🌼🌼
لباس پلنگی را پوشید و رفت پیش بچها
وقتی برگشت با لباس سربازی بود
پرسیدم آقا ابراهیم لباست کو ؟
گفت یکی از بچهای کُرد خوشش آمد
بخشیدم به او !!
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
به جز از علی که آرد پسری ابو اعجاب که علم کند به عالم شهدای کربلا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
✨✨✨
#خدا چیست و چه شکلیست؟
#مسئله ای که از حضرت علی علیه السلام پرسیده شد؟
#سوألى كه براى اكثر مردم ، مسلمون و غير مسلمون ، كوچيك و بزرگ حتما پيش اومده،اینه كه خدا از كجا اومده الان كجاست ؟
از چى درست شده و قبل از خدا چى بوده؟
#اگر شما هم دوست داريد جواب اين سؤالها رو بگيريد بايد بدونيد عقل و درك و فهم ما قادر نيست به اون مرحله برسه ولى امام على (ع) در مقابل سؤال كفار راجع به خداوند به زيبايي جواب دادند وهم ضعف و عدم درك ما از وجود خداوند را شرح دادند .
#سؤال كفار از امام على(ع)
_در چه سال و تاريخى خدايت به وجود امد ؟
#امام فرمود ؛ خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاريخ و هرچيزى كه وجود داشته .
#كفار گفتند:
چه طور ميشود؟
هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود آمده ويا تبديل شده!
#امام على (ع) فرمود :
قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟
گفتند ٢
#امام پرسيد قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟
گفتند ١
#امام پرسيد و قبل از عدد ١ ؟
گفتند هيچ
#امام فرمود چطورميشود عدد يك كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل ازخداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد ؟
_كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته؟!
#امام فرمود همه جا حضور دارد
وبر همه چيز مشرف است .
_گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى؟!
#امام فرمود :
اگر شما در مكانى تاريك خوابيده باشيد
صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟
كفار گفتند همه جا و از همه طرف
امام فرمود پس چگونه خدايى كه خود نور آسمان ها و زمین است نميشود همه جا باشد!!!
_كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟
چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟
#امام فرمود خداوند خودش خالق خورشيد و نور است ايا شما قدرت طوفان و باد را نديده أيد؟
باد از چيست كه نه ديده ميشود نه از چيزى است،در حالى كه قدرتمند است؟
خداوند خود خالق باد است.
_گفتند :خدايت را برايمان توصيف كن.از چه درست شده ؟
ايا مثل آهن سخت است ؟
يا مثل آب روان ؟
و يا مثل دود و بخار است !؟
#امام فرمود :
ايا تا به حال كنار مريضى در حال مرگ بوده ايد و با او حرف زده ايد ؟
گفتند : آرى بوده ايم وحرف زده ايم .
#امام فرمود : آيا بعداز مردنش هم بااو حرف زديد ؟
گفتند نه چطور حرف بزنيم در حالى كه او مرده ؟!
#امام فرمود : فرق بين مردن و زنده بودن چه بود كه قادر به تكلم وحركت نبود؟
گفتند :روح،روح از بدنش خارج شد.
#امام فرمود شما آنجا بوديد و ميگوييد كه روح از بدنش خارج شد و مُرد.
حال آن روح را كه جلو چشم شما خارج شده برايم توصيف كنيد از چه جنس و چگونه بود !؟
همه سكوت كردند .
#امام على (ع) فرمود: شما قدرت توصيف روحى كه جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بيرون آمده را نداريد؛ چطور قادر به فهم و درك ذات أقدس احديت و خداى خالق روح هستيد؟
قضاوت های حضرت علی (ع)
🍃
🌸🍃 @takhooda 🕊
کرامتشهید
يك بار جسد مطهر شهيدى را به گلستان شهداى اصفهان آوردند. به دليل عدم شناسايى شهيد، سنگ قبر «شهيد گمنام » براى او تهيه و پس از دفن در قطعه ثامن الائمه بر روى قبر او نصب گرديد.
چهار سال پس از دفن اين شهيد هيچ كس از مشخصات و خانواده او اطلاعى در دست نداشت. شبى مادر اين شهيد در خواب می بيند، از طرف قبرستان خيابان فيض وارد گلستان شهداى اصفهان شده است. بعد از ورود به قبرستان در قسمتى كه مرقد آيت الله فاضل هندى و آيت الله خراسانى است، پله هايى در جلوى او نمايان مى شود و او از آن پلّه ها پايين می رود و به باغى وارد مى شود. در باغ محفلى نورانى می بيند كه عده اى از علماى بزرگ از جمله مرحوم آيت ا لله ارباب و آيت الله خراسانى در آن جلسه تشريف دارند. وقتى مادر شهيد به اينمحفل وارد و به حضور علماى حاضر در جلسه مى رسد آنان راقسم می دهد كه قبر فرزندش را به او نشان بدهند. مرحومآيت الله خراسانى كه سال ها قبل از انقلاب وفات يافته است بهاين زن مى گويد محل قبر فرزند شما را آقاى مكی نژاد میداند.
به ايشان بگو شهيد گمنامى را كه در نزديكى آيت الله اشرفىاصفهانى مدفون شده به شما نشان بدهد. آن مادر شهيد پس ازاين خواب به گلستان شهدا براى ديدن من مراجعه كرد. ولى مندر آن زمان در مشهد به زيارت امام رضا)ع( رفته بودم. او اينقضيه را به يكى از خانواده هاى شهدا كه حاج آقا ناظم نام داردگفته بود.
او هم در مشهد تا مرا ديد ضمن ذكر خواب مادر شهيد از منپرسيد: آيا چنين شهيدى را به ياد داري؟ و من تأييد كردم.وقتى از مشهد به اصفهان مراجعت كردم، سنگ قبر شهيدگمنام را از روى آن قبر برداشته و سنگ جديدى به نام شهيدمهدى شريفى فرزند احمد تهيه كرديم و به جاى سنگ قبر قبلىنصب نموديم.
____________
شهيد مهدى شريفی در سال 1339 در نجف آباد اصفهان متولد شد. پس از دوران تحصيل به شغل نقاشى ساختمان روى آورد. بعد از اتمام دوران خدمت سربازى در كرمان و سيستان در سال 1361 بعنوان بسيجى به جبهه رفت و در عمليات والفجر مقدماتى حضور يافت و در همان عمليات مفقود شد. پيكر مطهرش پس از 12 سال در مورخه 17 / 8/ 1373 به زادگاهش برگشت و در گلستان نجف آباد به خاك سپرده شد.
راوى: اسدالله مكّى نژاد(نماينده بنياد شهيد در گلستان شهداى اصفهان)
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد اول)، غلامعلی رجائی 1389
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🔸وقتی پدر شهید رضا کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده از کرمان به کربلا را تعریف می کرد، ناگهان حاج قاسم با حالت تعجب از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید⁉️ گفتند: بله
🔹حاج قاسم به فرمانده گفت: چرا به من نگفته بودید که رضا همشهری ماست⁉️ فرمانده گفتند: رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشه⛔️ ومخصوصاً به حضرتعالی گفته نشود.
آری او اخلاص را در جزئیات هم میدانست
#شهید_رضا_کارگربرزی
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
تاریخ تولد ۱ خرداد ۱۳۴۰ محل تولد محله قدیمی شهر مشهد، ایران تاریخ کشتهشدن ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ نحوه کشته
در سال ۱۳۴۰ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش از کسبه مشهدی بود. اصلیتشان از دهستان بیهود توابع قاین بود و از جمله افرادی بود که در دوران شاهنشاهی مقلد سید روحالله خمینی بود و با روحانیونی همچون سید علی خامنهای، سید عبدالکریم هاشمینژاد ارتباط داشت.
او بعد از اتمام دوره راهنمایی، به کسب علوم دینی در حوزه علمیه پرداخت. مدتی بعد با مشورت سید علی خامنه ای به این نتیجه رسید که اگر با اخذ مدرک پایان دبیرستان وارد حوزه شود، موفقتر خواهد بود. او در کلاسهای درسی مسجد جواد و امام حسن مجتبی، بخصوص کلاسهای سید علی خامنهای که در آن زمان با عنوان حاج سید علی آقا شناخته میشد شرکت میکرد.
او صدای خوبی داشت و قرآن را با صوت قرائت می کرد. اولین جایزه خود که یک کتاب بود را به همین خاطر از سید علی خامنه گرفت.[۱]
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
تاریخ تولد ۱ خرداد ۱۳۴۰ محل تولد محله قدیمی شهر مشهد، ایران تاریخ کشتهشدن ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ نحوه کشته
#جوانی و دوران انقلاب
در پخش اعلامیههای روحالله خمینی چه در درون دبیرستان و چه در محیطهای دیگر تلاش مینمود و در درگیریها با مأموران حکومت و راهپیماییها به همراه پدر فعالانه شرکت میجست. سخنرانیهای سید علی خامنهای تأثیر فراوانی روی او گذاشت.
او در زمینه عکاسی از وقایع انقلاب فعالیت داشت و به گفته خواهرش عکس اولین شهید انقلاب در مشهد، توسط او گرفته شد.[۲]
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊@baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
تاریخ تولد ۱ خرداد ۱۳۴۰ محل تولد محله قدیمی شهر مشهد، ایران تاریخ کشتهشدن ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ نحوه کشته
کاوه یکی از جوانترین فرماندهانی است که هدایت جنگ ایران و عراق را به عهده گرفتند. روزی که جنگ آغاز شد او یک جوان ۱۹ ساله بود اما ۳ سال بعد فرماندهی تیپ ویژه شهدا را بر عهده گرفت. تیپی که از کلیدیترین یگانهای سپاه بود. موفقیتها و انجام عملیات خارقالعاده توسط این تیپ با فرماندهی کاوه باعث شد که به لشکر ویژه ارتقاء یابد.
آزادسازی سد بوکان و جاده ٤٧ کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائیندژ به تکاب، آزادسازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل عناصر منافقین به شمار میآمد و منجر به انهدام مرکز رادیوئی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه «آلواتان» و آزادسازی زندان «دولهتو» و کشته شدن بیش از ٧٥٠ نفر از این عناصر شد،از جمله نبردهای تهاجمیای بود که توسط محمود کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرحریزی و به اجرا گذاشته شد. تعداد عملیاتی که به وسیله کاوه علیه متخاصمین در کردستان فرماندهی شد آن قدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها مختصراً میسر نیست.
کاوه در ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ در منطقه عمومی حاج عمران بر روی قله ۲۵۱۹ حاجعمران بر اثر اصابت ترکش خمپاره و درسن ۲۵ سالگی کشته شد.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊@baShoohada 🕊
رفاقت با شهدا
تاریخ تولد ۱ خرداد ۱۳۴۰ محل تولد محله قدیمی شهر مشهد، ایران تاریخ کشتهشدن ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ نحوه کشته
#مسئولیتها
مربی آموزش نظامی ۱۳۵۸/۳/۱۵–۱۳۵۹/۶/۲
مسئول محافظین بیت امام ۱۳۵۹/۶/۳–۱۳۵۹/۸/۳
مربی آموزش نظامی ۱۳۵۹/۸/۴–۱۳۵۹/۹/۲۲
مسئول عملیات سقز ۱۳۵۹/۹/۲۳–۱۳۶۰/۱۲/۷
مسئول عملیات تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۰/۱۲/۸–۱۳۶۱/۴/۳۱
فرمانده تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۱/۵/۱–۱۳۶۵/۲/۱
فرمانده لشکر ویژه شهدا ۱۳۶۵/۲/۲–۱۳۶۵/۶/۸
رفاقت با شهدا
تاریخ تولد ۱ خرداد ۱۳۴۰ محل تولد محله قدیمی شهر مشهد، ایران تاریخ کشتهشدن ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ نحوه کشته
#مجروحیت ها
اصابت گلوله به ناحیه شکم اسفند ماه ۱۳۶۱ پاکسازی روستای محمد شاه از توابع مهاباد
اصابت گلوله به ناحیه شانه چپ مرداد ماه ۱۳۶۳ پاکسازی منطقه عمومی دارلک از توابع مهاباد
اصابت ترکش به ناحیه دست راست وسر بهمن ماه ۱۳۶۳ منطقه عملیاتی بدر
اصابت ترکش به صورت اسفند ماه ۱۳۶۴ منطقه عملیاتی والفجر
اصابت ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر اردیبهشت ۱۳۶۵ منطقه عمومی حاج عمران عراق موسوم به تک حاج عمران
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
*⚘﷽⚘
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳آمده بودند برای #بازدید👀 از جبهه
0⃣3⃣نفری بودند.
#شب که خوابیده 😴بودیم
دوسه نفربیدارم کردند😧
وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜
مثلا میگفتند:
#قرمز چه رنگیه برادر؟!😐
#عصبی شده بودم😤.
گقتند:
بابابی خیال!😏
توکه بیدارشدی
#حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️
خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه #تشییعش کنند!😃😄
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و #قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش🚿بچه ها و راه افتادیم👞
•| #گریه و زاری!😭😢
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
#شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی #عربده میکشید😫
یکی #غش می کرد😑
در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبه_ها
#جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند #قضیه جدیه
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر #میت
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک
نیشگون محکم بگیر☺️😂
رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت:
محمد رضا این قرارمون نبود😩
منم میخوام باهات بیااااام😭
بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅
.....خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#عاشقانه_هاى_شهيد_آبشناسان!
🌷جمعه به جمعه با دوستاش مى رفت کوهنوردی. یه بار نشد که دست خالی برگرده. همیشه برام گلهای وحشی زیبا یا بوته های طلایی مى آورد. معلوم بود که از میون صد تا شاخه و بوته به زحمت چیده.
🌷بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلشو ببینم و جمع کنم. دیدم گوشه اتاقش یه بوته خار طلایی گذاشته که تازه بود. جریانش رو پرسیدم، گفتند: از ارتفاعات لولان عراق آورده بود. شک نداشتم که برای من آورده!
🌹خاطره اى به ياد شهيد سرلشكر حسن آبشناسان
راوى: همسر شهيد معزز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
آخرین بار با همسرش به خانه ما آمد و با هم روی مبل نشستند، ابتدا یک نامهای در دست من گذاشت و گفت این به امانت پیش شما، وصیتنامهاش بود.
بعد هم گفت: من میخواهم راهی شوم، جبهه است و هزار و یک اتفاق، شاید این سفر آخرم باشد، بروم و برنگردم، اگر رفتم و شهید شدم همسر من جوان است احتمال دارد بخواهد زندگی آزادی داشته باشد شاید بخواهد ازدواج کند، رهایش کنید تا برود دنبال زندگیاش، اما نگهداری از سیدحسین فرزندم بر شما واجب است، تنها دارایی من در این دنیا فرزندم است که شما باید از او نگهداری کنید، من گفتم مادر جان خودت میایی و از بچهات نگهداری میکنی، گفت دنیا حیات و ممات است باید وصیت کنم، بعد گفت مادر جان فرزندم را همان طور که من را تربیت کردی و به جامعه تحویل دادی پرورش بده که هم خودت هم مردم و هم انشاءالله خدا از او راضی باشد، در اولین فرصت قرآن به ایشان بیاموز و به حوزه بفرست تا خادم دین اسلام شود، میخواهم پسرم جانشین من باشد، من راضی نیستم فرزندم را از خودتان دور کنید.
🌷شهید #سید_محمد_موسوی_ناجی🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#بىقرارى_شهید_صیاد_شیرازی_برای....
🌷قبل از شهادتش بارها و بارها به من گفته بود برای شهادت من دعا کن، ولی آن روزهای آخر خیلی جدی تر این حرف را می زد. من ناراحت می شدم، می گفتم: حرف دیگری پیدا نمی کنید بگویید؟ آخرین بار گفت: نه خانم، من می دانم همین روزها شهید می شوم. خواب دیده ام که یکی از دوستان شهیدم آمده و دست مرا گرفته که با خودش ببرد. من همه اش به تو نگاه می کردم، به بچه ها. شماها گریه می کردید و من نمی توانستم بروم. خانم، شما باید راضی باشید که من شهید بشوم.
🌷انگار داشتند جانم را از توی بدنم می کشیدند بیرون. مستأصل نگاهش کردم. گفت: خانم! شما را به خدا رضایت بدهید. ساکت بودم. گفت: خانم شما را به فاطمه زهرا (س) قسم، بگویید که راضی هستید. ساکت بودم. اشک تا پشت پلک هایم آمده بود، اما نمی ریخت. گفت: عفت؟ یکدفعه قلبم آرام شد. گفتم: باشد. من راضی ام. یک هفته بعد علی شهید شد....
🌹خاطره ای به ياد شهيد سپهبد صياد شيرازى
راوى: همسر شهید معزز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوت
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊