eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
آب روی ماست گریه آبروداریم ما.. با لباس مشکی ات عمریست خو داریم ما باطهارت بودن از ارکان مجنون بودنست حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما چشم ما بی اشک بی خیراست،بی خیرش نکن! که فقط از  دار دنیا دو سبو داریم ما.. حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما حضرت عباس حامی علمداران توست! چه هراس از این و آن وقتی عمو داریم ما هرکسی دل را بدستت داد از مردم برید تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟! خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم! خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما!  آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست.. کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما! شهر با یک یاحسین ما معطر میشود هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما لحظه های آب خوردن هم بفکر روضه ایم.. بغض خشکی لب و بغض گلو داریم ما.. در غمت آیات قرآن روضه خوانی می‌کنند آب دریا و بیابان روضه خوانی می‌کنند 🔸شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب 🔸شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
"علقمه موج زد عکس قمرش ریخت به هم 😭 دستش افتاد زمین بال و پرش ریخت به هم"😭😭 تکه تر آیه ی قرآن شده بر روی زمین و حسین آمد و دیدم نظرش ریخت به هم 😭😭 زینب از معرکه دور است ولی میدانست ! بر سرش میزد و چشمان ِترش ریخت به هم 😭😭 قد کمان ،مثل درختی که خمیده است ببین 😭 روی زانو شده و آن کمرش ریخت به هم 😭 بانگ آمد که لب چشمه و لب ها تشنه است 😭😭 از همین مساله هم ،،بیشترش ریخت به هم 😭 دست عباس جدا و ،سروچشم و قدمش 😭😭 قامت سرو کجا ،،مختصرش ریخت به هم😭😭 مشک پاره ، علم و دست و خدایا چه شده 😭😭😭 که علمدار حسینی، سپرش ریخت به هم😭 روی زانو شده ارباب ،،دلم شعله گرفت 😭 قافیه خون شد و احساس ،،پرش ریخت به هم😭😭 فاطمه اشک شد و ناله زد و خون بگریست 😭😭 فاطمه ناله زده ، چون پسرش ریخت به هم😭 و حسین روی زمین طاقت فریاد نداشت 😭😭 خنجر و تیر و دو چشمی ،،جگرش ریخت به هم😭 گرگ ها خنده زنان ،،واای حسینم چه کند ؟😭😭 خواهرش دید قسم،، کی قمرش ریخت به هم..!!😭😭 صبر هم طعنه زده ،،طاقت انکار چرا زینبش ناله زد و،، میخ درش ریخت به هم😭😭 یاد میخ درو پهلو و ردی خونِ کبود 😭 باز هم ناله ی آن ،،دلبرکش ریخت به هم یادِ شب ،عصر سیاه ،آتش و دود از همه سو 😭 گوشواره ،غم و فکرِ سفرش،، ریخت به هم😭😭 شب شد و نیزه چرا بر لب خود قرآن خواند ؟؟ شب شد و دید چرا دخترکش ریخت به هم 😭😭😭😭 _حسامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موج می زد همه جا خیر و فراوانی بود افق سبز نگاهش ، همه بارانی بود می زدی سر تو اگر کوچه خیابان ها را فارغ از درد و غم و رنج و پریشانی بود باغ چشمانش اگر چه تب نیلوفر داشت غنچه می‌شد نفسش بس که بهارانی بود عشق را عاطفه را با همه قسمت می کرد نور امید ، به قلب ِ همه ، مهمانی بود یادمان داد پدر ، مثل برادر باشیم تازه این ساده‌ترین شرط مسلمانی بود پای نطقش همگی ، پای برهنه بودند منبرش ساده ولی محکم و طوفانی بود نفسش رایحه‌ی یاسی " میثم " می داد عطر لبخند ملیحیش همه سلمانی بود فیض می برد ، از او علم و فقاهت اما اوج امید ِ خودش «طفل دبستانی» بود مدعی خواست کمی معرکه گیرد اما ... خلف ِ صالـح او ، "پیـر خراسانی " بود "طالقانی" و "بهشتی" و "رجایی" بودند ... عشق بود و برکت بود و فراوانی بود به طفیلی سر اوست که عزت داریم برگی از عزت این مرد "سلیمانی" بود اگر از نام و نشانـش نسبـش می پرسی موسوی بود و حسینی نسب ایرانی بود هر که پرسید اگر خانه ی خورشید کجاست بنویسیـد کـه خورشیـد ، جـمارانی بـود یادم افتاد ، جماران و شهیدان و امام ... صورت ماه خمینی ، که چه نورانی بود ... دستمالی که به چشمان ترش می بست و... روضه هایی که همه عمر ، خودش بانی بود "کوثری" روضه نمی‌خواند قیامت می کرد حال ِ این پیر ، همانی که ، نمی دانی بود زنده می شد وسط روضه و هی جان می داد خاصه آن روضه که سنگ و سر وپیشانی بود پدر و مادر ، امام و شهدا ، فیض برند ... با دوخط روضه،که این روضه پایانی هست "آه از آن ساعتی ، که با تن ِ چاک چاک نهادی ای تَشنه لب،صورت خودرابه خاک" شاعر: ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
➖(سبک دلخون تر از ابر و طوفان....) ➖برای رحلت حضرت امام ____▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یابن الحسن نور عینی از نسل پاک حسینی بر مکتب تو بنازم سرباز تو شد خمینی عجل الفرج یابن الزهرا(2) _ پیوسته دل بر تو بستیم دیده به راهت نشستیم زیر لوای خمینی در انتظار تو هستیم عجل الفرج یابن الزهرا(2) _ ما حامی انقلابیم در سایه ی آفتابیم با ساغر صاحب عصر مست می بوترابیم عجل الفرج یابن الزهرا(2) ____ ما هم ولائی تباریم ترسی ز دشمن نداریم چون در رکاب ولایت سردار سلیمانی داریم عجل الفرج یابن الزهرا(2) ____ هستم مطیع ولایت ای رهبرم جان فدایت آقا دعا کن برایم گردد نصیبم شهادت عجل الفرج یابن الزهرا(2) _ ایران هوادار مهدیست یزدان نگه دار مهدیست به به،به روزی که گویند عباس علمدار مهدیست عجل الفرج یابن الزهرا(2) __ آللانما دیر و کنشته باخ یار نیکو سرشته ویرمم آقامون جهاندا بیر تار موسین بهشته عجل الفرج یابن الزهرا(2) _ قانه باتاندا شهیدان دلده نوا،الده قرآن سسلندیلر جبهه لرده یاران پیر جماران عجل الفرج یابن الزهرا(2) _ اولدی بو نهضت جهانی باهمدلی،هم زبانی اولسا بصیرت چاغوررام امداده صاحب،زمانی عجل الفرج یابن الزهرا(2) الله،بو، آل سعودی محو ایله،یوخدور وجودی ویر کعبه نین اوسته پرچم با نام (حیدر)به زودی(بهلول حبیبی زنجانی) عجل الفرج یابن الزهرا(2) _▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *
4_5893135325605152202.mp3
589.7K
ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم : بند اول آن امامی که فقط در فکر دین بوده فکر و ذکرش مشکلات مومنین بوده کی روا بوده که دشمن بر سر زین و او به دنبالش دوان روی زمین بوده ۲ دشمن ظالم، امام مرا نیمه ی شب می برد به کجا؟ کاشکی که آقامونو نبرن پای پیاده، بدون عصا وای وای وای درسته که از گناه شون قلب شون شده تیره کاشکی یه خورده حیا کنن چون آقای ما پیره ۲ " آه، مظلوم امام صادق " ۳ بند دوم "قَبْرُهُ في قَلبِ مَن والاه" به این معناست که بقیع اصلی تو در دل ماهاست چون رئیس مذهب مایی تو ای آقا تا قیامت پرچم ما شیعیان بالاست ۲ خوب میشه آب و هوای بقیع صحنی می سازیم برای بقیع قبله ی دل های خسته میشه گنبد ایوون طلای بقیع ۲ وای وای وای با دست ما بچه هیئتی ها بقیع میشه آباد براش می سازیم ضریح و صحن و پنجره ی فولاد۲ " آه، مظلوم امام صادق " ۳ بند سوم نیمه شب ها گوشه گیری از همه می کرد زیر لب هی روضه ها را زمزمه می کرد یاد مظلومیت جدّ غریبش بود گریه می افتاد و یاد فاطمه می کرد ۲ روضه ی روزی که چل نفری هیزم آوردن به پشت دری آتیش و دود و مادر بود و از رحم و مروت نبود اثری ۲ وای وای وای چه ضجه هایی که می زد و ناله ها که سر می داد به یاد داغ سرای رو نیزه ها که می افتاد " آه، مظلوم امام صادق " ۳ شاعر : ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم ناگهان سجّاده را از زیر پایش می‌کِشند مثل حیدر در میان کوچه‌هایش می‌کشند    بی‌مروّت‌ها سوار مرکب و دنبال خود پیرمردی را پیاده، بی‌عصایش می‌کشند با طناب و آتش و سیلی و دست بسته‌اش لحظه‌لحظه عکس مادر را برایش می‌کشند    روضه‌ها را در خیالش هی مجسم کرده‌اند از مدینه ناگهان تا کربلایش می‌کشند "زینت دوش نبی" افتاده بی‌سر بر زمین وای بر من از کجاها تا کجایش می‌کشند    شاه غیرت روی خاک افتاده و بی‌غیرتان  نقشه‌ی حمله به سوی خیمه‌هایش می‌کشند    چون نمی‌برّید خنجر حنجرش را از جلو  ناکسان این بار خنجر بر قفایش می‌کشند اشک دختربچه‌ای یک شهر را برهم زده  با سر بابا رمق را از صدایش می‌کشند در قنوتش رفته در فکر تمام روضه‌ها  ناگهان سجاده را از زیر پایش می‌کشند ... ۱۳۹۲ ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ زمینه شهادت امام صادق علیه السلام اثر حاج مجتبی صمدی شهاب ▪️ آتیش گرفته دلای عاشق شده خزونی گل شقایق برای داغ امام صادق یا مظلوم امام صادق مدینه دوباره سوگواره بارون ماتم باز می باره باز دل پریشون زار و گریون سر روی خاک غم میزاره خاک غم انگیز خاک مدینه خاک غریبی اون سرزمینه میزنه آتیش به جون عالم خاکی که با عطر یاس عجینه یا مظلوم امام صادق غم مدینه با دل سرشته خاکش تره از اشک فرشته با اون غریبیش بازم بهشته از درو دیوارش از گذارش میاد شمیم یاس پرپر غروبای سردش پره دردش میاد صدای آه حیدر دوباره غوغا دوباره محشر افتاده شعله به جون یک در شکر خدا که نیومد این بار پشت در این خونه یه مادر یا مظلوم امام صادق یه پیرمرد نفس بریده با حال خسته رنگ ه پریده شبیه حیدر بلا کشیده با دل شکسته دست بسته پشت مرکب نیمه جونه هرجا که می افته روی خاکا نامردی اونو میکشونه با چه سوز و با چه آهی میره بخاطر بی گناهی میره خاکی شده موهای سفیدش هر دو تا چشماش سیاهی میره
157.7K
شهادت امام صادق ع😭 اجرای سبک:
واحد جفت/تک امام صادق علیه السلام گوشواره: عاشقیم (۴) شیعهء سر سپردهء صادقیم (۲) ما به قال الصّادق توجّه داریم شیعیان راه حیدر کرّاریم خون سلمان باشد در رگ و خون ما ما ز وهّابی ها همگی بیزاریم در رکاب مهدی فاطمه ما سربازیم (۲) ما بزودی حرمی بین بقیع می سازیم(۲) عاشقیم ..... **** ما ارادت داریم به نسل زهرا قدرت ما باشد ذوالفقار مولا ما دخیل شالِ عَلَمِ عباسیم هست ما قربان روضهء عاشورا باستمگر و بد و با اهل ولایت خوبیم (۲) روی کعبه پرچم نادعلی می کوبیم (۲) عاشقیم ...... **** بندهء عشق و از همه جا آزادیم در فنون رزمی همگی استادیم ای جهانخواران این ناز شصت ما بود شیعهء ایران و قاتل پَهبادیم خواری آل سعود و عربستان یمن است کربلایی شدن ما همه دست حسن است مجتبی صمدی شهاب شوال ۹۸ه
188K
جفت شهادت امام صادق ع😭 اجرای سبک:
امام صادق علیه السلام ◇جواب: کاشف الحقایق یا امام صادق مولا ، با تو زنده مکتب شیعه "مولا، ای رییس مذهب شیعه" |بند اول| منم که ، یه عمریه کارم فقط عاشقیه الهی ، بمیرم توی روزای صادقیه از اول، خدا قلب من رو به نام شما زد شدم من ، غلام تو یا جعفر ابن محمد شاهی و غلامم جعفری مرامم مولا ، نوکریته منصب شیعه مولا، ای رییس مذهب شیعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |بند دوم| شبایی ، که دلتنگم وغرق سوز و گدازم براتو ، تو رویا یه صحن و یه گنبد میسازم میبینم ‌، حریـم بقیــع تو با چارتـا گنـبد میبینم ، شلوغه تو صحن تو هم مثل مشهد آرزوم همینه تا برم مدینه مولا ، ذکر تو روی لب شیعه مولا ، ای رییس مذهب شیعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |بندسوم| امیرم ، بـرای تو آه دلــم آتشــیـنه بمیرم، چقدر غصه دیدی تو شهر مدینه نامردا، جفاشونو به بی نهایت رسوندن دوباره ، یه خونه رو تو این مدینه سوزوندن دل شکسته بودی دست بسته بودی مولا ، داغ تو تاب و تب شیعه مولا ، ای رییس مذهب شیعه ◆شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
4_5897598445165747980.mp3
1.23M
ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ بر روی پیکره توچه شلاق ها زدند اینجامیان کوچه تورا بی هوا زدند درنیمه های شب به سویت حمله کرده اند شلاق برتن وبدنت ازجفا زدند واردشدند از در و دیواروپشت بام قومی چنین تورا سر سجاده ها زدند آن پیرمرده محترم سالخورده را پای برهنه دروسط کوچه ها زدند قومی کمال بی ادبی رانموده اند اورامیان کوچه بدون عبازدند تکرارشدحدیث درودود وشعله ها اوراچنین میان درو شعله ها زدند دستش طناب بود و دوپایش برهنه بود اورا غریب چون علی مرتضی زدند ای دل بسوز وگریه وآه وفغان نما اورابه ضرب طعنه ای بس ناروا زدند اینجاتمام حرمت آل علی شکست باقصدکشتنت وسط کوچه هازدند ابن ربیع رسیدوتوراتازیانه زد با اذن او تورا وسط شعله ها زدند چون جدخودعلی.توغریبه مدینه ای شلاق برتن وسرو روی شما زدند بازهرکینه عاقبت ازپانشسنه ای برکشتن تو حیله به زهرجفازدند امادگرسرت به روی نیزه ها نرفت بی غیرتان تورا وسط, ناله ها زدند شعر.آرمین غلامی(مجنون)... ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 در فضای روضه خوانده شود ... دیدم همه ی شهر غمت فهمیدند بر بی کسیت به کوچه ها خندیدند یک شهرتوراچون تک و تنها دیدند بر قامت خم گشته ی تو خندیدند خوردی به زمین و روی تو خاکی شد تنها شدنت را همگان فهمیدند درکوچه تن وپیکرتو درهم بود شلاق ولگدبودتنت  بوسیدند وقتی به سراشیبی آن خانه رسید از ترس زن وبچه ی او  لرزیدند ای وای توراهمچواسیری بردند اماسر ت از قفا دگر نبریدند عمامه ، عبا ، پیروهنت خاکی بود گویا که تورابه کوچه ها دزدیدند دیگررمقی درتن وجان تونمانده شلاق روی پیکر  تو تازیدند تامجلس ملعون. تن توخوردکتک ها باضربه ی شلاق تنت پاشیدند ای وای که درنیمه ی شب جمع شدند  گویاکه به دورت همگی رقصیدند 🔸شاعر: غلامی(مجنون) ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾ وسط کوچه پیکرت افتاد جلوی چشم همسرت افتاد جای آتش روی سرت افتاد وسط شعله هاپرت افتاد یا صادق یاشیخ الاوصیا آقاجانَّ عزیز آل الله ازهمه عالمین سری صادق نور چشم پیمبری صادق توفقط مثل حیدری صادق همچومحشرتومحشری صادق لقبت شد اباعبدالله تویی توهستی رسول خدا تویی تنها تاج سر اسلام همه جا یار و یاوراسلام تو علمدار لشکراسلام جنگجوی دلاوراسلام لقبت شیخ الاوصیا باشد کنیه ات صادق عبا باشد درمدینه، حریف تو نادم بوده هرجا وجود تو لازم دلربای قبیله ی هاشم خوانده ام من برای تو دائم  می نویسم کمال عشقی تو بخداکه دو بال عشقی وسط معرکه تو "سرداری" به حسین رفته ای جگر داری توزحیدر فقط ثمر داری چقدرخوب تو هنر داری دم آخروصیتی کردی به لبانت صلات آوردی عطر وبوی شما وزیدن داشت صورت ماه تو چه دیدن داشت بین کوچه حرفت شنیدن داشت رنگ منصور هم پریدن داشت با بیانت مجلس او پاشید از تو آقا چقدر می ترسید روضه های پر از اشاره، تویی آسمان پرازستاره ،تویی چاره ی قلب بیچاره ،تویی هستی مابه یکباره، تویی اهل عالم تورامیجویند قاله صادق زیاد می گویند مردکی درگلوصدا انداخت بین خانه عبارا انداخت پیکرت را چه بی هوا انداخت همه را یاد بوریا انداخت روضه ی شیخ الاوصیا برپاست روضه ی شاه اولیا برپاست 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ ________________________ ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ کنارسفره ی روضه دوباره شدغوغا هوای روضه ی صادق(ع)نشسته بر دلها زلطف میشود آقانظربه روضه کنی برای نوکری خود سوا کنی مارا چه میشود که مرادربقيع كني زائر ترحمي بنما.جان حضرت زهرا نبوده گریه چه دردی است ای طبیب من نظرنمابده اشکی به قلب پرسودا شنیده ام که دودستت به کوچه ها بستند تورابه نیمه ی شب میکشید دشمنها شنیده ام که دره خانه شدپر از آتش دوباره گشته تدایی مدینه وزهرا چقدر گریه کنم من برايت اي صادق گمان برم که کنی زائرم به صحن وسرا # آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
_صادق؛(ع) شعر مصیبت حضرت صادق (ع) آتش گرفت ا ین دره خانه به کارزار شدغرق دود خانه وشد دیده تارِ تار از آسمان به خاک زمین اشک تازه ریخت آتش زبانه میزنداز بس گدازه ریخت درکوچه روبهان به شکارت کمین کنند یکباره حمله سوی تو ای نازنین کنند درهجره صادق است وکه گرم قتال شد یکباره بهره حمله ی‌ دشمن مجال شد   قلب و دل امام مدینه شکسته بود کوه غم وبلا به دل اونشسته بود این روزگار بر دل خود ازتو کینه داشت  لبریز زخم بود و جراحت به سینه داشت درکوچه موج ناله ی‌ واویلتا شده عالم برای غربت تو درعزا شده عالم فدای آن تن پاک و مطهرت افتاده بین آن درو دیوار پیکرت درسینه غربت وغم آن روز مانده است داغ توغصه بر دل عالم نشانده است آنجا کنار جسم توهمسر رسیده بود آهی ازاین همه غم دنیا کشیده بود پیمانه های صبر ه دلش جوش میرود آنقدر ناله زد دگراز هوش میرود  گفتی دلت گرفته ز اندوه دیگری داری عزای ماتم مظلومه خواهری گفتی غروب واقعه جدت به خون نشست از ثم مرکبان بخداسینه اش شکست  گفتی حسین در دل گودال قتلگاه درخون نشست پیکر سردار بی سپاه گفتی که با زبان گله بضعه ی‌ بتول رو کرد بر مدینه که یا أیها الرسول این پاره پاره پیکره قرآن حسین توست این تن که مانده زیرستوران حسین توست 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
رجزحضرت صادق (ع) ... 🍃 آنکه سوی بیرقش عمری دویدم صادق است آنکه درعالم شده تنها امیدم صادق است کس مرا درعالمین هرگز نکرده دلبری آنکه ازنامش همیشه خیر دیدم صادق است خوب یادم داد. مادر عشق شیخ الاوصیا از لب بابــای خود نامش شنیــــدم صادق است ذکرتان هرکس بگویدمیشود، آقای من آنکه غیرازاومن ازایشان بُـریـدم صادق است گر زمین گیــرم ولی او دستگیرم بوده است آنکه جزخوبی از اوچیزی ندیدم صادق است صحن خاکی بقیع شدقبله اهل نظر یاد لحظه لحظه اش آهی کشیدم صادق است کاش عمری خادم صحن بقیعت میشدم آنکه عمری گرد او باجان پریــدم صادق است من چه گویم بهتریـــن ایام عمــرروضه بود آنکه عمری درعزایش من خمیدم صادق است غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ 😔 ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
علیه السلام (ع) باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه وعبا زتن تو جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند 🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ________________________ ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ‍_عمری گدای حضرت صادق شدن خوش است خاره سرای حضرت صادق شدن خوش است مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است وقتی گدای حضرت صادق شدن خوش است همواره سرنوشت مرا او رقم زده مستی برای حضرت صادق شدن خوش است آل صعود و داعش و وهابیت بدان ما را فدای حضرت صادق شدن خوش است (مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو در روضه های حضرت صادق شدن خوش است ـــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam