eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 فاطمه تازه سه ساله بود که پدرش رو بر اثر بیماری کبد از دست داد. مادرخیلی جوان بود و تازه داشت ۲۰ ساله می شد که بیوه شده بود. یک زن بیست ساله و یک دختر سه ساله داغ و غم بزرگی برای بزرگترها بود ، برای هر دو خانواده خیلی سخت بود. با نشست و گفتگوی بزرگترها بعد از سال پدر به پیشنهاد پدربزرگ عمو على که یک سال از پدر فاطمه کوچکتر بود با مادر ازدواج کرد. اون زمان خیلی رو حرف بزرگترها نمی شد حرف زد. على با احترام به پدرش با شهناز که تا یک سال پیش زن برادرش بود ازدواج کرد و یک شبه صاحب زن، زندگی و دختر سه ساله شد. بعد از فوت پدر کارخونه خیلی ضرر کرده بود، کسی بالای سر کارگرها نبود. با کمک پدربزرگ و عمو على کارخانه دوباره سر پا شد. شهناز بعد از ازدواج با علی سعی کرد بیشتر تو مسائل کاری و کارخونه شرکت کنه ولی پدربزرگ خیلی رضایت به این کار نداشت. تازه فاطمه پنج ساله شده بود که شهناز باردار شد و صاحب دوقلو پسر شد. على با به دنیا آمدن ماهان و مهدی به زندگی امیدوار شده بود. خیلی بیشتر در کارخانه فعالیت می کرد و برای زندگی تلاش میکرد. بعد از فوت پدر همه کاره ی کارخانه عموعلى بود. فاطمه هیچ وقت عمو على رو بابا صدا نکرد و به همان عمو على رضایت داد. چقدر زندگی گاهی بی احساس میشه برادر بزرگتر میمیره و برادر کوچک تر میشه صاحب زن ، بچه و کارخانه. شهناز بیشتر مشغول بزرگ کردن دوقلوها بود و کمتر به کارهای کارخانه رسیدگی میکرد پدرشوهرش حال نداشت ، هر چند وقت یکبار در بیمارستان بستری می شد . تا اینکه یکی از دفعه هایی که برای کهولت سن به بیمارستان منتقل شده بود فوت کرد. بعد از فوت پدر بیشتر ارث رو تقسیم کردند. و فقط منزل پدری موند برای مادر شوهرش و بقیه اموال بین خواهر و برادرها تقسیم شد تمامی ارثی که به پدر فاطمه می رسید با اینکه بعد از فوت پدر چون پدر و مادرش‌زنده بودند ارثی به فاطمه نمی رسید. طبق قانون دین اسلام ، اما به وصیت پدر بزرگ اموال پدری فاطمه به اسم فاطمه شد که شامل نصف کارخانه و زمینی در ییلاق و مغازه در پاساژ به اسم فاطمه زده شد. عمو علی دوست نداشت که اموال به اسم فاطمه تنها شود دوست داشت بین تمام بچه ها تقسیم بشه ولی فاطمه که دخترش نبود و این اموال برای پدر فاطمه بود ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 سلام عزیزم داستان رو خلاصه میکنم براتون. من سی و پنج سالمه. در بیست و یک سالگی با عشق ازدواج کردم اما درست یک سال بعد عشقمو از دست دادم و فوت کرد . بهترین روزهای زندگیم بود اون روزها...بگذریم بعد فوت نامزدم من ادامه تحصیل دادم و دوباره شروع کردم به درس خواندن ، دکتری در رشته خودم که یکی از رشته های پیرا پزشکی بود گرفتم (پزشک نیستم) . دکترامو توی شهری گرفتم که حدود دو روز با شهر خودمون فاصله داشت و همونجا هم بنا به مسائلی به عنوان هیئت علمی و کار درمان یک مرکز بزرگ شروع به کار کردم. اینجا دوستای زیادی داشتم و از قضا یک نفر که اتفاقا خودش هم اهل همین شهر هست تولدی گرفت وقتی رفتم دیدم تعداد مهمونا زیاده و نامزد این خانم هم از اهالی متمول این شهر هست و دوستایی که دعوت کرده بود هم بسیار وضع مالی خوبی داشتن اما همشون از یک دوستشون میگفتن که خیلی اتفاقی مهمونی دعوت شده . (نامزد دوستم توی رودرواسی دعوت کرده و فکر نمی کرد ایشون بیان) وقتی ایشون اومد چهره معمولی داشت و بسیار با شخصیت بود . اما تعریف و تمجید ها بیشتر به خاطر این بود که ایشون خیلی پولدار بودن . از هتل توی کیش تا طلافروشی توی دبی و ... کلا وضع مالی خوبی داشتن . و جالب این بود میگفتن ایشون کسی رو کنار خودش نداره سنش هم حدود سی و هفت بود . من حدس زدم ایشون مثل من در گذشته یک بار کسی رو از دست داده و دیگه حاضر نیست کسی کنار خودش داشته باشه . توی اون جمع همه گفتن و خندیدن که یکهو این آقا اومد کنار من نشست و گفت فکر کنم شماهم مثل من مهمون ناخونده این جمع هستی . با تعجب گفتم چرا ؟ که گفت چون ظاهرت با جمع فرق داره . از خودم بخوام بگم من چهره معمولی رو به زیبا دارم . اندام خیلی خوبی دارم به واسطه ورزش ولی کاملا با حجابم . یعنی موهام دیده نمیشه اما کاملا به تیپم میرسم ... زیاده گویی نکنم اون شب این آقا وقتی دید من می خوام آژانس بگیرم گفت شما رو میرسونم . منو رسوند و توی راه زیاد سوال نپرسید فقط گفت قراره برم دبی و قبلش یک مهمانی توی خونم قراره برگزار بشه که همه دوستان هستن خوشحال میشم که حتما شماهم بیاین. رفت، و دوستم منو به مهمونی دعوت کرد اما من گفتم تا دیر وقت سرکارم و سختمه و نرفتم .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 سلام. من تک دختر و تک بچه یه خانواده روستایی هستم. سر پیری خداوند منو داد دست پدر و مادرم ، یه پدر و مادر مهربان که جز شادی من هیچی نمیخواستن. بزار از خانوادم بگم ، یه خونه بزرگ قدیمی داشتیم که وسیله ها هم همگی نو بود اما خونه روستایی هست دیگه میدونید کلا نوعش با خونه شهری فرق داره . پدرم به واسطه پدربزرگم چندین باغ و یه موتور آب داره که میلیاردی قیمتشه و غیر اون گوسفند هم داره که دست چوپان هست. من برای درس خواندن رفتم شهر و اونجا یکی از هم کلاسی ها انگاری منو مورد مناسب برای ازدواج دیده بود و به همسایشون معرفی کرد . نوزده سالم بود که اومدن خواستگاری من ، تصمیم رو به خودم واگذار کردن و منم تصمیم گرفتم که برم شهر و با این آقا ازدواج کنم . روزی که اومدن خواستگاری من ، مادرشوهرم مدام از خودش تعریف کرد و میگفت فاطمه شما هم مثل دختر من میمونه و از هیچی براش کم نمیزارم. یه داماد داشتن و سه تا پسر بودن که شوهر من پسر اول بود . روزی که جهیزیه منو چیدن خواهرشوهرم مدام می گفت وای اینهمه قابلمه لازم بود ؟ سبزی خورد کن میخوای چیکار اینجا شهره سبزی رو میبرن براشون خورد میکنن... خلاصه بهترین جهیزیه رو دادم . پدرم هر ماه یه گوسفند زمین میزد و برام می آورد ، من میگفتم دو نفر آدم مگه چقدر میخورن؟ میگفت بقیشو بده مادرشوهرت . اینجوری بگم از یه گوسفند ما یه رون برای یک ماهمون بس بود و بقیش رو میدادم به مادرشوهرم که تو یه ساختمون بودیم . از لوبیا و میوه و سبزی بگیر تا ترشی و مربا بابام برامون می‌آورد ، حتی اگر چیزی رو خودمون کشت نمی کردیم بازم روستا بود دیگه از اینور و اونور براش میاوردن اون برای من می‌آورد... یکی دو سال به همین منوال گذشت ، که عروس بعدی اومد ، یکی دوبار بهم رسونده بود که این کارا رو نکن و شوهرت بد عادت نکن منم تو دلم میگفتم چقدر حسوده... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸🍃 سلام دوستان.خداقوت. راستش منم لاغرم و اسم گین آپ رو زیاد شنیدم. قبلا تو کانال یک خانم از گین آپ گفته بودن و خیلی راضی بودن و گفته بودن براشون عوارضی نداشته.و چند کیلو وزن اضافه کردن بدون برگشت. ولی امروز خانمی در جواب گفتن که راضی نبودن و کبدشون چرب شده و جوش زده. دوستان مگه این قرص ها گیاهی نیست؟ کورتون دارن مگه؟ خواهشا مدیر عزیز بیا چالش این هفته رو بذار استفاده از گین آپ(بله یا نه) کسانی که استفاده کردن بیان رضایت و یا نارضایتی خودشون رو بگن بلکه ما درست تصمیم بگیریم. آخه تو کانال خیلی اسم این قرص گیاهی و شنیدم. بیاید بگید بالاخره خوبه یا بد؟ کورتون دارن یا نه🙏🙏🙏 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 من امسال میرم کلاس نهم میشه از دوستان بپرسید که مدرسه نمونه دولتی شبانه روزی بهتره یا مدرسه نمونه دولتی روزانه ممنون میشه اگه بگذارید کانال خوبتون 🌺🌺 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 سلام خواهش میکنم این دفه پیام منو بذارید کانال میخواستم بپرسم کسی هست تو دوران بارداری (سه ماه اول ) دچار خون ریزی بینی شده باشه چه عوارضی برای خودش یا جنینش نداشته؟ 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 سلام خسته نباشید 🌹 هستم ۱۷ساله من چند ماهی میشه کالاف بازی میکنم یک بار که داشتم بازی میکردم با یک پسر حرف میزدم که یک سال ازم کوچیک تر بود از شانس بد من هم همون موقع داداشم سر رسید دو هفته گوشیمو ازم گرفت بعد که گوشیو بهم داد میگه دیگه بهت اعتماد ندارم ترو خدا بگین چیکار کنم اعتمادشو بدست بیارم کالافم رو هم پاک کرد😔 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 سلام خسته نباشید ،، ممنون میشم سوالم رو داخل کانال بزارید تا دوستان راهنمایی کن ،،، من قصد دارم سزارین کنم یه دکتر خوب که در بیمارستان دولتی عمل کنه ممنون میشم معرفی کنید ،،، اهواز هستم دوستان راهنمایی کنین چه دکتری میشناسین که کارش خوب باشه برا سزارین بیمارستان دولتی،،، از دوستان اهوازی ممنونم راهنمای کنین 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 سلام به همه دوستان به راهنمایی شما احتیاج دارم دخترم ۱۵ سالشه سال قبل پریودش نامنظم بود درد داشت بردم دکتر سونو گرفتن گفتن کیست ۷ سانتی تو تخمدان سمت چپ داره با داروهای گیاهی که یه عطاری بهش داد کیست آب شد دوباره بعد از چن ماه درد داشت سونو انجام دادیم کیست بزرگ شده بود ۶ سانت بود بازم دارو عطاری خورد سونو رفتیم گفت آب شده الان دوباره پریودش عقب افتاد بردیم دکتر دوباره کیست داره آزمایش انجام دادیم گفتن کیست آندومتروز هست ام آر ای هم براش نوشته تو نوبت هستیم میخواستم ببینم کسی این مشکل رو داشته درمان میشه آیا برای آینده که ازدواج کنه مشکلی پیش نمیاد ایدی ادمین🌱👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۱۵ شهریور | سنبله ۱۴۰۳ 🗓 ۱ ربیع الاول ۱۴۴۶ 🗓 5 سپتامبر 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 🌹 وقایع مهم : 🌹 حلول ماه بر همه شما عزیزان مبارک باد. 🔹 ابتدای وضع تاریخ هجری . 🔹 هجرت خدا صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه. 🔹 امشب لیله المبیت است شبی که حضرت علی علیه السلام جای صلی الله علیه و اله خوابید. 🖤 دفن بدن مطهر اکرم صلی الله علیه و اله توسط علیه السلام در حجره حضرت علیها السلام. 🖤 هجوم به خانه وحی 🖤 مسمومیت (ع) 📆 : ▪️4 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️7 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️8 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج ▪️16 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️33 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار ❇️ روز به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. روز می‌شود. ❇️ (یا ) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. 📚 شب : طبق آیه ی ۲ سوره می‌باشد. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰 زمان :از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر. 🔹امروز روز مبارکی است. 🔸امروز برای شروع کارها خوب است. 🔸دید وبازدید با و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز شود خیلی زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است. 🔹کشاورزی و وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹 و و ، موجب سود است. 🔸کسی که در این روز متولد شود سالم خواهد بود. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸 دادن خوب است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 شکم 》 است. باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹تعبیر در این شب شادی و فرح است. 🔹مسیر رجال الغیب از سمت میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ☜ صبح 04:13 اذان ظهر 12:03 ☜ مغرب 18:44 طلوع آفتاب 05:40 ☜ آفتاب 18:26 نیمه شب 00:20 🍀 🍀 هرگاه متاعى فروش نرود اين آيات را هفت بار بر متاع خوانده مشترى مى رسد ان شاء اللّه - آیات 40 و 41 يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ٤٠ وَآمِنُوا بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ ۖ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ - آیه 111 وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ و همچنين آب را بر متاع پاشد 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۶:۱۶ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽