7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ۺهید_عبداݪځسیݧ_بڔۅݧسی🕊🕊
کۅه اخݪاص و سادڳــےِ، دݪدادڳــےِ به اهل بیت، زځݦټکش در ڔاه اݧقݪاب.
ڔۅاــےِټ یڪ ݦکاۺڣه در خط ݦقدݦ
ݦݧبع کټاب خاکهاــےِ ݧڔم کۅۺک
#حۻڔټ_زیݧب_س
شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
4_6026119727976286143.mp3
3.06M
این مداحی داخل گوشی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی بوده
پیشنهاد ویژه 👌
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
| شهدا خوشگلیشون و فداے خدا و امام حسین(ع) کردند . .•|💜|•
تو•|👈
خوشگلیت و فداے چے میکنے؟!•|🍃|•
🎈لایک هاے بے ارزش و چشم هاے هرزهـ...؟!•|💟|•
🎈بہ قیمت شکستن دل امام زمانت(عج)...؟!•|💔|•
🎈و بہ گناه انداختن اینهمہ دختر و پسر جوون؟!•|🙎♂️
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
*بازگشت شهید پس از ۴ سال*🕊️
*شهید جواد الله کرم*🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۴ / ۱۳۶۰
تاریخ شهادت: ۱۹ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: تهران
محل شهادت: خان طومان / سوریه
🌹علي اكبر متولد بهمن 89 و زهرا متولد بهمن 93 دو يادگار شهيد هستند🌷او داوطلبانه به سوریه رفت. همرزم← شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی میکردیم✨ فرمانده جواد گفت: بچهها امشب کمتر شوخی کنید🌷 تعجب کردم، به شوخی گفتم: *«جواد نکنه داری شهید میشی»*🌷 گفت: *«آره نزدیکه»* هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم🥀همه لحظهای سکوت کردند. یکی از بچهها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم»📸 قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، *و فردایش جواد شهید شد*🕊️ او مورد اصابت *دو گلوله به دست و سينهاش قرار گرفت*🥀 اما به دليل وظيفهشناسی منطقه را ترک نکرد🌷 *تا اينكه گلوله ديگری به سفيدرانش اصابت کرد*🥀🖤 با حمله نيروهای تكفيری، *پيكر او در منطقه جا ماند و جاویدالاثر شد*🥀 سالها خانواده چشم انتظار بودند🥀تا اینکه سرانجام *پس از ۴ سال پیکرش شناسایی شد*🌷 و در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ به وطن بازگشت🕊️ دو فرزندش با پیکر پدرشان دیدار کردند *و دخترش به جای آغوش پدر بر تابوت به خواب رفت🥀او در روز شهادت امام صادق(ع)*🖤 در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۹۹ در دل خاک آرمید🕊️🕋
*شهید جواد الله کرم*
*شادی روحش صلوات*
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
خاطره ای از آزاده شهید شهسواری
سال 64 بود. اعتصاب شروع شد. تازه از حمام آمده بودم. با یکی از بچه های کرمان در طبقه دوم اردوگاه رومادی 3 کمپ 9 با سایر بچه هاشروع کردیم
به الله اکبر گفتن. در لابلای شعارها و فریادها ، "یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا" می گفتم و بعد شروع به گفتن مرگ بر صدام به زبان عربی کردم.
عادل، سرباز عراقی از توی حیاط مرا دید و شناخت. نیم ساعت بعد وقتی عراقی ها به داخل بازداشتگاه ها هجوم آوردند و با هر چه داشتند توی سر و کله ما می زدند، عادل مرا از صف بیرون کشید و یک نفر عراقی دیگر شروع به زدن با کابل به کمرم کرد. تا هفتاد که شمرد، خلف، یکی از اسرایی که کار ترجمه را انجام می داد به عادل التماس کرد و به او می گفت: طفل طفل.خلاص. منظورش این بود که بچه است دیگر او را نزنید. آنها هم دلشان سوخت و مرا رها کردند. سیم کابل توی گوشت های بدنم نشسته بود.
از آن به بعد وقتی عادل سرباز ملعون عراقی مرا می دید دستانش را جلوی دهانش می گرفت و اطراف خود را می پایید تا سربازان عراقی او را نبینند. آرام می گفت: تو بدرسگ می گفتی مرگ بر صدام؛ و بعدش دو سه تا سیلی می زد و مرا به کناری پرت می کرد و می رفت.
چند روز بعد که اعتصاب شکسته شد نزد مرحوم شهسواری رفتم. او در حالی که داشت با گِل مُهر نماز درست می کرد دستانش را شست و با یک چیزی که درست یادم نیست شروع کرد به درآوردن تکه های کوچک سیم کابل برق ازبدنم و آرام آرام اشک می ریخت. او روزهای بعد برای چندین دفعه مرا صدا زد و با روغن هایی که از برنج ظرف مانده بود و آنها را جمع کرده بود جای زخم هایم را چرب می کرد.
یادش به خیر باشد.روحش شاد و گرامی باد!
--------------------------------------------------------------------------
گفتنی است شهید"محمدشهسواری" کسی بود که هنگام اسارتش به دست بعثی ها، باشجاعت تمام, درست درهمین تصویر با صدای بلند شعار:"مرگ برصدام،ضداسلام"را سرداد که پس از آن نظامیان بعثی با قنداق اسلحه به جانش افتادند.
کرامت یزدانی
منبع:ساجد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#زندگی_به_رنگ_شهدا
کمی قبل از تولد پسرمان آمد بيمارستان .
گفتم: وای حميد! بچه مان انقدر زشت است، با تو مو نمیزنه!!!
اين چيزها رو که میگفتم، میخنديد . توی ذوق آدم نمیزد .
تا حرف ديگران به ميان می آمد میگفت: برو بند ب! حرف ديگه ای بزن!
من دوست داشتم اين حساسيت هايش را که نشان از سالم بودن روحش داشت...
🌷شهيد حميد باکری🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊