eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
قربان حنجرت جامانده نوکرت مانند دخترت از قافله حسین لبیک یا حسین .... ای شاه کم سپاه دارم به سینه آه با یاد قتلگاه گریم به شور و شین لبیک یا حسین ..... زینب به چشم تر می آید از سفر آورده او خبر ای ماه مشرقین لبیک یا حسین .... بیچاره خواهرت دیده به نی سرت دور تو مادرت خون ریزد از دو عین لبیک یا حسین
ای روشنی چشم ترم وای حسینم از داغ تو خون شد جگرم وای حسینم بر خیزو دعا کن _ای ماه منیرم من هم به کنار _قبر تو بمیرم مظلوم حسینم_مظلوم حسینم تو کشته شدی تشنه لب ای یار عزیزم من بر روی قبر تو چسان آب بریزم از قتلگه آید_یک ناله خسته گویا سر قبرت_زهرا بنشسته مظلوم حسینم_مظلوم حسینم از بس که کتک خورده ام ای دلبر زینب بنگر که سیاه است همه پیکر زینب این موی سفید و_این قد کمانم بعد از تو محال است_من زنده بمانم مظلوم حسینم_مظلوم حسینم در شام بلا قسمت ما سنگ جفا بود والله قسم سخت تر از کرببلا بود ما و ملا عام_ما و سر بازار شد خواهر تو پیر_ از این همه آزار مظلوم حسینم_مظلوم حسینم بار دگر از قافله جا ماند رقیه در گوشه ویرانه سرا ماند رقیه از مادر تو داشت_طفل تو نشانه هم روی کبود و _هم دفن شبانه مظلوم حسینم_مظلوم حسینم
باقد خم آمد خواهر زار تو کاش که میمردم سرِ مزار تو لوای عشقت را به دوش خود بردم ببین چه سان بر گشته ام کنار تو وای حسین جانم....... این قد خم گشته سوغاتی شامه رو پیکرم جای سنگ لب بامه اگر که میسوزه تموم این صحرا اتیشش از سوز هُرم نفسهامه وای حسین جانم..... نرفته از یادم بین همین گودال هلهله ی خصم و ناله و آه تو حالا زیارت نامه داره میخونه زینب دلخسته تو قتلگاه تو وای حسین جانم.....
بر سینه شعله ها زده زینب حسین من ۲ از شام و کوفه آمده زینب حسین من ۲ برخیز یا حسین . حال مرا ببین بر گشته زینبت . بعد از یک اربعین از غصه ات اخا . قدم دگر خمید جسمم شده کبود . مویم شده سفید .............. ای نور هر دو دیده زینب حسین من ۲ ای یار سر بریده زینب حسین من ۲ یادم نمیرود . ای شاه کم سپاه که دست و پا زدی . بر خاک قتلگاه من زار میزنم . بالای قبر تو صبرم شده تمام . با قتل صبر تو .............. گشته دلم کباب رقیه حسین من ۲ جا مانده در خرابه رقیه حسین من ۲ بگرفت در بغل . راس مطهرت آخر ز غصه ها . دق کرد دخترت جسم ضعیف او . غرق نشانه بود مانند مادرم . غسلش شبانه بود .............. خطاب به حضرت عباس علیه سلام الله ای بر حریم فاطمه حامی یا خو زینب۲( اباالفضلم ۲ ) زینب کجا و بزم حرامی یا خو زینب ۲ ( اباالفضلم ۲ ) بی دست کربلا . قلبم شده کباب دستان خواهرت . شد بسته با طناب ای غیرت حرم . کی باور تو بود زینب شود اسیر . در کوچه یهود
ای کشته فتاده به هامون. حسین من حسین من زینب رسیده با دل پرخون. حسین من حسین من تاب و تبم حسین. ذکر لبم حسین باور نمی کنی. من زینبم حسین ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله ............ جان به لب رسیده رسیدم حسین من حسین من پای سر بریده بریدم حسین من حسین من بیچاره خواهرت. بیچاره دخترت در پیش ما زدند. باسنگ بر سرت ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله .......... أین کفیل زینب حورا. حسین من حسین من رفتم محل برده فروشا. حسین من حسین من پای سرت به ما. زخم زبان زدند خیلی رقیه را. زجر و سنان زدند ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله ........ رفته دوباره خواهرت از حال. حسین من حسین من چشمش فتاده بر ته گودال. حسین من حسین من اینجا تنت پر از. نیزه شکسته بود بر روی سینه ات. قاتل نشسته بود ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله
می‌رود بر فلک، آه از این سرزمین می‌رسد از سفر زینب دل‌غمین ناله سر می‌کند که حسینم کجاست همه جا کربلاست... ....... ساربان را بگو منزل اینجا کند بهر این کاروان خیمه برپا کند بوی این سرزمین با دلم آشناست همه جا کربلاست... ...... خیزُ عباس و کن زانویت را رکاب با تو دیگر کسی نزند حرف آب نیست در قافله آنکه آب از تو خواست همه جا کربلاست... ...... خیز و حالم بپرس یااخا یاحسین بی تو بر ما گذشت ماجراها حسین سرِ بی پیکرت شاهدِ ماجراست همه جا کربلاست... ...... بر سر تربتت قدکمان آمدم با کتک رفتم و نیمه جان آمدم جان مادر نگو خواهرم بی‌وفاست همه جا کربلاست...
آروم آروم میرسن از راه همه زوار ابیعبدالله التماست میکنم من _باهمین چشم خیس جزو زوارت اقاجون_ اسمم و بنویس ای شاه کربلا لبیک یاحسین ارباب باوفا لبیک یاحسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین موکب موکب میشنوم اینگار مادرت میگه هله باالزوار باهمین دست شکستم_ دعاتون میکنم من خودم روز قیامت_سواتون میکنم بازائران تو دارم نوا حسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین
4_5981100958816406736.mp3
7.02M
💜🌹🌸🍀برمدارعشق🍀🌸🌹💜 💚السَّلامُ عَلَیْکِ یَا صاحب الزمان💚 🎧 مداح حاج مهدی رسولی 🎧 دوباره جمعه های بی قراری دوباره اشک و آه و گریه زاری بیا که دیگه وقتشه آقا جون قدم به چشم شیعه ها بزاری کی گفته انتظاریعنی نشستن وناله زدن بایدکه شیعه هابرات سینه شون روسپرکنن بیا و تکیه کن به کعبه یکی. مارو صدا کن غربت شیعه ناتمومه برای شیعه ها دعا کن یابن الحسن عجل لظهورک... یه روز میای با شال سبز زهرا یه روز میای با ذوالفقار حیدر بیای که با دستای مهربونترو غرق نور کنی سراسر از سر دل داد میزنم یابن الحسن روحی فداک. چه انتظاری سختیه متی ترانا و نراک هیچی به غیر دیدنت نیست تسکین این سینه پر درد وارث بیرق لثارات با لشکر شهیدا برگرد یابن الحسن عجل لظهورک... تو که امید قلب بی کسایی تو آخرین ذخیره خدایی یادش بخیر شهیدامون می گفتن سحر خیز مدینه کی میایی بیا به خاطر کسانی که روز و شب دعات میکرد بخاطر مادری که تو شعله ها بود. صدات میکرد ای شفای سینه مولا امید آخریه مادر تو نمازت براش دعا کن این شبا تختیه مادر یابن الحسن...عجل لظهورک
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # امید دل! دل سوزان برایت آوردم خبر ز تلخی هجران برایت آوردم بر آر سر ز لحد ای گل خزان شده ام که یک بهار، گلستان برایت آوردم به داغ های دلم ای شهید، کن نظری که لاله های فراوان برایت آوردم مزن دم از عطش ای تشنه لب که آب روان ز اشک دیدۀ گریان برایت آوردم به جای مُشک که بر خاک تربتت ریزم به چهره، گرد بیابان برایت آوردم عنایتی کن و سوغاتی مرا بپذیر ز شام، موی پریشان برایت آوردم سخن ز خاطرۀ بزم شام و طشت طلا خبر از آن لب و دندان برایت آوردم به اشک خجلت و چشمان بسته ام بنگر خبر ز گوشۀ ویران برایت آوردم به زیر پیرهن خویش از کبودی تن هزار قصّۀ پنهان برایت آوردم سخن ز خاطرۀ بزم شام و طشت طلا خبر از آن لب و دندان لب و دندان برایت آوردم بیار دست و سرشک سکینه را کن پاک و راز گوشۀ زندان برایت آوردم شکست سرو قدم زیر کوه غصۀ ولی لوای فتح نمایان برایت آوردم اگر چه نامه سیاهی به نزد ما میثم نوید رحمت و غفران برایت آوردم
ای برادرجان حسین من از اسارت آمدم سوی دشت کربلا بهر زیارت آمدم کن نظر بر حال خواهر از سفر برگشته ام با دلی خون، سوز دل، ای همسفر برگشته‌ام خیز و بنگر سوی تو ای نور دیده آمدم چشم گریان رفتم و قامت خمیده آمدم ای برادر کس چو من رنج و غم و ماتم ندید آن قَدَر گویم قدم خم گشته مویم شد سپید ای برادر زین مصیبت خورده ام خون جگر بوده ام در این سفر با قاتل تو همسفر عصر عاشورا زدند آتش تمام خیمه ها جمله سرهای شهیدان را زدند بر نیزه ها ای برادر کودکان را ظالمانه می زدند گاه کعبِ نِی گهی با تازیانه می زدند بین مقتل تا بدیدم پیکرت افروختم در کنار پیکر صد پاره ی تو سوختم یک طرف افتاده بود دست علمدارت حسین یک طرف در خیمه از غم سوخت بیمارت حسین یک طرف دیدم به موج خون علی اکبرت یک طرف با حنجر خونین علی اصغرت دشمن بی دین تو زخم مرا می‌زد نمک هر زمان نام تو را بردم مرا می‌زد کتک ای برادر کوفیان چنگ و نی و دف می زدند در کنار رأس پر خونت همه کف می زدند صوت قرآن تو برد از زینب تو دل حسین ناگهان سر را زدم بر چوبه ی محمل حسین من چه گویم ای برادر از مصیبت‌های شام بر اسیران می‌زدند سنگ ستم از روی بام ای برادر زین مصیبت گشته ام چون شمع آب خواهر غمدیده ات زینب کجا بزم شراب رو به رویش رأس پاک تو در آن تشت طلا چوب می زد بر لبانت آن یزید بی حیا صبر من کم گشت و با چشمان گریانم حسین چاک کردم زین مصیبت ها گریبانم حسین ای برادر از امانتداری ام شرمنده‌ام دخترت جان داده و من در کنارت زنده ام ای برادر تا زِ جام وصل تو شد جرعه نوش در کنار رأس پاک تو رقیه شد خموش شعله بر عالم زدم سر تا به پا افروختم در کنار پیکر پاک رقیه سوختم از خود و از زنده بودن بی تو سیرم یا حسین کن دعایم بعد تو دیگر بمیرم یا حسین یا حسین جان عرض حال من بُوَد در این رثا دستگیری کن به حق مادرم از این (رضا)
زبانحال امام حسین با برادر حسن جان ازین شهرِ غربت دلِ خوش نداری بمیرم خودم خونو از رو لبِ بی قرارِت میگیرم حسن جان برادر با زخمِ زبونا چه قد پیر شدی تویِ این شهر همون کودکی هات زمین گیر شدی تویِ این شهر حسن جان/ صدا میزدی پشتِ اون در ..وای مادر صداتو شنید بابا حیدر..وای مادر گُمِت کرده بودم برادر..تو آتیش ولی باز میگفتم با خواهر..وای مادر/ حسن جان..... حسن جان غریب گیر آوردن تو رو مردمانِ مدینه مثه آتیشِ در آتیشِت زده زهرِ کینه حسن جان برادر بمیرم برات همسرِت هم به تو رحم نداره ببین خواهرِمونو رفته برات تشت بیاره حسن جان/ بزار سر رویِ دامنِ من...یا مظلوم نرو ای توونِ تنِ من...یا مظلوم نمیخواد دمِ آخری هِی...بِباری برا غارتِ پیرهنِ من...یا مظلوم/ حسن جان.... حسن جان میباره چشام از غمِت مثلِ ابرِ بهاری بمیرم برات ای برادر ظریحی نداری برادر تو رفتیّ و گودال و شمشیر و نِی شد نسیبم منم بی کفن قبرِ تو بی حرم ای غریبم حسن جان/ نه گنبد نه صحن و رواقی...یا مظلوم نه گلدسته وُ نه چراغی...یا مظلوم بمیرم پرِ تیر شد آخر...تابوتت گذاشتی رو قلبم چه داغی...یا مظلوم/ حسن جان....
ای سایه‌ات فتاده به روی سرم حسین معنای واقعی اصول الکرم حسین   یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهای دل مضطرم حسین * یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین   لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین * من سال‌هاست در به در روضه توام داغ تو را به جان و دلم می‌خرم حسین   در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین * کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من حرم حسین   تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین * اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس رحمی نما به سینۀ شعله ورم حسین   اینجا عجیب بوی فراق تو می‌رسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین *** زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا یک ذره حق بده نشود باورم حسین   مجموع حرف‌های من اینجا خلاصه شد در یک کلام: ای همۀ باورم حسین😭😭😭
مگه پناهی هم هست جز روضه ها مگه پناهی هم هست جز هیئتا مگه پناهی هم هست غیر از حرم مگه پناهی هم هست جز کربلا وقتی از دو عالم سیری وقتی از همه دلگیری گوشه ی دلت تنهایی روضه ی حسین می گیری وقتی دلت گرفت ، از رنج عالمین فرمود امام رضا ، فابک علی الحسین فابک علی الحسین مگه مسیری هم هست غیر از حسین مگه نصیری هم هست غیر از حسین مگه کریمی هم هست غیر از حسن مگه امیری هم هست غیر از حسین تو مصائب این دنیا تووی قبر و اون تاریکا دستتو حسین می گیره وقتی که می مونی تنها تنها که موندی با ، غم های عالمین فروا الی الحرم، فروا الی الحسین فروا الی الحسین مگه اجابتی هست جز با دعاش مگه شفاعتی هست جز با رضاش مگه دوایی هم هست جز تربتش مگه شفایی هم هست جز با نگاش هر چی خوبیه توو دنیا با دعای خیر زهرا با نگاه لطف ارباب می رسه به ما نوکرها حی علی العزا ، حی علی البکا فی ماتم الحسین ، مظلوم کربلا مظلوم کربلا
اشعار مناجات با امام رضا علیه السلام –  روح الله دانش درد  دلهای  منو  پنجره های  حرمت کودکیهای  منو  خاطره های  حرمت صحن و ایوان طلایت به دلم میچسبد دل  من  شیفته ی  منظره های  حرمت هر بار که من یاد رضا می افتم انگار  در  آغوش  خدا  می افتم از  داغ  فراق  گنبد  و  گلدسته از خواب و خوراک و از غذا می افتم در  حین  زیارت  رضا شاه کرم من یاد حسین و کربلا می افتم در صحن رضا ، رضا رضا میگویم از درد دل و عشق و شفا میگویم گفتم که به آقا برسان حاجت دل از یک سفر معنوی کرببلا میگویم
مناجات با امام رضا علیه السلام به کارم گیر افتاده خودت مشگل گشایی کن در این دریای طوفانی دوباره ناخدایی کن اجابت با دعای توست، عنایت در عطای توست کرامت با خدای توست،خدایی کن خدایی کن به جای تو به مردم رو زدم نومید برگشتم اگرچه بی وفا بودم تو اما با وفایی کن ببین خالی تر از هیچم، نه یاری نه کمک حالی دخیل افتاده ام بر غربت تو آشنایی کن سلام من به سقاخانه هایت، کفش کن هایت به شوق گنبدت رنگ نگاهم را طلایی کن کبوتر بچه قلبم پر پرواز میخواهد کمی گندم بیاور باز هم ما را هوایی کن تویی مشهور شرق و غرب در آقایی و احسان به جان مادرت زهرا، علی موسی الرضایی کن تو هشت و چهار هستی در عبایت پنج تن پیدا دلم شش گوشه میخواهد مرا هم کربلایی کن
گویه با امام رضا علیه السلام بعضی وقتا بدجوری دلم هواتو میکنه هوای دیدن اون گنبد طلا تو میکنه حرم بهشت تو ازعالمی دل  میبره خوشبحال اون کبوتری که اونجا میپره کنار ضریح تو خیلی شلوغه آقاجون میبینم مریضی که میاد پیشت کشون کشون سبد دلا پر از حاجتای جور باجوره سر این سفره ی تو هر کسی روزی میخوره از خدا میخوام که من حاجت روای تو بشم تا نفس تو سینمه فقط گدای تو بشم این دل شکستمو عشق تو آروم میکنه دعا کن مارو خدا از هم جدامون نکنه تو حرم وقتی میام لحظه های بهشتمه دو سه روز برا  زیارتت  آقا خیلی کمه صدای نقاره هات همیشه  زنگ  دلمه عشق تو روز قیامت سند. محکممه حرمت دیدنیه وقتی. که بارون میباره آسمون حاجتشو با  دیده ی تر میاره زایراتو آقاجون سه جا تو یاریشون میدی تازه وقت جون دادن محبت و نشون میدی بخدا راسته میگن هر چی بخوای آقا میده حاجت نگفته رو از کرمش یه جا میده یادمه مادرمو تو خونمون دعا میکرد وقتی اون حاجتی داشت همش تو رو صدا میکرد منو مشهد میاورد همیشه اون با احترام رو به سمت حرمت میگفت امام رضا سلام گره بادلش میبست به پنجره فولاد تو با دعای زیر لب گریه میکرد به یاد تو لبمو با آب سقاخونه ی تو تر میکرد گاهی به کبوترای حرمت نظر میکرد بوسه میزد به در ورودیای حرمت هی میگفت امام رضا ع قربون لطف و کرمت با چشای بارونی میگفت که این آقامونه اون میگفت امام رضا ع صاحب این. دلامونه