پدر و مادرم‌! اگر شهید شدم‌ سعی‌ کنید خودتان‌ را درپیش‌ مردم‌ معرفی‌ نکنید که‌ من‌ پدر یا مادر شه یدم‌ و هیچ‌ منتی‌ بر سر مردم‌ نگذارید که‌ من‌ شهیددادم‌.برادرم‌ ابوذر! امیدوارم‌ درپناه‌ حق‌ درکارهای‌ روزمره‌ خودموفق‌ ومؤید]باشید[وامیدوارم‌ ازته‌ قلب‌ حلالم‌ کنید. برادرم‌ ابوذر!تمام ‌چشم‌ امیدم‌ به‌ شماست‌ واگرمی‌خواهی‌ روح‌ مراشادکنی‌،درست‌ رابخوان‌ وقلم‌ افتاده‌ مرابرداروراه‌ مرا ادامه‌ بده‌ودرجوارعلم‌،تقواراسرلوحه‌زندگی‌خودقراربده‌ که‌ همچون‌ دوبال‌ کبوترهستند که‌ اگریک‌ بال‌ اوازبین‌ رود قابل ‌پرواز نیست‌.شماای‌ خواهرانم‌!درهرلحظه‌ به‌ یادخدا باشید وحجاب‌ اسلامی‌ رارعایت‌ نمایید ودرس‌های‌ خود را بخوانید و برایم‌گریه‌ وزاری‌ نکنیدکه‌ موجب‌ سروردشمنان‌ اسلام‌ خواهد شد. خواهران‌!برای‌ آخرین‌ بارازشماعذرمی‌خواهم‌،اگرازاوان‌کودکی‌تابه‌حال‌رنج‌ومشقتی‌برشمامتحمل‌نمودم‌مراببخشیداما سفارشی‌ چند به‌ شما امت‌ حزب‌الله‌. اگرچه‌ من‌کوچکتراز آنم‌ که‌ بتوانم‌سفارشی‌ برای کسی‌ بکنم‌آن‌ هم‌امتی‌که‌ ازجان‌ ومال‌وفرزندان‌ وعزیزان‌ خودچشم‌ پوشیده‌اندودرراه‌خداانفاق نمودند،به‌ عبارتی‌ دیگر امتی‌ که‌ الهی‌ شدند، بلکه‌ به‌ عنوان‌ تذکر و یادآوری‌ و بحکم‌ آیه‌ «و ذکِّرفان‌الذکری‌تنفع‌ المؤمنین‌»(ذاریات/۵۵) همیشه‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ امام‌ باشید .در کارهایتان‌ مشورت‌ کنید ، درقلب‌ یکدیگر جای‌کنید و به‌ یکدیگر مهروعاطفه‌ به‌کار ببرید. همیشه‌به‌یادخداباشیدکه‌درکارهایتان‌ریانباشدوازهمینجاپیام‌مرامی‌شنویدکه‌مرا عفوکنید و مرا مورد بخشش‌ قرار دهید.اگر پشت‌سرتان‌تهمت‌و غیبت‌ زدم‌حلالم‌کنید.برای‌من‌]دعاکنید[که¬خداوند مرا جزءشهدا ونمازگزاران‌درگاه‌ خودقراردهد.در دعاهای‌کمیل‌وتوسل‌ومجالس‌عزاداری‌شرکت‌کنیدکه‌اینهااین‌ انقلاب‌ رابه‌ پای‌ خودمحکم‌ واستوارنگه‌ داشته‌ است‌.همیشه‌ درصحنه‌حضورداشته‌باشیدودرنمازجمعه‌هاشرکت-کنید.همیشه‌به‌یادخداباشید.درضمن‌ مرادرروستای‌«تیرکلا»ودرجوارقبر شهیدحبیب‌ الله‌ پرندک‌ دفن‌ نمایید تا این‌که‌ در شب‌ اول‌ میهمان‌ حبیب‌ باشم‌ و از فشار قبر در امان‌ باشم‌. و السلام‌ خدایا خدایا تا انقلاب‌ مهدی‌ خمینی‌ را نگهدار درباره شهید نام: سلمان خدادادی تیرکلائی نام پدر:نورالله‌ شماره شناسنامه:766 محل تولد:تیرکلا(مازندران-ساری) تاریخ تولد:1345/8/1 تاریخ شهادت:1365/4/12 محل شهادت:مهران ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام ببخشید اگه میشه منو راهنمایی کنید همسرم معتاد به مواد مخدره بعد از یه مدتی که ترک کرده بود الان برگشته سرجای اولش ودوباره مصرف میکنه من پنجاه سالمه ودوتا پسر ویه دختر دارم که پسرهام دوقلو وبیست وسه ساله ودخترم بیست سالس الان دیگه بچه ها صبرشون تموم شده وتحمل اعتیاد پدرشون را ندارند چندین بار کمپ رفته ولی اخرین بار فقط دوسال ونیم تقریبا پاک بود که البته الکل مصرف میکرد وهمین هم فکرکنم باعث لعزشش شد الان هیچ جوره راصی نشمیشد خودش بره کمپ الان پسرم از طریق دادگاه نامه گرفته که از کلانتری بیان ببرنش کمپ چون ادم کله شقی است خیلی نگرانم که بعدش چی میشه وچون ادم لجبازیه ایا بعد از اومدن از کمپ‌چکار میکنه خیلی نگرانم چون تویه شهر کوچیک زندگی میکنم نخواستم ازش جدا بشم به خاطر بچه ها ازتون میخوام هم راهنماییم کنید هم برام دعا کنید که دست از لجبازی برداره وترککنه وبچسبه به زندگی تامنم بتونم بآخیال راحت چند سال خبی دغدغه زندگی کنم فدای همه هم گروهیام منم مادر ی ام از شهرکرد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام گلم الهی خیر دو دنیا ببینی اینم بزار گروه دوستان من حامله ام خیلی وزنم رفته بالا بعد بخوام وزن کم کنم صورتم خراب میشه زیر چشمام خط میفته چون حاملگی قبلی همین اتفاق افتاد وزنم بشدت رفت بالا وقتی خواستم کم کنم صورتم خراب شد.حالا شما نمیدونین چکار کنم صورتم لاغر نشه چه قرصی مکملی میشه خورد یا چه ورزشی میشه انجام داد یا یوگای صورت چجوری هست کسی میدونه تورو خدا کمکم کنید آخه خیلی ناراحتم هر کاری میدونین برای اینکه پوست خراب نشه خط نیفته دریغ نکنید 'بخدا همتون دعا میکنم انشالله سر زایمانم دعاگوتون هستم . ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ ❌❌❌سلام دوستان. دختر۱۴ساله دارم.۳‌‌؛۴ ماهی میشه که بنظرمن البته،وسواس داره!!مثلا حمام ودسشویی ومسواک زدن وآماده شدنش برا جایی رفتن ومدرس رفتنش کلللللی طول میکشه.مثلا حمام ۲ساعت !یاآماده شدنش برامدرسه که صبحیه یک ساعت ونیم!اینا به کنار،مثلا جاش وکه میندازه بخوابه کلی باهاش ور میره!طولش میده!صاف وصوفشون میکنه!کوشه های متکاش وصاف میکنه!!لباسهای تنش وهمش مرتب ومیزون میکنه!موقع درس خوندن کتا ب ودفتروخودکاروچیاش وحتما بایدمرتب وصاف وصوف بچینه درس بخونه!!من وباباش اعصابمون خرده ازاین بابت.هرچی هم بش میگیم که ادامه نده چونکه بدترمیشه،فایده نداره!خیلی نگرانشم!!کسی همچین موردی نداشته؟!چکارکنم بنظرتون؟اینم بگم که بچه خیلی ساکتی هم هست توجمع وخجالتی واعتمادبه نفس کم. کمکم کنید.نظرتون چیه دوستان؟چکارش کنم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت همگی بخیر مشکلی دارم که خیلی بخاطرش ناراحتم و تا الان هر راه امتحان کردم و نتیجه نداشته اونم مشکل بوی بد دهان دندان و لسه هسته دهنم خیلی بوی بد میده حتی بعد از مسواک زدن بازم بوی بد میده و لسه ها خیلی حساسن موقع مسواک زدن و موقعیت ها دگه بعضی وقتا خون میشن و رو دندان هام یه چیزهای سفید رنگ پنیری مانند همیشه هست و بعضی وقتا با ناخون از رو دندانم میگیرم و جلو بینی بو میکنم خیلی ببخشید انگار بو مثل بو مدفوع هست با دستمال میکشم دندانم این پنیری مانندها پاک میکنم وقتی مسواک محکم بکشم پاک میشن فقط پا لسه هام میمونه و سر صبح هام که بیدار میشم داخل دهنم آب شبیه سبز رنگ جمع شده تف میکنم ممنون میشم هر کس مشکل بوی شدید دهان داشته و لسه حساس که خون میشه و راه درمان براش پیدا کرده بگه چکار کنم که از شر بوی بد دهان خلاص بشم 🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم عزیز وخانمهای محترم گروه میشه لطفاً راهنمایی کنید ازسال گذشته پهلوی راستم زیر آخرین دنده ام درد میکرد من خیلی پیگیر نبودم فکر میکردم بخاطر کار زیاد ولی از تابستان درد امانمو بریده بود رفتم سونو کامل شکم ولگن دادم توی سونو نوشته بود اسلاژ کیسه صفرا دارم اونم به مقدار زیاد پیش دکترحاذقی عمل کرد موکیسه صفرا منو از بدنم خارج کرد الان دوماه از عملم میگذره ولی هنوز خوب نشدم وپهلوی راستم هنوز دردمیکنه وهنوزم موقعی که می‌شینم پهلوی راستم خیلی درد می‌کنه میشه لطف کنید راهنمایی کنید چکار کنم خسته شدم از این درد پهلو دوسال شده هردکتری میرم نمیتونه تشخیص بده #ایدی_ادمین 👇🌻🌻🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 🌹سلام خدمت همه ی دوستان ..من سر هرنمازم به یادتون هستم ودعاگویتان ❤️ برادر عزیزی که گفتین به تازگی عقد کردین وچهره ی خانم تون به دلتون ننشسته ...درکتون میکنم ،تو شرایط سختی قرار گرفتین خود خود برزخی..ولی عزیز من باخودتون صادق باشین آیا واقعا دوستش ندارین یا برخورد بقیه و رفتارهای جاهلانه ی دیگران باعث سردی شما شده ..اگه امکانش هست با مشاور خانواده مشورت کنید ..ولی از دل اون دختر غافل نشین اگه دلشو بشکنی ممکنه با یه خانم خوشقیافه و دلنشین ازدواج کنید ولی از نظر اخلاقی اصلا خوب نباشه تو زندگی اخلاق ونجابت خیلی مهمه ..خواهرمن ازدواج کرد و همسرش اصلا خوش قیافه نبود ولی به شدت مهربون وعاشق ..خواهرمنم مثل شما دلش می‌خواست جدا بشه واصلا باقیافه اش کنار نمیومد واز رفتارهای دیگران هم ناراحت میشد ولی دلش برای همسرش میسوخت وقتی میدید که چقدر عاشقه ...خلاصه که کنار اومد ورفت سر زندگیش ..الان بعد ۳۰ سال ...خوشبخت ترین بچه ی خانواده همون خواهرمه و بهترین داماد فامیل هم همون دامادمونه..بشین خوبیها وبدیهاشو تو یه برگه بنویس ببین کدوم بیشترن ...بعد تصمیم بگیر ...👋 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 عرض سلام وخدا قوت ادمین محترم و حبیبه خانم و دوستان مجازی ❤️ برای خانمی که عکس پای پسرشون گذاشتن مشکل خارش و التهاب پوست داشتند ادویه را از غذاهاتون حذف کنید.موز هم فعلا نخورند بعد از بهبودی زیاده روی در خوردن موز نداشته باشند هر صبح یک لیوان گل ختمی در آب خیس بدهند و بخورند.خیلی زود انشاالله درمان می شوند برادر عزیز انشالله مشکلت حل میشه توکل به خدا کن به دلت بد نیار اونم به هزار امید بهت بله گفته 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانمی ک گفتن دخترشون دندون درد شدید دارن و باردارن .. منم سر بارداری دندون درد شدید تاحدی ک تکون نمیتونسنم بخورم دکتر گفت استامینوفن ساده مبتونی بخوری هر ۶ ساعت..من خوردم فایده نداشت تااینکه دکترم گفت میتونی یه شیاف دیکنوفناک بزار فقط همون یه بار من گذاشتم ۱۰ دقیقه نشد درد اروم شد حالا شما از دکتر بپرس ببین چی میگه خیلی دردبدیه ولی شما میتونین دکتر متخصص خوب برین چون به من گفتن اگ شیاف گذاشتی خوب نشدی ادرس یه دکتر دادن یه شهر دیگ گفتن اونجا راهنمایی میکنه برا باردارا ... یه پماد میخک فک کنم از داروخانه بپرسی اونم حوبه گوگل بزن ببین برا باردار چژ تجویز میکنن ان شالله دردت خدب بشه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

🗯 در بعضی از موضوعات باید چهارچوب‌ها رعایت شوند. ❌چرا #خیانت بد است؟ 👆چون #تضمین و #تعهد از بین می‌رود. #دکتر_سعید_عزیزی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 عالم جليل القدر و متقى مرحوم آيت اللّه نجفى قوچانى رحمه الله از طلاب برجسته خراسانى بود و در ضمن ياد داشتهاى خاطراتش در اصفهان كه به مدت چهار سال از سال 1314 ه‍ ق الى 1318 تداوم داشت مى نويسد: وقتى به شهر اصفهان آمدم ، شبى در خواب چهره مرگ را به صورت يك حيوان در ابعاد يك ((گوسفند)) ديدم عمرش بالغ بر يك سال بوده و به دنبال او سه و يا چهار عدد از بچه هاى كوچكش در هوا در حال سير و حركت بودند، در اثناى حركتشان از روى منزل ما در قوچان گذشتند و يكى از گوسفندان بر روى منزل ما از حركت باز ايستاد. براى پدرم نوشتم : نامه اى برايم ارسال كند و احوال خود را در آن شرح دهد؛ زيرا نگران او بودم پس از ارسال نامه ، از پدر نامه اى دريافتم در آن گفته بود همسرش فوت نموده . و نيز مى نويسد: قبل از ده سال مبلغ دوازده تومان براى اداى مخارج زيارت به عتبات مقدس قرض كرده بود(12) ولى به دليل ((ربا)) بدهى او به هشتاد تومان رسيده بود، و همه دارايى پدرم به اين مقدار نمى رسيد، من تصميم گرفتم زيارت عاشورا را به مدت چهل روز بر بام مسجد سلطان صفوى بخوانم و سه حاجت را طلب كردم : اول : اداى بدهى پدرم دوم : طلب آمرزش سوم : افزون شدن علم و اجتهاد قبل از ظهر شروع به خواندن مى نمودم و قبل از زوال ظهر آن را تمام مى نمودم ، خواندن آن دو ساعت به طول مى انجاميد پس از اتمام چهل روز و تقريباً بعد از يك ماه پدرم به من نوشت : امام موسى بن جعفر عليه السلام قرض مرا ادا كرد، به او نوشتم : خير، امام حسين عليه السلام آن را ادا كرد، و همگى آنها يك نور واحدند. وقتى سرعت تأ ثير زيارت را در بر آورده شدن حاجتها در مسايل دشوار ديدم و قلباً از تأ ثير گذارى آن در برآورده شدن حاجتها اطمينان يافتم ، عزم خود را جزم كردم تا آن را در روزهاى ماه محرم الحرام و ماه صفر براى حاجت مهمترى به مدت چهل روز بخوانم ، لذا با تلاش و كوشش بسيار و با احتياط كامل بر بام مسجد سلطان مى رفتم ؛ و رو به قبله و زير آسمان بودن را مراعات مى كردم ، بعد از سپرى شدن روزها، و ختم چهل روز، در خواب بشارت دهنده اى را ديدم كه مى گفت : به مراد خود رسيدى . و در صبحگاه در قلبم شور خاصى پديدار گشت ، و اين چند بيت را سرودم : زمان قبض گذشت ، انبساط جلوه گر آمد درخت صبر قوى گشت ، باز بر ثمر آمد چو كوه شو، سر تسليم بيش و راضى شو به لطمه شب و روز فلك كه ماه بر آمد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکته ✅🌸 ✅خواص شکر (نیشکر)✅ ♦️امام صادق(علیه السلام) از بشیر پرسید: بیمارانتان را با چه چیزی مداوا می کنید؟ بشیر گفت با این داروهای تلخ. امام فرمود: اگر کسی از شما مریض شد، کمی شکر سفید را بساب و بر روی آن آب سرد بریز و به مریض بده. خدایی که درمان را در تلخی قرار داده است، می تواند درمان را در شیرینی هم قرار بدهد. ♦️ امام کاظم (علیه السلام): برای تب، ده درهم شکر را در آب سرد بریزید و ناشتا بخورید ♦️ابراهیم جعفی می گوید: نزد امام صادق (علیه السلام) رفتم. پرسید: چرا رنگت پریده است؟. گفتم دچار تب رِبع شده ام حضرت فرمود: شکر را بساب و در آب حل کن و آن را در حال ناشتا و همچنین در ابتدای شب بخور. آن کار را انجام دادم و دیگر آن تب برنگشت ♦️مردی از وبا شکوه کرد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: سلیمانی بخور، اولین کسی که شکر درست کرد، حضرت سلیمان بن داود (علی نبینا و آله و علیهم السلام ) بود. ♦️امام کاظم (علیه السلام): نیشکر، گرفتگی های عروقی و عصبی را برطرف می کند و هیچ گونه درد و زیانی در آن نیست ♦️امام کاظم (علیه السلام): سه چیز است که هیچ گونه زیانی ندارد: انگور رازقی، نیشکر، سیب لبنانی ♦️ امام رضا (علیه السلام): شکر طبرزد، بلغم را به طور کلی از بین می برد ♦️امام باقر (علیه السلام): شکر طبرزد، برای هفتاد بیماری مفید است و بلغم را ریشه کن می کند.(11) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

♻️علت سفیدی مو از زبان دکتر سلامت با این روش شگفت انگیز♻️ ❌دیگه دوره ی رنگ موهای شیمیایی پرعوارض و پر هزینه تموم شده ❌ 👈جدیدترین شگرد تقویت ملانین سر به صورت کاملا طبیعی , تخصصی و تضمینی 👇👇 bamci.ir/ads/landings/102c-a6ee bamci.ir/ads/landings/102c-a6ee

⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن وزندگی اگر زنی شوهرش به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇🔮 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 عالیه این دعا 😳👆

#درد_دل_اعضا ❤️🍃 سلام وخسته نباشید خدمت ادمین عزیزوهم گروهی های عزیزم الهی که هرچی دلتون میخوادنصیبتون بشه خواستم خدمت اون دخترخانم26ساله که یک سال ونیم هست عقدکردن ونامزدشون اختلال پارانوئیدداره....خواستم راهنمایی کنم ولی پشیمون شدم گفتم بذاراول تجربه های خودم باهمچین آدمی روبگم بعدخودت تصمیم بگیر من11ساله بودم که شوهرم دادن (حالادلایلشوبعداتوگروه میذارم)بایه آدمی که13سال ازمن بزرگتربوداوایل نامزدی خوب بوداماکم کم پرخاشگری ها،عصبی شدن ها،گیردادن ها،کتک زدن وفحش دادن وتحقیرخودم وخانواده ام و...شروع شد(من توخونواده پرجمعیتی بزرگ شده بودم وبااینکه وضع مالی خوبی نداشتیم هرچی که میخواستم پدرومادرم دریغ نمیکردن این گفتم بدونیدبخاطراین چیزهاخیلی بی عقده کم توقع صبوروآروم بودم) چون سنم کم بودمیترسیدم ازش به شدت به هیچکس نمیتونستم چیزی بگم طوری بودکه وحشتناک ترین روزهای عمرم روکنارش تجربه کردم خانواده ش هم همه ی این هارومیدیدن ومثل شماهمش میگفتن درست میشه خوب میشه به مرور😭ترس ازش ترس ازآبروم(تونامزدی بهم دست درازی کرد)ترس ازناراحتی پدرومادرم نتونستم چیزی بگم تونامزدی کم کم اعتیادش روبهم نشون داداونم نتونستم بگم وای ازدست این نتونستن هام🥺دوسال نامزدی وحشتناک گذشت فقط خدامیدونه که چی بهم گذشت الان دارم بادل خون مینویسم باسن کمم نذاشتم کسی درداموببینه 13ساله بودم که شدم خانم خونه باعلاقه ی شدیدم به درس خوندن دیگه نتونستم ادامه بدم هنوزم حسرتش به دلمه وقتی رفتیم زیریه سقف همه چیزصدبرابربدترشدالان بعدازگذشت10 سال اززندگیمون نابودشدم دوتابچه داریم 7و9ساله خداشاهده تاحالااین دوتابچه رودکترنبرده مریض که میشن میمیرم وزنده میشن تاخوب شن روبچه های بیچاره م هم دست بلندمیکنه هیچ جورهم نمیتونم قانعش کنم که این کاراظلمه بچه هام ازدستش استرسی وعصبی شدن خودم هم با23سال سن ازتوداغونم وسواس گرفتم عصبی شدم دیگه حوصله ی هیچ کاری روندارم اززندگی سردوخسته شدم میدونم فایده نداره اماخیلی افسوس گذشته رومیخورم الان فقط وفقط بخاطربچه هام زندگی میکنم پسرم میگه مامان توازباباطلاق بگیربروماهم بزرگ میشیم میایم پیشت دلم خون میشه امامن لحظه ای بدون بچه هام نمیتونم زندگی کنم میترسم برم هم بچه هامونابودکنه هم خودم ازغصه دوریشون دق کنم چون میدونم که به هیچ عنوان بهم نمیدتشون الان که دارم مینویسم کناربچم خوابیدم که دوروزه تب داره وعین خیال باباش نیست وبزرگترین پشیمونیم توی زندگی نتونستن هام ترسیدن هام هست اینکه سوختم تانذارم کسی ناراحت بشه خواهرعزیزم این تجربه ی من بوداززندگی باهمچین آدمی که هرروز روزی صدبارآرزوی مرگ میکنم تااین زندگی تموم شه اینم بدون پدرومادرخوشبختی بچشون رومیخوان اگه یه روزی بفهمن شمااین همه سختی وبه خاطراوناتحمل کردین خیلی عذاب میکشن بعدشم نامزدی برای آشنایی دوطرف ازهم هست یعنی چی که ازحرف و طعنه های بقیه میترسین یامشکلات بعدازطلاق انقدرمیترسین که عاقبتتون خدایی نکرده میشه مثل من خانواده خودش هم معلومه که سازش میخوان خانواده همسرمن وقتی هم منوراهی بیمارستان کردوهزارتابلاجلوچشمشون به سرمون آوردبازم میگفتن تحمل کن الان که نامزدین اینه اوضاع دیگه ببینیدبعدازعروسی وسرخونه زندگی رفتنتون چی میشه بازم خودتون میدونید ببخشیدسرتونودردآوردم امشب دلم بدجورگرفته مثلاخواستم خواهرعزیزمو راهنمایی کنم ولی دردودل هاموآوردم اینجاببخشیدکه طولانی شداینم بگم اولین باره حرف دلموجایی میگم خیلی برام عزیزین برای همتون دعای خیرمیکنم ازتون التماس دعادارم منم باشم زهرا🌺 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزان ی تجربه ای برای سلامت دندان و خراب نشدن دارم که میخواستم در جریانت تون بذارم هر روز چای سبز بنوشید البته چن دقیقه تو دهن نگه دارید بعد قورت بدید من چون معده ام سرده فقط شبها قبل خواب عین دهانشویه استفاده میکنم عالیه اکثر مردم چین هم بجای مسواک همین کارو انجام میدن و آقای ۳۰ ساله ایی که از نامزدت خوشت نمیادو چهره برات مهم بود اول باید برادر من بادقت بهش نگاه میکردی و یا چن ماه نامزد میکردی منم باهمسر اولم همین مشکل داشتم اوایل باهام خوب بود بعد هی میگفت ازت خوشم نمیاد و من دختر کاملی نبودم اما زشت هم نبودم اونم بااصرار خانواده بامن ازدواج کرده بود و دوست داشت با دوست دخترش ازدواج کنه که خانواده نذاشته بودن خلاصه بهتون میگم شاید ی سری بگن عشق بوجود میاد و فلان برای ماکه نیومد باعث شد منم ازش دور بشم و کم کم تنفر جای عشق گرفت و حتی باردار بودم منو کتک میزد که من بچه اتم نمیخوام ی روز زندگی منو وقت کنم تو گروه میذارم که بچه سقط شد و حتی فیلم رابطه ....تو گوشیش میذاشت که من ببینم و برم و من خانواده ام با آبرو بودن و از جداشدن میترسیدم و اینم بگم همسرم اعتیاد به شیشه داشت خلاصه اینکه جداشدم و ای کاش عروسی نمیگرفتیم و اینا برنامه ها پیش نمی اومد و الان با یک نفر ازدواج کردم که خداروشکر منو خیلی دوس داره و بی پول هست اما از اون بهتره توام برادر من با دلسوزی زندگی خودت و اون دختر تباه نکن گناه داره شاید قسمتتون یکی دیگه هست با آرزوی بهترین ها برای همه عزیزان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام به برادری که پدرشون بیماری به اعتیاددارین چه عجله به ازدواج دارین صبورباشین باید کسی روبرای ازدواج انتخاب کنید که عاقل باشه فهیم باشه ،درک واستدالال درست اززندگی مشترک داشته باشه تواین مسیر درست زندگی شمایارتون باشه نه بیاد باربشه ،عجله نکن عاقلانه انتخاب کن طرفتو خوب بشناس هم سن خودت یادوسال بزرگترم باشه بهتره چون درکش بیشتره ،ولی دخترخوب زیاد هست باید نصیبتون بشه،بشرطی که شمازندگی باارامش وبدون دغدغه برای طرف مقابل درست کنید ،نه اینکه بعدازازدواج باتوجه به مسایل زندگی که دارین ،بیخیال طرف شین روتون برگرده گین میدونستی ماچه جوریم؟همین ی که هست زندگی روبراش زهره مارکنی باید اول مدیریت وافسارزندگی دستت باشه،یعنی خیلی بایدعاقل باشی خیلی ،راه سختی درپیش داری ،ولی ارزوی خوشبختی براتون دارم بعدشم اگه میتونید خونه جدااجاره کنید ازتون دورباشه وخرجشوبدین بهتره باخودتون نباشه؟ودوم اینکه طوری برخوردنکتید که اعتیاد پدرتون نقطه ضعف شماست چون طرف میخوادباشمازندگی کنه نه پدرتون،ازخودتون وتوانایی هاتون بیشترثحبت کنیدواونهاروبیشترنشون بدین ،خودتونو دست کم نگیرین ، درضمن درازدواج به هیچ وجه مهریه بالانندازین به خاطر مشکل پدرتون ،مهریه خیلی پایین یعنی درحدپنج سکه باشه،نکنید به خاطرپدرتون مهریه بالابدین بعدهمین مشکل شمابشه ،مراقب باشین لبه دوتیغ هستین 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام به برادرعزیربعدازعقد؟تازه فهمیدی قیافه همسرخوب نیست یعنی واقعااگه قیافه شون مناسب نیست ولی اخلاق ورفتارش ون خوبه نکنیدبه فکرطلاق نباشید خداروخوش نمیاد ،اگه مشکل بینی داره پول بدین بینی شو عمل کنه ،کاشت ابرو کنه ،عمل زیبایی کنه به دلتون بشینه ولی دلشونشکونی باهاش مهربون باشین کم کم مهرش به دلتون بشینه به فکرحرف مردم؟نباش ،امروزیه چیزی میگن فردایه چیزدیگه،حمایتش کن بالاخره سلیقه هنریه چیزی داره اوناتوچشم دیگران کنیدبزارین درکنارتون طعم خوشبختی روبچشه،والامن خوشگلی میشناسم دومین طلاق ومهریه وروگرفت شوهرممنوع الخروج کرده ،مهم اخلاق وعاطفه هست که بهش اشاره کردین ،بازم خوشبخت باشین اقاداماد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 درجواب دوست عزیز که شقاق مقعددارن بگم که شمامرتب ازآب جوشیده سردشده استفاده کنیدوروغن قرص ویتامین ای روبه مقعدبمالیداگه بتونیدداخل هم واردکنیدکه چه بهتران شالله خوب میشی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی ❤️🍃 عاشقانه های شهدا (منوچهر و فرشته )   پدر هميشه هواي ما را  داشت. لب تر مي‌كرديم، همه چيز آماده بود. ما چهار تا خواهريم و دو تا برادر؛ فريبا كه سال بعد از من با جمشيد ـ برادر منوچهر ـ ازدواج كرد، فرانك، فهيمه و من،‌محسن و فريبرز. توي خانه‌ي ما براي همه آزادي به يك اندازه بود. پدرم مي‌گفت «هركار مي‌خواهيد، بكنيد. فقط سالم زندگي كنيد». چهارده ـ پانزده سالم بود كه شروع كردم به كتاب خواندن؛ همان سال‌هاي پنجاه و شش ـ پنجاه‌ وهفت. از كتاب‌هاي توده‌اي‌ها خوشم نيامد. من با همه‌ي وجود، خدا را حس مي‌كردم و دوستش داشتم. نمي‌توانستم باور كنم نيست. نمي‌توانستم با دلم، با خودم بجنگم. گذاشتمشان كنار. ديگر كتابهاشان را نخواندم. با دوستان مي‌نشستيم كتاب‌هاي دكتر شريعتي را مي‌خوانديم. كم‌كم دوست داشتم حجاب داشته باشم. آن سال‌ها چادر يك موضع سياسي بود. اما من انقلابي شده بودم. مي‌دانستم اين رژيم بايد برود. در پشتي مدرسه‌مان روبه روي دبيرستان پسرانه باز مي‌شد. از آن در، با چند تا از پسرها اعلاميه و نوار امام رد و بدل مي‌كرديم. سراي دار مدرسه هم كمكمان مي‌كرد. يادم هست اولين بار كه نوار امام را گوش دادم. بيش تر محو صداش شدم تا حرف‌هاش. امام مثل خودمان بود؛ لهجه‌ي امامف كلمات عاميانه و حرف‌هاي خودمانيش. مي‌فهميدم حرف‌هايش را. به خيال خودم همه‌ي اين كارها را پنهاني مي‌كردم. مواظب بودم توي خانه لو نروم. شانزده آبان گاردي‌ها جلوي تظاهرات را گرفتند. ما فرار كرديم چندنفر دنبالمان كردند. چادر و روسري را از سر من كشيدند و با باتوم مي‌زدند به كمرم. يك لحظه موتورسواري كه از آن جا رد مي‌شد، دستم را از آرنج گرفت و من را كشيد روي موتورش. پاهايم مي‌كشيد روي زمين. كفشم داشت در مي‌‌آمد. چند كوچه آن طرف‌تر نگه داشت. لباسم از اعلاميه باد كره بود و يك طرفش از شلوارم زده بود بيرون. پرسيد «اعلاميه داري؟» كلاه سرش بود صورتش را نمي‌ديدم گفتم «آره». گفت «عضو كدام گروهي؟» گفتم «گروه چيه؟ اين‌ها اعلاميه‌ي امامند». كلاهش را بالا زد. ـ تو اعلاميه‌ي امام پخش مي‌كني؟ بهم برخورد. مگر من چه‌م بود؟ چرا نمي‌توانستم اين كار را بكنم؟ گفت «وقتي حرف‌هاي امام روي خودت اثر نداشته، چرا اين كار را مي‌كني؟ اين وضع است آمده‌اي تظاهرات؟» و رويش را برگرداند. من به خودم نگاه كردم. چيزي سرم نبود. خب، آن موقع كه عيب نبود. تازه عرف بود. لباس‌هايم هم نامرتب بود. دستش را دراز كرد و اعلاميه‌ها را خواست. بهش ندادم. پايش را گذاشت روي گاز وگفت «الان مي‌روم تحويلت مي‌دهم». از ترس، اعلاميه‌ها را دادم دستش. يكيش را داد به خودم. گفت «برو بخوان، هر وقت فهميدي توي اين‌ها چي نوشته، بيا دنبال اين كارها». نتوانستم ساكت بمانم تا او هر چه دلش مي‌خواهد بگويد. گفتم «شما كه پيرو خط اماميد، امام به شما نگفته زود قضاوت نكنيد؟ اول ببينيد موضوع چيه، بعد اين حرف‌ها را بزنيد. من هم چادر داشتم  هم روسري. آنها را از سرم كشيدند». گفتم «دروغم چيه؟ اصلا شما كي هستيد كه من به شما دروغ بگويم؟» اعلاميه‌ها را داد دستم و گفت بمانم تا برگردد. ولي دنبالش رفتم ببينم كجا مي‌رود و چه كار مي‌خواهد بكند. با دو ـ سه تا موتور سوار ديگر رفت همان جا كه من درگير شده بودم. حساب دو ـ‌ سه تا از مامورها را رسيدند و شيشه‌ي ماشينشان را خرد كردند. بعد او چادر و روسريم را كه همان گوشه افتاده بود، برداشت و برگشت نمي‌خواستم بداند دنبالش آمده‌ام. دويدم بروم همان جايي كه قرار بود منتظر بمانم. اما زودتر رسيد. چادر و روسري را داد و گفت «بايد مي‌فهميدند چادر زن مسلمان را نبايد از سرش بكشند». اعلاميه‌ها را گرفت و گفت «اين راهي كه مي‌آيي، خطرناك است. مواظب خودت باش، خانم كوچولو...» و رفت. گوشه‌ي ذهنم مانده بود كه او كي بود. منوچهر بود؛ پسر هم سايه‌مان. اما هيچ وقت نديده بودمش. رفت و آمد خانوادگي داشتيم. اسمش را شنيده بودم، ولي نديده بودمش. يك بار ديگر هم ديدمش. بيست و يك بهمن از دانشكده‌ي  پليس اسلحه برداشتيم. من سه ـ خيابان‌ها سنگر بندي بود. از پشت بام مي‌پريديم. ده ـ دوازده تا پشت بام را رد كرديم. دم كلانتري شش خيابان گرگان، آمديم توي خيابان. آن جا هم سنگر زده بودند هر چه آورده بوديم داديم. منوچهر آنجا بود. صورتش را با چفيه بسته بود. فقط چشم‌هاش پيدا بود. گفت «باز هم كه تويي». فشنگ‌ها را از دستم گرفت خنديد وگفت «اين‌ها چيه؟ با دست پرتشان مي‌كنند؟» فشنگ دوشكا با خودم آورده بودم. فكر مي‌كردم چون بزرگند، خيلي به درد مي‌خورند. گفتم «اگر به درد شما نمي‌خورد، مي‌برمشان جاي ديگر». #ادامه_دارد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#احکام_دین ☀️🍃 اهمیت قرض دادن🌸🍃 پرسش :فضیلت قرض دادن به برادر مسلمان را از منظرآیات و روایات معصومین(علیهم السلام ) بیان کنید؟ پاسخ :قرض دادن از کارهاى بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین علیهم السلام درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم صلى الله علیه و آله روایت شده که « هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد مى‏شود و ملائکه بر او رحمت مى‏فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط مى‏گذرد و کسى که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام مى‏شود» و نیز در روایتى آمده است که «ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!» نماز خواندن با لباسی که از قرض ربوی یا مال مخلوط به حرام تهیه شده🌸🍃 پرسش :آیا پرداخت پول لباس از محل پول ربوی یا حلال مخلوط با ربا باشد معامله صحیح است؟ پاسخ :هرگاه لباسى را بخرد و بعداً با پولى که از راه قرض ربایى به دست آورده، یا از پول حلالى که مخلوط به ربا است، به صاحب لباس بدهد، چنانچه موقع خرید قصدش این بوده که از چنین پولى آن را بپردازد پوشیدن آن لباس و نماز خواندن با آن اشکال دارد و اگر موقع خرید قصدش این نبوده بعداً این قصد براى او پیدا شده، اشکال ندارد، ولى ذمّه او با مال حرام ادا نمى‏شود. قرض کردن برای انجام قربانی حج🌸🍃 پرسش :کسی که مالی برای تهیه حیوان جهت قربانی نداشته باشد اما امکان قرض کردن را داشته باشد، آیا لازم است قرض کند و قربانی را انجام دهد؟ پاسخ :حاجى اگر بتواند بدون زحمت و مشقّت قرض کند، و مالى داشته باشد که بتواند قرض خود را ادا نماید، باید قرض کند و قربانى نماید. قرض کردن برای تهیه آب جهت وضو یا غسل🌸🍃 پرسش :آیا کسی که می تواند به راحتی با قرض کردن برای وضو یا غسل آب تهیه باید اقدام به قرض کردن نماید؟ پاسخ :هرگاه ناچار شود براى تهیّه آب قرض‏ کند واجب است قرض‏ نماید؛ امّا اگر مى‏داند یا گمان دارد توانایى اداى آن دین را ندارد، واجب نیست قرض‏ کند؛ و اگر کسى مقدارى آب بدون منّت فوق‏العاده‏اى به او ببخشد باید قبول کند. قرض مدت دار 🌸🍃 پرسش :قرض مدت دار یعنی چه؟ پاسخ :قرض مدت دار یعنى هنگام قرض دادن مشخّص شده است که قرض گیرنده چه موقع بدهى را بپردازد قرض بدون مدت 🌸🍃 پرسش :قرض بدون مدت یعنی چه؟ پاسخ :قرض بدون مدت یعنی قرضى که زمان پرداخت آن مشخّص نشده است. گرفتن وام قرض الحسنه بدون جهت خاص 🌸🍃 پرسش :اگر از صندوق قرض الحسنه ای که اصلا سود نمی گیرد، وام بگیریم اما بجهت خاصی نباشد . یعنی بگوییم وام را همینجوری می خواهم اشکال دارد؟ممکن است طرف، وام را بگیرد و در بانکی سرمایه گذاری کند و قسط وام را از همین سود پرداخت کند. پاسخ :در صورتیکه طرف با علم به این مطلب راضی باشد و این کار خلاف ضوابط نباشد مانعی ندارد ولی مکروه است. پرداخت بدهی قبل از رسیدن مدت 🌸🍃 پرسش :در قرض مدت دار، چنانچه بدهکار قبل از رسیدن مدت بدهی خود را بدهد آیا طلبکار باید قبول کند؟ پاسخ :در صورتى که قرض مدّت دار باشد و بدهکار بخواهد قبل از رسیدن مدّت بدهى خود را بپردازد، طلبکار مجبور به قبول آن نیست، ولى اگر تعیین مدّت فقط براى همراهى با بدهکار باشد چنانچه پیش از وقت بدهى را بدهد طلبکار باید قبول کند ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽