eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
171هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
995 ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ سلام ستاره خانم خوبین من وقتی که 8 ساله بودم پدرم فوت کرد منم چون تک فرزند بودم تا 12 سالگی من، مادرم کار میکرد با اینکه 27سال سن داشت حتی ازدواج مجدد نکرد بخاطر من، از 12 سالگی رفتم کنار دست بنا کارگری کردم😊 و با اولین حقوقم برای مادرم لوازم آرایش خریدم اخه از اون موقع که پدرم فوت کرد مادرم دیگه آرایش نکرد وقتی لوازم آرایشی ها رو دادم بهش از شوق چشماش برق زد و بغض کرد، اما هیچوقت اونا رو استفاده نکرد بهم گفت اینا یادگاری از اولین حقوقته، منم چون دلش نشکنه با حقوق بعديم براش لوازم آرایش خریدم باز هم تا اونارو استفاده کنه بالاخره مادرم نیاز به روحیه داشت هنوز جوون بود ديد الان 3ساله که مادرم فوت کردن اما من هنوز اون لوازم آرایشی ها رو دارم و هروقت که چشمم بهشون میفته اشک تو چشمم جمع میشه❤️ قدر پدر و مادر هاتون بدونید اینا الماسای زندگی شما هستن😇 از صبوری شما و کانال خوبتون مرسی ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام و درود. من تو پایه های مخابرات تبریز بازی میکردم تقریبا نوجوان بودم و وضعیت مالیمون خوب نبود. داشتیم برا مسابقات آماده میشدیم و آخرین تمرینمون بود و فرداش میرفتیم مازندران برا بازی گفتن اولیاهاتون بیاد و تو تمرین شرکت کنن و حمایتتون کنن. پدر و مادر منم بیسواد هستن و سنتی و سنشونم بالاس. به مادرم گفتم گفت تو برو من خودم میام. نیم ساعتی از تمرین گذشته بود و اولیای همه اومده بودن جز من و همه برا پسراشون آبمیوه و میوه آورده بودن. وسط تمرين يهو دیدم یکی صدام میکنه برگشتم دیدم مادرم رفته زیر درخت پتو انداخته و فلاکس و سبزی و پنیر و بربری رو چیده و لقمه گرفته و صدام میکنه. اولش خجالت کشیدم ولی مربیمون اومد گفت زود برو با مادرت بشین. چند دقیقه بعد کل تیم اومد و هر کی یه لقمه زد و رفت. هنوزم که هنوزه یادم میوفته اشکم جاری میشه. فدای تمام مادرا بشم. آقای باغ آبادی هرکجا هستی موفق باشی بهترین مربی اخلاق هاتونو برامون بفرستید👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❣ یه خاطره درباره مادرمه که هیچ وقت یادم نمیره زمانی که کلاس دوم ابتدایی بودم یه جامدادی خریدم، گرووون و خیلی هم کیفش رو میکردم آقا ما چهارشنبه این جامدادی رو گروفتیم من لحظه شماری میکردم که شنبه بشه و پزشو بدم بلاخره روز موعود فرا رسید کیف رو باز کردم ولی جامدادی رو ندیدم 😶 ما هم کسل رفتیم تو کلاس نشستیم دیدم کسی در میزنه مامانم بود😍 جامدادی رو برام اورد 😍 فاصله خونه تا مدرسه خیلی زیاد بود ولی مامانم بخاطر من تاکسی گرفت و جامدادی رو اورد .. هیچ وقت فراموش نمیکنم... 💙💜💙💜💙 سلام امیدوارم که حال همتون خوب باشه یه بار کلاس سوم بودم صبحانه نخوردم چون مادرم منو دیر بیدارم کرده بود باید میرفتم مدرسه باهاش دعوام شد بعدش اومدم مدرسه سر صف که وایساده بودم دوستم که خونشون توی کوچمون بود اومد بهم لقمه داد گفتش مامانت داده منم از حرصم بازش نکردم گذاشتمش تو کیفم بعد که اومدم خونه کیفم و باز کردم لقمه رو هم باز کردم توش نون پنیر و چاقو کوچیک صبحانه وخیار بود منم خوردم تا دله مامانم نشکنه که چرا گذاشتم ته کیفم فدای همه ی مادرا بشم که دلشون پاکه امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشن ممنونم از کانال عالیتون امیدوارم هرچی از خدا میخاید به همه اعضای گروه و مدیر ادمین همه خدا بهتون بده برای منم دعا کنید التماس دعا ❤️ مادرانه هاتونو برامون بفرستید👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❤️ تا سه سال قبل هفته ای حداقل دو فیلم میدیدم. دنبال کتابهای جدید بودم. به تمام کارهایم می رسیدم سرساعت میخوابیدم، به موقع بیدار میشدم. هر وقت دلم میخواست یک لیوان چای برای خودم درست میکردم و می نشستم برنامه هفتگی می نوشتم. در ماشین فقط به موسیقی مورد علاقه ام گوش میدادم شب تصمیم میگرفتم و صبح اجرا میکردم. الان که نگاه میکنم می بینم تعداد فیلم هایی که در این سه سال دیده ام به تعداد انگشتان دستم است اما سیزده بار باب اسفنجی آشپز میشود را دیده ام. اگر روزی پلنگ صورتی نبینم روزم شب نمی شود. آنقدرکتابهای حسنی نگو بلا بگو را خوانده ام که حفظ شده ام. شب با هزار دردسر تصمیم میگیرم و تا آخر هفته هنوز اجرا نشده. مشغله هایم هزار برابر شده . اما نیمه های شب که ناخود آگاه بیدار می شوم تا کنار نرفتن پتو از روی « تو » را چک کنم صدای نفسهایت به من می گوید همه اینها در دو کلمه خلاصه می شود : « لذت مادرانه» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••