eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
897 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۴ تا ۱۰۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 1⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ای مردم! به دنيا چونان زاهدان روی گردان از آن بنگريد. به خدا سوگند، دنيا به زودی ساکنان خود را از ميان می بَرَد و رفاه زدگانِ ايمن را به درد می آورد. آنچه از دست رفت و پُشت کرد هيچ گاه برنمی گردد و آينده به روشنی معلوم نيست تا در انتظارش باشند. شادی و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته و توانايی انسان به ضعف و سُستی می گرايد. زيبايی ها و شگفتی های دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان کوتاهی دوام ندارد. خدا بيامرزد کسی را که به درستی فکر کند و پند گيرد و آگاهی يابد و بينا شود. پس به زودی خواهيد دانست که از آنچه در دنيا وجود داشت، چيزی نمانده و آنچه از آخرت است جاويدان خواهد ماند. هر چيز که به شمارش آيد پايان پذيرد و هر چه انتظارش را می کشيديد خواهد آمد و آنچه آمدنی است نزديک باشد. (و از همين خطبه است؛) 2⃣ ارزش عالم و بی ارزشی جاهل ♦️ دانا کسی است که قدر خود را بشناسد و در نادانی انسان اين بس که ارزش خويش نداند. بدترين افراد نزد خدا کسی است که خدا او را به حالِ خود واگذاشته تا از راهِ راست منحرف گردد و بدون راهنما برود. اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند، امّا چون به آخرت و نعمتهای گوناگونش دعوت شود سُستی ورزد، گويا آنچه برای آن کار می کند بر او واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می کند از او نخواسته اند. 3⃣ سخنی از آينده ♦️ "و اين روزگاری است که جز مؤمنِ بی نام و نشان از آن رهايی نيابد. اگر در ميانِ مردم باشد او را نمی شناسند و اگر در ميانِ مردم نباشد کسی سراغِ او را نمی گيرد، آنها چراغ های هدايت و نشانه های رستگاری اند؛ نه فتنه انگيزند و اهل فساد و نه سخنان ديگران و زشتی اين و آن را به مردم رسانند. خدا درهای رحمت را به روی آنان باز کرده و سختی عذاب خويش را از آنان گرفته است. ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد رسيد که اسلام چونان ظرف واژگون شده آنچه در آن است ريخته می شود. ای مردم! خداوند به شما ظلم نخواهد کرد و از اين جهت تأمين داده است اما هرگز شما را ايمن نساخت که آزمايش نفرمايد، که اين سخن از آن ذات برتر است که فرمود: (در جريان نوح نشانه هايی است و ما مردم را می آزماييم.) می گويم: کلام امام(علیه السلام) که فرمود «کلّ مؤمن نومة» يعنی کسی که گمنام و شرّ او اندک است و «المساييح» جمع «مسياح» کسی است که ميان مردم فساد کرده، سخن چين است و «مذاييع» جمع «مذياع» کسی است که چون بدی کسی را شنيد در ميان مردم رواج می دهد و «بُذُر» جمع «بَذوُر» کسی است که بسيار نادان است و سخن بيهوده گويد." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۴ تا ۱۰۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (در سال ٣٦ هجری وقتی امام علیه السلام به سوی شهر بصره حرکت می کرد، در صحرای ربذه هنگامی که برخی از حجاج بیت الله نیز به سخنان آن حضرت گوش فرا می دادند ایراد فرمود. ) 🔹ره آورد بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ♦️"پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث فرمود، در روزگارانی که عرب کتابی نخوانده و ادّعای وحی و پيامبری نداشت. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سر منزل نجات کشاند و پيش از آن که مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زير بال گرفت تا همه را به راه راست هدايت فرمود، جز آنانکه راه گمراهی پيمودند و در آنها خيری نبود. همه را نجات داد و در جايگاهِ مناسبِ رستگاری استقرارشان بخشيد، تا آنکه آسياب زندگی آنان به چرخش درآمد و نيزه شان تيز شد. به خدا سوگند، من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شکست خورد و عقب نشست و همه رهبری اسلام را فرمانبردار شدند، در اين راه هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم و خيانت نکردم و سُستی در من راه نيافت. به خدا سوگند، درون باطل را می شکافم تا حق را از پهلويش بيرون کشم. می گويم: جملات برگزيده اين خطبه را در خطبه ۳۳ نيز آورده ام چون در اين نقل، اندک تفاوتی وجود داشت بار ديگر جداگانه آن را آورده ام." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۴ تا ۱۰۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (از سخنان امام است که چونان خطبه ای جداگانه است و پس از جنگ جمل در سال ٣٦ هجری در شهر بصره ایراد شد. ) 1⃣ وصف روز قيامت ♦️قيامت روزی است که خداوند همه انسانهای گذشته و آينده را برایِ رسيدگیِ دقيقِ حساب و رسيدن به پاداش اعمال گرد آورَدَ. همه فروتنانه به پاخيزند، عرق از سر و رويشان و کنارِ دهانشان جاری است و زمين زير پايشان لرزان است. نيکوحال ترين آنان کسی است که جای گذاشتن دو پايش را پيدا کند يا جايی برای آسوده ماندن بيابد. 2⃣ خبر از آينده خونين بصره و رزم مجاهدانی پيروز ♦️فتنه هايی چون تاريکیِ شب که نيرويی نمی تواند برابر آن بايستد و کسی نتواند پرچم های آن را پايين کشد به سوی شما می آيد، چونان شتری که مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را کشانده و به سرعت می راند. فتنه جويان کسانی هستند که ضربات آنها شديد و غارتگری آنان اندک است. مردمی با آنان جهاد می کنند که در چشم متکبّران خوار و در روی زمين گمنام و در آسمان ها معروفند. در اين هنگام وای بر تو ای بصره! از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است، بی گَرد و غبار و صدايی به تو حمله خواهند کرد و چه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی غبار آلود دچار می گردند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
ختم روزانه نهج البلاغه(2).mp3
3.08M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۰۴ تا ۱۰۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل‌ و‌ سوم ❇️ دوران حکمیت ✳️ قرآن بر سر نیزه‌ها 🔹پروردگارا، تو خود می‌دانی که این قوم به دنبال قرآن نیستند! 🔻[ جنگ تا پاسی از لیلة‌الهریر ادامه داشت و شکست معاویه قطعی شد. میدان جنگ بعد از نیمه‌های شب آرام گرفت؛ اما با روشن شدن سپیده، سپاهیان ما با صحنه جدیدی روبه‌رو شدند. لشکر شام از آرایش نظامی خارج شده بود و بر بالای نیزه‌ها قرآن‌های بزرگ دیده می‌شدند که با طناب‌ها محکم بسته شده بودند. سخن‌گویانی از لشکر شام با صدای بلند می‌گفتند: ای جماعت عرب، شما را به خدا قسم می‌دهیم که به زنان و دختران خویش رحم کنید. اگر شما نابود شوید، فردا چه کسی در برابر بیگانگان خواهد ایستاد؟ دینتان را حفظ کنید. این کتاب خدا میان ما و شما داور باشد. بعد از نابود شدن اهل شام، مرزهای شام را چه کسانی محافظت خواهند کرد؟ و بعد از نابود شدن اهل عراق، چه کسانی مرزهای عراق را نگهداری کنند؟ با مشاهدهٔ قرآن‌هایی که بر بالای نیزه‌ها برافراشته شده‌ بود، گفتم: ] 🔻پروردگارا، تو خود می‌دانی که این قوم به دنبال قرآن نیستند. پس میان ما و آنان داوری کن که تو داوری برحق و روشنگری! [ در این هنگام، در میان یارانم اختلاف پدید آمد. گروهی به ادامهٔ جنگ معتقد شدند و گروهی گفتند: در موقعیتی که ما را به حکم کتاب خدا فرامی‌خوانند، جنگ جایز نیست ! ] 🔹آنان برای شما دام گذاشته‌اند! 🔻[ به یارانم توضیح دادم: ] این، توطئه و نیرنگ است. آنها که اهل قرآن نیستند! [ اما اشعث پاسخ داد که آن‌ها ما را به سوی حق فرامی‌خوانند! به وی گفتم: ] 🔻آنان برای شما دام گذاشته‌اند و به دنبال منصرف‌کردن شما از جنگ هستند. آن‌ها شنیده‌اند که من در جنگ جمل قرآن را بلند کردم و خواستم قرآن بین ما و آن‌ها داوری کند، امروز همان کار را تکرار کرده‌اند؛ ولی اینان به دنبال آن چیزی نیستند که من در جنگ جمل در پی آن بودم. فریب ظاهر کارهای این‌ها را نخورید و برگردید به همان اهدافی که در جنگ داشتید و به ایستادگی خویش ادامه دهید. ای مردم، برگردید و همان راه خویش را پی بگیرید. به خدا سوگند، عمروبن‌عاصِ شیّاد به دنبال فریب دادن شماست. 🔹این، توطئه و نیرنگ است [ با پدید آمدن اختلاف در میان سپاهیانم، خطبه‌ای خواندم: ] 🔻بندگان خدا، من از هر کس دیگری به پذیرش حکم قرآن شایسته‌ترم؛ ولی معاویه و یارانش، اهل قرآن نیستند. من بهتر از شما ایشان را‌می‌شناسم. از کودکی با آنان همراه بوده‌ام و در بزرگسالی نیز با آنان ارتباط داشته‌ام. آنان شرورترین کودکان بودند و اکنون نیز شرورترین مردان‌اند. 🔻این شعاری که سر داده‌اند، سخن حق است؛ ولی اراده‌ای باطل از آن کرده‌اند... فقط به مدت یک ساعت، بازوان و کاسهٔ سر‌هایتان را در اختیار من قرار دهید، که اکنون حق به نقطهٔ حساس خود رسیده و چیزی نمانده است که ستمکاران در هم شکسته شوند. 🔻وای بر شما! این توطئه و نیرنگ است. آن‌ها اهل قرآن و در پی حکم قرآن نیستند. از خدا بترسید و با بصیرتی که داشتید به جنگ ادامه دهید. اگر سخن مرا نپذیرید، راه بر شما سخت خواهد شد و هنگامی پشیمان خواهید شد که دیگر برای شما سودی نداشته باشد. 🔻[بیست هزار نفر مسلح که غرق در سلاح و زره بودند و شمشیر بر دوش، جمع شدند. پیشانی‌های اینان بر اثر سجدهٔ زیاد سیاه شده بود. در صف اول آنان، گروهی از قاریان قرار داشتند که بعدها «خوارج» نامیده شدند. آنان مرا به نام امیرالمؤمنین خطاب نکردند و فقط گفتند: یا علی، اهل شام تو را به کتاب خداوند دعوت کرده‌اند. یا به آنان پاسخ مثبت می‌دهی یا همان‌گونه که عثمان را کشتیم، تو را نیز می‌کشیم! سوگند به خداوند، اگر نپذیری به آنچه می‌گوییم عمل خواهیم کرد! به آنان گفتم: ] 🔻وای بر شما! من نخستین کس بودم که به قرآن دعوت کردم و نخستین کسی بودم که دعوت قرآن را اجابت کردم و دربارهٔ کسی چون من این تصور نمی‌رود که مرا به حکم قرآن بخوانند و من به حکم قرآن رضایت ندهم. اصلاً جنگ ما با این قوم از ابتدا برای قرآن بود و می‌خواستیم آن‌ها حکم قرآن را بپذیرند و از معصیت خداوند و شکستن پیمان‌های الهی و بی‌اعتنایی به کتاب خدا دست بردارند. اما امروز به اطلاع شما می‌رسانم: بدانید که آنان خواستار عمل‌کردن به قرآن نیستند و درصدد فریب شما برآمده‌اند! 🔻[ آن‌ها بدون توجه به سخنان من، درخواست کردند مالک اشتر از میدان جنگ بازگردد. در آن موقع، مالک به نزدیکی خیمه فرماندهی معاویه رسیده بود! ] 📚منابع: ۱. وقعة‌صفین، ص۴۷۸ ۲. تاریخ‌ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۸ ۳. أنساب‌ الاشراف، ج۲، ص۳۲۳، ح۳۹۱ ۴. تذکرة‌ الخواص، ص۹۵ ۵. مروج‌ الذهب، ج۲، ص۴۳۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ویژگیهاى اعتقادى امام (علیه السّلام )(1) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از روزی كه حق برای من نمايان شد، هرگز دچار ترديد نشدم. 🔻 بالاترین درجه ایمان یقین است و خود یقین هم دارای مراتب است و عالی ترین مرتبه یقین عین الیقین است. مولا علی(علیه السلام) در جای جای نهج البلاغهٔ شریف درباره یقین، ایمان و اضداد آنها فرمایشاتی بسیار دقیق و جالبی دارند، از جمله در حکمت ۳۱ ارکان ایمان را که بیان می فرمایند، یکی از چهار رکن ایمان را یقین قرار می دهند و بعد در مقابل ایمان اول ارکان کفر را بیان می کنند و سپس ارکان شک را، یعنی شک هم در مقابل ایمان است. پس فقط کفر در مقابل ایمان نیست. 🔻بنابراین انسان در مسیر تربیت ایمانی خودش ممکن است گاهی به شک گرفتار بشود. این شک اگر به دقت و سرعت برطرف نشود و به پاسخ نرسد و ایمان تقویت نشود، آرام آرام انسان به وادی کفر و انکار و تکذیب سقوط می کند. پس اگر شما کسی را پیدا کنید که از اولی که با حق مواجه شده، نه تنها انکار نکرده، نه تنها تکذیب نکرده، نه تنها کفر نورزیده، بلکه از اول ایمان آورده و بعد از زمانی که به حق ایمان آورده هرگز در مسیر ایمانش شکی نفوذ نکرده ، می فهمید که این شخصیت خیلی شخصیت برجسته و استثنایی است. 🔻مولا علی(علیه السلام) بر اساس این مقدّماتی که عرض شد، عالی ترین مرتبه ایمان و یقین را دارا هستند. لذا در حکمت ۱۸۴ نهج البلاغه درباره خودشان و ایمان خودشان اینگونه بیان می فرمایند: «مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ»؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه از روزی که حق به من نشان داده شده هرگز در آن شک نکرده ام. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
شرح حکمت ۱۸۴ بخش اول.mp3
3.18M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ ویژگیهاى اعتقادى امام (علیه السّلام ) 🎙حجت الاسلام
‏عکس از محسن
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۱ تا ۹۹ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (از خطبه هایی است که در آن حوادث سخت آینده را بیان می دارد که در شهر کوفه ایراد شد.) 1⃣ ستايش و اندرز ♦️ستايش خداوندی را که اوّل هر نخستين است و آخر هر آخری. چون پيش از او چيزی نيست بايد که ابتدايی نداشته باشد و چون پس از او چيزی نيست پس پايانی نخواهد داشت و گواهی می دهم که جز او خدايی نيست و خدا يکی است؛ آن گواهی که با درون و برون و قلب و زبان هماهنگ باشد. ای مردم! دشمنی و مخالفت با من شما را تا مرز گناه نراند و نافرمانی از من شما را به پيروی از هوای نفس نکشاند و به هنگامِ شنيدنِ سخنِ من به گوشه چشم يکديگر را ننگريد. 2⃣ خبر از حوادث خونين آينده ♦️ سوگند به آن کس که دانه را شکافت و جانداران را آفريد، آنچه به شما خبر می دهم از پيامبر امّی (صلی الله علیه و آله) است. نه گوينده دروغ گفت و نه شنونده ناآگاه بود. گويا می بينم شخص سخت گمراهی را که از شام فرياد زند و بتازد و پرچم های خود را در اطراف کوفه بپراکند و چون دهان گشايد و سرکشی کند و جای پايش بر زمين محکم گردد، فتنه فرزندِ خويش را به دندان گيرد و آتشِ جنگ شعله ور شود. روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند. و آنگاه که کشتزار او به بار نشست و ميوه او آبدار شد و چون شتر مست خروشيد و چون برق درخشيد، پرچم های سپاهِ فتنه از هر سو به اهتزاز درآيد و چونان شب تار و دريای مُتلاطِم به مردم روی آورند. از آن بيشتر چه طوفان های سختی که شهر کوفه را بشکافد و چه تندبادهايی که بر آن وزيدن گيرد و به زودی دَستِجَات مختلف به جان يکديگر يورش آورند. آنها که بر سر پا ايستادند درو شوند و آنها که بر زمين افتادند لگدمال گردند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۱ تا ۹۹ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( نوشته اند كه اين سخنرانی را در جمعه سوّم ايّام خلافت خود در سال ۳۵ هجری در روز جمعه ايراد فرمود.) 1⃣ شناخت خدا ♦️ستايش خداوندی را سزاست که احسان فراوانش بر آفريده ها گسترده و دست کرم او برای بخشش گشوده است. او را بر همه کارهايش می ستاييم و برای نگهداری حقِّ الهی از او ياری می طلبيم و گواهی می دهيم جز او خدايی نيست. 2⃣ ويژگی های پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) ♦️و گواهی می دهيم که محمّد(صلی الله علیه و آله)بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد تا فرمان وی را آشکار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت رسالت خويش را به انجام رساند و با راستی و درستی به راه خود رفت و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذاشت. هر کس از آن پيشی گيرد از دين خارج و آن کس که از آن عقب ماند هلاک گردد و هر کس همراهش باشد رستگار شود. راهنمای اين پرچم با درنگ و آرامش سخن می گفت و دير و حساب شده به پامی خاست و آنگاه که بر می خاست سخت و چالاک، به پيش می رفت. پس چون در اطاعتِ او در آمديد و او را بزرگ داشتيد، مرگِ او فرا رسيد و خدا او را از ميان شما بُرد. پس از او چندان که خدا خواهد زندگانی می گذرانيد، تا آنکه خدا شخصی را برانگيزاند که شما را متّحد سازد و پراکندگی شما را جبران نمايد. مردم! به چيزی که نيامده دل نبنديد و از آن که درگذشت مأيوس نباشيد، که آن پُشت کرده اگر يکی از پاهايش بلغزد و ديگری برقرار باشد، شايد هر دو پا به جای خود برگشته و استوار ماند. 3⃣ تدوام امامت تا ظهور امام زمان (علیه السلام) ♦️آگاه باشيد، مَثَلِ آل محمّد چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره ای غروب کند ستاره ديگری طلوع خواهد کرد (تا ظهور صاحب الزمان«عجل الله تعالی فرجه») گويا می بينم در پرتو خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو داريد رسيده ايد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۱ تا ۹۹ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (زيد بن وهب از اصحاب امام است، نقل می كند كه اين خطبه در روز جمعه در شهر كوفه ايراد شد) خدا را بر نعمتهايی كه عطا فرمود ستايش می كنيم و در كارهای خود از او ياری می جوييم، از او سلامت در دين را خواهانيم آنگونه كه تندرستی بدن را از او درخواست داريم. 1⃣ پرهيز از دنياپرستی ♦️ای بندگان خدا! شما را به ترک دنيايی سفارش می کنم که شما را رها می سازد، گر چه شما جدايی از آن را دوست نداريد. دنيايی که بدن های شما را کهنه و فرسوده می کند، با اينکه دوست داريد همواره تازه و پاکيزه بمانيد. شما و دنيا به مسافرانی مانيد که تا گام در آن نهند، احساس دارند که به پايان راه رسيده اند و تا قصد رسيدن به نشانی کرده اند گويا بدان دست يافته اند، در حالیکه تا رسيدن به هدف نهايی هنوز فاصله های زيادی است. چگونه می تواند به مقصد رسد کسی که روز معيّنی در پيش دارد و از آن تجاوز نخواهد کرد!؟ مرگ به سرعت او را می راند و عوامل مختلف او را بر خلاف خواسته خود از دنيا جدا می سازد. 2⃣ روش برخورد با دنيا ♦️پس در عزّت و ناز دنيا بر يکديگر پيشی نگيريد و فريب زينت ها و نعمت ها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختی آن نناليد و ناشکيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان می پذيرد و زينت و نعمت هايش نابود می گردد و رنج و سختی آن تمام می شود و هر مدّت و مهلتی در آن به پايان می رسد و هر موجود زنده ای به سوی مرگ می رود. آيا نشانه هايی از زندگیِ گذشتگان که بر جا مانده شما را از دنياپرستی باز نمی دارد؟ و اگر خردمنديد آيا در زندگانی پدرانتان آگاهی و عبرت آموزی نيست؟ مگر نمی بينيد که گذشتگانِ شما باز نمی گردند؟ و فرزندان شما باقی نمی مانند؟ مگر مردمِ دنيا را نمی نگريد که در گذشتِ شب و روز حالات گوناگونی دارند: يکی می ميرد و بر او می گريند و ديگری باقيمانده به او تسليت می گويند، يکی ديگر بر بستر بيماری افتاده، ديگری به عيادت او می آيد و ديگری در حالِ جان کندن است و دنياطلبی در جستجویِ دنياست، که مرگ او را در می يابد و غفلت زده ای که مرگ او را فراموش نکرده است و آيندگان نيز راه گذشتگان را می پويند. به هوش باشيد! مرگ را که نابودکننده لذّت ها و شکننده شهوت ها و قطع کننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر کارهای زشت به ياد آوريد و برای انجام واجبات و شکر در برابر نعمت ها و احسان بی شمار الهی از خدا ياری خواهيد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
ختم روزانه نهج البلاغه(3).mp3
3.25M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۰۱ تا ۹۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰۱ تا ۹۹.mp3
2.41M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰۱ تا ۹۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل‌ و‌ چهارم ❇️ بازگرداندن مالک اشتر از میدان جنگ 🔹بازگرد که فتنه برخاسته است! 🔻[ بر اثر فشار شدید معترضان و طرف‌داران حَکمیت که خواهان بازگشت مالک اشتر از میدان جنگ بودند، به یزیدبن‌هانی دستور دادم: نزد مالک برو و دستور بازگشت از میدان را به وی ابلاغ کن. مالک در پاسخ وی گفته بود: اکنون زمان آن نیست که مرا از موقعیتم بازگردانی؛ زیرا امیدوارم خداوند پیروزی را نصیبم سازد. در کار من شتاب مکن. یزیدبن‌هانی برگشت و سخن مالک را نقل کرد. طرف‌داران حٓکمیت با کمال گستاخی گفتند: تو به مالک دستور ادامه جنگ داده‌ای! به آن‌ها گفتم: ] 🔻مگر ندیدید که من فرستادهٔ خود را نزد او فرستادم؟ مگر نه این‌است که من در برابر دیدگان شما با او سخن گفتم و شما خود شنیدید؟ [ آنها اظهار کردند: یا مالک را بازگردان یا اینکه تو را از خلافت عزل می‌کنیم! به یزیدبن‌هانی گفتم: ] 🔻ای یزید به مالک بگو: به نزد من بازگرد که فتنه برخاسته است. [ مالک اشتر که خود را در یک‌قدمی پیروزی نهایی می‌دید و از عمق فتنه‌ای که پدیدآمده بود خبر نداشت، از بازگشت امتناع می‌ورزد. ولی یزیدبن‌هانی به وی می‌گوید: آیا دوست داری که تو اینجا پیروز شوی و آنجا امیرالمؤمنین را در قرارگاهش تنها گذارند و به دشمن تسلیم کنند؟ مالک با شنیدن این سخن برگشت. با بازگشت مالک آن‌ها همگی شعار دادند: «امیرالمؤمنین حٓکمیت را پذیرفت». در آن موقع، من سر به زیر افکنده بودم و کلمه‌ای حرف نمی‌زدم! ] 🔹دیروز فرماندهٔ مؤمنان بودم و امروز فرمان‌بٓر شده‌ام! [ هنگامی که دیدم اکثریت سپاهیانم متمایل به توقف جنگ و علاقه‌مند به پذیرش حٓکمیت هستند، خطاب به آنان گفتم: ] 🔻همواره کار من با شما آن‌گونه که دوست داشتم پیش می‌رفت، تا اینکه جنگ آسیب‌هایی بر شما وارد کرد و مردان شما را برد. به خدا سوگند، فرق شما با دشمنانتان این بود که جنگ بر شما آسیب وارد کرد، ولی شما در آستانهٔ پیروزی قرار گرفتید و به دشمنانتان آسیب وارد کرد و آنها در آستانهٔ شکست قرار گرفتند. آری، صدمات جنگ برای دشمنان شما بسیار بیشتر و گزندش فراوان‌تر بود. 🔻آگاه باشید که من دیروز فرمانده و امیرمؤمنان بودم و امروز فرمان‌بٓر شده‌ام! دیروز در موقعیتی بودم که امر و نهی می‌کردم و امروز به من امر و نهی می‌کنند! چاره‌ای نیست. شما زندگی و بقا را دوست دارید و من نمی‌توانم شما را به آنچه خوش ندارید، اجبار کنم. 🔹از‌ این پس خون خواهید دوشید! [ در سخنرانی دیگری خطاب به سپاهیانم گفتم: ] 🔻اهل شام هیچ‌گاه به سوی حق بازنمی‌گردند و زیر بارِ عدالت و مساوات نمی‌روند، مگر آن که لشکری انبوه، پیاپی بر آن‌ها حمله آورد و سپاهی از پس سپاهی بر آن‌ها هجوم برد و اطراف سرزمینشان و زراعت‌هایشان زیر پای اسبان جنگی کوبیده‌ شود و از هر کران هدف تاخت‌وتاز قرار گیرند و احساس ناامنی کنند. چنین موقعیتی برای آنان فقط به دست رزمندگانی به‌وجود می‌آید که اهل صدق و راستی هستند و ایستادگی می‌کنند و از کشته شدن در راه خدا هراسی ندارند؛ بلکه هرچه بیشتر در راه خدا کشته دهند، برجدیت و قاطعیت آن‌ها می‌افزاید و اشتیاق آن‌ها را به ملاقات با خداوند بیشتر می‌کند. 🔻ما با رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهای خویش در جنگ روبه‌رو می‌شدیم و آنان را می‌کشتیم و آن جنگ بر تسلیم و ایمان ما می‌افزود. خداوند صداقت ما را در جنگ دید، دشمن ما را خوار و زبون ساخت و پیروزی را نصیب ما کرد. به جان خودم سوگند، اگر ما همچون شما عمل می‌کردیم اساس دین برپا نمی‌شد و اسلام عزت و استیلا نمی‌یافت. به خدا سوگند، از این پس خون خواهید دوشید! این را که می‌گویم به خاطر بسپارید. 🔹می‌بینید یارانتان به مخالفت با شما برخاسته‌اند [ گروهی از یارانم که اهل بصیرت بودند و به حکمیت راضی نمی‌شدند به سراغم آمدند و تقاضا کردند که جنگ را ادامه دهیم. به آنان گفتم: ] 🔻ای قوم، می بینید که یارانتان به مخالفت با شما برخاسته‌اند و تعداد نفرات شما کمتر از آنان است. اگر شما جنگ را از سر بگیرید، برخورد آن‌ها با شما تندتر و شدیدتر از اهل شام خواهد بود و اگر آن‌ها با اهل شام متحد شوند و به جنگ شما بیایند، نابودی شما حتمی است. به خدا سوگند، من به این اتفاق راضی نبودم و تمایلی به آن نداشتم؛ ولی جانب اکثریت را گرفتم، چون نگران از بین‌رفتن شما بودم. 📚منابع: ۱. تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵ ۲. الکامل، ج۳، ص۳۱۷ ۳. وقعة‌صفین، ص۴۹۰ ۴. ألاخبار‌الطوال، ص۱۹۰ ۵. الفصول‌المهمة، ص۹۵ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
‏عکس از محسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ویژگى هاى اعتقادى امام (علیه السّلام )(2) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: از روزی كه حق برای من نمايان شد، هرگز دچار ترديد نشدم. 🔻 اینقدر یقین جز در معصومین (علیهم السلام) بعید است در کسی اتفاق بیفتد و قطعاً در این سطحی که مولا علی(علیه السلام) دارند در هیچکس اتفاق نیفتاده است که از اول اولی که حق توسط پیغمبر خدا به امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه شده، نه تنها شک نکرده، تا آخر عمر هم لحظه ای و سرسوزنی در هیچ مرتبه ای ، در هیچ فتنه و پستی و بلندی نسبت به حق و این مکتب و دین و مرام و آرمان حق پیغمبر شک نکردند. 🔻انسانی که به عالیترین مرتبه یقین رسیده است ؛ یعنی امیرالمؤمنین ، حالا دیگر احتیاجی ندارد کسی پرده های حجاب بر روی حقایق را از جلوی چشمش کنار بزند. چون اصلاً پرده ای بین دل او و حقایق نیست. به همین دلیل در نهج البلاغه می فرمایند: «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً » ؛ اگر تمام پرده های غیب و ملکوت از جلوی چشمها کنار برود، بر یقین منِ علی چیزی اضافه نخواهد شد. چرا؟ چون من اصلاً شکی ندارم که با رفع حجابها بخواهد به یقین تبدیل بشود. 🔻این یقین را امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۱ نهج البلاغه تشریح فرمودند؛ یقین چهار شعبه دارد: 1⃣ دیدن مسائل با چشم بصیرت، یعنی با نگاه عقلانی و تحلیلی 2⃣ بیرون کشیدن حکمت رخدادها و وقایع به برکت این چشم بصیرت و تحلیل عقلی 3⃣ عبرت گرفتن از موعظه ای که در حکمت رخدادها و پدیده های تاریخی است 4⃣ پیمون راه محکم و متقن و یقینی پیشینیان صالح 🔻ان شاءالله خدا به همه ما یقین را عنایت بفرماید. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
شرح حکمت ۱۸۲ بخش دوم.mp3
1.49M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ ویژگیهاى اعتقادى امام (علیه السّلام ) 🎙حجت الاسلام
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۸ تا ۹۶ ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 : (پس از جنگ نهروان در سال ٣٨ هجری، در افشای جنایات بنی امیه و معاویه ایراد فرمود. ) 🔹خبر از ستمگری و فساد بنی اميه ♦️سوگند به خدا، بنی اميّه چنان به ستمگری و حکومت ادامه دهند که حرامی باقی نماند، جز آنکه حلال شمارند و پيمانی نمی ماند جز آنکه همه را بشکنند و هيچ خيمه و خانه ای وجود ندارد جز آنکه ستمکاری آنان در آنجا راه يابد و ظلم و فسادشان مردم را از خانه ها کوچ دهد، تا آنکه در حکومتشان دو دسته بِگِريند: دسته ای برای دين خود که آن را از دست داده اند و دسته ای برای دنيای خود که به آن نرسيده اند و ياری خواستن يکی از ديگری، چون ياری خواستن برده از ارباب خويش است که در حضور ارباب اطاعت دارد و در غيبت او بدگويی می کند. در حکومت بنی امّيه هر کس به خدا اميدوارتر باشد بيش از همه رنج و مصيبت بيند. پس اگر خداوند عافيت و سلامتی بخشيد قدرشناس باشيد و اگر به بلا و گرفتاری مبتلا گشتيد شکيبا باشيد، که همانا سرانجام پيروزی با پرهيزکاران است. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄