فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا
من اگر بد کنم
تو را بنده دیگر بسیار است
تو اگر با من مدارا نکنی
مرا خدای دیگر کجاست؟
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبول دارین؟
.
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃از اصل ماجرا غافل مشو🔻
👈◁ما برای این دنیا آفریده نشده ایم▷
🌼🍃فقط قرار است توشه ی سفرمان را از آن برداریم والسلام
❣نشر = صدقه جاریه
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن که از دشمن برای من خبر آورده بود
پیش دشمن هم یقینا غیبتم را کرده بود
بارها روی رفیقانم قسم خوردم ولی؛
آن رفیقی که زمینم زد نمک پرورده بود..
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر انوشه چه قشنگ گفته؛
به همه بگید انوشه گفت،
پادشاه جهنم خودت باش
نه کارگر بهشت دیگران ...!
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست برای آدمای خوب زندگیت❤️
آدم های خـــــوب از یاد نمیرن !
از دل نمیرن !💞
از ذهن نمیرن !
ولی زودتر از این که
فکـــــرش رو بکنی از پیشت میرن...💞
قــــــــــدر خوبها را بدانیم💞
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگامیکه از درون زلال باشی،
خداوند به تو نوری می بخشد،
آنچنان که ندانی
و مردم تو را دوست ميدارند از
جایی که ندانی
و نیازهایت از جایی برآورده شود
که ندانی چه شد!
این یعنی پاک نیتی...
و پاک نیت کسی است که برای همه،
بدون استثناء، خیر بخواهد.
چون میداند سعادت دیگران
از خوشی او نمیکاهد.
و بی نیازی آنها از ثروت او کم نمیکند.
و سلامت آنها عافیت و آرامش
او را سلب نخواهد کرد.
پس چه زیباست که همیشه
نیک اندیش و خیر خواه باشیم.🌿🌺
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی تو این دنیا
مهمون خدایی؟
در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی
و خداوند را میزبان حساب کنی،
همه غصه ها از بین میروند؛
هزار غم به دل صاحب خانه است که به دل مهمان راه ندارد؛
در زندگی خودت را مهمان خدا بدان تا ناراحت چیزی نشوی!
صاحب خانه میداند چطور از میزبانش پذیرایی کند
تازه وقتی صاحب این خانه خدا باشد!
❤️
💛💛@ba_khodabash1💛💛
🍓🍓تفکر
شخصی وارد مغازه ای شد ، صاحب مغازه قرآن گوش می داد ،
از او پرسید کسی مرده است که قرآن را روشن کردی ؟
صاحب مغازه گفت : بله ، قلبمان مرده است 💔
زندانی در زندان قرآن طلب می کند تا از تنهایی درآید...
مریض در بیمارستان قرآن طلب می کند ، برایم قرآن بیاورید تا خداوند مریضیم را شفا دهد
غریب از وطن دور افتاده با خود قرآن حمل می کند تا در غربت در امان باشد...
ومرده آرزو می کند کاش قرآنی همراهش بود تا درجات خود را با آن بالا می برد !!
و ما نه زندانی هستیم ، نه مریض ، نه غریب ، نه مرده تا قرآن را طلب کنیم ...!
قرآن روبروی ماست ، روبروی چشمانمان !!
اما منتظر هستیم تا به بلائی گرفتار شویم سپس قرآن را باز کنیم .(😔)
❤️💕❤️💕❤️💕❤️❤️💕❤️💕
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
♥️شـــــاکر باشیم♥️
از اطرافیانمون برای خوبیهاشون تشکر کنیم
🍃
حتی اگه خودمون باعث به وجود امدن اون خوبی شده باشیم!
میریم مغازه خرید کنیم نگیم پولشو میدم دیگه وظیفشه و تشکر نمیخواد!
شڪر کردن و تمرین کنیم اول از بنده ی خدا
🍃
از پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر، فرزند
امروز از بودنشون هم میتونیم تشکر کنیم
از این که در کنار ما هستند، از حمایتشون، از مهربونیشون، از ...
🍃
👈کسی که نتونه از بنده ی خدا تشکر کنه
از خودِ خـدا هم نمیتونه❌
🍃 ♥
♥️ 🍃
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
بچه که بودم
💎🍇💎🍇
وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت " اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه"
اما مادر دوستم بهش میگفت "خاک برسرت یه کار درست نمی تونی انجام بدی"
💎🍇💎🍇
امروز هر دو بزرگسال و بالغیم. وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟" و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم.
💎🍇💎🍇
اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟"
💎🍇💎🍇
حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد.
🍇💎🍇💎
مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم....
. 💎🍇💎🍇💎
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
هر روزصبح 🌼
چشمها را پر از هوای ناب
گوشها را پر از جواب
و تنفس را پر از آفتاب کنیم
و متفاوت باشیم از دیروز
لبریز باشیم از امروز
و خالی باشیم از فردا
#صبحتون_بخیروشادی💙💛
𝒋𝒐𝒊𝒏🔻
♥️
♥️💚
سخنان آگاهانه
💚💙💜
وقتی كبوتری شروع به معاشرت با كلاغها میكند پرهایش سفید میماند، ولی قلبش
سیاه میشود... دوستداشتن كسی كه لایق دوستداشتن نیست، اسراف محبت است.
💛
طلا را به وسیله آتش....زن را به وسیله طلا ....و مرد را به وسیله زن امتحان کنید.
💙
برای اداره کردن خودت از عقلت استفاده کن و برای اداره کردن دیگران از قلبت.
💜
در زندگی افرادی هستند كه مثل قطار شهربازی هستند، از بودن با آنها لذت میبری ولی با آنها به جایی نمیرسی.
💛
همیشه از خوبیهای آدمها برای خودت دیوار بساز. پس هر وقت در حق تو بدی
کردند، فقط یک آجر از دیوار بردار ! بیانصافیست اگر دیوار خراب کنی
❤️
از خدا میخواهم آنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهد، نه آنچه را که
آرزوداری، زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار!
💚
هیچ وقت از مشکلات زندگی ناراحت نشو، کارگردان همیشه سخت ترین نقش ها را به بهترین بازیگر می دهد.
♥️
خداوند اگر آرزویی در تو قرار داده، بدان توانایی آن را در تو دیده است!
باران رحمت خدا همیشه می بارد، تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم!
💙
دوست داشتن یک نوع باوره، خوش به حال آن باوری که صادقانه باشد.
دوری فقط تعبیریست که فاصله ها از ما دارند، اما بی خبرند از نزدیکی دلهایمان!
💜
زندگی حکمت اوست، زندگی دفتری از حادثه هاست، چند برگی را تو برگ می زنی و مابقی را قسمت!
💜💙💚💛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
هزار حکمت آموختم که از آن،
چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد،
هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛
دو چیز را هرگز فراموش مکن؛
#خدا و #مرگ را
دو چیز را همیشه فراموش کن؛
هنگامی که به کسی #خوبی کردی
زمانی که از کسی #بدی دیدی
هرگاه به مجلسی وارد شدی #زبان نگه دار
اگر به سفره ای وارد شدی #شکم نگه دار
وقتی وارد خانه ای شدی #چشم نگه دار
و زمانی که برای نماز ایستادی #دل نگه دار👌🏻
🔷🔷🔷🔷🌹🔷🔷🔷🔷
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
🌷گابریل گارسیا مارکز🌷
باور نمیکنم خدا به کسی بگوید:
" نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
🦋
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پیشنهاد بهتری برایت دارم....
🌷
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت
🦋
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر اوج احترام به حکمت خداست
🌷
🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴
🔴⚫️🔴
⚫️🔴
🔴
📚داستان واقعی و آموزنده
🔴داستان نجات با صدقه
یکی ازعلمای اهل بصره می گوید:
روزگاری به فقر وتنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من وهمسر وفرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم. در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصررا دیدم و او را از فروش خانه باخبرساختم
پس دوتکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده ... به طرف خانه به راه افتادم
در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت: این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند.
🔴⚫️
آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم .
گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد . بخدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند . اشک از چشمانم جاری شد و درحالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم . روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم . که ناگهان ابانصر را دیدم که ازخوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای ! ... در خانه ات خیر و ثروت است !
🔴⚫️
گفتم: سبحان الله ..!! از کجا ای ابانصر؟
گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است
گفتم : او کیست؟
گفت : تاجری از شهر بصره است پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد .
سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم.
🔴⚫️
درثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آنرا هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم
ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد ... کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم .
شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند .
🔴⚫️
به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند .. گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد ... سپس یکی یکی از از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هر حسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت .
از شهوت های نفس مثل ریاء ، غرور ، دوست داشتن تعریف و تمجید مردم چیزی برایم باقی نماند و درآستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم . آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
گفتند : این برایش باقی مانده !
و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم .
سپس آنرا در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که بهش کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت : نجات یافت
📚داستان های واقعی و آموزنده در کانال داستان و پند📚
🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️
🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
💠حواسمان باشد هیچگاه از اطرافیان خود نپرسیم:
پدر یا مادرت، چگونه از دنیا رفت؟
هیچگاه از پدر یا مادری نپرسیم که فرزندتون چطوری درگذشت؟
هیچگاه از كسیكه هنوز كاری واسه خودش پیدا نكرده (خصوصا در جمع) نپرسیم؛ هنوز بیكاری؟
اگر هم کاری از دستمون بر میاد، تو جمع اینکار رو نکنیم.
هیچگاه از فقیر و تنگدست نپرسیم؛ پول احتیاج داری؟
بدون اینكه بخواد، بهش بدیم تا همیشه براش عزیز بمونیم و حرمت و احترام رو حفظ کنیم.
شما خواهرم...
هیچگاه از زنی كه بچه دار نمیشه نپرسید؛ هنوز بچه دار نشدین؟
بلكه از خدا بخواهید بهشون فرزندی نیکو عطا كنه.
هیچگاه از میهمان نپرسیم؛ آب یا خوراکی میل دارید؟
بلكه بدون چون و چرا ازش پذیرایی كنیم.
به این میگن میهمان نوازی.
هیچگاه از مجردی نپرسیم؛ چرا هنوز ازدواج نکردی؟
بلكه از خدا بخواهیم، همسری شایسته نصیبش گرداند.
هیچگاه بخاطر خنداندن دیگران کسی را مسخره نكنیم،
همیشه آنچه برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم.
بیاییم انسانیت را ترویج دهیم...
🔷🔷🔷🔷🌹🔷🔷🔷🔷
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋
🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀
حکایت نگاه حرام 👀
در بغداد مردی بود که چشمانش را در دیدن حرام آزاد میگذاشت و در پی شهوتها بود... او را پند دادند اما اندرز نگرفت و نکوهشش کردند اما دست برنداشت...
🌀🌀🌀
تا آنکه روزی از کنار خانهی مردی نصرانی میگذشت، پس به داخل خانهی او نگاهی انداخت و دختر او را دید و دلبستهاش شد... خواست بر او وارد شود اما به او اجازه ندادند... خواست با او ازدواج کند، اما نپذیرفتند...
🌀
همچنان در پی اخبار او بود و به سویش قاصد میفرستاد تا آنکه آن دختر نیز در عشق او افتاد و سرگشتهی او شد...
این دو همچنان به سوی هم قاصد میفرستادند و آن مرد سعی میکرد با او دیدار کند اما نمیتوانست و اشتیاقش به دیدار او چنان شد که دچار پریشانی شد و او را در «تیمارستان» انداختند که خانهای برای نگهداری دیوانگان بود...
🌀
کسی به دیدار او نمیآمد مگر دوستی که احوالش را جویا میشد و اخبار معشوقه را به او میرساند... روزی مادرش به ملاقات او آمد اما حتی به او ننگریست و با وی سخن نگفت... مادر این موضوع را به دوست وی گفت... پس دوستش مادرش را بر او وارد کرد و گفت: فلانی (یعنی معشوقه) برایت همراه با مادرت پیامی فرستاده؛ به او گوش فرا ده...
مادر بیچاره نیز شروع به ساختن داستانی از خود کرد و گفت: فلانی چنین و چنان گفت و تو را دوست دارد و واله و سرگشتهی تو شده و مشتاق توست و میگوید ای کاش به نزدش میآمدی... تا اینگونه صدای پسرش را بشنود... او نیز میگفت: بگو... و سرگشتگی و پریشانی و اشتیاقش به او بیشتر شد... آنگاه مادر و دوستش از نزد او بیرون رفتند...
پس از مدتی دوست او برای دیدارش به نزد او آمد و دید حالش بد شده و لاغر شده است و حالش را پرسید...
گفت: اجل نزدیک است و وقت رفتن شده و محبوب را در این دنیا ملاقات نکردم و میخواهم در آخرت با وی ملاقات کنم...
دوستش گفت: در آخرت بهتر از او خواهی یافت...
گفت: جز او کسی دیگر نمیخواهم...
گفت: ممکن نیست... تو مسلمانی و او نصرانی...
ناگهان فریادی بلند کشید و گفت: اگر اینطور است از دین محمد برمیگردم و به عیسی و صلیب اعظم ایمان میآورم...
دوستش بر سر او فریاد کشید که: از خدا بترس... کافر مشو... آنچه نزد خداوند است بهتر و ماندگارتر است...
اما او گریست و فریاد کشید تا آنکه جان داد... و مسئولان تیمارستان کارهای [دفن] او را بر عهده گرفتند.
سپس دوستش در پی آن دختر رفت و او را بیمار یافت... بر وی وارد شد و دربارهی آن مرد سخن گفت...
دختر هنگامی که از مرگ او اطلاع یافت فریادی کشید و گفت:
من که محبوب را در دنیا ملاقات نکردم... میخواهم در آخرت با او دیدار کنم... گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله و گواهی میدهم که محمد بنده و پیامبر اوست و از دین نصرانیت بیزارم...
پدرش به او نهیب زد، اما او به شدت گریست...
سپس پدرش گفت: او را با خود ببرید... با کسی که دینش را ترک کند در یک خانه زندگی نمیکنم...
راوی میگوید: اما او مدت زیادی پس از آن زنده نماند...
از عدم توفیق و وسوسهی شیطان به خدا پناه میبریم...
چه بسیار مردان و زنانی بودند که چشمانشان [از دیدن حرام] لذت برد و گوشهایشان [از شنیدن حرام] طربناک شد... اما عاقبتشان چیزی نبود جز ذلت و خواری... و عذاب آتش... و پروردگارت به کسی ستم نمیکند...
🌀🌀
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
پروردگارا؛
ایمان ما را زیاد گردان؛
انسانیت ما را کامل کن؛
ما را بندگان شاکر قرار ده نه شاکی؛
و آلودگیها را از دلهای ما بزدای؛
پروردگارا؛
اراده امان را
به زمان کودکی برگردان.
همان زمان که برای یکبار ایستادن،
هزار بار می افتادیم،
اما ناامید نمیشدیم ...
بتوکل نام اعظمت ای خدای آسمانها و زمین
«آمین یا ربالعالمین»
#نیایش
☘☘☘☘☘
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
❣فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟
❣ ثروتمند گفت: تو را کفن می کنم و به گور می سپارم.
❣ فقیر گفت: امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار...
❣این حکایت بسیاری از ماست که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمی دانیم
ولی بعد از مردن، می خواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم .!.
❣💔❣💔
❣💔❣💔
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
👏👏ﺍﺯ ﺳﻪِ ﺗﺎ " ﺝ " ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺘﺮﺱ :
🔅ﺟﻬﻞ ...
🔅ﺟﻨﮓ ...
🔅ﺟﻔﺎ ...
👏👏ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻪِ ﺗﺎ " ﻭ" ﺍﺭﺯﺵ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﺎﺵ :
🔅ﻭﻗﺖ ...
🔅ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ...
🔅ﻭﺟﺪﺍﻥ ...
👏👏ﺗﻮِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻋﺎﺷﻖِ ﺳﻪ ﺗﺎ " ﺹ" ﺑﺎﺵ :
🔅ﺻﺪﺍﻗﺖ ...
🔅ﺻﻠﺢ ...
🔅ﺻﻔﺎ ...
👏👏ﺳﻪِ ﺗﺎ " ا" ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ :
🔅ﺍﻣﯿﺪ ...
🔅ﺍﺻﺎﻟﺖ ...
🔅ﺍﺩﺏ ...
👏👏ﺳﻪ ﺗﺎ " ﺵ" ﺗﻮِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺩﺍﺭﻩ :
🔅ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ ...
🔅ﺷﺎﻧﺲ ...
🔅ﺷﻬﺎﻣﺖ ...
👏👏ﺳﻪِ ﺗﺎ " ﺥ" ﺭﺍ هيچ ﻮﻗﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ :
🔅ﺧــــــــﺪﺍ ...
🔅ﺧﻮﺑــﯽ ...
🔅ﺧﻨــﺪﻩ ...
👏👏ﺁﺭﺯﻭﯼِ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ، ﺳﻪِ ﺗﺎ "ﺳﯿﻦ "
🔅ﺳﻌﺎﺩﺕ ...
🔅ﺳﻼﻣﺖ ...
🔅ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﯼ
🆔 : 👉 👈
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
دریای گمان
................🌷..🌷..🌷................
ﮐﻔﺶ ﮐﻮﺩکی ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ ...
ﺁنطﺮﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ...
ﺟﻮﺍنی ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎی ﻗﺎﺗﻞ ...
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩی ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪی ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎی ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ.
ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ.
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ! ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ
بر آنچه گذشت ، آنچه شکست ، آنچه نشد ...
حسرت نخور ؛زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد
.......................❀......................
💕🌷💕🌷💕🌷💕🌷💕
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
💕ظـــرفـیــت انــســـان هـــا !
مردی از دست روزگار سخت می نالید.
پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست.
🍃🍃🍃
استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است.
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟
مرد گفت: خوب است و می توان تحمل کرد.
🍃🍃🍃🍃
استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.
شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.
سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.
💕🍃💕🍃
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨