#روزمرگی
8صبح با آنچنان جیغی از خواب بیدار شد که (بَشتنی، بَشتنی).
گفتم یاحضرت عباس (ع)، روزی که نکوست از 8صبحش پیداست.
-چیه مامان، خواب دیدی
_بَشتنی، بَشتنی
البته من نوشتم بستنی شما تصور کنید سینماخانواده رو وُلومشو بزارید رو 100با چاشنی اشک بهارو لگد مبارک بگه بستنی همراه بغل.
ابلیس وجودم اومد بگه چه غلطا!
کله صبح بستنی هم نه بَشتنی!
قدیما بچههای زیر 36ماه چه میدونستن خواب دیدن چیه که حالا بخوان تعریفشم بکنن اونم خواب بستنی.
نهایتاگه بچه ای تو خواب میخندید میگفتن خواب مادرشو دیده بغلش کرده، گریه که میکرد میگفتن خواب دیده مادرش نیست بهش شیر بده.
کنار انواع رویای دارای خوراکی زده شده بود؛ دیدن این خواب برای کودکان زیر 40سال ممنوع👿🚫
حالا برامن یوجب ونیم بچه خوابه بَشتنی میبینه، ساختمون گذاشته رو گلوش.
خب تعجب نداره آدم قاطی پاتی ضرب المثل بگه. وقتی یهفته است در خدمت حضرت اشرفیم شیرخوردن یادش بره.
یجور رفتار میکنه انگار بچه اول
واه، واه.
فرشته و ابلیس وجودم مشغول کل کل بودن که گفتم بااجازتون تاشما به جرو بحثتون ادامه میدید من یه تُکه پا برم آشپزخونه ببینم این طفل معصوم چی میخواد.
هیچی دیگه طفل معصوم و طبق معمول جادادیم روتخم چشممون در آغوش گرم مادری بردیم آشپزخونه، خیلی منطقی گفتم مادر آب میخوای؟
ینگاه عاقل اندر دانا انداخت بما و گفت بَشتنی.
منم در فریزر و باز کردم و برای رد گم کنی طبقه ها رو بجز اون طبقه ی حاوی دخانیات بازکردم و این طفل معصوم که ماشالله متولد قرن جدید و ده تا مثل من که هیچ مثل پدرشم میزاره سرکار با انگشت اشاره کرد به همون طبقه و گفت بَشتنی اینداست(بستنی اینجاست).
منم که دیگه مادرم و روحیه ی لطیف مادریم بیشتر از این اجازه نداد شاهد مظلومیت این طفل معصوم باشم، بعداز یازده سال کودکداری اولین بار این خبط و تو زندگیم کردم کل صبح طبقه فریزر حاوی بَشتنی رو بازکردم.
باز کردن طبقه همانا، خدا بسر شاهده برقی چشماش زد که عقاب موقع زدن شکار میزنه.
اشکهاش که معجزه وار قطع شد. انگاراصلا خدابه این شازده اشک عنایت نکرده.
عین هو ماهی خودشو از بغل من سُروند زمین و خیلی شیک رفت در کابینت ظرفهارو بازکرد و یک زیر دستی برداشت. اونم نه دم دستی از اون گل سرخی ها که تازه گرفتیم مخصوص مهمون هرکی نزدیکش بشه به اشد مجازات محکوم میشه. بعدم به بستنی و ظرف اشاره کرد و گفت
میلیزه فَش (میریزه رو فرش).
آخه قربون اون یوجب قدت بشم مادر بقیه چهارتای شمان هنوز نمیدونن یچیز میخورن باید یظرف بگیرن زیر دستشون
خلاصه نامبرده از نخوردن شیر بدن درد گرفته باید ببندمش به تخت ترکش بدم هرساعت یچیز بهونه نکنه واسه من.😌
《انتشار متنها فقط با لینک🌱》
https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099
نماز های همگی قبول.
مارو هم دعا بفرمایید.🌹
همینطور همه ی چشم انتظاران فرزند رو.
#روزمرگی
فکر کردین فقط دکترها کالبد شکافی بلدن😳😁
نخیر ماهم تو خونمون کالبد شکاف که چه عرض کنم مارمولک بشکاف زیاد داریم😵💫
مارمولک کشتن.
نگم دیگه باهاش چکارکردن🤢
منم سرنماز انقدر بلند خوندم مثلا بس کنید. 😖
کم مونده بود فرشته هابگن تقبل الله حاج خانوم.
یکی پارازیت مینداخت مامان داره سرنماز ریسه میره. 😮
نمازم تمام شده میگم مگه نمیدونی من اعصبانی میشم خنده ام میگره؟ 😬
یهو جوجه چهارمی گفت:
خاک توشرت😐
رفتم نماز دوم دوباره کودتاشد سرباز سوم طبق معمول زد به خزینه، حاتم بخشی کرد سیب شست نفری یکی داد.
بعدازنماز گفتم بااجازه کی دادی؟
مسئول پارازیت انداختن گفت: خیرات مارمولکست...
الان من کظم غیظ کنم خدارو خوش بیاد یا بلایی ک سر مارمولک آوردن سرشون بیارم😐😌🤺
《انتشار متنها فقط با لینک🌱》
https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099
دم همه ی اونهایی گرم که فقط خواننده کانالمون نیستن، وقتی میخونن مطالب و نظراتشونم میگن
تجربه هاشونم میزارن، اگرم از مطلبی خنده شون گرفت تو دلشون نمیخندن، بلند بلند میخندن ماروهم دل گرم میکنن.
بقول اجدادمون:
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.
ما اینجاییم👇🏻
@mah_dokht1
#پیام_شما ۲
#تجربه_مخاطبین
#سقط_جنین ۱
سلام
من متولد ۶۵ هستم،همسرم متولد ۶۳ هستن،
سال ۸۹ عقد کردیم و سال ۹۰ عروسی گرفتیم و رفتیم سر خونه زندگیمون🌱
خدا سال ۹۱ یه دختر و سال ۹۲ یه پسر بهمون هدیه داد و البته بین دختر و پسرم یه بارداری دیگه هم داشتم که خودمون طفل معصوم رو سقط کردیم(بخاطر مشکلات متعددی که وجود داشت،
که در هر صورت توجیه کار غلط و حراممون رو نمیکنه!)
بعداز دنیا اومدن پسرم،دکتر زنان بهم گفت بدنت خیلی آمادس اگه مراقبت نکنی دوباره بارداری پشت بارداری...
و من که دیگه تحمل نداشتم با همسرم تصمیم گرفتیم که یه راه مطمئن پیدا کنیم که دیگه بچه دار نشیم😔
مرکز بهداشت پیشنهاد وازکتومی رو داد و شماره دکتر رو بهمون داد و ما این عمل رو انجام دادیم،
الان بعداز گذشت ۹سال ما متوجه شدیم که دلمون بازم بچه میخواد،دوس داریم توی خونمون بازم صدای بچه بپیچه و به زندگیمون رنگ دوباره بده،
خیلی دکتر رفتیم و بعد از گذشت چندین ماه قرار شده آی وی اف کنم برای همین همسرم عمل تسه انجام دادن و خودم در حال مصرف دارو هستم...
✅از همه شما عزیزان تقاضا دارم که برامون توی این روزای عزیز دعا کنن تا خدای مهربون بازم از فرشته هاش نصیب ما بکنه،
الهی دامن همه آرزومندا به زودی زود سبز بشه🙏🌸
《انتشار متنها فقط با لینک🌱》
https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099
یڪ روز با فرشتہها
#پیام_شما ۳
دمه این مادربزرگ عزیزگرم
که حال مارو خوب کرد و دلگرمی دادبهمون.
انشاءالله خدا روز بروز به نوه ها و نتیجه هاشون افزون کنه☺️😁
یڪ روز با فرشتہها
سلام، صبح همگی بخیر🌹 درجواب دوست عزیزمون باید عرض کنیم که 90درصد از زندگی یک خانواده ی 5فرزندی هست،
عزیزان این پیام و یکبار دیگه ملاحظه بفرمایید
چنددرصد از مطالب اتفاقات بچهها برگرفته از مشاهده زندگی اطرافیان هست که به نگارش دراومده.
فکرنکنید دیگه هرچی بود مابودیم😁
میدونید اون چه آرزوییه که مادرها نه تواین دنیا بهش میرسند نه اون دنیا؟
خودم میگم
اینکه وقتی گلو درد میگیرن مجبور نباشن انقدر حرف بزنن.😑
این دنیا که ناممکنه😔😐
اون دنیا هم که تو بهشت بیمار ندارن😁😉
https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099