eitaa logo
بنیاد چهارم خرداد
411 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
43 فایل
اخبار و گزارش ها از مقاومت در جهان و ایران با محوریت مردم پایتخت مقاومت و شهر نمونه دزفول مدیر کانال: @b4khordad_asli
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻  هنگ سوم | ۸۵ خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی           ‌‌‍‌‎‌┄═ ◍⃟🌺 ◍⃟🌸 ◍⃟🌻═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ در یکی از روزها تصمیم گرفتم به دیدار سرگرد «فاضل» بروم. از غروب با خودروی حامل جیره غذایی افسران به راه افتادم. پس از مدتی به جاده مملو از ماسه که موازی رودخانه میسان و در پشت خط مقدم واقع شده بود رسیدیم. از بدشانسی برخوردی بین نیروهای ما و نیروهای ایرانی صورت گرفت. خودرو را رها کرده و در یکی از سنگرهای نزدیک مخفی شدیم. نیم ساعت بعد تیراندازی متوقف شد. خیلی سریع به طرف خورو برگشتیم. هنگامی که روی صندلی جلو نشستم، چیز عجیبی را زیر نشیمنگاهم احساس کردم. آن را که برداشتم، دیدم یک مسلسل میان برد است. چراغ قوه ای را که همراه داشتم روشن کردم. سوراخی را روی در خودرو مشاهده نمودم. از این که لطف و عنایت خداوند شامل حالم شده بود دست سپاسم را به درگاه الهی دراز کردم. به طور حتم اگر آنجا نشسته بودم، کشته می‌شدم. به سرعت حرکت کردیم و ساعت ۹ شب به قرارگاه هنگ رسیدیم. پس از پرس و جو در مورد مقر فرمانده هنگ دیدم که یک کامیون ایفا که در داخل سنگر بزرگی آشیان داشت به صورت دفتر فرماندهی در آمده است. شام را در حضور معاون و دستیار او خوردم. سپس ماجرای تیراندازی را برای آنها شرح دادم. سرگرد فاضل مرا به خاطر آمدنم مورد نکوهش قرار داد. به او گفتم تا کی بایستی افسر احتیاط تیپ بیستم باقی بمانی؟ جواب داد این مسئله خودم را هم نگران کرده است. متاسفانه باید به عنوان جانشین فرمانده هنگ دائم این طرف و آن طرف برویم، یا مورد هجوم قرار بگیریم و یا در حمله شرکت کنیم. به هر حال این مسئولیت بزرگی است. ساعت ۱۱ شب از آنها خداحافظی کردم. هنگام خداحافظی، سرگرد «فاضل» به من گوشزد کرد که بار دیگر به اینجا نیایم. از من خواست به جای خود، معاون پزشکی را به قرارگاه هنگ فرستادم. به واحد سیار پزشکی بازگشتم و روز بعد ابراهیم اسماعیل شذر، معاون پزشکی را نزد سرگرد فرستادم. در طول ماه دسامبر نیروهای ما هنوز سرگرم ساختن خط دفاعی بودند. در آن فاصله نیروهای مهندسی تمامی روستاهای واقع در ساحل رودخانه میسان و پشت آن و نیز روستاهای واقع در ساحل رود کرخه را با خاک یکسان کردند و خانواده های ماندگار خوزستانی را شبانه همراه دامهایشان به وسیله کامیونها به شهر القرنه تبعید نمودند. تا آنجایی که به خاطر دارم روستاهای شیخ خزعل و رفیع از جمله روستاهایی بودند که دستخوش تخریب شدند. ارتش تنها به انهدام منازل اکتفا نکرد بلکه درختان را نیز قطع کرد. عراق منطقه ای به عمق ۸۰۰ متر را مقابل رود کرخه مین گذاری کرد. بولدوزها و دیگر وسایل موتوری شب و روز مشغول تخریب روستا، قطع درختان و احداث خاکریز بودند. در یکی از روزها پس از این که بهیاران به منظور تحریک افسران قرارگاه تیپ، آتشی در واحد سیار پزشکی شعله ور کردند، به قرارگاه تیپ احضار شدم. به آنجا رفتم دیدم که افسران به طریقه اعراب بدوی سرگرم نوشیدن قهوه عربی هستند. پس از نوشیدن یک فنجان قهوه، در مورد آتش و دود حاصل آن برای آنها توضیح دادم. افسر اطلاعات متقاعد شد و توصیه کرد دودی در منطقه به راه نیفتد تا مبادا ایرانیها کنجکاو شوند. با استفاده از این فرصت به سنگر فرمانده تیپ رفتم. پس از سلام و ادای احترام به او گفتم چرا روستاها را منهدم می‌کنید ؟ پاسخ داد: «برای این که ارتش ایران مجالی برای پیاده کردن نیرو علیه ما پیدا نکند.» گفتم: بسیار خوب! گناه درختان چیست ؟ پاسخ داد برای این که منطقه بروی نیروهای ما باز باشد. گفتم شما اعمال وحشیانه ای در حق املاک مردم عرب و مسلمان مرتکب می‌شوید. ما همان گونه که شما ادعا می‌کنید برای رهایی آنها به اینجا آمده ایم! قدری مکث کرد. سپس اضافه کردم: «قربان شما موافق این کارها هستید؟» پاسخ داد: «نه... ولی این دستورات از سوی فرماندهی کل نیروهای مسلح صادر شده است.» باز مکث کرد. گفتم آیا فرماندهی کل از شخص رئیس جمهور دستور می گیرد؟» گفت: «بله» سپس ادامه داد: «دکتر! شما از دیدگاه یک طبیب که دیدگاهی انسانی است به جنگ نگاه نکنید. جنگ به احدی رحم نمی کند و با مفهوم انسانیت بیگانه است. جنگ وسیله ای برای کشتار و ویرانی است. این یک واقعیت است و شما بایستی قبول کنید. با خود گفتم این دستور از سوی قهرمان عربیت و پرچمدار قومیت عربی، صدام حسین صادر شده است. آزادسازی ملت عربستان (خوزستان) در قاموس او یعنی ریشه کن ساختن نسل آنها و آواره کردن این ملت برای ارضای هدفها و تمایلات بیمارگونه صدام.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ نشر همراه با لینک کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید              ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🔴برخی منابع از ورود ماهر اسد برادر بشار اسد و فرمانده لشکر چهارم ارتش سابق سوریه به ساحل غربی سوریه با هواپیمای روسی و خروج گروه های تروریستی تکفیری از لاذقیه و طرطوس خبر دادند ▪️ همچنین تصاویری از ترک پست های تروریست‌ ها منتشر شده. 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
رزمایشی با پیام مشخص به ترامپ 🔸️نیروی دریایی سپاه پاسداران گسترده ترین رزمایش چند سال اخیر خود را شروع کرده است ؛ این رزمایش با هدف تمرین انواع عملیات رزم دریایی و تصرف اهداف از پیش تعیین شده در نقاط حساس خلیج فارس انجام می گیرد. 🔸️در خصوص این رزمایش چند نکته باید ذکر گردد. 1️⃣ با روی کار آمدن دولت ترامپ و احتمال وضع محدودیت های بیشتر بر صادرات نفت ایران، اینگونه استنباط می شود که سپاه پاسداران قصد دارد پیغامی را به کاخ سفید و متحدانش ارسال کند که هرگونه تلاش برای جلوگیری از صادرات نفت جمهوری اسلامی موجب اختلال در امنیت صادرات انرژی در خلیج فارس خواهد شد. 2️⃣ ترامپ اعلام کرده که فشار بر ایران را تشدید خواهد کرد و شرایطی برای توافق با این کشور اعلان کرده (ازجمله ۱۰ بار راستی آزمایی) که تحقیرآمیز است و بعید می نماید که دوطرف در خصوص تحدید برنامه اتمی جمهوری اسلامی به یک توافق مشخص دست یابند؛ در نتیجه بالا گرفتن تنش ها در روابط تهران و واشنگتن دور از انتظار نیست و رزمایش سپاه جهت آمادگی برای ورود به آن شرایط ارزیابی می گردد. 3️⃣ درگیری نظامی ایران با آمریکا در دوره ترامپ بعید به نظر می رسد اما احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در این دوره بعید نیست ؛ خصوصا که نتانیاهو ریسک پذیر بوده و با توجه به انتقادات در پی شکست درغزه و عقب نشینی از این باریکه، احتمالا به دنبال یک اقدام نظامی جهت تثبیت و تحکیم موقعیت خویش درسیاست اسرائیل خواهد بود. در نتیجه سپاه باید آمادگی خود را برای هر وضعیتی بالا ببرد. 4️⃣ به نظر می رسد در صورت اختلال در صادرات نفت ایران ، سپاه نیز اقداماتی را در دستور کار خود قرار دهد از جمله بازرسی از کشتی ها و در صورت لزوم توقیف محموله های کشورهای متخاصم. 5️⃣ اقدامات آمریکا علیه یمن و پاسخ قاطع یمنی ها نشان می دهد که دنیا احتمالا نبرد بر سرکنترل تنگه باب المندب را نیز در دریای سرخ شاهد باشد و این امر اهمیت و حساسیت خلیج فارس و تنگه هرمز را نیز یادآور می شود. 🔸️بنابراین لازم است نیروی دریایی سپاه با رزمایش گسترده نشان دهد که تنگه های هرمز و باب المندب می تواند پاشنه آشیل ترامپ و متحدانش شود و بهتر است از اعمال سیاست خصمانه نفتی علیه ایران دست بردارد. 🔸️شایان ذکر بوده که دکترین امنیتی همیشگی ایران استفاده از خلیج فارس و صادرات انرژی برای همه یا هیچکس بوده و قطعا در صورت تصمیم جدی ترامپ برای اخلال در صدور نفت جمهوری اسلامی، عابربانک های آمریکا در ساحل جنوبی شاخاب پارسی جزو لیست تنبیه شوندگان توسط محور مقاومت خواهند بود. 🔸️عربستان یادش نرفته که ۱۰ پهپاد یمنی در چشم برهم زدنی تولید نفت این پادشاهی را به نصف رسانده اند ؛ پهپادها و موشک های یمن هم پیشرفته تر از سال ۲۰۱۹ شده اند و هم زیادتر و نیز کیفیت خود را در حمله به اسرائیل نشان داده اند . 📌 در نهایت باید گفت به نظر می رسد سپاه قصد دارد با رزمایش در خلیج فارس ابزارهای خود را برای تحمیل نظراتش بر آمریکا و متحدانش را یادآور شود و به ترامپ این پیغام را بدهد که در صورت بروز اقدامات خصمانه ، هم احتمال تغییر در دکترین اتمی ایران وجود دارد و هم اختلال در آبراه های مهم دنیا یعنی هرمز و باب المندب برای ایالات متحده و متحدانش. 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتشار برای نخستین بار؛ تصاویری از اتاق عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر 2023 برنامه تلویزیونی "ما خفی اعظم" شبکه الجزیره در جدیدترین قسمت خود، اقدام به انتشار تصاویر اختصاصی و صحنه‌های ویژه از داخل اتاق فرماندهی شورای نظامی گردان‌های عزالدین قسام کرد. این شورا مسئولیت برنامه‌ریزی و نظارت بر عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر 2023 را بر عهده داشت. این تصاویر که برای اولین بار منتشر می‌شوند، جزئیات جالبی از فرآیند برنامه‌ریزی و هماهنگی‌های انجام‌شده برای اجرای عملیات طوفان الاقصی را نشان می‌دهند. در این تصاویر، اعضای شورای نظامی قسام در کنار محمد ضیف فرمانده کل این گردان‌ها در حال بررسی نقشه‌ها، استراتژی‌ها و هماهنگی‌های لازم برای اجرای عملیات دیده می‌شوند. 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🗓 تقویم روز و اوقات شرعی/ شنبه ۶ بهمن ماه 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
✴️طوفان الاقصی یک عملیات پیش دستانه بود.. 🔸بارها توضیح داده و نوشتم که دشمن صهیونیستی از سال‌ها پیش در تلاش بود تا باریکه غزه را از حضور ساکنان تخلیه کرده و مردم این منطقه را فراری دهد. آنها در چند عملیات تمرینی و محدود طرح کلی خود برای حمل به غزه و نابودی زیرساخت‌های مقاومت با ترور رهبران آن را اجرایی کند که نمونه عینی آن در ترور فرماندهان ارشد گروهان‌های قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین قابل مشاهده بود. این موضوع تقریباً برای مقاومت فلسطین و فرماندهی آن ابت شده بود و این مسئله را حالا عضو شورای مرکزی گردان‌های شهید قسام در گفتگو با الجزیره تشریح کرده است. به گفته عزالدین الحداد در غزه، محاصره سیستماتیک تشدید شد و اشغالگران به دنبال مرگ تدریجی مردم ما بودند. ما نمی‌توانستیم دست‌رو دست بگذاریم یا تماشاگر باشیم. در عقیده ما به عنوان مقاومت، هیچ‌گاه جایز نبوده که در دفاع از پیامبرمان (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کوتاهی کنیم. بنابراین، طوفان الاقصی برای خنثی‌کردن برنامه‌های دشمن با یک ضربه پیش‌دستانه و بی‌سابقه ضروری بود تا از مقدسات، مردم و مقاومت خود دفاع کنیم. 🔸 ما هشدار دادیم که این واقعیت قابل قبول یا تحمل نیست، اما اشغالگران سعی کردند با بهبود محدود شرایط زندگی در غزه و ارائه تسهیلات جزئی، ما را فریب دهند و مقاومت در غزه را از مسائل کرانه باختری، قدس و اسرا جدا کنند. این موضوع باعث تقویت گرایش ما به گزینه نظامی شد، به‌ویژه با شکست تمام گزینه‌های دیگر. فرماندهی بخش نظامی تصمیم گرفت که یگان اطلاعات و عملیات، جمع‌آوری اطلاعات و آماده‌سازی برنامه‌های لازم را آغاز کنند. 🔸 ما نشانه‌هایی را رصد و دریافت کردیم و اطلاعاتی به دست آوردیم که تایید می‌کرد دشمن قصد دارد یک جنگ ویرانگر را علیه غزه آغاز کند، زیرا معتقد بود که ما با پیشنهادات آن‌ها همراهی نخواهیم کرد. اطلاعات به‌دست‌آمده نشان می‌داد که دشمن قصد دارد بلافاصله پس از اعیاد یهودی، با یک حمله هوایی غافلگیرانه که شامل هدف قرار دادن تمام گروه‌های مقاومت می‌شد، حمله خود را آغاز کند و سپس یک حمله زمینی گسترده و ویرانگر علیه مردم، سرزمین و توانمندی‌های ما انجام دهد. 🔸 ما این اطلاعات را بسیار جدی گرفتیم و در عین حال، ارتباط خود با تمام واسطه‌ها را حفظ کردیم و دستور دادیم که تلاش‌های اطلاعاتی تشدید شود و آمادگی برای گزینه نظامی کامل گردد. تمام این مسائل مقاومت را به این نتیجه رساند که باید یک عملیات پیش دستانه واقعی را اجرا کنند تا مانع از اجرایی شدن طرح ویرانگر دشمن یهودی شوند. شاید تروریست‌های یهودی امروز حاضر نباشند این مسئله را مورد اشاره قرار داده و به آن اعتراف کنند اما مستندات مقاومت در این زمینه کامل بود. @SyrianKhabar 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🌹گرامیباد سالروز حماسه مردم غیور آمل در سال 60 🔴حماسه از منظر ولایت ♦️امام خمینی (ره) در مورد این حماسه تاریخی فرمودند «من از شهرستان آمل و مردم فداکار آن تشکر می کنم. دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزتان آوردند.» ♦️ هم چنین مقام معظم رهبری در مورد ششم بهمن می فرمایند: «نباید اجازه داد که این خاطره های پرشکوه، این حوادث بی نظیر و تعیین کننده تاریخ انقلاب، در ذهن ها کم رنگ شود. نسل جوان ما باید این خاطره ها را درست بشناسد، بتواند آن ها را تحلیل کند و آن ها را چراغ راه آینده پرماجرای خود و هدف بلند خود قرار بدهد. «شهر هزار سنگر» این تعبیر کمی است؟ حرف کوچکی است؟ قضیه ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ برای این که حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است. قضایای جاری بر یک ملت، قضایائی است که در برهه های مختلف غالباً تکرار می شود». 🔴مقابله با انقلاب ♦️پیروزی انقلاب اسلامی آغاز یک راه جدید برای ملت ایران بود که قرن ها زیر یوغ استعمار و استبداد به سر برده بودند و هرازگاهی به رهبری روحانیت قیام هایی در گوشه ای از این سرزمین اتفاق می افتاد، اما با دخالت استعمار این قیام ها سرکوب می شد. ♦️وقوع انقلاب اسلامی که ناشی از آگاهی و عزم ملت ایران برای تعیین سرنوشت خود بود و با رهبری امام خمینی (ره) به سرانجام رسید، دشمنان و ایادی داخلی آن ها را نگران کرد، زیرا تنها وقوع یک انقلاب مطرح نبود، تفکر ضد استکباری این انقلاب برای دشمن نگران کننده بود، لذا از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش برای سرنگونی این نظام نوپا از سوی جریان های منحرفی چون منافقین و کمونیست ها صورت گرفت. 🔴حساسیت حادثه ♦️در این میان حادثه 6 بهمن سال 60 اتفاق مهمی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که با درایت مردم آمل به سرانجام رسید، در روز 6 بهمن منافقین و کمونیستها تلاش کردند با تسخیر شهر و تثبیت مواضع خود، سایر شهرهای شمالی ایران را محاصره و تسخیر کنند و با حمایت شوروی این بخش ها را از ایران جدا کنند. ♦️در این زمینه منافقین با کمونیست ها یک صدا شدند تا در برابر جمهوری اسلامی بایستند و نظام نوپای اسلامی را با چالشی بزرگ روبه رو سازند، آن ها تلاش می کردند تا با مبارزه در نقاط شمالی کشور به نوعی تلاش رزمندگان اسلام در جبهه ها را تحت الشعاع قرار دهند، منافقین در کردستان نیز آشوب ایجاد کرده بودند و در واقع این توطئه دشمن در آمل برای غافل شدن جمهوری اسلامی از کردستان نیز بود. 🔴خیال خام ♦️منافقینی که در آمل دست به سلاح بردند، تصور می کردند در ظرف چند روز می توانند شمال کشور را از ایران جدا کنند و مردم را با خود همراه سازند، این ایده ناشیانه در سال 67 نیز به اجرا درآمد، در روزهایی که منافقین با کمک صدام می خواستند با یک حمله برق آسا تهران را تسخیر کنند، اما در عملیات مرصاد شکست تاریخی متحمل شدند. منافقین در سخنان خود اعلام می کردند که ما برای رهایی مردم ایران قیام کرده ایم و باید مردم به قیام ما بپیوندند. 🔴 قیام مردم ♦️اما در روز 6 بهمن نبرد مسلحانه ای در شهر شکل گرفت که مردم آمل پیشتاز این مبارزه بر علیه منافقین بودند، در روزهایی که به دلیل جنگ تحمیلی جمع زیادی از مردم آمل در جبهه ها حضور داشتند، فرزندان آن ها و زنان آملی مقابل منافقین ایستادند و در یک نبرد نابرابر با اهدای 40 شهید اجازه ندادند، این فتنه منافقین به نتیجه برسد. ♦️این مقاومت مردمی در شهر آمل موجب شد تا منافقین در معادلات خود تجدید نظر کنند، منافقین همیشه تصور می کردند در هر شهری که عملیات مسلحانه انجام دهند مردم به آن ها می پیوندند، اما مردم شهر آمل نشان دادند که نه تنها مردم این شهر بلکه سایر ملت ایران هیچگاه پذیرای منافقینی که دستشان به خون فرزندان این ملت آغشته است، نخواهند بود و با قدرت در برابر هرگونه فتنه گری دشمنان ایستادگی می کنند. 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🌹امروز به روایتی سالروز فتح قلعه یهودیان خیبر به دست امیرالمؤمنین است،خانه پوشالی صهیونیست های امروز هم طبق وعده صادق ولی امر کمتر از 25 سال اعلامی فرو خواهد ریخت،این‌بار به دست پیروان امیرالمؤمنین علیه السلام 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 🌴 پوکه‌های طلایی - ۶ ) ﺧﺎﻃﺮات آزاده ﺟﺎﻧﺒﺎز ﻣﺤﻤﻮد ﺷﺮﯾﻌﺖ نوشته: ﻃﯿﺒﻪ دﻟﻘﻨﺪی ┄┅═✼✦✦✼═┅┄ 🔹 یکی دیگر از حکایت های تکراری و بهانه های آزار و اذیت، آمــار بــود. روزی شش بار آمار می گرفتند. صبح اول‌وقت یک بند برای هواخوری بیرون می رفت. وقتی ساعت هشت در را باز می‌کردند بندهایی که داخل بودند شمارش می‌شدند. بار دوم ساعت ده وقتی بندی داخل می آمد یا نوبت بیرون رفتمش بود. بار سوم ساعت دوازده که بند دوم از بیرون بر می‌گشت. بار چهارم ظهر وقت تقسيم غذا مسؤولين غذا به ازای هر ده اسیر، هشت ظرف غذا داشتند. آمار چهارم با توجه به تعداد ظرفها انجام می‌شد. بار پنجم بعد از ظهر وقت هواخوری و بار ششم آخرین هواخوری که تمام می‌شد. ساعت پنج، آمار با دفعه های قبل فرق می کرد. این بار افسر پادگان خودش برای شمارش می آمد. شمارش آخر که تمام می‌شد، همه داخل بندها بودند تا فردا صبح که دوباره افسر می‌آمد. درها به هیچ عنوان باز نمی شد؛ حتی اگر کسی در حال جان دادن بود. صبح به ستون یک بیرون می‌رفتیم، روی کف پا نشسته، زانوها را بغل می گرفتیم. سر روی زانو بود و دستها از جلو زانوها را بغــل مــی کـرد. حتی برای یک لحظه اجازه بالا آوردن سر را نداشتیم. ردیفها پنج نفره بود. بیست ردیف که می شمردند، آمارشان درست می‌شد. نگهبان به اولین نفر هر ردیف یک ضربۀ کابل می زد و جلو می رفت. صدای نتراشیده اش مثل زنگ توی سرمان می پیچید. واحد، اثنان، ثلاث، اربع، بیست تا می شمرد و می‌رفت. گاهی که عصبانی بودند یا قصد اذیت داشتند می گفتند که اشتباه شده. این بار از آن طرف ردیف، به کمر نفرات اول کابل می‌زدند و جلو می رفتند. بـا همه این آزارها سعی می‌کردیم امید را در خودمان زنده نگهداریم. عصر که آمار تمــام مـی شـد بـا هـم از ماجراهای آن روز می گفتیم و می‌خندیدیم. یکی از نوعِ کتک خوردنش تعریف می‌کرد و آن یکی از برخورد نگهبان با خودش. هم حالمان بهتر می‌شد و هم وقت می‌گذشت. هر اسیر ماهانه یک و نیم دینار یا هزار و پانصد فلوس به صورت بن های کاغذی دریافت می‌کرد. این مقدار تقریباً معادل چهل تومان پول ما بود. فروشگاه کوچکی توی اردوگاه با دادن همین کاغذها امکان خرید را برای ما فراهم می کرد. سیصد فلوس از هزار و پانصد فلوس برای خریدهای اجباری می رفت. مثلاً تیغ و عود. تیغ برای استفاده شخصی و عود برای سوزاندن توی آسایشگاه و از بین بردن بوی بد. هزار و دویست فلوس باقی مانده مبلغ خیلی کمی بود؛ اما همان قدر هم غنیمت بزرگی به شمار می‌رفت. فروشگاه هم چیز زیادی نداشت. برای شکر، بیسکویت، شیر خشک، خرما، خمیر دندان و خمیر ریش ثبت نام می‌کردیم و بعد مسؤول فروشگاه وسایلمان را تحویل می‌داد. دو ماه اول که به اردوگاه آمده بودیم، از صبحانه و چای خبری نبـود. خوردن یک استکان چای به رؤیایی شیرین شبیه تر بود تا واقعیـت. بـعـد کـه صبحانه برقرار شد روزانه دو نان جو سومون می‌دادند؛ یک استکان چای غلیظ و شوربا. بیشتر قسمتهای نان، خمیر بود و ما همین قطعه ها را خشک می کردیم تا در مواقع گرسنگی با برنج مخلوط کنیم. چای آن قدر کــم شــیرینـی بــود کـه تقریباً همه ما با بن هایمان شکر می‌خریدیم تا بتوانیم آنرا بخوریم. شوربای عراقیها شبیه عدسی ما بود؛ با این تفاوت که فقط عدس و برنج داشت؛ بدون هیچ ادویه، رب یا طعم دهنده دیگری. سهمیه هر اسیر بسیار کم بود. نهار هر نفر هشت قاشق برنج داشـت بـا خورشت. این خورشت، پیاز آب پز، بادمجان پوست نکنده، آب پز و در بهتـریـن شکل، گوجه فرنگی آب پز بود. برای شام گـاه مـرغ می دادند و گاه گوشت گاومیش. هر مرغ یک کیلو و دویست گرمی برای شانزده نفر. گوشت‌ها را تکه تکه می کردیم و توی ظرف می‌گذاشتیم. گوشتها بدون هیچ ادویه ای فقـط آب پز می شد . جمعه ها هم سهمیه نداشتیم و شب فقط خوراک لوبیا می‌دادند. ادامه دارد.. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas 👈عضو شوید ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
رویترز: حماس از زمان عملیات ۷ اکتبر تاکنون ۱۵ هزار نفر را جذب کرده / این تعداد تقریبا برابر با تلفات آنها در جنگ غزه است دو منبع آگاه در کنگره آمریکا که به اطلاعات محرمانه آمریکا دسترسی دارند، اعلام کردند که جنبش مقاومت اسلامی حماس از آغاز جنگ در نوار غزه، بین ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر را به خدمت گرفته است که نشان می‌دهد «این جنبش همچنان تهدیدی برای اسرائیل خواهد بود». این منابع به خبرگزاری رویترز گفتند: «اطلاعات نشان می‌دهد که از آغاز جنگ، تعداد مشابهی از نیرو‌های حماس کشته شده‌اند و این اولین بار است که چنین برآورد رسمی منتشر می‌شود». به گفته این منابع، اطلاعات فوق در هفته‌های اخیر توسط آژانس‌های اطلاعاتی آمریکایی به جو بایدن ارائه شده است. آنها همچنین گفتند که با وجود موفقیت حماس در جذب اعضای جدید، تعداد زیادی از آنها جوانان آموزش‌ندیده‌ای هستند که وظایف امنیتی ساده‌ای را انجام می‌دهند. 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد ۲۱ غروب ۶۵/۱۰/۱۲ پس از خواندن نماز مغرب و عشا، غلامپور با فرمانده‌هان یگان‌های قرارگاه تماس تلفنی داشت و از همه آنها کارها را پی‌گیری می‌کرد. برای حل مشکلات آنها نیز با محسن رضایی، رحیم صفوی، فروزنده و... تماس گرفت تا هرچه‌سریع‌تر امکانات مورد نیاز یگان‌ها به دست‌شان برسد. در همین حین (ساعت ۲۰:۱۲) سفره شام پهن شد. ده عدد تخم‌مرغ آب‌پز، هشت عدد سیب‌زمینی پخته، دو قالب کره و سه کاسه ماست، شام امشب بود که تدارک دیده شده بود. در حال خوردن شام بودیم که غلامپور طبق عادت هر شب رادیویش را روشن کرد. ابتدا رادیو بی‌بی‌سی و سپس خبرهای رادیو ایران. پس از شام محرابی داخل اتاق فرماندهی شد و اطلاعاتی از عملیات کربلای 4 ارائه داد. می‌گفت ماهر عبدالرشید بارها از دیده‌بان‌ها و مسئولین دکل‌هایش تشکر کرده است. برای هر دکل جاده کشیده‌اند، کارهای مهندسی که آنها برای دکل‌هایشان کرده‌اند، ما در کل عملیات کربلای 4 انجام نداده‌ایم. می‌گفت، به‌دلیل هشیاری دشمن اکثر زخمی‌ها و مجروحین ما تیر خورده‌اند و کمتر با ترکش مجروح شده‌اند. ساعت حدود 22:45 را نشان می‌داد که خوابیدیم تا صبح زود به بازدید از منطقه بپردازیم. البته تا ساعت یک بامداد تقریباً هر پانزده دقیقه یک‌بار آقای غلامپور به تلفن‌های فرماندهان یگان‌ها و مسئولین قرارگاه پاسخ می‌داد و من هم برای ثبت این تماس‌ها با استفاده از چراغ قوه، مطالب شنیده شده را در دفتر خود یادداشت می‌کردم. صبح روز ۶۵/۱۰/۱۳ ساعت هفت، پس از خواندن نماز و خوردن چند لقمه نان و پنیر و چای، از قرارگاه بیرون آمدیم. در بین راه مسئول مهندسی قرارگاه حاج قاسم را دیدیم که همراه با آقایان مبلغ از مسئولین مهندسی سپاه، رضوی از مسئولین جهادسازندگی و عطار فرمانده لشکر مهندسی ۴۲ قدر کنار جاده اهواز ـ خرمشهر بودند. حاج قاسم که عصبانی به‌نظر می‌رسید نسبت به بستن جاده اهواز ـ خرمشهر اعتراض داشت و می‌گفت نمی‌دانم چه‌کسی جاده را بسته است؟ اصلاً نمی‌دانم چه‌کسی به اینها گفته بیایند؟ رضوی با لحنی تمسخرآمیز پاسخ داد: کسی نگفته بیایند، کسی نگفته که نیایند، اینها هم آمده‌اند و جاده را بسته‌اند. هر کسی جاده را شکافته خوب هم کار کرده، جاده را مورب بریده که آب کنار جاده را تخلیه کند. عطار: معلوم نیست این کارها را چه کسی انجام می‌دهد؟! رضوی با خنده‌ای که حکایت از انتقاد نسبت به مدیریت منطقه داشت: کار خداست. معلوم نیست کی چه‌کار می‌کند؟! حرکت کردیم. داخل خودرو، غلامپور در ارتباط با زمان عملیات می‌گفت، نظر آقا محسن روز پنج‌شنبه ساعت یازده است، چون ماه ساعت یازده غروب می‌کند. در این صورت بچه‌های قاسم (لشکر 41 ثارالله) زمان کم می‌آورند، آنها برای رسیدن به خط دشمن در محور کانال ماهی به 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارند. خدا رحم کند. آقای غلامپور پس از سرکشی به چند پروژ‌ه مهندسی (عقبه‌سازی، جاده‌سازی، پدهای توپخانه و...) به قرارگاه برگشتیم. پس از نماز و نهار و کمی استراحت، جلسه مهندسی تشکیل شد. جلسه با حضور مسئولین مهندسی سپاه، جهاد و برخی یگان‌های مهندسی و نیز فرماندهان دو قرارگاه قدس و نجف آغاز شد تا حاضرین درباره اقدامات مهندسی و کارهای باقیمانده به بحث و تبادل‌نظر بپردازند و باتوجه‌به حضور دو قرارگاه عملیاتی جدید در منطقه، تقسیم کار جدیدی در ارتباط با اقدامات مهندسی انجام شود. پس از قرائت چند آیه از قرآن، ابتدا برادر مبلغ درباره موضوع اصلی جلسه که پیشرفت‌ فعالیت‌های مهندسی در منطقه شلمچه و تقسیم کار میان سه قرارگاه عملیاتی و نیز برنامه‌ریزی برای اقدامات مهندسی باتوجه‌به زمان محدود باقیمانده تا آغاز عملیات بود، توضیحاتی داد و سپس حاضرین مطالبی را در ارتباط با این سه موضوع ارائه دادند. محور اصلی گفت‌وگوهای جلسه تناسب نداشتن اقدامات باقیمانده مهندسی و زمان تعیین شده برای عملیات آینده بود. دراین‌باره احمد غلامپور گفت: از زمانی که فرماندهی قصد عملیات در منطقه شلمچه کرد، اوّلین مسئله آماده‌سازی منطقه و اقدامات مهندسی بود که باید اجرا می‌شد. باتوجه‌به اینکه قبلاً در منطقه کارهایی صورت گرفته بود، مسئله اصلی ما جاده‌های خط، عقبه یگان‌ها و پدهای توپخانه‌ بود. ابتدا ما به اتفاق آقای شمایلی کارهای زیر را برنامه‌ریزی کردیم: 1. نیازهای مهندسی براساس اعلام نظر واحدها و یگان‌ها و نیز وضعیت منطقه و عملیات تعیین‌شد. 2. کارهای باقیمانده مشخص و اولویت‌بندی شد. 3. برنامه‌ریزی براساس اولویت‌های صورت گرفت. 4. جهادهای استانی براساس برنامه‌ها تقسیم شدند. 5. پی‌گیری برای اجرا شروع و نظارت بر کیفیت اجرا آغاز شد. پیگیر باشید ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad
🍂 «چشم بینای فرمانده» برای شهید علی بهزادی ✍ حسن اسدپور ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ «بازشوق یوسفم دامن گرفت» «پیر ما را بوی پیراهن گرفت» «علی بهزادی» با آن سر پر از بخیه، با آن پهلوی شکافته از عملیات پیشین (کربلای ۴) آمده بود! خوب بخاطر دارم که هنگام تعویض پانسمان از لابلای بخیه ها، خونآبه جاری می شد! و علی با آن قد و قامت دیگر یارای آن که خود از جای برخیزد نداشت! کربلای۴ توان «علی» را گرفته بود! شب های سرد و روزهای آفتابی شلمچه! خاک و غبار و عَرق های سوزناک ... آن شب، کنار جاده آسفالته، تیربارهای دشمن امان ما را بریده بود! تنها جان پناه ما ارتفاع حدوداً یک متری جاده بود اما صدای نیروهای دشمن نزدیک و نزدیک تر می شد! آسمان منور باران بود اما در پناه خاک و غبار ناشی از انفجارها ، در استتار بودیم! تیربارچی های دشمن چنان دقیق می زدند که گه گاه تیر در سطح آسفالت می نشست و می سوخت! و هر بار عمود چراغهای فلزی کنار جاده هم هم از این تیرها بی نسیب نمی ماند! رفته رفته به صبح نزدیک می شدیم و هیچ خبری از «بلدُوزر»ها نبود. همان یکی بود که از سرشب با شهادت و زخمی شدن هر پنج راننده، روشن، اما بی حرکت مانده بود! پرتاب نارنجک های دستی دشمن از پائین جاده شروع شد! پیکِ گروهان، اُفتان وخیزان آمد و از دستور «علی بهزادی» برای خفه کردن تیربارها خبر آورد! «احمدرضا ناصر» آماده ی شلیک آرپی شد و من پشتیبانی آتش! «احمد» زیر فشار تیربارها قامت برافراشت در حالی که تیرها فرصت تمرکز بر هدف نمی دادند ... شلیک بی ثمر شد! دقایقی بعد «علی بهزادی» مرا فراخواند! علی را در حالی دیدم که بهمراه بی سیم چی اش، آرام گوشه ای نشسته، در حالی که هیچ پناهی نداشت! خسته و بی رمق به نظر می رسید! با لحنی محلی و آرام، از من خواست تا دقیق شلیک کنیم! او گفت قصد عقب کشیدن نیروها را دارد اما باید، تیربارها خاموش شوند... و دوباره کنار احمدرضا آمدم و پیام «علی بهزادی» را انتقال دادم. احمدرضا دوباره برخواست ... این بار با تأمل و سکون بیشتر... و موشک آرپی جی دقیقاً به سنگر تیربار اول اصابت کرد! فریاد و فغان نیروهای دشمن برخواست ... و حرکت ستونی نیروها در امتداد جاده به عقب آغاز شد! بنابه دستور علی بهزادی ،من و احمدرضا می بایست با حفظ فاصله، برای تأمین نیروها عقب نشینی کنیم! در سیاهی شب از ستون نیروها عقب ماندیم و نمی دانستیم باید به کدام سو ،برگردیم! اما می دانستیم که باید خلاف صدای نیروهای دشمن حرکت کنیم ... در آن ظلمات شب ، شَبَه دو نفر، راه را بر ما بست! من مسلح کردم و هشدار دادم!! «علی» با صدای آرام اما نگران مرا فراخواند! و گفت؛ «أچه دیر کُردیت»؟! (چرا دیر کردید) «علی بهزادی» بهمراه بی سیم چی از خاکریز خودی رد نشده بود و نگران منتظر ما بود! و این آخرین دیدار ما بود! و آن پیکر مجروح ... و آن جسم خسته ... تنها ترکشی کم داشت که بر چشمش بنشیند و آرام بگیرد! یادباد آن روزگاران،یادباد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad