eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
662 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پلک شهریور نیمه باز بود که به گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود. همیشه مراقب نگاهت بودی و این کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه است شهری که مردانش، و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با حضرت مادر شد؟! بعید میدانم کسی از راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر گذاشتی و ندا از به گوشَت رسید که از این سو بروید. تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم؟ به گمــــانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با حسین(ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت همچو مادر بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. رفته رفته شبیه معشوق می‌شود و تو چه خوب شکل مادر شدی. سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی... و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته. سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا‌‌.، دعایمان کن عبدِ حسین شویم؛ جان برکف برای (ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم. رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدم‌هایت بر سر و روی ما هم بنشیند. ♥️ السلام علی الحسین♥️ ✍🏻زهرا قائمی عبدالحسین_برونسی 📆 تاریخ تولد: ۳شهریور ۱۳۲۱ تربت حیدریه 📆 تاریخ شهادت: ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر 🗺محل دفن: بهشت رضا 🌷🕊 🥀🕊🥀🕊🥀 🌹 @baShoohada 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
namaze_khoob_4.mp3
12.96M
یک نماز خوب بخوانیم ؟ جلسه چهارم علیرضا پناهیان 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 👇👇👇👇 ↶ ✨ http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a ♥️⃟آرامش حس حضورخداست♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
های زیبا و تاثیر گذار به قلم بسیار زیبای ✏️ :طاهره سادات حسینی کانال رسمی ایشون رمان ها رو دنبال کنید کتاب 📚 📢 سخنرانی های ناب ناب 📣👌 ، جذاب و شنیدنی🧚‍♀ با ما همراه باشید 🌸 https://eitaa.com/joinchat/848625697C920431b97d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 🍃سیم خاردار دشمن و نفس آدمی🍃 جماعت بچه‌های اطلاعات ـ عملیات مثل شاگرد پیشش زانو زده بودند. یک تازه وارد بیخ گوش بغل دستی‌اش گفت: « علی آقا که می‌گویند این است!» جواب را نگرفته بود که علی خطاب به جمع گفت : « اولین درس اطلاعات ـ عملیات این است که کسی می‌تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس گیر نکرده باشد!» 📕 کتاب دلیل ص58   ♡ شادی روح امام و شهدا صلوات ♡ 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش حبیب هست🥰✋ *سه یا حسین*🕊️ *شهید حبیب باقری*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۳۰ / ۱۰ / ۱۳۶۵ محل تولد: خافی / لامرد / فارس محل شهادت: شلمچه *🌹مادرش← شیرخوار بود که مریضی سختی گرفت🥀و بالاخره یک روز نفسش رفت🥀در کوچه داد و بیداد می کردم. یکی از همسایه ها حبیب را از آغوشم کشید و گفت این دیگه مرده!🍂 جگرم کباب شد🍂فریاد زدم یا امام رضا، بچم را از تو می خوام🥀نذر تو کردم💛 ناگهان شروع کرد به دست و پا زدن🍃 او با تمام گرفتاریها و مشکلات دست و پاگیر زندگی که داشت🍂هیچگاه از شرکت در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری غافل نمیشد🍃راوی← کارهای سخت و نفس گیر راه سازی در کوه ها را حبیب به عهده می گرفت🗻قرار بود برای یکی از این جاده های کوهستانی🗻 یک ماشین مواد منفجره را از کنار دره ای عمیق عبور دهیم💥 هفده نفر بودیم و هیچ کس جرأت این کار را نداشت‼️اما حبیب انجام داد‼️ همرزم← عملیات کربلای 5 بود. توی سنگر نشسته بودیم🍂حبیب گفت: فلانی من فردا بین دو نماز شهید می شوم!📿 با تعجبم گفتم: یعنی چی؟ گفت: دیشب خواب دیدم امام حسین(ع) سه بار مرا در آغوش کشید💚 گذشت تا روز بعد. وارد سنگر شد🍂همراهش هم خمپاره ای کنار سنگر منفجر شد💥 و چند ترکش به تن حبیب نشست🥀سه بار گفت یا حسین و شهید شد!*🕊️🕋 *شهید حجت الله(حبیب)باقری* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos_313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
namaze_khoob_5.mp3
13.04M
یک نماز خوب بخوانیم ؟ جلسه پنجم علیرضا پناهیان 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 👇👇👇👇 ↶ ✨ http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a ♥️⃟آرامش حس حضورخداست♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*نمازِ آخر*📿 *پاسدار شهید علیرضا نوری*🌹 تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۶۶ تاریخ شهادت: ۲۹ / ۱۲ / ۱۳۹۳ محل تولد: تیران و کرون. اصفهان محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← اخلاق نیکو او را به شهادت نزدیک کرد 🍃 ۲۰ روز سوریه بود و ساعت ۸:۴۵ صبح جمعه شهید می‌شود🌷زمان دقیقش را هم به خاطر این می‌دانم که لحظه شهادت ساعتش روی مچ دستش بوده⌚و موج انفجار باعث می‌شود باتری ساعت بخوابد🍂حلقه ازدواج و ساعتش را بعد از شش ماه در روز تولدم برایم آوردند🦋یک بار سر مزار خواستم هدیه تولد برایم بفرستد🎊 که روز تولدم یکی از همرزمانش این وسایل را برایم آورد✨ کتاب ارتباط با خدا با دفترچه‌ای که عربی جملاتی رویش نوشته بود✨ و عکس من هم جزو وسایل بود🍃 وضو گرفتم و با کتاب ارتباط با خدا زیارت عاشورا خواندم و به ایشان هدیه کردم🌷 و جالب است که فردایش دیدم ساعتش کار می‌کند⌚شهادتشان اینگونه بود که نماز صبح را که می‌خوانند📿 در حالت خواب و بیدار داعش غافلگیرانه به پایگاهشان حمله می‌کند💥 و دور تا دور را محاصره می‌کنند🥀 سربازان سوری هم در پایگاه و در خواب عمیق بودند🍂 و تا آمدند به خودشان بجنبند شهید شده بودند.🕊️ در اتاقشان آرپی‌جی پرتاب می‌کنند💥 و راکتش به سر علیرضا برخورد می‌کند🥀و باعث شهادتش می‌شود.*🕊️🕋 *پاسدار شهید علیرضا نوری* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *zeynab_roos_313*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
26.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله احسن الخالقین دانلود 👌 🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قطره‌ای به وسعت دریا اولین رمان پیرامون زندگی حاج قاسم سلیمانی | فروشگاه کتاب قم :طاهره سادات حسینی 👇👇👇👇👇 برای خرید کتاب به آی دی زیر مراجعه کنید @Ahmad57h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷عراقی‌ها هم‌زمان با چزابه، از پل سابله هم با چهار پنج تیپ زرهی پاتک کردند. حسین وقتی خود را به سابله رساند که همه بروبچه‌های مسئول شهید و مجروح شده بودند. آخرین نفر کریم نصر بود، می‌گفت: وقتی من مجروح شدم، حسین آمد بالای سرم و گفت: تو هم مجروح شدی؟ حالا حسین یکه و تنها در میان بسیجیان تاخت و تاز می‌کرد. 🌷تازه خودم را به حاشیه رودخانه رسانده بودم. تانکها آن طرف، خیلی نزدیک آمده بودند، به آر.پی.جی‌زن گفتم: چرا شلیک نمی‌کنی؟ گفت: نیروی کمکی من رفته موشک بیاره. چند دقیقه بعد حسین از راه رسید، خسته و کوفته با یک گونی موشک آر.پی.جی و شروع کرد به بستن خرج موشک. فهمیدم کمک آر.پی.جی‌زن هم شده! 🌷بیش از سیصد نفر از رفقایمان در چزابه به شهادت رسیدند و جسم پاک آنها در رمل‌ها مانده بود. آخرین نفراتی بودیم که به دوکوهه برمی‌گشتیم. دلمان گرفت. موقعیت مهدی (عج)، پل سابله، جاده سوسنگرد و دهلاویه، وجب به وجب خاطره بود. اشکهایمان جاری بود، مدرسه سوسنگرد آرام گرفته بود، محلی که در روزهای گذشته بیش از هزار شهید را در خود پذیرا بود. 🌷آرام روی جاده حمیدیه حرکت کردیم. گریه حسین لحظه‌ای قطع نمی‌شد. چهره گَردآلود و خاک گرفته بچه‌های جبهه را که می‌دید آنها را در آغوش گرفته و خود را به آنها متبرک می‌کرد. سادگی او سبب شده بود که قلب رزمندگان جایگاه محبت او شود. هر کس با او یک برخورد جزئی می‌کرد، شیفته مرامش می‌شد. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حاج حسین خرازی راوی: رزمنده دلاور حمید خلخالی 📚 کتاب "خاک‌های نرم کوشک" ❌❌ مسئولین! 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🌹 @baShoohada 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا