eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 عمليات كربلاى 5 شروع شده بود. من مسئول قبضه ى خمپاره ى 60 گردان پياده ى المهدى (عج) بودم كه قرار بود بعد از گردان غواص ها وارد عمل شوم. با قايق هاى تندرو به سمت نيروهاى عراقى پيش مى رفتيم. وسط درياچه ى ماهى قايقمان خراب شد. هرچه سعى كرديم، روشن نشد كه نشد. مانديم وسط آب و دشمن هم چنان اطراف ما را مى زد. تا اين كه قايقى كه از خط بر مى گشت از راه رسيد و ما را بكسل كرد و برد عقب. شب تا صبح كنار اسكله ى شهيد باكرى مانديم. روز بعد رفتيم جلو، يعنى انتهاى كانال ماهى. سومين شبى بود كه زير آتش دشمن تاب مى آورديم. رفيقى داشتيم به نام هاشم اعتمادى. به من گفت: 'حسين! پلاكم را موقع غذا خوردن در اسكله جا گذاشتم؛ معنى اش اين است كه من شهيد و مفقود مى شوم.' گفتم: 'كارت پلاك كه دارى. بده شماره اش را روى دست و پايت بنويسم'. گفت: 'شايد دست هايم هم قطع شود'. گفتم: 'بس كن ديگر، اين قدر خودت را لوس نكن'. بعد، هر دو سكوت كرديم. صبح شد. هنوز هوا كاملا روشن نشده بود كه با خمپاره ى 60 ما را زدند. هاشم سر و سينه اش داغان شد. چند دقيقه بعد خمپاره ى ديگرى آمد و همان طور كه خودش پيش بينى كرده بود، دست هايش را قطع كرد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 در گردان موسى بن جعفر (ع) دوستى داشتيم چهارده- پانزده ساله اهل رهنان اصفهان. صفا و خلوص غريبى داشت، مسلم بود كه شهادت او ردخور ندارد و به همين دليل و به بهانه كم سن و سالى اش اغلب دوستان نوبت پست او را از خواب بيدار نمى كردند و به جاى او نگهبانى مى دادند. سنگر نگهبانى عصر در آن قسمت از منطقه فوق العاده در تيررس دشمن بود. يك روز بعد از ظهر داخل سنگر نگهبانى اش صداى انفجار آمد. آتش و دود همه جا را فراگرفته بود. هر چه او را صدا زديم جوابى نشنيديم. به درون سنگر رفتيم، كاسه ي سرش از بين رفته بود. او را بردند عقب. يكى از رفقا كه جيبهايش را خالى كرده بود به كاغذ نوشته اى برخورده بود به اين شرح: گناهان هفته، شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل در فوتبال. يكشنبه: زود تمام كردن نماز شب. دوشنبه: فراموش كردن سجده شكر يوميه. سه شنبه: شب بدون وضو به بستر رفتن. چهارشنبه: در جمع با صداى بلند خنديدن. پنجشنبه: پيشدستى فرمانده در سلام به من. جمعه: تمام نكردن تعداد صلوات مخصوص جمعه و به هفتصد تا كفايت كردن... و اين شهيد كسى جز ناصر حسينى نبود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 در عمليات كربلاى چهار [3/10/65- ابوالخصيب] منطقه 'شلمچه'، فرمانده دسته بودم. كارگردان ما حمل مجروح بود. عمليات چند روز بيشتر طول نكشيد و پيروزى چشمگيرى نداشت. تعداد قابل توجهى شهيد و مجروح داشتيم كه به عقب منتقل شدند و بعد از آن آماده باش بوديم تا عمليات كربلاى پنج. [19/10/65- شلمچه] بچه ها به خاطر وضعى كه در 'كربلاى چهار' بوجود آمد با خشم و نفرت بيشترى به خط زدند و نتيجه بسيار خوبى هم گرفتند. پنج روز بعد از عمليات دسته ما مشغول پاكسازى سنگرها شد تا چنانچه شهيد و مجروحى جا مانده باشد جمع آورى كند. رمز ما موقع جست و جو 'ياحسين' بود و نيروى خودى با تكرار همين كلمه، ما را متوجه خود مى كرد. آن روز همين طور كه لابلاى جنازه هاى دشمن مى گشتيم و 'ياحسين' مى گفتيم، يك نفر با صداى بسيار ضعيفى همين عبارت را بر زبان آورد. به اتفاق برادران رفتيم داخل سنگر و او را از ميان كشته هاى دشمن پيدا كرديم. يكى از برادران او را به دوش گرفت. به طرف آمبولانس مى آمديم كه خمپاره اى از گرد راه رسيد. برادرى كه مجروح حمل مى كرد به فيض شهادت رسيد؛ بى آنكه به زخمى آسيبى برسد. 🍃🍃🍃🍃 من در منطقه امدادگر بودم. يك شب كه به طرف سنگرهاى عراقى پيش مى رفتيم، برادرى كه پيشاپيش ما بود تير خورد. چون اول عمليات بود خواستم خودم را به نادانى بزنم و بگذرم، نتوانستم. نشستم و آن طور كه تشخيص مى دادم محل زخم را پانسمان كردم. بلند شدم كه حركت كنم، يك لحظه احساس كردم پايم قطع شده. كنار همان شخص افتادم روى زمين. قدرت بلند شدن نداشتم، مرتب هم اطراف ما را مى زدند. چون قبلا از داخل آب عبور كرده بوديم بدنم خيس بود. خيلى زود سردم شد. هر چه انتظار كشيدم از گروههاى امداد كسى برسد و مرا به عقب ببرد، خبرى نشد. ساعت دوازده شب بود. بى اختيار رفيق بغل دستم را بغل گرفتم كه قدرى گرم بشوم، فايده نداشت، بدن او هم كاملا خيس بود. گاهى به هوش بودم و دوباره از خود بيخود مى شدم. صبح در روشنايى قبل از آنكه مرا از جايم حركت بدهند، آنقدر فهميدم كه من ديشب تا صبح به بدن يك شهيد پناه برده بودم.
🌸🍃 سلام به همه عزیزان و ادمین عزیز،من سال آینده انشاءالله به شرط توفیق و حیاط، عازم سفر حج تمتع هستم ،ولی عمره نرفتم و هیچ تجربه و اطلاعی در این زمینه ندارم ،از دوستان عزیزی که سال قبل مشرف شدن تقاضا دادم تجربیاتشون رو در اختیار من و امثال من بزارن ،انشاءالله نایب الزیاره همه دوستان خواهم بود،باتشکر، مامان گلپری ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من سه بار عقد کردم هر سه بار ب طلاق منجر شده بدون دلیل ازدواجم بهم میخوره همه جوره دعا کردم ک زندگیم بهم نخوره ولی الانم دادگاه دارم دارم تلاش می‌کنم از طلاق دادنم منصرف بشه موندم چ کاری انجام بدم شما رو خدا کمکم کنین بگین چیکار کنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان پسر همسایمون ۱۸ سالش هست بنده خدا هیچ مشکل و بیماری خاصی هم نداره ولی طی این چند ماه اخیر ۲ بار خودبخود تشنج کرده دکتر هم میگه مشکلی نداره کسی خدایی نکرده مورد این چنینی دیده و چیکار کرده ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان خسته نباشید من مادرم از امسال خیلی از بوها بهش بد میاد دکتر بردم میگه قدیم نون پخته الان ریه اش حساس شده دکتر ریه نبردم واینکه آلزایمر داره و بعد فوت پدرم به من وابسته شده هرچی خواستگار برام میاد بخاطر همین نمیتونم ازدواج کنم از شما دوستان میخام اگه کسی تجربه ای یا راه حلی در این مورد داره ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من الان دو هفته هست مشکل شقاق مقعدی دارم موقع دفع خون میاد ودرد وسوزش دارم دوبار هم دکتر رفتم دارو دادن دو سه روز خون نمیاد دوباره شروع میشه هر دوتا دکتر هم گفتن عمل نکن میخواستم ببینم کسی تجربه داره که با دارویی خوب شده باشه ممنون از لطفتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از کانال خوبتون خیلی عالیه.سوالم اینکه پسرمن ۲۳ساله هست خیلی زیاد کمرش جوش چرکی یا جوش درد ناک میزنه .برای کبدش قرص و دارو گیاهی میخوره چندین بار حجامت کرده سرکه سیب و ماسک از عطاری گرفته به کمرش میمالم ورزشکار هم هست . ولی همچنان جوش میزنه و خوب نمیشه غذای چرب نمیخوره .سوالم اینه پس چرا بازم خوب نمیشه.لطفا اگه کسی تجربه داره بگه.واینکه چای را با شکلات تلخ ۵۰ درصد خوردن به مرور زمان زیادآیا مشکلی داره و برای چوش کمر راهم آیا بیشترش میکنه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام سوال منو درگروه بزارید .تا راهنمایی کنند.برای افتادگی زیاد پلک چشم چکار کنم .از جراحی پلک می ترسم . ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به اهالی گروه وحبیبه خانم.وقتتون بخیر.من یه خانم۳۰ساله دارای ۲فرزند دختر هستم حدود۲سال میشه دچار غمباد یاهمون گلوبوس شدم مثل اینکه بغض دارم بعضی وقتا بیشتر بشه خییلی سردردشدیدمیشم.دختراولم۵سالشه دومم۶ماهشه دومی وقتی باردارشدم خانواده شوهرم متوجه شدن دختره خیلی باهام سرسنگین شدن الان حرفشون اینه سومی باید پسربیاری.😔از بس بهم متلک میگن ازموقع بدنیا اومدن دخترکوچکیه وضعیت غمبادم شدیدترشده.اگه کسی تجربه ای داره یا دکترخوب تو کرمان سراغ داره بگه اجرکم عندالله ممنون از همگی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام به دوستان خوب گروه وحبیبه خانم ممنون از کانال خوبتون ،دوستان پسری یازده ساله دارم که پاهاش در ظاهر که می بینی سالمه، ولی موقع راه رفتن یکی از پاهاش کج میزاره یعنی پنجه یکی از پاهاش رو به طرف داخل میزاره دکتر بردم فقط کفش طبی برایش نوشته ولی هیچ تاثیری ندارد از دوستان عزیز خواهش میکنم اگه کسی تو خانواده یا اطرافیانش همچنین مشکلی داشته و درمان شده بگه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ دخترم ۱۶ سالشه تخمدانش ضعیفن چی استفاده کنه ک بخواد بچه دار بشه 👇❤️ @adminam1400
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام به همه عزیزان و ادمین عزیز،من سال آینده انشاءالله به شرط توفیق و حیاط، عازم سفر
💜🍃 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت ادمین محترم وحبیبه خانم و اعضای کانال انشاالله حال دل همتون خوب باشه ادمین محترم لطف کنید این پیام من رو داخل هر دوتا کانالتون بزارید تا مطمعنم بشم مخاطبم حتما میبینش ..میخوام گلگی کنم از اون خانمی که به قول خودش روانشناس وگفتن کاش استفاده کردن از دنیای مجازی هم نیاز به گرفتن سواد داشت مثلاً خودتون سواد دارید چرا دوکلمه درست حسابی حرف نزدی اول بسمه الله شروع کردی که خانما چرا پیام میدید به نامحرم و دلبری میکنید و همه ی ما خانمها رو مخاطب خودت قرار دادی چرا اینقدر بی ادبانه حرف میزنی حد اقل میتونی قبل از شروع کردن به این چرت و پرتها بگی که یه سری از کسایی که اینجور میکنن و اینکه گفتی خجالت میکشی که زنی . خجالت بکش از این مدل حرف زدنت باید بیشتر خجالت بکشی تا از زن بودنت ..من خودم یه زنم و افتخار میکنم به زن بودنم..یه کم سواد حرف زدنت رو بیشتر کن .. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدا همه روشفابده.برای لخته شدن خون زالودرمانی شایدموثرباشه‌.بایک متخصص زالودرمانی مشورت کنید.ان شاءالله خداپدرتونوشفای عاجل بده. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به ادمین گل درجواب خانمی که گفتن انگشتا دستش درد میگیره عزیزم به احتمال زیاد رگا مچ دستت چسبندگی داره من به شخصه ایطور بودم یعنی تا ظرف میشستم ازدرد به خودم میپیچیدم رفتم دکتر گفت رگا مچ دستت چسبندگی داره اگه خوب نشد بیا عمل کن ولی من نرفتم دستام ورزش میدادم حالا بهت میگم چطوری دستت کامل بکش به طرف جلو بعد انگشتا دستت ازهم باز کن دستت چند دقیق نگه دار بعد با اون یکی دستت سرانگشتات تو همون حالتی که دستت کشیده خم کن به پشت دستت در روز چند بار تکرار کن این حالت وخمیر بازی بگیر تو دستات ورز بده انشا الله که خوب میشی من خودم انجام دادم خوب شدم یه آزمایش هم انجام بده ممکن ویتامین دی بدنت کم شده باشد ولی اگه روماتیسم باش کل استخونای بدنت درد میگیرن مخصوصا پاهات التماس دعا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب خانم ۳۰ساله ای که انگشتان دستشون موقع کار در خانه خیلی درد می کند باید پیش متخصص روماتولوژی برید دکتر علی محمد فاطمی یا دکتر ثالثی و یه دکتر دیگه هم بود که کارش عالیه ولی فامیلش را فراموش کردم در اصفهان خوبند 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به هم گروهی های عزیز وحبیبه خانم درجواب خانم 30ساله ای که انگشتان دستشون از 18سالگی درد داشته والان هم با کار درد میگیره منم دقیقا همین مشکل داشتم واما چطور درمانش کردم اویشن .پونه. نعنا. زنجبیل.سیاه دانه .چوب دارچین.کلپر همه به صورت خشک شده مخلوط کنین تقریبا به قسمت مساوی درون یه شیشه سر بسته نگه دارین هر روز به اندازه دو قاشق غذا خوری درون فلاکس چای مثل چای دم کنین بعد یه ساعت دم کشیدن تا اخر شب به جای چایی بخورین انشاله که جواب میده برا من بعد سه چهار روز تقریبا جواب داد اما سعی میکنم هر روز بیشتر از این دم نوش استفاده کنم انشاله که مفید باشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام جواب خانمی که گفته بودن حرزامام جوادرامیشه به گردن انداخت بله خانم میشه من خودم ازپیج حامدطهماسبی سفارش دادم یک گردنبندخیلی زیبا:همیشه توی گردنم انداختم خیلی راحته فقط موقع حمام بازش میکنم :نمازش راهم خودش به نیابت ازشمامیخونه :موفق باشید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خواستم درجواب اون خواهرگلم ک پدرشون مریض هستن ودکترگفته کلیه هاشون مشکل دارن شما واسه پارکینسون هم آزمایش وچکاپ بدید چون پدربنده همین بیماری روداشتن یه دست وپاشون لمس شده بود وتوگفتارشون مشکل پیداکرده بود 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که گفتن 40 سالشونه و فیبرم 20سانتی و کیست دارن یه دکتر طب سنتی میگفت اونایی که فیبرم دارن و خونریزی ندارن هر روز 2 ساعت بعد از صبحانه زیر شکم با رو ۴ن زیتون چرب کنید یه پلاستیک روش بزارید و با کمربند یا شال ببندید و 45 دقیقه پیاده روی کنید کم کم فیبرم کو چک میشه تخم مرغ و مرغ ماشینی گوشت گاو و لبنیات نخورید فعلا این کار تجربه شده است 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خواهشاً خواهشاً پیام منو بزارید خانم ۴۰ساله که کیست داری گفتن رحم دربیار و عمل کن به هیییچ عنوان نکن اینکار رو ظلم در حق خودت نکن با شیاف زاج سفید و عسل و روغن زیتون کیستت دفع میشه مطمئن باش 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ب حبیبه خانوم گل 🌺 عرض تسلیت ب هموطنان عزیزم همچنین مردم غیوردیارحاج قاسم عزیز سلیمانی کرمانیهای صبور🙏 اینو بزارین لطفا برا خواهرگلی ک گفتن خواهرزادشون پاشنه پاشون خوردشده دکتر میخواستن دکترموسویان متخصص پاشنه پا درمشهد هستن دوتا دکترمتخصص این کارن یکیشون همین آقای دکترموسویان هست دامادمن پاشنه پاشون ازچن جا شکسته بود خوردشده بودایشون عملشون کردن بسیارعالی وراضی هستن ان شاءالله نتیجه بگیرن 🌺🌺
و ❤️ هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو که هنوز توی بازی بود رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش .. اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود و دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم .. آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم .. عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم .. دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم .. دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم .. در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت .. با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی .. قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا .. عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟ با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت .. ساکم رو برداشتم و دیگه منتظر یک کلمه حرف از جانب عباس نشدم و از خونه زدم بیرون .. 👇👇👇 ادامه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 داستان عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻 ترکونده کل رو💪🏻 از دستش نده این داستان 😍🔞👆🏻👆🏻 کاملش سنجاق شده✅✅
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره و زخرف ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۴۹۰🌼 @azsargozashteha💜
2764036.mp3
3.62M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره و زخرف ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۴۹۰🌼 @azsargozashteha💜
🌱 هر که روز چهارشنبه ۴۰۰ « ت» بنویسد و بشوید و هنگام غروب ( فرورفتن افتاب) بیاشامد ، کوری و تاریکی دلش از بین می رود و حافظه اش زیاد خواهد شد و می تواند همه چیز را یاد بگیرد. در هنگام نوشتن ذکر « یا قیوم یا واحد» را بخواند. واگر چیزی گم کرده باشد بنویسد در صفحه آن بازیابد. واگر با خود همراه کند از دشمنان ایمن باشد. « اَسئلکَ بِحقّ التاءِ علیکَ یا توّابَ الغفورِ ذالرحمة الواسعةِ علی کُلّ خَلقِهِ یا توّاب» اگر کسی کاری چند بد کند و این اسما را ۳۹ بار بر سیب بخواند و بخورد وی دگر از آن کار بد برگردد. و اگر چندان بخواند که به خواب رود، هرچند گناه داشته باشد، الله حق تعالی همه را بیامرزد . و اگر ۶۴۶۹ « ت» بنویسد و به هر حرف، یک بار این اسم اعظم را بخواند، خونریزی بند می اید.و چون با خود دارد، هیچ زخم بر وی کارنکند بعون الله تعالی. منابعکعرفان ابجدی هر کس ۵۰۰ « ث» وقت زوال سه شنبه، بنویسد و در دیوار خانه ای که رو به قبله باشد آویزان نماید در امور ثابت، و از حرام و گناه حفظ شود و اگر در کوزه ی آب افکند ومرد و زن بد خلق بخورند با هم مهربان گردند و در وقت نوشتن ذکر « یا دائم یا صمد» . وگفتن آن ۶۰ مرتبه، موجب محبت می شود. جهت رفع ترس طفل و کودک ۶۰ مرتبه بنویسد و در زیر سر او بگذارد، نترسد. « اسئلکَ بِحقّ الثاءِ علیکَ ثابتَ المُثبتَ القویُّ المُقتَدِرُ فلا شیء یُقاوِمِه یا ثابتُ» هرکه به دعوی یا خصمی بیرون آید و خواهد که ظفر یابد و اگر چندان بخواند که حال پیدا کند، دل او از هیچ نترسد . و اگر ۱۶۳۴ «ث» بنویسد و بر هر یکی یک بار این اسم اعظم را بخواند، هر که را شب خواب نیاید، اگر با خود دارد، به خواب رود و اگر ترسیده باشد نترسد. منابع:عرفان ابجدی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیه‌های شنیدنی مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی برای آغاز ماه رجب ماه پر خیر و برکت رجب بر شما مبارک باد❤️😍 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
📅 🗓 ۲۴ دی | جدی ۱۴۰۲ 🗓 ۲ رجب  ۱۴۴۵ 🗓 14 ژانویه 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹ولادت امام هادی علیه السلام بنابر روایتی 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ▪️8 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام ▪️11 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️13 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها ▪️23 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری" ❇️ روز که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشد، می‌شود، روایت شده است که در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. ❇️  (یا ) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ✅ برای رفتن روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. 🔰 زمان :از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸امروز جهت شروع کارها مناسب است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان پسندیده است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود سلامتی خود را به دست می آورد. 🔹کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن با احتیاط صورت گیرد. 🔹برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد، مناسب است. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت  انجام شود. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود، روزیش زیاد و پاک و پربرکت خواهد بود. 🔸رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب و نیکو است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 کف دست و پا 》 است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹تعبیر خواب در این روز درست نیست. 🔹مسیر رجال الغیب از میان شرق و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۵:۴۵:۱۹ طلوع آفتاب ۷:۱۳:۴۸ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۳:۰۶ غروب آفتاب ۱۷:۱۲:۴۱ 🔹 اذان مغرب ۱۷:۳۲:۳۲ نیمه شب شرعی ۲۳:۲۹:۰۰ 🌹 🌹 کسی که زیاد اهل فراموشی است اگر در هنگام نافله صبح بر خواندن این آیه مواظب کند فراموشی او برطرف خواهد گردید : رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ‏ : سپس این دعا را بخواند :اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي مَا أَقْرَأُ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَإِنَّكَ قُلْتَ ( سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‏ ) 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۸:۳۲ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود.
❤️ حل مسئله (از خاطرات شهید احمدی روشن)🌸🍃 دبیرستان، سال اول، نفری سه چهارتا تجدید آوردیم. سال دوم رفتیم رشته ی ریاضی. افتادیم دنبال درس. مسئله های جبر، مثلثات و هندسه را که کسی توی کلاس از پسشان برنمی آمد، حل می کردیم. صبح اول وقت قرار می گذاشتیم می آمدیم مدرسه، یک مسئله سخت را می گذاشتیم وسط، هر کسی که زودتر ابتکار می زد و به جواب می رسید، برنده بود. حالی بهمان می داد. درس های دیگرمان مثل تاریخ و ادبیات زیاد خوب نبود، ولی توی درس های فکری و ابتکاری همیشه نمره ی اول کلاس بودیم. مصطفی کیفی می کرد وقتی یک مسئله را از دو راه حل می کرد. شب سرد ( خاطره ای از شهید احمدی روشن )🌸🍃 از حرم امام رضا(ع) آمدیم بیرون. نیمه شب بود؛ زمستان. هوا عجیب سرد بود. پیرمرد میرفت سمت حرم. - سلام حاجی! جوابمان را داد. از زور سرما خودش را مچاله کرده بود. آب توی چشمهایش جمع شده بود. مصطفی شال گردنش را باز کزد، انداخت دور گردن پیرمرد. - حاج آقا! التماس دعا. جنگ جهانی دوم (از خاطرات شهید احمدی روشن)🌸🍃 یکی از ارگان های نظامی دنبال نیروهای فنی-مهندسی بود. مصطفی داوطلب شد و رفت. روی سوخت موشک کار می کردند. بعضی از آنهایی که آنجا بودند، تخصص نداشتند. روش هایی که به کار می بردند، غیرعلمی بود. مصطفی باهاشان بحث میکرد. کوتاه نمی آمد. رئیس و مسئول هم نمیشناخت. بهشان میگفت مثل زمان جنگ جهانی دوم کار می کنید.» میدید که بیت المال را هدر میدهند. جلویشان می ایستاد. به یک سال نکشید زد بیرون. دیدار با آیت الله حسن زاده آملی (از خاطرات شهید احمدی روشن)🌸🍃 رفتیم قم از دفتر مراجع برای کانون نهج البلاغه کمک بگیریم. گفتم «بریم خونه ی آیت الله حسن زاده آملی.» سرظهر بود. حاج آقا آمد جلوی در. گفت «شما عقل ندارید دم ظهر در خونه مردم رو میزنید؟» اخلاق حاج آقا را میشناختم. گفتم «حاج آقا، دانشجو اگه عقل داشت، دانشگاه نمیرفت.» حاج آقا گفت «پس بفرمایید داخل.» رفتیم توی اتاق. حاج آقا گفت «آقاجان، دم ظهر سه تا جوون سبیل کلفت در زدن، من پیرمرد ترسیدم، گفتم بفرمایید تو.» مصطفی به شوخی گفت «حاج آقا، دیدی ترسیدی؟» حاج آقا با لهجه خاصش گفت «پشه چو پر شد، بزند پیل را.» گفتم «مصطفی، پشه هم شدی.» از کانون نهج البلاغه گفتیم. حاج آقا خیلی تحویلمان گرفت، گفت «احسنت، آقاجان کارتان برای معارف شیعه خیلی عالی است.» بلند شدیم برویم « ما روبوسی میکنیم، بعد میریم.» رفتم جلو. حاج آقا به شوخی زد زیر گوشم. انتظار داشتم. خندیدم و گفتم «پیامبر اسلام گفتن قصاص اون دنیا از این دنیا سختتره. بذارید همینجا تلافی کنم.» حاج آقا گفت «خب طوری نیست، بیاید من رو ببوسید.» سه دور حاج آقا را بوسیدم. صدای خنده مصطفی بلند شد «من هم میخوام.» حاج آقا گفت «چه کار کنم؟ بیاید.» حاج آقا مصطفی را که بوسید با دست راست چندبار کشید به طرف چپ و راست صورتش، تعجب کردم؛ انگار که نازش کند. آلونک نشین ها (از خاطرات شهید احمدی روشن)🌸🍃 دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبه روی خوابگاه زنجان خانه هایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونک نشین ها. همیشه چشمم به این خانه ها می افتاد، اما هیچ وقت فکر نکرده بودم به آدم هایی که توی این آلونک ها زندگی می کنند. اوضاعشان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانه ها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه ی قد و نیم قد هم پشت سرش. مصطفی تا چشمش به بچه ها افتاد، قربان صدقه شان رفت. خانه در واقع، یک اتاق خرابه ی نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. از تیر چراغ برق سیم کشیده بودند و یک چراغ جلوی در روشن کرده بودند. مصطفی گفت «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر میزد. برنج و روغن میخرید و برایشان میبرد. وقتی هم که خودش نمیتوانست کمک کند، چندتا از بچه ها را میبرد که آنها کمک کنند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽