#پرسش_وپاسخ
⁉️ #سوال_شما
📚موضوع: #انتشار_کتاب درفضای مجازی بدون اجازه نویسنده
سلام
ببخشید یه سؤال داشتم...
من مدیر یه کانالی هستم ؛ چند روزه که توی کانالم شروع کردم دارم صفحه به صفحه ی کتابی را منتشر میکنم
نمیدونستم که باید از کسی اجازه ای گرفته بشه ، و امروز یک نفر از اعضا ازم سؤال کردند که اجازه نشر گرفته شده یا نه یه وقت حقالناس نشه؟
حالا دقیقا من باید چه کار کنم؟
باید اجازه بگیرم یا نه؟
اگر بله، خب من دسترسی به هیچکس ندارم...
باید چه کار کنم؟
✅ #جواب ✍
سلام
خداقوت
#حق_نشر با نویسنده یا ناشره
قاعدتا باید اجازه گرفته بشه
اول کتاب شماره ناشر یا نویسنده را معمولا میزنن
زنگ بزنید اجازه بگیرید
یا اینکه از حاکم شرع یا دفتر مرجع تقلیدتون اجازه بگیرید
🌺 موفق باشید
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 بلدی با قرآن زندگی کنی؟ 😉
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
Ayate quran 19_04-04-24_14-50-51-974_71_87.mp3
11.07M
🎧 #جلسه_نوزدهم 9️⃣1️⃣
🔮 #طرح_شگفت_انگیزترین
#آیاتکاربردیقرآن
#قران
📚 موضوع:
چجوری حضرت نوح از همه جای زمین حیوانات رو جمع کرده سوار کشتی کرده؟ 🤔
مگه کشتی چقدر بزرگ بوده؟😳
آیا تو کشتی حیوانات وحشی با هم کاری نداشتند؟ 😵💫🥴
🎙حاج آقا رحیمی
⏰ ۱۱ دقیقه و ۵ ثانیه
با دور تند گوش بدید
✅ مجموعه فرهنگی جهادی #فطرس🇮🇷
🦋@fotros_dokhtarane
🌱 خب خب خب! این هم از : 😇
🗂 سوالات جلسه نوزدهمِ✨شگفت انگیزترین✨:
1⃣ چجوری حضرت نوح از همه جای زمین حیوانات را جمع کرده و سوار کشتی کرده ؟
الف) به کمک یارانی که داشت این کار را کرد
ب) ۴۰ سال برای این کار وقت داشت
ج) از همه جا حیوان جمع نکردند بلکه طبق قرآن حضرت نوح پیامبر قوم خود و در محدوده ای خاص بودند و طبق روایات حدود ۸ جفت حیوان سوار کشتی کرده اند
2⃣ در داستان حضرت نوح پسرش به بلند ترین جای زمین (که قله اورست هست) رفت و حتی آنجا هم که رفت غرق شد، چگونه حیوانات در این ارتفاع ۸ کیلومتری که منفی ۳۵ درجه دما دارد زنده ماندند؟
الف) به کمک و امداد غیبی خداوند زنده ماندند
ب) طبق قرآن این بلا مخصوص قوم ح نوح بوده و فراگیر و جهانی نبوده که تا ارتفاع قله اورست هم آب رفته باشد
ج) پسر نوح گفت به جایی بلند پناه میبرم ولی نتوانست برود
د) گزینه الف و ج
3⃣ طبق قرآن صنعت کشتی سازی و لباس و خیاطی را خداوند بوسیله کدام انبیاء اختراع کرد؟
الف)کشتی سازی حضرت نوح و خیاطی و لباس حضرت سلیمان
ب) کشتی سازی حضرت نوح و خیاطی حضرت داوود
ج) کشتی سازی حضرت سلیمان و خیاطی حضرت داوود
4⃣ پیامبران الهی چگونه مبعوث می شدند، آیا هر پیامبری بعد مرگ پیامبر قبلی مبعوث می شد ؟
الف) بعضی پیامبران صاحب شریعت و دین بودند و پیامبران دیگری هم بودند که تبلیغ همان پیامبر را میکردند
ب) در بعضی مواقع چندین پیامبر با هم حضور داشتند و تبلیغ می کردند منتها هرکسی پیامبر جای خاصی بود
ج) هر دو گزینه
✅ رفقا پاسخ سوالات امشب رو اینجا ثبت کنید☺️
🌱بچه های براآن شمالی به آیدی
@Panah_khanom
🌱 بچه های براآن جنوبی به آیدی
@zi1385
🌱 بقیه بچه ها هم به آیدی
@Ghotbii_v
✨راستی! هر روز هم منتظر یه شگفت انگیزترین
باشید!
✨بارُفقات هم که به اشتراک میذاری دیگه!آره؟👇
⊰᯽🦋@fotros_dokhtarane
💠❣ اولین تصویر از پیکر مطهر شهید القدس #سردار_محمدرضا_زاهدی در معراج شهدای تهران 🇮🇷
🌹اینجامعراجشهداست 👇
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ رجز خوانی #شهید #محسن_حسین_نیا در پایگاه دریابانی چابهار 🇮🇷
♨️ ایشون دیشب در چابهار به شهادت رسید
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
26.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
ارسال سلاح توسط شهید حاج قاسم سلیمانی به غزه از جایی که فکرش را هم نمیتوانید بکنید!
#شهید_قاسم_سلیمانی
سردار کشور #امام_زمان
#قدس
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
💌 #کــلامشهـــید
جنگ نرم
مثل خمپاره ۶۰هست،
نه صدا داره نه سوت،
وقتی متوجه میشی
که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت!
شهید حجت الله رحیمی🌱❣️
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
بچه های ایران 🇮🇷
🕌 رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمت ۲ به صفحه گوشی نگاه کردم،.. سایت العربیه باز بود و ردیف اخبار سوری
🕌 رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌قسمٺ ۳
سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :
_آره خب!کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و بسیجیها درافتادیم!
سپس با کف
دست روی پیشانی اش کوبید و با حالتی هیجان زده ادامه داد :
_از همه مهمتر! این پسر سوریه ای #عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!
و از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید و به رویم خندید :
_نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!
در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :
_خب تشنمه!
و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :
_منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!
تیزی صدایش خماری عشق را از سرم بُرد، دستم را رها نمیکرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابرش چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :
_نازنین! تو یه بار به خاطر آرمانت قید خونواده ات رو زدی! و این منصفانه نبود که...
بین حرفش پریدم :
_من به خاطر تو #ترکشون کردم!
مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :
_#زینب_خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟
از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :
_ #چادرت هم به خاطر من گذاشتی کنار؟
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#رمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
بچه های ایران 🇮🇷
🕌 رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمٺ ۳ سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت : _آره
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌قسمت ۴
_چادرت هم به خاطر من گذاشتی کنار؟اون روزی که لیدر اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!
به قدری جدی شده بود که نمیفهمید چه
فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود
_تو از اول با خونواده ات فرق داشتی و به خاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگی ات بودم چه نبودم!
و من آخرین بار خانواده ام را در محضر و سر سفره عقد با «سعد» دیده بودم..
و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود
که شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در مناظره شکستم داده که با فندک جرقه ای زد و تنها یک جمله گفت
_مبارزه یعنی این!
دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
مچم را رها کرد،..
شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد
_بخور.!
گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این
شب نشینی عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد.
صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده مستانه سعد بلند شد...
که وحشتزده اعتراض کردم
_میخوای چیکار کنی؟
دو شیشه بنزین
و فندک و مردی که با همه زیبایی و عاشقی اش دلم را میترساند.
خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد..
و من باورم نمیشد در شیشه های دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم
_برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟!!
بوی تند بنزین روانی ام کرده و او...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#رمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️#بمناسبت_روز_جهانی_قدس🇵🇸🇮🇷
⏯ #حماسی #طوفان_الاقصی
🍃حیدر حیدر ایلیا ایلیا ایلیا
🍃در آیینهی نیل ببینید که فرعون زمان کیست
🎙 #امیر_کرمانشاهی
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از تازه عروسی که سید عباسش را تقدیم کرده تا مادری که سید علیاش را بدرقه میکند!
⭕️ روایتی از اقامۀ نماز رهبر انقلاب بر پیکر هفت شهید راه قدس
👈محل اظهارنظر(کامنت)
طاقتم طاق شد
و از تو "نیامد خبری"
جگرم آب شد
و از تو نیامد خبری...
عاشقانی که مدام
از "فرجت" میگفتند
عکسشان قاب شد
و از تو نیامد خبری...💔
#بهوقتمهدی
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#جمعه
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran