eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
657 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐 تو هیچی نیستی!💐 چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دوره‌اش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی می‌رسید، امان نمی‌داد؛ شروع می‌کرد به بوسیدن. مخمصه‌ای بود برای خودش. خلاصه به هر سختی‌ای که بود از چنگ بچه‌های بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این‌قدر بهت اهمیت می‌دن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجی‌هایی...». شهید مهدی زین‌الدین 📒کتــاب ١۴ سردار، ص٢٩_٣٠ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نایت کویین
4_5805406113163643643.mp3
21.56M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌پور 📝 «پیرامون اتفاقات اخیر ایران و جهان (تنش‌های بین اوکراین و روسیه / حواشی صوت پخش شده فرماندهان سپاه)» 📅 ۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۰ 🎧 کیفیت 48kbps 🎊 @bluebloom_madehand 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝📌🌷پندنوشته ای از مادر بزرگوار شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری: شبها که از نیمه می گذرند، داغ نبودنت جگرم را پاره پاره می کند، می دانم علی الظاهر نیستی!!!!!!! که در حقیقت از همیشه بیشتر هستی!!!!!!!!😔😔 وقتی اراده دیدنت را می کنم بناگاه به عناوین مختلف بودنت و دستگیری کردنت را به رخم می کشی ... 🔻محمدرضا جان! بیا و بنگر..... چه کسانی دم از تو، ای شهید! می زنند. اینان دو دسته اند: 🔸دسته اول: کسانی که تمام دغدغه زندگی و عمرشان شهید و شهادت است، کسانی که در عمل، در گفتار، در منش، در عشق ورزیدن به شهید، همواره خدا را در نظر دارند. هم اینان در واقع امر، ادامه دهنده راه شهید هستند و دامان و قلب و روح خود را با گل تقوا آراسته اند و خود را آماده پرورش سربازان آخر الزمانی سید الشهداء می کنند. 🔸و اما دسته دوم: کسانی که چند صباحی جذب ظاهر یک شهید می شوند، هر روز هر شهیدی که زیباتر بود، برایش عاشقانه ها می سرایند، نه چیزی از مرام و معرفت شهید می فهمند، و نه از غیرت شهید بویی برده اند. اینان نااهلان و نامحرمانی هستند که به قول امام راحل و عظیم الشأن مان نباید بگذاریم انقلاب و دستاوردهایش به دست اینان بیفتد. ⚠️آری برادر و خواهر معنوی شهید! شهدا عاشق و معشوق نمی خواهند، بلکه شهدا رهرو می خواهند. 🔺شهدا رفتند ...... تا به ما بفهمانند دنیا محل گذر و مزرعه آخرت است. آنچه از این دنیا با خود می بریم مهم است ..... «من جاء الحسنه»....... «فله عشر امثالها»......... نه، آنچه انجام می دهید....... خداوند نفرموده :........«من فعل الحسنه»...... این یعنی: بسیاری از کارهایی که فکر می کنیم حسنه است و مرضی خداوند منان، در حقیقت ظلماتی است که در همین دنیا می ماند و ما را با دست خالی به سوی آخرت روانه می سازد. 👈 پس بیایید با تعمق بیشتر به راه شهدا نظری بیفکنیم. ان شاءالله پاینده باشید. 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر سفره عقد به من گفت: من که نمی‌تونم از حلقه طلا استفاده کنم، سریع انگشتر عقیقی که در دستش بود را به من داد و گفت: لطفأ این رو برام بذارید، انگشتر عقیقش رو به عنوان حلقه براش گذاشتم، می‌گفت: طلا برای مرد حرام است و حاضر نیستم که برای لحظه ای هم تو دستم بذارم . 🌷شهید سیدرضا طاهر🌷 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆بی‌تفاوت نبودن را از این نوجوان شهید بیاموزیم 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفاقت با شهدا
👆بی‌تفاوت نبودن را از این نوجوان شهید بیاموزیم #بی_تفاوت_نبودن #موسیقی #امر_به_معروف #نوجوان_شهید #
بی تفاوت نبودن را از این نوجوان شهید بیاموزیم : بچه که بود، با داداشش رفت خونه همسایه. اونجا رادیو روشن بود و صدای ترانه اش بلند... محمودرضا رفت تا رادیو رو خاموش کنه ، اما قدش نرسید. با همون شیرین‌زبونی کودکانه به همسایه گفت: فاطمه خانوم! می خوای خدا شما رو جهنمی کنه؟ همسایه پرسید: چرا جهنمی کنه؟ محمودرضا گفت: چون ترانه رو خاموش نمی کنید... 🌷 خاطره‌ای از کودکی شهید محمودرضا وطن‌خواه 📚 منبع: کتاب سیره دریادلان۲ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش رضا هست🥰✋ *پرواز در تِل اَربعین...*🕊️ *شهید سید رضا طاهر*🌹 تاریخ تولد: ۱۰ / ۱۰ / ۱۳۶۴ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۲ / ۱۳۹۵ محل تولد: هریکنده،بابل محل شهادت: سوریه *🌹در 20 آبان 1387 عقد کرد🎊 و هاجر عزیز وارد زندگی‌اش شد،🪄دو سال بعد از ازدواج پسری به نام سید محمد در شناسنامه‌اش جای گرفت🎊همسرش← او داوطلبانه به سوریه رفت🕊️ ۱۵ اردیبهشت‌ ماه بود که سید با من تماس گرفت📞این آخرین تماسی بود که رضا با من داشت🥀و بعد از آن به شهادت رسید.🕊️ شاید تنها آرزویی که سیدرضا داشت و به آن نرسید🥀این بود که دوست داشت سوار شدن پسرمان بر دوچرخه‌ای که برای سالگرد تولدش خریدیم را ببیند.🥀هر بار که تماس می‌گرفت از من می‌پرسید که آیا سید محمد سوار دوچرخه شده است یا نه؟📞هر بار که تماس می‌گرفت می‌گفت که حالش خوب است🍃و فقط تماس گرفته است تا صدایم را بشنود و آرام شود.🌙همرزم← سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چند خانه بود.🍃ما اگر قرار بود دور نخوریم باید حتما آن خانه‌ها که چون دیوارش زرد بود، را نگه می‌داشتیم🪄 که به آن ارتفاع "تل اربعین" می‌گفتند.🍂تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهپاد ما اعلام کرد در خانه کسی نیست،🍃اما اطلاعات غلط بود و همه‌ی ما غافلگیر شدیم🥀سید رضا طاهر با رعایت احتیاط دیوار به دیوار و ستون به ستون رفت🍂تا سید رضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه‌ی او خالی شد🥀💥و به آرزویش رسید*🕊️🕋 *شهید سید رضا طاهر* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹•|بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء|•🌹 ⚜برخی از خصوصیات : 🔸فوق العاده شوخ طبع و خوش خنده بود.😄 🔹خیییییییلی مهربون و دل رحم...☺️ 🔸دنبال حتی کوچکترین کار خیر...😇 🔹بااااا ادب🙂 🔸بیشتر از سنش مسایل پیرامونش رو متوجه میشد و درک بالایی داشت. 🔹خیلی امروزی بود😎. به تیپ و ظاهرش ، همونطور که باطن براش مهم بود ، خیلی اهمیت میداد. مثلا یه نمونه ش: عاشق موهاش بود😁 🔸نترررررس و شجاع 🔹برای رفاقت هرچقدر داشت خرج میکرد ، مالی و جانی! 🔸خانواده دوست و عزیزدردونه خونه😊 🔹خیلی انعطاف پذیر بود ، تقریبا با همه می جوشید. 🔸شدیدا ولایتی بود و مطیع رهبر 🔹هیاتی بود و هروله کردن تو روضه رو خیلی دوست داشت. و علاقه زیادی به هیات ریحانه النبی (س) و هیات رایه العباس (ع) پیدا کرده بود. 🔸با غیرت 🔹خیلی راستگو بود.😌 🔸اهل گردش و تفریح😉 🔹اصلاااا آدم آرومی نبود😅 🔸خیییییلی صبور بود. 🔹عااااشق شهید رسول خلیلی بود. 🔸امامزاده علی اکبر چیذر ، کهف الشهداء و مقبره الشهدای شهرک شهیدمحلاتی رو خیلی دوست داشت. 🔹اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود ، بدون اینکه تو ظاهر بخواد نشون بده 🔸عاشق عکاسی بود 📸 ، خودش می گفت: "آدم باید عکس بگیره یادگاری بمونه که اگر دو روز دیگه نبود ، دو تا عکس ازش باشه" 🔹تا حد زیادی از هیچکس چیزی به دل نمیگرفت ، بدی دیگران رو فراموش میکرد و در مقابل؛ خوبیاشون رو به خاطر میسپرد... 🔸وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود ، اصلا سکوت نمیکرد ولی طوری با زبان و بیانش برخورد و بحث میکرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمیگرفت. 🔹خادم الشهدا بود... 🔸ترک محرمات و انجام واجبات... روی این موضوع با هیچکس شوخی نداشت. 🔸خیلی با معرفت بود ، هر جای زیارتی هم که میرفت پیام میداد و یاد میکرد. 🔹تا جایی که میشد حرفش رو میزد.خیلی رک بود و با کسی رودربایسی نداشت. 🔸به زندگی و زندگی کردن خیلی امیدوار بود و لذت بردن از زندگی رو دوست داشت ولی اصلا از یاد مرگ غافل نبود. 🔹عاشق و سینه سوخته ی حضرت زینب سلام الله علیها بود و برای ظهور آقا صاحب الزمان (عج) رو انتخاب کرد ، تا حرف!... و آخر هم زیر پرچم بی بی موند و شد یکی از علمداران ظهور... . 🌹🍃برگرفته از نکته ها و خاطرات بیان شده از دوستان 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد. نه اون حرفی زد نه من. حرف رفتن رو پیش کشید و گفت: منم می خوام برم سوریه... خشکم زد، باورم نمی شد، فقط چند ماه از ازدواجمون گذشته بود ، سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم: - تو نباید بری علی! -چرا؟! -چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی... ما برا بچه‌مون اسم انتخاب کردیم، داریم خونمون رو درست می کنیم، این همه برنامه برا زندگیمون داریم. این دفه نرو، دفعه بعد میری امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم. گفت: «خانم می خوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟» دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت. ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.  گفت: تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو... شهید علی آقایی 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعه به جمعه با دوستاش میرفت کوهنوردی. یه بار نشد که دست خالی برگرده . همیشه برام گلهای وحشی زیبا یا بوته های طلایی می آورد. معلوم بود که از میون صدتا شاخه و بوته به زحمت چیده . بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلشو ببینم و جمع کنم. دیدم گوشه اتاقش یه بوته خار طلایی گذاشته که تازه بود. جریانش رو پرسیدم ، گفتند: از ارتفاعات لولان عراق آورده بود.  شک نداشتم که برای من آورده. راوی :همسرشهیدحسن آبشناسان🌷 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش عباس هست🥰✋ *آخرین حلالیت...*🕊️ *شهید عباس معصومی*🌹 تاریخ تولد: ۷ / ۴ / ۱۳۷۲ تاریخ شهادت: ۵ / ۱۲ / ۱۳۹۵ محل تولد: آسیاب‌سر‌،بهشهر محل شهادت: محور میناب-جاسک *🌹مادرش← دو سال آخر زندگی‌اش خیلی عوض شده بود💫 اخلاق و رفتارش رنگ و بویی خدایی گرفته بود.🌙از سرکار که برمی گشت، می‌آمد و به دست و پای من می‌افتاد و بی‌دریغ محبت می‌کرد.💕 من را می‌بوسید و می‌گفت مادری مثل من پیدا نمی‌شود.💕 قربان صدقه‌ام می‌رفت.🍃 گاهی در میان این محبت‌ها می‌خواست من را آماده کند.🕊️ می‌گفت: «بالاخره منم میرم و شهید میشم، شما میشی مادر شهید!‼️یک‌بار با ناراحتی برایم تعریف کرد که در عالم بچگی وقتی به پیش دبستانی می‌رفت🪄 بی‌اجازه خوراکی کسی را برداشته است.🥀بابت این حق‌الناس خیلی ناراحت بود.🥀دلش می‌خواست حلالیت بگیرد🥀اما مدتی قبل آن شخص فوت کرده بود.🍂یک‌بار رفتم به سر قبر آن شخص، از خانواده‌اش خواستم پسرم را حلال کنند.🌙 گفتند اشکالی ندارد، آن زمان بچه بودند و این حرف‌ها مطرح نیست،🍂خوشحال برگشتم خانه و خواستم به عباس خبر بدهم که برایش حلالیت گرفته‌ام🌙اما هر چه زنگ زدم نتوانستم پیدایش کنم.📞ساعتی بعد خبر شهادتش رسید.🕊️انگار آن حق‌الناس آخرین زنجیرش در این دنیا بود🥀که با باز شدنش، به بی‌نهایت پر کشیده بود.🕊️او از پرسنل پلیس راه جاسک میناب بود🌙که اسفند ماه 95 توسط اشرار مسلح💥 ترور و به شهادت رسید*🕊️🕋 *شهید عباس معصومی گرجی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋 🕊شهید مدافع حرم " این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا