#محرم_۱۴۰۱
#شب_پنجم_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
#زمینه
بند1⃣
به سمت گودال پابرهنه دویدم از حرم
اعوذباالله داره چی میبینه چش ترم
چه نیزه زاری شده اونجا دوروبر عموم
غریب و تنهاس هرجوری که شده باید برم
نزنیدش میبینن بچه هاش
نزنیدش جلوی خواهرش
نزنیدش جای سالم نداره پیکرش
شمشیرو زره نمیخوام/دست خالی/ترسی از شما ندارم
ابن الحسنم بدونید/حیدریم/من از این ایل و تبارم
میخوام تا شبیه قاسم/حقتونو/کف دستتون بزارم
والله لاافارق عمی
بند2⃣
دارم میبینم روضه هارو چه بی مقدمه
اگه هزار بار توی قتلگاه بمیرم کمه
هر کی با هر چی توی دستشه داره میزنه
تو اوج غربت عمو یک نفره و این همه
نزنیدش دیگه بسه دیگه
نزنیدش مادرش اومده
نزنیدش بزارین دیگه راحت جون بده
داره برای عمو جون /تازه میشه/داغ روضه ی مدینه
نیزه نزنین به پهلوش /بی حیاها/فاطمه داره میبینه
بین شما یک مسلمون/نیست به والله/چقد آخه بغض و کینه
والله لا افارق عمی
بند3⃣
دیدم تو مقتل هر طرف هجوم یه لشکرو
دیدم که قاتل داره بالا میبره خنجرو
یه عده نامرد افتادن به جون عموی من
به سختی داره میکشه نفسای آخرو
نزنیدش با شمام کوفیا
نزنیدش نبینید بی کسه
نزنیدش داره سرباز آخر میرسه
واسه دفاع از ولایت/تا پای جون/میمونم تو راه مولا
دستم رو جلو میارم /قبل از اینکه/بزنین یه ضربه حتی
هستم سپر بلا و/جون میدم تو/بغل عزیز زهرا
والله لا افارق عمی
شعر و سبک: #حسین_نوری
بسم رب الحسین(۵)
#نوحه_زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
وقتی که فـــریــاد تو رو شنیــدم من
دستمــو از دست عمّـــه کشیــدم من
بـرای امــدادت ، عمـــوی مظلــومـم !
(به سمت گودال از خیمه دویدم من)
عمــوی مظلــومم(۴)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
بس که جفــا دیدم از این همه نامرد
دل و از این دنیـــا دیگــه بریـدم من
شــدم برای تو ، من آخـرین ســـرباز
دور و برت وقتی لشکــرو دیدم من
عمــوی مظلــومم(۴)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
دست و سپر کردم مثل عمـو عبـاس
ضربه شمشیر و به جون خریدم من
سه شعبه ای اومد از جگرم رد شد
وقتی در آغـوشت ناله کشیـدم من
عمــوی مظلــومم(۴)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
جون به لبـــم اومـد تو قتـلگـاه تو
وقتی که زخمای تنت رو دیدم من
منــم مث قاسـم ، مثــل علی اکبر
به آرزوهــایِ خــودم رسیـــدم من
عمــوی مظلــومم(۴)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
رقیه سعیدی(کیمیا)
اجرای سبک؛رضا مختاری
واحد شب پنجم
عمو جونم/نمی مونم
توی خیمه/نمی تونم
عمو انگار/تو زندونم
عمو جونم/بزار پرپرت باشم
روی دستات/مث اصغرت باشم
عمو می خوام/منم بی سرت باشم
عمو جون سر اومد دیگه صبرم
می خوام سینه تو بشه ای عمو قبرم
من از خیمه/نگات کردم
با هر دردت/اومد دردم
کوچیک اما/مث مردم
عمو دیدم/به جونت یه لشکر ریخت
دیدم دورت/چقدر تیر و خنجر ریخت
خون از سینت/پیش چشمم آخر ریخت
اومد غیرت من به جوش آخه
رو خاک افتادی تو بی هوش آخه
غم غربت/منو کشته
تویی تشنه/منم تشنه
گلوت می ره/زیر دشنه
عمو جونم/اینا خیلی نامردن
همه لشکر/به گودال هجوم بردن
دیدم با پا/تورو زیر و رو کردن
محاله دیگه خیمه برگردم
خودم رو تو گودال سپر کردم
#شاعر؛مهدی رحماندوست
زمزمه شب پنجم
بوی تن تو می ده بوی تن بابا رو
مثل بقیه تو آغوشت گرفتی مارو
به خاطر تو بهم می ریزم ای عمو من کربلارو
زنجیری انگار زده به پام خیمه
بعد از تو میشه قفس برام خیمه
بی تو من چطور آخه بیام خیمه
ممنونم از تو کردی به عمر یتیم نوازی
پیش چش من نخواه بیفتی جون ببازی
تونیزه و تیر دارم می بینمت که مشغول نمازی
شمشیرا واسه تو دردسر میشه
تا خنجر راهی به سمت سر میشه
دست من برای تو سپر میشه
تو قتلگاهت بمیرم آخه چه خبر بود
نیزه و شمشیر تا چشم می دید اون دور و بر بود
عمه رسیدم دیدم که جنگ صد نفر با یک نفر بود
قتلگاه شده قرار عبدالله
باباجون اومد کنار عبدالله
رو سینت میشه مزار عبدالله
#شاعر؛مهدی رحماندوست
نوحه حضرت عبدالله
لحظه ی آخره، عمو داره میره
عمه یه کاری کن، عمو منو نمی بره
کجا می خوای بری، چرا منو نمی بری عمو
این دم آخری، منو به عمه می سپاری
نفس میره پایین، با گریه هام میاد
از توی قتلگاه، عمه، صدا بابام میاد
عمه بذار برم، داره می لرزه پیکرم، عمو
تنها تو میدونه، برم، بیارمش حرم
زندگی بی حسین، نمیشه باورم
بدون که می میرم، عمه تو غارت حرم
زنده بمونم و یکی بگه گلِ سرم یکی
میون قافله بگه، کو علی اصغرم؟
عمه بذار برم، نزدیکه دیر بشه
من می میرم اگه یه روز عمه اسیر بشه
ای وای اگه شما برید، همراه نیزه ها، باشه
رو نیزه ها سرا، بشه غارت معجرها
عمو من اومدم که یاورت بشم
بی شمشیر اومدم عمو تا سپرت بشم
خاکی شده موهات چرا خونی شده لبات عمو
الهی کور بشن، کی زد نیزه به پهلوهات
سبک: #نمیشه_باورم
#زمزمه 😭😭😭
#عبدالله_بن_الحسن ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#زمینه
#شب_پنجم
#عبدالله_بن_حسن
#عمه_بزار_برم_دلنگرونم
#جدید
🔘🔘🔘118🔘🔘🔘
بند1⃣
عمه
بزار برم دلنگرونم
عمه
محاصره شد عمو جونم
عمه
نمی تونم آروم بمونم,عمه
....
باید یه کاری کنم
عمو رو یاری کنم
جای عمو ابالفضل
من علمداری کنم
......
باید بشم براش سپر
فدا کنم این بال و پر
براش بدم سر
واغربتا واغربتا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند 2⃣
عمو
من گل باغ مجتبایم
عمو
من حسن کرب و بلایم
عمو
براهه تو من جان فدایم،عمو
....
دستم به پوستی بنده
عدو داره میخنده
با شمشیر کاری کرده
پیشت بشم شرمنده
.....
تو آغوشت میرم از حال
دوتایی میشیم لگد مال
میون گودال
عمو حسین عمو حسین