شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام من معلمم 25 سالمه خیلی خواستگار دارم از در و همسایه یعنی تو این دو ماه 6 نفر او
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام علیکم حبیبه خانم گل و شما خوبان چند روز نیومدم راحت بودید 😁
در جواب خانمی که گفتند مقعد بچه تشکیل نشده ببخشید دیر جواب دادم تازه سوال رو دیدم. یکی از نزدیکان ما بچه اش همینطور بود دقیقاا روز سوم تولد متوجه شدند. کرمان و یزد عمل های پیاپی داشت یه جورایی پیوند زدند الحمدالله جواب داد دکتر گفته بود در بین بیماریهای سخت مادر زادی این نوع خیلی مشکلی نیست و درمان داره الان الحمدالله دختر ده سالش هست صحیح و سالم ولی سالی،یکبار میبرن تهران خیالشون راحت میشه و مشکل حل شده و همون اول اسمش رو تغییر دادند و فاطمه گذاشتند😊
در ضمن. یک کمک دیگه میخوام از دوستان
یک نفر برای همسر شایسته به من سپرده.
دختر مومن و.متدین و.خوش،اخلاق،و.محجب از خانواده روحانی سادات سنشون هم کم باشه
اگه توی قم تهران یاکرمان می شناسید معرفی کنید روحانی سرشناس هم باشه مثل آقای حسینی قمی ..اگه می شناسید دختر داشته باشند ممنون میشم راهنمایی کنید پسر خودش خوبه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
گلم درباره سوراخ دوم مقعد ،اگر سوراخه که باید برید دکتر ولی اگر فقط یه گودی هست مهم نیس خیلی از بچه ها این گودی رو دارن بزرگتر میشن پر میشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
و دختر جووانی که میگه دنون پوسیده زیاد داره و وضع مالیش خوب نیست.عزیزم اگه بیمه تامین اجتماعی داشته باشی همه رو رایگان برات درست میکنن.البته اگه به عصب نرسیده باشن.دندون عقلت هم احتمالا دیگه عفونتش خشک شده باشه.اگه داروهات رو سر ساعت خورده باشی نگران نباش
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانمی که نوزاد دختر دوستشون بالای مقعدش ی گودی داره.عزیزم بچه های منم همینطور بودن.دختر بزرگم الان۱۶سالشه.هیچ مشکلی پیش نمیاد نگران نباشید.احتمالا ارثی باشه.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام وقت بخیر
در جواب خانمی که دختر سیزده سالشون قدش کوتاهه. مادر عزیز لطفا دخترتون رو تا قبل از اینکه دیر بشه ببرید فوق تخصص غدد درون ریز اطفال. حتما پیگیری کنید.
________________________خانمی هم نوزاد ۲۰روزه شون بالای مقعدش سوراخه. عزیزم این سوراخ به دلیل تشکیل نشدن یا ناقص تشکیل شدن لوله عصبی هست و مربوط به نخاع کمره. به شما هم توصیه میکنم حتما بچه رو پیش فوق تخصص اعصاب اطفال ببرید. با دارو و پیگیری خوب میشه. اما اگر پشت گوش بندازین بعدا برای بچه مشکل ساز میشه.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام اون خانم عزیزی که گفتن چرا برام خواستگار نمیاد ما یه ضرب المثل داریم میگه دیر اید درست اید خانواده ای می شناختم خیلی خوب دختراشونم خوب ولی خواستگار نداشتن هر کدومشون یه خواستگار داشتن اونم عالی از همه نظر و الانم خیلی خوشبختن منم دخترم تو سن16 سالگی آنقدر خواستگار داشت که همسرم خسته شد از دست خاستگارا علی رغم میل باطنی من به یکیشون زود جواب مثبت داد الان دخترم پشیمون و میگه من بچه بودم تو چرا گذاشتی انقد زود زیر بار مسئولیت برم الان باید تو خونه پدری کیف دنیا رو میکردم و با دوستام میرفتم اینور وانور نه شوهر مریض جمع کنم و حرف خانواده شوهر بشنوم آره عزیزم به خواستگار نیست خواهش میکنم برای خوشبختی و عاقبت بخیر دخترم دعا کنید😢😢
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام در مورد دوست عزیزی که گفتن آقاشون تازه دندان گذاشتن اذیت میشن عزیزم اولا که دندان که تاز بزاری تا جا بیفته زیاد اذیت می کنه دوما برن پیش دکترشون هرجای که زیاد درد داره یک کم میتراشن با دستگاه دیگه خوب میشه انشاءالله
درجواب عزیزی که گفتن بعضیا با اینکه خوب نیستن براشون خوب میشه عزیزم خدا تو قرآن گفته که آدم بد بلاخره یک کار خوب هم انجام میده نتیجه کار خوبشو همین دنیا بهش میدم چون اون دنیا دیگه قرار نیست هیچ خوبی ببینه ولی آدم خوب هم بدون گناه نیست چون خدا میخاد برا اون دنیا هیچ گناهی نداشته باشه تو همین دنیا با سختیهاپاکش میکنه تا اون دنیا دیگه پاک باشه وداخل بهشت جاودان باشه التماس دعا
سلامتی آقا امام زمان ورهبر معظم انقلاب صلوات
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام درجواب اون دختر 14ساله ک دل درد شدید دارن توصیه میکنم یه چکاپ کامل برن شاید انگل داشته باشن و یا عفونت رود یاهم عفونت معده برن دکتر و بگن ازمایش کانل شامل سونو و ازمایش ادرارو مدفوع انجام بدن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام در جواب خانم که سرطان روده بزرگ دارن وشیمی درمان می کنند الهی که به حرمت این روزهای عزیز سلامتیتون را هرچه زودتر به دست می آورید بله چند نفری می شناسم که خوب شدن و یک ختم چله دعای بی بی شریفه دختر امام حسن مجتبی کریم اهل بیت که آرامگاهشون در شهر حله عراق است که خیلی ها از این خانم جواب گرفتن مخصوصابیماران..... صلوات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_خانه_داری 🏠
تمیز کردن سینک آشپزخانه
سینک آشپزخانه بعد از حمام، دومین محل رشد میکروب ها می باشد.اسکاچ ظرفشویی، یکی از مهم ترین محل های تجمع میکروب ها می باشد.لذا بعد از هر بار ظرف شستن، سینک ظرفشویی را نیز کاملا با اسکاچ و مایع ظرفشویی بشویید.سپس اسکاچ را نیز کاملا بشویید تا روغن و کثیفی در آن نماند و در جایی قرار دهید تا کاملا خشک شود. اسکاچ خیس و روغنی باعث رشد شریع میکروب ها در آن می شود.برای خشک شدن اسکاچ می توانید از جااسکاچی که روی دیوار یا آب چکان وصل می شود استفاده کنید.
تمیزی کف زمین و فرش
هنگامی که با کفش وارد خانه می شوید، آلودگی های کف کفش را با خود به خانه می برید. تحقیقات نشان داده است که 66 میلیون میکروب در کف کفش وجود دارند.
پس برای تمیز ماندن کف زمین و فرش، با کفش وارد خانه نشوید.
برطرف کردن بوی بد ماهی از ظروف
۱) باید ظروف را در آب خیس کنید و مقداری ( ۱ قاشق قهوه خوری) پودر خردل به آن بیافزائید و به هم بزنید.
۲) می توان مقداری سرکه در ظرف به همراه آب بریزید و بوی آن را بردارید.
۳) نیز می توانید قابلمه را تا نصف آب بریزید و کمی قهوه اضافه کنید و به جوش آورید.
۴) راه دیگری که برای رفع بوی ماهی از ماهی تابه می توانید به کار بندید، استفاده از چای کهنه دم است برای این منظور مقداری چای کهنه دم را درون ماهی تابه بریزید تا جوش بیاید و طبق معمول همیشه آن را بشوئید.
برای بردن بوی دست هایتان توصیه می شود که کمی سرکه به همراه نمک به کف دستتان بمالید و خوب مالش دهید سپس با آب سرد و صابون بشوئید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی 🌸🍃 . ماشاا...هیچ کدوم از زبون کم نمی اوردن رو به سهره ادامه دادم : نمی خوای به ما ی
#داستان_زندگی 🌸🍃
همونطور که می خواستم پررنگ و داغ بود.
اما گفتم : این سرده.
فنجان و از دستم کشید و به طرف سماور رفت.
بهش خیره شدم.موهای بلندش از زیر شال بیرون زده بود.چشماش بخاطر کم خوابی یکم خمار بود و این زیباترش کرده بود.
فنجانش و برداشت و رو به روم نشست.بهش خیره شدم.دوماه ؟ چقدر زود ؟ بعد از دوماه اومده میگه می خوام برم.
مگه به این اسونیه ؟ من نمی زارم بری.اخه رایش تو جربزه داشتی زودتر از اینا اعتراف می کردی.خلی دیگه ... اگه نبودی این مدت اعتراف می کردی اینطور تو هچل نمی افتادی.اره دیگه تقصیر خودته.خود کرده را تدبیر نیست.
با صدای سهره به خودم اومدم : پسر خاله بازی بیارم ؟
فنجان و به طرفش گرفتم : اگه بیاری ممنون می شم.
فنجان و که از دستم می گرفت.دستش خورد به دستم.یه لحظه نگام کرد.منم بهش لبخند زدم.دستاش داغ بود.... می تونستم دوری این دستا رو تحمل کنم ؟ می تونستم بدون احساس این دستا زندگی کنم ؟ نمی تونستم... دلم می خواست رو به روش بشیتنم و بگم سهره دوست دارم.بدون تو می میرم....اما نه جراتش و داشتم نه غرورم اجازه می داد.
سهره فنجان چای و جلوم گذاشت.
گفتم : میری درس بخونی ؟
-:اوهومم.کاره دیگه ای ندارم.
-:عمو چطور راضی شد ؟
-:با کلی زحمت راضیش کردم.
-:پس داری میری!!!
-:اره.
-:دلت برای اینجا تنگ نمی شه ؟
-:خیلی تنگ میشه.
-:برای بچگیامون.مادرت پدرت.سارنج.روشا.
-:چرا اما برای رسیدن به اهداف باید قوی بود.
-:مگه اینجا نمی تونی به اهدافت برسی ؟
-:نه.اینجا خیلی عقب تر از بقیه جاهاست.
-:ازت توقع همچین حرفی نداشتم.
-:وا...چرا پسر خاله ؟
-:سهره تصمیمت برای رفتن خیلی جدیه ؟
-:نمی دونم.گاهی دو دل میشم.از طرفی دوست دارم برم.از طرفی هم دلم می خواد بمونم
-:پس بمون اجباری برای رفتن نیست.
-:نمی تونم بمونم.دلیلی برای موندن ندارم.
باید می گفتم بخاطر من بمون.برای من بمون.اما زبونم لال شده بود و حرف نمی زد.
روشا بیرون اومد و گفت : چقدر می خورین پاشین بخوابین دیر وقته.
سهره چشمکی زد و گفت : تا حالا دیدی ما به این زودی بخوابیم ؟
حرفش و تایید کردم و گفتم : تو برو بخواب.
روشا سری به تاسف تکون داد و گفت : من میرم بخوابم.شما هم پاشین بخوابین.سهره تو بیا بخواب این الان بیدار شده دیگه کجا می خواد بخوابه ؟ مثلا فردا می خواد بره سرکار.
-:کی گفته میرم سره کار ؟ فردا می خوام بمونم خونه و استراحت کنم.
روشا کنارمون نشست و گفت : چند بار به بابا گفتم براش شرکت باز نکن.این اگه رئیس بشه می خوره می خوابه گوش نکرد.
چشم غره ای به روشا رفتم : دستت درد نکنه.من که الان چند هفته هست جمعه ها هم کار کردم.باید گاهی استراحت کنم.
-:تو که کم نمیاری.
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی 🌸🍃
سلام من میخواستم داستان زندگیمو بگم. از زمانی که یادم میاد ۷ سالگیم بود که پدرم منو مادرمو با خواهر یکسالم میفرستاد گدایی کردن صبح زود بیدار میشدیم با اتوبوس میرفتیم منطقه هایی که وضع بهتری دارن مادرم با چادر و بچه یکساله که پشتش میبست دست منم میگرفت به سختی میرفتیم گدایی. پدرم میگفت باید بچه ها رو ببری که دلشون بسوزه .بابام خودش گدایی نمیکرد چون میگفت کسی به من پول نمیده ولی مامانم چون زن بود میگفت دلشون میسوزه پول میدن .یادمه یکبار انقد برف باریده بود که به سختی تونستیم بریم و اون شب کسی زیاد بهمون کمک نکرد فقط یک ذره غذا بهمون دادن وقتی برگشتیم پدرم به قصد کشت مادرمو میزد میگفت چرا پول نیاوردی و من فقط نگاه میکردمو میلرزیدمو اشک میریختم. یک روز که همینطور سرد بود برف اومده بود بازم نتونستیم پول زیادی ببریم مامانم دیگه خیلی ترسیده بود چون دیر وقت بود باید برمیگشتیم ولی دست خالی. اون شب رفتیم در یک خونه ای وقتی مرده اومد دم در یادمه مامانم افتاد به دست و پاش گریه کرد گفت کمکمون کنه اگه پول نبریم شوهرم میکشتم. اون اقا گفت دلش سوخت برامون و پول و غذا بهمون داد ،وقت رفتن دیدم آروم به مامانم گفت فردا صبح بیا اینجا کارت دارم
مادرم گفت برای چی بیام
اون اقا گفت مگه پول و غذا نمیخوای ؟ پس هرچی میگم گوش کن و بعدش یه نگاهی بهمون کرد و درو بست
فردا صبح رفتیم در خونه ش اقاهه به مامانم گفت بیا تو خونه ولی مادرم ترسید و گفت نه همین جا بگید چکار داشتید اون اقا تا دید مادرم ترسیده،.....👇👇❌🔞
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
طفلک خانومه😔👆
سنجاقه توی کانالشون✅
#دعا_درمانی 🌱
📿ذکـــــر بــرای حاجات
غیــر قابــــل حـــــل📿
💚برای حاجات مهم که از
حلش عاجز باشد روز جمعه
بعد از نماز عصــر بـه هیچ
وردی مـشغول نگـــردد و
هیچ سخن نگوید و با حضور
قلــــب رو به قبله ایـن دو
اسم مبارک(یا الله یا رحمن)
❣را تکرارکند تا زمانےکه
آفتاب فرو برود و بـعد سـر
به سجـده نهد و حـــــاجت
بخواهد ان شاء الله حاجــت
وی روا مــــے گــردد💚
📚بحرالغرائب.ص21
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا 🌸🍃
سلام به همه اعضای گروه. مشکلی دارم که خدا میدونه کم کم داره منو از پا درمیاره. فقط از خدا میخوام ادمین عزیزم اینو بذاره تو کانال شاید یه مؤمن و مسلمونی دلش به حال من سوخت و جوابمو داد. بنده سه فرزند دارم که بزرگترینشون دختر ۲۷ ساله ایه که کارشناسی ارشد مهندسی میخونه. چندی پیش ایشون برای اینکه درآمدی داشته باشه توی فضای مجازی با یه آقای ۳۴ همکاری میکرد. یه روز اومد به من گفت مامان این آقا برای من عکسهای بی ربط میفرسته. در ضمن اینم بگم که دختر من بسیار مٱخوذ به حیاست. چادری و مؤمن. اون آقا هم میگه من مذهبی هستم و خیلی چیزای دیگه. بعد از یه مدت به یکی از آشنایان آنقدر پیغام و پسغام داد تا گفتیم بیاد خواستگاری. ایشون بهمراه خانواده اومدن و همون ابتدای صحبت درباره مسکن، پدرشون گفتن ناراحت مسکن نباشید ما پارکینگ منزل رو تبديل به محل سکونت میکنیم بیان اونجا زندگی کنن بعدشم خدا بزرگه نصف شما نصف ما پول میذاریم یه جای کوچیک براشون میگیریم. این آقا تحصیلات کمی داره شغل ثابتی نداره. از حمایت پدر هم همون پارکینگ که قراره بشه خونشون رو داره. عجیب اینجاست دختر من که خواستگارای خوب تحصیلکرده و خانواده دار داشت ولی بی دلیل با بهانه های مختلف رد میکرد، الآن میگه یا این آقا یا هیچکس. همسرم بر اساس تحقیقاتی که انجام داده متوجه خیلی از حرفایی که به ما گفتن دروغ بوده. و این باعت رنجش و احساس خطر برای من و همسرم شده. ولی خدا میدونه نمیدونم چه جادویی چه سحری کرده که دختر من اینطور چشمشو بروی همه چیز بسته و با پای خودش به مهلکه داره میره. میگم سحر چون خود آقا پسر گفته بود نترس من کارایی بلدم که پدر مادرت راضی بشن. آنقدر پول مشاور دادم خسته شدم. فایده هم نداشته. خیلی از چله ها و دعاهایی که خانمها توی گروه گفتن انجام دادم. ولی انگار فقط سرم رو به یک دیوار بتنی میکوبم. من عمل قلب باز انجام دادم. استرس برام سمه. جوری با من جروبحث میکنه که مجبور به ترک محیط میشم یا اینکه به دستگاه اکسیژن ساز
پناه میبرم. ادمین عزیز ازت خواهش میکنم پیام منو بذار شاید کسی دعا نویس یا کسی که بتونه این محبت زهر آلود رو از دل بچم دور کنه منو راهنمایی کنه. به مولا خسته شدم از زندگی سیر شدم. دائما ذکر میگم سورههای قرآن رو به اميد فرج میخونم ولی هیچ اتفاقی نمیفته. ناگهان گُر میگیره تمام فضای خونه رو بهم میریزه، اعصاب اون یکی بچهها رو داغون میکنه جوری که خودم ازش میترسم. برای ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ 💜👇
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام من معلمم 25 سالمه خیلی خواستگار دارم از در و همسایه یعنی تو این دو ماه 6 نفر او
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام ممنون از کانال خوبتون، می خواستم بگم برام دعا کنید من مریم هستم تنها ۱۸ سال هم هست ازدواج کردم رابطه با خواهر شوهر و جاری ندارم و تنها هستم با همسایه هم رفت و آمد ندارم خلاصه اینکه اصلا دوستی ندارم که بخوام باهاش حرف بزنم فقط ۲ تا خواهر دارم هرچند با این ۲ تا خواهر حرف میزنم ولی بازم دلم یه دوست خوب البته خانم باشد داشته باشم که باهاش حرف بزنم برام دعا کنید یه دوست تو محلمون پیدا کنم ❤❤مریم تنها
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانمی که همسرش دندون گذاشته ولثه اش آفت زده عزیزم پوست انار رو بذار تو آب روی شعله گاز ک جوشید بذاره تو دهنش غل غل کنه روزی چند بار این کار رو انجام بده ان شاءالله ک سلامت باشید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام درجواب خانمی که اسید معدشون بالا میاد
تجربه خودم که رفلاکس معده داشتم حالت تهوع وبی اشتهایی و....داشتم .یه قاسق مربا خوری بارهنگ با یک لیوان عرق نعنا میزاری رو گاز شعله ملایم تا آبش نصف بشه میتونی یه کم عسل هم اضاف کنی قبل از خواب تا ۴۰ روز بخورید .یا داروی هاضوم ترکیب (آویشن ،سیاه دانه ،زنیان)
همه رو با هممخلوط کنید اندازه یک قاشق غذا خوری بشه بعد از غذا میل کنید .ان شاالله خوب میشید .واقعا برای خودم خیلی سخت بود داروی دکتر تا زمانی که مصرف میکردم خوب بود الان خدلروشکر خیلی بهترم .هرازگاهی که درد میگیرم هاضوم میخورم
اگر مفید بود .لطفا با دلهای پاکتون برای حاجت دل من هم دعا کنید
ظهور آقا امام زمان صلوات🌹🌹🌹🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برا خانمی که پسرش دل درد داره صبع ناشتا با روغن شکمشو ماساژ بده از سمت معده شروغ کن تا دور ناف البته با فشار خیلی کم بعد از ماساژ تو ی لیوان اب جوش بریز با ی قاشق شکر هم بزن بده بخوره اب رو اتیشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام میخواستم به کسانی که خودشون یا همسرشون مشکل سرد مزاجی دارند توصیه کنم برادر حاج آقا رضا پناهیان (سخنران بزرگ کشوری)به نام حاج مهدی پناهیان دارویی اختراع کردن که فوق العاده عالی برای درمان سرد مزاجی یک نماینده فروش داره به نام آقای موسوی شماره تماسشون (09107559029) حتما امتحان کنید🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام میخواستم جواب این خانم که بچه نداشتند رو بدم
تهران کلنیک امید خانم دکتر آقا حسینی ودکتر آل یاسین خیلی خوب هستند آدرسش رو می تونید سرچ کنید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای درمان آفت دهان که خودم صددرصد جواب گرفتم برای شوهرم که لثه ها ش التهاب گرفته بودن وخون ازشون می آمد یک واحد سرکه سفید و۵واحد گلاب مخلوط کنید به صورت دهان شویه استفاده کنیدهمان بار اول آستفاده اثرش رامیبینید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
درجواب خانمی که همسرشون بیش از حد گرم مزاجه خوردن گرمی جات رو کم کنید از ادویه های تند مثل فلفل و زنجبیل و زیره داخل غذا استفاده نکنید درعوض نعنا و عرق نعنا بریزید سویا رو جایگزین گوشت قرمز کنید و اگر آقا قبول میکنن به بهانه ای مثلا بگید بدن پاکسازی میشه حتما روزی یه قاشق سرکه انگور بدید بخوره بیشترم که خورد چه بهتر
میوه هایی مثل موز و انگور و آناناس و انبه رو حذف کنید
❗️پنیر می تواند بر میل جنسی آقایان تاثیر منفی بگذارد!
🔸اگر هفته ای بیش از 5 مرتبه پنیر مصرف کنید، سطح تستوسترون شما کاهش می یابد. پنیر شامل آنزیمی است که تستوسترون را به استروژن تبدیل می کند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#مسافر_بهشت ❤️
.
اصغر وصالي، بهدليل فعاليتهايش، قبل از انقلاب به اعدام محكوم شد و بعدها حكم او به زندان تقليل يافت و بالاخره در سال56 از زندان آزاد شد. بعد از انقلاب، وارد تشكيلات سپاه پاسداران شد و سپس به جبهه غرب رفت و براي رويارويي با ضدانقلاب و متجاوزان بعثي آماده شد. گروهي كه شهيد وصالي با خود همراه كرده بود بهدليل بستن دستمال سرخ بر گردنشان به دستمال سرخها شهرت داشتند كه همان سالها اكثريت قريب به اتفاقشان شهيد شدند و آنها كه ماندهاند، يادگار جانبازي همراه دارند.
كمتر كسي هست كه فيلم «چ» را ديده باشد و شهيد اصغر وصالي را نشناخته و برايش شخصيت، زندگي و فعاليت اين شهيد بزرگوار جالب نشده باشد؛ فرمانده مقتدري كه در منطقه دولاب تهران به دنيا آمد و دورههاي چريكي را در ميان مبارزان فلسطيني طي كرد و پس از ورود به ايران، توسط رژيم شاه بازداشت شد. اصغر وصالي، بهدليل فعاليتهايش، قبل از انقلاب به اعدام محكوم شد و بعدها حكم او به زندان تقليل يافت و بالاخره در سال56 از زندان آزاد شد. بعد از انقلاب، وارد تشكيلات سپاه پاسداران شد و سپس به جبهه غرب رفت و براي رويارويي با ضدانقلاب و متجاوزان بعثي آماده شد. گروهي كه شهيد وصالي با خود همراه كرده بود بهدليل بستن دستمال سرخ بر گردنشان به دستمال سرخها شهرت داشتند كه همان سالها اكثريت قريب به اتفاقشان شهيد شدند و آنها كه ماندهاند، يادگار جانبازي همراه دارند.
شايد بشود گفت يكي از بزرگترين شانسهاي تاريخ، آشنا شدن اصغر وصالي با خبرنگار پرشر و شوري بهنام مريم كاظمزاده بود؛ خبرنگار و عكاسي كه با وجود زن بودن و سن كمش، راهي مناطق مختلف جنگي ميشد و از آنجا گزارش تهيه ميكرد و عكس ميگرفت. اين آشنايي كه بعدها منجر به ازدواج آنها شد، سبب شد تا خيلي از خاطرات نميرند و تلاش براي روشن نگه داشتن راه آن شهدا ادامه پيدا كند.
از انگلستان تا كردستان!
مريم كاظمزاده به اصرار خانوادهاش براي ادامه تحصيل در سال55 به انگلستان سفر ميكند و در همان سالها براي ديدار با امام به فرانسه ميرود. در سال57، قبل از پيروزي انقلاب به همراه خانواده امام به ايران ميآيد و پس از پيروزي انقلاب، به خاطر علاقه به روزنامهنگاري در روزنامه انقلاب اسلامي شروع به فعاليت ميكند.
كاظمزاده، خبرنگار، عكاس و گزارشگر روزنامه انقلاب اسلامي ميشود و عليرغم مخالفت دستاندركاران اين روزنامه، تصميم ميگيرد براي تهيه خبر و گزارش، به مناطق ناآرام كردستان سفر كند. به همراه يكي از همكارانش راهي كردستان و در پادگاني مستقر ميشوند و همانجا، با دكتر چمران آشنا ميشود؛ «سال58بود كه بعد از جريانات پاوه به كردستان رفتم. ميخواستم با دكتر چمران مصاحبه كنم و از اين جريانات مطلع شوم كه ايشان گفتند فرمانده سپاه، اصغر وصالي است و بهتر است اول با او مصاحبه كني و بعد از او من هم صحبت ميكنم...» و همين اتفاق، عامل آشنايي اين خبرنگار جوان با اصغر وصالي ميشود.
برخورد اول: سرد، تند، خشن!
خبرنگار جوان براي ديدار با وصالي عازم ميشود. وقتي كه ميرسند، يكي از دستمال سرخها مريم را اينطور معرفي ميكند: «برادر! ايشون همون خواهري هستند كه چند وقت پيش توي پادگان بود...»
اصغر وصالي با بياعتنايي ميگويد: «خب كه چي؟!»
همهجا ميخورند، مريم كاظمزاده از همه بيشتر! اصغر با لحني شديدتر از قبل رو به مريم ميگويد: «همون بهتر كه شما برويد و وقتي وضع شهرها آرام شد بياييد؛ هر وقت هرجا امن و امان ميشود، سر و كله شما پيدا ميشود!» مريم كاظمزاده ميگويد: «اصغر معتقد بود كه بايد در جريانات پاوه ميبودم و همان زمان خبرنگاري ميكردم نه بعد از آن جريان. معتقد بود كه خبرنگار بايد هر جا كه خبر هست حاضر باشد و خودش با چشمانش ببيند و از شنيدههاي ديگران استفاده نكند.» به خاطر برخورد اصغر وصالي، مصاحبه انجام نميشود و مريم كاظمزاده، عصباني به پادگان بازميگردد.
خواستگاري عجيب و غريب
«احساس ميكردم حرفي براي گفتن دارد اما قادر نيست به صراحت بيان كند. چندين خيابان را پشت سر گذاشته بوديم و او هنوز من من ميكرد. خوب ميدانست چه ميخواهد بگويد اما با نخستين كلمه، لبهايش را گاز ميگرفت و باز در ادامه گفتههايش در ميماند. دست آخر همهچيز را در يك جمله خلاصه كرد: با من زندگي ميكني؟»
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_خانه_داری 🏠
چطور از موکت مراقبت کنیم
موکتها، رنگ و بافتی خاص به فضای یک اتاق میدهند به شرطی که در نگهداری آنها دقت شود. برای آن که موکت همواره خوب به نظر برسد، آن را تمیز نگه داشته، لکهها و سوختگی را برطرف کنید.
رفع لکه
به محض دیدن لکه، آن را پاک کنید.
لکههای مایع را با یک حوله کتان یا دستمال کاغذیهای سفید خشک کنید.
هرگز دستمال را روی موکت مالش ندهید چون باعث میشود به داخل فیبر نفوذ کند، فقط سعی کنید آن را خشک نمایید.
با فشار دست روی حوله خشک، این قسمت را تقریبا خشک کنید.
با لکهبری که خود میسازید، لکه را تمیز کنید. برای این منظور چند قطره مایع ظرفشویی را (که خمیری نباشد) با آب مخلوط کنید. حدود ¼ قاشق چایخوری از آن را حدودا به یک لیتر آب اضافه نمایید. روی لکه بریزید. دقت کنید موکت خیلی خیس نشود. به آرامی لکه را پاک، سپس با آب تمیز کنید. مراحل را تا رفع کامل لکه تکرار کنید.
در صورت تغییر رنگ موکتهای دارای الیاف مصنوعی، لکه احتمالا چسبناک بوده است. آن را با آب گرم شسته، با یک دستمال سفید و تمیز خشک کنید.
در مورد لکه موکتهای پشمی از آب ولرم استفاده کنید. هرگز از آمونیاک یا لکهبرهای دارای ترکیبات قلیایی که به بافت موکت آسیب میرساند، استفاده ننمایید.
موکتها و پادریهای دارای الیاف گیاهی مانند کنف دارای الیاف زبر و سخت بوده، در مقایسه با موکتهای پشمی و موکتهای دارای مواد مصنوعی مقاومت کمتری در برابر لکه دارند.
بعد از از بین بردن لکه، قسمت خیس شده را سریع با فن یا سشوار و حرارت کم خشک کنید.
سوختگی
در مورد موکتهای پرزدار، در صورتی که جای سوختگی کوچک است، با قیچی قسمتهای سوخته را ببرید.
از گوشهها چند نخ اضافه پیدا کنید. با چسب خیلی قوی آنها را در جای سوخته بچسبانید.
نخها را برش زده، همسطح موکت کنید.
لکه شمع
با یک قاشق، لکه خشک شده شمع را بتراشید.
روی لکه دستمال کاغذی یا پارچه سفید گذاشته، با حرارت کم اتو بکشید.
زمانی که موم کاملا جذب شد، دستمال را بردارید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽