#حرف_اعضا 🌸🍃 خانمی که از خیانت همسرت ناراحتی منم از همسرم بارها وبارها خیانت دیدم وبارها از شدت فشار عصبی جسمم رو ویران کردم اما اخرش به این نتیجه رسیدم مسیر خودم رو برم به این باور رسیدم زندگی ی جاده است باید بریم تا به مقصد برسیم خلاصه دست از چک کردن گوشی همسرم برداشتم ورفتم سراغ خودم ی نگاه به خودم کردم وتصمیم گرفتم خودم رواصلاح کنم تا جایی که میتونم دادوهوار نکنم و بچه هامو کتک نزنم وباهشون دعوا نکنم با بچه هام بازی کنم وخلاصه بشم دختر زمان مجردیم شاد وشوخ وبدون دادوهوار از اون طرف مغزم داغون بود از کارهای شوهرم کارها واذیتهاشو برای خودم مثل تصادفهای تو جاده در نظر گرفتم ما وقتی توی جاده رانندگی میکنیم تصادف که میبینیم ناراحت میشیم شاید ی ذره سرعتمون هم کم کنیم اما مسیرمون رو رها نمیکنیم وبه طرف مقصد حرکت میکنیم درکت میکنم خیلی سخته اما میشه منم هی وسوسه میشم برم سراغ گوشیش منم ی جاهایی داد میزنم سر بچه ها یا گاهی متاسفانه میزنمشون اما سعی میکنم بلافاصله که هدف وتصمیمم یادم اومد برم تو خط خودم ودرست حرکت کنم با ارزوی موفقیت برای همه اعضای گروه 🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام ببخشید من دوباره ولی پیاما رو میخونم میبینم جوابا خیلی کمه براخانومی ک خیانت عزیزدلم من باچشام دیدم کسی ک خیانت میکنه از زنش صبوری کنه ب خدا واگذارش کنه نفرینش نکنه ها فقط بخدابگه خدایا نمیخوام شوهرمو مریضی بهش بده یا مشکل مالی بخوره یا سره بچه هام بیاد چون دله شماشکسته دیگه بگو خدای مهربونم ازت میخوام یک اتفاقی بیفتد ک شوهرم ب خودش بیاد دیگه خیانت نکنه و اینکه کم نیستن خانومایی ک خیانت دیدن یک نمونه خوده من اگه منو ببینی تو ک زنی عاشقم میشی ولی بهم بارها خیانت شده چون سیاست نداشتم فقط واگذار کن ب خدا ک همین خدا بس است. اگه تو همش بیقراری کنی غصه بخوری خداقهرش میگیره بخدا 80درصد زنا خیانت دیدن خودت ببین ت همین گروه چقدر از خیانت همسرشون میگن. صبوری کن خانومی ولی ن باغصه شاد باش سخته ولی تو صبوری کن اگه دوست داشتی شماره ی منو بگیر داستانه زندگیمو تعریف کنم شاخ درمیاری میگی تو چجوری تاالان طاقت آوردی. ولی معجزه های زندگیمم باز میگم. درسته الان باشوهرم قهرم از خیانتش باخبر شدم ولی اینم یه حکمتی توشه 🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام درجواب خانم گلی که شوهرشون خیانت کردن وگفتن سرگذشتش رو تو گروه گفتن ولی کسی راهنمایی نکردن گفتید نمیتونید خیانت همسرتون رو فراموش کنید من دقیق نمیدونن کدوم درد دل مال شما بوده که طبق اون راهنماییتون کنم فقط یه سوال شما که فهمیدیدشوهرتون خیانت کرده چرا طلاق نگرفتید؟ مسلما دلیل محکمی داشتید که موندین وادامه میدین بخاطر همون دلیل سعی کنید اینقد خودآزار نباشی وبا مرور گذشته داغ دلتون رو تازه نکنید بیشتر ما خانما خیانت رو تجربه کردیم خودمم برام پیش اومده اونم با کسی که بیشتر از چشمام بهش اعتماد داشتم منم داغون بودم واگه الانم بخوام بهش فکر کنم دیوونه میشم ولی بجای اینکه خود آزار باشم سعی کردم ارتباطم رو با خدا قوی تر کنم دائم وضو میگیرم تا میبینم مغزم میخواد مشغول بشه سخنرانی گوش میدم(سخنرانی های حاج آقا امینی خواه و استاد شجاعی واستاد فرهنگ ) اینجور حواس مغزم پرت میشه ودیگه به خیانتش فکر نمیکنم وبعد از سخنرانی هم یه حس خوب بهم دست میده که باعث میشه زندگی رو سخت نگیرم میدونم منکه نمیتونم از شوهرم جدا بشم پس واسه بهبود روابطم با همسری تلاش میکنم میدون رو واسه دشمن خالی نمیکنم درضمن از پیامها وراهنمایی های دوستان هم بهره میگیرم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_حساب ✅ آقایون از چی بدشون میاد🤨 چرا تو همیشه...؟ همه آدم ها نقاط ضعف و قوتی دارند و حتی بعضی ها نقاط ضعف زیادی دارند. قطعا همسر شما هم بی عیب و نقص نیست اما بیش از حد تکیه کردن روی نقاط ضعف و عادی شمردن نقاط قوت، شما را با مشکل بزرگی روبه رو خواهد کرد. اگر رفتارتان را به همین شکل ادامه دهید، به تدریج این نقاط ضعف در او پررنگ تر و قوی تر خواهند شد و ویژگی های مثبتی که به نظرتان عادی بوده اند هم به مرور کمرنگ تر خواهند شد. شاید همسرتان فرد قدرتمند و شگفت انگیزی نباشد اما شما با این کار در عرض مدت کوتاهی او را به یک فرد ضعیف و ناتوان و همین طور بی اعتمادبه نفس تبدیل خواهید کرد. ● حس افتخار را از او نگیرید محمد ۴۲ سالش است. او ۱۸ سال است که با همسرش زندگی می کند و یک دختر و یک پسر هم حاصل ازدواج شان است. آن ها زندگی خوبی دارند اما از همان ۱۸ سال پیش تا امروز، یک موضوع محمد را آزار می دهد و همسرش هم به هیچ طریق حاضر نمی شود که آن را ترک کند؛ این عادت گاهی اوقات فاصله زیادی بین آن ها می اندازد و موجب می شود تا چند روز رابطه ای سرد و همراه با دلخوری میان شان حاکم باشد. محمد معتقد است که همسرش تاکنون خیلی سازگار بوده و اگر این مشکل ها بین شان پیش نمی آمد، هیچ جای دلخوری در زندگی شان وجود نداشت. اگر شما هم چنین عادتی دارید، بهتر است قبل از آن که کار زندگی تان به جای باریک بکشد، فکری برای از بین بردنش بکنید. ● مادرم حق دارد بداند... بیان جمله، «به خاطر فلان کار از تو دلخورم» در جمع، گفتن راز های خانوادگی یا نقدکردن همسرتان و ایرادگرفتن در کار هایش، آن هم در مقابل دیگران، یکی از مواردی است که کمتر مردی می تواند تحملش کند. طبیعی است که شما به عنوان یک زن و شوهر گاهی دعوای تان بشود و گاهی هم به شدت از کار های یکدیگر عصبانی شوید اما نصیحت دوستانه ما این است که بگذارید موضوعات خصوصی، خصوصی باقی بمانند، پس در همان چند ساعتی که در مهمانی یا مقابل دیگران هستید، به هر زحمتی که هست خودتان را کنترل کنید و بعد از آن، هرچه می خواهید را به همسرتان یادآوری کنید و تا گرفتن یک نتیجه مشترک با هم بحث کنید. ● فلانی این کار را کرد اما تو نتوانستی مرد ها از این که با فرد دیگری مقایسه شوند بیزارند. این موضوع موجب می شود که احساس مردانگی و قدرت شان خدشه دار شود. آن ها دوست دارند همیشه برای شما مهم ترین و توانمند ترین شخص باشند و وقتی می شنوند که شخص دیگری (حتی در یک موضوع کوچک) از آن ها قدرتمند تر است و شما هم می دانید که مردتان به اندازه آن شخص توانمند نیست، همه چیز در ذهن شان به هم می ریزد. شما فکر می کنید که فقط یک مثال ساده زده اید اما او فکر می کند که از هرکسی در ذهن شما کم اهمیت تر است و این که شما حسرت زندگی ای را می خورید که او نتوانسته و نخواهد توانست که برای تان بسازد. ● مرد ها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند سعید همسرش را دوست دارد اما به این ازدواج بی اعتماد است. آن ها ۵ سال است که با هم زندگی می کنند و نتیجه ای که بعد از این سال ها گرفته است این است که نظراتش برای همسرش اهمیتی ندارد و حتی گاهی فکر می کند همسرش او را دوست هم ندارد. از نظر سعید همسرش یک کدبانوی واقعی است و زنی است که در اجتماع هم کاملا موفق است اما با تمام این اوصاف او می گوید که در زندگی اش احساس خوشبختی صددرصدی نمی کند. وقتی او دلایلش را برای این حس بیان می کند، می بینیم که او تنها به موضوعاتی اشاره می کند که از نظر خیلی زن ها مهم نیستند و دقیقا به همین دلیل که فکر می کنند این کار ها اهمیتی ندارند، از تاثیرشان هم باخبر نیستند. برای مثال به ۲ اشتباه همسر سعید، که خیلی هم رایج هستند اشاره می کنیم: ● نظر تو برای خودت محترم است! مشکلی که خیلی مرد ها از آن گلایه می کنند این است که همسرم به نظر من اهمیتی نمی دهد. آن ها برای این نظرشان مثال های شگفت انگیزی را بیان نمی کنند بلکه می گویند مسائل ساده ای از قبیل این آزارشان می دهد: وقتی که می خواهیم به رستوران برویم او از من می خواهد که جایی را پیشنهاد کنم و وقتی چند جا را به او پیشنهاد می دهم، رستورانی را انتخاب می کند که اصلا در فهرست من نبوده است. کمی فکر کنید. به احتمال زیاد شما هم مواردی از این قبیل را انجام داده اید و در آن لحظه فکر کرده اید که یک رستوران که اهمیتی ندارد! اما فکری که همسرتان کرده این است که او به حرف من اهمیت نمی دهد. همیشه خودرای است و اصلا برایش نظرات کس دیگری مهم نیست و... حق با شماست. مرد ها کمی اغراق می کنند اما چه می شود کرد؟ باید آن ها را با قانون های مردانه خودشان بپذیرید. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نساء❤️ جزء #پنجم🍃 صفحه ی ۸۹🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نساء❤️ جزء #پنجم🍃 صفحه ی ۸۹🌼 @azsargozashteha💜

ترجمه 🍃☀️

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 🌹 ‏امام علی علیه السلام‏ اعْلَمْ أَنَّ الدُّنْيَا دَارُ بَلِيَّةٍ لَمْ يَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِيهَا قَطُّ سَاعَةً إِلَّا كَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ. بدان که دنیا سرای آزمایش است که اگر کسی ساعتی در آن فراغت یابد و دست از کار بکشد همین ساعت بیکاری موجب حسرت و پیشمانی او در قیامت خواهد شد. 📓 نهج البلاغه، نامه ۵۹ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام خوبید دوستمون که عمل رود کرده وشیمی درمان میشه انشالله که همیشه سالم باشه من مادر همچنین مشکلی داشت الان ۳ سال هست که وقت آزمایش میده الهی شکر خدب شده وقت باید روحیه داشته باشه ببخشید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 در رابطه با خانمی که گفته بودن ریزش شدید مو دارن. من خودم این مشکل برام به وجود اومد تا حدی که وسط موهام خیلی کم پشت شد. ولی اول از همه استرس رو از خودم دور کردم. استرس و اظطراب یکی از عوامل مهم در ریزش مو هست. و اینکه قرص آهن. هر شب استفاده میکنم. کم خونی خودش هم در ریزش مو تاثیر داره خیلی. بعد داروخونه مراجعه کردم. و قرص بیوتی گرفتم. یه مدت که مصرف کردم. امپولش رو گرفتم. هفته ای یه بار و اینکه قرص یونی زینگ گرفتم هر شب بعد شام خوردم. وقتی هم حموم رفتنی اصلا با آب داغ نمیشورم موهام رو آب ولرم ولرم. صابون استفاده میکنم. خود صابون ضد عفونی کننده هست. بعد آخر سر شامپو. زیاد هم چنگ نزن موهاتو. تو حموم هم اصلا شانه نکن. من همه اینا رو رعایت کردم. قرص آهن هر شب میخورم. و ادامه میدم. ریزش موهام خیلی کم شده خیلی. تاثیر داره. یه سری کمبود ویتامین ها تو بدن باعث میشن ریزش مو زیاد بشه. شما این نکات رو رعایت کنید مطمین باشید خیلی تاثیر داره. وحتما نتیجه میگیرید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام به ادمین عزیز و دوستان برا دختر خانمی که انحراف ستون فقرات دارن دختر خواهر منم همینطور بود هم سن شما خیلی دکتر رفت همه گفتن باید عمل کنه ولی ی دکتر گفت با کمر بند که سایز کمرو می گیرن. براش ساختن خدا را شکر خوب شد ولی من خودم انحراف ستون فقرات داشتم تنگی کانال نخاعی هم داشتم گفتن اگه عمل نکنم امکان فلج شدن هست عمل خیلی سختی بود ۹ ماهه عمل کردم ولی چون ۱۶ پلاتین تو کمرمه دکتر گفته نباید اصلا خم بشم اگه خم بشم درد داره ولی خیلی کارهام دیگه نمی توانم انجام بدم ما اصفهان هستیم. دکترم خیلی دکتر خوبی هست اگه سوالی داشتین در خدمتم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خواهربزرگواری که فرمودندبخت خواهرشون بسته هستش وکسی خواستگارشون نمیاد منم هم همه راه رورفتم شایدباورتون نشه تقریبا۱۸سال چله گرفتم روزه گرفتم پیش دعانویس رفتم نشدکه نشدانگارقسمت نبودپشیمان هم نیستم حتماخداوندصلاح ندونسته الان که دارم زندگی این دوستان رومی خونم شایدباورتون نشه خداروهزاران مرتبه شکرمی کنم که ازدواج نکردم شاید باازدواج کردم منم زندگی بدی می داشتم چون وقتی دوستان زندگی نامه های تلخ شون رومی فرستن خیلی ناراحت میشم😭 میدونم من صبروتحمل این همه سختی ندارم خواهربزرگوارتاخداچه بخواهدوقسمت چی باشه ان شالله که بختش بازبشه وخوشبخت بشه🤲🤲 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام دوست عزیزی که میخوان آی وی اف کنن خانم محترم ۳ اول قاعدگیتون حلوای بادام درست کنید هم خودتون هم شوهرتون بخورین دستورش اینه که ارد برنج خانگی + بادام پوست کنده رنده + شیره انگور یا خرما یا شکر هرکدوم که داخل منزل داشتین + روغن کرمانشاهی که معروف به روغن حیوانی یا روغن خوب اگه دم دست نبود کره محلی یا پاستوریزه + زعفران وگلاب .اردبرنج بو بده که از خامی در بیاد بعد با کره یا روغن تفت بده بعد رنده های بادام تفت بده بعد که یک دست شد شیره انگور یا شکر که داخل آب حل شده رو بهش اضاف کن بعدم گلاب زغفران ان شاالله که نتیجه بده البته بادام با ارد برنج تقریبا باید ی اندازه باشه یا دو سوم رنده بادام باشه درپناه خداوند مهربان باشیم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام برای یبوست هر روز ناشتا ۲۱عدد مویز یا کشمش بخورید بدلیل فیبری که داره برای روده ها مفیده 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خسته نباشید میخواستم جواب خانومی رو که عمل روده کردن و شیمی درمانی میشن رو بدم مادر بزرگ من حدود ۸ سال پیش داخل رودشون تومور بود فکرکنم دوبار عمل کردن الانم خدارو شکر حالشون خوبه هیچ مشکلی ندارن توکلت به خداباشه براتون دعا میکنیم درآینده مشکلی براتون پیش نیاد کنار بچه هات با دلی خوش زندگی کنی عزیزم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام درموردخانمی که عمل روده داشتندوشیمی درمانی میشن مادرمن هم چندسال پیش چنین مشکلی روداشتند عمل کردند وشیمی درمانی میشدند وخداروشکر تاالان هیچ مشکلی ندارند تازه سن مادر من خیلی بیشتر از شما بودواین اتفاق برای ده سال پیشه شما خیلی جوانترهستید ونیروی بیشتری داریداصلانگران نباش هیچ مشکلی پیش نمیادبه خودت برس مامان من ماشالله خوش خوراک بود میخورد توهم به خوردوخوراکت اهمیت بده بخورمیدونم بابچه های کوچیک سخته فقط یک دوره ی کوتاهه تموم میشه خوشگلم خداانشاءالله به همه بیماران شفا عنایت کنه هم صبربربیماری عطاکنه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام وقت بخیر خدمت اون خانم که گفتن موهاشون زیاد ریخته مدت دو ماه با کره طبیعی گاو شب پوست سرتو چرب کن فردا بشور حداقل ماهی ۶ بار همه کچلی بر طرف میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب اون خانمی که اسکولیوز (انحراف ستون فقرات)داشتن و دنبال دکتر بودن دکتر صالح گنجویان فوق تخصص این کارن در بیمارستان مهراد وساختمان مهداد در تهران 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که گفتن سفیدی چشمان دخترشون زرد هست باید برن ی ازمایش کبد بدن چون بچه داداش منم همین مشکل را داشت دکترا متوجه نشدن تا خودشون درخواست کردن براش ازمایش کبد بنویسن ی وقتایی باید دکترا را راهنمایی کرد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت همگی باتشکر از کانال خوبتونچ جواب اون خانمی که شوهر دارن ویک نفر دیگه مزاحمشون میشه خانم عزیز اصلا چرا شما جوابشو میدی غلت کرده که می خواد یک زندگیو از هم بپاشونه میخواد خودشو بکشه بره بکشه چه کار به شما داره این همه آدم میمیره درروز اینم روش تو بر چی عذاب وژدان میگیری بهش بگو من اصلا دلم پیش تو نیست بخوای مزاهم بشی ازت شکایت میکنم خط تو عوض کن به نظر من فکر آبروت باش این هم بدون که اگه شوهرت یا پدرو برادرت بفهمن خون و خونریزی میشه اصلا با دوست خودت که باها ش رابط داره قطع رابطه کن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام . در جواب اون خانومی که روده شون رو برداشتن و شیمی درمانی میشن خواستم بگم دوست عزیز مامان من هم حدود سه سال پیش دچار این بیماری شد پرتو درمانی و شیمی درمانی انجام داد بعد جراحی شد روده رو بیرون گذاشتن و حدود ۶ ماه کیسه داشت که بهش میگن استومی بعد از ۶ ماه خداروشکر جواب ام آر ای خوب اومد و دوباره جراحی شد و روده رو داخل گذاشتن و الان کاملا خوب شده فقط هر ۶ ماه چکاپ میشه نگران نباش عزیزم خداروشکر سرطان روده جز سرطان هایی هست که کاملا قابل درمانه . دوره درمانش طولانی و سخت هست ولی بالاخره تموم میشه صبور باش و با همه قدرت باهاش بجنگ موفق میشی شک نکن . انشاالله خیلی زود خبر سلامتیت رو هم به ما میدی🙏🙏🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت اون خانمی که گفته بودن موهاشون خیلی کمه . من هم همینطور بودم خیلی گریه می کردم حتی جلوی شوهرم هم خجالت می کشیدم رفتم دکتر ماینوکسیدیل دو درصد بهم داد البته هر روز باید استفاده کنی من الان یک سال و نیم هست که مصرف می کنم الان خیلی موهام بهتر شده. عزیزم شماهم برو دکتر قرص و دارو میده خیلی بهتر میشی . می دونم خیلی سختی کشیدی تا با حال. به امید روزهای قشنگ برای شما. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همگی. در مورد میکرو (لایه بردار)و مزو نیدلینگ(مزوی صورت) که سوال کرده بودید،من میکرو ۳ جلسه که( لایه بردارپوست و از بین بردن جوش) و مزو نیدلینگ ۲ جلسه، همرا با دارو های دست ساز و لایه بردار انجام دادم. هر ماه باید انجام بشه تا نتیجه گرفته بشه. حدودا بین ۴ تا ۸ جلسه.در تزریق مزو از داروهای جوان سازی و کلاژن و ویتامین استفاده میشه.من بخاطر لکه هایی که روی پیشونیم بوجود اومد، میکرو و مزو انجام میدم. واینکه به خاطر کرونا ، دیر به دکتر پوست مراجعه کردم و لکه ها عمیق شد. دکتر دلیل لکه هارو استرس و هورمون تشخیص دادند. بعد از تزریق‌(مزو نیدلینگ) کبودی در ناحیه ی تزریق بوجود میاد که یه هفته طول میکشه از بین برن. ولی تو همین مدت ۵۰ درصد از لکه هام از بین رفت.‌از دارو های لایه بردار و قرص های ویتامین در کنار مزو و میکرو استفاده می‌کنم. ممنون از گروه خوبتون. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که گفته بود پسر۱۲ سالش یادگیری ضعیفه پسر منم همین مشکل رو داره و اولش که بردم مشاور گفتن اعتماد بنفسش ضعیفه اما الان فهمیدم مشکل پردازش شنیداری داره.که البته چیز مهمی نیست توی اکثر بچه ها هست ولی کسی متوجه نمیشه فقط موقع یادگیری درس و بازی های حافظه ای خودشو نشون میده. باید بری پیش متخصص شنوایی سنج یا پزشک گفتار درمان یسری تمرین هارو میده بهت که آن شاالله مشکلت حل میشه .اگرم نمیتونی ببریش تو سرچ کنی یسرس بازی و تمرین بهت میده فقط باید زیاد تمرین کنی باهاش طولانی شد شرمنده موفق باشی. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 صبور باشید پیامها زیاده( اکانت مشترک است): سلام وقتتون بخیرخسته نباشید.انشااله دست حق نگه دارشماباشه خواهری که بخور مریم میخوان درقم گوگل سرچ کنید نماینده طب اسلامی توقم پیداکنید بخرید.خواهری هم که میخوان قبل آی وی اف از طب اسلامی دارو بگیره مراجعه کنه طب اسلامی واقعا نتیجه میده.آقای جواهری تو شهر ما دارو میده خانمی بعد ۱۰سال بچه دارشده..یاحق ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دل_نوشت ❤️🍃 #حبیبه فقط اگه ممکنه از اینجا پاشیم بریم صورت خوشی نداره ممنون میشم راست میگفت توی کوچه نشسته بودیم ،کسی اونجا نبود ولی جای خوبی برای تعریف کردن اون همه اتفاق عجیب غریب هم نبود از جام پاشدم و چادرمو که خاکی شده بود تکوندم _من روم نمیشه برم موسسه نمیدونم چجوری تو چشمای مریم نگاه کنم شما بش چی گفتید ؟؟؟ اصلا چی شد من حتی جرئت ندارم بهش زنگ بزنم محسن با دستش به روبه رو اشاره کرد و گفت شما بفرمایید من همه چیو بهتون میگم با فاصله ی کمی باهاش همراه شدم و خلاف جهت مسیر موسسه حرکت کردم یادم افتاد کیف پولم وقت پیاده شدن از تاکسی دست مریم موند و هیچ پولی برای برگشت به خونه ندارم محسن آروم گفت ؛ حبیبه خانم ،کیف پولتون توی ماشین منه ،دوستتون قبل از رفتن داد به من ،منم گذاشتم توی ماشین البته ببخشید _مریم رفت؟؟؟؟؟؟ _بله ،ماجرا رو که فهمید گفت به شما بگم میره خونه ،شب باهاتون تماس میگیره کسی انگار قلبمو چنگ میزد ،خدای من ،چجوری این افتضاحو باید درست میکردم چرا اینجوری شد دوباره چشمام پر از اشک شد و بدون اینکه بتونم کنترلشون کنم صورتمو خیس کردن محسن با یکی دو قدم فاصله جلوتر از من راه میرفت نسیمی که میومد بوی عطرشو میاورد به سمت من چقدر خوشبو بود،یه لحظه از پشت سر نگاهش کردم ،قدش از من خیلی بلندتر بود تا حالا درست حسابی نگاهش نکرده بودم _من اولین بار شمارو حدود هفت ماه پیش دیدم توی مراسم تشییع شهید محمدی بعد از اونم به صورت اتفاقی توی موسسه میدیدمتون روم نمیشد به چهرتون دقیق بشم وقتی خواهرم ازم پرسید اون دختر چه شکلیه من چیز زیادی از شما یادم نمیومد اما قبل از همه ی اینا و حدود یکسال پیش من شمارو توی خواب دیده بودم اسمتون و تمام خصوصیات ظاهریتون من میدونستم که قراره با شما ازدواج کنم تا اینو گفت اخمی کردم و گفتم ببخشید مگه الان من با شما ازدواج کردم که انقدر مطمئن حرف میزنید؟؟؟؟؟ محسن لبخند مهربونی زد و گفت نه ولی ان شالله ازدواج میکنیم همونجا ایستادم و گفتم اعتماد به نفستون قابل تحسینه واقعا من تازه امروز شمارو شناختم این افتضاحم که پیش اومده و معلوم نیس چی به سر دوستم بیاد بعد شما دارین حرف از ازدواج میزنین؟؟؟ من اگه یه درصدم راضی بودم دیگه الان همونم نیست خیلی به خوابتون مطمئن نباشید اقا محسن من نظرم واقعا منفیه... محسن مات ایستاده بود و ساکت نگاهم میکرد مغرورانه ادامه دادم : بله پس چه انتظاری داشتید من کفری ام از دست کارای شما میدونید من این مدت چی کشیدم ؟؟؟؟ محسن همینجوری که با تسبیحش ورمیرفت گفت بله میدونم حق با شماست گردن بنده از مو هم نازکتره دهنم بسته ست ولی گفتم که من درستش میکنم شما بسپارید به من و این همه خودتونو ناراحت نکنید حتما خواهرم ماجرای ازدواج منو تعریف کرده و اخلاقی که مادرم داره رو من اونروزی که شمارو برای اولین باردیدم توی همون گلزار شهدا سر خاک پسردایی شهیدم اقا رضا ازش خواستم خودش برام این مشکلو حل کنه بش گفتم رضا تو اخلاق عمه معصومتو میشناسی ،خودت این داستانو جوری پیش ببر که نه دل مادرم ذره ای ازم برنجه نه خواسته ی من رد بشه بعدا فهمیدم دقیقا همین جا ،مادرم شمارو اتفاقی دیده و پسندیده برای من.... من شمارو همینجوری پیدا نکردم که همینجوری ام از دست بدم شما خودتون نمیدونید ولی من میدونم هرکاری هم لازم باشه میکنم تا این اتفاقات ختم به خیربشه و شماهم منو ببخشید _نخیر من نمیبخشم ،شمام از خیالاتتون بیایید بیرون ،هرخوابی همونجوری که ما میخوایم تعبیر نمیشه اقا محسن حالام خداحافظ برای همیشه اینو که گفتم راه افتادم و با عجله ازش دور شدم ،یه لحظه برگشتم پشت سرمو نگاه کردم دیدم همونجا ایستاده و داره رفتن منو تماشا میکنه بعد از چند سال اون لحظه و اون نگاه معصومانه که یه غمی هم توش بود هنوز جلوی چشمامه ،دلم براش سوخت ،خیلی باش تند و مغرورانه حرف زده بودم اما دست خودم نبودم اون لحظه واقعا داغون و عصبی بودم #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام علیکم وقتتان بخیر میبخشید دخترم یک خواستگار خیلی خوب داره که متولد ۶۶ هست ولی دخترم متولد ۷۹ هست .خانواده پسر خانواده با شخصیتی هستندوخواهان دخترم هستند به خاطر تفاوت سنیشون نمیدونم چکارکنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام بر حبیبه خانم نازنین و سلام بر دوستان عزیز ببخشید یک سوال دارم تورا خدا اگر کسی چنین تجربه ای داشته سریع جوابم بده چون نگرانی و استرسم زیاد هست خانمی هستم 40ساله الحمد الله سه تا هم فرزند دارم الن دوهفته از ماهیانه ام می گذره من فکر کردم حامله هستم چون تمام علائم حاملگی که برای اون این سه تا فرزندم داشتم برای اینم دارم تست حاملگی زدم منفی بود، رفتم ازمایش هم دادم منفی بود دلیل چی هست؟ میشه اینکه چون زود است نشون نمی ده؟ خدا خیرتون بده، ممنون که وقت می گذارید جواب می دهید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام یه بنده خدایی یه خطایی ازش سر زده ولی توبه کرده الان آبروش در خطره .راهی دعایی چیزی هست که کمک کنه دهن مردم بسته بشه و آبروش نره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر لطفا سوالم جواب بدین خیلی واجبه دختر برادرم ۸سالشه و همیشه تب میکنه و حالش بد میشه بردنش دکتر گفته یکی از کلیه هاش ۳سانت بزرگتره و نفخ روده هم داره ما نگرانیم که چرا همیشه اینجوره ممنون میشم جواب بدین🙏🙏🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام.دوستان تنبلی تخمدان دارم موهای زائد تو چونه ام در میاد اذیت میشم.میشه راهنمایی کنید.چه ورزشی خوبه انجام بدم.البته در کنار دارو لیزر هم انجام میدم. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ از عزیزان گروه اگه کسی دندان مصنوعی گذاشته لطفا راهنمایی کنن .من دارم دندونامو می کشم که دندون مصنوعی بزارم.کلا ۶تا فک پایین ردیف وسط دندونام سالمن ویه دونه نيش از ردیف بالا.حالا نمیدونم همه رو بکشم بهتره یا اون چندتارو بزارم بمونه؟اخه بعضیا میگن اگه همه رو بکشی دندونات راحت از دهنت میفته و۴۷سال سنمه وخانم هستم.تورو خدا دریغ نکنید.خیلی خیلی مهمه......اجرتون با فاطمه زهرا🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم عزیز وهمه دوستان عزیز .لطفا از دوستان گلم میخوام راهنماییم کنن.شوهرم کلا معده حساسی داره طوریکه اصلا غذای بیرون نمیخوره ویا غذای مونده.اخه یه همچین چیزایی که میخوره دلپیچه میگیره وپشت سرش هم ببخشید اسهال.الانم حدود ده روزه که روده هاش شدیدا صدا میده وصدای خیلییییییی بلند وحشتناکی داره وگاهی هم اسهال میشه.خودش سرخود قرص اسهال میخوره.قرص هیوسین.از دوستان خواهش میکنم اگه کسی تجربه ای دراین مورد داره خوشحال میشم راهنمایی کنه.دررضمن شوهرم راضی نمیشه بره دکتر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به شما ادمین زحمت کش کانال و دوستان عزیز لطفا هر چه زودتر پیاممو تو کانالتون قرار بدید تا دوستان اگه تجربه ای در این زمینه داشتن راهنمایی کنند آبجیم چند ماهی بود موقع عادت ماهانه دل درد شدید میگرفت دردش اینقد زیاد بود که بستری میشد بعد یسری آزمایش متوجه شدیم کیست تخمدان داره یه کیست ده سانت سمت چپ و چندتا کیست پراکنده سمت تخمدان راست دکتر گفتن باید تخمدان کامل برداری و اینکه یائسه میشی خواهرم جونه ۲۸سالشه و متاهله ازین موضوع خیلی ناراحته میخاستم بدونم واقعا تنها راهش برداشتن تخمدان هستش هیچ راه حلی دیگه ای نداره دوستان اگه دکتر حاذق و با تجربه ای تو شهر های تهران یا اصفهان سراغ دارند معرفی کنند؟ لطفا هر چه زودتر پیاممو تو کانال قرار بدید #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#روزی_که_مادر_شدم 💝 از ۸ آبان هر لحظه منتظر یه نشونه بودمم یه نشونه از نزدیکتر شدن زمان آمدنت و چقدر انتظار زیباست و طولانی چقدر اون هفته های آخر کششششششششششششششش میومد چقدرررررررررر همه منتظر اومدنت بودن، مامان جون که از ۵ آبان اومده بود پیشمون هر روز منتظر بودممممممم هر لحظهههههههههه باور نمشد داری میای تو بغلم تا اینکه ۱۶ آبان ماه حس کردم که خیلی خ ی س میشم شب ساعت ۸ رفتیم بیمارستان برای معاینه دکتر برام سونو نوشت ببینه وضعیت فسقل بانو چطوریه  کلی برای سونو معطل شدیم   یادمه اون روزاشبکه سه دلنوازان رو پخش میکرد مامان اینا که مشغول دیدن فیلم بودن تا من و بابایی رفتیم سونو دکتر سن حاملگی رو  ۳۹هفته و نیم زد و تاریخ زایمانم رو ۲۳آبان دکترم آب پاکی رو ریخت رو  دستم که تا شنبه منتظر بمون ما اومدیم خونه سر راه ساندویچ گرفتیم مامانم یه هفته ایی بود نمیذاشت زیاد غذا بخورم  اون شب دل رو زدم به دریا  ساندویچ خودم و نصف ساندویچ مامانم رو خوردم  و رفتم خوابیدم ساعت 1 بود که احساس کردم داغ شدم پریدم دستشویی یه دفع دیدم بی اختیار یه آب داغ داره میاد فهمیدم که کیسه آبم پاره شده به مامان و شوشو گفتم و آماده شدیم رفتیم بیمارستان  تا کارای  بستری رو انجام دادن ساعت ۶ صبح بود و هر ۲۰دقیقه درد داشتم  بستری  که شدم بهم آمپول فشار زدن دردا نزدیکتر شد  از ساعت ۱۲ خیلی شدید بود تا جایی که دردا به 1 دقیقه رسید شکم من خالی از آب چروکیده وای نمیدونم برات چه جوری بگم تو اون یه دقیقه که درد نداشتم به چه خواب عمیقی فرو میرفتم هر یه ساعت ضربان قلبت رو چک میکردن ساعت شد ۴:۴۵ دقیقه که اومدن به من سوند وصل کردن فهمیدم که میخوان ببرنم اتاق عمل چون با رویان برای خون بند ناف قرار داشتیم تازه ۵ زنگ زدیم که خونگیر بیاد و من یک ساعت اضافه تر درد کشیدمممممممم درد اگر شدید بود داشت ما رو بهم نزدیکتر میکرد دوستش داشتم ساعت ۵منو بردن اتاق عمل ۶ اساینالم کردن ۶:۲ تو اومدیییییییییییییی  اومدی پیش مامان اون لحظه رو با هیچ تو دنیا عوض نمیکردم و نمیکنم همه از خوشملیت      میگفتن من از سلامتیت میپرسیدم وقتی دکتر گفت سالمههههههههههههه انگار دنیا رو با تموم با تموم قشنگیاش بهم دادن اشک میریختم خدا رو بخاطر سلامتیت شکر میکردم خدا یا شکرتتتتتت شکرت که دخملکم شاخه نباتم سالمه خدا جونم شکرت وقتی پرستار تو رو بهم نشون داد بوسیدمت بوییدمت و اشک ریختم باورم نمیشد تو بودی دخترک من فسقل بانوی تو دلم  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_حساب ✅ در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و… با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمی‌داشت. نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی می‌تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽