eitaa logo
یڪ روز با فرشتہ‌ها🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
534 ویدیو
10 فایل
《﷽》 ‌ ‌ ‌ هرچیزی که مربوط به فرزندآوری هست + روزمرگی‌هایی طنز با حضور شش فرشته😊 ‌ ‌ ‌ ☘گوشم با شماست : @Sed311 ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ☘به رسم امانت و حفظ اثر،مطالب با لینک پخش بشن ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
یک پرده از تماشای نمازخواندن پسرها آن هم از پشت سرشان میخواستیم نماز مغرب و عشا رو به جابیاریم. پسرها و پسرعمه جانشون که هم سن شازده کلاس پنجمی هست هم رفتند نوبتی دست به آب😉 وضو گرفته بودم خواستم سجاده مو پهن کنم به ذهنم رسید خب نمیشه که وایسم جلوتر از ماشاءالله سه تا نیمچه مرد و یه نیم مرد و👈🏻👦🏼 و یه خان باجی👈🏻👧🏼 برم همون ته تهای خونه وایسم سنگین و رنگین ترم، آرامش هم بیشتره ولی ولی عجب کاری کردم تا عمردارم پشت سر نیمچه مرد جماعت واینمیستم😩، یا جای امام جماعت🙃 یا ، یا نداره فقط میتونن بهم اقتداکنند😌 دیدید دیگه پسرها شرو شور خونشون بالاست، برعکس دخترها که مهرنمازشون حتماً باید شکل قلب باشه یسمتش هم اکلیلی ، تسبیح عروس پسند و حتما سجاده رو سانت میزنن همچی دقیق توجاش ، پسرها میپرند از گوشه و کنار خونه بلکم اون زیر میرها یه مهرشکسته گیرمیارن یجوری که انگار میخوان روپایی باهاش بزنن ولی روشون نمیشه مثل سنگ لی لی شوت میکنن کف زمین. بعد با یه تبحر خاصی با شست پاشون جابجاش میکنن بیاد جلوشون😕 حالا هرچی بگو مهر نماز، شاید تربته، برای اینکه مثلاً از خبطی کردن اظهار پشیمونی کنند برش میدارن یجوری بوسش میکنن که همزمان نصف مهر لیسیده بشه🙄 دوباره شوت به زمین و تکبیرة الاحرام جوری احرام میبندند که این دست تا ته حمد و سوره هنوز داره بالا و پایین میره انگار دارن نرمش میکنند هردوثانیه هم پاهاشون یقدم میره جلو، دوقدم میاد عقب کاملا تو نماز بدنشون گرم نگه میدارن یه وقت تپش قلبشون کم نشه بعدنماز سردکنن🏃🏻‍♂ هنوز حمدتمام نشده سه تا خمیازه میکشند، سوره رو هم که ارادت خاصی به کوچکترین سوره قرآن دارند مبادا نمازشون دوثانیه بیشتر طول بکشه میرن رکوع یدستشون بالای ران پاست، یدستشون مچ پا رو گرفته ، بزور دارند جلوی خودشون میگیرن کله ملق نزنن دوتا نخودی هم اون وسط مثل گزارشگرها دارند لحظه ای موقعیت حریف رو گزارش میکنند.. 👧🏼محمد نمازت باطله، تکون خوردی 👦🏼حِیدَل(حیدر)نمازت باطله خندیدی 👧🏼اونکه خیلی وقته باطل شده تازه داره باصداهم میخنده سجده ی اول روجوری میرند که خیلی خیلی ناخواسته بخاطر خیس بودن پیشانیشون مُهر بچسبه بهش ، وقتی بلند میشند بچه ها از تعجب بگن 👧🏼👦🏼وای چیجولی مهر رو چسبوندی به پیشونیت ؟!توروخدا به ماهم بگو. انگار فینال مسابقه ی محله است، مهر هرکی بیشتر بمونه رو پیشونیش ملقب میشه به آقای مُهر بقیه .. هرچی دقت کنی از رکعت دوم بخاطر سرعت بالاشون سردرنمیارید من که سر درنیاوردم درخواست ویدئو چک دادم😂 تو هرسجده خیلی محسوس پشت سرشون رو هم برانداز میکنند تا درصورت حمله ی ناگهانی دشمن فرضی اقدام کوبنده رو سریعا اعمال کنند دیگه دوران بزن درو هم که عمرش سراومده، یکی بزنن، چهارتا از در و دیوار خوردن ، بلاخره دعوای خواهر ،برادری نمک زندگیه😁 خب بعد از گذشته چهل ثانیه از ب،بسم الله شروع نماز میرسند به سلام آخر با گفتن السلام و علیکم صدای کوبندن دست ها به پا بلند میشه، همچنان که انگار دارند خاک فرش میتکونند کله ها مثل مرغ سرکنده، راست و چپ و یه آخیش تموم شد از ته جان پایان بخش این مراسم پر فیض و روح بخشه... یه لحظه تصور کردم این سه تا به توان سی بشند ، چه مسجدیه اون مسجدی که اینها میرند. خدا به داد مردم برسه... و دمشون گرم که همچین موجوداتی رو چند ساعت در مسجد خدا سامون میدن خدایا این نماز رو که پشت سر این سه تفنگدار مشغول خوندن بودم و هِره و کِره این کماندوها حواسمو متمرکز کرد مقبول بفرما @ba_fereshteha
یک پرده از تماشای نمازخواندن پسرها آن هم از پشت سرشان میخواستیم نماز مغرب و عشا رو به جابیاریم. پسرها و پسرعمه جانشون که هم سن شازده کلاس پنجمی هست هم رفتند نوبتی دست به آب😉 وضو گرفته بودم خواستم سجاده مو پهن کنم به ذهنم رسید خب نمیشه که وایسم جلوتر از ماشاءالله سه تا نیمچه مرد و یه نیم مرد و👈🏻👦🏼 و یه خان باجی👈🏻👧🏼 برم همون ته تهای خونه وایسم سنگین و رنگین ترم، آرامش هم بیشتره ولی ولی عجب کاری کردم تا عمردارم پشت سر نیمچه مرد جماعت واینمیستم😩، یا جای امام جماعت🙃 یا ، یا نداره فقط میتونن بهم اقتداکنند😌 دیدید دیگه پسرها شرو شور خونشون بالاست، برعکس دخترها که مهرنمازشون حتماً باید شکل قلب باشه یسمتش هم اکلیلی ، تسبیح عروس پسند و حتما سجاده رو سانت میزنن همچی دقیق توجاش ، پسرها میپرند از گوشه و کنار خونه بلکم اون زیر میرها یه مهرشکسته گیرمیارن یجوری که انگار میخوان روپایی باهاش بزنن ولی روشون نمیشه مثل سنگ لی لی شوت میکنن کف زمین. بعد با یه تبحر خاصی با شست پاشون جابجاش میکنن بیاد جلوشون😕 حالا هرچی بگو مهر نماز، شاید تربته، برای اینکه مثلاً از خبطی کردن اظهار پشیمونی کنند برش میدارن یجوری بوسش میکنن که همزمان نصف مهر لیسیده بشه🙄 دوباره شوت به زمین و تکبیرة الاحرام جوری احرام میبندند که این دست تا ته حمد و سوره هنوز داره بالا و پایین میره انگار دارن نرمش میکنند هردوثانیه هم پاهاشون یقدم میره جلو، دوقدم میاد عقب کاملا تو نماز بدنشون گرم نگه میدارن یه وقت تپش قلبشون کم نشه بعدنماز سردکنن🏃🏻‍♂ هنوز حمدتمام نشده سه تا خمیازه میکشند، سوره رو هم که ارادت خاصی به کوچکترین سوره قرآن دارند مبادا نمازشون دوثانیه بیشتر طول بکشه میرن رکوع یدستشون بالای ران پاست، یدستشون مچ پا رو گرفته ، بزور دارند جلوی خودشون میگیرن کله ملق نزنن دوتا نخودی هم اون وسط مثل گزارشگرها دارند لحظه ای موقعیت حریف رو گزارش میکنند.. 👧🏼محمد نمازت باطله، تکون خوردی 👦🏼حِیدَل(حیدر)نمازت باطله خندیدی 👧🏼اونکه خیلی وقته باطل شده تازه داره باصداهم میخنده سجده ی اول روجوری میرند که خیلی خیلی ناخواسته بخاطر خیس بودن پیشانیشون مُهر بچسبه بهش ، وقتی بلند میشند بچه ها از تعجب بگن 👧🏼👦🏼وای چیجولی مهر رو چسبوندی به پیشونیت ؟!توروخدا به ماهم بگو. انگار فینال مسابقه ی محله است، مهر هرکی بیشتر بمونه رو پیشونیش ملقب میشه به آقای مُهر بقیه .. هرچی دقت کنی از رکعت دوم بخاطر سرعت بالاشون سردرنمیارید من که سر درنیاوردم درخواست ویدئو چک دادم😂 تو هرسجده خیلی محسوس پشت سرشون رو هم برانداز میکنند تا درصورت حمله ی ناگهانی دشمن فرضی اقدام کوبنده رو سریعا اعمال کنند دیگه دوران بزن درو هم که عمرش سراومده، یکی بزنن، چهارتا از در و دیوار خوردن ، بلاخره دعوای خواهر ،برادری نمک زندگیه😁 خب بعد از گذشته چهل ثانیه از ب،بسم الله شروع نماز میرسند به سلام آخر با گفتن السلام و علیکم صدای کوبندن دست ها به پا بلند میشه، همچنان که انگار دارند خاک فرش میتکونند کله ها مثل مرغ سرکنده، راست و چپ و یه آخیش تموم شد از ته جان پایان بخش این مراسم پر فیض و روح بخشه... یه لحظه تصور کردم این سه تا به توان سی بشند ، چه مسجدیه اون مسجدی که اینها میرند. خدا به داد مردم برسه... و دمشون گرم که همچین موجوداتی رو چند ساعت در مسجد خدا سامون میدن خدایا این نماز رو که پشت سر این سه تفنگدار مشغول خوندن بودم و هِره و کِره این کماندوها حواسمو متمرکز کرد مقبول بفرما @ba_fereshteha
قسمت اول دوهفته ی پیش بچه ها بیرون بودند،نی نی هم خواب اومدم نماز روز پنجشنبه رو بخونم، بسم الله که گفتم لیست کاربود که حجوم آورد تو مغزم و یکی یکی از جلوچشمم مصور میشدند. از اونطرف پر واضح بود که یه شیطونکی 😈کنارمه داره دم تکون میده و لحظه ای میگفت تا بیای این نماز و بخونی میتونی از فرصت نبود بچه ها و خواب نی نی کلی استفاده کنی و کارهاتو جلو بندازی... حتی یک لحظه منو آروم نگذاشت وای ظرفهای نشسته وای خونه ی نامرتب جاروبرقی میخواستی بکشی، مونده مشقهای بچه ها مرور قرآنت لعنت خدا بهش ، آروم نگذاشت ، آخر راضیم کرد چون نماز مستحبیه پاشم حداقل موقع گفتن اذکار خونه روهم مرتب کنم (به همین راحتی شیطون اولویت هامون رو تغییر میده و اهم و مهم رو جابجا میکنه) درصورتیکه آیه ی قرآن هست، واستعینوا بالصبر و الصلوة بلاخره نماز با دهبار فراموشی که کجابودم و چی خوندم تموم شد، ولی اصلا دلچسبم نشد☹️ همش باخودم میگفتم حیف کاش اون چند دقیقه که انقدر باعث بی برکتیش شده ام مثل بچه ی آدم میشستم سرسجاده نمازمو میخوندم😔 بازم کارشیطون،اول وسوسه میکنه ،بعد ناامید @ba_fereshteha
قسمت دوم هفته ی گذشته ، گفتم تو دلم مونده باید این نماز و بخونم ببینم چی چیه انقدر میگن حاجت میده🧐 بعداز نماز عصر نشستم سرسجاده و الله اکبر بماند که نی نی بیداربود و از سر و کله ام بالا میرفت ، بچه هاهم خونه بودند هرکدوم یجور شیلنگ تخته مینداختن😂 ولی عزممو جزم کردم به کنترل افکار و خوندن نماز . طبق همه ی ، باید حواسم به هیچی نباشه به نی نی باشه که یهو سقوط نکنه اینطرف و اونطرف(تازه نشستن و چندثانیه گرفتن و ایستادن یادگرفته) و این مهم جز با بلندخوندن یهویی برخی اذکار و هوشیار کردن خواهر برادرهای گرامی میسر نمیشه😌 (خداجونم خودت میدونی همش در راستای حفظ جان و سلامت نی نیه🙂) داشتم میخوندم که مهرمو برداشت و یه تست زد تو دهان نازشو گرفت تو مشتشتش همونجور که سینه خیز میره ببره، که دیدم غفلت کنم برده و منم ناجور میخوام نمازمو تمام کمال بخونم تندتند خوندمو یه شیرجه زدم کنارشو یه نمه قلقلکش دادمو و مهرمو گرفتم🙃 رفتم سجده با کلی حالت خضوع و خشوع که حس کردم یچیز فرو رفت تو لپم، لپم داغ شد. از شدت غافلگیری مونده بودم پاشم یا بقیشو بخونم که دیدم همون شیی که فرو رفت وسط صورتم داره میخوره وسط چشمم پاشدم ، بشینم بقیه ی اذکارو نشسته بگم، دیدم نی نی نامردی نکرده و بجبران ضربه ی روحی که بابت گرفتن مهر بهش زدم خط کش داداش جان و فرو کرده وسط صورتم بله، دوران بزن درو گذشته والدین گرامی بزنید ، بعدش نوش جون میکنید 🤣 دیگه مگه ول کرد تاتونست چادرمو کشید ، دست کرد تو چشم و چالم، البته به همراه برادر جانش که یاد یکسالگیش افتاده بود و میخواست از آبجی نینیش عقب نیفته (حالا بگذریم یک مدت این حکم رو فراموش کرده بودم که در نماز مستحبی هم باید پوشش کامل باشه، تو هر مدلی نماز شب خوندم کلی هم حاجت روا از نماز شبهام بیرون اومدند) آخرای نماز بود که یادم افتاد ای دل غافل برای ناهار خیارشور و ذرت لازم داشتیم و یادم رفته به بچه ها بگم بگیرند، شازده ی کلاس دومی نشسته بود روبروم و مشغول هدایت آبجی، داداش بود برای شکستن سکوت خونه، بند و بساط مدرسه اش هم طبق معمول کنارم بود روی یک تکه کاغذ نوشتم خیارشور ۳۰تومن، ذرت۲۰تومن بگیر با کلی اشاره بهش فهموندم که کاغذ رو بگیر، از اونجایی که خیلی خجسته تشریف داره و از خوندن فراریه، خودش و زد به اون راه و شروع کرد مسخره بازی که انگار دارم باهاش پانتومیم بازی میکنم... 🧑🏻‍🎓چی؟ چی میگی مامان! دوحرفه؟ چیکارکنم؟ بچه نیفته!نه حواسم بهش هست چی، غذا رو خاموش کنم؟ گاز روشن نیست برگه رو بگیرم گل یا پوچ کنیم؟ نه حسش نیست بخونم؟ نه نمیدونم چی میگی؟ خودت بگو، من اصلأ نمیدونم،خرید هم نمیرم بلدهم نیستم بگم ذرت،میگم ذلت مغازه داره میخنده انقدر کشش داد تا نمازم تموم شد 🧕🏻تو واقعا متوجه نمیشی دارم میگم کاغذ رو بخون😬 خودت داری میگی ذرت، بعد میگی بلد نیستم نمیرم😡 نمیشد بامن همکاری کنی نمازم بسلامت تموم بشه😒 خلاصه شیطون هم اگه دم تکون نده ما ، مادرها البته برخی مون نمیتونیم یجا بند بشیم با وجود کار🙃 انشاالله که نمازم مورد قبول واقع شود 😌 @ba_fereshteha
فکر کردین فقط دکترها کالبد شکافی بلدن😳😁 نخیر ماهم تو خونمون کالبد شکاف که چه عرض کنم مارمولک بشکاف زیاد داریم😵‍💫 مارمولک کشتن. نگم دیگه باهاش چکارکردن🤢 منم سرنماز انقدر بلند خوندم مثلا بس کنید. 😖 کم مونده بود فرشته هابگن تقبل الله حاج خانوم. یکی پارازیت مینداخت مامان داره سرنماز ریسه میره. 😮 نمازم تمام شده میگم مگه نمیدونی من اعصبانی میشم خنده ام میگره؟ 😬 یهو جوجه چهارمی گفت: خاک توشرت😐 رفتم نماز دوم دوباره کودتاشد سرباز سوم طبق معمول زد به خزینه، حاتم بخشی کرد سیب شست نفری یکی داد. بعدازنماز گفتم بااجازه کی دادی؟ مسئول پارازیت انداختن گفت: خیرات مارمولکست... الان من کظم غیظ کنم خدارو خوش بیاد یا بلایی ک سر مارمولک آوردن سرشون بیارم😐😌🤺 @ba_fereshteha
دیشب داشتم میگفتم باید از فردا اذان نمازها رو بلند بگیم، انشاالله این همه مریضی دور بشه دیگه... حالا امروز ایستادم به نماز ظهر و بلند اذان میگفتم... 👧🏼(در آستانه شش سالگی)منم اذان بلدم بگم؟ 🧕🏻بگو 🧑🏻‍🎓بگو ببینم اگه راست میگی 👧🏼الله اکبر ، تکبیرة الاحرام 🧑🏻‍🎓دیدی بلد نیستی ، اون تکبیره نه اذان 👧🏼مامان بریم مسجد، بلندگوی اونجا بلند میگه میشنویم خوب میشیم 🧕🏻اولندش هرکس بایدخودش اذان بگه تا حالش خوب بشه، دومندش الان سرما خوردی بری بقیه هم تو مسجد بیمار میشن و سه صدا شروع کردن بلند، الله اکبر الله اکبر... 🧕🏻 مثلاً دارم نماز میخونم🥴 پ.ن:محمّد بن راشد می گوید: هشام بن ابراهیم به من گفت: من از بیماری خود و اینکه صاحب فرزند نمی گردم به امام رضا علیه السلام شِکوه کردم. امام رضا علیه السلام به من فرمود: در منزل- با صدای بلند- اذان بگو. هشام بن ابراهیم می گوید: من پس از آنکه این کار را انجام دادم. خدای متعال مرا از بیماری شفا داده و فرزندان زیادی به من کرامت فرمود. سپس محمّد بن راشد می گوید: من نیز همیشه درگیر بیماری و مریضی بودم. و کسانی که با من در خانه زندگی می کردند نیز بیمار و مریض بودند. بگونه ای که من تنها می ماندم و شخصی نبود که به من خدمت کند. هنگامیکه این حدیث را از هشام شنیدم. به کاری که امام علیه السلام فرموده بود پرداختم. پس آنگاه خداوند عزّوجلّ بیماریها را ازمن وخانواده ام دور ساخت @ba_fereshteha
انقدر خسته و خواب آلود بودم که به اضای هر سه کلمه و نصفی تو نماز یه خمیازه کشیدم.😴 فکم که درد گرفت یطرف،فرشته های مامور نماز هم طوری خوابشون گرفت که خودم بعد از السلام علیکم آخر تکونشون دادم بیداربشن، اون حقوقی که میبرن حلال واری باشه😌 شنیدم نکیرومنکر می‌گفتن تقبل الله حاج خانوم، بالاغیرتا دفعه ی دیگه قبل از نماز یه چرت بزن ماشین حسابمون هنگ کرد انقدر ثواب خمیازه ها تو ضرب در ثواب نمازت کردیم😂 @ba_fereshteha
نماز خوندن شما هم اینجوری که : وقتی تکبیره الاحرام میگید به قبله ای که مثلاً ۴۵درجه ی شرقیه، سلام نماز و که میدید میبینید رو به قبله ای نشستید که ۹۵ درجه ی جنوبه😂 بس که هر فسقلی میاد و قدم قدم برای خودش رو سجاده تون جا باز می‌کنه و میشینه👶🏼👦🏼 @ba_fereshteha
یک پرده از تماشای نمازخواندن پسرها آن هم از پشت سرشان میخواستیم نماز مغرب و عشا رو به جابیاریم. پسرها و پسرعمه جانشون که هم سن شازده کلاس پنجمی هست هم رفتند نوبتی دست به آب😉 وضو گرفته بودم خواستم سجاده مو پهن کنم به ذهنم رسید خب نمیشه که وایسم جلوتر از ماشاءالله سه تا نیمچه مرد و یه نیم مرد و👈🏻👦🏼 و یه خان باجی👈🏻👧🏼 برم همون ته تهای خونه وایسم سنگین و رنگین ترم، آرامش هم بیشتره ولی ولی عجب کاری کردم تا عمردارم پشت سر نیمچه مرد جماعت واینمیستم😩، یا جای امام جماعت🙃 یا ، یا نداره فقط میتونن بهم اقتداکنند😌 دیدید دیگه پسرها شرو شور خونشون بالاست، برعکس دخترها که مهرنمازشون حتماً باید شکل قلب باشه یسمتش هم اکلیلی ، تسبیح عروس پسند و حتما سجاده رو سانت میزنن همچی دقیق توجاش ، پسرها میپرند از گوشه و کنار خونه بلکم اون زیر میرها یه مهرشکسته گیرمیارن یجوری که انگار میخوان روپایی باهاش بزنن ولی روشون نمیشه مثل سنگ لی لی شوت میکنن کف زمین. بعد با یه تبحر خاصی با شست پاشون جابجاش میکنن بیاد جلوشون😕 حالا هرچی بگو مهر نماز، شاید تربته، برای اینکه مثلاً از خبطی که کردن اظهار پشیمونی کنند برش میدارن یجوری بوسش میکنن که همزمان نصف مهر لیسیده بشه🙄 دوباره شوت به زمین و تکبیرة الاحرام جوری احرام میبندند که این دست تا ته حمد و سوره هنوز داره بالا و پایین میره انگار دارن نرمش میکنند هردوثانیه هم پاهاشون یقدم میره جلو، دوقدم میاد عقب کاملا تو نماز بدنشون گرم نگه میدارن یه وقت تپش قلبشون کم نشه بعدنماز سردکنن🏃🏻‍♂ هنوز حمدتمام نشده سه تا خمیازه میکشند، سوره رو هم که ارادت خاصی به کوچکترین سوره قرآن دارند مبادا نمازشون دوثانیه بیشتر طول بکشه میرن رکوع یدستشون بالای ران پاست، یدستشون مچ پا رو گرفته ، بزور دارند جلوی خودشون میگیرن کله ملق نزنن دوتا نخودی هم اون وسط مثل گزارشگرها دارند لحظه ای موقعیت حریف رو گزارش میکنند.. 👧🏼محمد نمازت باطله، تکون خوردی 👦🏼حِیدَل(حیدر)نمازت باطله خندیدی 👧🏼اونکه خیلی وقته باطل شده تازه داره باصداهم میخنده سجده ی اول روجوری میرند که خیلی خیلی ناخواسته بخاطر خیس بودن پیشانیشون مُهر بچسبه بهش ، وقتی بلند میشند بچه ها از تعجب بگن 👧🏼👦🏼وای چیجولی مهر رو چسبوندی به پیشونیت ؟!توروخدا به ماهم بگو. انگار فینال مسابقه ی محله است، مهر هرکی بیشتر بمونه رو پیشونیش ملقب میشه به آقای مُهر بقیه .. هرچی دقت کنی از رکعت دوم بخاطر سرعت بالاشون سردرنمیارید من که سر درنیاوردم درخواست ویدئو چک دادم😂 تو هرسجده خیلی محسوس پشت سرشون رو هم برانداز میکنند تا درصورت حمله ی ناگهانی دشمن فرضی اقدام کوبنده رو سریعا اعمال کنند دیگه دوران بزن درو هم که عمرش سراومده، یکی بزنن، چهارتا از در و دیوار خوردن ، بلاخره دعوای خواهر ،برادری نمک زندگیه😁 خب بعد از گذشته چهل ثانیه از ب،بسم الله شروع نماز میرسند به سلام آخر با گفتن السلام و علیکم صدای کوبندن دست ها به پا بلند میشه، همچنان که انگار دارند خاک فرش میتکونند کله ها مثل مرغ سرکنده، راست و چپ و یه آخیش تموم شد از ته جان پایان بخش این مراسم پر فیض و روح بخشه... یه لحظه تصور کردم این سه تا به توان سی بشند ، چه مسجدیه اون مسجدی که اینها میرند. خدا به داد مردم برسه... و دمشون گرم که همچین موجوداتی رو چند ساعت در مسجد خدا سامون میدن خدایا این نماز رو که پشت سر این سه تفنگدار مشغول خوندن بودم و هِره و کِره این کماندوها حواسمو متمرکز کرد مقبول بفرما @ba_fereshteha
اگر یک شنبه روزی منو تو کلیسا دیدید دلیلش این بوده که این یه وجب قد در چهار انگشت عرض👈🏻👶🏼 همینکه جانماز میبینه ضجه میزنه منو بغل بگیر(اینم کار بود سرنماز بهشون یاد دادی مرد👈🏻🧔🏻‍♂)😏😂 مسیحی بشم فقط یکشنبه‌ها برم یسرود بخونم و تمااام😌 حیف اسلام دست و پای منو بسته😁 @ba_fereshteha
271.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماز خوندن تو خونه ای که چندتا جوجه کنارت مشغول جوجه ای کردن باشن👈🏻👦🏼👧🏼👶🏼 اینجوریاست که ... وقتی الله اکبر میگی بری سجده، پنج سانت مونده پیشونیت برسه به مهر یکی بدو میاد و شصت پاش میخوره وسط قرنیه ی چشمت🥴 میری سجده ، میای بلند بشی همونی که رفته بود داره برمیگرده و شَتَلق میکوبونه تو کله ات🤕 میای با احتیاط بلند بشی از ترس اینکه نخوری به در کمدی که کنارت باز اما غافل از اینکه پشتت یه کشو بازو دستگیره اش فرو میره تا وسط نخاعت 😵‍💫 همون جور که اشک از گوشه ی چشمت جاری میشه سلام نماز و میدی و جوجه ها میبیننت و میگن مامان چلا غِریه میکنی؟ما که انقدر بچه‌های خوبی هستیم بلات😌 اونجاست که باید بگی گریه ام برای عاقبت بخیریتون بود😐🤪 @ba_fereshteha