#دلنوشته📜🙃🍃
#کد_۳
من آنچنان که باید پایبند حجابم نبودم .نمی گویم که اصلا حجاب نداشتم و نماز نمیخواندم ؛اصلا اینطور نبود نماز ام را میخواندم . پشت رهبر و اسلام هم بودم اما آنطور که باید نه...
وقتی بحث راهیان نور پیش آمد زمزمه هایی در کلاس به راه افتاد بیشترین حرفی که بین بچه ها رد و بدل میشد حرف راهیان بود یکی میگفت میرم یکی میگفت نه از این جور حرفا توی کت من نمی رود یکی هم از راه دور و خطر تصادف میترسید .اما دغدغه من این نبود ترس این در جانم بود که شاید لایق این سفر نباشم شاید اصلا شهدا من را نطلبیده باشند بیشترین حاجتی که در دل داشتم و بعد از نماز از خدا میخواستم این بود که کمکم کند بروم، حتی ۲هزار صلوات هم نذر کردم تا قسمت من هم بشود...
بلاخره شهدا من را طلبیدند و من و دیگر دوستانم به راه افتادیم ..از حال و هوای طلائیه و شلمچه نمیگویم چون باید خودت حس کنی باید لذت و شیرینی اش را خودت بچشی فقط آنقدر میگویم که وقتی در سه راهی شهادت قدم گذاشتم قلبم لرزید وقتی راوی از شهدا گفت قلبم در سینه فشرده شد نمیتوانم حس و حالم را توضیح بدم فقط میتوانم بگویم که تا کنون انقدر گریه نکرده بودم نفسم از شدت گریه بالا نمی آمد وقتی روی آن خاک متبرک قدم میذاشتم و به این فکر میکردم که چه جوان های رشیدی برای من و امثال من پرپر شدند گریه ام شدت می گرفت.
من در هر کجا که رفتیم آنچنان حس خاصی نداشتم، اما امان از طلائیه که قلب غرق در گناهم را دگرگون کرد.
به خاطر چه بود نمی دانم شاید همه دوست داشتن در شلمچه بدون کفش راه بروند اما آنچنان که طلائیه مدهوش ام کرده بود متوجه نشدم که کی خم شدم و کفش از پای درآوردم و به راه افتادم راه رفتم و فکر کردم آنقدر غرق در فکر بودم که نفهمیدم که کی این راه را طی کردم ولی وقتی به خود آمدم دیدم روبه روی ورودی قرارگاه حضرت ابوالفضل العباس بودم ...
از شلمچه ام نگویم که در آنجا دل بیقرارم آرام گرفت نگویم که چه بر سر این قلب بی جنبه ام آورد فقط این را بگویم که هنوز وقتی داشتم وسایل ام را جمع می کردم در فکرش بودم...
با بغضی در گلو مشغول جمع وسایلم بودم دروغ چرا نمیخواستم برگردم دوست داشتم تا ابد تنها مسیری که می روم مسیر طلائیه و شلمچه باشد میترسیدم دیگر نتوانم بیایم میترسیدم...
حال تنها چیزی که به آن امید دارم این است که دوباره بیایم طلائیه دوباره من باشم و طلائیه و طلائیه قلب غرق در گناه ام را پاکیزه کند.....
وسلام 💐
✅ کانال #بچه_های_ایران 🌷
🆔 @b_iran 🇮🇷
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی از بچه ها 👇
عجب آن نیست که آمدی دلم صید تو شد
عجب آن است که من عاشق صیاد شدم...
یاد کنیم شهدا رو حتی با ذکر صلوات 🌷
✅ کانال #بچه_های_ایران
🆔 @b_iran 🇮🇷
🌐 #کانال_بچه_های_ایران 🇮🇷
چی جواب بدیم❓ چجوری حرف بزنیم با مردم و دوستانی که پر از سوال و شبهه اند⁉️
در این زمانه چگونه ⁉️
با چه زبانی ⁉️
با چه مبنا و رویکردی ⁉️
با چه شیوه ای⁉️
باچه روشی باید با مردم مخصوصا جوانان و نوجوانان حرف بزنیم ⁉️
چطوری تو مسیر بمونیم ❓
با شرایط الان جواب مردمو چی بدیم❓
چی بخونیم که حرف برای گفتن داشته باشیم❓
تو این همه کاری که هست از کدوم شروع کنیم❓
اگه دنبال جواب سوالاتی از این قبیل میگردی ،
اگه دغدغه مندی و میخای کار کنی
به کانال بچه های ایران سر بزن
🔰 کانال #بچه_های_ایران
قرارگاهی برای #تقویت_و_تربیت بچه های دغدغه مند و علاقه مند به جهاد در عرصه تبیین و عرصه فرهنگی است
❤️ #کانال_رو_به_دوستاتون_معرفی_کنید 🙏
عضویت در کانال بچه های ایران 👇👇
🆔 http://eitaa.com/b_iran
#دلنوشته📜🙃🍃
#کد_۴
تا حالا فکر کردید شهید گمنام یعنی چی ؟
تا حالا فکر کردید وقتی میگیم شهید گمنام ، چه حرفی داریم میزنیم؟
وقتی مزار یه شهید گمنام می بینید به این فکر کردید که یک خانواده یه عزیزشون رو گم کردند؟
وقتی مزار یه شهید گمنام می بینید به این فکر کردید که یه مادر، یه پدر، یه همسر، یه فرزند، یه عزیزی رو گم کردند؟
وقتی مزار یه شهید گمنام می بینید به این فکر کردید که در این سالها که این شهید اینجا خوابیده یه خانواده در انتظار به سر میبرند؟
می دونید چشم انتظاری یعنی چی؟
می دونید سال ها گوش به زنگ بودن برای رسیدن یک خبر یعنی چی؟
می دونید این همه شهید گمنامی که در سراسر ایران به خاک سپرده شدن یعنی چی؟
وقتی میگیم شهید گمنام، یعنی یه خانواده، یه مادر، یه پدر، یه همسر، یه فرزند، سال هاست که چشم انتظاره... سال هاست منتظره یک خبره... سال هاست شب ها به امیدی میخوابه... سال هاست گوشه چشماش خیسه اشکه... سال هاست که درد دوری رو داره تحمل میکنه... سال هاست که چشم انتظاره ....
وقتی میگی شهید گمنام یعنی یه عزیز گمشده....
یعنی یه گمشده ای که سال هاست عده ای چشم انتظار خبری از اون عزیز هست...
و چقدر چشم انتظاری و درد دوری سخت و طاقت فرساست...
✅ کانال #بچه_های_ایران 🌷
🆔 @b_iran 🇮🇷
⁉️ #سوال
تو کانال قراره فقط دلنوشته و همین مطالب گذاشته بشه ؟ 🧐🤨🤔
🔰 #جواب
نخیر قرار نیست کانال به این صورت ادامه پیدا کنه
این کانال برای پاسخ به #دغدغه های #بچه_های_ایران تشکیل شده
💢 اما منتظریم یه سری از بچه های دیگه تا تاریخ چهارم اسفند اضافه بشند بنده هم از اردوهای راهیان نور برگردم تا ان شاالله کار را شروع کنیم
🙏ممنون از صبوریتون ☺️