eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
677 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️✔️ دو از شهید محمد آتش زمزم از خواهر بزرگوار ایشان : ✅ شفای کودک خواهر شهید می‌گفت: ما هر وقت مشکلی داشته باشیم به شهید متوسل می شویم و در خانه یک اتاق را به نام شهید نامگذاری کرده ایم. ما یک کودک یک ساله در منزل داشتیم که دچار حساسیت شدید بود. این کودک زمانی که گریه می کرد تمام بدنش کبود می‌شد؛ یک روز که بچه در حال بازی کردن بود، پدرش به اتاق شهید رفت و متوجه نبود که کودک به دنبال او وارد اتاق شده است؛ پدرش از اتاق بیرون آمده و بچه در اتاق جا مانده بود. در به روی بچه بسته شده و دستگیره اتاق هم از داخل بود و از بیرون نمی شد در را باز کرد. ما هر چه کودک را صدا می زدیم، فایده‌ای نداشت زیرا او خیلی کوچک بود ونمی توانست کاری کند. از طرف دیگر می ترسیدیم که او گریه کند و تمام بدنش کبود شود؛ من با حال ناراحتی به محمد شهیدم متوسل شدم و پشت در ایستادم و گفتم محمدم نکند که ما در خانه تو ناراحت شویم؛ خودت مددی کن و ما را از این وضعیت نجات بده. بعد از چند لحظه بدون اینکه ما به در فشاری بدهیم در باز شد و کودک از اتاق بیرون آمد و ما بعد از آن روز دیگر هیچ آثاری از بیماری و حساسیت در بدن کودک ندیدیم. ✅ خواهر شهید محمد آتش زمزم در ادامه گفت: خانمی 18 سال بود که بچه‌دار نشده بود؛ اولین بار بود در مراسم دهه فاطمیه به حسینیه شهید آتش زمزم آمده بود؛ به او گفتم: به شهید متوسل شو. حتما نتیجه خواهی گرفت. او نیز همانجا دعا کرد و گفت خدایا فرزندی بده او را به چشم ببینم و بعد بمیرم؛ پس از مدتی خبردار شدم که خدا به او فرزند پسری داد ولی پس از مدت کوتاه از دنیا رفت 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
‍خاطرات_شهدا🌷 💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام 🍃🌹پنج را که مطمئن بودیم اند، انتخاب کردیم. پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ هویتی به دست نیامده بود. 🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک که سر در بدن نداشت، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم. 🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های است؛ شهدا یکی یکی می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. 🍃🌹سخت دلمان هوایی شده بود، شد، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد: « پزنده، اعزامی از اصفهان». 🍃🌹شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز در اصفهان تشییع شود و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد. 🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد بوده است. 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
16.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حنا برای بیماری های زنان حتما ببینید 🧳 @Charmsana 🪡