eitaa logo
با سیاست عمل کن✔️
7.1هزار دنبال‌کننده
171 عکس
24 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅مردان را کنترل نکنید!! اگر همسر خود را خیلی کنترل کنید، از شما بیشتر فاصله میگیرد؛ مردان دوست دارند آزاد باشند. ✅ مردان در تنهایی باطریشان شارژ میشود ؛ پس بگذارید بعضی مواقع تنها باشند. ✅ مردها از رفتار مردانه زنان خوششان نمی آید؛ اگر رفتارتان مردانه است، رفتارتان را تغییر دهید. ✅ به او احترام بگزارید ؛ از او حرف شنوی داشته باشید ؛ نه اینکه رامش باشید ؛ فقط خود رای و یک دنده نباشید. ✅ مردها دوست دارند مدیریت داشته باشند. ✅مردان دارای شخصیت آناناسی هستند. ظاهرشون خشک و زمخت است ولی در درون بچه و کوچولو و مهربانند ؛ مردان کودکی با سبیل و قامتی بزرگ هستند. ✅ آقایون ظاهر بی احساسی دارند، ولی سرشار از احساسند؛ اما احساساتشان را بروز نمی دهند. ✅ با مردان خلاصه حرف بزنید،، مردان عاشق سکوتند. ✅به مردان اگر زیاد محبت کنید دلزده می شوند !!! پس محبت کنید اگر جواب گرفتید ، باز محبت کنید. اگر مدام شما محبت کنید، خسته اش میکنید. ✅ خیلی به او وابسته نباشید؛ همیشه در دسترس او نباشید. از او فاصله بگیرید؛ بگذارید دلش برای شما تنگ شود. ✅ یکنواختی در زندگی را تغییر دهید؛ مردان از یکنواختی خسته می شوند. ظاهر خود،آرایش و یا حتی محیط اطرافتان را تغییر دهید. @ba_siasat_bash
طرز رفتار باشوهر بداخلاق 📍فراموش نکردن خوبی‌هایش 📍تذکر هنگام عصبانیت ممنوع 📍تلافی هرگز 📍ترک محل وبحث نکردن 📍بدگویی نکردن از پدر با فرزندان 📍تهدید به طلاق هرگز @ba_siasat_bash
_راستش نمیدونم چجوری بگم... نگاه دودلش به گوشواره‌هایم فکری در سرم می‌اندازد. اما نمیتوانم باور کنم. این گوشواره ها هدیه‌ی پدر مرحومش برای عروسی‌امان بودند ، اینها را میخواهد؟! لنگه‌ی گوشواره ام را لمس کرده و با تردید می‌پرسم: _چیزی شده؟! _خب ما...ما الان قراره جدا شیم...آفاق ممنونم که به تصمیمم احترام گذاشتی...راستش این گوشواره ها... پوفی کشیده و دل به دریا زده تیر خلاص را رها کرده و خودش را خلاص و مرا در دریایی از حس بد و سرخوردگی گرفتار می‌کند: _دیگه نیاز نیست پیش تو باشن! اینا یادگار بابا واسه زن منن! محترمانه می‌گوید اما عمق و معنای حرفهایش آنقدر وقاحت دارد که چپ و راستم را گم میکنم. منظورش از زنش ، رَستا که نیست هست؟! زیرا هنوز من زن او بودم! اما در نظر نامور ، گویا از خیلی وقت پیش او را جایگزین من کرده بود! اصلا من در زندگیِ او جایگاهی داشتم که بخواهد کسی را جایگزین سِمَتِ من کند؟! قطعا نــــه!
فرزندتان را دایم کنترل نکنید فرزندان باید وقتی برای تنهایی، تفکرات منفی وحتی گفتن حرفهای زشت(نه بصورت همیشگی) داشته باشند تا شخصیتشان شکل بگیرد @ba_siasat_bash
خوشبختی سه قانون دارد؛ فراموش کردن تلخی های دیروز غنیمت شمردن شیرینی های امروز امیدواری به فرصت های فردا... @ba_siasat_bash
نمی‌دانم چرا و به چه دلیل با این عجله به دنبال این گوشواره ها آمده اما هر چه هست گویا قضیه آنقدر جدی‌ست که بیخیال نشود: _در مورد مهریه‌ات و نفقه و اینا هر چی بخوای من موافقم اما خب...اینا...یادگار خانوادگی‌ان آفاق! همچنان می‌خواهد دلیل و برهان بیاورد اما مجالش نمی‌دهم. هر چه بگوید خواسته اش را عوض نمیکند و بنابراین دلیلی بر کش دادن بحث نیست! هر دو لنگه ی یاقوت های قرمزم را که از زمان عقدمان تا به حال ، همیشه در گوشم بودند را در می‌آورم. آنها را کف دستشان میگذارم. دست و دلم می‌لرزد اما قبل از آنکه خودش حلقه‌ام را نیز بخواهد و کوچکم کند ، با تمام سختی‌اش آن را نیز در می‌آورم. هر چند صدای روزی که حلقه میخریدیم و تشرش بابت لفت دادنم ، هنوز در گوشم بود. عادتش بود هر خوشی را به کامم زهر کند: "_صد تا مغازه رو نگاه کردیم...یه حلقه انقدر وسواس داره؟ یکیشو بردار دیگه!" آن را نیز در دستش همراه گوشواره‌ها می‌گذارم تا دیگر اینهمه راه را برای گرفتنشان دوباره طی نکند و دست خودم نیست که لحنم به کنایه آمیخته می‌شود: _بقیه‌ی‌طلاهام هم اینجا نیست...تو خونه داخل گاو صندوقه! شاکی نگاهم می‌کند. جوری که انگار به او برخورده اما چیزی که عوض دارد گله ندارد و حقیقتا خودش بود که دنبال طلا و جواهراتی که به من داده بود آمده بود و باید طاقت طبعات این خواسته‌اش را داشته باشد: _من اینو گفتم؟! _الان نگفتی اما بعدا میگفتی...من کارتو راحت کردم! @ba_siasat_bash
یه وقتایی به اونی که همیشه کنارتونه بگین : میدونم یه وقتای عصبیم سرت غر میزنم. میدونم یه وقتای ناراحت میکنم. میدونم یه وقتایی چقدر بد و غیر قابل تحملم. اما مرسی که همیشه کنارم بودی میخوام بدونی که خیلی دوستت دارم و تو همیشه مهم ترین آدم زندگیمی @ba_siasat_bash
كودكان عاشق بازي كردن با وسايل آشپزخانه هستند، بايد كابينت يخچال و اجاق گاز امن براي رفت و امد كودك باشد. در دستشويي، پودر لباس شويي صابون خمير دندان و دستمال كاغذي از دسترس كودك خارج باشد كودكان دانشمندان كوچكي هستند كه بايد محل زندگي خود را كشف كنند. هنگامي كه خرابكاري ميكنند يادتان باشد كه اين شما بوديد كه فراموش كرده ايد محيط را امن نگه داريد. @ba_siasat_bash
گاهی انتخاب سخت میشه، موندن تو دنیای آشنای قدیمی، اما بدون رشد یا دل کندن و رفتن بـه اوج خود ... تصمیم سخت و سرنوشت سازیه، شاید هممون تجربه کردیم، دل کندن از گذشته، از یه انتخاب، رفتن یا هزارتا تصمیم دیگه ... در کل خارج شدن از نقطه ی امن زندگی کمی سخته ... اما معمولا موفقیت حاصل خارج شدن از نقطه امن و تو دل ناشناخته ها رفتنه ... @ba_siasat_bash
گاهی انتخاب سخت میشه، موندن تو دنیای آشنای قدیمی، اما بدون رشد یا دل کندن و رفتن بـه اوج خود ... تصمیم سخت و سرنوشت سازیه، شاید هممون تجربه کردیم، دل کندن از گذشته، از یه انتخاب، رفتن یا هزارتا تصمیم دیگه ... در کل خارج شدن از نقطه ی امن زندگی کمی سخته ... اما معمولا موفقیت حاصل خارج شدن از نقطه امن و تو دل ناشناخته ها رفتنه ... @ba_siasat_bash
💓💗‌ با خلق و خوی شریک زندگی خود هماهنگ باشید ❣اگر حس می‎کنید که شریک زندگی‎تان مشکلی دارد، وقت بگذارید که از او بپرسید که مشکل او چیست. شاید الان زمانی باشد که او بیشتر از همیشه نیاز به شما دارد. این فرصت را نادیده نگیرد. ❣اگر شما برای صحبت کردن آماده نیست، لازم نیست که به او فشار آورید و وضع را بدتر کنید، بلکه باید نشان دهد که زمانی که آماده شد، شما در کنارش خواهید بود. ❣اگر شما و شریک زندگی‎تان در یک محیط اجتماعی هستید و متوجه شدید که مشکلی پیش آمده است، در مورد آن در مقابل همه چیزی نپرسید. خود را به جای خلوتی ببرید تا نشان دهید که شما واقعا توجه می‌کنید. @ba_siasat_bash
🉐اقداماتی که رابطه را خراب میکند 🔹🔸اگر این شمایید که همیشه تماس میگیرید 🔸🔹اگر این شمایید که همیشه عذر خواهی میکنید 🔸🔹اگر این شماید که همیشه کوتاه می آیید 🔹🔸اگر این شمایید که همیشه از خواسته های خودتان می گذرید 🔸🔹اگر این شمایید که هیمشه به سمت طرفتان پیشروی میکنید 🔹🔸اگر این شمایید که چندین برابر طرف مقابل برای رابطه انرژی میگذارید 🔸🔹موارد مذکور میتواند منجر به سرد شدن طرف شما شود، شما با این رفتارها از ارزش خودتان می کاهید 🔹🔸وقتی طوری رفتار میکنید که طرفتان میبینید حتی اگر هیچ تلاشی هم برای این رابطه نکند باز شما به سمت وی خواهید رفت و شما را کنار خود خواهد داشت، کم کم دلزده میشود 🔸🔹گاهی طوری رفتار کنید به دست آوردنتان آسان نباشد تا ارزش رابطه حفظ شود @ba_siasat_bash
مردها در زندگی حکم یک فوتبالیست را دارند که دوست دارد همیشه قهرمان باشد. وقتی گل بزند؛ تشویقش کنند، تعریفش کنند و بهش افتخار کنند. وقتی هم گل نمیزند؛ بگویند نزدیک بود گل بزنی وقتی هم گل میخورند؛ بگویند هنوز وقت اضافه ای هم هست!! پس آن زمانی که یک جور رفتار میکنی که یعنی عرضه ی بازی را نداشتی، سوت پایان را زده ای.. @ba_siasat_bash
راز داشتن رابطه موفق و پایدار که هر کسی از آن خبر ندارد. خودتان درد خود را دوا کنید. ▫️هرگز نباید انتظار داشت که همسر همه خلاهای احساسی ما را پر کند در حالی که ما به خلا احساسی او توجهی نداریم. در نهایت هر یک از ما فقط قادر است مشکلات خود را حل کند. البته هنگامی که فرد سعی دارد مشکلات خود را حل کند در این زمینه همسر می تواند نقش حمایتی داشته باشد و بر عکس. @ba_siasat_bash
شوهرتان میخواهد نه مادر! 👈 جمله هایی مثل: « عزیزم با این لباس بیرون نرو، سرما میخوری »، « غذا خوردی؟ حتما بخور ضعف می کنی » یکی از معمول ترین و مخرب ترین عادات ارتباطی ما با مردها است. به گونه ای با آنان رفتار می‌کنیم، گویی کودکی بیش نیستند باید به او اعتماد کنید و مانند یک شخص توانا و قابل اعتماد با او رفتار کنید.. @ba_siasat_bash
سیاستهای خانومی لازم نیست برای دیگران، ویژگی‌های اخلاقی شوهرت رو توضیح بدی...! 👈 چون اگر بدی‌هاش رو بگی؛ با دست خودت شوهرت رو از چشم دیگران میندازی... 👈 اگر هم خوبی‌هاش رو بگی، باعث حسادت میشه و این خیلی بده!!! 👈 بعد هم واقعا به دیگران چه ربطی داره؟! تازه مگه خواهر و دوست و دخترخاله و... مشاورِ متخصصن که بتونن کمکت کنن؟!!! ✅ اصلاً یک قانون رو همیشه رعایت کن؛ چیزی از زندگیت که اگر به کسی بگی باعث بشه اون شخص تو دلش بگه «خوش به حالش...» رو سعی کن هیچوقت نگی.. @ba_siasat_bash
🩵🤍 ❓بجای قهر کردن، چه کنیم؟! 👈در شرایطی که با همسرتان به مشکلی برخورده اید که ادامه صحبت کردن در مورد آن تنها به مشاجرات بیشتر ختم می شود، بهترین راه‌حل موقت این است که از روش 🤐سکوت🤐استفاده کنند، نه روش قهر کردن! 👈در روش سکوت که راهکاری موقت است، فرد باید به طرف مقابل توضیح دهد که: «با توجه به شرایطی که بین ما ایجاد شده و ناشی از هیجان است، ادامه بحث می‌تواند شرایطمان را بد‌تر کند. بنابراین ترجیح می‌دهم در این رابطه فعلا سکوت کنم.»! @ba_siasat_bash
🔵هر زنی به مسائلی حساسیت دارد. مواردی از قبیل: 🔹حساسیت به احترام مرد به خانواده اش 🔹حساسیت به وسائل و جهیزیه خود 🔹توجه و محبت شوهر به غیر او 🔹دیر آمدن و بی نظمی اودر قرارهای مشترک و یا منزل 🔹عبوس بودن شوهر 🔹سکوت طولانی شوهر و ... 🔵که برخی از این مسائل مشترک بین تمامی خانمهاست و برخی دیگر، مختص برخی از آن ها می باشد. 🔵مرد باید حساسیت های خانمش را بشناسد و نشان دهد که آنها را درک می کند. @ba_siasat_bash
این کلمات را کمتر به کار ببرید : نمی‌شود نمی‌توانم ندارم هیچ وقت از نداشتن و یا کمبود سخن نگویید؛ زیرا از سخن‌های شما بر شما حکم می‌شود! یعنی با آن چه که می‌گویید، هم ارتعاش می‌شوید، شاید در آن لحظه چیزی متوجه نشوید ولی پاسخش را در طول زمان دریافت می‌کنید. اگر مدام متوجه شکست و بی‌پولی و روابط ناسرانجام‌تان باشید، شکست بیشتری را به خود جذب خواهید کرد. عادت کنید که در دنیای شگفتی‌ها ومعجزه‌ها زندگی کنید؛ زیرا حقیقت چیزی نیست که شما می‌بینید. چشم‌هایتان را به موفقیت بدوزید و جز پیروزی چیز دیگری را باور نکنید.. @ba_siasat_bash
اولین چیزی که محبت را از خونه میبره و شیشه محبت را بین زن و شوهر میشکونه ⁱᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ 🍃 تندخوئی هست اگر زن در مقابل شوهرش زبون دراز باشه ،پرخاشگری کنه همون جمله ای اولی که میگه به احساس شوهرش لطمه میزنه. اگر مردی تندخو شد،فریاد زد و زخم_زبان زد و به همسرش گفت ببین زن همسایه چه زن خوبیه،تو هم هستی این یعنی مردی زنی را به رخ زن خودش می‌کشه اینجاست که بدترین ضربه را به روح لطیف خانومش میزنه. چون این جمله به اندازه ای کوبندگی داره که همون لحظه اول عشق را به نفرت تبدیل میکنه. باید مواظب رفتارها بود که خدای نکرده شیشه محبت بین زن و شوهر شکسته نشه و عشق و علاقه رشد پیدا کنه.🎀 @ba_siasat_bash
دلدادگی ۲۲ 🎬 : آقا سید سؤالی سهراب را نگاه می کرد ، سهراب بدون آنکه از چیزهایی که در ذهنش میگذشت ، حرفی بزند ، لبخندی بر لب نشاند و گفت : از شما ممنونم ، در خراسان، هم جا و مکان دارم و هم هدفم شرکت در مسابقه و آزمودن خودم است و اگر موفق شدم که مسابقه را ببرم ،اهداف بزرگ‌تری در سر دارم و اگر هم موفق نشدم ، باید برگردم شهر خودم و نزد پدرم... سهراب لفظ پدرم را آهسته گفت و آقاسید با شنیدن این حرف ، انگار نقشه های ذهنش نقش بر آب شده بود ،سری تکان داد و در همین حین ،غلام با پارچ آبی خنک جلو آمد و مقداری آب در لیوان مسی ریخت و با احترام به طرف آقا سید داد. سید آب را با سه جرعه ،سر کشید و تشکری کرد و مشغول بیرون آوردن لباسش شد، هر دو مرد لباس هایشان را در بقچه ی خود پیچیدند و گوشه ای گذاشتند ،می خواستند به سمت سالن اصلی گرمابه بروند که آقاسید با نگاه خیره اش به سهراب نزدیک شد ،گردنبند چرمی او را لمس کرد و گفت : این چیست؟ چرا آن از گردنت بیرون نمی آوری؟ سهراب آن را از گردن بیرون آورد ،می خواست داخل بقچه اش بگذارد، آقاسید بار دیگر قاب چرمی را لمس کرد و‌گفت : نگفتی چیست؟ اما انگار برایت خیلی عزیز است‌. سهراب گردنبند را به دست سید داد و گفت : این حرزی ست که از کودکی با من است...مایه ی آرامشم است و برایم بسیار ارزشمند است. آقا سید ،قاب چرمین را داخل بقچه ی لباس خودش گذاشت و گفت : پیش من باشد ، سر و بدنمان را که شستیم ، باز می گردیم و همینجا درباره اش مفصل صحبت می کنیم. سهراب که انگار با سید رودربایسی دارد ، چشمی گفت و همراه او راهی حمام شد. داخل حوض بزرگ آب شدند، نوری که از سوراخ بلند و گنبدی گرمابه به داخل می تابید ، وسط آب دایره ای روشن درست کرده بود که فضا را آرامش بخش می کرد. سهراب و سید در حین استحمام ،درباره ی مسئله ای که جلوی دکان در بازار باهم صحبت کرده بودند ، حرف زدند. سهراب که در این امور هیچ نمی دانست و از دین ،فقط وفقط نمازش را می دانست ، هر چه که آقاسید سخن می گفت و پیش میرفت ، او شرمنده و شرمنده تر می شد.. سید از حق الناس گفت و این مسئله را باز کرد و سهراب تازه فهمید که گوشت بدنش از مال حرام است ، لباس تنش از مال مردم است و سکه های در جیبش تماما حق الناس است...او می خواست مانند سید باشد ،اما نمی دانست که الان در عمق این مرداب حرام دست و پا می زند ،آیا راه نجاتی دارد یا نه؟ او روی آن را نداشت تا از سید بپرسد اگر عمری ناخواسته و نادانسته به مال مردم دست درازی کرده باشید ،بدون اینکه بدانید اینچنین عواقبی دارد، آیا الان که راه درست و حکم خدا را فهمیده ،راه آزادی و برون رفتی دارد؟ بالاخره استحمام به پایان رسید و بعد از گذشت ساعتی از آب بیرون آمدند. سید که کاملا متوجه حال دگرگون سهراب شده بود ، دستش را گرفت و رو به سوی رختکن حرکت کردند. سید به پادوی گرمابه ،سفارش چای و قلیان داد و البته نهاری دلچسپ که در کنار این رفیق تازه اش ،میل کند. وارد رخت کن شدند، آنجا تقریبا شلوغ شده بود و هرکس سید را می دید با تعجب نگاه می کرد و با احترام با او هم کلام می شدند. سید مشغول پوشیدن لباس بود اما سهراب هر چه جستجو کرد ، خبری از بقچه اش نبود... فکر کرد اشتباه کرده ، تمام سکوها را جزء به جزء گشت ،اما نبود که نبود... د... @ba_siasat_bash
۲۳ 🎬 : آقا سید در حین پوشیدن لباس به سهراب که حیران گوشه ای ایستاده بود رو کرد و گفت : چرا لباست را نمی پوشی پسرم؟! سهراب اشاره به جای خالی بقچه اش کرد و گفت : انگار بقچه ی لباس مرا برده اند....هر چه داشتم و نداشتم داخلش بود ، کاش سکه ها را داخل کاروانسرا گذاشته بودم ، همه را برده اند. مردی که در کنار آنها حضور داشت ، با صدای بلند گفت : یعقوب...آهای یعقوب ،مگر تو مسؤل و مراقب لباس های مردم نبودی ، کجایی پسر؟ بیا که دزدی شده... آقا سید دستی روی شانه ی آن مرد گذاشت و گفت : آرام تر جانم ، هول و هراس به جان ملت نیانداز ، هر کس برداشته ، رفته ، برده ،کار از کار گذشته دیگر.... سهراب که انگار دنیا دور سرش می چرخید ، روی سکوی رختکن نشست ، او نه تنها به نداری و بی چیزی خودش در این لحظه می اندیشید بلکه فکرش رفت به سوی آنزمان که راهزن بود و بی رحمانه مردم بیچاره را لخت می کرد و دارایی هایشان را از آنها می گرفت ، بدون اینکه بداند چه حس و حالی به آنها دست می دهد ، با مال مردم، دنیا را خوش می گذارند ،بدون اینکه توجه کند ،هر سکه و هر کالا ،امید شخصی یا خانواده ای برای گذران زندگی بوده است. همانطور که در عالم خود غرق بود ، دستی به روی زانویش آمد و او را به فضای گرمابه برگردانید. سید با لبخندی زیبا ، یک دست لباس ،درست شبیه لباس های تن خودش به سمت او داد و گفت: بگیر پسرم ، ان شاالله اندازه ات باشد، بعضی اوقات که به گرمابه می آیم ، برای احتیاط دو دست لباس همراه خود می آورم ، آخر یک زمانی ،اتفاقی در حمام برایم رخ داد که لباس تمیزم به نحوی آلوده شد ، از آن زمان به بعد گاهی اوقات دو دست لباس با خود می آورم. سهراب که در این حالت ،لباس به اندازه ی طلا برایش ارزش داشت ، با خوشحالی از جا بلند شد و تشکرکنان لباس را از سید گرفت ،پشت ستون رفت و مشغول پوشیدن شد. زمانی که از پشت ستون بیرون آمد ، سید نگاهی به او انداخت و انگار بندی درون سینه اش پاره شد،نا خواسته او را به بغل گرفت و اگر سهراب پشت سرش چشم داشت حتما اشکهایی را می دید که برگونه ی سید جاری شده و او با یک حرکت آنها را پاک کرد. سهراب از حرکت سید تعجب کرد ،اما چیزی به روی خود نیاورد ، حالا نمی دانست چه کند که باز هم سید ،بقچه اش را برداشت و او را به سمت سکویی برد که قالیچه ای رویش گسترانده بودند و وسائل پذیرایی از چای و قلیان گرفته تا دیزی سنگی و سبزی و دوغ و آب و...محیا بود. هر که از کنار این دو مرد که قبای سفید و عبای قهوه ای به تن و دستار سبز به سر داشتند می گذشت ،با تعجب آنها را نگاه می کرد ، تا اینکه یعقوب ، شاگرد گرمابه با لبخند جلو آمد ، در حالیکه نان های دستش را روی سفره ی سکو می گذاشت ،گفت : آقا سید...شما پسر داشتید و رو نمی کردید؟!.سید لبخندی زد و گفت : کاش داشتم ، اما انگار خدا سهراب را از آسمان نازل کرده که پسر من باشد... وسهراب گیج تر از همیشه در دنیایش غرق بود... @ba_siasat_bash
🩵🤍 🔹در دعوا با همسر و خانواده همسرت، حد نگهدار و راه برگشت را برای خودت باز بگذار، . ❌هر چی از دهنت درآمد نگو، ❌هر کاری را نکن، ❌هر حرفی نزن، ❌هر بی‌احترامی نکن. . 🔸 حرفی نزنی که نشه بعدا جمعش کنی، هر غیبت و بدگویی از آنها برای دیگران نکن و احتمال بده که ممکن است برگردی و راه برگشت را بر خودت نبند. . سایه بعضی از حرفها و رفتارها تا ابد خواهد ماند و نخواهد گذاشت که آرام بگیری. @ba_siasat_bash
مراقب معاشرت هات باش.. با فک فامیل و دوست و اشنات.... همه اونایی که حرفاشون،کنایه و تیکه و زخم زبون و دخالت هاشون،مشاوره هاشون،میتونه تو و روحیه ت و زیر و رو کنه... ❌محکم باش... ❌نه گفتن مودب رو یاد بگیر... ارامش خودت، همسرت و زندگیت در نظر بگیر... اینا یه حرفی میزنن و میرن پی خوشی و زندگی خودشون ولی تو میمونی و زندگیت و یه مغز شسته شده و عواقب اهمیت دادن به حرفاشون و دهن بینی هات... یادت باشه که ساعات زندگیت رو به افق آدم های ارزون قیمت کوک نکنی؛ یا خواب میمونی یا از زندگی عقب... @ba_siasat_bash
| آقایون مراقب چند رفتار ناپسند بعد از ازدواج باشید! 1⃣ بی‌توجهی به ظاهر (همون‌طور که اوایل آشنایی به خودتون می‌رسیدین، بعد ازدواج هم به ظاهرتون رسیدگی کنید) 2⃣ مناسبت‌ها رو فراموش نکنید. 3⃣ ادب رو رعایت کنید (کاری نکنید که همسرتون تصور کنه برای شما فرقی با یکی از دوستانتون نداره) 4⃣ به احساسات همسرتون توجه کنید. ‌⁣⁣ ⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ @ba_siasat_bash
🩵🤍 🔵وقتی رابطه‌ای می‌شود؛ باید هر دو آن را گرم کنید. 🔵منتظر نمانید که حتما کسی برای گرم کردن آن بر رویتان نفت بریزد تا بلکه به خودتان بیایید. 🔵یا اینکه زنده نگهداشتن گرمای بین خودتان را وظیفه‌ی طرف مقابلتان بدانید. 🔵برای گرم شدن یک رابطه تنها یک نفر کافی نیست در این صورت کسی که همیشه برای روشن نگه داشتن هیزم می‌شود، چیزی جز خاکستر از او باقی نمی‌ماند! 🔵کسی که خاکستر شده را هیچ‌وقت نمی‌توان دوباره به همان شاخه و برگ سرسبز و شاداب بازگرداند. 🔵اگر سوختنی در کار است باهم در کنار هم و برای هم بسوزید. @ba_siasat_bash
همسرداری خانوما آقایون 🔴کی به شما این اجازه رو داده که می‌تونید وارد حریم شخصی همسرتون بشید و همه وسایل شخصی اون رو زیر و رو کنید؟ 🔵 چرا فکر نمی‌کنید این یک رفتار کاملا غیراخلاقیه به یاد داشته باشید که چنین رفتارهایی نه تنها اون رو پنهان‌کارتر می‌کنه، بلکه کم کم چیزهایی رو هم که به شما می‌گفت دیگه نمیگه، چرا که به شما اعتماد نداره و دیگه احساس امنیت نمی‌کنه ❌یادتون باشد او باشماست، دوستتون داره اما به حریم شخصی خودش نیاز داره و شما باید به اون احترام بگذارید @ba_siasat_bash
🎭 نیاز های خود را با دیگران در میان بگذارید وقتی نیازها، محدودیت ها و ترجیحات خود را به وضوح بیان می کنید، ⬅️ خطر این که دیگران به طور تصادفی از مرزهای شما عبور کنند، و یا آن ها بشکنند را کاهش می دهید. 🔸️ بیان واضح نیازهایتان همچنین، به این معنی است که اطرافیانتان مجبور نیستند ذهن شما را بخوانند تا به آن چه نیاز دارید بپردازند. 👈 اگر متوجه شده اید؛ که از شریک زندگی خود (یا اعضای خانواده، دوستان یا همکاران) انتظار دارید بدون این که به آن ها بگویید فقط بدانند به چه چیزی نیاز دارید ↩️ این شما هستید، که باید این زمان و وقت را بگذارید تا مرزهای خود را از نو بررسی کنید، " و در بیان ان ها واضح تر عمل کنید." @ba_siasat_bash