📖#کلام_شهید
🌷خـدایـا ...
اگر مسئولیتی به من واگذار شد
و من سوء استفاده ڪردم ،
و یا زندگـی دنیـایی
مرا به خود جـذب ڪرد ،
لحظهای امانم مده و نابودم ڪن ...
💐فرمانده گردان ویژه شهدا
🌴لشڪر ۲۵ ڪربــلا
🕊شهادت : هفتتپه ۱۳٦۵/۱۰/۳
🌹#شهید_سردار_جعفر_شیر سوار
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
#کلاهی_که_شهید_باقری_سرم_گذاشت!!!
🌷یادم هست با حسن باقری به تپه کوچکتری که پایین نبعه و دست خودمان بود، رفتیم. من همیشه کلاهِ کشی بر سر میکشیدم، آن روز قبل از حرکت، حسن کلاه آهنی یکی از نیروها را از سرش برداشت و روی سر من گذاشت. گفتم: لازم نیست، نمیخواهد. گفت: سرت کن.
🌷از بالای خاکریز خودمان رفتیم تا موقعیت عراقیها را نگاه کنیم. در همین حین یک تیر به کلاه من خورد که اگر حسن باقری آن را به زور سرم نمیگذاشت شهید شده بودم. همانجا به شوخی به من گفت: دیگر جانت را مدیون منی. سپس با حالت جدی ادامه داد: از این بهبعد، هر کدام از ما که زنده ماند، یاد همدیگر بکنیم.
🌷حسن معروف به داشتن دید نظامی بود. او در سختترین شرایط بهترین طرح را میداد. در آن زمان، بهلحاظ طراحی عملیات، نوع پدافند و آرایش نظامی در مقابل دشمن و موارد دیگر در اکثر مواقع با حسن باقری مشورت میکردیم. حسن به من خیلی محبت میکرد و دوستم داشت. هر وقت به محور ما میآمد، مرا صدا میزد و کنار دست خود مینشاند. من هم او را خیلی دوست داشتم.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حسن باقری
راوی: رزمنده دلاور پرویز شریف
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حسن هست🥰✋
*شهید اطلاعات و سردار اَروند*🌊
*طلبه شهید حسن یزدانی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۸
تاریخ شهادت: ۲۴ / ۸ / ۱۳۶۴
محل تولد: کرمان
محل شهادت: بیمارستان،مشهد
*🌹راوی ← گریه میکرد و اصرار داشت که به جبهه برود🥀پدرش گفت: تو هنوز بچهای! جبهه هم جای بازی نیست که تو میخواهی بروی🥀حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم میشوم🕊️حاج قاسم ← اعمال و رفتار حسن بسیار بزرگتر از سنش نشان میداد🍃بطوری که بعد از شهادتش من فکر میکردم که آیا آن سالهایی که ما پشت سرش نماز میخواندیم📿 او اصلا به سن تکلیف رسیده بود یا نه؟‼️حسن یک طلبه قویالروح ۱۶ ساله و قهرمان والفجر ۸ بود🍃و اولین کسی بود که داوطلب عبور از اروند بود🌊 او پیشنماز لشکر بود📿 ۳۰ بار از اروند شنا کرد🏊🏻♀️ و به دل دشمن زد آنها را شناسایی کرد و برای لشکر اطلاعات آورد💫 با توجه به اینکه اروند رودخانهی وحشی نام دارد🌊و کمتر کسی این توکل را دارد که از آن عبور کند🌊 حسن با ارادهی قوی ۳۰ بار این کار را انجام داد»‼️او سرعت آب، هوای سرد❄️همه چیز را به جان خرید🕊️تا اینکه بر اثر حمله شیمیایی دشمن🥀زمانی که حسن در حال کمک به مجروحان بود و ماسکش را به آنان داده بود🌙دچار جراحت های سنگین شد🥀 و پس از ۱۱ روز در بیمارستان🏥 شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋
*طلبه شهید حسن یزدانی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
من از این دنیا با همه زیباییهایش میروم
و همه آرزوهایم را رها میکنم اما
به ولایت وحقانیت علیابنابیطالب علیه السلام و خداوندی خدا یقهتان را میگیرم
اگر امام خامنهای را تنها بگذارید
خواهش آخر من این است که سلام مرا به امام خامنهای برسانید و بگویید اگر دوباره زنده شوم از تکهتکه شدن در راه تو ابایی ندارم.
🌷شهید محمدامین کریمیان🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
یکی از لودرها که راننده تازهکاری روی آن کار میکرد ،
در منطقه و حین عملیات خراب شده بود
و راننده غرق در روغن و گِل و خاک ،
داشت آن را تعمیر میکرد؛ در حین سرکشی
به همراه حاج مرتضی به لودر رسیدیم
حاجی وضعیت او را که مشاهده کرد،
برای کمک به طرف او رفت...
به کمک هم لودر را خیلی زود تعمیر کردند
راننده پس از تمام شدن کار ،و ضمنِ تشکر از حاجی ، گفت:
اگر فرمـانده منطقه اینجا بود؛ به من کمک نمیکرد ، ولی شما
لطف کردی و کمک کردی .
حاجی گفت :
از خدا بخواه تا فرمانده منطقه را آدم کنه.
و بعد به سمت خودروی خود رفت....
من که این اوضاع را دیدم ، خودم را کنارِ راننده لودر رساندم و آهسته گفتم :
بابا این بنده خدا حاج مرتضی ،
فرمانده منطقه است، نباید اینجور میگفتی.
راننده به طرف حاجی دوید و گفت :
تا من را نبخشی ، نمیذارم بری.
حاجی پیشانیاش را بوسید و با لبخند گفت : تو را می بخشم؛ به شرطی که از خدا بخوای من را آدم کنه.
سردار جهادگر
🌷شهید حاج مرتضی شادلو🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada