eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
915 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 سهم : خطبه ۱۶۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 4⃣ شگفتی رنگ آمیزی پرهای طاووس ♦️بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفيس و نگارين است و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده، يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد، می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس، خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نيست و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد و تن عريان می کند، پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس چونان برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد و گاه به زردی زر ناب جلوه می کند. 5⃣ عجز انسان از درك حقائق موجود در پديده ها ♦️راستی! هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش، چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران، به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس، گمان ها از شناخت درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار، با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند. (حال چگونه خدا را می توانند درک کنند؟) ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۶۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 6⃣ شگفتی آفرينش جانداران كوچک ♦️پاک و برتر است خدايی که در اندام مورچه و مگس ريز، پاها پديد آورد و جانداران بزرگتر از آنها، از ماهيان دريا و پيلان عظيم الجثّه را نيز آفريد و بر خود لازم شمرد، که هيچ کالبد جانداری را وانگذارد و به درستی اداره اش نمايد، جز آن که ميعادگاهش را مرگ و پايان راهش را نيستی قرار داد. 7⃣ وصف ويژگيهای بهشت ♦️ اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری، از آنچه در دنياست دل می کنی، هر چند شگفتی آور و زيبا باشد و از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آراسته و زيبای آن کناره می گيری و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هايشان همواره به هم می خورند و ريشه های آن در توده های مشک پنهان و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته، آبياری می گردند و خوشه هايی از لؤلؤ آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آويخته و ميوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بيرون کرده اند، سرگردان و حيرت زده می گردی. شاخه های پر ميوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چيننده آن هر گاه که خواهد برچينَد، مهمانداران بهشت، گِرد ساکنان آن و پيرامون کاخ هايشان در گَردشند و آنان را با عَسَل های پاکيزه و شراب های گوارا پذيرايی کنند. آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره های زيبايی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد و از اين مجلس من، با شتاب به همسايگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسيدن به جايگاه نيکان تلاش می کنند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 2⃣3⃣(قسمت سی و دوم) ضعف بینایی 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) بینایی چشم مردی را که ضربه ای به چشمش خورده و بیناییش کم شده ولی به ساختمان چشم آسیبی نرسیده بود چنین آزمایش نمود: 🔹 پارچه ای بر چشم سالمش بست و آنگاه مردی به دستور آن حضرت تخم مرغی در برابر چشم معیوبش گرفته و اندک اندک از او دور شده تا جایی که مضروب ادعا کرد که آن را نمی بیند پس آن نقطه را نشانه کرد. چشم سالمش را نیز بدانگونه آزمایش نمود. آنگاه تفاوت دو مسافت را مشخص کرده و به همان نسبت به او ارش جنایت ( دیه ای که میزان آن را قاضی مشخص می کند و در شرع مقدس مشخص نشده است) داد . 🔵 ضعف بینایی هر دو چشم 🔻مردی که ضربه ای به سرش کوبیده شده بود نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده و ادّعا کرد که در اثر آن ضربه بیناییش ضعیف شده است . 🔹 آن حضرت وی را در محلی نشانید و با نشان دادن تخم مرغی دید چشمش را از چهار جانب آزمایش نمود و فاصله ها را مقایسه کرد؛ مسافت بینایی از چهار طرف مساوی بود. ✨ فرمود : ادعایت راست و پذیرفته است . 🔹 آنگاه مردی را در همان سن و سال پیش خواند و در کنار او نشانید و ابتدا فاصله ديد چشمش را از چهار جانب آزمایش کرد و سپس تفاوت دو مسافت فرد سالم و کم بینا را تعیین نموده و به همان نسبت به مضروب دیه داد.( مثلا اگر نصف بیناییش کم شده بود نصف دیه چشم و اگر ثلث ثلث... ) ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۹۳ بخش ۲ فلسفه آزمایش های الهی.mp3
2.38M
شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ فلسفه آزمایشهای الهی
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح (2) 🔹 فلسفهٔ آزمایش های الهی ⁉️ سؤال: خدا برای چه ما را امتحان می‌کند؟ 🔻حضرت جواب می‌دهند: " برای اینکه بین کسی که به رزق خودش راضی است، با کسی که به آنچه که خدا قسمتش کرده راضی نیست فاصله ایجاد بشود، روشن بشود چه کسی راضی هست، چه کسی راضی نیست. " ⁉️ دوباره سؤال پیش می آید؛ مگر خدا علم ندارد که چه کسی به رزق خودش راضی است و چه کسی راضی نیست ؟ 🔻حضرت می‌فرمایند : " چرا! خداوند که به همه چیز آگاه است، اما این امتحان را انجام می‌دهد تا آن افعال و کارهایی که به واسطه آن انسان مستحقّ ثواب و عقاب می‌شود، آشکار بشود." ⁉️ یعنی چه کارهایی؟ 🔻 یعنی این؛ گاهی اوقات بعضی ها دلشان پسر می‌خواسته، خدا به آنها دختر می‌دهد؛ گاهی اوقات کسی دختر دوست داشته، خدا به او پسر می‌دهد؛ بعضی ها دوست داشتند که مال شان زیاد باشد، مال کم خدا به آنها می‌دهد؛ با این آزمایش برای خود انسان آشکار می‌شود که آیا آن ایمانی که ادعا می‌کرده واقعاً صدق در آن بوده؟ نشانه صدقش این است به آنچه خداوند حکیم، مهربان، علیم و قدیر، تقدیر فرموده باید راضی باشد؛ چون باید باور کرده باشد که خدا بهترین ها را برایش تقدیر می‌کند؛ حالا اگر به دلش مراجعه کرد دید رضایت ندارد، دلش می‌خواسته بچه اش پسر باشد و الان ناراحت است از اینکه دختر است، معلوم می‌شود که ایمانش ضعیف است؛ اگر ایمانش ضعیف است، باید برود ایمان خودش را اصلاح کند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سهم : خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. ) 🔹 هشدار دادن به عثمان ♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1️⃣ خداشناسی ♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد. 2️⃣ وصف آفرينش ♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است. 3️⃣ شگفتی آفرينش انسان ♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (4).mp3
10.71M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و سی و یکم: از خطبه ۱۶۴ تا خطبه ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 3⃣3⃣(قسمت سی و سوم) وزن زنجیر 🔻مردی زنجیر به پا از کنار دو مرد عبور می کرد ، آن دو نفر در مقدار وزن زنجیر با هم شرطبندی کردند... پس هر دو برخاسته و به همراه غلام نزد مولایش رفته، به مولای غلام گفتند : زنجیر را باز کن تا آن را وزن نمائیم . مولای غلام هم گفت : امکان باز کردن زنجیر وجود ندارد. 🔻 همگی نزد خلیفه دوم رفتند و مشکل را نزد او مطرح کرده از او چاره جویی نمودند. 🔻عمر گفت : حرف صاحب که می گوید نمی تواند زنجیر را باز کند بر شرط شما دو نفر اولویت دارد و نمی توان مرد را مجبور کرد برای وزن کردن زنجیر را باز کند. 🔻آنگاه گفت : بیائید با هم به نزد علی بن ابیطالب برویم شاید او برای حل این مشکل تدبیری بیندیشد. پس به نزد آن حضرت رفته جریان را عرضه داشتند. ✨ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود : چقدر پاسخش آسان است و سپس دستور داد ظرف بزرگی آوردند، سپس پای غلام را با زنجیر در میان ظرف گذاشتند بر آن آب ریختند تا این که ظرف پر از آب شد. پس از آن فرمود : زنجیر را بالا ببرید ، زنجیر را بالا بردند تا حدی که از آب بیرون شد و در این هنگام ، آب قدری پائین رفت. آنگاه فرمود : پاره آهن در آب بریزند تا سطح آب به جای سابقش برگردد. سپس فرمود : حالا پاره های آهن را وزن کنید ، هر چه شد همان وزن زنجیر است . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 راه شناخت خیر حقیقی 🔰 حکمت ۹۴ نهج‌ البلاغه دربارهٔ راه شناخت خیر حقیقی از خیر غیر حقیقی و کاذب است. 🔻 همهٔ ما می‌دانیم که مهم ترین ریشهٔ مشکلات ما و مهم ترین عامل اینکه ما نمی‌توانیم به همهٔ آنچه که سعادت و خوشبختی لایق و شایستهٔ ماست برسیم ، این است که : « عَسی اَن تَکرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم و َ عَسی اَن تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرُّ لَکُم وَاللهُ يَعْلَمُ وَ اَنتُم لا تَعلَمُون » ؛ یعنی شما چه بسا از چیزهایی خوشتان می‌آید که اتفاقاً آن شر شماست و نسبت به چیزهایی کراهت و بی میلی دارید که اتفاقاً همان خیر شماست. 🔻 دليل اين داستان این است که خدا خیر را می‌داند و شما همهٔ خیر را نمی‌دانید؛ لذا مولا علی (علیه‌السلام) در این حکمت، شروع می‌کنند به بیان شاخص های خیر واقعی؛ فرمودند: 💠 " خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانش تو فراوان و بردباری تو بزرگ و گرانقدر باشد و در پرستش پروردگار در میان مردم سرافراز باشی؛ پس اگر کار نیکی انجام دهی، شکر خدا به جا آوری و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی ، در دنیا جز برای دو کس خیر نیست ؛ یکی گناهکاری که با توبه جبران کند و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو شتاب ورزد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۹۴ راه شناخت خیر حقیقی.mp3
2.49M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ راه شناخت خیر حقیقی 🎙حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (5).mp3
8.15M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و سی و دوم: از خطبه ۱۶۲ تا خطبه ۱۶۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱۶۲ تا ۱۶۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در سال ٣٧ هجری در صفین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوار تر از همه بودید کنار زدند؟ ) 1⃣ علل و عوامل غصب امامت ♦️ای برادر بنی اسدی! تو مردی پريشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی ليکن تو را حق خويشاوندی است و حقّی که در پرسيدن داری و بی گمان طالب دانستنی. پس بدان که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالی که ما را نَسَب برتر و پيوند خويشاوندی با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چيز ديگری نبود که گروهی بخيلانه به کرسی خلافت چسبيدند و گروهی سخاوت مندانه از آن دست کشيدند. داور خداست و بازگشت همه ما به روز قيامت است. (در اينجا شعر امرء القيس را خواند که:) «واگذار داستان تاراج آن غارت گران را، و به يادآور داستان شگفت دزديدن اسب سواری را.» 2⃣ شكوه از ستمهای معاويه بيا و داستان پسر ابوسفيان را به يادآور، که روزگار مرا به خنده آورد، بعد از آن که مرا گرياند. سوگند به خدا که جای شگفتی نيست، کار از بس عجيب است که شگفتی را می زدايد و کجی و انحراف می افزايد. مردم کوشيدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقيقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که ميان من و خود، آب را وَبا آلود کردند. اگر محنت آزمايش از ما و اين مردم برداشته شود آنان را به راهی می برم که سراسر حق است و اگر به گونه ديگری انجامد. (با حسرت خوردن بر آنها جان خويش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است.) ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1⃣ وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت علیهم السلام ) خداوند پيامبرش را با نوری درخشان و برهانی آشکار و راهی روشن، و کتابی هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيکوترين خانواده و درخت وجودش از بهترين درختان است که شاخه های آن راست و ميوه های آن سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه و هجرت او به مدينه، پاک و پاکيزه است که در آنجا نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش و دعوتی جبران کننده فرستاد. با فرستادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) شريعت های ناشناخته را شناساند و ريشه بدعت های راه يافته در اديان آسمانی را قطع کرد و احکام و مقرّرات الهی را بيان فرمود. پس هر کس جز اسلام دينی را انتخاب کند، به يقين شقاوت او ثابت و پيوند او با خدا قطع و سقوطش سهمگين خواهد بود و سرانجامش رنج و اندوهی بی پايان و شکنجه ای پر درد می باشد. بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به سوی او باشد و از او راه می جويم، راهی که به بهشت رسد و به آنجا که خواست اوست بينجامد. 2⃣ سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان ♦️بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مايه رهايی جاويدان است. خدا آن گونه که سزاوار بود شما را ترسانيد و چنان که شايسته بود اميدوارتان کرد و دنيا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما توصيف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتی وامی دارد، روی گردانيد، زيرا که مدّت کوتاهی در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديک ترين و از خشنودی خدا دورترين جايگاه است. پس ای بندگان خدا! از غم و اندوه و سرگرمی های دنيا چشم برگيريد، زيرا شما به جدايی و دگرگونی های امور دنيايی يقين داريد، و چونان دوست مهربانی که نصيحت گر و کوشابرای نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگه داريد. و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد که چگونه بند بند اعضای بدنشان از هم گُسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گرديد و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشی ها پايان گرفت که نزديکی فرزندان، به دوری و از دست دادنشان و همدمی همسران، به جدايی تبديل شد. ديگر نه به هم می نازند و نه فرزندانی می آورند و نه يکديگر را ديدار می کنند و نه در کنار هم زندگی می کنند! پس ای بندگان خدا! بپرهيزيد، چونان پرهيز کسی که به نفس خود چيره و بر شهوات خود پيروز و با عقل خود به درستی می نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جادّه هموار و راه روشن و راست است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 4⃣3⃣(قسمت سی و چهارم) وزن درب 🔻 گروهی آهنگر، دربی آهنی را به وزنی که صاحبان درب برای آن تعیین نموده بودند ساخته و پول آن را دریافت نمودند. در بین راه که درب را به طرف مقصد می بردند ، عده ای وزن درب را از آنان پرسیدند، خریداران جریان را گفتند. آنان اظهار داشتند وزن در هرگز به این مقدار نمی باشد. 🔻خریداران برگشته از فروشندگان تقاضای کم نمودن قیمت درب را نمودند، اما آهنگر از تخفیف دادن ابا کرده و نزاعشان بالا گرفت. 🔻 نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) رفتند. حضرت به آنان فرمودند: درب را روی قایقی سوار کنید و محلّ فرورفتگی قایق را در آب نشانه گذاری کنید. 🔻 سپس فرمود : حالا درب را برداشته و به جای آن خرمای وزن شده قرار دهید تا قایق به اندازه ای در آب فرو رود که درب روی آن بود. پس فرمود: وزن درب به مقدار وزن خرماهاست. ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 تقوا و ارزش اعمال ⚜ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۹۵ نهج البلاغه می فرمایند : 💠 هیچ کاری با تقوا کوچک و اندك نيست و چگونه اندك باشد کاری كه توسط خداوند پذيرفته شده است ؟ 🔻خداوند متعال در سورهٔ مبارکه بقره می فرمایند : « إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ » ؛ خداوند فقط عمل را از اهل تقوی می پذیرد. 🔻بنابراین مسأله حکمت ۹۵ این است که هیچ کار خوبی که خداپسندانه است را کوچک نشمارید و به خاطر کوچکی از کنارش رد نشوید. 🔻 همین فرمایش مصادیقی دارد در نهج البلاغه شریف ، مثلاً امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۳۲ می فرماید : « مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ » ؛ " کسی که با دست کوتاه ببخشد ، از دستی بلند پاداش خواهد گرفت " ؛ کنایه از اینکه : تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز 🔻 یا مولا علی (علیه السلام) همچنین در نهج البلاغه شریف، در حکمت ۶۷ می فرمایند : " از بخشش اندک شرم مدار، که محرومیت از آن کمتر است " ؛ یعنی اگر همان مقداری که می توانید نبخشید ، کلاً از این ثواب و شرکت در امر خیر محروم می شوید. 🔻 در همین راستا مولا علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ نهج البلاغه ، خطاب به مالک اشتر در مورد فرماندهان برگزیده خودش، اینگونه می نویسد که : " مبادا آنچه را كه آنان را بدان نيرومند می كنی در نظرت بزرگ جلوه كند و نيكوكاری تو نسبت به آنان - هر چند اندك باشد- خوار مپندار؛ زيرا نيكی آنان را به خيرخواهی تو خواند و گمانشان را نسبت به تو نيكو گرداند و رسيدگی به امور كوچك آنان را به خاطر رسيدگی به كارهای بزرگشان وامگذار، زيرا از نيكی اندك تو سود می برند و به نيكی های بزرگ تو بی نياز نيستند. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۹۵ ارزش اعمال.mp3
3.34M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ تقوی و ارزش اعمال 🎙حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (6).mp3
14.92M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و سی و سوم: خطبه ۱۶۰ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۶۰ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در شهر کوفه در سال ٣٧ هجری، هنگام حرکت دادن مردم به سوی صفین و جنگ با شامیان، ایراد فرمود. 1⃣ خداشناسی ♦️فرمان خدا قضای حتمی و حکمت و خشنودی او مايه امنيّت و رحمت است؛ از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشايد. خدايا! سپاس تو راست بر آنچه می گيری و عطا می فرمايی و شفا می دهی يا مبتلا می سازی. سپاسی که تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين و ممتازترين باشد، سپاسی که آفريدگانت را سرشار سازد و تا آنجا که تو بخواهی تداوم يابد، سپاسی که از تو پوشيده نباشد و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پايان نپذيرد و تداوم آن از بين نرود. خدايا! حقيقتِ بزرگی تو را نمی دانيم، جز آن که می دانيم تو زنده ای و احتياج به غير نداری، خواب سنگين يا سبک تو را نمی ربايد، هيچ انديشه ای به تو نرسد و هيچ ديده ای تو را ننگرد، اما ديده ها را تو می نگری و اعمال انسان ها را شماره فرمايی و قدم ها و موی پيشانی ها زمام امور همه به دست تو است، خدايا آنچه را که از آفرينش تو می نگريم، واز قدرت تو به شگفت می آييم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاييم، بسی ناچيزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان و چشم های ما از ديدن آنها ناتوان و عقل های ما از درک آنها عاجز است و پرده های غيب ميان ما و آنها گسترده می باشد. 2⃣ راههای خداشناسی ♦️ پس آن کس که دل را از همه چيز تهی سازد و فکرش را به کار گيرد تا بداند که چگونه عَرش قدرت خود را برقرار ساخته ای و پديده را چگونه آفريده ای و چگونه آسمان ها و کرات فضايی را در هوا آويخته ای و زمين را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده و عقلش مات و سرگردان و شنواييش آشفته و انديشه اش حيران می ماند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۶۰ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 5⃣ راه و رسم زندگي پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) ♦️ پس به پيامبر پاکيزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگويی است برای الگو طلبان و مايه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و محبوب ترين بنده نزد خدا کسی است که از پيامبرش پيروی کند و گام بر جايگاه قدم او نهد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از دنيا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش از همه خالی تر بود. دنيا را به او نشان دادند، امّا نپذيرفت و چون دانست خدا چيزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چيزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت و چيزی را که خدا کوچک شمرده ،کوچک و ناچيز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن که آنچه را خدا و پيامبرش دشمن می دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداريم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا و سرپيچی از فرمان های او کافی بود!. و همانا پيامبر «که درود خدا بر او باد» بر روی زمين می نشست و غذا می خورد و چون برده، ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و ديگری را پشت سر خويش سوار می کرد. پرده ای بر در خانه او آويخته بود که نقش و تصويرها در آن بود، به يکی از همسرانش فرمود، «اين پرده را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد، به ياد دنيا و زينت های آن می افتم.» پيامبر(صلی الله علیه و آله) با دل از دنيا روی گرداند و يادش را از جان خود ريشه کن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنيا از ديدگانش پنهان ماند و از آن لباس زيبايی تهيّه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند و اميدِ ماندن در دنيا نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون کرد و دل از دنيا برکند و چشم از دنيا پوشاند و چنين است کسی که چيزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای تو نشانه هايی است که تو را به زشتی ها و عيب های دنيا راهنمايی کند، زيرا پيامبر(صلی الله علیه و آله) با نزديکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زينت های دنيا از ديده او دور ماند. پس تفکّرکننده ای بايد با عقل خويش به درستی انديشه کند که آيا خدا محمد(صلی الله علیه و آله) را به داشتن اين صفت ها اکرام فرمود يا او را خوار کرد؟ اگر بگويد خوار کرد، دروغ گفته و بُهتانی بزرگ زده است، و اگر بگويد: او را اکرام کرد، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنيا را برای او گستراند و از نزديک ترين مردم به خودش دور نگهداشت. پس پيروی کننده بايد از پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيروی کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد وگرنه از هلاکت ايمن نمی باشد، که همانا خداوند، محمّد(صلی الله علیه و آله) را نشانه قيامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کيفر جهنّم قرار داد. او با شکمی گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلّل نساخت سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذيرفت. وه! چه بزرگ است منّتی که خدا با بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر ما نهاده، و چنين نعمت بزرگی به ما عطا فرموده. رهبر پيشتازی که بايد او را پيروی کنيم و پيشوايی که بايد راه او را تداوم بخشيم. به خدا سوگند! آن قدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم، که از پينه کننده آن، شرمسارم. يکی به من گفت: «آيا آن را دور نمی افکنی؟». گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش می شوند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۶۰ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 3⃣ وصف اميدواری به خدا ♦️به گمان خود ادّعا دارد که به خدا اميدوار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گويد، چه می شود او را که اميدواری در کردارش پيدا نيست؟ پس هر کس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در کردارش آشکار شود. هر اميدواريی جز اميد به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا اميد بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمين می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعايت می گردد. آيا می ترسی در اميدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ يا او را در خور اميد بستن نمی پنداری؟ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حقِّ او را چنان رعايت کند که حقَّ پروردگار خود را آن گونه رعايت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد و اينگونه است کسی که دنيا در ديده اش بزرگ جلوه کند و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد که دنيا را بر خدا مقدّم شمارد و جز دنيا به چيز ديگری نپردازد و بنده دنيا گردد. 4⃣ سیری در زندگی پیامبران «برای انتخاب الگوهای ساده زیستی» ♦️برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمايی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عيب های دنيا و رسوايی ها و زشتی های آن باشد، چه اينکه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازداشته و برای غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد و از زيورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی(علیه السلام) (کسی که با خدا سخن گفت) و زندگی او را توصيف کنم، آنجا که می گويد: «پروردگارا! هر چه به من از نيکی عطا کنی نيازمندم». به خدا سوگند! موسی(علیه السلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چيز ديگری نخواست، زيرا موسی(علیه السلام) از سبزيجات زمين می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گياه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود(علیه السلام) صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتيان را الگوی خويش سازی، که با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل می بافت و از همنشينان خود می پرسيد: چه کسی از شما اين زنبيل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عيسی بن مريم(علیه السلام) بگويم که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد، نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود. ميوه و گُلِ او سبزيجاتی بود که زمين برای چهارپايان می روياند. زنی نداشت که او را فريفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگين سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد. مرکب سواری او دو پايش و خدمتگزار وی، دست هايش بود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 5⃣3⃣(قسمت سی و پنجم) عیب در تنفس 🔻مردی که ضربه ای بر سینه اش وارد شده و مدّعی بود که در اثر آن ضربه عیبی در تنفسش پدید آمده ، شکایت به نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) برده و از آن حضرت داوری خواست. 🔻 آن حضرت در صدد آزمایش او برآمده فرمودند: 🔹 نفس زمانی از سوراخ راست بینی و زمانی از سوراخ چپ بینی خارج می شود. بامداد از موقع طلوع سپیده تا طلوع آفتاب غالباً هوا از سوراخ راست بینی خارج می گردد. پس تعداد نفسهای مدعی را در موقع طلوع سپیده تا طلوع آفتاب شمارش کرد. 🔻 روز دیگر، مردی را در همان سن و سال و شرایط و در همان موقع مورد آزمایش قرار داد. 🔻 آنگاه به نسبتی که در تنفس مدّعی نقص وارد شده بود از جانی، ارش جنایت ( دیه ای که شرع مقدس میزان آن را مشخص نکرده و میزان آن را قاضی تعیین می کند) گرفت. ↩️ ادامه دارد...
🔴 ضرورت کنترل زبان 💠 سخن در بند توست، تا آن را نگفته باشی و چون گفتی تو در بند آنی ؛ پس زبانت را نگهدار چنانكه درهم و دينار را نگه می داری، زيرا چه بسا سخنی كه نعمتی را طرد يا نعمتی را جلب کرد. 📒 ، حکمت ۳۸۱
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 ارزش علم و بندگى 🔰 در حکمت ۹۶ نهج‌البلاغه ، امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) قاعده اصلی و اساسی نزدیکی و دوری نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، که منجر به اولویت و عدم اولویت انسان ها در جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌شود را به دقت بیان می‌فرمایند: 💠 " نزدیک ترین مردم به پیامبران، دانا ترین آنان است به آنچه که آورده اند؛ (سپس این آیه را تلاوت فرمود: همانا نزدیک ترین مردم به ابراهیم آنان اند که پیرو او گردیده اند و مؤمنانی که به این پیامبر خاتم پیوستند. سپس حضرت فرمودند:) دوستِ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی است که خدا را اطاعت کند، هر چند پیوند خویشاوندی او دور باشد؛ و دشمن محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی است که خدا را نافرمانی کند، هر چند خویشاوند نزدیک او باشد. " 🔻 پس معیار اول در اینکه چه کسی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیک تر و اولیٰ است، دانش پیامبر را داشتن است؛ 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) در خطبه ۳ نهج‌البلاغه شریف، که معروف به خطبه شقشقیه است، اساساً عدم کفایت خلیفه اول برای جانشینی را ضعف علمی او می‌دانند و اینکه می‌دانست امیرالمؤمنین (عليه‌السلام)، از نظر علمی بر همه برتر است؛ در خطبه سوم می‌خوانیم: " آگاه باشید! به خدا سوگند ابابکر، جامه خلافت را درحالی بر تن کرد که می‌دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، مانند محور آسیاب به آسیاب است، که دور آن حرکت می‌کنند؛ او می‌دانست که سیل علوم، از دامن کوهسار من جاری است و مرغانِ دور پرواز اندیشه ها، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۹۶ بخش ۱ ارزش علم و بندگی (1).mp3
3.15M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ارزش علم و بندگى 🎙حجت الاسلام