|بهارنارنج|
✨✨✨ 🔆بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 #مادری_بدون_فیلتر #کتابخوانی 👇🏻👇🏻👇🏻
✨✨✨
🔆بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆
#مادری_بدون_فیلتر
#کتابخوانی
قبلترها، همان موقع که ریحان هنوز نبود، کتاب خواندنم هم برنامه داشت. مثلا سند بینالطلوعین را به نام #تاریخخوانی زده بودم. یا میدانستم صبح بعد از صبحانه و ورزش، سراغ کدام قفسه میروم. یا بعد از ناهار که خواب میخواست بدود توی چشمانم و باید سبک میخواندم تا مغزم به همان حالت هایبرنت رضایت بدهد و آف نشود.
یا عصر بعد از خوردن عصرانه که جان میداد برای نظم خواندن به جای نثر.
یا شب که موعد کتاب به اصطلاح بالینی بود و باید چیزی میبود که بشورد ببرد شلوغی روز را و ذهنم را آرام و متمرکز کند.
حالا اما 18ماه و شش روز است که زمان مطالعهام شده چیزی بین دیروز و امروز، ساعت صفر یا هرچیز دیگری که اسمش را میگذارید. دیشب که دیگر نوبر بود. «#آدمها» خواندنم افتاد وسط تحویل ماه نو میلادی! جایی بین آوریل و می.
حالا اما 18ماه و پنج روز است که شبها وقتی ریحان شیر میخواهد، میروم توی اتاقش و مینشینم روی زمین و میگذارمش روی پایم و تبلت را که گذاشته ام زیر بوفهاش باز میکنم و مثل همیشه برق چشمان #ابومهدی میگیرتم و زیر لب «و لا تحسبن الذین قتلوا» میخوانم و بعدش با دیدن «پیام دلتنگی» کتابهایم دلم غنج میرود و یک راست میروم سر «#طاقچه» به ایبوک خواندن.
حالا دیگر تنها نظمی که برای کتاب خواندن میتوانم متصور شوم، همان #حافظ و #سعدیخوانی شبانه است؛ درست بعد از اینکه ریحان مسواکش را زد و لباس خوابش را پوشید و آمد روی پایم دراز کشید.
کتاب بالینی را هم هر روز میگذارم روی بالشتم تا شب اگر چشمانم یاری کرد یک صفحهای بخوانم و مدیون خودم و کتابم نشوم.
آخر سر هم میماند همین ایبوک که خواندنش بستگی دارد به میزان بیدار شدنهای شبانه ریحان.
یادم باشد امروز چند راهبرد کتابخوانی دیگر طراحی کنم. شاید اوضاع مطالعهام بهتر شد...
🍃🍃🍃
☕️دعوتید به یک فنجان عطرِ |بٰاهٰارْنارَنج|
🔰 https://eitaa.com/joinchat/3291676979Cd3d47b01a3
🔰 @mrs_faaf