کتاب فاطمه علی است❤️💚
اثر علی قهرمانی
قسمت هفتاد و هشتم
لالایی💐✨️
پدر میگفت: «قلب کودک،چونان زمین خالیست و هر بذری در آن بپاشید،رشد خواهد پدر دانههای محبت و بندگی خدا را در مسجد و مراسم عبادی در دلشان میکاشت و احترام به مادر را در راه بازگشت به خانه؛مادر نیز روزها از مقام و منزلت پدر میگفت و شبها احترام و محبت را لالایی وقت خواب کودکانش میکرد. گاهی برای حسین علیه السلام لالایی میگفت. گاهی هم برای حسن علیه السلام میخواند:
اشبه اباک یا حسن
و اخلع عن الحق رسن
واعبد آله را المنن
و لاتوال را الاحن
«حسن جان! مانند پدرت باش. حق را از بند اسارت رها کن. خدای پرفضل و احسان را بپرست و از افراد کینه توز پیروی و با ایشان دوستی مکن.»
#یه_قاچ_کتاب
#فاطمه_علی_است
#قسمت_هفتاد_و_هشتم
#گروه_جهادی_بانوی_دمشق
🌹بانوی دمشق را دنبال کنید
@baanoye_dameshgh
کتاب فاطمه علی است❤️💚
اثر علی قهرمانی
قسمت هفتاد و هشتم
خنده حلال💐✨️
علی علیه السلام زودتر به خانه آمده بود و در کارها به همسرش کمک میکرد. فاطمه علیه السلام کارهای خانه را سامان بخشید. نوبت بازی و نوازش بچهها بود. میان بازیهای بچهگانه،درسهای بزرگ زندگی را به کودکانش میآموخت.
چهره حسن علیه السلام بیشتر شبیه پدر بود و حسین علیه السلام شبیه مادر و پدربزرگ. آن روز بچهها علاوه بر بازیهای سالم و درسهای زندگی،آموزش محبت و خنده حلال هم داشتند.
حسن علیه السلام روی زانوی پدر نشسته بود،حسین علیه السلام هم در آغوش مادر. فاطمه علیه السلام،حسین را نوازش میکرد و لبخند زنان میگفت: «انت شبیه بابی. لست شبیها بعلی.؛تو شبیه پدرم هستی نه شبیه پدر از علی علیه السلام.»
مولا هم شاد از شوخی زهرا علیه السلام،حسن علیه السلام را نوازش میکرد و از شادی اعضای خانواده لبخند بر لب داشت.
#یه_قاچ_کتاب
#فاطمه_علی_است
#قسمت_هفتاد_و_هشتم
#گروه_جهادی_بانوی_دمشق
🌹بانوی دمشق را دنبال کنید
@baanoye_dameshgh