🎙#تفسیر_مثنوی جلسه سی و یکم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری 🔹 شروع از بیت( دقیقه ۲): این عجایب دید آن شاه جهود جز که طنز و جز که انکارش نبود 🔹 موضوع داستان: عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود 🔹 عناوین : 🔹 دقیقه ۲: هدف مولانا از بیان این داستانها 🔹 دقیقه ۸: گوش تسبیح شنو 🔹دقیقه ۱۱: قلب بسته، مانع درک حقیقت 🔹 دقیقه ۱۳: بازگشت هر کس به اصل خود 🔹 دقیقه ۱۴: ارزش هر نَفَس 🔹 دقیقه ۱۹: هم جنسهای عَرَضی 🔹 دقیقه ۲۶: داستان تمثل دنیا برای حضرت علی ع 🔹 دقیقه ۲۸: نشان دادن خود حقیقی مولانا به خودش توسط شمس 🔹 دقیقه ۳۱: سرّ عشق شدید مولانا به شمس 🔹 دقیقه ۳۴: صبر عن الله 🔹 دقیقه ۳۸: آتش عشق بهتر از آتش عقل 🔹 دقیقه ۴۲: مخاطب مولانا 🔹 دقیقه ۴۹: زمان آرامش مولانا 🆔 @moravej_tohid

#شرح_داستان_پادشاه_و_کنیزک قسمت پایانی #داستانهای_زیبای_مثنوی عشق حیوانی یا خیالی آن استکه انسان، عاشقِ جسم دیگری شود و جذب زیباییهای ظاهری آن گردد.در اینجا معلوم استکه وقتی جسم از بین برود این عشق هم از بین می رود. یعنی اگر عاشقی با معشوقش در خانه ای باشند و ناگاه معشوق سکته کند و بمیرد عاشق وحشت میکند و او که آرزویش این بود که شبی تنها با معشوقش به صبح بیاورد، اینک حاضر نیست تا صبح در کنار جسدش بخوابد.😁😜 عزیزِ من! که خداوند تو را از آفتِ چنین عشقهایی محفوظ بدارد 🙏🙏🙏، این همه داستان لیلی و مجنون برایت گفتم تا تو را بدینجا برسانم که عشق کنیز به مردزرگر ازین عشقها بود.و علت سرد شدن کنیز بر زرگر، ساختن و خوراندنِ معجون به زرگر توسط حکیم میباشد که زرگر هر روز زرد و نحیف تر و پریده رنگتر می شد. اکنون ولیّ خدا بعنوان حکیم الهی آمده که نفس(کنیز) را ازین عشق به جسم و دنیا(زرگر) منصرف ساخته و به فطرت خودش که عشق به روح (پادشاه) باشد برگرداند.😊😍 ولیّ خدا(حکیم) برای اینکه نفس را از عشق به دنیا باز دارد و او را به روح برگرداند، خاکسترها را از روی آتش عشق اول کنار می زند و در اثر تصرُّفی که ایجاد میکند،‌ حجابهای ضخیم را که بین نفس و روح است بر کنار میزند. لذا نفس برای لحظه ای همه گذشته اش بیادش می آید. یادش می آید یک زمانی در کنار معشوقِ زیبا، سر بر دامن پُر مِهر و وفای او گذاشته و معشوق (روح) برایش از دورانی میگفت که هر دو باهم در نِیِستانِ اَزل بودند.🙊🥰 وقتی #آدم و #حوّا از بهشت هُبوط (نزول) کردند و به زمین فرود آمدند برای مدتها از یکدیگر جدا بودند و آدم بدنبال حوّا می گشت😔. عاقبت، یکدیگر را در صحرای عرَفات یافتند و عرفات را عرفات گویند یعنی معرفت و شناخت. یعنی اینکه آدم و حوّا یکدیگر را در این صحرا دیدند و یکدیگر را شناختند. در اینجا بود که حوّا به آدم بازگشت و چه بسا که شبهای بلند زمستان برای یکدیگر خاطرات زمانی را که در بهشت بودند بازگو میکردند.🌷❤️🌷 در اینجا ای عزیز، می دانی که حجّاج در مراسم حجّ باید روز نهم ذی الحجه در عرفات باشند و در آنجا وقوف نمایند. آنگاه یکی از حاجیان، وجود مقدّس صاحب الامر و الزَّمان(عج) است. 😳😳😳😳😳 ❤️❤️❤️ 🌷🌷🌷 🙏🙏🙏 اما چندنفر از حاجیان به ملاقات آن عزیز می رسند؟ من نمیدانم تو اگر می دانی بگو. 😔😏 این محرومیت از امام(عج) برای چیست؟ چنانکه گفتم عرفات، میعادگاهِ #عُشّاق است و ما با امام هیچ ارتباط حبّی و عاشقانه برقرار نکرده ایم، پس طبیعی است که او را نبینیم. مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم/ طایر قدسم و از دام جهان برخیزم/ گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم گیر/ تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم/ امام و مولای ما ،حضرت جعفر بن محمّد صادق که سلام خدا بر او باد در شرح باطن آیه ۲۹ سوره حج، فرمود: اعمالشان را بجا آورند و امامشان را ملاقات کنند. لذا اگر این #ملاقات صورت نگیرد، حج حاجی عبارت خواهد بود از یک مُشت اعمالی که هیچ روحی ندارد. ازهمینجا دریاب که چرا در وقوف هیچ عملی واجب نشده و حاجی لازم نیست هیچ عملی را اعمّ از خواندن نماز یا قرائت قران و هیچ عملی دیگر را انجام دهد. بلکه آنچه از حاجی مطلوب است توقف است فقط. آری عملی از حاجی خواسته نشده تا حاجی مدام #تفکّر کند و در قلبش از فراقِ امام بنالد و بسوزد تا به اضطرار برسد و سر از پا نشناخته در میان خیمه ها بگردد که خیمه ی او کجاست؟🤔 عاقبت پرده خیمه ای کنار رود و با تو خطاب کند: ای حوّایِ من! آدم که مدتها در #فراقش سوختی و مدام چشمت پُر اشک و دهانت پُر آه بود، اکنون به سُراغت آمده و دارد مژده ی وصل خودش را به تو میدهد🤗. و تو زیر لب می خوانی: به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی/ از سر خواجگی کون و مکان برخیزم/ ولی جرات میکنی و کمی صدایت را بلند میکنی تا به گوش او برسد گرچه او بر ذهنِ تو آگاه است. چه شود به چهره ی زردِ من نظری برای خدا کنی/ که اگر کنی همه دردِ من به یکی نظاره دوا کنی/ تو شَهیّ و کشورِ جان ترا، تو مهمیّ و مُلکِ جهان، ترا/ ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی/ حالا خجالت زده هستی که هیچ هدیه ای و پیشکشی نیاورده ای که نثارش کنی🤭🙊😢. اما با خود میگویی جانی ناقابل هنوز در تنم مانده که اگر بپذیرد در پایش ریزم. گر قصد جفا داری اینک من و اینک سَر/ ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم/ بس توبه و پرهیز کز عشق تو باطل شد/ مِن بعد به آن شرطم کز توبه بپرهیزم/ مجنونِ رخ لیلی چون قیس بن عامر/ فرهاد لب شیرین چون خسروِ پرویزم/ با یاد تو گر سعدی در شعر نمی گنجد/ چون دوست یگانه شد با غیر نیامیزم/ #کتاب_حکمت_پهلوانی علّامه شیخ حمیدرضا مروجی سبزواری این داستان تمام 🌷🙏🙏🙏🙏🌷 کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc

✨«وَ لَمَّا یَدْخُلِ الایمانْ في قُلُوبِکُمْ»(حجرات۱۴) 🎤درمحضر #علامه_مروجی_سبزواری   ⬇️برگرفته از جلسهٔ#دوم_علم_حقیقی                              🆔@moravej_tohid www.moravejtohid.com          •┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈•

آنچه خواهید شنید: داستانی زیبا از شیخ انصاری در فضیلت مقام مادر www.ostadaali.ir 🆔 @ostad_aali

چهار بانوی بهشتی ⏸ در محضر #علامه_شیخ_حمیدرضامروجی_سبزواری ⤵️ادامه بحث را در #مقامات_حضرت_زهرا_جلسهٔ_پنجم دنبال کنید. 🆔 @moravej_tohid 🌐/www.moravejtohid.com        •┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈•

#نهج_البلاغه ■پرهیز از آرزوهای طولانی و هواپرستی■ #خطبه ۴۲ ای مردم! همانا بر شما از دو چیز میترسم: هواپرستی و آرزوهای بلندمدت. اما پیروی از خواهش نفس، انسان را از حقّ باز می دارد و آرزوهای بلندمدت، آخرت را از یاد میبرد. #آگاه_باشید !دنیا بسرعت پشت کرده و از آن جز باقیمانده ی اندکی از ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند، نمانده است. #هوش_باشید که آخرت بسوی ما می آید. دنیا و آخرت هریک فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید نه دنیا. زیرا در روز قیامت هر فرزند به پدر و مادر خویش باز میگردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسی، و فردا روز حسابرسی است نه عمل🙊🤔🥺

🎙#تفسیر_منطق_الطیر جلسه چهاردهم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری 🆔 @moravej_tohid

🎙#تفسیر_منطق_الطیر جلسه چهاردهم در محضر #علامه_مروجی_سبزواری ✨دقیقه 2 ما رقیق شده اسماء خدا هستیم و هر انسانی، یک ربی دارد که ربش، اسمی از اسماء الله است، پس ما چیزی جز خدا نیستیم، منتهی از ذات خدا و از اسماء الله نازل شدیم. ✨دقیقه 5 با خدا یک نسبت خیلی نزدیک داریم. خدا اصل ماست و ما فرع او هستیم. ✨دقیقه 6 هر کدام از ما یک بعد مقید داریم و یک بعد مطلق داریم. یعنی یک بعد مقید داریم که مثلا می گوییم : من این جوری هستم، من اون جوری هستم. یک اختلاف هایی با هم داریم، یکی نجار است، یکی آهنگر است، یکی زن است، یکی مرد است و..... اما در واقع همه ی اینها عبارت هستند از : وجود، همین «وجود» به طور مطلق خداست. خدا کیست؟ خدا را جدای از خودمان ندانیم..... هر کدام از ما یک باطن داریم و یک ظاهر داریم، باطن ما آن «وجود» است. ظاهر ما، ظهوری است از آن «وجود» که «وجود» خودش را با این قید ظهور داده، پس خدا اصل وجود ماست. ✨دقیقه 8 نکته ی مهمی که عطار بیان می کند، همین است، وقتی که سالک از عالم کثرت به عالم وحدت حرکت می کند، وقتی که به آخر می رسد، می بیند که آن کس که دنبالش می گشت، خودش هست. سیر الی اللّه : سیر از خود ظاهری به خود باطنیت هست. قیود ما هستند و تعینات ماست که ما را از همدیگر جدا کردند. ✨دقیقه 10 سالک به دنبال خود حقیقیش بوده، ما در خود مجازیمان زندگی می کنیم، در خود کاذبمان زندگی می کنیم. ✨دقیقه 12 واقعش انسان ها در یک خدای کاذب و در یک دین کاذب زندگی می کنند...... مردم از شراب دنیا مست هستند و آن خود حقیقیشان را فراموش کردند. (غافل هستند) اینکه به حضرت علی (ع) می گویند : ساقی کوثر، برای همین است. فرمود : «سقاهم ربهم شرابا طهورا» «21،انسان» خداوند ساقی گری می کند، یعنی خدا این شراب را به آنها می نوشاند. که مظهر تامش حضرت علی (ع) و همچنین اولیاء علویون هستند. (اینجا انسان برعکس می‌شود و خود مجازیش را فراموش می کند و می فهمد که یک حقیقت دیگر بوده است.) ✨دقیقه 24 «علی ممسوس فی ذات الله» علی (ع) در ذات خدا، اصلاً حل شده، وقتی به او نگاه می کنی، اصلاً خود او عبادت است. به خاطر اینکه مظهر قوی خداست..... منتهی یک نگاه کردن از روی معرفت، این مهم است. (ابوجهل در همه ی عمرش پیامبر را می دید، ابوبکر و عمر در همه عمرشان حضرت علی (ع) را دیدند.) ✨دقیقه 27 «قلب المومن، عرش الرحمن» یعنی در قلب خودت، خدا را ببین. (اینها حقیقت است.) قلب انسان مؤمن، عرش خداست و خدا هم در عرش است. شرط اول برای این که خدا در خانه ی قلب فرود بیاید، باید خانه را از غیر پاک کنی. ✨دقیقه 30 انسان هایی که موحدند، از توحید بالا رفتند و به وحدت رسیدند، آنها می گویند : به دریا بنگرم، دریات بینم به صحرا بنگرم، صحرات بینم (آنها دیگر ظلمت نمی بینند) آنها همه را خدا می بینند و همه را نور می بینند. ✨دقیقه 33 سالک در سیر خودش به سوی خدا، زحمت ها، مجاهدت ها تا زمانی است که جذب را در خودش احساس کند، آن عشق را در خودش احساس کند، همین که این جذب را در خودش احساس کرد، دیگر از اینجا به بعد کار راحت است. (این سفر زین پس همه جذب خداست) ✨دقیقه 44 قرائت حکایتی از جامی https://eitaa.com/moravej_tohid/3562 🆔 @moravej_tohid

🔰اظهار فقر ⏸ در محضر #علامه_شیخ_حمیدرضامروجی_سبزواری ⤵️ادامه بحث را در #معاد_جلسهٔ_پنجاه و یکم  دنبال کنید. 🆔 @moravej_tohid 🌐/www.moravejtohid.com           •┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈•

#آدابِ_مُرید_پیش_از_یافتن_شیخ ترجمه و شرح و میزان باب پنجاه و سوم فتوحات مکیه #محی_الدّین_ابن_عربی ...واز طرفی طی کردن کتَل های طریقت جز با شیخ و پیرِ راه امکان ندارد. پیرِ راهی که خرقه ی #شریعت را پوشیده است و خضرِ راهی که مجذوب درگه صمد یکتا است... اما چرا باید دست #بیعت به پیر راه داد؟ زیرا تنها اوست آن که گره های کور را می شناسد. اوست که بر عینِ ثابتِ سالک مطّلع و بر سویدای او آگاه است. اوست که کیفیت رمز گشایی قفل وجود سالک را می داند. ای دوست!توجه کن که تمام حضرات عرفا خطاب به جمیع مُریدان و سالکانِ طریقت گفتند و می گویند: اگر مرد راهی ! در آغاز راه باید به چند خصیصه متصف گردی تا برای وجدان شیخ و رسیدن به شیخ و دست گیری او انگِشت آتش گردی . و آن چند خصیصه ؛ #عُزلت( گوشه گیری) #صَمت(سخن نگفتن ،خاموش) #جوع(کاستن غذا،) #سَهَر(بیداری و شب زنده داری) #صدق #توکل #صبر #عزیمت #یقین است. آن سالکی که هیچ یک ازین اوصاف را در خود نپرورانده ، هوس رانِ ژاژخایی است که به لهو ، خواهانِ وصال(پیر)است و بوالهوسانه خواستار گوهر حقیقت است. رساله باب پنجاه و سوم فتوحات مکّیه شیخ اکبر مُحیی الدّین ابن عربی، درصدد بیان همین چندخصیصه است. پیام آن استکه ای سالک! بی جهت این در و آن در نزن و از خود آغاز نما. درابتدای امر این اوصاف یاد شده را به نحوی که در این رساله بیان خواهد شد در خود پرورش ده. و اندکی از راه را بپیما . آنگاه که درد فراق گُل کرد و زَهر هِجر اثر نمود، طبیبِ راه با شیشه ی دارو و درمان خواهد آمد. و این را بدان که ناز تو را هم میکشند و به وجود چنین محبّ و مُریدی مبتهج می شوند. ادامه دارد انشالله... 🍃【درصورت تمایل به مطالب قبلی طبّ روحانی و... لطفا روی گزینه#کتاب_ریاضت_سالکین بزنید.】 برگرفته از: #کتاب_ریاضت_سالکین محی الدّین ابن عربی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc

برای آمادگی (معنوی) بیشتر، قبل از شروع ماه رمضان و شبهای قدر 🙏🙏🙏👇👇👇

بیش از بیست سال بود در هیچ مراسم شب قدری شرکت نکرده بودم ! چند سال قبل شنیدن برخی صحبتهای پراکنده او علاقه ای در من ایجاد کرد که دوباره روزه بگیرم و شاید نماز هم بخوانم ! کمتر از ده ساعت صحبت های پراکنده از او شنیده بودم ولی همین مقدار کافی بود تا نوعی دوست داشتن در من پدید آید و بخواهم که برای آزمایش هم که شده است روزه بگیرم. در میان حرفهای او شنیده بودم که مولانا در میان عبادات روزه داری را بسیار دوست داشته است و نمی دانم این حرف بود یا حرفهای دیگر که دوست داشتم زود تر ماه رمضان بیاید تا من دوباره مثل دوران بچه گی روزه بگیرم. آن سال پس از بیست سال دوباره روزه داری را شروع کردم و شب قدر شد و من جایی را نداشتم بروم و بلد نبودم در چنین شبهایی چه کار باید انجام دهم. این فایل صوتی که عنوان «شب قدر … ام» داشت را از کانال ایشان دریافت کردم و گوش کردم و آن سال و سال بعد از آن و سال بعد از آن عجیب شب قدری برای من بود و همین فایل صوتی را اینجا برای شما هم قرار می دهم و امید که برای شما که جایی را ندارید و نمی شناسید شب قدری خاص ایجاد شود ان شاء الله… #فایل_صوتی_بلند 🆔 @moravej_tohid