eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شبهای بعد از سلام عزیز  دل ما عزیز جان رسول سلام یوسف زهرا نماز و روزه قبول گذشت این رمضان و وصال ما نرسید شدم در این سه شب قدر به همه مشغول حواس من به همه چیز بوده اِلا تو تویی که بوده دعایت به نوکرت مبذول دم تو گرم که دنبال کار من بودی ولی پِی تو نبودم مطابق معمول حلال کن کمکت نه اذیتت کردم ببخش عمر فراقت کشیده خیلی طول نشد گناه خودم را عقب بیاندازم که وصل ما دو به آینده میشود موکول منم کسی که نگاهم به باغبانم نیست وباغ خشک دو چشمم نمیدهد محصول همیشه هول برم داشته دم آخر بیا دوباره گذر کن از این گدای عجول به اذن صاحب ایوان طلای شاه نجف مرا بخر که بخوانم دوباره اذن دخول فقط سه حَبه ی انگور خوردم و مستم از این شراب  نخورده هر آدم معقول کریم ها همه دارند اعتنا به فقیر حسین گفتن ما شد زیارتی مقبول نماز عید مرا هم به کربلا ببرید مرا فراق حرم بیقرار کرد و مَلول @babollharam
عمریست نمک گیر علی هستمُ دارم در سفره‌یِ افطاریِ خود نان نجف را صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب @babollharam
. بر عبادت از تو میخواهم قوایِ بیشتر مفلسم یا رب ببخشا تو نوای بیشتر هر که دردش بیشتر باشد یقینا می دهی از سر لطفت به غم هایش دوای بیشتر من همان عبد گنهکارم ، همان عبد ذلیل آمدم این دفعه امّا با خطای بیشتر یا کریم الصفح ، از رویت خجالت می کشم ای هواخواهم..... اسیرم در هوایِ بیشتر هر چه کردم در اطاعت من جفای بیشتر چشم خود را بستی و کردی وفایِ بیشتر آمدم تا که بگیری دستِ خالی مرا گرچه داری تو به مخلوقت عطای بیشتر تو شبیه من هزاران عبد نادم داری و من ندارم غیر تو مولا ، خدای بیشتر من برای بخشش خود واسطه آورده ام یا علی گفتم ، ندارم آشنای بیشتر تلخی ایام را همچون عسل کن ، یا رحیم قسمتم کن در جوانی، کربلای بیشتر گریه ی در روضه ها را از من خاطی نگیر چشم ها با اشک میگیرد بهای بیشتر زینب آمد بر بلندی و صدا زد یا حسین از عطش میزد حسینش دست و پای بیشتر پیش چشمان ترش ، بر جسم عریان حسین پیرمرد قد خمیده زد عصای بیشتر @babollharam
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•به‌من‌ رحم‌ کن .. وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیه ویژۀ ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به من رحم کن که به دوری از، تو عادت ندارم به من رحم کن که عمرم گذشت، که فرصت ندارم به من رحم کن که من طاقتِ عقوبت ندارم چی می‌شه یه‌ شب تو گریه‌ها بگن آقام از من راضیه از آغوشت محرومم نکن به حقّ زهرای مرضیه بهم رحم کن منی که دلم، پُر از نعمتاته بهم رحم کن که عشقت برام، حیات و مماته بهم رحم کن که تنها درِ، تو راه نجاته به تنها چیزی که دل‌خوشم تو روضه، بارون و اشکمه از این خونه بیرونم نکن به حقِّ اشکای فاطمه گلِ پرپر که عِطرش تو هر مناجاتِ من بود غمِ مادر دلیلِ دلم برا پر زدن بود غمِ وقتی که تو کوچه‌ها، کنارِ حسن بود کلیدِ اسرارِ فاطمه کسی جز آقازادش نبود کی می‌دونه غیر از مجتبی چه‌جوری اون چشما شد کبود مگه یادم‌ میره‌، من بودم‌ و یه‌ گلِ پرپر مگه یادم‌ میره‌، خاکِ روی چادرِ مادر مگه یادم میره، زخمِ روی بالِ کبوتر مگه یادم‌ میره، خونابه ی صورتِ مادر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
14010128eheyat-karimi-monajat.mp3
1.94M
|⇦•به‌ من رحم‌ کن ... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیه ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ↻ اونجایی که همه گفتن دیگه کاری از کسی ساخته نیست! خدا درِ گوشم گفت..؛ هیچ کاری نشد نداره تو بندگی کن ، باقیش بامن... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
1_4220953087.mp3
17.58M
|⇦•نمیره از خاطر من غم چشمات... واحد نمیره از خاطر من غم چشمات غم چشمای پاکت میدونی که خیلی وقته دلم تنگه برای بوی خاکت سی ساله که من با این دلِ خون تا میکنم و سی ساله که هر شب من با تو نجوا میکنم سی ساله نمازم یاد توئه فریاد توئه سی ساله که خطبم هر کلمش بیداد توئه اما غم تو تمومی نداره دلم بی قراره دلم تنگه زهرا میخوام پر بگیرم اگه اشک چشمای زینب بذاره منو نه کوفه که داغ در و دیوار در و دیواره کشته منو نه شمشیر کوفی منو مسمار غمِ مسماره کشته انگاری که من دردسر لبخند همه ام دستاتو بیار بالا و دعا کن فاطمه ام مرگ علیُ با دست خودت امشب تو بگیر خسته شده حتی مردم شهر از زمزمه ام زهرا دعا کن دعا کن که دیره که حیدر بمیره که راحت بشم من نفس برنگرده دعا کن عزیزم دعاهات بگیره @babollharam
🥀سبک زمزمه مناجات وداع با ماه مبارک رمضان 🥀بند اول چقدر سخته ازت دل بکَنم_بیام از دوریه تو دم بزنم چقدر سخته وداع کنم باهات_اون که خو گرفته بود باهات منم نمیدونم گناهام،بخشیده شد یا که نشد به دلم نور خدا،تابیده شد یا که نشد میدونم مهمونه خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم داری میری و ولی با رفتنت میخوای آتیش بزنی به وجودم جان جانان الوداع ماه قرآن الوداع 🥀بند دوم اومدی تا منو آدم بکنی_کوله بار گنامو کم بکنی اومدی تا که نجاتم بدی و_خلاص از نار جهنم بکنی اومدی تا که بشم،یه بنده ای سر به راه بشم یه بنده ی خوب و،پاکم کنی از گناه میدونی طاقت دوری ندارم میدونی خاطره ها با تو دارم دوری از سحرها و افطاریات بخدا که خیلی میده آزارم جان جانان الوداع ماه غفران الوداع 🥀بند سوم عاشقم کردی حالا داری میری_نگو که ازم چقدر تو دلگیری روزه هام روزه ی واقعی نبود_فقط حرف گشنگی بود و سیری نمیدونم که چشام،گناهی کرد یا که نکرد دستم از هر چی حرام،کوتاهی کرد یا که نکرد میدونم مهمون خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم اما دلخوشم به رحمت خدا نظر اون نباشه من نابودم جان جانان الوداع ماه رحمان الوداع @babollharam
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد میان قتلگاه حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن @babollharam
گر عارفان به قبله ی فیض تو رو کنند زاشک بصر طهارت و از خون وضو کنند آنانکه آب چشمه ی حیوان چشیده‌اند از لعل نوش او ، طلب آبرو کنند عکس‌اش به روی آینه ظاهر نمی‌شود آیینه را به آینه ، کی رو به رو کنند دلمردگان که از نفس‌اش زنده می‌شوند کی معجز مسیح ، دگر آرزو کنند عشاق را به نزد رقیبان ، خجل مکن کز بیم طعنه گریه نهان در گلو کنند "چون شیشه عالمی همه گردن کشیده‌اند تا از شراب عشق ، که را سرخ رو کنند" رندان کجا کنند به یک ساغر اکتفا گر صوفیان علاج خمار از سبو کنند دردی‌کشان که طالب جام فراغت‌اند در پیشگاه پیر مغان ، جستجو کنند اهل ریا شوند ز جرم و گناه ، پاک با می اگر غبار گنه شستشو کنند (شمس قمی) چو طالب فیض‌اند عارفان باید به خاک درگه محبوب ، رو کنند @babollharam
دل ما را نه شبِ تار به این روز انداخت نه پریشانیِ دلدار به اين روز انداخت رنگ رخساره‌ام از شرم نشد سرخ، مرا شعله‌ی آتشِ اقرار به این روز انداخت خنده از چهره‌مان دور نمی‌شد، ما را خونِ دل خوردنِ بسیار به این روز انداخت حال ما را -که به هجران تو عادت کردیم- باور وعده‌ی دیدار به این روز انداخت طاقتم طاق شد از مرحمتش، اما شکر گفتمش: "بیش میازار"، به این روز انداخت! @babollharam
یکباره اگر خدا تو را بالا!!! بُرد در زندگی ات تمامی غمها مُرد!!! مغرور نشو فخر به مردم نفروش زیرا که به یک آه، زمین خواهی خورد... @babollharam
حیف که از دست ما ماه خدا می‌رود ماه مناجات و نور، ماه دعا می‌رود ماه سحر خیزی اهل صفا می‌رود ماه وصال علی، ماه ولا می‌رود ماه خدا رفت رفت، جلوۀ بدرش به خیر زمزمـه‌های شب و لیلۀ قدرش به خیر بود به روی خدا، چشم تماشای ما خواندن جوشن کبیر، صوت دل‌آرای ما هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما زمـزمۀ افتتاح، سـر زد از آوای مـا حیف که مانند برق، این مه معبود رفت دیـر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت ماه خداوند رفت، ماند به دل آه ما دست خداوندگار بود به همراه ما نور به افلاک داد، ذکر هو الله ما ذکر هو اللهِ ما، اشک سحرگاه ما نـالۀ العفو مـا از رمضان دل ربود گاه دعای سحر، گاه ابوحمزه بود زآینۀ دل گرفت ماه خداوند، زنگ سلسلۀ زلف وصل، بود سحرها به چنگ عبد خدا بود و صلح، دیو هوی بود و جنگ یافت ز خون علی صورت این ماه، رنگ محفل قرب خدا کوی علی بود و بس روی جمیل خدا روی علی بود و بس کیست علی؟ کیست؟ کیست؟ سرّ مگوی خدا آن کـه هیـاهوی اوست، معنی هـوی خـدا دست و زبان گوش و چشم روی نکوی خدا داشته شصت و سه سال، دیده به سوی خدا نور به او متکی، خلق به او زنده بود عالم و آدم نبود، او به خدا بنده بود ارض و سماوات را در همگان یک علی است هم به مکان یک علی، هم به زمان یک علی است هم به جهان یک علی، هم به جنان یک علی است بلکه خداوند را در دو جهان یک علی است قادر منان یکی است، خالق داور یکی است بعـد خداونـدگار، احمد و حیـدر یکی است حاصل لوح و قلم، نام علی بود و بود نقش وجود و عدم، نام علی بود و بود بعد خدا دم به دم، نام علی بود و بود ذکر خداوند هم نام علی بود و بود مدح علی هم همان مدح محمّد بوَد احمـد حیـدر بـود حیـدر احمد بوَد علی به نص صریح، نفس پیمبر بود علی کنـار نبی، ساقی کوثر بود علی تمام نماز، نه بلکه برتر بود نمـاز بی مهر او، گنـاه اکبـر بود عبد مؤید علی است، جمال سرمد علی است نه، جان پیغمبر است، تمام احمد علی است این دو ز صبح ازل، کنار هم زیستند جدا ز هم تا ابد، نبوده و نیستند خدای داند فقط که بوده و کیستند که بوده و کیستند؟ چه بوده و چیستند؟ دو نـاشناس وجـود دو نـور غیب و شهود به هر دو از حق سلام به هر دو از ما درود علی است آقای من، علی است مولای من علی است دنیای من علی است عقبای من جحیم با مهر اوست، جنت اعلای من اگر رَوَم در بهشت، سوای او، وای من مرده بُدم با دمی زنده شدم از دمش «میثمم» و می‌دهم جان به ره میثمش @babollharam
یــــادت دلیل گریه‌ی پـــنـــهــانـی من است نامـــت انـیـس این دل زنــــدانــی من است نـــــیمه شب آمــدم که نــبــیــنــــی رخ مرا بـــــار‌ گــنــاه عـــلـــت پـــنـــهانی من است از خود بریده‌ام به تـــو نـــزدیــــک تـــر شوم این لحظه‌ها که خلوت روحــــانی من است در خــلــوتــم همــیــشـه کـلـنـجـار مـی‌روم می‌گویم این چه وضع مسلمانی من است؟! کـــاری بــکـن کـه رو نـزم بر کـسـی بــیا… چـیــزی بــده کــه رزق سـلیمانی من است از ســفــره‌ی تــو مـی‌خورم و سیر می‌شوم شـکـرت از این که نـعـمتت ارزانی من است یـک جلـوه‌ات بر این دل تــــاریک و سنگی‌ام پـایـان خـواب‌هـای زمـسـتـانـی من اســـت امــشــب کـه داد مـی‌زنـم الـعـفـو ای خدا! لـحـظـه بـه لـحـظـه رحمت بارانی من است گــــــرم گــنــاه بــــــوده‌ام و دیـــــر آمــــدم عـــصــیـــان دلــیـل غیبت طولانی من است تـا کـه نـبــخــشی‌ام من از این جا نمی‌روم ایـــن گــریــه برگ سبز پشیمانی من است دارد بــســاط سفـــره‌ی تـــو جمع می‌شـود غــم مــی‌خــورم که آخر مهمـانی من اسـت @babollharam
فرصت توبه گذشت و گریه می بارم هنوز حسرت اوقات غفلت را به دل دارم هنوز باز هم جا ماندم و این غافله از ما گذشت مانده خاری در کف پا و گرفتارم هنوز هر چه درمان بود مخصوص ضیافت خانه بود عافیت بود و شفا هر چند بیمارم هنوز بعد از آن شب های بهتر از تمام سال ها در مسیر بندگی ای وای کم کارم هنوز من نبودم زینت مهمانی خوبان تو هر چه تو بخشیده ای من عبد سربارم هنوز گر چه دارد می رود این ماه اما میزبان باز می گوید گنه داری؟ خریدارم هنوز لحظه ای با ما سرِ یاری اگر داری بیا اشتیاق دستگیری از تو را دارم هنوز تا که من هستم چرا بر دیگران رو می زنی من که قبل از هر که گویی دوستت دارم هنوز @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتِ خداحافظیه، مهمونی ام تموم شد! حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته! بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته! ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره ** حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم من پُست غلامیِ تو احراز نکردم ساقی بده جامی که تو را درک نکردم شاید که دگر میکده را درک نکردم من لایق مهمانی ات ای یار نبودم من قابل الطاف تو ای یار نبودم بودم به حضور تو و انگار نبودم در محضر تو بودم و انگار نبودم من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای شب های مناجات و دعا رفت ز دستم فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم جامانده ترین رهروِ این جاده منم من از پا و نفس بین ره افتاده منم من افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم من جز تو کسی را گل زهرا نستایم شکرانه به جا آورم از این که گدایم با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم بگذار سحرها به قنوت تو بمانم مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد از لوث گنه پاک شده عید بگیرد بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ حضرت عبّاس علیه السلام ما انتظارِ دیدنِ دلدار داریم در سینه عشقِ حیدرِ کرّار داریم ما با غلامیِ علی شاهِ جهانیم چشم‌انتظارِ مهدیِ صاحب‌زمانیم هرچند از دوریِ رویت کوهِ دردیم هر روز و شب لطفِ تو را احساس کردیم هر جا که می‌آید سراغِ سینه غمها حس می‌کنم آرامشِ دستِ شما را گاهی پُر از نوری و گاهی سایه‌بانی در هر دو صورت سرپناهِ عاشقانی آئینه‌یِ پیغمبری در خُلق و خلقت تو حیدری در منطق و ایثار و غیرت حُجب و حیایِ مادرِ سادات داری تو مجتبایِ صبر و سِلم و افتخاری مثلِ حسینی در شجاعت بی‌نظیری من نوکرِ دربار و تو نِعم‌َالاَمیری در سجده‌ها تکرارِ زین‌ُالعابدینی تو عالِمی چون باقر و عین‌ُالیقینی تصویرِ صدقِ صادق و کَظمِ خدایی آقا تو رویایِ علی موسی‌َالرِّضایی جودِ جوادی و علمدارِ هدایت یابن‌َالحسن روحی فِدا شاهِ ولایت هفت آسمان بر نامِ تو حسّاس امّا تو عاشقِ اسم عمو عبّـاس... آقا اسمِ عمو عبّاس می‌آید می‌آیی تو روضه‌خوانِ ساقیِ کرب‌و‌بلایی جانم فدایِ اشکِ مشک و چشمِ دلبر افتاده در ساحل دو دستِ آب‌آور تیر آمد و اُمّیدِ او می‌ریخت بر خاک خَم می‌شود از غصّه‌هایش قدِّ افلاک اُفتان و خیزان می‌رسد ارباب...اِی وای با روضه‌ها شد ناله‌یِ سرداب... اِی وای @babollharam
به حقِّ معجرِ پاره به حقِّ انگشتر از این غلامِ حسینت خدایِ من بگذر @babollharam