eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 سلام ایام مبارک تو این کانال در مورد ازدواج خیلی بحث شده و همه یه جورایی نظرشون رو در مورد ازدواج گفتن . دوستان از ایده الاشون حرف میزنن یه عده دیگه به بقیه میگن پر توقع ، خلاصه هر کسی معیارها و عقاید خودش رو داره . سالی که گذشته واسه من سال طلاق و جدایی بود ، و یه جورایی سال شکست زندگیم بعد پنج سال زندگی زیر یه سقف . میخواستم در مورد تجربم باهاتون حرف بزنم . ازدواج واقعا زیباست اینکه دو نفر با هم باشن همه جوره هوای هم دیگه رو داشته باشن ، قدر هم دیگه رو بدونن ،عاشق هم باشن ، تو سلامت و مریضی کنار هم باشن . ولی بخدا همه اینا زیباست ولی مشکل از جایی شروع میشه که بعد چند سال متوجه میشید درست انتخاب نکردید . دنیای شما از دنیای طرفتون جداست ، هدف هاتون فرق میکنه ، روح تون روی یه مدار نیست ، اینجاست که دنیا رو سر آدم خراب میشه . همه ی اون زیبایی ها تبدیل میشه به عذاب خودتون و بقیه اعضای خانواده ، همه چیز میره زیر سوال . مثل آدم گیر کرده تو‌ باتلاق از اون ور دلسوزی که اگه طلاق بدم اون دختر چی میشه ؟ آیندش، زندگیش، از یه طرف هر چی دست و‌ پا میزنید زندگی رو نگه دارید بیشتر میرید پایین . بخدا اختلاف طبقاتی ،هم کفو نبودن و هم سطح نبودن شوخی نیست مال کتاب های داستان نیست یه روزی خونتون گرمه میگید ما هم دیگه رو دوست داریم ، اون جایی این چیزا جلوتون سبز میشن که دیگه دیره . با این‌ که زنم رو دوست داشتم، اونم منو دوست داشت مجبور به جدایی شدیم از این همه تفاوت جفتمون خسته شده بودیم . یعنی دیگه راهی نمونده بود . هر دو بریده بودیم ‌. بعد طلاق پیغام فرستاد که من بدون تو‌ نمیتونم ولی من دیگه فهمیدم که منطق رو برای زندگی باید قبل از احساسات قرار داد چون با احساسات آدم به ناکجا آباد میره اول عقل و منطق . بخدا سعی کنید با فرد ایده آل تون ازدواج کنید وگرنه سخت پشیمون میشید .  ازدواج نکردن بهتر از اینه که آدم طلاق بگیره . البته طلاق واسه مرد ضربش همه جوره کمتره ولی واسه زن واقعا عذاب آوره ، زندگی اگه پایه ریزیش قوی باشه هیچ وقت راحت نابود نمیشه ولی اگه پایش خراب باشه هر چقدر عشق بیاد توش یه روزه ممکنه بر باد بره . مثل زندگی من که با همه عاشقانه هاش بر باد رفت . چند تا چیز خیلی مهمه ساده نگیرید که ساده از دست میره : ۱ - هدف مشترک ۲ - خونواده همسر آدم های درست و سالم و ریشه داری باشن ۳ - انسانیت طرف مقابلتون خدا ترس بودنش ۴ - چشم و رو داشتن ۵ - اعتقاد قلبی حتی اگه ظاهرش درست نباشه ۶ - طرفتون محبت تو ژنتیکش وجود داشته باشه ۷ - ذاتش خوب و پاک باشه بخدا این چند تا مورد میتونه باعث بقای یه عمر یه زندگی بشه ، چیزای بدیهی رو نگفتم . مثلا حتما شما باید ظاهر هم دیگه رو همه جوره بپسندید ، چون حرف مفت میگن ظاهر عادی میشه  ولی جلوتر از ظاهر معلومه که  اخلاق مهم تره . اکثر طلاق ها بخاطر رعایت نکردن همین چند تا چیز به ظاهر سادست ، کاری ندارم با موارد خاص مثل اعتیاد و خیانت و ... ، به شهرهایی که میخواین با هم وصلت کنین دقت داشته باشید . به فرهنک خونواده هاتون ،چقدر در حد هم دیگه اید . و همیشه یادتون باشه اونی که به درتون میخوره رو به هیچ‌ قیمتی از دست ندین چون پشیمون میشید و ممکنه یه ازدواج اشتباه کنید . من اون کسی که باید مال من باشه هر لحظه و هر جا ببینم یه لحظه هم درنگ نمیکنم . چون یه بار این اشتباه رو کردم چوبشم خوردم شما هم بهتره همین کار و بکنید . زندگی تکرار نمیشه . از همه مهم تر زندگی کنید زندگی قسمت مهمیش ازدواجه ولی فقط ازدواج نیست ، ، یه ازدواج غلط یه خونواده رو تحت تاثیر قرار میده رنج مادر، ناراحتی پدر و ... . همه رو درگیر میکنه . عاشقانه ترین لحظه ها رو از خدا واسه همتون میخوام. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام عزیزم میشه اینم بزاری دوستان عزیز انشالله خدا مشکلات همه رو حل کنه غسلهای بعد
❤️🍃 سلام دوستان مجازی خوبم و حبیبه خانم خسته نباشید در جواب دوستی که گفتن کالابرگ میدن واسه بچه های وزن کم زیر ۶ سال.منم ی بچه دو ساله دارم فقط دو دفعه کالابرگ دادن مگه هنوز به بچه ها کالابرگ میدن اگه کسی میدونه جواب بده چطوری و از کجا بفهمم چرا نمیدن دیگه تشکر از کسانی که جواب میدن🌹💖 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خدمت دختر خانم 23ساله یی که خواستگارش سه سال از خودش بزرگتر هست و برای شناخت ازشون درباره ی رفت و آمد ها و طرز پوششون سوال میکنند عزیزم کار این آقا کاملا طبیعی هست و چون میخوان از شما شناخت پیدا کنند سوال میپرسند و کم کم که بیشتر شما رو شناختند این چیزها از بین میره ،علتش هم رفتارهای بد خیلی از دختر ها هست که باعث حساس شدن مردها روی انتخابشون میشه ،بجای ناراحتی باید بیشتر از طرز فکرتون و روابطتتون بگید و بستر شناخت رو بهتر فراهم کنید نه اینکه با وجود تمام صفات خوبی که در این آقا می‌بینید جواب رد بدید و بگید چرا این آقا ازم سوال میپرسه و بهم برمیخوره،اتفاقا قبل از ازدواج باید هر دو طرف چشماشون باز کنند و حسابی تحقیق کنند و با هم مدتی رفت و آمد کنند و مشاوره ی کاربلد برند تا ببینند بهم میخورند یا نه لطفا یه فرصت دیگه به خودتون بدید و شما هم بیشتر از ایشون سوال بپرسید و تحقیق کنید و بعد تصمیم بگیرید .. در پناه حق باشید ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خانمی گفتن پسرشون مولوسکوم زده دست وپاهاش.منم یه بار بهم زد دکتر گفت مولوسکوم.پمادترتینوئین داد زدم روشون.یاجاهایی که میخواست بزنه خوب شد به مرور ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام آقا پسری که گفتند دختر بهشون حسی نداره علتش رو میدونید چیه علتش می‌تونه این باشه که به دختر با هزار آرزو به یک پسر دل می‌بنده و تمام حرفهای عاشقانه اونو باور می‌کنه و وقتی مدتی میگذره میبینه همه اونا دروغ بوده یا با خیانت یا با بی محلی تمام آرزوهاش یه آن به باد می‌ره آیا این دختر دگه میتونه به کسی اعتماد کنه من که سی سال از زندگی مشترکم میگذره و با خانم های زیادی در ارتباط بودم اینو قاطعانه میگم که مردان بی ذات و بی وجدان که دختران معصوم جامعه ما رو بازیچه کردند و الان شده آمد مادران دختران جوان این نسل فکر میکنید به دخترانشون چی یاد میدن یاد میدن مردها نامردن مردها دروغ گو هستند مردها خرشون که از پل گذشت زنشونو یادشون می‌ره مردها ننه پرستن مردها هیچ نیاز زنها رو درک نمیکنند و این حرفا با اولین برخورد با یه پسر بی ذات براش جا میوفته که چطور میتونم حرف پسرها رو باور کنم من خودم دو تا دختر دارم چون از پدرشون خیری ندیدم همیشه توصیه کردم هیچ وقت به هیچ پسری اعتماد نکنید آیا ؟؟؟؟ خود مردان باعث این نشده زنان جامعه عوض بشن باور کنید یا نه زنان دیگه مثل قدیم نیستند باید مردها آگاهی خودشونو بالا ببرند تا کم کم جامعه به سمت تعادل بره ما در یک جامعه تاوان دیگران هم میچشیم چون زمانی که ظلمی به زن میشد همه سکوت میکردن حالا زنان قدرتمند شدند و سازش زنان کمتر شده پس انتظار نداشته باش با آغوش باز بیاد ازتون استقبال کنه باید کفش آهنی بپوشید تا بتونید اعتمادشو جلب کنید شما با یک زن آگاه طرفید نه یک زن ساده ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام برای خانمی که گفتن برای،سال جدید چه نمازی یا ذکری بخونیم که پر برکت باشه اینه که به بنده های خدا کمک کنیم به فقرا، به ستم دیده ها... یه روز گفتم خدایا با این همه خوبی که تو در حق من میکنی من برای تو چیکار کنم؟... همون لحظه یادم افتاد کمک به مردم که عیال خدا حساب میشن بهترین کاری هست که میتونیم بکنیم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام برای آقا پسری که عاشق یکی از اقوام شدن و جواب دختر منفی بوده و اینکه بعد از دیدن پسر گفته حسی ندارم. احتمال خیلی زیاد شما به دل دختر خانم ننشستید... این خانم بنابر اصرار و دوست داشتن شما، خواسته یه فرصت دوباره بهتون بده اما بعد دیدن تون از نزدیک، مطمئن شده که شما رو نمیخواهد... زحمت بیهوده نکشید.... خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 خورشید ازپشت عمارت که برگشتم بامحمدروبه روشدم دوستداشتم خودش پیش قدم بشه ب
❤️🍃 خورشید بخش پایانی✅🌸✅✅✅ نگاهش کردم گفتم خوب میشی نگران نباش من خیلی وقته ازمحمددست کشیدم پری به زورخندیدگفت خودتم خوب میدونی من دیگه خوب نمیشم فقط یه چی ازت میخوام مراقب پسرم باش میدونم خواسته ی زیادیه چون دلخوشی ازمن نداری ومن نتونستم ازپسرت خوب مراقبت کنم نمیخوام حتی حلالمم کنی فقط مهردادمثل بچه های خودت بدون.. سعی میکردم باحرفهام به پری روحیه بدم اماانگارخودشم میدونست نفسهای اخرش رومیکشه وهمون شب قبل ازاینکه خورشیدطلوع کنه پری برای همیشه چشماش روبست... پری مردبامرگش ‌همه داغدارشدن من هیچ وقت به مرگ پری راضی نبودم امادست تقدیربراش این سرنوشت رورقم زده بود تایک هفته براش مراسم گرفتن ازروستاهای اطراف برای تسلیت میومدن گل تاج خیلی بی قراری میکردچندباری ازحال رفت مهوش هم حال روزش خوب نبودومن تمام حواسم پیش پسرپری مهردادبود بچه ی شیرینی بودباکارهاش خیلی زودجای خودش روتودلم بازکرد بعدازمراسم گل تاج و مهوش رفتن محمدخیلی داغون بودامابعدازگذشت سه هفته یه کم بهترشدشبهامیومدپیش من تادیروقت باهم حرف میزدیم محمدتوحرفهاش ازم میخواست مثل بچه های خودم به مهردادبرسم منم خیالش روراحت کردم که هیچ فرقی بین بچه هانمیذارم بعدازچهلم پری محمدگفت بریم شهرزندگی کنیم اولش مخالفت کردم اماارباب گفت خونه ی زن جایی که شوهرش باشه وهرجامحمدهست توام بایدکنارش باشی به ناچاروسایل خودم وبچه هاروجمع کردم رفتیم شهرزندگی کنیم هرچندمن اونجاراحت نبودم چون خاطره ی خوشی ازش نداشتم شیش ماه ازرفتن مابه شهرگذشته بود ویه شب که میخواستیم بخوابیم خبراوردن ارباب حالش خوب نیست میخوادمحمدروببینه شبانه راهی عمارت شدیم وقتی رسیدیم ارباب حالش خوب نبودوخانباجی گفت ازغروب نمیتونه خوب نفس بکشه اون شب ارباب همه روازاتاق بیرون کردبامحمدتنهاحرف زدهمه میدونستیم میخوادوصیت کنه ودوروزبعدارباب مرد بعدازمرگ ارباب محمدجانشینش شدمادیگه نمیتونستیم توشهرزندگی کنیم بایدبرمیگشتیم عمارت.. خداروشکرروزهای خوش من بعدازاون همه سختی شروع شدگل بانوبه من وبچه هاخیلی وابسته بودویه مادربزرگ مهربون براشون بود سه سال بعدازمرگ ارباب گل بانوهم مردومن شدم خانم اون عمارت هیچ کس فکرش رونمیکردعفت و پری برن یه دختررعیت زاده بشه بانوی عمارت طی سالهازندگی کنارمحمدصاحب چهارتابچه شدم دوتادخترودوتاپسر دوتابچه هم ازمسلم داشتم باپسرپری هفت تابچه روبزرگ کردم وخداروشاهدمیگیرم بین هیچ کدوم ازبچه هاهیچ فرقی نذاشتم وهمه رودوستداشتم عشق من ومحمدخیلی عمیق بودوسالهابعدازمرگ پری محمداعتراف کردبخاطراینکه پری به تووبچه هااسیبی نزنه ازت دورمیشدم چون میدونستم اگرباهاش لج کنم حتما تلافی میکنه وامابگم ازمادرپری که سالهای پایانی عمرش خودش روخیس میکرد توان راه رفتن نداشت ومهوش ازش خسته شده بودکتکش میزدوبعدازدوسال رنج کشیدن مرد..من رهادخترمهرداد( مهرداد پسر پری) هستم که این سرگذشت روبراتون تعریف کردم مادربزرگ مهربانم درحال حاضردرقیدحیات نیست وچندسال قبل مرگ خورشیدمحمدپدربزرگم فوت کرد تمام بچه های خورشیدسرسامون گرفتن وخداروشکرباهم رابطه ی خیلی خوبی داریم وسعی میکنیم ماهی یکبارخونه ی مادربزرگم دورهم جمع بشیم براشون خیرات بدیم. پایان ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 ضمان در صورت تلف حیوان قبل از اتمام مدت خیار🌸🍃 پرسش :در معامله حیوان اگر در روز دوم حیوان تلف شود یا عیبی پیدا کند ،ضمان یا عدم ضمان بر عهده ی کیست؟ پاسخ :چنانچه به صورت طبیعی اتفاق بیافتد فروشنده ضامن است. ضمان کاهش قیمت ناشی از ممانعت دیگری از فروش🌸🍃 پرسش :اگر کسى ظالمانه مانع فروش متاعى شود، به مدّتى که سبب تنزّل قیمت آن در بازار گردد، آیا ضامن نقصان قیمت است؟ پاسخ :در صورتى که آن متاع در مسیر فروش بوده و شخص مزبور مانع شده است ضامن است. نحوه جاری شدن ضمان در عاریه 🌸🍃 پرسش :اگر چیزى را که به عاریه گرفته شده تلف شود موجب ضمان می گردد؟ پاسخ :هر گاه چیزى را که به عاریت گرفته تلف شود ضامن نیست، مگر این‏که در حفظ آن کوتاهى کرده باشد. همچنین اگر عاریه‏ دهنده شرط ضمان‏ کرده باشد، یا چیزى را که عاریه کرده طلا و نقره یا زینت آلات ساخته شده از آنها باشد، در این دو صورت نیز اگر تلف شود باید عوض آن را بدهد. ضمان در صورت عدم علم به غصبی بودن مال عاریه شده🌸🍃 پرسش :اگر کسی بدون اطلاع از غصبی بودن مالی آن را عاریه بگیرد و در دست او تلف شود؛ دراین صورت اگر در نگه داری آن کوتاهی نکرده باشد نیز ضامن می باشد؟ پاسخ :مالک می تواند خسارت را از شخصی که عاریه گرفته بگیرد و اگر مالک خسارت مال یا منافع آن را از عاریه گیرنده بگیرد او مى‏تواند آنچه را که به مالک داده از عاریه دهنده غاصب بگیرد، البته این در صورتى است که عاریه دهنده شرط ضمان نکرده باشد و چیز عاریت شده از جنس طلا و نقره نباشد. ضمان در صورت علم به غصبی بودن مال عاریه شده🌸🍃 پرسش :اگر کسی با اطلاع از غصبی بودن مالی آن را عاریه بگیرد و در دست او تلف شود؛ دراین صورت جه کسی ضامن خسارت وارده می باشد؟ پاسخ :اگر مال غصبى را با اطّلاع از غصب بودن عاریه کند و در دست او از بین برود، مالک مى‏تواند عوض مال را از او بگیرد و اگر به او دسترسى پیدا نکند از کسى که مال را غصب کرده مطالبه کند؛ و همچنین عوض استفاده‏هایى را که عاریه کننده برده باید بدهد شرط ضمان مستاجر بدون قید و شرط🌸🍃 پرسش :اگر کسی شرطی مانند ضامن بودن مستاجر حتی بدون افراط و تفریط و با بلایای سماوی در عقد اجاره به شرط تملیک بکند آیا عمل به این گونه شرط جایز است؟ پاسخ :احتیاط آن است که طرفین به شرط عمل کنند. ضمان پرستار سالخوردگان در صورت عدم عمل به وظیفه🌸🍃 پرسش :اگر با شخصی قرار داد ببندند که از تعدادی افراد سالخورده مراقبت کند و اجازه خارج شدن به آنها ندهد اما یکی از آنها خارج شده و به علتی غیر از خودکشی بمیرد آیا نگهبان ضامن است؟ پاسخ :اگر آن شخص متعهد به حفاظت از آنها شده و سالخوردگان عقل و هوش کافی نداشته اند و بر اثر خارج شدن آسیب دیده اند نگهبان ضامن است. ضمان در پرداخت نکردن اجرت اجیر🌸🍃 پرسش :اگر شخصى، دیگرى را اجیر کند که یک ختم قرآن براى پدر او قرائت نماید و در مقابل اجرتى را دریافت نماید ولى بعد از ختم قرآن از پرداخت اجرت خوددارى کند، آیا در مقابل اجرت ضامن است؟ پاسخ :ضامن است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 👈توصیه بهداشتی : افزایش حافظه 🔹برگرفته از کتاب آشنایی متوسطه طب سنتی و اسلامی استاد طالقانی ◀آیا اخیرا فراموش می کنید دسته کلید خود را کجا گذاشته اید ؟ ◀داخل اتاق می شوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت می روید ؟ ◀شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید ؟ ♻امروزه نداشتن تغذیه مناسب و سالم و عدم رعایت تدابیر حفظ الصحه ، مصرف قرص های آهن و مصرف آردهای گندم و مواد کارخانه ای به اصطلاح غنی سازی شده همه دست روی دست هم داده اند تا حافظه ها تضعیف و با افزایش سن نیز بیماری آلزایمر بیش از گذشته گریبان گیر سالمندانمان گردد . ♻بسیاری از جوانان محصل یا دانشجو که داشتن حافظه خوب ابزار ارتقاء سطح دانش آنهاست از ضعیف بودن حافظه خود می نالند و برای آن دست به دامن طب سنتی می شوند . ♻برای تقویت حافظه باید تغذیه را سالم کنید ، مخصوصا از روغن ناسالم استفاده نشود و روغن ارده ( روغنی که بعد از اینکه کنجد را ارده کردند از آن روغن تهیه می کنند ) در غذاهایتان استفاده کنید . ♻ارده به اشکال مختلف مانند حلوا ارده ، ارده شیره و ارده و عسل میل کنید . ♻گردو بخورید و پنیر بدون گردو نخورید . به هیچ وجه آب یا نوشیدنی که در آن یخ انداخته شده باشد مصرف نکنید . ♻مدتی نیز بلغم زاها را کمتر مصرف کنید یا همراه با مصلحات آن مصرف شوند . ♻هر روز نیم ساعت کندر بجوید ( توجه کنید جویدن کندر در این مورد مؤثر است نه بلعیدن آن ) ♻دمکرده اسطوخودوس و افتیمون و همچنین داروی کد 118 نیز کمکتان خواهد کرد . ♻برای تهیه کد 118 می توانید 50 گرم سیاه دانه را با گوشت کوب بکوبید ( نه با آسیاب ) و با 300 گرم عسل زنبوری چند گیاهی مخلوط کنید . ♻ضمنا اگر طبعتان نیز سرد است باید مراقب باشید که سرتان را گرم نگه دارید ، در احادیث نیز در زمینه افزایش حافظه مواردی ذکر شده است از جمله قرائت قرآن کریم ، یکی از امتیازهای قرآن مجید آن است که تلاوت و به خاطر سپردنش سبب تقویت حافظه می شود . ♻در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است : ♻سه چیز ، فراموشی را از بین می برد و حافظه را زیاد می کند 👇🏼👇🏼👇🏼 خواندن قرآن ، مسواک زدن و روزه گرفتن . ♻لازم به ذکر است تقویت حافظه بر روی تمرکز تاثیر دارد ولی بیشتر باید با تمرین ، تمرکز را تقویت کرد . 💥تذکر 👈🏼 داروهای شیمیایی که برای افزایش حافظه مورد استفاده قرار می گیرند دارای عوارض بوده و به هیچ وجه مورد تأیید نمی باشند . ♻کم خوابی و نداشتن خواب مناسب و کافی ، بر روی کاهش و ضعف حافظه تأثیر می گذارد . لذا توصیه ها و تدابیر مربوط به خواب و بیداری را رعایت نمایید .
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯تفاوت های زن و مرد مرد آی لاو یو نمیخواد! ☝️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 ختمی که هزاران نفر ازش حاجت گرفتن 🌹طریقه شرکت در ختم یس نخودکی ره🌹 1) نیت کنید . 2) به مدت 7 (هفت) يا 40 (چهل) روز، هر كدام را كه در توان شما است:3) هر روز به ترتیب 👈يك حمد و 11 قل هو الله و يك مرتبه سوره يس قرائت کرده و بعد از خواندن قرآن ثوابش به روح حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی هدیه نمایید.4) هر روز 110 تومان يا 1100 تومان تا پايان ختم، بابت رد مظالم كنار گذاشته و در پایان به نیت قربه الی الله یک جا صدقه دهید. 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 طریقه ختم خیلی خلاصه وار میگم 👆👆👆👆 از هر روزی میتونین شروع کنین فرق نمیکنه چند شنبه باشه هر ختم برای یک حاجت طریقه ختم اول یکبار حمد دوم یازده بار توحید سوم سوره یس چهارم آخرین روز ختم اگه هفت روز ۱۵۰۰ یا ۱۴۰۰ به فقیر میدین اگه چهل روزه هست روز چهلم ۴۵۰۰ ت میدین ..حاجت گرفتین گروه میگین هر روزی بخواید میتونین ختم رو شروع کنین فرق نمیکنه چه روز و چند شنبه باشه 🔔🔕🔔🔕🔔🔕🔔🔕🔔 سلام دوستای گلم ان شاءالله دعاهاتون مورد قبول درگاه حق باشه بحق زودی زوود حاجت روا بشین🙏 🔔🔕🔔🔕🔔🔕🔔🔕🔔 ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ 🌹سوال ها 🌹 🔰🔰🔰🔰 👈بهترین روز شروع برای ختم برداشتن ؟روز چهارشنبه می باشد (وگرنه هر روزی بخواید میشه خوند) 👈آیا میشود صدقه رو یکجا بدیم بدون اینکه روزانه کنار بزاریم ؟بله 👈در زمان عذر شرعی میتونم ختم شروع کنیم یا ادامه بدیم ؟بله 👈صدق میشه روز اول یا وسط رد کرد ؟نه فقططط روز آخر ختم میتونه فقیر خیابونی هم باشه 👈روزانه میتونیم اعلام ختم نکنیم پیش خودمون بخونیم ؟بله منتظر خبر حاجت روایتون هستیم توی گروه یا پی ویم 👈ختم هفت روزه روز آخر 1400 یا 1500 ختم 40روزه 4500 ت 👈اگه ناخواسته هم ختمتون یک روز یادتون رفت باید مجدد ختم رو شروع کنین دوستان دیگه لازم نیست همین چند روز هم که خوندین صدقه بدین 👈میتونین بدون اینکه روزانه کنار بزارین یکجا روز آخر بدین به فقیر 👈صندوق صدقات نمیشه فقط فقیر 🍃🌸با منتشر کردن در ثواب ان شریک باشید🍃🌸
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
〽️🦋اتاق اذان نوزاد دیدی تاحالا😍⁉️ وقتی ابتکار خوب بیمارستان رضوی مشهد در ترویج سنت‌های دینی صدای ایران اینترنشنال را هم درآورد. برای همتون جالبه😍 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سوال من از پسران اینه که بین سال های 20 تا 25 یا بالاتر، معیارهای ازدواج شون از دختر دلخواه شون چقدر عوض میشه؟ واقعیت اینه که پسری که بهش علاقه دارم، بهم ابراز علاقه کرده، من هم بهش گفتم که بهش علاقه دارم. هر دو مون بین 20 تا 22 هستیم. هر دومون دانشجو هستیم و فعلا شغلی نداریم. چند سال پیش یکی از دخترهای فامیل که سنش از 30 سال بیشتر و مجرد هست به من گفت، سعی کن توی همین سنین پایین یکی رو پیدا کنی که علاوه بر علاقه داشتن، توی سختی های زندگی با هم باشین، با هم زندگی تون رو بسازین و با هم رشد کنین. چون  وقتی زندگی رو با هم بسازین لذتش خیلی زیاده و توی همین سنین سختی هست که آدم به یه همراه و همدم نیاز داره ولی بعدا چه لذتی داره که بری سر یه زندگی آماده و مهیا، بهم گفت هر چی سنت بالاتر بره و خودت به موفقیت های بیشتری برسی، معیارات سختگیرانه تر میشه و دیگه نمیتونی با هر شرایطی کنار بیای.  من هم الان همین نظر رو دارم، وقتی یه نفر رو دوست دارم و خودش و خانواده ش رو خوب میشناسم و از لحاظ اعتقادی و فکری و احساسی مثل هم هستیم چرا باید به خاطر شرایط ردش کنم؟، اینم بگم که خانواده هامون اهل رسم مهریه زیاد و جهیزیه آنچنانی و کلا سختگیری و رسوم این چنینی نیستن. برای من به شخصه ایمان طرف، اخلاق، تفاهم و هم فکری، هم کفو بودن، شناخت کافی،  خانواده ی خوب و درنهایت علاقه مهمه، که همه این معیارها رو ایشون دارن.  ولی سوالی که ذهنم رو مشغول کرده این سوال کلی هستش که میخواستم از پسران بپرسم، لطفا صادقانه بگین، معیارهای الان تون با معیارهای 20 سالگی تون تفاوت کرده؟، چه تفاوتی؟،  اگه یه دختر توی سختی ها همراه و همدم تون بمونه تا شرایط تون درست بشه، ممکنه بعدش اون دختر رو پس بزنین یا اون دختر رو مثل قبل دوست دارین 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓ سلام من 20 سالمه و 3 ماهه که با پسری 25 ساله عقد کردم . راستش تو جلسات خواستگاری خوب بود . اما الان با گذشت چند ماه حس میکنم ایشون با شخصی که من سال ها تو ذهنم به عنوان همسرم ساخته بودم تفاوت داره. اخلاق و موقعیت شغلی و تحصیلات و خانواده و مذهبی بودنش واقعا خوبه اما به دلم نمیشینه ، تا الان فقط در حد خیلی معمولی بهش علاقه دارم . احساس نمیکنم بتونم عاشقش بشم و زندگی ای که همیشه تو ذهنم بود داشته باشم. در جلسات خواستگاری بنظر خوب میرسید و اینکه خانوادم خیلی تاییدش کردن و منو تو فشار قرار دادن. پدرم راضی به ازدواج با یکی از خاستگارام که از نظر من خیلی عالی بود بخاطر طلبه بودنش نشد و حالا اون لحظاتی که واقعا حس میکنم همسرم و زندگیم اونی نیست که انتظارش رو داشتم حتی از خانوادم هم بدم میاد. الان نمیدونم چیکار کنم ؟ میدونم که باید ادامه بدم چون همسرم آدم شریفی هستن ، تا الان همیشه نیازهاشو در حد دوران عقد برآورده کردم و فکر میکنم اونم راضی بوده . خیلی اوقات سعی کردم همه چیزو عالی نشون بدم ولی وقتی به دلم رجوع میکنم ،‌میفهمم که واقعا نمیتونم عاشقش باشم ، فقط بهش ی علاقه ی معمولی دارم. دست خودم نیست ولی خیلی وقتا با اون خواستگارم مقایسش میکنم و همش سعی میکنم فکرمو مشغول چیز دیگه کنم تا بهش فکر نکنم . خیلی اذیت شدم . دلم میخواد برگردم به چند ماه پیش و با همه ی سختی ها جلوی خانوادم وایسم. اگه راه حلی برای این اوضاعم دارید ممنون میشم کمک کنید 👇🌻🌻🌻 @adminam1400
💜🍃 سلام وقتتون بخیر راستش رو بخواید سوالی که ذهن منو همین جور به خودش مشغول کرده اینه که چی شد ما دخترا انقدر بی پروا شدیم،چی شد انقدر گستاخ شدیم،چی شد انقدر لجباز شدیم،چی شد انقدر جسور شدیم، چی شد که طلاق گرفتن و نامش رو به زبان آوردن  برامون شد مثل نقل و نبات؟!! تا سَریع  با شوهرامون دعوا میکنیم، میگیم طلاقمو بده تا ازت راحت بشم تا ازم راحت بشی. من خودمم همین طورم همین که تو دعوا طاقتم طاق میشه ،صبرم لبریز میشه میگم یاالله طلاقمو بده.اصلا انگار آوردن کلمه ی طلاق برامون تو دعواهای زن و شوهری شده یه پشتوانه و حامیه بزرگ!! به نظرتون چه علتی میتونه داشته باشه؟ به نظرتون به خاطر حمایت های بیجای خانواده و پدر و مادرا نیست که ما دخترای امروزه انقدر نازک و نارنجی بار اومدیم؟؟ به خاطر اون مهریه های بالامون نیست که تو عقدنامه قید میکنن البته همراه با خونه و ماشین به نام مون؟ منم مثل شما درست نمیدونم ما واقعا چه مونه؟ من خودم به شخصه تا با شوهرم دعوا میکنم و حرفاش بهم زور میاد حرف از طلاق میزنم. در صورتیکه خودمم میدونم آوردنه اسم طلاق به ضررمه حتی اگر اینکه شوهرمم از دستم خسته شده باشه و حاضر باشه این کار رو انجام بده. و در کشورمون ازدواج مجدد برای زن های مطلقه خیلی سخت و حتی یه جورایی ناممکنه. و جالبیش تو اینه که داریم تو اطرافمون میبینیم که دخترایی که هنوز مدت زمان ازدواج شون به یکسال نکشیده طلاق گرفتن و با وضع های نامناسب، آرایش های غلیظ و لباس های تنگ و کوتاه بیرون میاند. واقعا موندم برای چی این کارها رو بعضیا میکنن! شاید فکر میکنن به آزادی رسیدن و با طلاق گرفتن شون خیلی کار مهمی انجام دادن! ای کاش نمیشد به همین راحتی ها از هم جدا شد!!! آخه دیگه رسیدن به پول بعد از جدایی به چه درد میخوره؟ ای کاش یه خورده منطقی بودیم!!!
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه هایی برای شروع ماه مبارک رمضان 🎧از زبان خانم دکتر جهانی بشنویم. 1⃣ 🌙 ┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
🌱 عالم جليل القدر، مرحوم آقا سيد مهدي قزويني (ره ) فرمودند: يكي از صلحاء وابرار حله گفت : يـك روز صـبـح از خـانه خود به قصد منزل شما خارج شدم . در راه ، گذرم به مقام معروف به قبر امامزاده سيد محمد ذي الدمعه افتاد. نزديك ضريح او، از خارج ،شخصي را ديدم كه چهره نيكويي داشـت ، صـورت مـبارك او درخشان و مشغول قرائت فاتحة الكتاب بود. در او تامل كردم . ديدم در شمايل عربي است ، ولي از اهل حله نيست . بـا خـود گـفتم كه اين مرد غريب است و به صاحب اين قبر توجه كرده و كنارش ايستاده و فاتحه مـي خـوانـد، در حالي كه ما اهل اين جا از كنار او مي گذريم و حتي فاتحه اي هم نمي خوانيم ، لذا ايستادم و فاتحه و توحيد را خواندم . وقتي فارغ شدم ، سلام كردم . او جواب سلام مرا داد و فرمود: اي علي ، (نام ناقل جريان براي سيد مهدي قزويني ) به زيارت سيد مهدي مي روي ؟ گفتم : آري . فرمود: من نيز با تو مي آيم . مـقـداري كه با هم رفتيم ، فرمود: اي علي ، به خاطر ضرر و زياني كه بر تووارد شده است غمگين نـبـاش ، زيـرا تـو مردي هستي كه خداي تعالي حج را بر توواجب كرده بود. (ظاهرا ناقل قضيه ، در گـذشـتـه بـا ايـن كه مستطيع بوده ، به حج مشرف نشده و ضرر و زيان ، براي ايشان ، جنبه تنبيه داشته است . ) اما مال و منال ، آن هم چيزي است كه از بين مي رود و باز به تو بر مي گردد. سـيـد علي مي گويد: در آن سال به من ضرري رسيده بود كه احدي بر آن مطلع نشده بود، يعني خـودم از تـرس شـهرت به ورشكستگي ، كه موجب از بين رفتن اعتبار تجاراست ، پنهان مي كردم . غـمـگـين شدم و گفتم : سبحان اللّه ، ورشكستگي من طوري شايع شده كه به ديگران هم رسيده است . با وجود اينها، در جواب او گفتم : الحمدللّه علي كل حال . فـرمـود: آنـچـه دارايـي از دست تو رفته به زودي بر مي گردد و پس از مدتي تو به حال اول خود برمي گردي و بدهيهاي خود را پرداخت خواهي كرد. مـن سـاكت شدم و در سخن او تفكر مي كردم تا آن كه به در خانه شما (سيد مهدي قزويني (ره )) رسيديم . من ايستادم ، او هم ايستاد. گفتم : مولاي من ، داخل شو، چون من از اهل خانه ام . فرمود: تو داخل شو كه انا صاحب الدار، يعني منم صاحب خانه . (صاحب الدار ازالقاب حضرت است ) از وارد شـدن امـتـناع كردم ، اما ايشان دست مرا گرفت و به داخل خانه جلوي خودفرستاد. وارد مـنـزل كـه شـديم ديديم تعدادي طلبه نشسته اند و منتظر بيرون آمدن شمااز اندرون هستند، تا درس را شـروع كنيد و طبعا جاي نشستن شما خالي بود و كسي در آن جا به خاطر احترام به شما ننشسته بود و فقط كتابي در آن جا گذاشته بود. آن شـخص رفت و در آن محل (محل نشستن سيد (ره )) نشست . آنگاه كتاب رابرداشت و باز كرد. كـتـاب شرايع تاليف محقق بود. بعد هم از ميان اوراق كتاب ، چندجزوه كه به دست خط شما بود، بيرون آورد. (خط سيد ناخوانا بود به طوري كه هركسي نمي توانست آن را بخواند) با همه اينها، آن شـخـص شـروع به خواندن جزوات نمود و به طلاب مي فرمود: آيا در اين مسائل تعجب نمي كنيد! (اين جزوه ها از اجزاءكتاب مواهب الافهام سيد بود كه در شرح شرايع الاسلام است و كتابي عجيب در فن خود مي باشد، اما جز شش جلد آن نوشته نشده كه از اول طهارت تا احكام اموات است ) سيد مهدي قزويني مي فرمايد: وقتي از اندرون خانه بيرون آمدم ، آن مرد را كه درجاي من نشسته بود، ديدم . همين كه مرا ديد، برخاست و كناري نشست ، ولي من او رابه نشستن در آن مكان ملزم نمودم و ديدم كه مردي خوش منظر، زيباچهره و در لباس غريبها است . هـمين كه نشستيم با چهره گشاده و صورتي متبسم به ايشان رو كردم تا از حالشان سؤال كنم و حـيا كردم بپرسم كه ايشان كيست و وطنش كجا است ؟ بعد هم در مساله خودمان شروع به بحث نـمـودم . ايـشـان هـم در هـمـان مـساله به كلامي كه مانند مرواريدغلطان بود، صحبت مي كرد. سخنانش بي نهايت مرا مبهوت كرد. يكي از طلاب گفت : ساكت شو. تو را به اين سخنان چكار؟ آن مرد تبسمي كرد وساكت شد. وقتي بحث پايان يافت ، گفتم : از كجا به حله آمده ايد؟ فرمود: از سليمانيه . گـفتم : كي از آن جا خارج شده ايد؟ فرمود: روز گذشته بيرون آمدم . و خارج نشدم مگروقتي كه نـجـيب پاشا فاتحانه وارد سليمانيه شد و با شمشير و قهر آن جا را گرفت واحمد پاشا را كه در آن جـا سـركـشـي مـي كـرد، دستگير نمود و به جاي او عبداللّه پاشابرادرش را نشاند. (احمد پاشا در سليمانيه از اطاعت دولت عثماني سرپيچي كرده وخود مدعي سلطنت شده بود) مـرحـوم آقـا سيد مهدي قزويني مي گويد: من از اين كه خبر اين فتح به حكام حله نرسيده است ، مـتفكر ماندم ، اما به ذهنم خطور نكرد كه از او بپرسم چطور گفته است ديروز از سليمانيه خارج شدم ،