چغندر
🔹کاسنی
🔹انار و رب انار خانگی
🔹عناب
🔹آلو
🔹ترنجبین
🔹آویشن و نمک طبیعی
⚠️افراد بلغمی با رطوبت بدنی بالا درمصرف کاهو احتیاط کنند.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
👌🏻😍دیگه برطرف شدن لک صورت برای برای خانمها و اقایان آرزو نیست
چون کرم درمانی تخصصی ضد لک لونا برای رفع لک تهیه شده😍
🤩کرم تخصصی چند منظوره ضد لک بر لونا
✨ضد لک فوق العاده پر قدرت
✨ از بین برنده لک بارداری
✨ازبین برنده کک و مک . آفتاب سوختگی
✨سفید کننده قوی
✨از بین برنده جوش های ریز زیرپوستی
✨کلاژن ساز
☘️یک کرم پر خاصیت و کامل برای زیباسازی پوست های شما 🥰
https://eitaa.com/joinchat/4033478985Cce016d6415
تماس ۰۹۹۲۸۳۷۸۸۰۹
#داستان_یک_اشتباه ❌
شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم
همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم
همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی
بهترین مادر دنیا هم میشی
بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی
اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم
بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌
#ارسالی_اعضا ❤️🍃
شوهرم عاشق موهای بلنده اما من موهام کم پشت بود و رشد نداشت هرچی میگفت امتحان میکردم چقد خرج کردم امااااااا با یه چیز خیلی ساده که تو خونه همه هست موهام تو یکماه رشد عجیب و پر شد خدا خیرش بده تو این کانال دیدم
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
انقدر موهام ناز شده 😍
#نظر_اعضا ❤️
در جواب صبرا
خانم صبرا سلام براتون ارزوی خوشبختی دارم
خیلی داستان رو کش دادی و من فهمیدم که نامزدت رو خیلی دوست داری و از اونجایی که اهل روابط گناه نبودی مثل من،دلبسته ی نامزدت شدی
نامزدتم شمارو خیلی دوست داره دلیلش اینه که یه جواهر پیدا کرده که اونم شمایی دختری نجیب وپاک،بااعتماد بنفس و فهمیده
خب چرا از یه جواهر باید بگذره؟؟
اون با زنهای زیادی سالیان سال ارتباط داشته و حالا چون طلای ناب پیدا کرده نمیتونه بگذره من بهش حق میدم
اما شما با بله گفتن به این اقا حیف میشین چون این اقا درحالیکه اهل نماز و روزه است با زنهای زیادی حتی متاهل ارتباط گرفته و حتی بعد از اشنایی با شما، این ارتباط ها رو تمام نکرده متاسفانه
پس امیدی نداشته باش بعد ازدواج درست بشه
من ده ساله ازدواج کردم و شوهر خودمم همینجور بود و الان بعد سالها اون ارتباط ها تموم نشده شوهرمم بخواد ول کنه اون خانمها قلق شوهرمو میدونن و ولش نمیکنن
برای نامزد شما هم اگه قرار بود تموم بشه باید قبل از تصمیم برای ازدواج تمام میشد
ضمنا اون خانمها سالها با نامزد شما رابطه داشتن و قلق نامزد شمارو میدونن خیلی بهتر از شما میدونن با چه ترفندی قانعش کنن پولم که زیاد داره پس اون زنها ولش نمیکنن
تا اینجا این شما هستی که بین نامزدت و دوست دخترهاش قرار گرفتین
نامزدت قصدازدواج با اونها رو داشته و سالها با اونها خاطره داشته و داره حتی خواستگاری رفته و فقط خانوادش مخالفت کردن به همین خاطر نتونسته ازدواج کنه
حالا هم جواهر پیدا کرده با خودش میگه احمقم که این زن زندگی رو ول کنم اینجوری خانوادشم راضی میشن چی از این بهتر؟
نامزدت برای بدست اوردن شما زحمت و سختی زیادی نکشیده راحت تونسته دل شمارو بدست بیاره
ما قدر چیزی که راحت بدست بیاریم نمیدونیم
روابطش رو هم ادامه میده چون دوستاش هم اهل دوستی با خانمها هستن
اگه برات واقعا مهمه همسرت خیانت نکنه پا رو دلت بزارو هرچی برات گرفته از حلقه،هدیه و لباس براش پس بفرست و تموم کن
بحث یک عمر زندگیه و این مرد قراره پدر بچه های شما باشه پس مهمه پاک باشه مثل خودت و به نماز و روزه اعتقاد داشته باشه نه فکر کنه با پولش دنیا رو بخره
بهش قاطعانه جواب منفی بده
#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام لطفا بهم کمک کنید.
من ۲۹ساله مه ،۱۷ساله بودم ک بابام اجبارم کرد شوهر کنم ...همسرم شغلش آزاده ...خیلی سختی کشیدم تا خودش کشید بالا ..چندین سال ن لباس ن غذایی درستی نخوردیم تا وضعش خوب شد ....با خونوادش رابطه خوبی نداره .
اصلا و ابدا ب خودش و بهداشت فردی ش نمیرسه مدام بدنش بو میده موها و صورتش ب شدت نامرتبه کلی دندون خراب داره ک دهنش همیشه بوی بد میده ...سالی یبار هم بهداشتشو رعایت نمیکنه🤮😭و با این وجود مدام هم درخواست رابطه دارن و من نزدیک چندین ساله ک دیگ ت رابطه ب هیچ عنوان لذتی نمیبرم و متنفر هم شدم
هر چقد با خوبی با زبون خوش ...با هزار ترفند ازش خاستم اصلا گوش نمیگیره
اینم بگم مدام ذهنش درگیر شغل و پول و کارشه ...باهاش ک صحبت میکنم اول ک اصلا گوش نمیده بعد هم یه جواب دیگ بهم میده ...یه فلافل ساده برامون بخره تا مدت ها ب روی من و دختر ۸ساله م میاره ک من کارگر شمام من کار کنم شما همه چیزتون ب راه باشه
بهش میگم حرف زدن باهات فایده نداره دیگ ازت دلسرد شدم دیگ چیزی نمیخام ازت میگ ن بس تو رفاه ی اینا میگی🥲رفاه از نظر من یه دل خوش و یه آرامش و یه عشق ک هیچ کدوم ندارم ....از نظر خرجی دادن هم خدا نکنه ازش پول بخایییم تا میاد پول بده انقد منت سرمون میذاره بعدم ک پول بده یه جور دیگ ب رومون میاره
بخدا خسته م
متنفرم کرده
هی میگم بابا من ۲۹سالم بیشتر نیس تا کی اینجور تحمل کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟
مدامم من و دخترما محدود میکنه تقریبا هیچ جا نمیزاره بریم .....
با این ک هیچ علاقه ی از سمت من نیس ولی بازم کلی با خوبی و ملایمت باهاش راه میام اما بی فایده س ......
تو رو خدا کمکم کنید
خانمای ک از من بیشتر پیرهن پاره کردین کمکم کنید❤️مامان دلسا
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
پاسخ اعضا 🌙🌺
سلام وقت بخیر
دکتر تشنج برای بچه در تهران دکتر زرین تاج کیهان دوست
باید حتما در مورد بجه اطلاعات کامل باشه
خانم دکتر یکم بداخلاقه اما ارزش داره
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام به همه و ادمین عزیزمون باتشکر از همه خوبی هاتون درباره سوال عزیزی که پرسیدن آقایی ۳۴ سالشونه و میخوان تشریف ببرند خواستگاری دختر خانمی ۳۳ ساله باید بگم همه انسانها نظراتشون یکی نیست الان تو همین گروه انقدر مشکلات زیاد دیده میشه که خیلی از دختر خانمهایی که واقعا به پختگی عقلی رسیدند معیارشون فقط انسانیت طرف مقابله شما هم باید به ی طریقی نظر ایشون رو درباره سن ازدواج بپرسید به نظر میرسه ی خانم ۳۳ ساله سن براشون مهم نباشه باز هم ما شرایط دیگه شما رو نمیدونیم ولی اگه بقیه شرایط شما خوب باشه احتمالش زیاده که قبول کنند
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
با تشکر از ادمین گروه
ممنون که این گروه را تشکیل دادین
در جواب خواهری که شوهرشو ن وانت بار داره
عزیزم می تونید شوهرتان را تشویق کنید که با اسنپ بار همکاری کنند فقط یه گوشی تغریبا معمولی میخاد زود میتونند حقوق خوبی داشته باشند
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام برای سوال دوستمون ک نظرخواهی کرده بودن برای خواستگاری رفتن ی مرد ۴۳ ساله با دختری ک ده سال کوچکتره.والا این دنیایی ک من الان دارم میبینم سن رو فقط ی عدد میدونن الان پسرا باید بزرگتر از خانم باشن ک انگار داره برعکس میشه.خانم ها سنشون داره از مردها بزرگتر میشه تو ازدواج .من همسرم نه سال ازم کوچکتره.خانمم تا الان ک مشکلی نداشتیم.البته ظاهری کسی متوجه این اختلاف سن نمیشه.من خودم با این مساله کنار نمی اومدم.مشاوره قبل از ازدواج رفتیم و مشاوره اوکی داد.البته ی مواردی رو هم اضافه کردن ک آقایون نسبت ب خانم ها عمر کمتری دارن و ازدواج تو خانم بیوه کمتر اتفاق میفته و این خودش ی حسنه.و اینکه خانم برای زندگی پخته تره و این حسن دوم.ولی اینها موارد اضافه ای بود ک مشاوره بعد از ی سری از تست های دو طرف عنوان میکرد.حالا چرا من ترس داشتم ک با این آقا و این سن ازدواج کنم.چون تو هجده سالگی رو مد این بودم ک با آقای سی ساله ازدواج کنم یکی از ملاک هام بود ولی قسمت چرخید تا این اتفاق افتاد الانم خداروشکر راضیم.انشاالله ک این رضایت ها مادامالعمر باشه.اول تحقیق.دوم مشاوره ک خدا گفته از تو حرکت از من برکت.سهم و حرکت درست رو بجا بیاریم بقیه اش هم بدستان ارحم الراحمین بسپاریم.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
با سلام و احترام
دختر خانمی که دانشجوی فرهنگیان هستین و خسته این و علاقه ای به معلمي ندارین
عزیزم بنده یک خانم معلم ۵۳ ساله که تازه بازنشسته شدم هستم .
منم در ابتدای قبولی در دانشگاه فرهنگیان اصلا راضی نبودم چون هم خودم و هم بقیه ازمتوقع پزشکی رو داشتن البته چندتا از رشته های پیراپزشکی دانشگاه ملی قبول شدم ولی با مشاوره هایی که کردیم معلمي رو انتخاب کردم
دخترم فکر می کنم تلاش و درس خوندن برای کنکور یه مقدار خسته ات کرده بیشتر فکر کن و بعد تصمیم بگیر من که خیییییلی از شغلم راضی بودم و تو مقطع متوسطه اول تمام ۳۰ سال رو با عشق تدریس داشتم با وجودی که اول با بی میلی درسم رو شروع کرده بودم .
برای پرستاری و رشته های پیراپزشکی هم لازم می دونم بگم پسر بزرگمپرستاره واقعا کارش سخته البته اون عاشق کارشه و لذتمی بره از کارش ولی خیلی خسته میشه
عزیز دلم تصمیم با خودته ولی فکر می کنممعلمي برای یکخانم خیلی راحت تر از پرستاری و بعضی مشاغل هست
و از اونگذشته فقط ۲۴ ساعتدر هفته موظفی داره و یک خانم خیلی راحت تر هست و به زندگی و فرزندانش هم بهتر میرسه
امیدوارم با مشورت و فکر کردن بهترین تصمیمرو بگیری و عاقبت به خیر بشی عزیزم
التماس دعا از همه عزیزان 🌸
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام خدمت همه دوستان برای آقا پسری که 43 سالشونه ودوست دارن با دختری ازدواج کنن که 10 سال کوچکتره. از نظر علمی تفاوت سنی 10 سال برای دخترای بالای 30 سال زیاد نیست خیلی هم خوبه چون از نظر فیزیولوژیکی زنان زودتر شکسته میشن و هورمونهای زنانه زودتر در مسیر کاهشی قرار میگیرن
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام وقتتون بخیر
اون عزیزی که دکتر مغزو اعصاب کودکان می خواستن تهران دکتر محولاتی خیابان شریعتی کوچه زیبا ساعت ۱۲ ظهرباید دم مطب باشی نوبت بگیری
🌺🌺
سلام اون عزیزی که دکتر بهش گفته بچه ات نمیشه حالا که بارداره گفت احتمالا بچه سالم نیست خواستم بگم ذکر لاحول ولا قوة الا بالله رو بگو شک نکن بچت سالم دنیا میاد دیگه بهش فکرهم نکن بخدا رد خور نداره بعدش که بچت سالم به دنیا اومد اگه یادت موند بیا تو گروه به ماهم بگو🌺
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️اردنی ها از مقبره شهید ماهر ذیاب الحجازی بوی عطر استشمام می کنند و خاک آن را به تبرک می برند
🔹 شهید ماهر ذیاب الجازی هفته پیش سه صهیونیست را در مرز اردن از پا در آورد، در وصیتنامه خود از ملتهای عربی خواسته در خصوص مسأله غزه غیرت داشته باشند.
#انتشار_حداکثری
💠 #صلوات_بر_امام_زمان (عج)
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً وَأَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمُلُونَ وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ.
🔸خدايا درود فرست بر نماينده ات و فرزند نمايندگانت، آنان كه فرمان بُردارى از آنها را لازم نمودى، و حقّشان را واجب گرداندى، و پليدی را از آنها بردى، و پاكشان نمودى، پاك كردنى درخور و شايسته.
خدايا ياری اش كن، و به وسيله او براى دينت يارى رسان، و به دست او يارى فرما دوستانت و دوستانش و شيعيان و ياورانش را، و ما را از آنان قرار ده.
خدايا به او پناه ده.
از شرّ هر متجاوز و سركش، و از شرّ همه آفريدگانت، و او را حفظ كن، از پيش رويش و از پشت سرش، و از جانب راستش، و از طرف چپش، و نگهبانى اش كن و جلوگيرى فرما از اينكه پيش آمد بدى به او در رسد، و پيامبرت و خاندان پيامبرت را در وجود او حفظ فرما، و عدالت را به او آشكار كن، و وى را با پيروزى تأييد كن، ياورش را يارى ده، و دريغ كننده از يارى اش را خوار گردان، و به دست او گردن كشان كفر را درهم شكن، و كافران و منافقان و تمام بى دينان را به قتل برسان، هر كجا هستند، در مشرق هاى زمين و مغرب هايش، در خشکيها و درياهايش و به وسيله او زمين را از عدالت پر كن، و دين پيامبرت (بر او و خاندانش درود باد) را به او نمايان فرما، و قرار ده مرا خدايا از ياران و مددكاران و پيروان و شيعيانش، و درباره خاندان محمّد به من بنمايان آنچه را كه آرزو دارند، و درباره دشمنانشان آنچه را كه بيم دارند، اى معبود حق آمين.
📚مصباح المتهجد
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
tabire khaab | 𝙹𝙾𝙸𝙽👇
@tabire_khaab🔮📿
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
❤️➿❤️➿❤️➿❤️➿❤️
✨متن زیارت امام زمان عج در روز جمعه✨
✴️روز جمعه روز حضرت صاحب الزّمان
(عليه السلام) و بنام آن جناب است و همان روزي است كه در آن روز ظهور خواهد فرمود بگو در زيارت آن حضرت:
💥 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.💥
┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
tabire khaab | 𝙹𝙾𝙸𝙽👇
@tabire_khaab🔮📿
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 سها ...هفته بعد دو روز تعطیلی بود که میخورد به پنجشنبه و جمعه ،با سهیل و س
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
سها
سینا و شبنم که رفته بودن پیاده روی عاشقانه ..تنها کسی که اون وسط توجهمو جلب کرد
،مرضیه تک دختر دایی محسن بود که رو مبل نشسته بود و خیره شده بود به رو به روش ...از دیروز هربار دیده بودمش معلوم بود یه چیزیش هست ،تصمیم گرفتم تو اولین فرصت باهاش حرف بزنم ،مادرشون چندسالی بود فوت کرده بود و خیلی تنها شده بود صدای سیاوش اومد که کنارم نشست و گفت ،من که عمرا این سالادو بخورم ،با اخم گفتم کی واسه تو درست کرد اصلا ..خندید و گفت ،لقمه دادم بهت که ذوق مرگ شدی ،چی شد باز
گفتم سیا برو اصلا حوصله ندارما یه دفعه دمای بدنم رفت بالا گفت چرا خودتو اذیت میکنی ،حواست هست اون داره عشق و حال میکنه و منو تو یه گوشه ماتم گرفتیم؟ بلند شد و گفتم کسی مجبورت نکرده به پای من بسوزی ،اونم بلند شد و گفت خیلی خری ،من چی میگم تو چی میگی. بعدم با توپ پر از ویلا رفت بیرون
خودمم از حالی که داشتم بدم میومد اما دست خودم نبودشب اخر بود ،دلم نمیخواست برگردم خونه ،رفتم لب دریا نشستم ،انقدر فکرای مختلف تو سرم بود ، یکی داد میزد تو سرم برو تو اب ،بذار تموم شه این زندگی ،سینا تورو پس زده ،تو کل فامیل ابروت رفته ..بی اختیار بلند شدم از جام
مسخ شده بودم انگاراروم رفتم طرف اب ،هوا تاریک بود و همه جا ساکت
تا کمرم توی اب رفتم ،تو توهم بودم انگاریکی داشت اسممو صدا میکرد اما نمیتونستم برگردم ،یکم جلو تر رفتم و یهو زیر پام خالی شد و سرم رفت زیر اب ،همه دهن و دماغم پر از اب شد تازه به خودمم اومدم ،هرکاری میکردم نمیتونستم تعادلمو حفظ کنم ،داشتم خفه میشدم ،همه اینا شاید ۱۰ ثانیه شد اما برای من قد یه سال زجر اور بودامیدم و از دست دادم و دقیقا همون لحظه یکی دستمو گرفت و منو کشید بیرون
وقتی گذاشتم رو ماسه ها تازه تونستم چشمامو باز کنم ،انقدر سرفه کرده بودم که گلوم میسوخت
سیاوش خیره بود بهمگفت چیکار کردی تو؟ وای خدایا اگه یکم دیر اومده بودم چی میشد نشستم و با لبای اویزون سرمو انداختم پایین ،خودمم قبول داشتم حماقت کردم
شونه هامو گرفت تو دستاشو و محکم تکونم داد و گفت تو عقل نداری ؟چرا مثل دختر بچه ها رفتار میکنی؟ همه چیو فدا کردی واسه نبودن سینا؟به جهنم که نیست فک میکنی تو بمیری اون ناراحت میشه ؟ به خدا نه ،بغضم ترکید ، اصلا نمیفهمیدم چه مرگمه ،گفتم من میترسم ،از نگاه ادما ،از تنهایی ،از دنیای بدون سینا ،
کنار گوشم گفت تا من هستم از هیچی نترس یه دفعه صدای سینا اومد که گفت ، منو نصحیت میکنی ،بعد خودت دوتا دوتا ؟ مثل برق گرفته ها خشک شدم ،سیاوش اروم ازم فاصله گرفت
نگاش کردم ،عصبانی بود و خیره بود به سیاوش
سیاوش خیلی اروم گفت نمیفهمم الان کجای این موضوع تورو اذیت میکنه ؟ ارامشش داشت دیوونم میکرد ،سینا گفت بسه تورو خدا ،خسته نشدی همش نقش ادم خوبه رو بازی کردی؟؟ سیاوش بلند شد و رفت رو به روش وایستاد ،گفت دردتو بگو؟ سینا با پوزخند گفت ،هیچی جون تو ،فقط بهت نمیخوره پس مونده خور باشی رنگم پرید ..
سیاوش گفت ببند دهنتو .. سینا خندید ، اشکال نداره ،میدونم واسه دو روزه ،دروغ میگم ؟ تو زن خارجیتو که ول نمیکنی به خاطر این .. واسه خوش گذرونیه ..قلبم تیکه تیکه شده ،سینا داشت راجع به من اینجوری حرف میزد ..صدای خوردن شدن فک سینا منو به خودم اوردم ،سینا افتاده بود رو زمین و سیاوش بالای سرش وایستاده بود ، کاش میمردم و دیگه هیچکدومشونو نمیدیدم فردای اون روز برگشتیم خونه ،تموم راه خودمو زدم به خواب که با هیچکس حرف نزنم ..دو سه روز گذشت و خبری از کسی نداشتم ،فقط یه شماره ناشناس زنگ میزد و حرف نمیزد ،حس میکردم سیاوشه ،یعنی دلم میخواست سیاوش باشه ...میفهمیدم یه حسی بهش پیدا کردم ،اما هربار میخواستم به خودم اعتراف کنم یادم میفتاد که اون متاهله ..او روز داشتم برمیگشتم خونه که سرکوچه دیدمش، یه جوری ذوق زده شدم که خودمم تعجب کردم ..نگام نمیکرد ،یه جوری بود انگار ..گفتم چیزی شده ؟ گفت نه اومدم خداحافظی ..بند دلم پاره شد ،گفت دارم برمیگردم ...زبونم بند اومده بود ،نفهمیدم چی گفت و چی گفتم
،گفت مواظب خودت باش ، تو لیاقت خوشبخت شدن رو داری گفتم واقعا میری؟ مثل بچه ها شده بودم ..گفت میخوای بشین یکم گریه کن ..گفتم کی میری؟ گفت امشب پرواز دارم ،بابا و خاله اینا خداحافظی کردم ..انگار دنبال حرف میگشت ، گفت اگه سینا برگشت طرفت ،..اخمام رفت توهمو گفتم سینا بیخود کرده ...یه لبخند از سر رضایت زد و دست تکون داد و رفت ،هرقدمی که ازم دور تر میشد ، اشکامو بیشتر میکرد ...دلم میخواست داد بزنم نرو ..اما اون سهم من نبود ..بعد از رفتن سیاوش شرایط روحیم افتضاح شد ...
اون شماره ناشناس همچنان زنگ میزد و من میدونستم که سیاوش نیست ..ساعت سه صبح بود که گوشیم زنگ خورد ،بیدار بودم ،دو هفته از رفتن سیاوش میگذشت و هیچ خبری ازش نداشتم..همون شماره بود ،جواب دادم و گفتم خواب نداری؟ فردا سیم کارتمو عوض میکنم که نه تو بیخواب بشی و نه من ..گفت سلام ..صدای سینا بود ،دهنم باز مونده بود پس سیاوش یه چیزی میدونست ..گفتم چیکار داری ؟ گفت هیچی فقط سیم کارتتو عوض نکن گفتم چشم من منتظر بودم شما دستور بدی بعدم گوشی رو قطع کردم ...فردای اون روز دم در اموزشگاه دیدمش ، رفتم جلو ،با توپ پر ...گفتم چی میگی ،چی میخوای؟ گفت اروم ،ابرومون رفت ..میخوام حرف بزنم باهات ...گفتم حرفی ندارم من ..گفت خواهش میکنم ،زیاد وقتتو نمیگیرم
#ادامه_دارد...
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام دوستان ، یه مشکلی دارم ازتون درخواست کمک دارم شاید از نظرتون مهم نباشع ولی منا داغون کرد من چند ماه دیگع ۲۷ سالم میشع از ۲۰ سالگی تا الان موهای سرم تک تک سفید شده که وسط سرم قشنگ سفید هست شوهرم بارنگ کردن مخالفه چون وسط سرم هست موهام را بالا میزنم پیدا نباشه اما اما 😭😭 چند وقته میبینم موهای ابرو هام داره سفید میشع😧 هرچی کنارش هست برمیدارم ولی الان چند تا وسط ابروهام هست که نمیشع کاری کرد دارم داغون میشم والا ستمه توی این سن😭😭 تورا خدا اگع راهکار دارید که رنگش برگرده یا بدتراز این نشه بگید 🙏منتظرم خیلی ناراحتم😔😔اجرتون با فاطمه زهرا 🤲منم فاطماگل کوچیک همه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر ببخشید من یک دختر دارم یک نفر خوبی نمیاد خواستگاری به خاطر شرایط منو پدرش چون هم پدرش مریضه هم من چکارکنم؟ اینم بگم خیلی دختر خوبیه دانشگاه علوم پزشکی رشته مدیریت بیمارستان میخونه،سالم خوشکل باحجاب باتربیت بافرهنگ
ویک مشکل دیگه ما خییلی دورمون حسود داریم که همش درحال دعا درست کردن هستن وچندروز پیش یکی ازهمین حسودان یکی رو پیدا کرده که اومده خواستگاری بسیار خانواده بیتربیت ومغروری وضع مالیشان هم خراب بود و پسره بیکار وبیسواد وزشت بود واین حسود که ازاقوام هستن بنده خدا اصرار داره الا بلا باهمین خوبه ازدواج کنه میترسم دعا درست کنن دخترم بیچاره اش کنن چکارکنم تو رو به فاطمه زهرا بگین چکارکنم بچم خوشبخت بشه خواستگار خوبی بیاد براش؟
هرچی دخترم بهشون میگه من قبول نمیکنم اونا بیشتر اصرار میکنن نمیدونم چرا میخان دختر منو بیچاره کنن
همش فکر میکنم بچم باید پاسوز منو پدرش بشه همش غصه میخورم میگم چرا خدا چرا مارو شفا نداده دلم واسه دخترم خییلی میسوزه این بنده خدا که خواستگار پیدا کرده واسطه شده میگه بخاطر شرایط مریضی تو وپدرش کسی دخترت نمیگیره توروخدا من راهنمایی کنین بچم بیچاره نشه مرسی 🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
با سلام خدمت دوستان میخواستم ببینم کسی راه حلی داره واسه لک پیشانی کاهی لک پر رنگ میشه کاهی محو هست لطفا دارو کیاهی یا دکتر خوبی سراغ دارید راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام روزتون بخیر
خدا خیر دو دنیا بهتون بده ک همه را اینجا دور هم جمع کردید و با بیان مشکلات و راهنمایی اعضاء گره ای باز میکنید
ممنون میشم بفرمایید کدوم رشته دانشگاهی (آزاد یا غیر انتفاعی) بازار کار و درآمد زایی خوبی داره ک دخترم انتخاب کنن
🔴🔴🔴میشه لطف کنید زودتر پیام من رو ارسال کنید چون تا بیست و هشتم بیشتر فرصت انتخاب رشته ندارن
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام.خوبین.خسته نباشین.....خیلی ممنون بابت این کانال عالی وآموزنده تون...توروخدااین بارپیامم روبزارین توگروه...من یه دختردوساله دارم که ازهم موقعی که به دنیااومدگوشه ی ناخن های پاهاش دقت کنین فقط پاهاش میشکست ویکم خون میومد.کلا ازناخن کوچیکه گرفته تاناخن شصت همیشه میشکست وخون میومد...رفتم بهداشت نزدیک خونمون گفت چیزی نیست حتماحین بازی به فرش یاچیزی گیرمیکنه نگران نباش...ولی الان دوساله شده هنوزخوب نشده...یه ماه پیش بردمش دکترمتخصص اطفال یه شربت زینگ وویتامین بهش دادوگفت اگرخوب نشدببرش متخصص پوست...هنوزکه خوب نشده...میخواستم ببینم بین شماعزیزان کسی بوده که خدای نکرده این موردروتجربه کرده باشه....راهکاری دارین براش..توروخداجواب بدین چون دختره خیلی واسم مهمه....اسمم باشه راضیه ازسبزوار
#ایدی_ادمین 👇❤️
@adminam1400