eitaa logo
از شرح بی نهایت (منبر مکتوب، آیات و روایات اهل بیت)
639 دنبال‌کننده
4 عکس
2 ویدیو
5 فایل
«احادیث اهل بیت، آیات قرآن، کلمات علما و اشعار» فضایی برای ارائه معارف و کمک به فضلای عزیز جهت منبر همچنین ببینید: کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub و متن روضه اهل بیت: @rozehayemaktoubb
مشاهده در ایتا
دانلود
از شرح بی نهایت (منبر مکتوب، آیات و روایات اهل بیت)
🔰 آيا امام سجاد ـ عليه السلام ـ در واقعه حرّه به مروان كه دشمن سرسخت اهل بيت بود پناه داد؟ چرا؟ به
این مطلب جهت مطالعه تقدیم شد اما اینکه پناه دادن به خانواده مروان در زمان آل زبیر بوده است یا در زمان حمله لشکر یزید؟ در مسند الامام السجاد به نقل از تاریخ طبری آورده است که این قصه قبل از حمله لشکر یزید و بعد از اخراج عامل یزید بر مدینه (عثمان بن محمد بن ابی سفیان) توسط مردم بوده است. در حقیقت بعد از اخراج عامل یزید باقی بنی امیه توسط مردم اخراج شده اند که در این میان مروان از امام سجاد علیه السلام درخواست پناه کرده است و ... از جمله روایات روایتی است که بحار از ابن اثیر نقل می کند که این قصه در زمان حمله لشکر یزید بوده است.👇👇👇
🔰پناه دادن امام سجاد علیه السلام به مروان ابن اثیر در کامل نوشته: وقتی یزید مسلم بن عقبه را فرستاد، به او دستور داد پس از پیروز شدن، تا سه روز، هر چه در مدینه از مال و اسلحه و چارپایان به دست آوردید، متعلق به سپاه است و پس از گذشت سه روز، دست از مردم بردار. متوجه باش و نسبت به علی بن الحسین علیهما السلام احترام لازم را داشته باش زیرا در شورش مردم شرکت نکرده و نامه او به ما رسید. در ضمن وقتی فرماندار یزید و بنی امیه را از مدینه خارج کردند، مروان حکم با پسر عمر صحبت کرد که خانواده اش را جزء خانواده او قرار دهد. پسر عمر قبول نکرد. با علی بن الحسین علیهما السلام صحبت کرد و گفت: من خویشاوندانی دارم، خانواده‌ام را جزء خانواده خود قرار ده، حضرت پذیرفت. مروان، زنش عایشه دختر عثمان بن عفان و سایر خانواده اش را به منزل زین العابدین علیه السلام فرستاد و امام زین العابدین علیه السلام نیز خانواده خود و خانواده او را به ینبع برد. بعضی گفته اند: خانواده مروان را به همراه فرزندش عبد الله به طائف فرستاد. ---------- [۲]: ۲. الکامل لابن الأثیر ج ۴ ص ۴۸ طبعة بولاق. قال ابن الأثیر فی الکامل [۲]: لما سیّر یزید مسلم بن عقبة قال فإذا ظهرت علیهم فأبحها ثلاثا بما فیها من مال أو دابة أو سلاح فهو للجند فإذا مضت الثلاث فاکفف عن الناس و انظر علی بن الحسین فاکفف عنه و استوص به خیرا فإنه لم یدخل مع الناس و قد أتانی کتابه و قد کان مروان بن الحکم کلم ابن عمر لما أخرج أهل المدینة عامل یزید و بنی أمیة فی أن یغیب أهله عنده فلم یفعل فکلم علی بن الحسین و قال إن لی رحما و حرمی تکون مع حرمک فقال افعل فبعث بامرأته و هی عائشة ابنة عثمان بن عفان و حرمه إلی علی بن الحسین فخرج علی بحرمه و حرم مروان إلی ینبع و قیل بل أرسل حرم مروان و أرسل معهم ابنه عبد الله إلی الطائف. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰جمله امام سجاد علیه السلام: «ابن زیاد آیا مرا به قتل تهدید می کنی؟» 🔸 فداکاری زینب کبری سلام الله علیها سید بن طاوس و ابن نما می‌نویسند: سپس ابن زیاد متوجه حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام شد و گفت: این مرد کیست؟ گفته شد: علی بن الحسین است. گفت: مگر نه چنین است که خدا علی بن الحسین را کشت!؟ حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: من برادری داشتم که نامش علی بن الحسین بود و مردم او را شهید کردند. ابن زیاد گفت: بلکه خدا او را کشت. حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها. » -. زمر / ۴۲ - {خدا مردم را در موقع موت می‌میراند و آن افرادی را که در خواب نمرده اند نیز می‌میراند. } ابن زیاد گفت: تو این جرات را داری که جواب مرا بدهی؟ ببرید گردن او را بزنید! راوی می‌گوید: شنیدم که عمه اش زینب گفت: ای پسر زیاد! تو احدی را برای ما باقی نگذاشتی. اگر تصمیم قتل وی را داری پس مرا نیز با او بکش! -. الملهوف: ۱۴۴ - شیخ مفید و ابن نما می‌نگارند: زینب حضرت سجاد علیه السّلام را در بر گرفت و فرمود: ای پسر زیاد! آن مقداری که از خون‌های ما ریختی برای تو کافی است. سپس حضرت سجاد علیه السّلام را در آغوش گرفت و فرمود: به خدا قسم من از این علی بن الحسین علیهما السّلام جدا نمی شوم. که اگر می‌خواهی او را بکشی مرا هم با وی بکش. ابن زیاد پس از این که ساعتی به حضرت زینب و حضرت سجاد علیهما السّلام نگاه کرد، گفت: تعجب می‌کنم از حس خویشاوندی این زن! به خدا قسم من این طور گمان می‌کنم این زن دوست دارد من او را با این مرد بکشم!! این مرد را رها کنید، همین بیماری ای که دارد برایش کافی خواهد بود. سید بن طاوس می‌نویسد: حضرت سجاد علیه السّلام به حضرت زینب فرمود: عمه! آرام باش تا من با ابن زیاد تکلم کنم. سپس آن حضرت متوجه ابن زیاد شد و فرمود: ای پسر زیاد! آیا مرا به قتل تهدید می‌کنی، آیا نمی دانی شهید شدن عادت ما می‌باشد و بزرگواری ما به وسیله شهادت است؟ سپس ابن زیاد دستور داد تا حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام را با زنان وارد خانه ای کردند که جنب مسجد اعظم بود. حضرت زینب فرمود: هیچ زن عربی غیر از‌ام ولد و مملوک نزد ما نیاید، زیرا آنان اسیرند و ما هم اسیر هستیم. قَالَ السَّیِّدُ وَ ابْنُ نَمَا ثُمَّ الْتَفَتَ ابْنُ زِیَادٍ إِلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَقَالَ مَنْ هَذَا فَقِیلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَقَالَ أَ لَیْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ فَقَالَ عَلِیٌّ قَدْ کَانَ لِی أَخٌ یُسَمَّی عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ قَتَلَهُ النَّاسُ فَقَالَ بَلِ اللَّهُ قَتَلَهُ فَقَالَ عَلِیٌّ- اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها [۳] فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ وَ لَکَ جُرْأَةٌ عَلَی جَوَابِی اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ فَسَمِعَتْ عَمَّتُهُ زَیْنَبُ فَقَالَتْ یَا ابْنَ زِیَادٍ إِنَّکَ لَمْ تُبْقِ مِنَّا أَحَداً فَإِنْ عَزَمْتَ عَلَی قَتْلِهِ فَاقْتُلْنِی مَعَهُ وَ قَالَ الْمُفِیدُ وَ ابْنُ نَمَا فَتَعَلَّقَتْ بِهِ زَیْنَبُ عَمَّتُهُ وَ قَالَتْ یَا ابْنَ زِیَادٍ حَسْبُکَ مِنْ دِمَائِنَا وَ اعْتَنَقَتْهُ وَ قَالَتْ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُهُ فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنِی مَعَهُ [۴] فَنَظَرَ ابْنُ زِیَادٍ إِلَیْهَا وَ إِلَیْهِ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ عَجَباً لِلرَّحِمِ وَ اللَّهِ إِنِّی لَأَظُنُّهَا وَدَّتْ أَنِّی قَتَلْتُهَا مَعَهُ دَعُوهُ فَإِنِّی أَرَاهُ لِمَا بِهِ. وَ قَالَ السَّیِّدُ فَقَالَ عَلِیٌّ لِعَمَّتِهِ اسْکُتِی یَا عَمَّةِ حَتَّی أُکَلِّمَهُ ثُمَّ أَقْبَلَ علیه السلام فَقَالَ أَ بِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنِی یَا ابْنَ زِیَادٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ کَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ ثُمَّ أَمَرَ ابْنُ زِیَادٍ بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام وَ أَهْلِهِ فَحُمِلُوا إِلَی دَارٍ إِلَی جَنْبِ الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ ---------- [۳]: ۳. الزمر: ۴۲. [۴]: ۴. الملهوف ص ۱۴۴. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔸اضافه کردن چهارصد نفر به خانواده خویش در زمان حمله لشگر یزید توسط امام سجاد علیه السلام از ابن اعرابی نقل شده است: وقتی یزید بن معاویه به فرماندهی مسلم بن عقبه سپاهی به مدینه فرستاد و خون اهل مدینه را بر او حلال کرد، حضرت علی بن الحسین علیهما السلام چهار صد نفر از ما را جزء خانواده خود قرار داد و مخارج ما را تامین کرد، تا سپاه مسلم بن عقبه از بین رفت. همین عمل نیز از آن جناب در زمانی که ابن الزبیر دستور داد بنی امیه را از حجاز خارج کنند، نقل شده است. این مطلب در کتب مختلفی از اهل سنت نیز نقل شده است از جمله: البصائر والذخائر نویسنده : أبو حيّان التوحيدي (م حدودا ۴۰۰ ق)   جلد : 8  صفحه : 74 که در اضافه نقل آن آمده است: زنی از اهل قریش بعد از این پناه دادن امام سجاد علیه السلام گفته بود :والله نزد پدر و مادرم اینگونه در آسایش و نعمت نبودم» وَ قَالَ ابْنُ الْأَعْرَابِیِّ: لَمَّا وَجَّهَ یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَةَ عَسْکَرَهُ لِاسْتِبَاحَةِ أَهْلِ الْمَدِینَةِ ضَمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام إِلَی نَفْسِهِ أَرْبَعَمِائَةٍ مِنَّا یَعُولُهُنَّ إِلَی أَنِ انْقَرَضَ جَیْشُ مُسْلِمِ بْنِ عُقْبَةَ وَ قَدْ حُکِیَ عَنْهُ مِثْلُ ذَلِکَ عِنْدَ إِخْرَاجِ ابْنِ الزُّبَیْرِ بَنِی أُمَیَّةَ مِنَ الْحِجَازِ فقالت امرأةٌ من قريش: ما عشت والله بين أبويّ بمثل ذلك التتريف. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰اهل صبر، اهل فضل، همسایگان خدا در کلام امام سجاد علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله نکته: مسندالامام السجاد روایتی شبیه به این روایت را از ابوحمزه ثمالی به نقل از امام سجاد علیه السلام نقل کرده است. اما نقل ذیل را بحار به نقل از امالی از امام باقر به نقل از پدر بزرگوار خویش نقل می کند: "امالی شیخ طوسی: امام باقر از پدران خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرموده اند که وقتی روز قیامت فرا می‌رسد، خداوند خلائق را در زمین واحدی جمع می‌کند و منادی از جانب خدا ندایی سر می‌دهد که آخرین نفرشان مانند اولین نفرشان می‌شنود که منادی می‌گوید: اهل صبر کجایند؟ پس گروهی از مردم می‌ایستند و گروهی از ملائکه به استقبالشان می‌روند و به آنان می‌گویند: این صبرتان که به خاطر آن برخاستید، چه بود؟ پس می‌گویند: بر طاعت خدا نفس خود را صبر دادیم و آن را از معاصی خدا با صبر بازداشتیم؛ پس منادی از جانب خدا ندا سر می‌دهد: بندگانم راست گفتند؛ راهشان را باز کنید تا بدون حساب وارد بهشت شوند؛ سپس منادی ندایی دیگر سر می‌دهد که آخرین نفرشان مانند اولین نفرشان می‌شنود و می‌گوید: اهل فضل کجایند؟ پس گروهی از مردم می‌ایستند و گروهی از ملائکه به استقبالشان می‌روند و به آنان می‌گویند: این چه فضیلتی بود که آن را ردای خود قرار دادید؟ پس می‌گویند: با ما در دنیا با جهالت رفتار شد و ما تحمل کردیم و به ما بد کرده شد و ما بخشیدیم. پس منادی از نزد خدا ندا می‌دهد: بندگانم راست گفتند؛ راهشان را باز کنید تا بدون محاسبه وارد بهشت شوند. سپس منادی ندایی دیگری از جانب خدای عزوجل ندا سر می‌دهد که آخرین نفرشان مانند اولین نفرشان می‌شنود و می‌گوید: همسایگان خدای جل جلاله در خانه او کجایند؟ پس گروهی از مردم می‌ایستند و گروهی از ملائکه به استقبالشان می‌روند و به آنان می‌گویند: این چه عملی بود که آن را در سرای دنیا انجام دادید که به سبب آن از همسایگان خدای متعال در خانه او شدید؟ پس می‌گویند: ما به خاطر خدای عزوجل دوست می‌داشتیم و به خاطر او بذل و بخشش می‌گردیم و به خاطر او یکدیگر را یاری می‌کردیم؛ پس منادی از نزد خدا ندا می‌دهد: بندگانم راست گفتند؛ راهشان را باز کنید تا بدون محاسبه وارد جوار رحمت خدا در بهشت شوند. سپس امام باقر علیه السلام فرمود: پس اینان همسایگان خدا در خانه اویند و مردم می‌ترسند در حالی که اینان ترس ندارند و مردم حسابرسی می‌شوند ولی اینان حسابرسی نمی شوند. -. امالی طوسی: ۱۱۰ - از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
متن عربی روایت: الأمالی للشیخ الطوسی الْمُفِیدُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ الْخَلَائِقَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ نَادَی مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ یَسْمَعُ آخِرُهُمْ کَمَا یَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ یَقُولُ أَیْنَ أَهْلُ الصَّبْرِ قَالَ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمْ زُمْرَةٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَیَقُولُونَ لَهُمْ مَا کَانَ صَبْرُکُمْ هَذَا الَّذِی صَبَرْتُمْ فَیَقُولُونَ صَبَّرْنَا أَنْفُسَنَا عَلَی طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَبَّرْنَاهَا عَنْ مَعْصِیَتِهِ قَالَ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ صَدَقَ عِبَادِی خَلُّوا سَبِیلَهُمْ لِیَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ قَالَ ثُمَّ یُنَادِی مُنَادٍ آخَرُ یَسْمَعُ آخِرُهُمْ کَمَا یَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ فَیَقُولُ أَیْنَ أَهْلُ الْفَضْلِ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمُ الْمَلَائِکَةُ فَیَقُولُونَ مَا فَضْلُکُمْ هَذَا الَّذِی تَرَدَّیْتُمْ [۱] بِهِ فَیَقُولُونَ کُنَّا یُجْهَلُ عَلَیْنَا فِی الدُّنْیَا فَنَحْتَمِلُ وَ یُسَاءُ إِلَیْنَا فَنَعْفُو قَالَ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَی صَدَقَ عِبَادِی خَلُّوا سَبِیلَهُمْ لِیَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ قَالَ ثُمَّ یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَسْمَعُ آخِرُهُمْ کَمَا یَسْمَعُ أَوَّلُهُمْ فَیَقُولُ أَیْنَ جِیرَانُ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ فِی دَارِهِ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَتَسْتَقْبِلُهُمْ زُمْرَةٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَیَقُولُونَ لَهُمْ مَا کَانَ عَمَلُکُمْ [۲] فِی دَارِ الدُّنْیَا فَصِرْتُمْ بِهِ الْیَوْمَ جِیرَانَ اللَّهِ تَعَالَی فِی دَارِهِ فَیَقُولُونَ کُنَّا نَتَحَابُّ فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَتَبَاذَلُ فِی اللَّهِ وَ نَتَوَازَرُ فِی اللَّهِ قَالَ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَی صَدَقَ عِبَادِی خَلُّوا سَبِیلَهُمْ لِیَنْطَلِقُوا إِلَی جِوَارِ اللَّهِ فِی الْجَنَّةِ بِغَیْرِ حِسَابٍ قَالَ فَیَنْطَلِقُونَ إِلَی الْجَنَّةِ بِغَیْرِ حِسَابٍ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام فَهَؤُلَاءِ جِیرَانُ اللَّهِ فِی دَارِهِ یَخَافُ النَّاسُ وَ لَا یَخَافُونَ وَ یُحَاسَبُ النَّاسُ وَ لَا یُحَاسَبُونَ. (ص ۶۲ – ۶۳) ---------- [۱]: فی المصدر: نودیتم به. م. [۲]: فی المصدر: ما ذا کان عملکم اه. م. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰چهارصفت نشانه کمال ایمان امالی طوسی: امام سجاد علیه السلام فرمود: «هر کس در او چهار [صفت] باشد ایمانش کامل است و گناهانش نابود، و با پروردگارش روبرو می‌شود در حالی که از خشنود است: ۱. هر کس که بپردازد به مردم هر حقی را که خدا برای آنها به گردن او نهاده است، ۲. و زبانش با مردم راست باشد، ۳. و شرم کند از هر چه زشتی است نزد خدا و مردم، ۴.و با خانواده اش خوشرفتار باشد. » -. امالی شیخ ۱: ۷۱ - ---------- عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام قَالَ کَانَ أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَقُولُ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَمَلَ إِیمَانُهُ وَ مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ مَنْ وَفَی لِلَّهِ بِمَا جَعَلَ عَلَی نَفْسِهِ لِلنَّاسِ وَ صَدَقَ لِسَانُهُ مَعَ النَّاسِ وَ اسْتَحْیَا مِنْ کُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ أَهْلِهِ [۱] . سن، [المحاسن] عن أبیه عن ابن محبوب: مثله [۲] [۱]: ۱. أمالی الشیخ ج ۱ ص ۷۱. [۲]: ۲. المحاسن ص ۸. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
اهل خدا چه کسانی هستند؟ (پنج گروه) محاسن: علی بن حسین علیه السلام فرمود: موسی فرمود: چه کسانی اهل تو هستند و در زیر سایه تو محفوظ هستند آنگاه که هیچ سایبانی جز رحمت تو وجود ندارد؟ خداوند به او فرمود: آن‌ها کسانی هستند که ۱. قلبهایشان پاک و دستهایشان خاکی است - فقیر هستند-، ۲. کسانی که هرگاه من را یاد کنند عظمت من را یاد می‌کنند، ۳. کسانی که به طاعت و بندگی من کفایت می‌کنند آن طور که نوزاد به شیر کفایت می‌کند. ۴. کسانی که به مسجد پناه می‌برند همانند شاهین‌ها که به لانه هایشان پناه می‌برند ۵. و کسانی که اگر یکی از چیزهایی که من حرام کرده‌ام حلال شده باشد به مانند پلنگ خشمگین، غضب می‌کنند. -. محاسن البرقی: ۱۶ - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ قَالَ: قَالَ مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَا رَبِّ مَنْ أَهْلُکَ الَّذِینَ تُظِلُّهُمْ فِی ظِلِّ عَرْشِکَ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّکَ قَالَ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ الطَّاهِرَةُ قُلُوبُهُمْ وَ التَّرِبَةُ أَیْدِیهِمْ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ جَلَالِی إِذَا ذَکَرُوا رَبَّهُمْ الَّذِینَ یَکْتَفُونَ بِطَاعَتِی کَمَا یَکْتَفِی الصَّبِیُّ الصَّغِیرُ بِاللَّبَنِ الَّذِینَ یَأْوُونَ إِلَی مَسَاجِدِی کَمَا تَأْوِی النُّسُورُ إِلَی أَوْکَارِهَا وَ الَّذِینَ یَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِی إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ [۴] . از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰معنای واژه های «الله، الرحمن، الرحیم» با توجه به تفسیر المیزان اینگونه به نظر رسید (در حد یک بررسی طلبگی): 1⃣ با توجه به اینکه «الله» اسم عَلَم برای خدا است نباید در هیچ زبانی ترجمه شود مگر کسی نام پیامبران یا اشخاص دیگر را ترجمه می کند؟ البته الله از واژه «اله» به معنای «پرستش شونده» گرفته شده است. 2⃣ سپس با توجه به اینکه در واژه «رحمن» دو جهت «زیادی» و «گسترش» ملحوظ است شاید واژه «مهر گستر» مناسب تر باشد گرچه اگر بگوییم «بسیار مهر گستر» شاید دقیق تر باشد چون رحمان صیغه مبالغه است. 3⃣ «رحیم» از آن جهت که صفت مشبهه است، ثبوت و بقاء در آن است و باید به صورت صفتی معنا شود چاره ای جز واژه «مهربان» به ذهن نرسید. 🔸در مجموع می توان «بسم الله الرحمن الرحیم» را اینطور ترجمه کرد: «به نام الله مهرگستر مهربان» در برخی مقالات دهها ترجمه فارسی نقل شده است که فقط یکی از ترجمه های فارسی دقیقا این چنین معنا کرده است. برخی ترجمه ها یافت شد که الله را به همان صورت آورده باشند. الرحمن را کمتر با واژه «مهر گستر» معنا کرده اند. بسیاری «بخشنده» معنا کرده اند اما مگر واژه «رحمن» مشتق از «رحمت» به معنای مهربانی نیست؟! و برخی «رحیم» را «آمرزنده» یا «بخشایشگر» معنا کرده اند که همان سوال اینجا هم به ذهن می رسد. اینکه «رحمن» بر کافر و مومن مهربانی می کند با واژه «مهرگستر» تا حدودی مورد اشاره قرار می گیرد اما اینکه «رحیم» اشاره به رحمت خاص به مومنان است به نظر قابل رساندن با ترجمه نیست فلذا نباید این مشکل را با عوض کردن واژه «مهربان» به «آمرزنده» یا «بخشایشگر» حل کرد. برخی هم آن را همراه با توضیحاتی کرده اند ولی به نظر می رسد توضیح بیشتر معنا را باید به تفسیر سپرد. کلمات علامه در المیزان را بخوانید: «و أما لفظ الجلالة، فالله أصله الإله، حذفت الهمزة لکثرة الاستعمال، و إله من أله الرجل یأله بمعنی عبد، أو من أله الرجل أو وله الرجل أی تحیر، فهو فعال بکسر الفاء بمعنی المفعول ککتاب بمعنی المکتوب سمی إلها لأنه معبود أو لأنه مما تحیرت فی ذاته العقول، و الظاهر أنه علم بالغلبة، و قد کان مستعملا دائرا فی الألسن قبل نزول القرآن یعرفه العرب الجاهلی کما یشعر به قوله تعالی: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللّٰهُ»: الزخرف-۸۷. و قوله تعالی: «فَقٰالُوا هٰذٰا لِلّٰهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هٰذٰا لِشُرَکٰائِنٰا»: الأنعام -۱۳۶. و مما یدل علی کونه علما أنه یوصف بجمیع الأسماء الحسنی و سائر أفعاله المأخوذة من تلک الأسماء من غیر عکس، فیقال: الله الرحمن الرحیم و یقال: رحم الله و علم الله، و رزق الله، و لا یقع لفظ الجلالة صفة لشیء منها و لا یؤخذ منه ما یوصف به شیء منها. و لما کان وجوده سبحانه، و هو إله کل شیء یهدی إلی اتصافه بجمیع الصفات الکمالیة کانت الجمیع مدلولا علیها به بالالتزام، و صح ما قیل إن لفظ الجلالة اسم للذات الواجب الوجود المستجمع لجمیع صفات الکمال و إلا فهو علم بالغلبة لم تعمل فیه عنایة غیر ما یدل علیه مادة أله. و أما الوصفان: اَلرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ، فهما من الرحمة، و هی وصف انفعالی و تأثر خاص یلم بالقلب عند مشاهدة من یفقد أو یحتاج إلی ما یتم به أمره فیبعث الإنسان إلی تتمیم نقصه و رفع حاجته، إلا أن هذا المعنی یرجع بحسب التحلیل إلی الإعطاء و الإفاضة لرفع الحاجة و بهذا المعنی یتصف سبحانه بالرحمة. و الرحمن، فعلان صیغة مبالغة تدل علی الکثرة، و الرحیم فعیل صفة مشبهة تدل علی الثبات و البقاء و لذلک ناسب الرحمن أن یدل علی الرحمة الکثیرة المفاضة علی المؤمن و الکافر و هو الرحمة العامة، و علی هذا المعنی یستعمل کثیرا فی القرآن، قال تعالی: «الرَّحْمٰنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَویٰ»: طه-۵. و قال: «قُلْ مَنْ کٰانَ فِی الضَّلاٰلَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمٰنُ مَدًّا»: مریم-۷۵. إلی غیر ذلک، و لذلک أیضا ناسب الرحیم أن یدل علی النعمة الدائمة و الرحمة الثابتة الباقیة التی تفاض علی المؤمن کما قال تعالی: «وَ کٰانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً»: الأحزاب-۴۳. و قال تعالی: «إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»: التوبة-۱۱۷. إلی غیر ذلک، و لذلک قیل: إن الرحمن عام للمؤمن و الکافر و الرحیم خاص بالمؤمن.» از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰قصه «پناه آوردن» و حرمت «مهمان» 🔸در ضرب المثل های عربی وقتی خواسته اند از «پناه» بودن کسی برای بینوایان سخن گویند، به «ابو حنبل» «مجیر الجراد» (پناه دهنده به ملخ ها) اشاره شده است و گفته اند: «احمی من مجیر الجراد» یعنی فلانی حتی از «مجیر الجراد» هم بیشتر از بینوا و درمانده حمایت می کند. قصه را می گویند این بوده که ابو حنبل می بیند عده ای از قبیله «طی» با ظرف هایی به سمت او می آیند. می گوید: چه کار دارید؟ می گویند: با همسایگان و پناه آوردگان به تو قصد جنگ داریم! می گوید: کدام همسایگان من؟ می گویند: ملخ هایی که در کنار خیمه تو آمده اند! می گوید: اکنون که آنها را «جار» و همسایه من نامیدید دیگر به آنها دست نخواهید یافت. سپس بر اسب خود سوار می شود و نیزه خویش را بر می دارد و قبیله خویش را صدا می زند و می گوید: «قسم به خدا اگر متعرض این ملخ ها شوید شما را خواهم کشت!» در لغت عرب به پناه دادن «اجاره» به پناه دهنده «مجیر» و به پناه گیرنده «جار» گفته می شود. 🔸«پناه» آنقدر اهمیت دارد که در قرآن به این مضمون فرمود که: اگر یک مشرک از تو طلب امان کرد به او امان بده تا آیات قرآن را بشنود و سپس او را به پناهگاهش برسان! 🔸در بین عرب رسم بر این بود که اگر به کسی پناه می دادند برای حفظ او با دشمن می جنگیدند. حتی نوشته اند «اوفی بن مطر مازنی» به مردی با خانواده اش پناه داده بود برادر وی به خاطر رسیدن به زن آن مرد، او را کشت. «اوفی» وقتی متوجه ماجرا شد به حرمت «جوار» برادر خویش را قصاص کرد. و گفت: «سعيت على قيس بذمة جاره لأمنع عرضي إن عرضي ممنّعُ» به این مضمون که «در عوض پناه گیرنده قصد جان برادرم را کردم تا آبروی خویش را حفظ کنم.» 🔸در ماجرای عاشورا نیز نام نیک حضرت «هانی بن عروه» برای حفظ حرمت «پناه دادن» به سفیر اباعبدالله الحسین علیه السلام تا ابد ماندگار شد. 🔸برخی گفته اند حرمت مهمان در زبان پارسی حتی از عربی بالاتر است زیرا عرب مهمان را «ضیف» می خواند «لانه أضیف الینا» یعنی او یکی از ماست اما «مهمان» در زبان پارسی از واژه «مه» به معنای «سرور» گرفته شده است. به هر حال چه در فرهنگ عربی و چه در فرهنگ پارسی حرمت «مهمان» همیشه واجب دانسته شده است. 🔸حرمت «امان دادن» تا آنجاست که در روایتی از امام صادق علیه السلام در کافی شریف نیز به آن اشاره شده است. سكونى گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: معناى فرمايش پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كه فرمود: پايين‌تر درجۀ مسلمانان در مورد امان آنان تلاش مى‌كند» چيست‌؟ فرمود: اگر سپاهى از مسلمانان، گروهى از مشركان را محاصره كردند، و مردى آمد و گفت: به من امان بدهيد تا حاكم و صاحب اختيار شما را ببينم و با او مناظره و تبادل‌نظر كنم و پايين‌ترين سرباز مسلمان به او امان داد، بر بالاترين مقام لشكر واجب است كه به آن امان وفا كند.(۱) (البته دقت شود که جهات فقهی مساله باید توسط فقیه بیان شود.) ✅غرض اینکه خونخواهی رهبر غیور انقلاب ما که از تبار برترین آزادگان عالم است برای یک «مهمان عزیز» از دل این سیره تمدنی ایمانی برخاسته است که طبق بیان سید مقاومت جناب سید حسن نصرالله (حفظه الله) دشمن پلید صهیونی اصلا آن را نمی فهمد. (۱)عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا مَعْنَى قَوْلِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ قَالَ لَوْ أَنَّ جَيْشاً مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ حَاصَرُوا قَوْماً مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ فَأَشْرَفَ رَجُلٌ فَقَالَ أَعْطُونِي اَلْأَمَانَ حَتَّى أَلْقَى صَاحِبَكُمْ وَ أُنَاظِرَهُ فَأَعْطَاهُ أَدْنَاهُمُ اَلْأَمَانَ وَجَبَ عَلَى أَفْضَلِهِمُ اَلْوَفَاءُ بِهِ . از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰چند موعظه از امام سجاد علیه السلام: 🔸ابو حمزه ثمالی می گوید: نشنیدم کسی زاهدتر از علی بن الحسین علیه السّلام، مگر آنچه از علی بن ابی طالب علیه السّلام به ما رسیده است. 🔸سپس ابوحمزه گفت، وقتی علی بن الحسین علیه السّلام در مورد زهد صبحت می‌کرد و پند می‌داد، هر که حضور داشت به گریه می‌افتاد. 🔸ابوحمزه نقل می کند، در یادداشتی، سخنانی از امام سجاد علیه السّلام درباره زهد خواندم، آن را نوشتم و خدمت ایشان عرضه داشتم، امام آن را تصحیح نمود. بخشی از آن مواعظ در پی می آید: [شماره ها جهت توجه بیشتر در بین مضامین حدیث قرار داده شده است.] ۱. پس، از خدا پروا کنید (تقوا پیشه کنید. ۲. و به اصلاح نفس خود [بپردازید] ۳. و به طاعت خدا و آنان که ولایتشان را پذیرفته اید بپردازید. امید است یک فرد از کوتاهی نمودن گذشته اش در راه خدا، و تضییع حقّ او پشیمان شود [پشیمانی همان توبه است]، ۴. پس از خداوند طلب آمرزش کنید [استغفار کنید] و به سوی او بازگردید، چرا که او توبه پذیر است و از بدیها در می‌گذرد، و می‌داند شما چه می‌کنید؛ ۵. پس از رفاقت و همنشینی با گناهکاران ۶. و یاری ستمگران ۷. و همسایگی تبهکاران پرهیز کنید! و از فتنه شان برحذر باشید و از آستان ایشان دور شوید. و بدانید که هر کس با دوستان خدا مخالفت کند، و آیینی جز دین خدا برگزیند و نظرش را با خودسری بر دستور ولی خدا ترجیح دهد، در آتشی درآید که زبانه می‌کشد، و بدن‌هایی بی روح و عاری از هر سعادت را می‌بلعد، ایشان مردگانند و حرارت آتش را نمی یابند. ۸. پس ای دارندگان بینش عبرت گیرید! ۹. و خدا را به شکرانه اینکه شما را هدایت نمود سپاس گویید. و بدانید شما هرگز از تحت قدرت خداوند به قدرت دیگری خارج نمی شوید. آری خداوند کردار شما را می‌نگرد سپس به سوی او برانگیخته و فراهم می‌شوید، پس اندرز را به کار بندید، و رفتار افراد صالح را فرا گیرید. -. تحف العقول: ۲۵۲ - ۱. فَاتَّقُوا اللَّهَ ۲. وَ اسْتَقْبِلُوا مِنْ إِصْلَاحِ أَنْفُسِکُمْ ۳. وَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ طَاعَةِ مَنْ تَوَلَّوْنَهُ فِیهَا لَعَلَّ نَادِماً قَدْ نَدِمَ عَلَی مَا قَدْ فَرَّطَ بِالْأَمْسِ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَ ضَیَّعَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ ۴. وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ وَ تُوبُوا إِلَیْهِ فَإِنَّهُ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ... وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ ۵. وَ إِیَّاکُمْ وَ صُحْبَةَ الْعَاصِینَ ۶. وَ مَعُونَةَ الظَّالِمِینَ ۷. وَ مُجَاوَرَةَ الْفَاسِقِینَ احْذَرُوا فِتْنَتَهُمْ وَ تَبَاعَدُوا مِنْ سَاحَتِهِمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ خَالَفَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ دَانَ بِغَیْرِ دِینِ اللَّهِ وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِیِّ اللَّهِ فِی نَارٍ تَلْتَهِبُ تَأْکُلُ أَبْدَاناً قَدْ غَابَتْ عَنْهَا أَرْوَاحُهَا غَلَبَتْ عَلَیْهَا شِقْوَتُهَا فَهُمْ مَوْتَی لَا یَجِدُونَ حَرَّ النَّارِ ۸. فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ ۹. وَ احْمَدُوا اللَّهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ لَا تَخْرُجُونَ مِنْ قُدْرَةِ اللَّهِ إِلَی غَیْرِ قُدْرَتِهِ- وَ سَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ ثُمَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ فَانْتَفِعُوا بِالْعِظَةِ وَ تَأَدَّبُوا بِآدَابِ الصَّالِحِینَ. از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
چند حدیث درباره امانت داری: 1⃣ نوادر راوندی: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس امانت پرداز نباشد ایمان ندارد. عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ. 2⃣ امالی صدوق: امام سجاد علیه السلام به شیعه خود می‌فرمود: بر شما باد ادای امانت. به حق آن کس که محمد را به راستی به پیغمبری مبعوث کرده، اگر کشنده پدرم حسین بن علی همان شمشیر که با آن حضرتش را کشت به من امانت دهد، آن را به وی بازمی گردانم. عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ لِشِیعَتِهِ عَلَیْکُمْ بِأَدَاءِ الْأَمَانَةِ فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ أَنَّ قَاتِلَ أَبِیَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام ائْتَمَنَنِی عَلَی السَّیْفِ الَّذِی قَتَلَهُ بِهِ لَأَدَّیْتُهُ إِلَیْهِ [۲] . [۲]: ۲. أمالی الصدوق ص ۱۴۸. 3⃣ جعفر ثانی از پدرانش علیهم السلام، از پیغمبر صلی الله علیه و آله، که فرمود: نگاه نکنید به فراوانی نمازشان و روزه شان و بسیار حج کردنشان و کار خیرشان و زاری کردنشان در شب، نگاه کنید به راست گویی و ادای امانت. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: لَا تَنْظُرُوا إِلَی کَثْرَةِ صَلَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّیْلِ وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَی صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ [۴] . "عیون اخبارالرضا: ابی آنها. -. عیون اخبارالرضا ۲: ۵۱، امالی صدوق: ۱۸۲ - 4⃣ امام صادق علیه السلام به نقل از پدرش علیهما السلام، از رسول خدا صلی الله علیه و آله، که فرمود: امانت داری توانگری می‌آورد، و خیانت، به فقر و نداری می‌کشاند. در روایت دیگری شبیه این روایت به نقل از امام صادق علیه السلام در نصیحت به فرزندشان: امانت دار باش تا بی نیاز و غنی شوی «کُنْ أَمِیناً تَکُنْ غَنِیّاً» عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ علیهما السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: الْأَمَانَةُ تَجْلِبُ الْغِنَاءَ وَ الْخِیَانَةُ تَجْلِبُ الْفَقْر. [۵]: ۵. قرب الإسناد ص ۵۵. 5⃣ مشکات الانوار: امام صادق علیه السلام فرمود: خدا هرگز پیغمبری نفرستاده، جز برای تبلیغ راست گویی و ادای امانت، که امانت باید پرداخت شود به خوب و بد. و از ابی بصیر نقل است که به امام صادق علیه السلام گفتم: ابن ابی یعفور به شما سلام می‌رساند. فرمود: سلام بر تو و بر او! اگر او را دیدی سلام مرا به او برسان و بگو جعفر بن محمد می‌گوید: بنگر به مقامی که علی علیه السلام نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله به دست آورد، و به آن بچسب که همانا به واسطه راستگویی و ادای امانت بود. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً قَطُّ إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ فَإِنَّ الْأَمَانَةَ مُؤَدَّاةٌ إِلَی الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ. وَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ ابْنَ أَبِی یَعْفُورٍ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ فَقَالَ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا رَأَیْتَ ابْنَ أَبِی یَعْفُورٍ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ فَقُلْ إِنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ یَقُولُ انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِیٌّ علیه السلام عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَالْزَمْهُ فَإِنَّمَا بَلَغَ علیه السلام بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ. 6⃣ کتاب حسین بن سعید و نوادر: رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمود: به دو گوشه صراط در روز قیامت، رحِم است و امانت، و چون صله رحم کننده و امانت پردازنده بر آن بگذرند، او را به دوزخ وارد نکنند. عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ أَبُو ذَرٍّ إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ: عَلَی حَافَتَیِ الصِّرَاطِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الرَّحِمُ وَ الْأَمَانَةُ فَإِذَا مَرَّ عَلَیْهِ الْوَصُولُ لِلرَّحِمِ الْمُؤَدِّی لِلْأَمَانَةِ لَمْ یَتَکَفَّأْ بِهِ فِی النَّارِ. ادامه در پیام بعد👇👇👇 از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat