eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.3هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام به ادمین وهمه اعضای گروه من چن ماهی میشه اتفاقی عضو گروه شدم هرروز اول صبح بعد
🌻🍃 سلام درجواب خواهرگلم که یبوست بارداری دارند بایدهرروزناشتاآبجوش میل کنند نیم ساعت قبل غذاآب میل کنند نمک دریاقبل وبعدازغذا سیرابی هفته ای ۲بار تخم به تخم شربتی.داروی هاضوم طب اسلامی قرص گلقند.ختمی.انجیردرگلاب خیس کرده مصرف شود 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 درجواب خانمی که پسرهفت سالشون بخاطرجدایی نمیخوادبره مدرسه خواهرگلم بایدتاجایی که میتونیدبه فرندتون اعتمادبه نفس بدیدوجلوهمه اینکاروکنیدوبزرگش کنید.بهش مسئولیت بدیدنشون بدیدکه ازپس هرکاری برمیاد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای فریز کردن شیر مادر یه ماما به من گفتن داخل لیوان استیل شیر را فریز کن. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم لطفا اورژانسی بزارین یک هفته خیلی دیره بنده خدا از پا در میاد خانم ۳۴ساله وباردار ک یبوست شدید دارن روزی ۷یا۸لیوان آب وارم بخورن قبل خواب صبح ناشتا تا یبوست برطرف شه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام . خانمی که می خواهید شیرتون را نگه دارید داخل فریزر . داخل داروخانه ها پلاستیک کلفت با درب کشویی مخصوص نگهداری شیر مادر داخل فریزر است 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 .برای یبوست دردوران بارداری من همه چی امتحان کردم ولی چندان تاثیر نداشت فقط شیر جوشانده گرم و داغ هرصبحانه میخوردم خیلی خوب شدم امتحان کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمهای عزیز دخترم میخواد دانشگاه شرکت کنه واز اونجایی که شوهرم کارگره وتوان مالی خیلی کمی دارم نمیتونم براش کتاب تست تهیه کنم لطفا اگرعزیزی کتاب تست برای رشته علوم انسانی داره ودیگه خودش نیاز نداره میشه بده به دخترمن تابرای دانشگاه استفاده کنه خداخیرتون بده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب مادر که گفتن دختر هفت ساله اشون شبا چشمشونو که می بندد یه سری ادما می خوان اذیتش کنن حرز ابی دجانه رو چاپ کنن رو برگه بزنن رو دیوار اتاقی که بچه اشون می خوابن دختر خواهر منم ۹ساله اش بود همین طور بود حتی بهش زور حلوا میدادن بخوره از روزی که این حرزو زده دیگه نمیان 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ببخشید در جواب خانمی که تو مشهد دنبال دکتر اورولوژی برای شوهرش است دکتر وحید دائی بهترین دکتر اورولوژی است هر کی رفته جاش خیلی زود نتیجه گرفته 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانم٣٤ ساله كه باردار هستين و مشكل يبوست دارين منم مشكل يبوست داشتم تنها مصرف خاكشير با اب ولرم اونم با مداومت،كمك كرد تا خوب بشم،اما شما باردارى ضرر داره و ماه اخر ميتونى استفاده كنى تا كمك كنه دهانه ى رحمت باز بشه و زايمان راحتى داشته باشى اب سرد اصلا نخور كلا حذف كن اب سرد رو هروقت تشنه شدى اب ولرم بخور حتي قرص رو با اب ولرم بخور انجير هر شب بزار خيس بخوره، صبح ناشتا بخوريد بعد نيم ساعت هم صبحانه ميل كنيد الان كلابى زياد تو بازار نيست بايد كمبوت كلابى بخرى يا درست كنى هرروز حداقل يه دونه كمبوت كلابى بخور مخصوصا قبل نهار يا شام ارام غذا بخور و خوب غذاتون رو بجويد ان شاءالله خيلي زود يبوست شما درمان ميشه و بسلامتى زايمان ميكنيد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام.وقت بخیر به هیچ وجه ممکن ازدواج نکنید خداشاهده تکرار اشتباه منو نکنید توکل برخدا باز ادامه بدید توسل به اهل بیت مطمئنن بهتر گیر شما می آید معلومه خیلی زرنگه که وعده سر خرمن داه .پسر کو نشان برد به پدر.باز خوددانید .خودتان را ارزان نفروشید .شما بهترینید وبهترین دنبالتان می آید به امید خدا واهل بیت🤲🤲🤲🤲✌✌✌✌✌ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خسته نباشید جواب خانمی که پسر ۱۳ ساله بیضیش واریس داره پسر من داشت عمل کرد خوب شد اگه عمل نکنه بچه دار نمیشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ضمن عرض وسلام وخسته نباشید ممنون ازکانال خوبتون خانمی که گفتن برای جای سوختگی ۲۰ساله همسرشون ازروغن روباسین استفاده کردن میخواستم بدونم ازعطاری تهیه کردن یاازداروخانه ممنون میشم زودترجواب بدین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دوست عزیزی که دوماهه بارداری به سلامتی انشاءالله . برای درمان یبوست هر روز صبح زود بعد نماز یه لیوان بزرگ آب ولرم با یه ذره شکر (نوک ق چایخوری) بخور. آبجو ش نبات که بزرگترا مگین نیستا .آب سماور یا کتری که ولرم رو به گرم باشه . تا ۴۵ دقیقه تا یک ساعت بعدش هیچی نخور فکر کن دارو هست و باید بخوری یه بار که خوردی نگو فایده نداره همیشه بخور . همراه ناهار و شام و میان وعده هر روز کاهو بدون سس بخور . بعد از غذا یه ق چایخوری (رب به )توی دهنت مزه مزه کن و قورت بده هم برای یبوست خوبه هم برای ویار بارداری .صد در صد خوب میشی این راهکار برای همه عالیه . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دوست عزیزی که گفتن پسرشون هرچی کار میکنه خرج یه ضرری میشه حتما به کسی که علم الاسماء بلده بگید باید اسمش عوض بشه شاید تو دسته کم درآمد متضرر باشه فقط باید آدم وارد و کار بلدی باشه .
🌱 پهلوى اول دستور داد هر رئیس صنفى باید هم صنفان خود را در روز معیّنى همراه با زنانشان و بدون حجاب در محلّى جمع نماید. روز اوّل از خود شاه و زن بى حجابش شروع شد، روز بعد از وزراء و خانواده هایش و روز سوم و كلا... و به همین ترتیب تا یك روز هم نوبت به اهل علم و خانواده هایشان رسید. این برنامه ریزى براى آن بود كه اهل علم را مجبور به چنین عملى بكنند و در نتیجه بى حجابى رواج پیدا كند. شاه از امام جمعه خواست این كار را ترتیب دهد، امام جمعه آن وقت از شاه مهلت خواست چون مى دانست گوش ندادن به حرف شاه چه عاقبت سختى را به دنبال دارد. امام جمعه به نزد مرحوم آیت اللّه سید محمد بهبهانى (قدس سره) آمده جریان را به عرض ایشان رسانید ایشان فرمود: این را بدانید براى هر انسانى چهار چیز است. یكى مال ، دیگرى زندگى ، سوّم ناموس ، چهارم دین حال اگر بنا باشد یكى از این فداى دیگرى بشود، باید مال را فداى زندگى ، زندگى را فداى عرض و تمام را فداى دین كرد. بعد مرحوم آیت اللّه به امام جمعه فرمود: شما عمر خود را نموده اید و از عمرت چندى بیش باقى نمانده چه بهتر كه دستور را عملى نكنى ، زیرا اگر به دستور شاه عمل كردى خودت را به عذاب ابدى گرفتار خواهى نمود. اضافه بر این تاریخ هم ترا لعن مى كند، اما اگر كشته شوى سعادت دنیا و آخرت را براى خود كسب نموده اى پس از آن شاه امام جمعه را براى گرفتن جواب طلبید، امام جمعه همان جوابى را به شاه داد كه آن مرحوم فرموده بود. پهلوى از سخن او بسیار خشمگین شده گفت : این سخن او نیست بلكه سخن سیدمحمّد بهبهانى است و به ناچار آن عالم را رها ساخت و خداوند هم آنها را از شر پهلوى نجات داد و به عزت دنیا و آخرت نائل گشته رحمت خدا بر آنان باد. حقانیت حجاب.(1) حجاب ، مانند فانوس است و زن شبیه به شمع است و حیا و عفت او همانند نور شمع ، یعنى زن عفیف همچون شمع روشن است و زنى كه عفت خود را از دست داده و بى حیا شده چون شمع خاموش است . در قدیم فانوس یك ظرفى بود مسى و یك پارچه شمعى كه نور پس ‍ مى داد، در اطرافش بود، شمع را داخل آن مى گذاشتند و بعد روشن مى كردند حال اگر باد مى وزید این شمع خاموش نمى شد. اما اگر شمعى بیرون بود، همین كه نسیمى مى وزید، خاموش مى شد: زن شمع و این حجاب چون فانوس است روشنى همیشه شمع به فانوس است . شمع اگر بخواهد روشن بماند، باید در این فانوس باشد و این فانوس ‍ براى حفظ نور و روشنایى اوست وزندان نیست. پی نوشت ها: 1- یكصد داستان خواندنى، ص 43 2- مثلها و پندها، 8/101 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام دوستان عزیز ممنونکه جواب میدین خدا خیرتون بده و ممنون از ادمین عزیز که سوالامونو میزارن.دخترم دوماهه بدنیا اومده شیرم خیلی خیلی کمه هرچی خوردم شیرافزا آبگوشت و هرچی گفتن شیرو زیاد میکنه خوردم اثر نداشته.سر دختر اولمم اینطوری بودم و اونم بیشتر شیرخشک خورد.دلیلشم اینهکه اینا از روز سوم میرن بیمارستان بمدت اولی ۹روز و دومی ۶روز بستری بودن بخاطر زردی.منمکه زایمانای خیلی سخت داشتم اولی طبیعی ک خیلی سخت بود بعدش افسردگی گرفتم تا یسال.دومیم سزارین ک اینم بدتر بود.من اصلا استراحت نکردم همش استرسو ناراحتی کشیدم توبیمارستان سر هردو.حالا بخاطر شیر نداشتنم خیلی سرزنش میشم غریبه ام نیستن خواهرو مادر خودم باحرفاشون منو عذاب میدنکه چرا شیرخشک میدی ب بچه شیر خودتو نمیدی ندادی تنبلی کردیو فلان.من خودم خیلی بخاطر این موضوع ناراحتم و تازه بیخیال شده بودم حالا اینحرفاروکه میشنوم دیوونه میشم.کی دوستنداره شیر داشته باشه ب بچش شیر خودشو بده.همش از مضرات شیرخشک میگن ک بچهای شیرخشکی زود مریض میشن من خودمم اینو میدونم بخاطرهمین خیلی جوش میزنم ولی وقتی شیر نیست خییییلی کمه دوسه روزم شیر نمیدم بازم سینم نرمه تازه بعده ۳روز یچیزایی توش پیدامیشه.طی روز ۳ ۴بار با اینحال سینمو میدم بهش.توروخدا بگین چیکارکنم ببخشیدکه طولانیشد 👇🌸 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام من یه سال پیش عمل بینی انجام دادم ولی بینیم هنوز ورم داره به توصیه دکتر هفته ای ۲ تا قرص راکوتان خوردم حالا کنار لبم سیاه شد کسی میدونه ایا بر اسر خوردن قرصه برا اینکه لکش بره چکار کنم ممنون میشم راهنمایی کنین 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام و احترام مشکل من اگزمای شدید دستم هست که با وجود پیگیری ودرمان طولانی هیچ یک از درمانها اثربخشی چندانی نداشته و پوست دستم تا حدود مچ تیره رنگ و مبتلا هست یکی از دوستان عزیز در گروه به درمان اگزما با آب و نمک اشاره کردند در صورت امکان لطفا منبع این توصیه شون رو برای بنده و دوستان عزیز دیگری که دچار این مشکل هستند معرفی کنند . دوست دیگری هم توصیه به درمان اگزما با برگ درخت عناب داشتند که هر چه تلاش کردم برگ درخت عناب پیدا نکردم چچ لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر مریم اللهم صل علی محمد و آل محمدو عجل فرجهم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از حبیبه خانم وکانال پر محتواشون.عزیزان خواهش میکنم سوال منو اورژانسی جواب بدید خیلی دارم اذیت میشم.ناخن شصت پام دو طرفش توی گوشت فرو رفته وقرمز شده خیلی دردناکه همه کاری کردم میترسم برم دکتر .اگر راهکاری دارید راهنماییم کنید لطفا.حتی جوراب هم میپوشم درد میگیره.دیگه نمیدونم چیکار کنم.اجرتون با فاطمه زهرا س ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم خداقوت لطفا سوال منم داخل گروه بزارید🙏 شوهرمن یه رفیق داره که معتاده وجدا از رفیق فامیلشه پشت سرهم پول تهیه موادشو ازاین میگیره میشه لطفا بزارید داخل کانال چه دعا ویا قرآن وسوره ای مجرب برای جدایی این دو تا ازهم زندگی برام نزاشته نمیخوام باشوهرم ارتباط داشته باشه درضمن شهرهای محل زندگیشون هم جداس توروخدا راهنمایی وکمکم کنید🙏😔 اجرتون باخانم فاطمه زهرا🙏🙏💚 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید ببخشید مزاحم شدم ببخشید کمکم میکنی من خیلی حالم بد هست به خاطر آینده بچه ام نگرانم زندگی من تاوان شده چیکار کنم من دلم از شوهرم شکسته من یه خانم هستم ناشنوا به خاطر تهمت های شوهرم و خانواده‌اش شنیدم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باعرض سلام خسته نباشه من الان سال ۸۵ ازدواج کرد دارای سه فرزند ویک یک بچه هم از زن اول من ازوقتی آمدم همش اذیت میشم چون اخلاق ندار فوش میده به من بچه ها نمیرسه همش هروز میادغور میزنه اعصاب من خراب می کنه به زندگی نمیرسه به خدا خسته شدم دیگه بچه اعصابشان خراب شده به خدا خودم زندگی را می چرخانم میگم به‌خاطر بچه این زندگی را تحمل میکنم یک راه بهمن نشون بدی ممنون میشم من چکار کنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم گل با تشکر از کانال خوبتون خواهشا سوالم رو فوری بزارید تو کانال تا عزیزان جواب بدن دست راستم چند وقتیه شبا بی حس میشه از خواب بیدار میشم باید اینقدر مشت کنم بالا پایین کنم تا کمی خوب بشه حتی در طی روز هم دستم رو میز یا دست مبل یا رو پام میزارم چند دقیقه بی حرکت باشه همینطور میشه تازگیا حتی با خودکار نمیتونم بنویسم انگار انگشت شست و اشاره ام دارن از کار میفتن خواهشا هرچه زودتر جوابم رو بدین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر خسته نباشید عزیزم امروزی با کانال شما آشنا شدم خیلی خوشحال شدم ...من ی مدتی هست که افرادی که سوال دارن از من خیلی زود استرس میگیره صدام میلرزه جواب یادم میره بعضی افراد میخندند بعضی افراد ناراحت میشوندبعد از چند ثانیه دوباره بیاد میارم وقتی نماز میخونم بعضی وقتا ذکرا جابه جا میخونم آیا درمانی هست لطفا راهنمایی کنید الهی عاقبت بخیر باشید ان شاءالله 🤲🤲🌹🌹🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ خانم های عزیز من ی مشکلی دارم لطف کنید کسی تجربه و راهکاری داره راهنمایی کنه پوست صورتم خیلی نازک و خشک هست آرایشگاه ک میرم با نخ اصلاح انجام میدم صورتم کنده میشه و جاش زخم میشه راهنمایی کنید چیکار کنم مشکل پوستم برطرف بشه و چون نازک و حساس هس پوستم آفتاب سوخته شده لطفا کمکم کنید ...🙏آوا هستم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وشبتون به خیر خواهشا اگه کسی تجربه ای داره کمکم کنه پسر ۱۰ ساله ای دارم که از ۴ سالگی آسم کودک گرفت هرسال زمستون وقتی سرما میخوره سرفه های خیلی شدید میکنه هر چی دکتر فوق تخصص ومتخصص آلرژی وآسم کودک هست در اصفهان بردم که خدا ازشون نگذره هیچ فایده ای نداشته باهمین پزشک عمومی بهتر میشه ودکترا میگن به بلوغ که برسه خوب میشه 😭شب وروز سیاهه افسردگی شدید گرفتم باهر سرماخوردگیش شوک عصبی میگیرم واورژانسی میشم داروهای گیاهی وانواع اسپری ها هم استفاده میکنم ولی زیاد تاثیری نمیبینم با هر سرماخوردگی ۵الی ۶بار دکتر میبرم تاخوب بشه کلی از مدرسه عقب میمونه تو روخدا اگه کسی تجربه ای داره کمکم کنه😢😢😢😢 👇🌸 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
. این متن خوبی به آدم میده!!! 💓ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ کسی رﻮ ﻧﻤﯽﮐﺸﻪ!!!!! 💓ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ؛ ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ پس ﮔﺮﻓﺖ!!!!!! 💓ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻔﺴﻬﺎﯼ ﺁﺧﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﺸﺪ؛؛؛؛ ﭘﺲ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ!! 💓ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽﺗﻮﻧﯽ ﺁﺭﻭﻣﺶﮐﻨﯽ!!!! ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺭ، ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻪ؛ پاﺩﺯﻫﺮﺷﻮ ﺷﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽﮔﯿﺮﻥ!!!! 💓ﺳﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﺪ:!!!!!!!! ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﯾﺎﺭﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ!!! ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﺭﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ!!! ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ!! 💓ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﻨﮕﺮ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺛﺮﻭﺗﺶ! ﺯﻥ ﺭﺍﺑﻪ ﻭﻓﺎﯾﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ !!!! ﺩﻭﺳﺖ ﺭﺍﺑﻪ ﻣﺤﺒﺘﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﻼﻣﺶ!! ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍﺑﻪ ﺻﺒﺮﺵ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ!!! ﻣﺎﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﺮﮐﺘﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ!!!! ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ !! ﺩﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﭘﺎﮐﯿﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ!!!! 💓ﺳﻪ ﺗﺎ"ﺍ" ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ!! ~ ﺍﻣﯿﺪ؛ ~ ﺍﺻﺎﻟﺖ؛ ~ ﺍﺩﺏ؛ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ"ﺱ" ~ ﺳﻌﺎﺩﺕ؛ ~ ﺳﻼﻣﺖ؛ ~ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﯼ؛ ......
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
🌸🍃 برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود .. با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام .. به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم .. برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد .. چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری .. بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم گفتم آخه.. خجالت میکشم .. با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم .. برگشتم و همون جای قبلی نشستم .. کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇 ادامه شو اینجا بخونید👇❌ https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆 تموم شده ها برو بخون کاملشو😍👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام و احترام مشکل من اگزمای شدید دستم هست که با وجود پیگیری ودرمان طولانی هیچ یک
💜🍃 با خانمی که گفتن پسر سیزده ساله دارن وگفتن که یه بیضه واریس داره از الان بدون تعلل بره دنبال درمان واریس باعث عقیمی مردان میشه واریس بیضه یعنی خشک شدن قسمتی از رگ بیضه که درمان نشه باعث عقیمی میشع همسر منم همین مشکل داشت رفتیم دکتر عمل کرد خیلی زود خوب شد اگه شیرازه بره پیش دکتر کلیه و مجاری ادراری ما رفتیم پیش دکتر نادر ابدال خانی خیابان فلسطین باغشاه قدیم ساختمان صدف فوق العاده دکتر خیلی خوبیه بزنه اینترنت ادرس و تلفن دقیق هست حتما حتما خیلی زود به پزشک مراجعه کنید 🌷 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام‌براخانومی‌که‌گفتن‌پسر۱۳ساله‌شون‌بیضههاشون‌واریس‌داره‌دکترلادن‌رضایی‌عدل‌متخصص‌واریس‌هستن‌توگوگل‌سرچ‌کنن‌ادرس‌میاد‌من‌نتیجه‌گرفتم‌واقعا‌دکترعالی‌هست‌دراین‌زمینه❤️ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقتتون بخیر برای عزیزی که گفتن یبوست شدید دارن وباردارن من دقیقا همین مشکلو داشتم اصلا نمیتونستم راه برم ولی شما حتما روغن زیتون خوراکی بگیر بریز تو غذات مخصوصا سالاد اگ میتونی بخوری از طرفی به نشمیمنتم روغن بزن چرب بشع راستش من بازم اذیت شدم ولی شکمم دیگ بکار افتاد بعدم انشاله رفع شد برو پیش طب سنتی خیلی کمک کنندس 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوستان عزیز درجواب خانمی که دختر 9سالشون میترسه ما هم در فامیل همچین مشکلی داشتیم به دکتر مراجعه کرد مشخص شد دچار افسردگی شده که باعث ترس و توهم میشه البته در بسیاری مواقع از کمبود شدید آهن هم این مشکل پیش میاد تقویتش کنید انشاالله بلا دوره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با عرض سلام وقت بخیر و تشکر از حبیبه خانم بابت کانال خوبشون. در پاسخ خانمی که پسرشون کلاس دوم هست و میترسه مدرسه بره و باباش شهرستان کار میکنه و فقط چند روز در ماه میاد مرخصی...ببین مادر عزیز الان دیگه علم پیشرفت کرده واقعا من تعجب میکنم از مادرانی که میگن سر کتاب باز کنم بچه م خوب میشه این حرفها مال دوران جاهلیت هست...مشخصه که پسر گلت از چیزی میترسه و یا استرس داره قبل از اینکه استرسش زیاد بشه ببرش پیش مشاوری که خانم مهربونی باشه.اونجا مشاور اینقدر با بچه حرف میزنه و یا بازی میکنه که کم کم متوجه میشه علت ترسش چیه و بعد که علتش مشخص شد کم کم راهکار میده که ترسش برطرف بشه...دقت کن عزیزم پیش مشاور ببریش نه روانپزشک...روانپزشک برای استرس دارو میده که خیلی خطرناکه اما مشاوره با چند جلسه صحبت برطرف میشه...انشاالله🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید مدافع حرم علی امرایی زمانی که این نوشته را می خوانید من در جمع شما نیستم اگر به شهادت رسیدم به آرزوی دیرینه ام رسیده ام. من راضی نیستم که کسی در مراسم دفن من گریه و زاری کند چون مرگ در راه خدا هیچ گریه ای ندارد بلکه شادی دارد اشک نریزید چون در آخر خدا مرا خرید و جانم را در راه اهل بیت(ع) دادم و عاقبت به خیری که تمام اهل دل به دنبال آن هستند نصیبم شد. نمی دانم چرا به دلم افتاده که از این سفر سالم برنمی گردم و دلم برای حرم حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) خیلی تنگ است و بیشتر از آن دلتنگ حرم اربابم ولی الان دیوانه حرمین شریف دمشق شده ام. به این سفر می روم چون نیاز است الان در آنجا باشم به خاطر آرامش دل حضرت زهرا(ص) و امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و حضرت عباس (ع) به سوریه رفتم  تا به حضرت زینب(س) ثابت کنم که «کلنا عباسک یا زینب» حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از از او دارم چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم که امام حسین(ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من روسیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم. پدر و مادر عزیزم با اینکه در راه خدا و اهل بیت(ع) کشته شدم بازهم مثل همیشه به دعای خیر شما نیاز دارم مرا از دعای خیر خود محروم نفرمایید و یک خواهش دیگر دارم، می دانم سخت است ولی به خاطر من که آرزویم است اگر در توان بود عمل کنید؛ حال که در این راه جان باخته ام می خواهم جلوی درب ورودی حرم حضرت زینب(س) یا حضرت رقیه(س)  به خاک سپرده و دفن شوم و این آخرین درخواست من از شما پدر و مادر عزیزم است که اگر این اتفاق افتاد با این امر مخالفت نکنید چون عمری است که که آرزویم خاک کف پای زائران حسین(ع) است و خود این مقام که خاک پای زائران حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س)، آرزوی بزرگان است و اگر چاره داشتم و می شد می گفتم بدنم را دو قطعه کنید و نیمی از آن را در حرم حضرت زینب(س) و نیمی را در حرم حضرت رقیه(س) دفن کنید و این آخرین خواهش من در دنیا از شماست. سعی کنید روضه حضرت زهرا (س) را هر ساله و طبق سال های قبل بگیرید و نگذارید چراغ این خانه خاموش شود زیرا برکت زندگی و خانه است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 منظور از حیوان نجاستخوار پرسش :آیا حیوان هر نجاستی را خورده باشد به هر مقدار می شود نجاستخوار؟ پاسخ :هرگاه حیوانى به خوردن مدفوع انسان عادت کند بول و مدفوع آن نجس است و گوشت آن نیز حرام است. روش استبراء حیوان نجاستخوار پرسش :اگر حیوانی عادت به خوردن نجاست انسان کرده باشد چگونه باید استبراء گردد تا بول و مدفوع آن نجس نباشد و گوشت آن حلال شود؟ پاسخ :باید حیوان را غذاى پاک بدهند تا نام حیوان نجاستخوار از آن برداشته شود و باید در شتر چهل روز، و در گاو سى روز، و در گوسفند ده روز، و در مرغابى پنج روز و در مرغ خانگى سه روز بگذرد و در حیوانات دیگر همین اندازه که نام نجاستخوار از آن برداشته شود، کافى است. استفاده از پودر خون در مرغداری ها پرسش :اگر به خوراک مرغ، پودر خون اضافه شود گوشت و تخم آن مرغ نجس می شود؟ پاسخ :گاهى در مرغداری ها پودر خون با غذاى آنها مخلوط مى‏کنند بطورى که گوشت مرغ به واسطه آن مى‏روید، گوشت و تخم آن مرغ حرام نیست و رطوبت هاى مرغ نجس نمى‏شود، ولى بهتر آن است که از چنین مرغ و تخم آن پرهیز شود. خوراندن گوشت به مرغ خانگی پرسش :دادن اضافه های گوشت به مرغ آن هم نه بطور همیشگی و به عنوان غذا چه حکمی را در مصرف گوشت و تخم آنها ایجاد می کند؟ پاسخ :اشکالی ندارد. حیوانی که نجاست غیر از مدفوع انسان بخورد پرسش :اگر حیوانی عادت به خوردن نجاست غیر از مدفوع انسان کند آیا بول و مدفوعش نجس می شود؟ پاسخ :هرگاه حیوان، سایر نجاست ها را غیر از مدفوع انسان بخورد، باعث نجاست بول و مدفوع او نمى‏ شود، گوشت او هم حرام نیست، مگر حیوانى که از شیر خوک تغذیه کرده بوسیله آن رشد و نمو کرده باشد که گوشتش حرام است. گوسفندی که شیر سگ یا خوک خورده پرسش :اگر گوسفندى از شیر سگ بخورد آیا گوشت آن نجس و حرام است؟ پاسخ :در مورد شیر سگ دلیلى بر حرام بودن نداریم هرچند گوسفند از آن زیاد بخورد آن چنان که استخوانش محکم گردد، ولى در مورد خوردن شیرخوک هرگاه به این مقدار بنوشد هم گوشت خودش حرام است و هم نسل هاى بعد از آن، اما اگر کمتر از آن باشد گوشتش مکروه است و بهتر آن است که هفت روز آن را ببندند و غذاى پاک بدهند. شیر حیوان نجاستخوار در زمان استبراء پرسش :در استبراء حیوان نجاستخوار مثلا گاو استفاده از شیر آن در مدت استبراء چه حکمی دارد؟ پاسخ :احتیاط واجب آن است که استفاده نکنند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی 🌸🍃 اما هر فکری میکرد جز اینکه من خیانت کرده باشم.صبح منو میبرد خیاط خونه و بعداز ظهر
🌸🍃 مریم گفت: نرگس میگه ما اگه اینکارو کرده بودیم بدبخت میشدیم نمیشه مریم هر غلطی بخواد بکنه و بعدم کسی بهش نگه چرا؟؟مریم باید جواب پس بده.گفتم: توروخدا راضیش کن!! گفت: یک برنامه سفر میگذارم با مامان و نرگس شاید تو سفر بتونم ازش بگیرم و نظرشو عوض کنم.چند روزی گذشت و خبر سفر رفتنشون رو بهم دادن... ندا قبل رفتن اومد و کلید خونه نرگس رو بهم داد و گفت: ما پنج روز نیستیم.یک روز به هرشکی که شده برو خونش و دنبال دفترچه ها بگرد اگه پیدا کنی همه چیز تموم میشه.با ذوق کلید رو گرفتم و گفتم: کلید رو از کجا آوردی؟؟ گفت: بخاطر داداشم کلیدای خونه خواهرمو دزدیدم....مریم پیداشون کن.نمیدونستم چرا اینقدر کمکم میکرد اما میدونستم اون خیلی خیلی محمدا دوست داره تا نرگس.نرگس محمد رو دوست نداشت بیشتر چشم دیدن زندگی آروم برای منو نداشت.دوسه روز گذشت و من اصلا نتونستم محمد رو راضی کنم که تنها برم بیرون.تا بالاخره فکری به ذهنم رسید.تا به مامان زنگ زدم و گفتم میخوام واسه محمد هدیه بخرم و کیک بخاطر پیشرفت کارش.من بهش زنگ میزنم میگم اومدم خونه شما توام بهش بگو آره وقتیم خریدامو دید بگو باهم رفتیم.مامان اول یکم دو دل بود اما هر طور شد راضیش کردم و بهش قول دادم که نمیزارم محمد متوجه بشه.مامان خودش محمد رو راضی کرده بود که با تاکسی تلفنی برم خونشون.من زودتر از ساعتی که قرار بود برم راه افتادم و رفتم خونه نرگس.کلید رو که کردم تو در بدنم شروع کرد به لرزیدن.میترسیدم از اینکه کسی سر برسه و نرگس بویی ببره.رفتم تو خونه.از اون خونه متنفر بودم.تموم کتکایی که خورده بودم جلو چشمم میومد.وقت فکر کردن نداشتم....رفتم تموم خونه رو گشتم...زیر و رو کردم...همه جارا....انقدر گشتم که آخر خسته یه گوشه افتادم اما اثری از دفترها نبود انگار اصلا وجود نداشتند.فقط یه فکر به ذهنم رسید اینکه دفترچه ها رو از بین برده و فقط میخواد منو با حرفاش شکنجه کنه!@@نا امید از خونه اومدم بیرون و خریدم رو کردم و رفتم خونه.محمد هنوز نیومده بود.ندا بهم زنگ زد ببینه چیکار کردم وقتی گفتم دفترچه ای نبود اونم حدس زد که نرگس دفترچه هارو نابود کرده و فقط میخواد منو اذیت کنه...اما من دلشوره بدی داشتم.بعد از خریدم امیر رو از خونه مامان برداشتم و رفتم خونه.میز رو چیدم و کارام رو انجام دادم و منتظر محمد نشستم واقعا میشد معجزه ای شده باشه و دل سنگ نرگس آب شده باشه و دفترچه هارو نابود کرده باشه...دوباره خونه رو تو ذهنم تصور کردم ،همه جای خونه رو گشته بودم.هیچ جارو از قلم نیانداختم انقدر وقت داشتم که همه جای خونه رو بگردم اما نبود.لعنت بهت مریم اگه خنگ بازی در آورده باشی و نتونسته باشی پیداش کنی.یک نفس عمیق کشیدم و تو افکار خودم فرو رفتم با صدای در به خودم اومدم.محمد اومد تو،مثل همیشه بهم نگاه نکرد و رفت تو اتاق خواب که لباسش رو عوض کنه.امیر صداش کرد و گفت: بابا...بابا...بیا مامان واست کیک خریده. با تعجب برگشت از اتاق بیرون و به امیر که به میز اشاره میکرد نگاه میکرد.امیر میز رو نشون داد و گفت: مامان خریده...گفتم: با مامانم رفتم.دلم میخواست برای پیشرفت کارت یه جشن کوچیک بگیریم همین.دلم میخواست امیر خوشحال بشه.بهم لبخند زد بعد از چند ماه بهم لبخند زد.درست کم و کوتاه اما همون برام ارزش داشت.اومد و نشست کنار امیر و هدیش رو باز کرد.اونشب به قشنگی گذشت حداقل برای منی که هر لحظه منتظر بودم همه چیز بدتر از قبل و گذشتم بهم بریزه و نابود بشه.وقتی امیر خوابید محمد خیلی رسمی و خشک ازم تشکر کرد و گفت: بخاطر امیر شبمون رو خراب نکردم.دلم میخواد فکر کنه ما واقعا همو دوست داریم.بهش لبخند زدم و گفتم: امیدوارم من و تو یه روزی مطمئن بشیم از این اتفاق....چند روز بعد نرگس و ندا و مادرش از سفر برگشتند زنعمو بعد از اون روز فکر میکرد من پسرش رو جادو کردم و برای همین نه بهم زنگ میزد و نه سراغم رو میگرفت.فقط هربار محمد رو میکشوند خونش و بهش جادو و دم کرده میداد که اثر جادوی من بره.وقتی با ندا حرف زدم و گفتم اون روز کجاها رو گشتم و چیکار کردم.گفت دیگه عقلش به جایی نمیرسه و تو سفرم هدچقدر با نرگس حرف زده فایده ای نداشته و نرگس میگفته منتظر میمونه تا محمد سر عقل بیاد.ندا بهم امیدواری داد و گفت اگه نرگس ببینه زندگیتون خونه حتما دست از سرتون بر میداره.منم امیدوار بودم همین اما امیدواریم دووم زیاری نداشت.یکی دوماه گذشت و محمد آروم تر و خوش برخورد تر شده بود دیگه حتی اجازه نمیداد کسی حرف جدایی بزنه و بهش بگه من رو طلاق بده.اون روزم مثل همیشه صبح رفت سرکار و من موندم تو خونه چون امیر خونه بود و مهد نمیرفت.از صبح دلشوره داشتم و کلافه بودم .. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽