#آقا محمد چطور به شهادت رسیده بود؟
دوستانش میگفتند: «ما دیدیم محمد قبل از عملیات دنبال ظرف میگردد، گفتیم دنبال چه میگردی؟ گفت میخواهم غسل شهادت کنم. گفتیم ما در این سرما نمیتوانیم نفس بکشیم تو میخواهی غسل شهادت کنی؟ با مقداری آب که آن را گرم کرده بود غسل شهادت کرده بود، بعد هم رفته بود خط و شهید شده بود.
ایشان یک نیروی عادی بودند و فرمانده میآیند چند نفر را انتخاب میکنند و چون ایشان توان بدنی بالایی داشتند همراه بقیه میروند. در محاصره دشمن گیر میکنند و همه جا میپیچد که تعدادی از بچههای کازرون در محاصره گیر کردهاند، پاسداران به آقا محمد و چند نفر از نیروهای بسیجی میگویند که شماها برگردید عقب؛ اما او میگوید من تا لحظه آخر در خط میمانم.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#یــا رَفِیــقَ مَــنْ لارَفِیـــقَ لَہ
خون زيادے از پای من رفتہ بود. بی حس شده بودم. عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. #زير_لب فقط مےگفتم:
يا صـاحـب الـزمـان ادرڪنی
هوا تاريڪ شده بود.
#جوانے خوش سيما و نورانے بالای سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم.
مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ ای امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.
من دردے حس نمےڪردم!
آن #آقا ڪلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: ڪسی مےآيد و شما را نجات مي دهد. #او_دوست_ماست!
لحظاتے بعد #ابـراهيـم آمد. با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن #جمال_نورانی، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...
#شهید_ابراهیم_هادی
#یادشهدا_باذکرصلواٺ
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
🕊#روحالله خدمت #حضرت_آقا رفته بود.
#آقا ❤️ به او فرموده بود:چه قد رعنایی داری!...
بچه کجا هستی؟
پسرم هم گفته بود بچه #آمل هستم.
#حضرت_آقا❤️ به سر پسر شهیدم دست می کشند و به #روح الله می گویند:
#دانه_بلند_مازندران😍💔
📎به روایت مادرشهید
🌺#شهید_روح_الله_سلطانے🌺
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊