eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️مثنوی شهادت حضرت حمزه علیه السلام اثر مجتبی صمدی شهاب ▪️ باز هم دل شد به دام غم اسیر میخورد بر سینه از غم موج تیر باز دل در سوگ دلداری نشست سرو رعنایی ز جور و کین شکست زنده شد یاد احد در ذهن و جان یاد حمزه آن شهید قهرمان او عموی با وفای احمد است یاور دین خدای سرمد است حمزه ای که بود سردار سپاه دین حق را بود او پشت و پناه با دلی روشن ز حق آگاه بود پشت گرمی رسول الله بود مرد حق بود و دلیر و صف شکن سخت می ترسید از او اهرمن دشمن از او کینه ای دیرینه داشت بغض او را در درون سینه داشت عاقبت آن فانی راه خدا کشته شد با دست قوم اشقیا امشب این دل از غمش بی تاب شد دیده ها از سوز دل پر آب شد از احد آن سرزمین غم فزا می رسد فریاد صد وا ویلتا حمزه افتاده به خاک و خون ز کین سرخ شد از خون پاک او زمین غسل شد جسمش میان خاک و خون نیزه از جسمش نمی آید برون می چکد خون از لب و از حنجرش مثله گردیده ز کینه پیکرش تا به خاک و خون قرینش یافتند سینه اش را تا جگر بشکافتند هرکه جسم حمزه را اینگونه دید آه جانسوز و حزینی بر کشید گفت با خود یا رب این مجروح کیست جای سالم در تن این کشته نیست تا رسول اله بشنید این خبر ناله زد جانسوز ،از عمق جگر یک ردا انداخت روی پیکرش تا نبیند جسم او را خواهرش یا رسول اله وای از کربلا وای از آن ماتم و آن ماجرا وای از آن لحظه که با سوز و آه خواهری آمد درون قتلگاه زینب آمد دید یارش را به خاک زد گریبان را ز اوج ناله چاک سوخت از بس ناله ها زد از محن دید یارش سر ندارد در بدن کند گیسو زین مصیبت از سرش بوسه باران کرد در خون حنجرش ـــــــــــــــــــ «کانال ِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
شهادت حضرت حمزه علیه السلام با حمزه سَرو و سایهء سر داشت احمد در غزوه ها صد شیر لشگر داشت احمد گرچه یتیم مکّه بود او با وجودش مثل پدر یک سایه بر سر داشت احمد وقتی علی و فاطمه با حمزه بودند سرو روان ، کوثر ، صنوبر داشت احمد بهتر بگویم این سه تن وقتی که بودند بابا، برادر ، مِهر مادر داشت احمد عشق عمو و این برادر زاده ناب است این عشق را از لطف داور داشت احمد وقتی می آمد قلب او آرام میشد او را شبیه کوه باور داشت احمد وقتی علی با حمزه می آمد به میدان در معرکه طوفان محشر داشت احمد صد حیف شد پشت و پناهش را گرفتند نامردها جان سپاهش را گرفتند یک نیزهء نامرد سوی او رها شد قلب پیمبر سوخت و دارُالعزا شد میخواستند قلب پیمبر گُر بگیرد یک خنجر آمد سینه اش بدجور واشد میخواستند رویش شناسایی نگردد دیگر نمیگویم سر و رویش چها شد پیغمبر از غم دست و پای خویش گُم کرد وقتی صفیّه باخبر زین ماجرا شد تا چشم خواهر جسم پُر خون را نبیند آقا متوسّل به سِتر یک عبا شد آقا کجا بودی که زینب لطمه میزد وقتی حسین بی سرتو زیر پا شد قحطی زده ها پیکرش را لخت کردند ته ماندهء سهمش فقط یک بوریا شد انگشت را با حرص انگشتر بریدند قانع نبودند و ز سر معجر کشیدند ........... ........... زهرا پس از حمزه شکایت داشت از غم مانند شمعی آب شد آرام و کم کم میرفت بالا قبر حمزه گریه میکرد آهش پُرآتش بود و چشمش مثل زمزم میگفت با صد آه و ناله ای عموجان بعد از تو و بابا شدم مجروح ماتم دیدند تنهائیم سوزاندند مارا بستند دستان علی را پیش چشمم مانند تو برسینه ام زخمی عمیق است میخ درِآتش گرفته خورده مُحکم سردرد دارم ای عمو از ضرب سیلی دور سرم گردید از آن ضربه عالم زیر در افتادم لگد باران شدم من از آن زمان دیگر عمو شد قامتم خم در بیت الاحزان مینشینم بر مزارت ایکاش زهرا زودتر آید کنارت مجتبی صمدی شهاب ۱۸ خرداد ۹۹ ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
162.7K
شهادت حضرت حمزه ع😭 اجرای سبک: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
▪️ نوحه شهادت حضرت حمزه علیه السلام اثر حاج مجتبی صمدی شهاب ▪️ خون چکد از دو دیده پیغمبر ز داغ حمزه شد دلش پر آذر سالار لشگر نبی فدا شد از داغش ماتم و عزا بپا شد واویلا آه و صد واویلتا مثله شده پیکر او از کینه تیغ عدو دریده از او سینه گرچه او گشته اینچنین فدایی اما وای از شهید کربلائی واویلا آه و صد واویلتا ز داغ او نصیب دل شد ماتم فاطمه گریه میکند از این غم بعد از او فاطمه گردد دل آزار سوزد از آتش آن در و دیوار واویلا آه و صد واویلتا ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
حضرت علی علیه السلام خوشم با حب حیدر قد کشیدم دلم را از همه عالم بریدم به غیر از مرتضی چیزی ندارم به غیر از مرتضی چیزی ندیدم چه شوری در دلم افکنده عشقش پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم خوشم حلقه به گوش این سرایم به هر محفل ثنایش را شنیدم حیاتش ساده تر از بندگان بود عجب شاه و امیری برگزیدم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه صد و ده بار ذکر هو گرفتم از این دنیا و اهلش رو گرفتم مگر عقلم کم است از او نخوانم مگر کم آبرو از او گرفتم دل من زیر و رو شد از شبی که به دستم در حرم جارو گرفتم خراسان و نجف، این آبرو را هم از این سو، هم از آن سو گرفتم علی گفتم کمی زهرا بخندد چه پاداشی از این بانو گرفتم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه خدا رو کرد با او گوهرش را تجلی صفات و مظهرش را زمان وحی نور قل هو الله میان کعبه خوانده مادرش را نبی هم در شب تاریک فتنه به حیدر می سپارد بسترش را میان اوج پرواز نمازش به سائل می دهد انگشترش را همه بی تاب بر سجده می افتند اگر افشا نماید قنبرش را گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه نجاتم داده استغفارهایش دلم را برده با رفتارهایش شده سرتاسر نهج البلاغه نَمی از باطن پندارهایش ملائک از شعف هو می کشیدند همیشه لحظه ی پیکارهایش نبی دلگرم بازوی علی بود به جای تک تک سردارهایش چنان از قلعه در را مرتضی کند ترک برداشت تا تالارهایش گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه رها کردن مرامِ پیر من نیست به دست دیگران زنجیر من نیست مرا دیوانه می خوانند مردم اگر مجنون شدم تقصیر من نیست اگر از مرتضی کمتر بخوانم اثر بر ناله ی شبگیر من نیست بدون گوهر حب ولایت به غیر از معصیت تکبیر من نیست گره خورده دلم با حب حیدر به جز این عشق در تقدیر من نیست گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه ازل از جام خود بر ما چشانده همین باده دل ما را کشانده زمان خلقت آب و گل ما کمی خاک عبایش را تکانده کسی که روی دوش مصطفی رفت یتیمان را سر دوشش نشانده خدا هم از زبان مرتضایش پیمبر را شب معراج خوانده به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..." برایم طاقت و صبری نمانده ¹ گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه برای مؤمنین یعسوب دین است خداوند کرم روی زمین است عبای وصله دار کهنه ی او تجلی همان حِصن حصین است نشستن زیر ایوان طلایش برایم بهتر از خلد برین است اگرچه منکرانش هم نفهمند فقط حیدر امیرالمومنین است به یمن شیر پاک مادر خود تمام عمر، حرفم این چنین است گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه 🔸شاعر : محمدجواد شیرازی ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5996590114124333402.mp3
11.08M
ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
متن شعر روضه شب جمعه - حاج مهدی رسولی: ای شهید رکاب پیغمبر پدر و مادرم فدای تو باد ای اُحُد شاهد شهادت تو عمر من وقف در ثنای تو باد در دلم حسرت زیارت توست که تو محبوب مردمی حمزه طبق نصّ صریح آل نبی اسدالله دومی حمزه از سلام زیارتت پیداست که تو یاور شدی نبوت را گر پیمبر تو را دهد رخصت تو شفیعی همه قیامت را آه از آندم که قصد جان تو کرد هندِ ملعونه ی جگر خواره کرد قاتل پس از شهادت تو با غضب سینه ی تورا پاره دشمن از پیکر تو هم نگذشت مُثله شد قامت مطهر تو لیک جسم پُر از جراحاتت ماند مخفی ز چشم خواهر تو من بمیرم برای آن خواهر که تن بی سر برادر دید راهِ زینب به قتلگاه افتاد قتلگاه برادر بی سر خواهر انگار با برادر خود میشنیدند ناله ی مادر مادر انگار با پسر دارد میزند حرفهای آخر را میشنیدند قاتل و مقتول ناله های غریب مادر را این همان ناله های مادر بود قتلوک بُنَیَّ عطشانا اولین نوحه های کوثر بود ذبحوک بُنَیَّ عریانا ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه - شهادت حضرت حمزه علیه السلام/وفات حضرت عبدالعظیم علیه السلام - سبک محاله بمونه رو دلم... (حضرت حمزه) شیرِ میدونِ نبرد با دشمنایی تکیه گاهی و سپاهِ مصطفایی نگاه کن چی به سرت آورده دشمن بدنت جا می گیره رویِ عبایی عبایِ پیمبرِ دین شده تابوتِ تنِ تو جایِ نیزه یِ ستمگر مونده رویِ بدنِ تو لقبِت لقبِ ارباب امّا واسهَ ت کفنی هست سینهَ تو دَریدن امّا به تنت پیرهنی هست ای امان از این غریبی (۴) نه فقط عمو که واسهَ م بودی بابا بستی چشماتو چرا عمویِ زهرا بعدِ تو همین بقیع می بینه یک شب غریبونه تابوتی می بره مولا من و تو نیستیم ببینیم دستِ حیدرو می بندن تو کوچه به گریه هایِ... کوثرِ حرم می خندن باورت می شه مدینه جلو در می کِشه لشکر می شینه غلافِ کینه رو بازویِ یاسِ حیدر ای امان از این غریبی (۴) (حضرت عبدالعظیم) وقتی پا تویِ حریمِ تو می ذارم بارونی می شم مثِه ابرِ بهارم برا کربلا دلم تنگه و باید صورتم رو رو ضریحِ تو بذارم پسرِ کریمِ طاها حَرمت کرب و بلامه نوکریتون افتخارِ... من و کُلِّ رفقامه نمی شه سفره یِ نوکر... خالی آخه تو کریمی داره مجتبی تو شهرِ... ما برا خودش حریمی ای امان از این غریبی (۴) تو که روضه خونِ اربابِ غریبی تو که از ایل و تبارِ مجتبایی تویِ هیاتت می پیچه بویِ سیبی یعنی نوکرا شدن کرب و بلایی از تبارِ مجتبایی حرمی داری تو آقا عاشقِ حسینی امّا نشدی تو اِرباً اِربا جگرت سوخته ولی تیر به تن و تابوت نخورده دشمنت سرِ بریده به رویِ نیزه نبرده یا حسین غریبِ مادر (۴)
4_5987867031251189958.m4a
1.15M
ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبارسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خداکند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خداکند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟ تونیزه خورده ای اصلا زپشت سر یانه؟ به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟ عبور کرده ای از کوچه یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟ به غیر شام که در ان نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب اوردند برای دست یتیمان طناب اوردند مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعدچند دقیقه شراب اوردند به روی نیزه سر شیر خواره را عمدا درست پیش نگاه رباب اوردند برای اینکه دلش بیشتر به درد اید مدام روبرویش ظرف اب اوردند به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به مناسبت سوم خرداد سالروز قسم به صبح سعادت به روز عزت اسلام قسم به عبرت تاریخ به شام تیره برجام قسم به غیرت نسلی که سر زد از دهه شصت اراده های عجیبی که در مبارزه نشکست به کودکان رشیدی که زیر تانک شکفتند به دعوتی که شنیدند تمام شان بله گفتند قسم به سوم خرداد که روز نصرت ما بود به آن امام جهان بین که گفت کار خدا بود به شهر خون و رشادت به نخل های شکسته قسم به ماهی غواص به دست خسته ی بسته به باکری به حسینی به نام نامی مردان به همتّ حججی ها قسم به فاتح و دوران به آن زنان شجاعی که صبر، زینب شان کرد به مادر سه شهیدی که چین به چهره نیاورد قسم به عین عدالت به بی پناهی یاران به آرمان فلسطین قسم به غزه ولبنان قسم به روز نه دی به دادخواهی مردم به آن بصیرت خودجوش برای دفعه‌ی چندم قسم به غربت ملت که ماند در دل تحریم ولی نکرد شکایت نداد نامه‌ی تسلیم قسم به آن همه خونی که ریخت پای تو ایران همیشه پشت تو هستیم همیشه پای تو ایران مباد آنکه برنجیم به رغم تیغ تورم به رغم بار گرانی به روی شانه مردم مباد شانه‌ی توفان در این مصاف بلرزد بهای عشق تو جان است بخر خودت که بیرزد شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به مناسبت سوم خرداد سالروز می رسد روزی که می آید سواری از سفر این شب هجران به پایان می رسد وقت سحر جمعه ای با شور ذکر دلنشین فاطمه می رسد پشت و پناه سرزمین فاطمه عاقبت تنها امید ناامیدان می رسد آی مردم ، با سپاهی از شهیدان می رسد با سپاه کاظمی ها ، باقری ها می رسد لشکر صیّادها و باکری ها می رسد خاطرات عاشقی هرگز نرفت از یادها زنده شد این خاطره در سوم خردادها سوم خرداد یعنی جبهه ی حقّ شاد شد خاک خرمشهر با لطف خدا آزاد شد سوم خرداد شرح جاءَ نصرُالله بود فتح خونین شهر ، کار حضرت فتّاح بود یاعلی گفتیم ، سربازان حق پس می رسیم مطمئن باشید تا بیت المقدس می رسیم فاتحانه پای ما تا خانه ی دین می رسد جمعه ای هم نوبت فتح می رسد ما اگر از قافله از کربلا جامانده ایم ما اگر در هر نفس "ممّد نبودی..." خوانده ایم می رسد روزی که می بینیم دنیا جای ماست چشم دنیا محو چشمان جهان آرای ماست هر کسی که خیمه گاه دشمنان را ترک کرد با حسینی های عالم کربلا را درک کرد ما برائت جُسته ایم از حلقه ی سیّاس ها از نفوذی های دشمن از نمک نشناس ها توبه باید کرد بعد از ارتکاب اشتباه وای اگر تکرار گردد انتخاب اشتباه باید از هر چه گذشته تا به حال عبرت گرفت جای دشمن باید از دشمن شناسان خطّ گرفت با بصیرت ، مضمحل گردد فریب دیگری با ولایت می رسد فتح قریب دیگری کوری چشمان دشمن باز هم همّت کنیم ویژگی هایی که باید ما به آن دقت کنیم با کفایت ، اهل ایمان ، ضدّ هرگونه فساد مرد میدان ، انقلابی ، اهل ایثار و جهاد با جوانان یار باشد ، فارغ از حرف و شعار دل به میدان می زند او با دلی امیدوار این خصوصیّات ممتازی که خیلی مطرح است در کسی پیدا شود او انتخاب اصلح است یادتان باشد که دشمن کار نسپارد به ما عزّت فردای ایران بستگی دارد به ما بستگی دارد به اینکه زائر باران شویم با شهیدان مسیر عشق ، هم پیمان شویم کُشته ما را غربت آقا و جام زهرها پیش روی ماست حالا فتح خرمشهرها افتخار ماست ایران کشور آزاده هاست سرزمین علم یعنی جای فخری زاده هاست نهضت ما تا قیام شخص قائم زنده است مرگ اسرائیل یعنی حاج قاسم زنده است عاشقی یعنی حسین بن علی الگوی ماست قصه ی امروز ما چیزی شبیه کربلاست می رسد شمشیر سرخ انتقامِ کربلا می رویم و بازهم دارد ادامه کربلا... شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به مناسبت سوم خرداد سالروز محصول نظر به غرب ، جام زهر است چون خصمِ خدا ، همیشه باحق قهر است هر فتنه که با بصیرتی دفع شود یک فجر جدید و فتح خرمشهر است *** ما در پی فتحِ قله ی فرداییم پایِ عَلمِ حسین (ع) تا جان پاییم هرجا که بنا به فتحِ خرمشهریست ما نیز شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
السلام علیکم یا اولیاءالله یاانصاراهل بیت النبوه بمناسبت سالروز افتخارآفرین فتح خرمشهر چندبیتی تقدیم میکنم. می رسد بوی وصال از آسمان می رسد بوی غروری جاودان می رسد گلبانگ تکبیر خدا از شکوه عزتی بی انتها عزتی که نور یک امداد بود آری آری سوم خرداد بود حمله ای که رمز آن شد بی عدد یاعلی بن ابیطالب مدد ذکریاحیدر به لبهاجاگرفت خاک جبهه عطری از زهرا گرفت تا که خون جاری میان شهرشد تا ابد این شهر خرمشهرشد یک سفر بادل روم تا کویشان تاکنم عرض ادب بر عاشقان زنده این ایام نامت میکنم ای جهان آرا سلامت میکنم بادلی تنگ و به این اشک روان گشته ام امشب زیارت نامه خوان ای شهیدان خدایی السلام عاشقان کربلایی السلام السلام ای لاله های سوخته السلام ای سینه ی افروخته السلام ای تکسواران بهشت ای کفن پوشان سرخ سرنوشت السلام ای قدسیان سینه چاک آسمانی های مهمان روی خاک السلام ای رهروان راه عشق ای بصیرت پیشگان راه عشق السلام ای شیر مردان خدا ای سحرخیزان شب های دعا ای مناجاتی دلان شب نورد ای ابرمردان پیکار و نبرد ای سبک باران افلاکی سرشت می رسد از خاکتان بوی بهشت روسپیدان دیار معرفت لاله های نوبهار معرفت ای علمداران صاحب اقتدار سینه چاکان همیشه بیقرار قبله ی سیار دل های غیور بر دل غمدیدگان سنگ صبور دارد این دل اشتیاق گفتگو سینه ها پر درد و بغضی در گلو درد ها در سینه و لب ها خموش وای از این روزگار دین فروش جایتان خالی چه دنیایی شده رسم دینداری تماشایی شده جامعه بوی تغافل می دهد معصیت راه تکامل می دهد! شهرمان با آسمان بیگانه شد خانه ها تبدیل بر بتخانه شد خانه ها از نور قرآن دور شد مصحف توحیدیان مهجور شد هر کسی دنبال مسئولیت است میزها خالی ز نورانیت است خدمت مردم اصول راه نیست آن که دلسوزی کند بر خلق کیست کو عدالت کو عدالت محوری کو توجه بر کلام رهبری کو ترحم بر یتیمان غریب کو تبسم بر رخ هر غم نصیب کو تکلم با دل درد آشنا دستگیری از زمین افتاده ها هر که مقروض است با حجب و حیا سوق یابد جانب وام ربا فقر در خانه ای مأوا کند صاحبان خانه را رسوا کند کیست از همسایه اش گیرد خبر کرده با سیلی رخش را سرخ تر کیست بنشیند ز سوز و سازها پای درد غربت جانبازها مومنین هیهات دینداری چه شد؟ از حقیقت ها طرف داری چه شد؟ ای شهیدان سینه ها سنگین شده دین فروشی شغل هر بی دین شده عاشقان آواره و سرگشته اند خوب ها... از راهتان برگشته اند با اجانب هم کلامی می کنند بر شما بی احترامی می کنند از جگرها کینه بیرون می کنند قلب آقای زمان خون می کنند کس به فکر خدمت آیا هست نیست جز به فکر مال دنیا هست نیست بهر خدمت هر که نازی می کند یا که دارد حزب بازی می کند کس نمی گوید ز نسل مؤمنون بر منافق ها فأین تذهبون خاک قبرستان صداتان می کند بر عذابش مبتلاتان می کند ریشه یابی گر کنی این درد را در روایات و کلام اولیا ریشه اش یک نکته باشد والسلام وای مردم وای از مال حرام لحظه ای یک لقمه نان شبهه ناک می نماید عرشیان را اهل خاک لیک جبران می شود آن نقص ها بعد رد دین و رد قرض ها با نم اشکی به دور از واهمه بر غریبی های پور فاطمه اشک ها جاری شود با شور و شین تا زِ دل آرام می گویی حسین کیست این آقا همان آب حیات ذبح لب تشنه لب شط فرات کیست او دار و ندار زینب است دلبر نیزه سوار زینب است سر به نی جسمش به زیر دست و پا کربلا یا کربلا یا کربلا ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
۱۳ مدینه غرق عزا شد از داغ حضرت حمزه مدینه ماتم سرا شد از داغ حضرت حمزه در مدینه بهر حمزه برپا شده بزم عزا واویلتا واویلتا(۲) یاور دین مصطفی حامی دین باشد حمزه در راه اسلام و قرآن کشته ی کین باشد حمزه شهید ظلم و کینه شد، شیر رسول دو سرا واویلتا واویلتا بدست دشمنِ بی دین مثله شده پیکر او دیده گریان از داغ او گردیده پیغمبر او گردیده در جنگ احد مظلومانه جانش فدا واویلتا واویلتا هند جگر خواره نمود پیکر او پاره پاره روز پیغمبر اکرم بادیدنش شب تاره سوزد کنار پیکرش با گریه های بیصدا واویلتا واویلتا تا خواهرت صفیه خبرشهادتش شنید از مدینه تا به احد بسوی مقتلش دوید همراه زهرای اطهر آمد کنار شهدا واویلتا واویلتا تا که نبیند پیکر غرق به خونش خواهرش ختم رسل با عبایش پوشانده کل پیکرش ذکر خواهر او شده واغربتا واویلتا واویلتا واویلتا با دیدن برادرش خواهر او جان بر لب است در این شب ماتم زده دلها به یاد زینب است در کنار برادرش چه کشیده در کربلا واویلتا واویلتا زینب دیده برادرش در کربلا تنها شده در بین مقتل پر خون سر از تنش جدا شده در موج خون حسین او میزند مادر را صدا واویلتا واویلتا زینب دیده که شمر دون خنجرش از کمر کشید بر روی سینه اش نشست سر او از قفا برید دیده تنش نقش زمین رأس حسین بر نیزه ها واویلتا واویلتا .
194.8K
شهادت حضرت حمزه ع😭 اجرای سبک:
۱۸ واویلتا روز عزای حضرت حمزه است به لب نوای حضرت حمزه است گریه برای حضرت حمزه است در بحر دین حمزه چو گوهر است مدینه ازداغش چو محشر است شهید ظلم و کینه حمزه شد خون از این غم قلب پیمبر است تسلیت مولا ختم الانبیا (۴) واویلتا بریاری دین رفته او میدان حمزه شده فدایی قران ختم رسل زداغ او گریان جان داده او در راه مکتبش دین احمد آیین و مذهبش با فرمایش ختم مرسلین سیدالشهدا شد لقبش تسلیت مولا ختم الانبیا واویلتا با نیزه ی وحشی زمین افتاد سر را روی خاک زمین بنهاد در راه اسلام و خدا جان داد دشمن بی دین سوی او شتافت بین کشته‌ها حمزه را که یافت از کینه هایی که زحمزه داشت هند ملعونه سینه اش شکافت تسلیت مولا ختم الانبیا واویلتا آوای غم رسیده تا افلاک حمزه فتاده با تن صد چاک غرق به خون غلتان بروی خاک تا که دید احمد مثله تنش با عبایش پوشانده بدنش فرموده نیاید کنار او تا خواهر نمیرد ز دیدنش تسلیت مولا ختم الانبیا واویلتا خواهر او صفیه جان بر لب کنار او بوده به تاب و تب افتاده دل یاد غم زینب دیده در موج خون برابرش پیکر پاره ی برادرش تن صد چاکش را روی زمین دیده دشمن زد بر نیزه سرش تسلیت مولا ختم الانبیا .
▪️ زمزمه شهادت حضرت حمزه و عبدالعظیم علیهم السلام▪️ اثر مجتبی صمدی شهاب بزم امشب بزم روضه بزم داغ یه کریمه پسر زهرا و حیدر حضرت عبدالعظیمه صاحب سفره امشب مثه جدش سفره داره یه اشاره به غریبیش اشکامونو در میاره این آقایی که حریمش غرق بین هاله ء نور با هجوم تيرگی ها یه روزی شد زنده در گور زیر پا رفت اما نامش روی پرچم رفته بالا تا قیامت جادوانه است پرچم اولاد زهرا شد مصادف این مصیبت با یه درد پره محنت داغ حمزه که سوزونده دل ما رو بی نهایت بی حیاها ، نا نجیبا مثله کردن پیکرش رو شد پیمبر غرق ماتم پاره کردن جیگرش رو سایبون روی سر بود این عموی بی قرینه خالی بود جاش وقتی حیدر شد غریبه تو مدینه بعد حمزه بود که دشمن به ولایت پشت پا زد توی کوچه یه حروومی یه کشیده بی هوا زد
201K
شهادت حضرت حمزه ع😭 اجرای سبک:
زمینه نوحه حضرت حمزه سیدالشهدا -(تویی تو شیر سپاه من حمزه – همیشه پشت و پناه من حمزه) تویی تو شیر سپاه من حمزه – همیشه پشت و پناه من حمزه پیش نگاهم چنین ، جسم تو نقش زمین ، ناله زنم اینچنین آو و واویلا امان ز بغض زن جگرخواره – میان صحرا شدم من آواره نیزه نثارت شده ، به تو جسارت شده ، تن تو غارت شده آه و واویلا خبر رسیده که میرسد خواهر – کشم عبای خودم بر این پیکر زند به سر زین عزا ، اگر ببیند خدا ، شکاف این سینه را آه و واویلا به کربلا خواهر از حرم آمد – کنار یاری که دست و پا میزد به پیش چشمان او ، بریده میشد گلو ، گرفته دورش عدو آو و وایلا همینکه خم شد گلوی او بوسید – میان صحرا صدای او پیچید غریب مادر حسین ، عزیز خواهر حسین ، بریده حنجر حسین آو و واویلا شاعر:
4_5864131093627669260.mp3
592.8K
ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
حضرت حمزه -(از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه) از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا واحَمْزَتاه قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه ...... فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🎼 🌷🌷🌷🌷 ✅بنداول قبله ی شهر مایی توسیدالکریمی تو خورشید شهرری آقا شاهم عبدالعظیمی 🌷 پور امام مجتبی(ع) امید کل سائلا فخر همه تهرونیا 🌷 سلاله ی زهرایی آقای شهرمایی 🌷 ابن الکریم ای آقام عبدالعظیم ای آقام 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم جانم به حرم تو جانم به مرقد تو جانم به صحن و سرات آقا بح بح به گنبد تو 🌷 جانم به اون گلدسته هات به اون حریم باصفات جانم به گنبد طلات 🌷 بی مِثلُ بی همتایی کرببلای مایی 🌷 ابن الکریم ای آقام عبدالعظیم ای آقام 🔘➖➖➖➖➖🔘 تو حرمت میشینم ولی دلم حزینه که نداره حرم و گنبد جدت توی مدینه 🌷 خیلی دلم رو کرده خون مزاره بی نام ونشون نداره حتی سایه بون 🌷 میگم با سوز وسازم حرم براش میسازم حسن آقام ای آقام
4_5893479751917503922.mp3
2.92M
ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam