🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤
🔸سرود میلاد اقا علی اکبــــــــر(ع)
از آسمون باز ، بارون میباره
هی دونه دونه
جشنو سروره ، عالم به عالم
خونه به خونه
نوبتی هم با ، شه وقت جشن
روز جونه
از آسمون باز ، بارون میباره۲،هی دونه دونه
جشنو سروره ، عالم به عالم۲،خونه به خونه
نوبتی هم با ، شه وقت جشن،روز جونه (2)
دلامون شاده روی لبامون باده
خدا داده به اقامون اقا زاده
من حیدری ام ، پیغمبری ام
من جونمو ، علی اکبری ام (2)
علی اکبــــــر اقا علی اکبـــــــــــر(3)
سیر نجومی ، داره جنونم
باز رو به بالا
هی گل می ریزن ، دارن ملائک
از عرش اعلا
داده خدا مثل آمنه پی...
غمبر به لیلا(2)
سیر نجومی ، داره جنونم۲ ،باز رو به بالا
هی گل می ریزن ، دارن ملائک۲،از عرش اعلا
داده خدا مثل آمنه پیغمبر به لیلا
جنم باباشه که توی چشماشه
نه فقط عمه اش ، یه دنیا خاطر خواشه
من قنبری ام ، از غم بری ام
من جونمو علی اکبری ام
علی اکبـــــــر اقا علی اکبــــــــر(3)
📚شاعر:محمدجوادحیدری
#حضرت_علی_اکبر
#مدح_حضرت_علی_اکبر
پیمبر می زند رخسارش اما نه پیمبر نیست
پیمبر نیست اما از پیمبر نیز کمتر نیست
رسید و خاتمیت را نمی دانم چه باید گفت
که گفته بعد پیغمبر پیمبرهای دیگر نیست؟!!
زمین می لرزد از نوع قدمهایش نمی دانم
چه باید گفت نامش را اگر این مرد، حیدر نیست؟!
زبان مانده است از گفتن قلم عاجز شد از رفتن
دریغا وصف او در بیتهای ما میسر نیست
شگفتا ! مانده ام باید به جز اکبر چه گفت او را
که از اوصاف او گفتن کم از الله اکبر نیست
الا شاعر چه می جویی میان واژگان او را
فقط یک بیت را در خور اگر داری بیاور ، نیست
علی های حسین بن علی مانند هم هستند
برادر را چه کس گفته است مانند برادر نیست!!
همین یک بیت را یک روضه میخوانم؛عبا پهن است
علی اکبر است این اربن ارباآه اصغر نیست...
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
____________________
#سرود_شور
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
═══✼🍃🌹🍃✼═══
بند۱
از همه چیز ، عشق تو بهتره ۲
اسمِت آقا ، از دو جهان سَرِه۲
تو آسمون ، بین فرشته ها
ذکر همه ، یا علی اکبرِه ۳
ای گل زهرا ، لیلی لیلا ۲ مست و خراب نگاهتم
دل به تو بسته ، عمری نشسته ( با دل خسته به راهتم ) ۲
هستی همیشه به دنیا ۲
عشق تموم جوونا ۲
( یا اکبر ، یا اکبر ، یا اکبر ۴ ) ۴
بند ۲
اول و هم ، آخر دنیایی ۲
دیدن تو ، صحنه ی رویایی ۲
خودی نشون ، میدی به ما یا نه
تو که همه ، عشق جوونایی ۲
می شینه هر دم ، همه ی عالم ۲ کنار سفره و خوان تو
صبح سپیدم ، همه امیدم ، ( بخشس و جود و احسان تو ) ۲
یا علی ، شبه پیمبر ۲
نوه ی ، حضرت حیدر ۲
( یا اکبر ، یا اکبر ، یا اکبر ۴ ) ۴
#محمدمبشری
سرود مسجدی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
به دنیا آمده زیبا گل بُستانِ حیدر
تو گویی بار دیگر آمده دنیا پیمبر
شبه پیغمبر،ای سَیّد و سَروَر
لالهٔ لیلا،جانم علی اکبر
یا علی اکبر جانم علی اکبر...
تمامِ هستی ام قربان یک نیمه نگاهَت
حسین بن علی گلبوسه زد بر روی ماهت
سورهٔ کوثر،سُلالهٔ حیدر
لالهٔ لیلا،جانم علی اکبر
یا علی اکبر جانم علی اکبر...
الا اِی آنکه دل بردی ز عباس دلاور
شفاعت کن زِ ما دلدادگان در روز محشر
شافع محشر،ای رحمت داور
لالهٔ لیلا،جانم علی اکبر
یا علی اکبر جانم علی اکبر...
#علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر
#ولادت_حضرت_علی_اکبر
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
امشب قمری قمر به دامن دارد
محبوب خدا پسر به دامن دارد
این نو گل نورسته زر نایاب است
فرزند رشید حضرت ارباب است
از دامن لیلا و حسین آمده است
از عطر خوشش ببین جهانی شده مست
او لاله ی فرخنده ی احمر باشد
دوم علی و علی اکبر باشد
در چهره ی او قرص قمر پنهان است
گویا که نبی صاحب قرآن است
گویند همه پیمبر آمد به جهان
از هیبت او قفل شده چشم و زبان
زهرا نسب و حیدری است این گوهر
مانند پدر لطف کند بر نوکر
چشم بد خلق از این قمر دور بود
زیبا تر از او نیست که او نور بود
یوسف اگر این جمال زیبا می دید
بی شک که دو دست خویش او می برید
#وحید_زحمت_کش_شهری
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
عالمی محو جمالته مولا
صدای هلهله ها میره بالا
میباره رحمت حق آروم آروم
برکت سفره های رسول الله
اومده ارباب ، اومده مولا
آخرین حیدر ، آخرین زهرا
اونی که میشه ، گفت بهش حتی
اول قرآن ، وصف بسم الله
هم حسن هم حسین ، هم کمال خاتمی
هم سلیمان و هم ، شیث و نوح و آدمی
از ازل تا ابد ، تو پناه عالمی
أباصالح مدد أباصالح
2
کنار مهد تو جمع رسولاست
به زیر پات دخیل آسموناست
چشمای روشنت منشأ دریاست
پشت سرت دعای بی بی زهراست
گل بپاشید و ، دود کنید اسپند
زده دریا با آسمون پیوند
ریسه میبندن آسمونا رو
یوسف زهرا ، میزنه لبخند
یو سفه ، هل أتاست ، نور و قدر و کوثره
هرکی دیده میگه ، مهدیه یا حیدره
اون که از راه اومد ، واسه دنیا دلبره
أباصالح مدد أباصالح
3
سفینة النجاته بشر اومد
برای تکفیری دردسر اومد
با ذوالفقاری که داره تو دست
برای کندنه نسل شر اومد
با رجز میگه ، با همه احساس
که أنا المهدی ، عمی العباس
أنا نسل العشق ، أنا جیش الجار
أنا مسمی به أبالاحرار
دلبره ، محشره ، یله و دلاوره
مهدیه ، مضطره ، یک تنه یه حیدره
منتقمه دله پر گدازه مادره
أباصالح مدد أباصالح
#خادم_زینب
#سرود_میلاد_صاحب_الزمان
#نیمه_شعبان
#شور_حماسی
✼═══┅🔶🍁🔶┅═
بحر طویل حضرت علی اکبر(ع)-ولادت و مدح
همه در حیرتم امشب، که شب هفده ماه ربیع است و یا یازده غرهی شعبان معظم، شب میلاد محمد شده یا اینهی طلعت نورانی احمد، به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؛ عجبا این گل نورسته علیاکبر لیلاست، بگو یوسف زهراست، بگو اینهی طلعت طاهاست، بگو دستهگل فاطمهی امابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش، به جلالش به جمالش همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش که سراپاست همه اینهی احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهرهی گل روی رسول دو سرا را.
خانهی یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم، نگه آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دلآرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گرهخورده دل نور دل فاطمه بر طرهی مویش، شده جا در بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنیهاشمیان بر گل رویش، نفسش نفخهی صور و نگهش اینهی نور و قدش نخلهی طور و به دَمَش معجز عیسی، به لبش منطق موسی، همه ماتش، همه مستش، همه دادند به هم دست به دستش، همه گلبوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش، همه دادند سلامش، همه دیدند به مهر رخ او وجه خدا را.
نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده چون شعلهی افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنش ایهی ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینهی پاکش هدف تیر شود، طعمهی شمشیر شود، با نگه خود به پدر کرده ز گهواره اشارت که منم کشتهی راهت، تو رسولاللهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالم هستی علیاکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودک شیری که ز شیری دل خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که در عالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه! از جام تولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را.
چه برازنده بود نام علی بهر من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پر از تاب و تب تو، به خدایی خدا پیشتر از آمدنم بوده دلم در طلب تو، به جز این نیست که باشد حسب من، حسب تو، نسب من نسب تو، به خدا مثل علی در صف پیکار برآرم ز جگر نعره و یکباره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کربوبلا حیدر کرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عز و شرفم احمد مختار، سزد از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان! من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا میدهم امروز که فردا به صف کربوبلا یار حسینم، عجبا مینگرم در بغل مادر خود معرکهی کربوبلا را.
ای نبیروی و علیصولت و زهراصفت و فاطمهرفتار و حسنخو، تو که هستی که ربودی دل لیلا و حسین و حسن و زینب و عباس و علی را، تو نبی یا که علی یا که حسن یا که حسینی، تو همان خون خدا یا پسر خون خدایی، تو همه صدق و صفایی، تو همه مهر و وفایی، تو به هر زخم شفایی، تو به هر درد دوایی، تو عزیز دل آقای تمام شهدایی، تو همان یوسف خونینبدن آلعبایی، گل پرپر شدهی گلبن ایثار و ولایی، نه تو قرآن ز هم ریخته از نیزه و شمشیر جفایی، تو همه صبر و ثباتی، تو همه باب نجاتی، تو به لعل لب خشکیدهی خود خضر حیاتی، تو در امواج عطش آبروی آب فراتی که ز داغ لبت آتش زده دریا دل ما را.
نظری تا که چو جان تربت پاک تو در آغوش بگیرم، به ضریحت بزنم بوسه و از شوق، همان لحظه بمیرم، قبر حضرت علی اصغر با قبر امام حسین یکی است نه با قبر حضرت علی اکبر، تو مگر جان حسینی، نه، تو قرآن حسینی، پدر و مادر و جان و همه هستم به فدایت، منم و مهر و ولایت، منم و مدح و ثنایت، منم و لطف و عطایت، منم و حال و هوایت، سگ این کویم و جایی نروم از سر کویت، چه بخوانی چه برانی، کرم و لطف تو بود عادت تو، عجز و گدایی است همه عادت من، گفتم و گویم به دو عالم نفروشم کفی از خاک درت را، به خدا سلطنت این است که خاک قدم خیل گدایان تو باشم، ندهم این سمت از دست، به دستم بگذارند اگر مهر و مه و ارض و سما را.
استاد سازگار........
#حضرت_علی_اکبر
#مدح_حضرت_علی_اکبر
دیشب از عشق چشمِ من تر بود
عاشقی حرفِ ما و دلبر بود
دلِ گُم گشته ام مرا می بُرد
دلم از كودكی كبوتر بود
تا سرِ كوچه ی خدا رفتم
كه پُر از چشمه هایِ كوثر بود
چشمِ من بود و دامنِ ساقی
دستِ من بود و لطفِ ساغر بود
من زِ هوش و دلم زِ دستم رفت
كارِ پیمانه های آخر بود
كارِ دل، كارِ عشق دست تو اند
هم خدا ، هم حسین مَستِ تو اند
باز كُن چشمِ عالم آرا را
خیره كن چشم هایِ دنیا را
نخوری چشم ای تو چشمِ حسین
بس كه چشمت ربوده دل ها را
نوه یِ ارشدِ امیرِ عرب
می دهی عطرِ نامِ زهرا را
ای علمدارِ دومِ این قوم
می بَری رونقِ مسیحا را
آرزویِ حرا دو ركعتِ توست
تا ببیند دوباره طاها را
صخره ای موج را به هم كوبید
رویِ دوشش گرفت دریا را
پَرِ سجاده هایِ مادرِ تو
می بَرد دودمانِ لیلا را
سیبِ سرخی و زاده ی ارباب
یوسفِ خانواده ی ارباب
جلوه ای كُن به رسمِ دلبریت
تا بریزیم سر به سَروَریت
درِ بازارِ بَردگان وا شد
یوسف آمد برایِ نوكریت
كعبه اُفتاده است دُنبالت
با خیالِ رُخِ پیَمبریت
تو علی هستی و علی مانده
ماتِ اعجازِ تیغِ حیدریت
چقدر مثلِ فاطمه هستی
به فدایِ شكوهِ كوثریت
آمدی عشق در به در شده است
امشب ارباب ما پدر شده است
شاه زاده امیرِ میدان ها
مثلِ عباس مردِ طوفان ها
نفس دشت ها بُریده زِ تو
تند بادِ شگفتِ جولان ها
كوه ها خاكِ پایِ تن تنه ات
شاه بیتِ لبِ رجز خوان ها
به علی رفته ای در اوجِ نَبَرد
می زنی خنده بر پریشان ها
زَهره ها را دریده ای یعنی
هیچ كس نیست بین میدان ها
از امیران كربلا هستی
چقدر شكل مرتضی هستی
گره ای تا زدی دو اَبرو را
به هم آمیختی تو شش سو را
همگی قبرِ خویش را كَندَند
تا كه دیدند تیغ و بازو را
تیغ رقصید و آسمان بشنید
ضربه ات را صدایِ هوهو را
طپشِ قلبِ خیمه ها آمد
تا گشودی سپاهِ گیسو را
آمدی تا پس از عمو گیری
پایِ محمل ركابِ بانو را
از مِیِ عشق باده ای داریم
وَه چه ارباب زاده ای داریم
روشنی هایِ آسمانِ حسین
ای نشانیِ بی نشانِ حسین
رویِ چشمِ تو اَبروانِ پدر
رویِ دوشِ تو گیسوانِ حسین
آه! داوود حضرتِ ارباب
ای اذان گویِ كاروانِ حسین
بعد آوای دلنشینِ تو بود
نوبتِ گفتنِ اذانِ حسین
قُوَّتِ زانوان بابایی
ای مسیحاترین جوانِ حسین
مادرت هیچ ، بین بُهتِ حرم
رَفتَنَت می بَرَد توانِ حسین
از نگاهت عزیزِ زهرا سوخت
رفتی از رفتنِ تو لیلا سوخت
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
________________________