eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
72 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین جان ۲ روی صورتم یادگاری تُ بازم می زارم به غیر از همین پیروهن از تو چیزی ندارم - واویلا حسین جان ۲ تو رفتی و یک سال و نیم از غمت گریه کردم برای تو و غربتِ و ماتمت گریه کردم - واویلا کجایی ببینی که دارم جون میدم چه روزای سختی که بعد از تو دیدم منم تشنه لب دارم اینجا می میرم مث تو منم زیر نورِ خورشیدم تو رفتی ۲ برای تو و زخمای پیکرت گریه کردم چقد با رقیه برای سرت گریه کردم - واویلا تا حالا ۲ هزار دفعه از داغ دوریِ تو جون سِپُردم دلم خون شد از بس برات غصه خوردم - واویلا هنوز دارم از داغ دوریت می سوزم با گریه برا تو گذشته هر روزم همش با خودم میگم آخر میایی... شب و روز چشام و به این در می دوزم به والله ۲ فراموش نکردم تو رو حتی واسه یه لحظه تو رو جا گذاشتم زیر اون همه تیر و نیزه - واویلا بمیرم ۲ لبِ تشنه از تن سرت رو بُریدن تو گودال زیر سم اسبا تن بی سرت شد لگد مال - واویلا نداره دلم بعد تو سامون داداش منم کاش برا تو می دادم جون داداش بلایی سر تو آوردن توو گودال که نشناختمت بین خاک و خون داداش
السلام السلام شهید کرب و بلا یااخا یااخا کنار خواهر بیا تشنه‌ی بی‌کفن ای حسین جان من وای حسینم ...................................... مانده چشمم به در، به زیر نورِ هلال بعدِ یکسال و نیم، رسیده وقت وصال بعد تو قلبم از، غم لبالب شده لحظه‌ی آخرِ عمرِ زینب شده وای حسینم ...................... زندگی کرده‌ام با روضه‌هایت حسین دل من مانده است در کربلایت حسین مرثیه خوانده‌ام، از غم قتلگاه قتلوکَ حسین، بالسَّنان بالرِماح وای حسینم ...................... سرِ تو روی نی رفت و تنت روی خاک اسب‌ها آمدند خواهر تو شد هلاک پیشِ چشم حرم، لِه شده پیکرت دخترت دید وای، چه کند خواهرت وای حسینم
با موضوع شب جمعه و شب شهادت حضرت زینب علیهاالسلام وبندپایانی توسل به امام زمان علیه السلام داره راحت میشه زینب از غم و درد روز وشب وسط روضه ی مقتل رسیده جون او بر لب همیشه برای نگاه ترش تداعی شده گودی قتلگاه نرفته ز یادش امامی که شد زیر نیزه ها بی کس و بی پناه تداعی میشه لحظه ای که عدو حسینش رو میزد با سنگ وعصا یادش مونده اون سینه ای که شکست زیر چکمه ی دشمن بی حیا تو نگاش مونده یک صحنه: خون پاشیده از حنجر صدایی مونده تو گوشش: دوازده ضربه ی خنجر غریب فاطمه زینب..... یا غریب فاطمه ارباب... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی بستر زیر آفتاب خیلی وقته نخورده آب گمونم بازم افتاده یاد شش ماهه ی ارباب چطور آب بنوشه که یک سال ونیم توی گوششه روضه های رباب دیده که نرفته زیر سایه و برا اصغرش می کشه هی عذاب یه گهواره ی خالیه مونسش لالایی می خونه با ناله و آه میگه اصغر تشنه ام کشته شد با تیر سه شعبه چرا بی گناه نرفت از یادش اون دم که دیده شش ماهه رو بی جون کشیده با حسین تیرو از گلوی علی بیرون غریب فاطمه زینب..... یا غریب فاطمه ارباب... 🌸🌸🌸🌸🌸 شب جمعه حرم غوغاس شب جمعه چشا دریاس آخه بازم با قدّ خم مهمون کربلا زهراس دوباره کنار ضریح حسین رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش با هر روضه که مادحین میخونن زده لطمه زهرا و رفته ز هوش نگاهش بازم خیره به مقتله پر از ماتم یک تن بی سره هزاران جراحت روی پیکر و جای بوسه روی رگ حنجره میگه رأس حسین من چرا رفته روی نیزه مونده روی تن پاکش نشون نعلای تازه غریب فاطمه ارباب 🌸🌸🌸🌸🌸 شب جمعه س امام ما روضه می گیره باز تنها نداره مستمع ای وای خیمه ی یوسف زهرا یه عمره که ما می کشیم انتظار بیاد مهدی عقده ز دل وا بشه دیگه درد بی درمون این نگاه با دیدار مهدی مداوا بشه بیاد کوری چشم آل سعود بده بر همه شیعیان آبرو بیاد و با سربند یا مرتضی بگیره دیگه انتقام از عدو کار ابر چشام عمری توی هجر تو بارونه آقا جونم بیا قلبم از دست دشمنا خونه العجل یوسف زهرا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
یه سال ونیمه کارم ،همیشه روضه بوده به سینه زخم ِ داغت، همیشه تازه مونده نیومده بعد از تو،به چشمای من خوابی با دل خوشی بعد از تو، نخورده ام من آبی حسین غریب مادر... یا ام المصائب زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یادم نمیره تنها ،تو بودی و یک لشکر شدی تو ای یاس من با تیر و نیزه پرپر میون‌ گودال می زد تو رو عدو با کینه عدو اومد با چکمه روی ضریح ِسینه حسین غریب مادر... یا ام المصائب زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دیدم تن زخمیت رو،به زیر نعل تازه دیدم چهل منزل من، سرتو رو رو نیزه منو با مشتی جانی،به سمت کوفه بردن جواب آهم رو داد، با تازیونه دشمن حسین غریب مادر... یا ام المصائب زینب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 ببین که هر جای من، زخمی ز سنگ بامه رو سینه سنگین داغ ِ،بزم شراب شامه با خیزرون زد دشمن، روی لب و دندونت جلوی چشم گلهات،روی زمین ریخت خونت حسین غریب مادر... یا ام المصائب زینب...
اشعار مناجات با خدا – ماه رجب ، اعتکاف   یا من أرجوه بخوانیم و بیائیم همه سفره باز است و به دنبال عطائیم همه   یار ما عادتش این است که درهم بخرد در این خانه چه خوب است گدائیم همه   روسیاهیم ولی رب کریمی داریم به گدا بودن خود فخر نمائیم همه   روزه داران رجب برگه دعوت دارن میهمانان خصوصی خدائیم همه   بر گُنه کار فراری چقدر مهلت داد کرم اوست اگر اهل دعائیم همه   سحر ماه رجب صحن علی دیدنی است خاک بوس دم ایوان طلائیم همه   بخدا حب علی مرحمت فاطمه است او نظر کرده که ما اهل ولائیم همه   همه دلگرمی رعیت کرم سلطان است در پناه حرم امن رضائیم همه   شب جمعه است به گیسوی پریشان سوگند عاشق یک سحر کرببلائیم همه   چقدر خواهرش از خیمه به گودال دوید یاد تنهایی او غرق نوائیم همه   دم مغرب دم گودال دم باب الرأس گوئیا در وسط هلهله هائیم همه   خاک ما را به بهای سر آقا دادند تا قیامت خجل از آل عبائیم همه
اشعار مناجات با خدا - ماه رجب - اعتکاف   به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم   قساوت آمد و روزی گریه ام را برد  شبیه مرده شدم یک کنار افتادم   فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم   گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم   هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم   خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم   هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم   فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم   دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم ** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم   هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم   چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم محمد جواد شیرازی
شده کارم پیاپی و مادام  ذکر یاذالجلال والاکرام طلب عفو دارم این ایام  مِن جمیع الذنوبِ والآثام   یا من أرجوه ، عشق حیدر را واصرف از اعتقاد من شر را  أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام   گر غریبم گر آشنا هستم  گر اسیرم اگر گدا هستم از یتیمان مرتضی هستم کیست غیر از علی ابوالایتام   بت اگر چوب با تبر بهتر ضربه را گاه بیشتر بهتر بت شکن حیدر است اگر بهتر بشکند از سر قریش اصنام   بی علی در گلو فغانی نیست  در گلوی مناره جانی نیست  بی علی هیچ جا اذانی نیست  گر صداها رها شود بر بام   أشهدُ أنَّ از علی دینم چون علی دیده ام خدابینم أشهدُ أنَّ حیدر آیینم  أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام   در جزا بی علی عبوری نیست  بی علی شادی و سروری نیست تا نخواهد شراب و حوری نیست بی علی جنت است بی إِنعام   هستِ حیدر به هستِ فاطمه است تا علی پای بست فاطمه است نار و جنت به دست فاطمه است  او نخواهد نمی کند اقدام   محسن ناصجی