🔰 وقت تلفی ممنوع!
هرگاه در منزل كاری نداشت، از نوارهای قرآن كه در خانه داشتیم، استفاده میكرد. من ندیدم وقت را به بطالت طی كند. همیشه میگفت: «اگر امروزم با دیروزم یكی باشد، از غصه دق میكنم.»
#شهید_محمدجواد_تندگویان🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج احمد هست🥰✋
*مردی که دیگر برنگشت*🕊️
*حاج احمد متوسلیان*🌹
تاریخ تولد: ۱۵ / ۱ / ۱۳۳۲
ت.ربوده شده: ۱۴ / ۴ / ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
محل ربوده شده: لبنان
*🌹همرزم← از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد📿پیرمردی آمد و کنارش ایستاد🍃لباس بسیجی تنش بود. فکر میکرد او را قبلاً جایی دیده، اما هر چه فکر میکرد یادش نمیآمد⁉️ پیرمرد به او گفته بود: تا ائمه دارید، غم نداشته باشید🍃توی عملیات پیروز میشوید✨عملیات بعدی هم اسمش بیت المقدسه، بعد هم میری لبنان🕊️دیگه هم برنمیگردی»🥀گریه میکرد و برای من تعریف میکرد🥀متوسلیان رفت لبنان راستی راستی هم دیگه برنگشت🥀راوی← ۱۴ تیر ۱۳۶۱ بود که خودروی حاج احمد🚖 و سه همراهش «سیدمحسن موسوی» «تقی رستگار مقدم» و «کاظم اخوان»✨توسط حزب فالانژ لبنان متوقف❌و توسط نیروهایی اسرائیل گروگان گرفته شدند🥀کسی نمیداند که اسرائیل با آنها چه کرد🥀عدهای او را شهید متوسلیان می نامند🍂و عدهای هنوز هم او را حاج احمد می خوانند🍂هر چه که هست امروز یک خانواده ۸۰ میلیونی منتظر است تا فرزندانشان برگردند🥀زیرا شواهد حکایت از آن دارد که دیپلماتهای ایرانی زنده هستند✨و در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر میبرند🥀39 سال گذشت🥀اما هیچکسی نمیداند که زنده هستند🥀یا به شهادت رسیدند*🕊️🕋
*جاویدالاثر*
*حاج احمد متوسلیان*
*به امید برگشت او و یارانش صلوات*🌹
*zeynab_roos_313*
#عبادت چیست؟
احساسے که در آن تمام ذرات وجود به ارتعاش درآید.
جسم مےسوزد، قلب مےجوشد، اشک فرو مےریزد، روح به پرواز درمےآید.
جز خدا نمےبیند و جز خدا نمےخواهد.
✍شهید_چمران
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#آیه_قرآنی_که_اسیر_ایرانی_را_از_شکنجه_بعثیها_نجات_داد!
🌷یک روز صبح من و یکی دیگر از برادران که اهل نجفآباد بود، داشتیم باهم قدم میزدیم که یکی از سربازان عراقی ما را صدا زد و وقتی به طرفش رفتیم، ما را به طرف مقرّ فرماندهی راهنمایی کرد. به آنجا که رسیدیم، گفت: این محوّطه را باید تمیز کنید. در همین اثنا چشممان به خودکارهایی افتاد که روی میزی قرار داشت. با خود فکر کردیم هرچقدر از ما کار بکشند، میارزد؛ به شرط اینکه بتوانیم از این خودکارها برای بچهها به ارمغان ببریم (در آنجا از خودکار استفادههای زیادی میشد، نظیر نوشتن دعا، تکثیر آیات قرآن، انجام تکالیف درسی و...) پس، بیدرنگ شروع کردیم به نظافت.
🌷از ساعت ۸ صبح تا ظهر مشغول کار بودیم و در این بین من یک خودکار برداشتم و در جوراب پای چپم گذاشتم، غافل از اینکه یکی از سربازان عراقی مرا زیر نظر داشته است. به هر حال، وقتی نظافت تمام شد، ما خوشحال بودیم از اینکه هرکدام توانستهایم خدمتی هرچند ناچیز به بچهها کنیم. اما ناگهان سه سرباز بعثی که در کنار محوطه ایستاده بودند، به من اشاره کردند به نزدشان بروم. در مقابلشان که قرار گرفتم، پرسیدند:....
🌷....پرسیدند: خودکار کجاست؟ گفتم: کدام خودکار؟ سربازی که برداشتن خودکار را دیده بود، به پای من اشاره کرد. در آن لحظه دنیا پیش چشمم تیره و تار شد، زیرا که از صبح تا ظهر کار کرده و خسته شده بودیم برای هیچ. از طرف دیگر، اگر خودکار را پیدا میکردند، شکنجه و زندان از تبعات حتمی آن بود. پس با توکل به حضرت حقّ با حالتی که وصف نشدنی نیست، فقط توانستم آیهی کریمهی" وَ جَعَلْنا مِنْ بین اَیدیهِمْ سداً و منْ خَلْفِهِمْ سَداً فَاَغْشَیْناهُمْ فَهُم لایُبصِرون " را از مقابل دیدگانم بگذرانم، آن هم با حالتی که در عمرم فقط یک بار آن حالت به من دست داد.
🌷در همین بین یکی از سربازان عراقی خم شد و در جورابم شروع به جستجو کرد، ولی چیزی نیافت، در حالی که خودم از بالا خودکار را میدیدم. سرباز عراقی گفت: نیست. سرباز اولی گفت: لابد در آن یکی جوراب است. آن جوراب را هم تفتیش کرد، ولی خودکاری پیدا نکرد. خود را به در مقّرّ رساندم و از آنجا خارج شدم. سپس خم شدم و خودکار را برداشتم و دوان دوان خودم را به آسایشگاه رساندم و آن را پنهان کردم.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان معلمی در محله بدنام ها؛ "خدا هست"
👨🏫 مهمان برنامه کتاب باز 📕
#معلم جوانی به نام مجتبی شکوری بود. شکوری در پاسخ به سوال سروش صحت که بچه چگونه آینده شان را بسازند؟، داستان زیبایی از اولین سال تدریس اش در یکی از مدارس تهران روایت کرد. مدرسه ای که با دانش آموزانی خاص در در یکی از آلوده ترین و پر بزه ترین مناطق تهران جای داشت. ...
#پیشنهاد دانلود 👌
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
hosein_noor_6.mp3
15.79M
#امام حسین علیه السلام نوری که هرگز خاموش نمی شود ✨
#جلسه ششم
#واعظ شهاب مرادی 🎤
🍃🦋🍃🦋🍃🦋
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#با وضو وارد شوید، توکل به خدا
اول حسن خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد. ایشان در همه حرفها، تأکیدش روی مسائل اخلاقی بود.
یادم نمی رود، قبل از این که وارد این جلسه شوم، وضو گرفتم ودو رکعت نماز خواندم و گفتم: «خدایا خودت از نیت من با خبری؛ هر طور صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان.» بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه خواستگاری با وضو وارد شدم و همه کارها را به خدا واگذار کرد.
(راوی: همسر شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری) )
🥀🥀🥀🥀🥀
✨ @baShoohada ✨
#نماز جماعت در عروسی
شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد، ولی فکر نمی کردیم این قدر مصمم باشد! صدای اذان که بلند شد، همه را بلند کرد؛ انگار نه انگار عروسی است، آن هم عروسی خودش! یکی را فرستاد جلو، بقیه هم پشت سرش، نماز جماعتی شد به یاد ماندنی.
(شهید محمدعلی رهنمون
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مصاحبه محسن حججی در مورد اردوهای جهادی.«ما اینجا از شهر دوریم ولی به خدا نزدیکیم، اگر در شهر خودمان خدایمان را داشته باشیم بیشترین جهاد را کردهایم.»
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @aShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐مجلس عروسی به سبک شهدا...
...داماد مثل شهدا میمونه....
#پیشنهاد_دانلود
#شهیدابوالفضل_راه_چمنی
🔰به مناسبت پیوند آسمانی حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🌱••
اگه کورشَم ، بهتر از اینه از حرم دورشَم
#استوری
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
💦⛈💦⛈💦⛈
@bartaren
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست🥰✋
*تک تیرانداز شجاع*🕊️
*شهید علی حسینی کاهکش*🌹
تاریخ تولد: ۳۰ / ۶ / ۱۳۶۳
تاریخ شهادت: ۱۲ / ۱۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: اهواز
محل شهادت: سوریه
*🌹مادرش← علی در زندگی همه چیز داشت🍀 خانه🏠 ماشین🚘 موتور🏍️شغل خوب🍀تحصیلات، زیبایی🍃اما همه اینها را گذاشت و به دنبال عشق و علاقه قلبیش رفت🕊️همرزم← علی از بچهها دور شد🍂و به سمت تیراندازی دشمن حرکت کرد💥حدود ۷۰۰ متری دور شده بود🍂 بچهها مدام علی را صدا میزدند که برگردد🥀علی هم برمیگشته و آنها را نگاه میکرده که بچهها بدانند صدایشان را میشنود🍃اما نمیخواهد برگردد🥀علی با شجاعت تمام به دشمن نزدیک شده بود که بفهمد آنها از کجا شلیک میکنند💥و بچههای ما را هدف قرار میدهند🥀گویا داعشیها گودالهای بزرگی حفر کرده بودند🍂و در آن پنهان میشدند و شلیک میکردند💥 اگر علی نبود همه ما شهید میشدیم🥀اما با شجاعت و فداکاری که او از خود نشان داد🌷فهمیدیم که داعشیها از کجا ما را هدف قرار میدهند💥 علی تک تیرانداز ماهری بود و داعشیها را زمین گیر کرده بود💫 او به قدری به دشمن ضربه زده بود که آنها هم علی را میشناختند‼️حتی اسمش را میدانستند و میگفتند علی را پیدا کنید‼️او با شجاعتی که از خود نشان داد با تیر به سرش🥀به شهادت رسید🕊️🕋*
*شهید علی حسینی کاهکش*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*Zeynab:Roos..🖤💔*