نوحه مسجدی،واحد
شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
سلام بر خواهرِ خونِ خدا
سلام بر فاطمهٔ کربلا
شهیدهٔ راه خدا زینب یا زینب
عاشق شاه شهدا زینب یا زینب
مدد عَقیلَةُ الْعَرَب زینب یا زینب...
سلام بر بَیِّنهٔ مُحکَمه
سلام بر نائِبَةُ الفاطمه
تو مظهر شهامتی زینب یا زینب
دلدادهٔ امامتی زینب یا زینب
مدد عَقیلَةُ الْعَرَب زینب یا زینب...
تو دیده ای داغ شَهِ کربلا
رأسِ حسین را روی نیزه ها
گریهٔ دختر دیده ای آه و واویلا
پیکر بی سر دیده ای آه و واویلا
مدد عَقیلَةُ الْعَرَب زینب یا زینب...
ای به لبت ناله و آهِ حسین
تو داده ای ادامه راهِ حسین
به کوفه و شام بلا بِین پیر و جوان
به خطبه کرده ای خراب کاخ فتنه گران
مدد عَقیلَةُ الْعَرَب زینب یا زینب...
باید زِ تو نور هدایت گرفت
درس حمایت از ولایت گرفت
اِنّا فَتَحنا جلوه ای از خروش تو بود
پرچم سرخ کربلا روی دوش تو بود
مدد عَقیلَةُ الْعَرَب زینب یا زینب...
#پانزده_رجب
#پانزدهم_رجب
#نیمه_رجب
#حضرت_زینب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#وفات_حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
زمزمه،زمینه،واحد،شور
ما که فداییانِ دین و مذهبیم
سرباز حفظ مکتبیم
فداییِ امّ المصائب زینبیم
به یاد روضه های سرخ قتلگاه
گریه کن و جان بر لبیم
فداییِ امّ المصائب زینبیم
ای خواهرِ خون خدا یا زینب
ای جلوهٔ نورالهدی یا زینب
دل کِی شود از تو جدا یا زینب،زینب یا زینب
امّ المصائب...
با کامِ تشنه و به موقع وداع
با سرخیِ چشم ترِت
بوسه زدی زیر گلوی دلبرت
از روی تلّ زینبیه دیده ای
زِ ضرب تیر و نیزه ها
از غم چی اومد بر سرِ برادرِت
در راهِ دین سرِ حسین جدا شد
وَ رأسِ او هلالِ نیزه ها شد
به خیمه ها چه محشری به پا شد،ظلم و جفا شد
امّ المصائب...
در بستر شهادَتَت بود از وفا
در دَستَت ای وَجهِ خدا
پیراهنِ خونین شاه کربلا
یک دم نمی رود زِ یادت کینهٔ
شمر و سَنان و خولی و
جسمی که بوده روی خاکِ کربلا
بهر خدا باید که جانفدا شد
باید شهید،در مکتب وفا شد
تا که شبیه،به شاه کربلا شد،باید فدا شد
امّ المصائب...
#پانزده_رجب
#پانزدهم_رجب
#نیمه_رجب
#حضرت_زینب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#وفات_حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
#پانزدهم_رجب
#شهادت_حضرت_زینب_علیها_السلام15
با موضوع شب جمعه و شب شهادت حضرت زینب علیهاالسلام وبندپایانی توسل به امام زمان علیه السلام
داره راحت میشه زینب
از غم و درد روز وشب
وسط روضه ی مقتل
رسیده جون او بر لب
همیشه برای نگاه ترش
تداعی شده گودی قتلگاه
نرفته ز یادش امامی که شد
زیر نیزه ها بی کس و بی پناه
تداعی میشه لحظه ای که عدو
حسینش رو میزد با سنگ وعصا
یادش مونده اون سینه ای که شکست
زیر چکمه ی دشمن بی حیا
تو نگاش مونده یک صحنه:
خون پاشیده از حنجر
صدایی مونده تو گوشش:
دوازده ضربه ی خنجر
غریب فاطمه زینب.....
یا
غریب فاطمه ارباب...
🌸🌸🌸🌸🌸
روی بستر زیر آفتاب
خیلی وقته نخورده آب
گمونم بازم افتاده
یاد شش ماهه ی ارباب
چطور آب بنوشه که یک سال ونیم
توی گوششه روضه های رباب
دیده که نرفته زیر سایه و
برا اصغرش می کشه هی عذاب
یه گهواره ی خالیه مونسش
لالایی می خونه با ناله و آه
میگه اصغر تشنه ام کشته شد
با تیر سه شعبه چرا بی گناه
نرفت از یادش اون دم که
دیده شش ماهه رو بی جون
کشیده با حسین تیرو
از گلوی علی بیرون
غریب فاطمه زینب.....
یا
غریب فاطمه ارباب...
🌸🌸🌸🌸🌸
شب جمعه حرم غوغاس
شب جمعه چشا دریاس
آخه بازم با قدّ خم
مهمون کربلا زهراس
دوباره کنار ضریح حسین
رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش
با هر روضه که مادحین میخونن
زده لطمه زهرا و رفته ز هوش
نگاهش بازم خیره به مقتله
پر از ماتم یک تن بی سره
هزاران جراحت روی پیکر و
جای بوسه روی رگ حنجره
میگه رأس حسین من
چرا رفته روی نیزه
مونده روی تن پاکش
نشون نعلای تازه
غریب فاطمه ارباب
🌸🌸🌸🌸🌸
شب جمعه س امام ما
روضه می گیره باز تنها
نداره مستمع ای وای
خیمه ی یوسف زهرا
یه عمره که ما می کشیم انتظار
بیاد مهدی عقده ز دل وا بشه
دیگه درد بی درمون این نگاه
با دیدار مهدی مداوا بشه
بیاد کوری چشم آل سعود
بده بر همه شیعیان آبرو
بیاد و با سربند یا مرتضی
بگیره دیگه انتقام از عدو
کار ابر چشام عمری
توی هجر تو بارونه
آقا جونم بیا قلبم
از دست دشمنا خونه
العجل یوسف زهرا....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
#پانزدهم_رجب
#شهادت_حضرت_زینب_علیها_السلام16
یه سال ونیمه کارم ،همیشه روضه بوده
به سینه زخم ِ داغت، همیشه تازه مونده
نیومده بعد از تو،به چشمای من خوابی
با دل خوشی بعد از تو، نخورده ام من آبی
حسین غریب مادر...
یا
ام المصائب زینب....
🌸🌸🌸🌸🌸
یادم نمیره تنها ،تو بودی و یک لشکر
شدی تو ای یاس من با تیر و نیزه پرپر
میون گودال می زد تو رو عدو با کینه
عدو اومد با چکمه روی ضریح ِسینه
حسین غریب مادر...
یا
ام المصائب زینب....
🌸🌸🌸🌸🌸
دیدم تن زخمیت رو،به زیر نعل تازه
دیدم چهل منزل من، سرتو رو رو نیزه
منو با مشتی جانی،به سمت کوفه بردن
جواب آهم رو داد، با تازیونه دشمن
حسین غریب مادر...
یا
ام المصائب زینب....
🌸🌸🌸🌸🌸
ببین که هر جای من، زخمی ز سنگ بامه
رو سینه سنگین داغ ِ،بزم شراب شامه
با خیزرون زد دشمن، روی لب و دندونت
جلوی چشم گلهات،روی زمین ریخت خونت
حسین غریب مادر...
یا
ام المصائب زینب...
#پانزدهم_رجب
#شهادت_حضرت_زینب_علیها_السلام28
#مهدوی
سبک سنتی
یا صاحب الزّمان هستی جان بر لب
در دل داری داغ عمّه ات زینب
صاحب عزایی
امّا کجایی
یا صاحب الزّمان آجرک الله.....
🌸🌸🌸🌸🌸
عمّه ات شد عمری مأنوس محنت
از همان کودکی دیده جسارت
دیده کوچه را
با چشم دریا
یا صاحب الزّمان آجرک الله.....
🌸🌸🌸🌸🌸
دیده در پشت در ، داغ مادر را
دیده بین طناب ،دست حیدر را
خانه ی مولا
پر شد از اعدا
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
او دیده یک شکاف بر سر بابا
هم در طشتی دیده خون حسن را
محنتکشیده
قدّش خمیده
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
او بوده شاهد داغ کربلا
دیده مصائب روز عاشورا
بر نیزه دیده
رأس بریده
یا صاحب الزّمان آجرک الله
🌸🌸🌸🌸🌸
دیده او عبا و جسم اکبر را
دیده جراحت کام اصغر را
بین دو دریا
کشته شد سقّا
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
دیده برادر را در بین اعدا
افتاده بی سر در گوشه ی صحرا
شدصدپاره تن
ندارد کفن
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
به او جسارت شد در عصر ِ غارت
شد قسمت گل زهرا اسارت
شد او همسفر
با خصم حیدر
یا صاحب الزّمان آجرک الله.....
🌸🌸🌸🌸🌸
وای از جنایات دروازه ی شام
بردند عمّه ات را بین ازدحام
گردیده مضطر
ناموس حیدر
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
گردید چراغانی، شهر دشمنان
می رقصیدند همه ،دور کاروان
به صاحب_عزا
خندیدند اعداء
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
باده ی مجّانی، سر ِ گذرها
شنید عمه ی تو خیلی ناسزا
قلبش را شکست
طعنه ی یک مست
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
دور آن گل های قامت خمیده
بر روی نیزه بود رأس بریده
رفتند با آزار
در بین بازار
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
در کوی یهودی، از بغض ِ حیدر
زدند هر گل را با سنگ و خاکستر
رأس شاه دین
افتاد بر زمین
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
بردند عمّه ات را در بزم شراب
لب قاری زخمی شد پیش رباب
با چوب ِ یزید
از لب خون چکید
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)