🔰گزارش نقش زینب کبری در تشجیع مردم برای خونخواهی سیدالشهدا علیه السلام در کتاب اخبار الزینبات
#کتاب_مهم_اخبار_الزینبات
ابوالحسین یحیی عبیدلی از سادات شریف که با چهار واسطه به امام سجاد علیه السلام می رسد کتابی به نام اخبار الزینبات نوشته است که به مرور به فراموشی سپرده شده است و چه بسا برخی عبارات آن در کتب دیگر اصحاب یافت نشود.
مرحوم آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی در مقدمه این کتاب آورده است:
«هو العلامة الجليل ، الشريف الطاهر ، المُحَدّث المُفَسّر ، النَسّابة ، الثِقَة الأمين ، أبو الحسين : يحيى العُبيدلي المَدَني ، العقيقي الأعرجي ، بن الحسن بن جعفر الحُجّة بن عبيد الله الأعرج ، ابن الحسين الأصغر ، ابن الإمام السجاد زين العابدين علي بن الحسين عليهالسلام.»
همچنین ایشان می فرماید: علمای شیعه از جمله شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ صدوق و دیگران از او روایت نقل کرده اند.
🔸به هر حال یکی از نقل های این کتاب درباره تشجیع مردم به خونخواهی امام حسین علیه السلام توسط زینب کبری سلام الله علیها است.
همچنین در این نقل آورده است:
زینب کبری سلام الله علیها در بین مردم درباره خونخواهی امام حسین علیه السلام سخنرانی کرد و وقتی خبر این حرکات حضرت به یزید رسید او به والی مدینه دستور داد زینب کبری را به بیرون رفتن از مدینه وادار کند.
طبق کتاب اخبار الزینبات البته این به خروج زینب کبری به مصر منتهی شده است.
اما اگرچه مقصد زینب کبری به مصر یا به شام محل تامل تاریخی است اما اصل این گزارش، قابل توجه است.
او نقل می کند:
حدّثنا زهران بن مالك ، قال سمعتُ عبد الله بن عبد الرحمن العتبي يقول : حدّثني موسى بن سلمة ، عن الفضل بن سهل ، عن علي بن موسى ، قال :أخبرني قاسم بن عبد الرزاق ، وعلي بن أحمد الباهلي ، قالا : أخبرنا مُصعَب بن عبد الله قال :
كانت زينب بنت علي ـ وهي بالمدينة ـ تُؤلّبُ الناس على القيام بأخذ ثار الحسين.
فلمّا قام عبد الله بن الزبير بمكّة ، وحَمَل الناس على الأخذ بثار الحسين ، وخلع يزيد ، بَلَغ ذلك أهل المدينة ، فخطبت فيهم زينب ، وصارت تؤلّبهم على القيام للأخذ بالثار ، فبَلَغَ ذلك عمرو بن سعيد ، فكتب إلى يزيد يُعلِمُه بالخبر.
فكتب [ يزيد ] إليه : « أن فَرّق بينها وبينهم » فأمر أن يُنادى عليها بالخروج من المدينة والإقامة حيث تشاء.
فقالت : « قد علم الله ما صار إلينا ، قُتِل خَيرُنا ، وانسَقنا كما تُساق الأنعام ، وحُمِلنا على الأقتاب ، فوالله لا خرجنا وإن أُهريقَت دماؤنا ».
فقالت لها زينب بنت عقيل : « يا ابنة عمّاه! قد صدقنا الله وعده وأورثنا الأرض نتبوّأُ منها حيث نشاء.
فطيبي نفساً وقَرّي عيناً ، وسيجزي الله الظالمين.
أتُريدين بعد هذا هوانا؟!
إرحَلي إلى بلد آمِن »
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
اسم مبارک امام حسین در تورات و انجیل و کنیه ایشان
در مناقب ابن شهر آشوب آمده است:
امام حسین علیه السّلام در سال جنگ خندق، روز پنجشنبه یا سه شنبه پنجم ماه شعبان، سنه چهارم هجری، ده ماه و بیست روز بعد از ولادت امام حسن در مدینه طیبه متولد شد. نام آن بزرگوار (به عربی) حسین، در تورات شبیر و در انجیل طاب است. کنیه آن حضرت ابو عبداللَّه و ابو علی است. لقبهای آن بزرگوار شهید سعید، سبط ثانی و امام ثالث است. »
وُلِدَ الْحُسَیْنُ علیه السلام عَامَ الْخَنْدَقِ بِالْمَدِینَةِ یَوْمَ الْخَمِیسِ أَوْ یَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِخَمْسٍ خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَانَ سَنَةَ أَرْبَعٍ مِنَ الْهِجْرَةِ بَعْدَ أَخِیهِ بِعَشَرَةِ أَشْهُرٍ وَ عِشْرِینَ یَوْماً وَ اسْمُهُ الْحُسَیْنُ وَ فِی التَّوْرَاةِ شَبِیرٌ وَ فِی الْإِنْجِیلِ طاب وَ کُنْیَتُهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ الْخَاصُّ أَبُو عَلِیٍّ وَ أَلْقَابُهُ الشَّهِیدُ السَّعِیدُ وَ السِّبْطُ الثَّانِی وَ الْإِمَامُ الثَّالِث
بحار الانوار ج۴۳ ص۲۳۷
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🟢نام گزاری امام حسین علیه السلام توسط خداوند متعال به نام فرزند هارون
"علل الشرائع و امالی صدوق: به نقل از حضرت امام زین العابدین علیه السّلام روایت میکند که فرمود: «وقتی فاطمه اطهر حضرت امام حسن علیه السّلام را به دنیا آورد، به حضرت امیر گفت: «نامی برای این نوزاد انتخاب کن. » امیرالمؤمنین فرمود که من در نامگذاری وی بر پیغمبر خدا سبقت نخواهم گرفت. هنگامی که پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم آمد، آن مولود مسعود را در حالی به حضور آن حضرت آوردند که پارچه زردی دور آن حضرت پیچیده بودند. پیامبر خدا فرمود: «مگر نگفتم پارچه زرد دور او نپیچید؟ » آنگاه آن بزرگوار پارچه را باز کرده و به دور انداخت و پارچه سفیدی را دور او پیچید. سپس به حضرت امیر فرمود: «آیا برای این کودک نامی برگزیده اید؟ » گفت: «در نامگذاری وی بر تو سبقت نخواهم گرفت. » رسول اعظم فرمود: «من هم در این باره بر خدای خود سبقت نمی گیرم. »
خدای علیم به جبرئیل وحی کرد: «برای حضرت محمّد نوزادی متولد شده. به زمین هبوط کن و پس از اینکه سلام مرا بر آن حضرت رساندی و تبریک گفتی، به وی بگو چون علی بن ابی طالب از برای تو نظیر هارون است برای موسی، لذا نام پسر هارون را برای این پسر برگزین. » جبرئیل پس از نزول به زمین و تهنیت به رسول خدا به آن حضرت گفت: «خدای سبحان تو را مأمور کرده که این کودک را همنام پسر هارون قرار دهی. » پیغمبر خدا فرمود: «نام پسر هارون چه بود؟ » گفت شبر. فرمود: «زبان من عربی است. » گفت: «پس نام او را حسن بگذار. »
هنگامی که حسین متولد شد، خدای رئوف به جبرئیل وحی کرد: «پسری برای حضرت محمّد متولد شده است. به زمین هبوط کن و پس از اینکه به آن حضرت تهنیت گفتی، بگو چون علی بن ابی طالب علیه السّلام برای تو نظیر هارون است برای موسی، لذا نام پسر هارون را برای این پس برگزین. » جبرئیل پس از هبوط به زمین و تبریک گفتن به رسول خدا، به آن حضرت گفت: «علی برای تو نظیر موسی است برای هارون. پس این نوزاد را با پسر هارون همنام کن. » رسول اعظم فرمود: «نام او چه بود؟ » گفت شبیر. فرمود: «زبان من عربی است. » گفت: «پس نام وی را حسین بگذار. »
بحار الانوار ج۴۳
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰در دعای روز سوم شعبان در وصف سید الشهدا آمده است: «وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِه» یعنی :«فطرس به گهواره حسین پناه برد.»
این روایت از این جهت که متضمن یکی از کرامات سید الشهدا در حین ولادت است بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
در این روایت فطرس بعد از پناه بردن به گهواره امام حسین (علیه السلام) و مالیدن بال خود به گهواره حضرت شفا می گیرد و سپس وعده می دهد که سلام زائران امام حسین را به او برساند.
اما مشکلی که در نقل این روایت وجود دارد این است که این روایت موهم این معنا است که فطرس فرشته ای بوده که از او گناهی سرزده است و این با آیات قرآن درباره عصمت فرشتگان سازگار نیست.
در این میان بر اساس معارف قرآن شریف آنچه مسلم است فرشته گناه نمی کند و شاید فطرس فرشته نبوده است یا اینکه این قسمت از روایت اشتباه نقل شده باشد هرچه باشد طبعا این بخش از روایت موجب نفی تمام روایت نخواهد شد در نتیجه این نکته را مسکوت می گذاریم و علم آن را به اهل آن واگذار می کنیم.
در ادامه این پیام اشاره ای به روایات فطرس و توضیح آیت الله سعادت پرور می شود.
ادامه در پیام بعد👇🏻👇🏻👇🏻
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰روایت کامل الزیارات درباره فطرس
▫️ترجمه ذهنی تهرانی از روایت کامل الزیارات:
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
هنگامى كه حسين بن على عليهما السّلام متولّد شدند حق تعالى به جبرئيل امر فرمود كه در ضمن هزار فرشته ديگر به زمين فرود آيد و از طرف خدا و خودش به رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم تهنيت بگويد.
حضرت فرمودند: محل فرود آمدن جبرئيل جزيرهاى بود در ميان دريائى و در آن جزيره فرشتهاى مىزيست بنام فطرس كه از جمله عرش محسوب مىشد و حق تعالى او را بر انجام كارى مبعوث نمود و چون وى در بجا آوردن آن سستى نمود بالش شكسته شد و او در آن جزيره افتاد و مدت ششصد سال خداوند را عبادت مىكرد تا حضرت حسين بن على عليهما السّلام متولد شدند به هر صورت فطرس به جبرئيل عرضه داشت: اراده كجا دارى؟
جبرئيل فرمود: خداوند متعال بر حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نعمتى عنايت فرموده و من را براى گفتن تهنيت از جانب خودش و خودم به نزد آن جناب فرستاده اكنون محضر مبارك آن حضرت مىروم.
فطرس عرضه داشت: اى جبرئيل من را با خودت ببر شايد حضرت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم براى من دعاء فرمايد.
حضرت فرمودند: جبرئيل فطرس را با خود برد و هنگامى كه به مكان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم رسيد فطرس را بيرون گذارد و خودش محضر مبارك آن جناب مشرّف گرديد و از ناحيه خدا و خود به حضرتش تهنيت گفت و سپس حال فطرس را گزارش داد.
حضرت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند:
اى جبرئيل او را داخل كن. جبرئيل او را داخل نمود و وى حال خود را براى آن جناب بازگو نمود.
پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم برايش دعاء نموده و فرمودند: بال شكسته خودت را به اين مولود بكش و به جاى خودت برگردد.
حضرت فرمودند: فطرس بال شكستهاش را به حضرت امام حسين عليه السّلام كشيد و سالم شد و به هوا پرواز كرد و گفت: اى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم: اين حتمى است كه امّت شما عنقريب اين مولود را خواهند كشت و در مقابل حقّى كه اين مولود بر من دارد ملتزم هستم هر زائرى كه او را زيارت كند، زيارتش را به آن حضرت رسانده و هر سلامكنندهاى كه به حضرتش سلام كند، سلامش را به محضرش ابلاغ نموده و هر كسى كه به جنابش تهنيت گويد آن را به حضورش عرضه نمايم اين بگفت و به آسمان پرواز كرد.
▫️متن عربی کامل الزیارات:
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْقُرَشِيُّ الرَّزَّازُ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي خَالِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ سَعْدَانَ الْحَنَّاطُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ شُعَيْبٍ الْمِيثَمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع لَمَّا وُلِدَ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَبْرَئِيلَ ع أَنْ يَهْبِطَ فِي أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَيُهَنِّئَ رَسُولَ اللَّهِ ص مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ جَبْرَئِيلَ ع قَالَ وَ كَانَ مَهْبِطُ جَبْرَئِيلَ ع عَلَى جَزِيرَةٍ فِي الْبَحْرِ فِيهَا مَلَكٌ يُقَالُ لَهُ فُطْرُسُ كَانَ مِنَ الْحَمَلَةِ فَبُعِثَ فِي شَيْءٍ فَأَبْطَأَ فِيهِ فَكُسِرَ جَنَاحُهُ وَ أُلْقِيَ فِي تِلْكَ الْجَزِيرَةِ يَعْبُدُ اللَّهَ فِيهَا سِتَّمِائَةِ عَامٍ حَتَّى وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع فَقَالَ الْمَلَكُ لِجَبْرَئِيلَ ع أَيْنَ تُرِيدُ- قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْعَمَ عَلَى مُحَمَّدٍ ص بِنِعْمَةٍ فَبُعِثْتُ أُهَنِّئُهُ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّي فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ احْمِلْنِي مَعَكَ لَعَلَّ مُحَمَّداً ص يَدْعُو اللَّهَ لِي قَالَ فَحَمَلَهُ فَلَمَّا دَخَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ هَنَّأَهُ مِنَ اللَّهِ وَ هَنَّأَهُ مِنْهُ وَ أَخْبَرَهُ بِحَالِ فُطْرُسَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا جَبْرَئِيلُ أَدْخِلْهُ فَلَمَّا أَدْخَلَهُ أَخْبَرَ فُطْرُسُ النَّبِيَّ ص بِحَالِهِ فَدَعَا لَهُ النَّبِيُّ ص وَ قَالَ لَهُ تَمَسَّحْ بِهَذَا الْمَوْلُودِ وَ عُدْ إِلَى مَكَانِكَ قَالَ فَتَمَسَّحَ فُطْرُسُ بِالْحُسَيْنِ ع وَ ارْتَفَعَ وَ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَمَا إِنَّ أُمَّتَكَ سَتَقْتُلُهُ- وَ لَهُ عَلَيَّ مُكَافَاةُ أَنْ لَا يَزُورَهُ زَائِرٌ إِلَّا بَلَّغْتُهُ عَنْهُ وَ لَا يُسَلِّمَ عَلَيْهِ مُسَلِّمٌ إِلَّا بَلَّغْتُهُ سَلَامَهُ وَ لَا يُصَلِّيَ عَلَيْهِ مُصَلٍّ إِلَّا بَلَّغْتُهُ عَلَيْهِ صَلَاتَهُ قَالَ ثُمَّ ارْتَفَعَ.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰اضافه نقل روایت اثبات الوصیه و بشارة المصطفی درباره فطرس
🔸 اضافه نقل اثبات الوصیه :
«پيغمبر خدا صلى اللّه عليه و آله بفطرس توجهى كرد و او را دستور داد كه پروبال خود را ببدن امام حسين عليه السّلام بسايد! همينكه فطرس پروبال خود را به بدن امام حسين سائيد خداى رؤف او را بحالت اوّليه خود برگردانيد. وقتى كه فطرس حركت كرد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله به او فرمود: خدا شفاعت مرا درباره تو قبول كرد، تو دائما بزمين كربلا موكل باش و تا روز قيامت هر كسى كه بزيارت قبر حسين عليه السّلام مىآيد بمن خبر بده. راوى گويد: آن ملك است كه بآزادشده حسين عليه السّلام ناميده شده است.»
🔸اضافه نقل بشارة المصطفی:
«فطرس ملک موکل و گماشته به قبر امام حسین علیه السلام) است پس هر که بر حسین علیه السلام ترحم کند یا ولایت پدرش امیرالمومنین را بپذیرد یا با شمشیر و زبان او را یاری کند این فرشته به نزد قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می رود و عرضه می دارد ای نفس زکیه و پاک! فلانی در فلان سرزمین ولایت حسین و پدرش علیهماالسلام را دارد و او را با زبان و قلب و شمشیر یاری می کند پس فرشته ای که موکل و گماشته بر صلوات بر پیامبر است به فطرس می گوید: از طرف پیامبر به او این پیام را بده که اگر در این حال از دنیا بروی در بهشت رفیق و همراه پیامبر خواهی بود.»
در اثبات الهداة آمده است که این روایت را اکثر محدثین در کتب خویش آورده اند.
🔸متن عربی اثبات الوصیة:
در اثبات الوصیه این روایت با این اضافه نقل شده است:
«فمسح فطرس جناحه على الحسين عليه السّلام فردّه الله الى حالته الاولى. فلما نهض قال له النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: فان اللّه قد شفعني فيك، فالزم أرض كربلاء، فأخبرني بكلّ من يأتي الحسين زائرا الى يوم القيامة. قال: فذلك الملك يسمّى عتيق الحسين عليه السّلام.»
(اثبات الوصیه ص164)
متن بشارة المصطفی:
در بشارة المصطفی اضافه نقل به این صورت آمده است:
«فَذَلِكَ الْمَلَكُ مُوَكَّلٌ بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ ع فَإِذَا تَرَحَّمَ عَبْدٌ عَلَى الْحُسَيْنِ أَوْ تَوَلَّى أَبَاهُ أَوْ نَصَرَهُ بِسَيْفٍ وَ لِسَانِهِ انْطَلَقَ ذَلِكَ الْمَلَكُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَيَقُولُ أَيُّهَا النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ بِبِلَادِ كَذَا وَ كَذَا يَتَوَلَّى الْحُسَيْنَ وَ يَتَوَلَّى أَبَاهُ وَ نَصَرَهُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ سَيْفِهِ قَالَ فَيُجِيبُهُ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِالصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ أَنْ بَلِّغْهُ عَنْ مُحَمَّدٍ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنْ مِتَّ عَلَى هَذَا فَأَنْتَ رَفِيقُهُ فِي الْجَنَّة.»
(بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص219)
(إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ؛ ج4 ؛ ص45أقول: قد روى حديث فطرس أكثر المحدثين في كتبهم.)
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰کلام آیت الله سعادت پرور درباره ماجرای فطرس
در کتاب نور هدایت نوشته آیت الله سعادت پرور آمده است:
«اشاره به جريان فطرسِ ملك و ضروت توسل به سيدالشهداء- عليهالسّلام-
دربارهى جمله اخير: «وَ عاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ ...»، گمان مىشود ذكر اين بخش براى توجّه دادن خوانندگان دعاست تا خواستهها و حوايج خويش را از طريق توسّل به سيّدالشهداء و مزارش تقاضا نمايند.
امّا اين كه موضوع فطرس چه بوده؟ قطعاً نمىتوان گفت خطايى از وى صادر شده و يا چيزى را در مقامى كه قرار داشته فراموش نموده و مورد طرد الهى واقع شده، آن حضرت- عليهالسّلام- را شفيع براى خود نزد خداوند قرار دهد؛ زيرا دربارهى ملايكه در قرآن شريف مىخوانيم:
- لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ
از آن چه خدا به آنان دستور داده، سرپيچى نمىكنند و آن چه را كه مأمورند، انجام مىدهند.
- وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ* وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ* وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ
و هيچ يك از ما [فرشتگان] نيست؛ مگر [اين كه] براى او [مقام و] مرتبهاى معيّن است و در حقيقت ماييم كه [براى انجام فرمان خدا] صف بستهايم و ماييم كه خود تسبيح گويانيم.
شايد بيان دعا به عظمت حسين بن على- عليهماالسّلام- نظر داشته باشد كه فطرس ملك بايد افتخار گهواره جنبانى او را داشته باشد و امام- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّريف- بخواهد با اين بيان بفرمايد: شما اى شيعه حسين- عليهالسّلام-! اگر درك حضور ديدار او را همچون فطرس نداشتيد، به مزار او برويد، اميد آن كه در زمان پسرش مهدى- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّريف- پس از رجعت او، زيارتش نصيبتان گردد. از اين رو فرموده شده: «وَ نَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ»، واللَّه واوليائه يعلم حقيقة المعنى.»
🔴کتاب نورهدایت نوشته آیت الله سعادت پرور را می توانید از همراه نور تهیه کنید:
نور هدايت
http://hamrahnoor.ir/book/14941
🔹اگر می خواهید به عنوان یک «سخنران» و حتی یک «ذاکر فاضل و اهل مطالعه» کلمات اهل بیت در ادعیه را درست به مخاطب عرضه کنید می توانید با مطالعه دقیق این کتاب نگاهی بهتر به مجموعه ادعیه پیدا کنید.
البته مولف عالم و اهل معنی این کتاب تمام کلمات را شرح نفرموده اند اما سر رشته های خوبی در فهم کلمات به دست خواننده داده می شود
رزقنا الله و ایاکم!
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰روایت حکیمه خاتون عمه امام عسگری علیه السلام از حضور در هنگام ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🟢 سخن گفتن و شهادتین و صلوات فرستادن امام زمان در هنگام تولد
🟢قرائت آیه «و نرید أن نمن ...» توسط امام زمان در روز هفتم ولادت
"کمال الدین: حکیمه خاتون، دختر امام محمد تقی علیه السلام میگوید: «امام حسن عسکری علیه السّلام مرا خواست و فرمود: «ای عمه! امشب نیمه شعبان است، نزد ما افطار کن که خداوند در این شب فرخنده، کسی را به وجود میآورد که حجت او در روی زمین خواهد بود. » عرض کردم: «مادر این نوزاد مبارک کیست؟ » فرمود: «نرجس. » گفتم: «فدایت گردم! به خدا قسم اثری از حاملگی در نرجس خاتون نیست.» فرمود: «همین است که میگویم.»
وقتی به خانه آن حضرت در آمدم، سلام کرده نشستم. نرجس خاتون آمد، کفش از پایم درآورد و به من گفت: «ای بانوی من! روزت را چگونه شب کردی؟ » گفتم: «بانوی من و خاندان ما تویی! » گفت: «نه! من کجا و این مقام بزرگ کجا؟ » گفتم: «دختر جان! امشب خداوند پسری به تو موهبت میکند که سرور دو جهان خواهد بود. » چون این سخن را شنید، با کمال حجب و حیا نشست. سپس وقتی نماز شام را گذاردم، افطار کردم و خوابیدم.
سحرگاه برای ادای نماز شب برخاستم. بعد از نماز دیدم که نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبری نیست! پس از تعقیب نماز دوباره به پهلو خوابیدم، اما چند لحظه بعد با اضطراب بیدار شدم و دیدم که نرجس خوابیده است. سپس نرجس بلند شد، نماز خواند و دوباره خوابید. اندک اندک داشتم درباره وعده امام تردید میکردم که ناگهان حضرت از جایی که تشریف داشتند، با صدای بلند مرا صدا زده و فرمود:
«ای عمه! عجله مکن که وقت نزدیک است! »
چون صدای امام را شنیدم شروع به خواندن سوره «الم سجده» و «یس» کردم. در همین موقع نرجس با حال مضطرب از خواب برخاست. من به وی نزدیک شدم و گفتم: «نام خدا بر تو مستولی باد! » سپس از او پرسیدم: «آیا چیزی احساس میکنی؟ » گفت: «آری ای عمه! » گفتم: «ناراحت مباش و دل قوی بدار. این همان مژده ای است که به تو دادم. » سپس سستی خواب مرا فرا گرفت و او در همین حین فرزندش را به دنیا آورد.
اندکی بعد وقتی احساس کردم که کودک متولد شده، برخاستم. هنگامی که لباس را از روی او برداشتم، دیدم که با اعضای هفتگانه، روی زمین خدا را سجده میکند. آن ماه پاره را در آغوش گرفتم و دیدم که بر عکس نوزادان دیگر، از آلایش ولادت پاک و پاکیزه است! در این هنگام امام حسن عسکری علیه السّلام صدا زد: «عمه جان! فرزندم را نزد من بیاور! » چون او را نزد پدر بزرگوارش بردم، امام دستش را زیر رانها و پشت بچه قرار داد، پاهای او را به سینه مبارک چسباند، زبانش را در دهان او گردانید، دستش را بر چشم و گوش و بندهای او کشید و فرمود: «فرزندم! با من حرف بزن! » آن مولود مسعود زبان گشود و گفت:
«اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللَّهِ. »
آنگاه بر امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السّلام درود فرستاد تا اینکه بعد از بردن نام پدرش، متوقف و سپس ساکت شد. امام فرمود: «عمه جان! او را نزد مادرش ببر تا به او نیز سلام کند و باز نزد من بر گردان. » چون او را نزد مادرش بردم، به او سلام کرد و مادر نیز جواب سلامش را داد. سپس او را پیش امام حسن عسکری علیه السّلام برگرداندم.
حضرت فرمود: «ای عمه! روز هفتم ولادتش نیز نزد ما بیا. »
صبح روز نیمه شعبان که به خدمت امام رسیدم، سلام کردم و روپوش از روی کودک برداشتم تا او را نوازشی کنم، ولی بچه را ندیدم! عرض کردم: «فدایت گردم! بچه چه شد؟ » فرمود: «عمه جان! او را به کسی سپردم که مادر موسی علیه السّلام فرزند خود را به او سپرد!. »
چون روز هفتم به حضور امام شرفیاب شدم، فرمود: «عمه جان! فرزندم را بیاور. » او را در قنداقه پیچیده و نزد حضرت بردم. امام مانند بار اول فرزند دلبندش را نوازش کرد و زبان مبارکش را آنچنان در دهان او نهاد که گویی شیر یا عسل به او میخوراند. سپس فرمود: «ای فرزند، با من سخن بگو! » گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ. » آنگاه بر پیغمبر خاتم صلی اللَّه علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السّلام و یک یک ائمه تا پدر بزرگوارش درود فرستاد و سپس این آیه شریفه را تلاوت کرد:
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ »، {و اراده کردیم که منت بنهیم بر آنان که در زمین زبون گشتند و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم و آنها را در زمین جای دهیم و به فرعون و هامان و لشکریان آنان نشان دهیم آنچه را که آنها از آن میترسیدند}.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahaya
🔸متن عربی روایت ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ک، [إکمال الدین] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رِزْقِ اللَّهِ عَنْ مُوسَی بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَتْنِی حَکِیمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهم السلام قَالَتْ: بَعَثَ إِلَیَّ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام فَقَالَ یَا عَمَّةِ اجْعَلِی إِفْطَارَکِ اللَّیْلَةَ عِنْدَنَا فَإِنَّهَا لَیْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سَیُظْهِرُ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ الْحُجَّةَ وَ هُوَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ قَالَتْ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنْ أُمُّهُ قَالَ لِی نَرْجِسُ قُلْتُ لَهُ وَ اللَّهِ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ مَا بِهَا أَثَرٌ فَقَالَ هُوَ مَا أَقُولُ لَکِ قَالَتْ فَجِئْتُ فَلَمَّا سَلَّمْتُ وَ جَلَسْتُ جَاءَتْ تَنْزِعُ خُفِّی وَ قَالَتْ لِی یَا سَیِّدَتِی کَیْفَ أَمْسَیْتِ
فَقُلْتُ بَلْ أَنْتِ سَیِّدَتِی وَ سَیِّدَةُ أَهْلِی قَالَتْ فَأَنْکَرَتْ قَوْلِی وَ قَالَتْ مَا هَذَا یَا عَمَّةِ قَالَتْ فَقُلْتُ لَهَا یَا بُنَیَّةِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سَیَهَبُ لَکِ فِی لَیْلَتِکِ هَذِهِ غُلَاماً سَیِّداً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ قَالَتْ فَجَلَسَتْ وَ اسْتَحْیَتْ
فَلَمَّا أَنْ فَرَغْتُ مِنْ صَلَاةِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ وَ أَفْطَرْتُ وَ أَخَذْتُ مَضْجَعِی فَرَقَدْتُ فَلَمَّا أَنْ کَانَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ قُمْتُ إِلَی الصَّلَاةِ فَفَرَغْتُ مِنْ صَلَاتِی وَ هِیَ نَائِمَةٌ لَیْسَ بِهَا حَادِثٌ ثُمَّ جَلَسْتُ مُعَقِّبَةً ثُمَّ اضْطَجَعْتُ ثُمَّ انْتَبَهْتُ فَزِعَةً وَ هِیَ رَاقِدَةٌ ثُمَّ قَامَتْ فَصَلَّتْ
قَالَتْ حَکِیمَةُ فَدَخَلَتْنِی الشُّکُوکُ فَصَاحَ بِی أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام مِنَ الْمَجْلِسِ فَقَالَ لَا تَعْجَلِی یَا عَمَّةِ فَإِنَّ الْأَمْرَ قَدْ قَرُبَ قَالَتْ فَقَرَأْتُ الم السَّجْدَةَ وَ یس فَبَیْنَمَا أَنَا کَذَلِکَ إِذَا انْتَبَهَتْ فَزِعَةً فَوَثَبْتُ إِلَیْهَا فَقُلْتُ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْکِ ثُمَّ قُلْتُ لَهَا تُحِسِّینَ شَیْئاً قَالَتْ نَعَمْ یَا عَمَّةِ فَقُلْتُ لَهَا اجْمَعِی نَفْسَکِ وَ اجْمَعِی قَلْبَکِ فَهُوَ مَا قُلْتُ لَکِ قَالَتْ حَکِیمَةُ ثُمَّ أَخَذَتْنِی فَتْرَةٌ وَ أَخَذَتْهَا فِطْرَةٌ [۱] فَانْتَبَهْتُ بِحِسِّ سَیِّدِی علیه السلام فَکَشَفْتُ الثَّوْبَ عَنْهُ فَإِذَا أَنَا بِهِ علیه السلام سَاجِداً یَتَلَقَّی الْأَرْضَ بِمَسَاجِدِهِ فَضَمَمْتُهُ إِلَیَّ فَإِذَا أَنَا بِهِ نَظِیفٌ مُنَظَّفٌ فَصَاحَ بِی أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام هَلُمِّی إِلَیَّ ابْنِی یَا عَمَّةِ فَجِئْتُ بِهِ إِلَیْهِ فَوَضَعَ یَدَیْهِ تَحْتَ أَلْیَتَیْهِ وَ ظَهْرِهِ وَ وَضَعَ قَدَمَیْهِ عَلَی صَدْرِهِ ثُمَّ أَدْلَی لِسَانَهُ فِی فِیهِ وَ أَمَرَّ یَدَهُ عَلَی عَیْنَیْهِ وَ سَمْعِهِ وَ مَفَاصِلِهِ ثُمَّ قَالَ تَکَلَّمْ یَا بُنَیَّ فَقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ صَلَّی عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ إِلَی أَنْ وَقَفَ عَلَی أَبِیهِ ثُمَّ أَحْجَمَ قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام یَا عَمَّةِ اذْهَبِی بِهِ إِلَی أُمِّهِ لِیُسَلِّمَ عَلَیْهَا وَ ائْتِینِی بِهِ فَذَهَبْتُ بِهِ فَسَلَّمَ عَلَیْهَا وَ رَدَدْتُهُ وَ وَضَعْتُهُ فِی الْمَجْلِسِ ثُمَّ قَالَ یَا عَمَّةِ إِذَا کَانَ یَوْمُ السَّابِعِ فَأْتِینَا قَالَتْ حَکِیمَةُ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ جِئْتُ لِأُسَلِّمَ عَلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیه السلام فَکَشَفْتُ السِّتْرَ لِأَفْتَقِدَ سَیِّدِی علیه السلام فَلَمْ أَرَهُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا فُعِلَ سَیِّدِی فَقَالَ یَا عَمَّةِ اسْتَوْدَعْنَاهُ الَّذِی اسْتَوْدَعَتْهُ أُمُّ مُوسَی علیه السلام قَالَتْ حَکِیمَةُ فَلَمَّا کَانَ فِی الْیَوْمِ السَّابِعِ جِئْتُ وَ سَلَّمْتُ وَ جَلَسْتُ فَقَالَ هَلُمِّی إِلَیَّ ابْنِی فَجِئْتُ بِسَیِّدِی فِی الْخِرْقَةِ فَفَعَلَ بِهِ کَفَعْلَتِهِ الْأُولَی ثُمَّ أَدْلَی لِسَانَهُ فِی فِیهِ کَأَنَّهُ یُغَذِّیهِ لَبَناً أَوْ عَسَلًا
ادامه در صفحه بعد👇
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahaya
ادامه روایت بالا
ثُمَّ قَالَ تَکَلَّمْ یَا بُنَیَّ فَقَالَ علیه السلام أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ ثَنَّی بِالصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ حَتَّی وَقَفَ عَلَی أَبِیهِ علیه السلام ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی
الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ
----------
[۱]: ۱. المراد بالفترة سکون المفاصل و هدوؤها قبل غلبة النوم و المراد بالفطرة انشقاق البطن بالمولود و طلوعه منه.
🔰نگاهی به قدیمی ترین اشعار فارسی درباره مهدویت و ظهور منجی عالم
شاعران پارسی از دیرباز به نعت و منقبت امامان معصوم می پرداخته اند.
در این میان برخی از اشعار ایشان درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به جای مانده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
🔸از قدیمی ترین اشعار به زبان فارسی شعر اسدی طوسی (م ۴۶۵) در «گرشاسب نامه» است.
گفته اند وی پس از فردوسی بزرگترین حماسه سرای ملی ادب فارسی است.
فرازی از شعر او چنین است:
ازین پس پیمبر نباشد دگر
به آخر زمان مهدی آید به در
بگیرد خط و نامهٔ کردگار
کند راز پیغمبران آشکار
ز کوچک جهان راز دین بزرگ
گشاید خورد آب با میش گرگ
بدارد جهان بر یکی دین پاک
برآرد ز دجال و خیلش هلاک
همان آب گویند کآید پدید
دَرِ توبه را گم بباشد کلید
رسد ز آسمان هر پیمبر فراز
شوند از پس مهدی اندر نماز
سوی خاور آید پدید آفتاب
هم آتش کند جوش طوفان چو آب
از آن پس شگفت دگرگونه گون
بس افتد جهاندار داند که چون
تو آنچ از پیمبر رسیدت به گوش
به فرمان بجای آر آنرا بکوش
🔸شعر قوامی رازی ( م قرن ششم)
ز بعد علی یازده سیدند
به میدان دین در؛ ز عصمت سوار
همه پاک و معصوم و نص از خدای
پیمبر وقار و فرشته شعار
ز جد و پدر یافته علم دین
نه از روزگار و نه ز آموزگار
یکی مانده زیشان نهان در جهان
جهانی ازو مانده در انتظار
اگر گوئیم غیبت آن امام
چرا مصلحت دید جبار بار
جهانی پر از لشکر ظلم و جور
ستمکار و ناپاک و بی زینهار
شب و روز در غارت یکدگر
نهاده دو دیده نهان و جهار
گرابلیس بدفعل ظاهر شود
بود سیدالقوم این روزگار
نه نیکو بود یوسف خوبروی
به چنگال گرگان زنهار خوار
به دین وقت مهدی نیاید برون
به شب شمس کی تابد از کوهسار
چو آید به سر مدت مصلحت
نشنید ز باران رحمت غبار
برون آید از کنج عیار دین
جهان را ز عدلش بگردد عیار
ز کعبه ندا در دهد جبرئیل
که باطل نهان گشت و حق آشکار
🔸شعر عطار نیشابوری (م ۶۲۷)
صد هزاران اولیاء رو برزمین
از خدا خواهند مهدی را یقین
یا الهی مهدیی از غیب آر
تا جهان عدل گردد آشکار
مهدی و هادی و تاج انبیاء
بهترین خلق و برج اولیا
ای ولای تو معین آمده
بر دل و بر جان روشن آمده
ای تو ختم اولیا اندر جهان
در همه جانها نهان چون جان جان
ای تو هم پیدا و پنهان آمده
بنده عطّارت ثنا خوان آمده
🔸شعر نجم الدین محمود شبستری (م ۷۲۰)
چو تو در معرفت چون طفل مهدی
چه دانی قدر علم و فضل مهدی
به علم عیسوی کن چشم روشن
که تا باشد که بتوانیش دیدن
که گر در جهل خود دایم نشینی
چو مهدی پیشت آید هم نبینی
نبی را گرچه قومٌ ینظرون بود
خطاب از جهلشان لایبصرون بود
کسی کو چشم معنی و بیان دید
یقین او روی پیغمبر عیان دید
چو عمر از جهل پایان کرده باشی
ز جهل از عهد مهدی مرده باشی
برو از علم مهدی نسبتی گیر
جوانمردی کن و بشنو ازین پیر
که تا مهدی تو را مکشوف گردد
چو در آخرزمان معروف گردد
رجوع کنید به دانشنامه شعر مهدوی ج ۱
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahaya
💠بسم الله الرحمن الرحیم
✅ هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان
🔹 اباصلت میگوید:
در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. فرمود:
🔸 ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است،
پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران کن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی:
1⃣ زیاد دعا کن.
2⃣زیاد استغفار کن.
3⃣زیاد قرآن تلاوت کن.
4⃣از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی.
5⃣هر امانتی که به گردنت هست ادا کن.
6⃣تمام کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن!
7⃣هر گناهی که به آن مبتلا هستی؛ از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
9⃣ و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو:
🔸اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ...
خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز...
#ماه_شعبان المعظم
#توصیه
#متن_نگاشت
📚 ( عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱ / بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳ )
📌عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ [اباصلت] قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِي يَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَكْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَكْ فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ تَقْصِيرَكَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا يَعْنِيكَ وَ تَرْكِ مَا لَا يَعْنِيكَ وَ أَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكَ لِيُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَيْكَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِي عُنُقِكَ إِلَّا أَدَّيْتَهَا وَ لَا فِي قَلْبِكَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَكِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي سِرِّ أَمْرِكَ وَ عَلَانِيَتِكَ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً وَ أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُعْتِقُ فِي هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَان.
به نقل ازکانال استاد ایوبی
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahaya