162.7K
#نوحه شهادت حضرت حمزه ع😭
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
▪️ نوحه شهادت حضرت حمزه علیه السلام اثر حاج مجتبی صمدی شهاب ▪️
خون چکد از دو دیده پیغمبر
ز داغ حمزه شد دلش پر آذر
سالار لشگر نبی فدا شد
از داغش ماتم و عزا بپا شد
واویلا آه و صد واویلتا
مثله شده پیکر او از کینه
تیغ عدو دریده از او سینه
گرچه او گشته اینچنین فدایی
اما وای از شهید کربلائی
واویلا آه و صد واویلتا
ز داغ او نصیب دل شد ماتم
فاطمه گریه میکند از این غم
بعد از او فاطمه گردد دل آزار
سوزد از آتش آن در و دیوار
واویلا آه و صد واویلتا
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#شعر حضرت علی علیه السلام
خوشم با حب حیدر قد کشیدم
دلم را از همه عالم بریدم
به غیر از مرتضی چیزی ندارم
به غیر از مرتضی چیزی ندیدم
چه شوری در دلم افکنده عشقش
پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم
خوشم حلقه به گوش این سرایم
به هر محفل ثنایش را شنیدم
حیاتش ساده تر از بندگان بود
عجب شاه و امیری برگزیدم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
صد و ده بار ذکر هو گرفتم
از این دنیا و اهلش رو گرفتم
مگر عقلم کم است از او نخوانم
مگر کم آبرو از او گرفتم
دل من زیر و رو شد از شبی که
به دستم در حرم جارو گرفتم
خراسان و نجف، این آبرو را
هم از این سو، هم از آن سو گرفتم
علی گفتم کمی زهرا بخندد
چه پاداشی از این بانو گرفتم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
خدا رو کرد با او گوهرش را
تجلی صفات و مظهرش را
زمان وحی نور قل هو الله
میان کعبه خوانده مادرش را
نبی هم در شب تاریک فتنه
به حیدر می سپارد بسترش را
میان اوج پرواز نمازش
به سائل می دهد انگشترش را
همه بی تاب بر سجده می افتند
اگر افشا نماید قنبرش را
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
نجاتم داده استغفارهایش
دلم را برده با رفتارهایش
شده سرتاسر نهج البلاغه
نَمی از باطن پندارهایش
ملائک از شعف هو می کشیدند
همیشه لحظه ی پیکارهایش
نبی دلگرم بازوی علی بود
به جای تک تک سردارهایش
چنان از قلعه در را مرتضی کند
ترک برداشت تا تالارهایش
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
رها کردن مرامِ پیر من نیست
به دست دیگران زنجیر من نیست
مرا دیوانه می خوانند مردم
اگر مجنون شدم تقصیر من نیست
اگر از مرتضی کمتر بخوانم
اثر بر ناله ی شبگیر من نیست
بدون گوهر حب ولایت
به غیر از معصیت تکبیر من نیست
گره خورده دلم با حب حیدر
به جز این عشق در تقدیر من نیست
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
ازل از جام خود بر ما چشانده
همین باده دل ما را کشانده
زمان خلقت آب و گل ما
کمی خاک عبایش را تکانده
کسی که روی دوش مصطفی رفت
یتیمان را سر دوشش نشانده
خدا هم از زبان مرتضایش
پیمبر را شب معراج خوانده
به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..."
برایم طاقت و صبری نمانده ¹
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
برای مؤمنین یعسوب دین است
خداوند کرم روی زمین است
عبای وصله دار کهنه ی او
تجلی همان حِصن حصین است
نشستن زیر ایوان طلایش
برایم بهتر از خلد برین است
اگرچه منکرانش هم نفهمند
فقط حیدر امیرالمومنین است
به یمن شیر پاک مادر خود
تمام عمر، حرفم این چنین است
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
🔸شاعر : محمدجواد شیرازی
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5996590114124333402.mp3
11.08M
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
متن شعر روضه شب جمعه - حاج مهدی رسولی:
ای شهید رکاب پیغمبر
پدر و مادرم فدای تو باد
ای اُحُد شاهد شهادت تو
عمر من وقف در ثنای تو باد
در دلم حسرت زیارت توست
که تو محبوب مردمی حمزه
طبق نصّ صریح آل نبی
اسدالله دومی حمزه
از سلام زیارتت پیداست
که تو یاور شدی نبوت را
گر پیمبر تو را دهد رخصت
تو شفیعی همه قیامت را
آه از آندم که قصد جان تو کرد
هندِ ملعونه ی جگر خواره
کرد قاتل پس از شهادت تو
با غضب سینه ی تورا پاره
دشمن از پیکر تو هم نگذشت
مُثله شد قامت مطهر تو
لیک جسم پُر از جراحاتت
ماند مخفی ز چشم خواهر تو
من بمیرم برای آن خواهر
که تن بی سر برادر دید
راهِ زینب به قتلگاه افتاد
قتلگاه برادر بی سر
خواهر انگار با برادر خود
میشنیدند ناله ی مادر
مادر انگار با پسر دارد
میزند حرفهای آخر را
میشنیدند قاتل و مقتول
ناله های غریب مادر را
این همان ناله های مادر بود
قتلوک بُنَیَّ عطشانا
اولین نوحه های کوثر بود
ذبحوک بُنَیَّ عریانا
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه - شهادت حضرت حمزه علیه السلام/وفات حضرت عبدالعظیم علیه السلام - سبک محاله بمونه رو دلم...
(حضرت حمزه)
شیرِ میدونِ نبرد با دشمنایی
تکیه گاهی و سپاهِ مصطفایی
نگاه کن چی به سرت آورده دشمن
بدنت جا می گیره رویِ عبایی
عبایِ پیمبرِ دین
شده تابوتِ تنِ تو
جایِ نیزه یِ ستمگر
مونده رویِ بدنِ تو
لقبِت لقبِ ارباب
امّا واسهَ ت کفنی هست
سینهَ تو دَریدن امّا
به تنت پیرهنی هست
ای امان از این غریبی (۴)
نه فقط عمو که واسهَ م بودی بابا
بستی چشماتو چرا عمویِ زهرا
بعدِ تو همین بقیع می بینه یک شب
غریبونه تابوتی می بره مولا
من و تو نیستیم ببینیم
دستِ حیدرو می بندن
تو کوچه به گریه هایِ...
کوثرِ حرم می خندن
باورت می شه مدینه
جلو در می کِشه لشکر
می شینه غلافِ کینه
رو بازویِ یاسِ حیدر
ای امان از این غریبی (۴)
(حضرت عبدالعظیم)
وقتی پا تویِ حریمِ تو می ذارم
بارونی می شم مثِه ابرِ بهارم
برا کربلا دلم تنگه و باید
صورتم رو رو ضریحِ تو بذارم
پسرِ کریمِ طاها
حَرمت کرب و بلامه
نوکریتون افتخارِ...
من و کُلِّ رفقامه
نمی شه سفره یِ نوکر...
خالی آخه تو کریمی
داره مجتبی تو شهرِ...
ما برا خودش حریمی
ای امان از این غریبی (۴)
تو که روضه خونِ اربابِ غریبی
تو که از ایل و تبارِ مجتبایی
تویِ هیاتت می پیچه بویِ سیبی
یعنی نوکرا شدن کرب و بلایی
از تبارِ مجتبایی
حرمی داری تو آقا
عاشقِ حسینی امّا
نشدی تو اِرباً اِربا
جگرت سوخته ولی تیر
به تن و تابوت نخورده
دشمنت سرِ بریده
به رویِ نیزه نبرده
یا حسین غریبِ مادر (۴)
#شهادت
#وفات
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#مکه
#کربلا
#کربلایی_شده_ام_در_حرم_عبدالعظیم
4_5987867031251189958.m4a
1.15M
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#حضرت_حمزه
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد
عبارسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خداکند از راه خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای وا عطشایت به مادرت نرسد
تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خداکند که دگر حرف بوریا نشود
به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟
تونیزه خورده ای اصلا زپشت سر یانه؟
به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟
عبور کرده ای از کوچه یهودی ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟
به غیر شام که در ان نبود هم نفسی
سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی
به شام قافله را با عذاب اوردند
برای دست یتیمان طناب اوردند
مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟
که بعدچند دقیقه شراب اوردند
به روی نیزه سر شیر خواره را عمدا
درست پیش نگاه رباب اوردند
برای اینکه دلش بیشتر به درد اید
مدام روبرویش ظرف اب اوردند
به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت
نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
به مناسبت سوم خرداد سالروز #آزادسازی_خرمشهر
قسم به صبح سعادت
به روز عزت اسلام
قسم به عبرت تاریخ
به شام تیره برجام
قسم به غیرت نسلی
که سر زد از دهه شصت
اراده های عجیبی
که در مبارزه نشکست
به کودکان رشیدی
که زیر تانک شکفتند
به دعوتی که شنیدند
تمام شان بله گفتند
قسم به سوم خرداد
که روز نصرت ما بود
به آن امام جهان بین
که گفت کار خدا بود
به شهر خون و رشادت
به نخل های شکسته
قسم به ماهی غواص
به دست خسته ی بسته
به باکری به حسینی
به نام نامی مردان
به همتّ حججی ها
قسم به فاتح و دوران
به آن زنان شجاعی
که صبر، زینب شان کرد
به مادر سه شهیدی
که چین به چهره نیاورد
قسم به عین عدالت
به بی پناهی یاران
به آرمان فلسطین
قسم به غزه ولبنان
قسم به روز نه دی
به دادخواهی مردم
به آن بصیرت خودجوش
برای دفعهی چندم
قسم به غربت ملت
که ماند در دل تحریم
ولی نکرد شکایت
نداد نامهی تسلیم
قسم به آن همه خونی
که ریخت پای تو ایران
همیشه پشت تو هستیم
همیشه پای تو ایران
مباد آنکه برنجیم
به رغم تیغ تورم
به رغم بار گرانی
به روی شانه مردم
مباد شانهی توفان
در این مصاف بلرزد
بهای عشق تو جان است
بخر خودت که بیرزد
شاعر: #معین_اصغری
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
به مناسبت سوم خرداد سالروز #آزادسازی_خرمشهر
#انتخابات
#بصیرت
#حاج_قاسم_سلیمانی
می رسد روزی که می آید سواری از سفر
این شب هجران به پایان می رسد وقت سحر
جمعه ای با شور ذکر دلنشین فاطمه
می رسد پشت و پناه سرزمین فاطمه
عاقبت تنها امید ناامیدان می رسد
آی مردم ، با سپاهی از شهیدان می رسد
با سپاه کاظمی ها ، باقری ها می رسد
لشکر صیّادها و باکری ها می رسد
خاطرات عاشقی هرگز نرفت از یادها
زنده شد این خاطره در سوم خردادها
سوم خرداد یعنی جبهه ی حقّ شاد شد
خاک خرمشهر با لطف خدا آزاد شد
سوم خرداد شرح جاءَ نصرُالله بود
فتح خونین شهر ، کار حضرت فتّاح بود
یاعلی گفتیم ، سربازان حق پس می رسیم
مطمئن باشید تا بیت المقدس می رسیم
فاتحانه پای ما تا خانه ی دین می رسد
جمعه ای هم نوبت فتح #فلسطین می رسد
ما اگر از قافله از کربلا جامانده ایم
ما اگر در هر نفس "ممّد نبودی..." خوانده ایم
می رسد روزی که می بینیم دنیا جای ماست
چشم دنیا محو چشمان جهان آرای ماست
هر کسی که خیمه گاه دشمنان را ترک کرد
با حسینی های عالم کربلا را درک کرد
ما برائت جُسته ایم از حلقه ی سیّاس ها
از نفوذی های دشمن از نمک نشناس ها
توبه باید کرد بعد از ارتکاب اشتباه
وای اگر تکرار گردد انتخاب اشتباه
باید از هر چه گذشته تا به حال عبرت گرفت
جای دشمن باید از دشمن شناسان خطّ گرفت
با بصیرت ، مضمحل گردد فریب دیگری
با ولایت می رسد فتح قریب دیگری
کوری چشمان دشمن باز هم همّت کنیم
ویژگی هایی که باید ما به آن دقت کنیم
با کفایت ، اهل ایمان ، ضدّ هرگونه فساد
مرد میدان ، انقلابی ، اهل ایثار و جهاد
با جوانان یار باشد ، فارغ از حرف و شعار
دل به میدان می زند او با دلی امیدوار
این خصوصیّات ممتازی که خیلی مطرح است
در کسی پیدا شود او انتخاب اصلح است
یادتان باشد که دشمن کار نسپارد به ما
عزّت فردای ایران بستگی دارد به ما
بستگی دارد به اینکه زائر باران شویم
با شهیدان مسیر عشق ، هم پیمان شویم
کُشته ما را غربت آقا و جام زهرها
پیش روی ماست حالا فتح خرمشهرها
افتخار ماست ایران کشور آزاده هاست
سرزمین علم یعنی جای فخری زاده هاست
نهضت ما تا قیام شخص قائم زنده است
مرگ اسرائیل یعنی حاج قاسم زنده است
عاشقی یعنی حسین بن علی الگوی ماست
قصه ی امروز ما چیزی شبیه کربلاست
می رسد شمشیر سرخ انتقامِ کربلا
می رویم و بازهم دارد ادامه کربلا...
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
به مناسبت سوم خرداد سالروز #آزادسازی_خرمشهر
#بصیرت
محصول نظر به غرب ، جام زهر است
چون خصمِ خدا ، همیشه باحق قهر است
هر فتنه که با بصیرتی دفع شود
یک فجر جدید و فتح خرمشهر است
***
ما در پی فتحِ قله ی فرداییم
پایِ عَلمِ حسین (ع) تا جان پاییم
هرجا که بنا به فتحِ خرمشهریست
ما نیز #محمد_جهان_آراییم
شاعر: #علی_ساعدی
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
السلام علیکم یا اولیاءالله
یاانصاراهل بیت النبوه
بمناسبت سالروز افتخارآفرین فتح خرمشهر چندبیتی تقدیم میکنم.
می رسد بوی وصال از آسمان
می رسد بوی غروری جاودان
می رسد گلبانگ تکبیر خدا
از شکوه عزتی بی انتها
عزتی که نور یک امداد بود
آری آری سوم خرداد بود
حمله ای که رمز آن شد بی عدد
یاعلی بن ابیطالب مدد
ذکریاحیدر به لبهاجاگرفت
خاک جبهه عطری از زهرا گرفت
تا که خون جاری میان شهرشد
تا ابد این شهر خرمشهرشد
یک سفر بادل روم تا کویشان
تاکنم عرض ادب بر عاشقان
زنده این ایام نامت میکنم
ای جهان آرا سلامت میکنم
بادلی تنگ و به این اشک روان
گشته ام امشب زیارت نامه خوان
ای شهیدان خدایی السلام
عاشقان کربلایی السلام
السلام ای لاله های سوخته
السلام ای سینه ی افروخته
السلام ای تکسواران بهشت
ای کفن پوشان سرخ سرنوشت
السلام ای قدسیان سینه چاک
آسمانی های مهمان روی خاک
السلام ای رهروان راه عشق
ای بصیرت پیشگان راه عشق
السلام ای شیر مردان خدا
ای سحرخیزان شب های دعا
ای مناجاتی دلان شب نورد
ای ابرمردان پیکار و نبرد
ای سبک باران افلاکی سرشت
می رسد از خاکتان بوی بهشت
روسپیدان دیار معرفت
لاله های نوبهار معرفت
ای علمداران صاحب اقتدار
سینه چاکان همیشه بیقرار
قبله ی سیار دل های غیور
بر دل غمدیدگان سنگ صبور
دارد این دل اشتیاق گفتگو
سینه ها پر درد و بغضی در گلو
درد ها در سینه و لب ها خموش
وای از این روزگار دین فروش
جایتان خالی چه دنیایی شده
رسم دینداری تماشایی شده
جامعه بوی تغافل می دهد
معصیت راه تکامل می دهد!
شهرمان با آسمان بیگانه شد
خانه ها تبدیل بر بتخانه شد
خانه ها از نور قرآن دور شد
مصحف توحیدیان مهجور شد
هر کسی دنبال مسئولیت است
میزها خالی ز نورانیت است
خدمت مردم اصول راه نیست
آن که دلسوزی کند بر خلق کیست
کو عدالت کو عدالت محوری
کو توجه بر کلام رهبری
کو ترحم بر یتیمان غریب
کو تبسم بر رخ هر غم نصیب
کو تکلم با دل درد آشنا
دستگیری از زمین افتاده ها
هر که مقروض است با حجب و حیا
سوق یابد جانب وام ربا
فقر در خانه ای مأوا کند
صاحبان خانه را رسوا کند
کیست از همسایه اش گیرد خبر
کرده با سیلی رخش را سرخ تر
کیست بنشیند ز سوز و سازها
پای درد غربت جانبازها
مومنین هیهات دینداری چه شد؟
از حقیقت ها طرف داری چه شد؟
ای شهیدان سینه ها سنگین شده
دین فروشی شغل هر بی دین شده
عاشقان آواره و سرگشته اند
خوب ها... از راهتان برگشته اند
با اجانب هم کلامی می کنند
بر شما بی احترامی می کنند
از جگرها کینه بیرون می کنند
قلب آقای زمان خون می کنند
کس به فکر خدمت آیا هست نیست
جز به فکر مال دنیا هست نیست
بهر خدمت هر که نازی می کند
یا که دارد حزب بازی می کند
کس نمی گوید ز نسل مؤمنون
بر منافق ها فأین تذهبون
خاک قبرستان صداتان می کند
بر عذابش مبتلاتان می کند
ریشه یابی گر کنی این درد را
در روایات و کلام اولیا
ریشه اش یک نکته باشد والسلام
وای مردم وای از مال حرام
لحظه ای یک لقمه نان شبهه ناک
می نماید عرشیان را اهل خاک
لیک جبران می شود آن نقص ها
بعد رد دین و رد قرض ها
با نم اشکی به دور از واهمه
بر غریبی های پور فاطمه
اشک ها جاری شود با شور و شین
تا زِ دل آرام می گویی حسین
کیست این آقا همان آب حیات
ذبح لب تشنه لب شط فرات
کیست او دار و ندار زینب است
دلبر نیزه سوار زینب است
سر به نی جسمش به زیر دست و پا
کربلا یا کربلا یا کربلا
#قاسم_نعمتی
#شهادت
#شهدا
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam